شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرور گیلان» ثبت شده است

 

 

موفقیت روزنامه نگار گیلانی در همایش سالانه کنکاش های مفهومی و نظری جامعه ایران

ششمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری جامعه ایران در بخش پنل استانی با موضوع سالمندی و مهاجرت برگزار گردید و مقاله «محمد صالح زاده» روزنامه نگار تحقیقی گیلان با عنوان بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهاجرت ها به استان گیلان در این همایش ملی پذیرفته شد.

به گزارش قلم آزاد، ششمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران با همکاری انجمن جامعه‌شناسی استان گیلان در محل پژوهشکده گیلان شناسی برگزار شد و مقاله «محمد صالح زاده» روزنامه نگار تحقیقی گیلان با عنوان بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهاجرت ها به استان گیلان در این همایش ملی پذیرفته شد.

به گفته این روزنامه نگار گیلانی مقاله از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد به راهنمایی «دکتر نادر زالی»، مدیر گروه شهرسازی و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان استخراج شده است.

وی بیان کرد: امروزه مهاجرت‌ها به استان گیلان یک مسئله چند وجهی است که در آینده ابعاد وسیع و هولناکی پیدا خواهند کرد. با توجه به اجرای برنامه ریزی متمرکز و توسعه نامتوازن در کشور، استان گیلان با عدم توسعه‌یافتگی و در پی آن نابرابری‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین تخریب زیست‌محیطی روبروست.

صالح زاده در رابطه با این مقاله ادامه می دهد: مهاجرت‌های برون‌استانی به گیلان به‌شکلی که در سال‌های اخیر انجام شده و رو به گسترش است، امری تازه و ناشناخته بوده به نحوی که امکان پیش‌بینی فرصت و تهدید آن در مقطع زمانی کوتاه، دشوار و امکان ناپذیر است و در یک دهه آینده نیازمند زیرساخت‌ها و بسترهای جدید بوده تا پذیرای مهاجرینی باشند که با شدت گرفتن عوامل دفع ناچار به ترک سرزمین‌های خود بوده‌اند. این پژوهشگر گیلانی در پایان خاطر نشان کرد: این پژوهش به بررسی آثار و پیامدهای مهاجرت های برون استانی به گیلان در ابعاد اجتماعی و فرهنگی با هدف آسیب شناسی در منطقه پرداخته است.

پنل ویژه این همایش ملی در استان گیلان با محوریت کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره سالمندی، خانواده و مهاجرت با حضور اساتید، جامعه‌شناسان و عوامل اجرایی استان گیلان و مازندران، در روز دوشنبه، ‏۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ در سالن دکتر رحمدل پژوهشکده گیلان‌شناسی شهر رشت برگزار شد. این همایش در دو پنل کلی با موضوع سالمندی، مهاجرت و خانواده برگزار گردید.

لازم به ذکر است؛ انجمن جامعه‌شناسی ایران هر دوسال یک‌بار، همایشِ «کنکاش‌های مفهومی و نظری جامعه‌ ایران» را برگزار می‌کند. این همایش به ابعاد نظری و مفهومی و همچنین تحلیلیِ جامعه‌ی ایران، توجه دارد. این همایش به ابعاد نظری و مفهومی و همچنین تحلیلیِ جامعه‌ی ایران، توجه دارد. یکی از مهم‌ترین اهداف آن تأمل در باب پیشرفت‌های نظری و نظریه‌پردازی‌هایِ کارآمد با تمرکز در جامعه‌ی ایران و تامل انتقادی در مفهوم پردازی و نظریه سازی در باب جامعه ایرانی، توضیح نظری شرایط معاصر جامعه ایران و واکاوی اندیشه های جامعه شناسانه از جامعه ایران می پردازد.

گفتنی است در حاشیه برگزاری این همایش، انتخابات انجمن جامعه‌شناسی ایران شعبه گیلان نیز برگزار شده است.

 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی قلم آزاد 

انتشار در تاریخ 19 خرداد 1404 

کد خبر: 133667

https://ghalamazad.ir/%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82%db%8c%d8%aa-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%86%da%af%d8%a7%d8%b1-%da%af%db%8c%d9%84%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%87%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%b3%d8%a7/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۳۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

در ششمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری جامعه ایران؛

درخشش خبرنگار مرور در همایش مهاجرت‌ها

ششمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران با همکاری انجمن جامعه‌شناسی استان گیلان در محل پژوهشکده گیلان شناسی در حال برگزاری است.

 

مقاله «محمد صالح زاده» خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی مرور با عنوان بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهاجرت‌ها به استان گیلان در این همایش ملی پذیرفته شد.

 

این مقاله از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد به راهنمایی «دکتر نادر زالی»، مدیر گروه شهرسازی و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان استخراج شده است.

 

پنل ویژه این همایش ملی در استان گیلان با محوریت کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره سالمندی، خانواده و مهاجرت با حضور اساتید، جامعه‌شناسان و عوامل اجرایی استان گیلان و مازندران، در روز دوشنبه، ‏۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ در سالن دکتر رحمدل پژوهشکده گیلان‌شناسی شهر رشت برگزار شده است. این همایش در دو پنل کلی با موضوع سالمندی، مهاجرت و خانواده در حال برگزاری است.

 

لازم به ذکر است؛ انجمن جامعه‌شناسی ایران هر دوسال یک‌بار، همایشِ «کنکاش‌های مفهومی و نظری جامعه‌ ایران» را برگزار می‌کند. این همایش به ابعاد نظری و مفهومی و همچنین تحلیلیِ جامعه‌ی ایران، توجه دارد.

 

یکی از مهم‌ترین اهداف آن تأمل در باب پیشرفت‌های نظری و نظریه‌پردازی‌هایِ کارآمد با تمرکز در جامعه‌ی ایران و تامل انتقادی در مفهوم‌پردازی و نظریه‌سازی در باب جامعه ایرانی، توضیح نظری شرایط معاصر جامعه ایران و واکاوی‌ اندیشه‌های جامعه‌شناسانه از جامعه ایران می‌پردازد.

 

گفتنی است در حاشیه برگزاری این همایش، انتخابات انجمن جامعه‌شناسی ایران شعبه گیلان نیز برگزار می‌شود.

 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۳۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

وجب‌ به‎ وجب گیلان با آمایش سرزمین هدفمند شود؛

بلندمرتبه‌سازی یا تهرانیزه شدن!

نماینده عالی دولت در استان گیلان به‌تازگی، بلندمرتبه‌سازی را به‌عنوان الزام و راهکار در مقابل نابودی اراضی کشاورزی استان مطرح و عنوان کرد: با هماهنگی وزارت راه و شهرسازی، ۲۰ نقطه در استان برای بلندمرتبه‌سازی در نظر گرفته می‌شود. پیش از هر چیز دررابطه‌با این الزام که به‌عنوان راهکاری در استان گیلان مطرح شده باید گفت: ارائه این طرح یا برنامه از سوی مقام عالی دولت در استان با محدودیت در داده‌های کیفی روبروست. این برنامه از ابتدای آن، جدا از سازوکار، چگونگی فرایند و اثربخشی طرح در ذهن گیلانیان بسیار گنگ و مبهم به نظر می‌رسد. اصلا مشخص نیست؛ چه طرح و برنامه‌ای ارائه شده و چه ایده‌ای وجود دارد! حتی از بُعد مکان‌یابی نیز به جز یک مسافت ۱۵۰ کیلومتری از بندر انزلی تا آستارا اشاره خاصی دیگری نشده است.

 

در واقع دراین‌رابطه با کلیدواژه‌هایی مواجه می‌شویم از قبیل؛ کمبود زمین و مسکن، دارایی گیلانیان، مهاجرت، نسل آتی، ساخت‌وسازهای غیرمجاز، و یک‌مرتبه به الزام و راهکار بلندمرتبه‌سازی سوق داده می‌شویم. فارغ از چگونگی اجرای این طرح و همچنین تاثیر مطلوب و غیرمطلوب آن بر مسائل و چالش‌های استان باید گفت: تهرانیزه شدن مسایل عمرانی در استان‌های شمالی هرچند مسیر آسانی است؛ اما تبعات خاص خود را هم در پی خواهد داشت!

 

از بدو آغاز روند بلندمرتبه‌سازی این پدیده همیشه بر لبه تیغ حرکت می‌کرد، از سویی به بسیاری از مشکلات شهری از جمله؛ کمبود زمین، مسکن، بهینه نمودن هزینه تاسیسات شهری، جلوگیری از رشد افقی شهرها و… پاسخ می‌داد، اما از سوی دیگر، پدیدآورنده مشکلات و نارسایی‌هایی مانند افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی، اختلال در تاسیسات زیربنایی و خدمات شهری، تاثیرات نامطلوب کالبدی و محیط‌زیستی و… در فضاهای شهری بود.

 

این روزها که کشور و به فراخور آن استان‌های شمالی از جمله؛ گیلان، مازندران و گلستان با مشکلات و بحران‌های متعددی همچون؛ عدم توازن و تعادل سرزمینی، نابرابری فضایی و اجتماعی، مکان‌گزینی نامناسب جمعیت، صنایع و فعالیت‌ها، بحران و کمبود آب، معضلات شهری و محیط‌زیستی، گسترش ریزگردها، گرانی زمین و مسکن، زمین‌خواری، سرزمین زدایی، تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ، تمرکزگرایی شدید، مهاجرت‌های بی‌رویه و لجام‌گسیخته، نابودی روستاها و عدم فعالیت به‌صرفه کشاورزی و…. دست‌وپنجه نرم می‌کند. طبعا پرسشی مطرح می‌شود که علت و منشأ پیدایش این دشواری‌ها، آشفتگی‌ها و چالش در پهنای این سرزمین‌ها کدام است؟! بی‌تردید در این برهه زمانی که ماهیت مسائل و مشکلات نیازمند بررسی و مطالعات عمیق و کارشناسی است، پاسخ به این پرسش کاری سخت و طاقت‌فرسا است.

 

باتوجه‌به اینکه ارائه طرح بلندمرتبه‌سازی در استان گیلان در مواجهه و مقابله با مسائل و چالش‌های منطقه از قبیل؛ مهاجرت و انتقال جمعیتی، تغییرات در کاربری اراضی کشاورزی، نابودی کشاورزی، کمبود زمین برای مسکن و. مطرح گردیده است. ازاین‌رو بایستی در طرح چنین مسائلی بسیار موشکافانه برنامه‌ریزی صورت بگیرد.

از آن‌جایی که مهاجرت‌های برون‌استانی به استان گیلان در سال‌های اخیر از لحاظ ماهیت، شکل و بُعد مسافتی با تغییراتی مواجه است و این نوع مهاجرت‌ها به استان گیلان با بروز بحران آب، آلودگی هوا، افزایش هزینه زندگی در کلان‌شهرها، تغییرات محیط‌زیستی و اقلیمی افزایش قابل‌توجهی را شاهد بوده و مهاجرین برای کیفیت زیست بهتر به این استان مهاجرت می‌کنند. اولین پرسش در رابطه با بلندمرتبه‌سازی که به ذهن خطور می‌کند، این است: آیا مهاجرین در گیلان که اغلب از طبقه متمول جامعه بوده‌اند، حاضرند در برج‌های چندین و چندطبقه سکونت یابند؟

 

اغلب مهاجرین که دارایی ارزشمند گیلانیان را در پلاک‌های مختلف خریداری کرده‌اند، به دلایلی از قبیل؛ فرار از آلودگی هوا، تمرکز بیش از‌اندازه جمعیت، ترافیک، خشکسالی و فرار از آسمان‌خراش در کلان‌شهرها مهاجرت غیردائم به گیلان داشته و طی این انتقال جمعیتی، بکرترین زمین‌ها با چشم‌اندازهای جنگل و کوه و دریا را در روستاهای استان گیلان به تصرف خود درآورده‌اند. در واقع می‌توان گفت: مهاجرت به استان گیلان، یک امر فقط سکونتی برایشان نبوده و تبدیل به‌نوعی سرمایه‌گذاری و سرمایه‌اندوزی شده است. تحرکات جمعیتی اخیر، با انتقال سرمایه از کلان‌شهرهای توسعه‌یافته به‌سوی مناطق روستایی و شهری است.

 

از نیم‌قرن پیش آمایش سرزمین به‌منظور مقابله و مهار آثار و تبعات و مشکلات ناشی از انقلاب صنعتی و ویرانی‌های جنگ جهانی دوم ابداع شد. طرحی با دید کلان و برنامه‌ای جامع که بسیار فراتر از بعضی تدابیر و سازوکارهای فقط پیشگیرانه بوده و بازدارنده و تنظیم‌گر امور سرزمین محسوب می‌شد. در واقع چیدمان منطقی و تعامل ارگانیک و همه‌جانبه ارکان اساسی سرزمین را فراهم می‌کند. این تخصص در برگیرنده اصول، فنون و روش‌های علمی و کاربردی به‌منظور یکپارچه‌سازی، تعادل، توازن، توسعه، تحولات بنیادین و پایدار سرزمین در همه ابعاد کلان مانند؛ فضا، جمعیت، فعالیت و محیط‌زیست است.

 

چهار عامل اصلی تشکیل‌دهنده سرزمین مانند فضا، انسان، فعالیت و محیط‌زیست پیوسته با هم در تعامل هستند. سرزمین‌های جغرافیایی موجودیتی منفعل و ایستا نیستند و خواه‌ناخواه به‌صورت مداوم دگرگون و متحول می‌شوند. ازاین‌رو عقلانیت حُکم می‌کند که تحولات سرزمین‌ها به‌صورت رها شده نباشند و بر اساس مجموعه‌ای از سازوکارها، تدابیر و قدم‌های برنامه‌ریزی‌شده جامع، منسجم و یکپارچه هدایت و محقق شوند.

 

به نظر می‌رسد نظام برنامه‌ریزی هرگز نتوانسته توسعه‌ای همگون با مزیت‌ها و تنگناهای مناطق را محقق سازد و بی‌تعادلی در توسعه منطقه‌ای کشور از آثار و پیامدهای آن محسوب می‌شود؛ بنابراین سیاست‌های کلی پیش از هر چیز می‌طلبند که در سطح کلان به طرح آمایش منطقه‌ای به‌عنوان یک ضرورت در استان گیلان نگاه شود تا وجب‌به‌وجب و متر به متر این منطقه غنی و ارزشمند با برنامه‌ریزی جامع و یکپارچه مدیریت شود.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار و پژوهشگر مسایل شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۰۴ ، ۰۰:۱۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

بررسی مولفه‌های توسعه شهری رشت در سلسله نشست‌های سرآ؛

دومین نشست هشدار برای ایران ۴۶ برگزار شد.

نشست عمومی “هشدار برای ایران ۴۶” با موضوع بایدها و نبایدهای توسعه شهری در کلان‌شهر رشت در محل ساختمان نظام‌مهندسی ساختمان گیلان برگزار شد. این همایش با محوریت بایدها و نبایدهای توسعه شهری در کلان‌شهر رشت و باهدف “در جست‌وجوی شهری انسان‌مدار” برگزار شده است.

 

باید غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم

در ابتدای این نشست «نسیم طواف‌زاده» مدیرعامل مؤسسه سبز کاران بالان ضمن قدردانی از همراهان مجموعه نشست‌های سرا و سخنرانان بیان کرد: رنج تلنگری است تا متوجه شویم زندگی ما نیاز به تغییر دارد. یک انسان وقتی زخم بر می‌دارد، هوشیار می‌شود. اما باید مراقب باشیم تا رنج ما را درمانده نکند.

 

وی در ادامه گفت: دومین نشست عمومی و تخصصی هشدار برای ایران ۴۶ در جست‌وجوی شهری انسان‌مدار، در واقع بایدها و نبایدهای توسعه کلان‌شهری رشت را پیگیری و بررسی می‌کند. مدیرعامل مؤسسه سبزکاران در پایان عنوان کرد: باید غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم. این نشست فرصتی برای تبادل نظر و برنامه‌ریزی بهتر جهت توسعه شهر رشت در راستای ارتقای سطح کیفی و توسعه پایدار کلان‌شهری است.

 

به‌جای اینکه در مورد تاریکی بد بگوییم، سعی کرده‌ایم شمعی روشن کنیم

«سینا لطف پور» پژوهشگر دکتری شهرسازی و فعال حوزه شهرسازی و دبیر پنل دومین نشست هشدار برای ایران ۴۶ هم در این نشست بیان کرد: ما به‌جای اینکه در مورد تاریکی بد بگوییم، سعی کرده‌ایم شمعی روشن کنیم. دومین نشست هشدار برای ایران ۴۶ همچون نشست پیشین بر مبنای روش گفت‌وگو بوده و نگاه ما در این نشست همواره بر پایه علم و دانش تخصصی شکل‌گرفته است.

 

این پژوهشگر دکتری شهرسازی در ادامه افزود: این نشست در مورد شهر رشت است که با عنوان مرکز استان گیلان، در قالب یک کلان‌شهر رفرنس در استان گیلان شناخته می‌شود. کلان‌شهر رشت در بیشتر موارد به‌عنوان یک مرجع برای مدیریت شهری سایر شهرهای استان به شمار می‌رود. این شهر امروزه با مشکلات عدیده مواجه بوده که ضروری است در قالب گفت‌وگویی منصفانه و بی‌طرفانه بر پایه علم مشکلات این شهر مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد.

 

 

رویکرد سوداگرانه و فراموشی انسان به‌عنوان ذی‌نفع نهایی در برنامه‌های توسعه شهری

«دکتر نادر زالی» عضو هیأت‌ علمی شهرسازی دانشگاه گیلان هم در این نشست ضمن ضرورت بازاندیشی در رویکردهای مدیریت شهری رشت گفت: استمرار تفکر دهه ۶۰ و اولویت‌دادن به سازه و ماشین در برنامه‌ریزی شهری و فراموشی انسان به‌عنوان ذی‌نفع نهایی در برنامه‌های توسعه شهری منجر به رویکرد سوداگرانه در تصمیم‌سازی و تقدم منافع فردی بر منافع جمعی و افول ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی و هویت محلی شده است.

 

عضو هیأت‌علمی شهرسازی دانشگاه گیلان در تفسیر رشت امروز بیان کرد: ۳۰ درصد جمعیت استان در شهر رشت ساکن بوده و این شهر بیش از ۸۰۰ هزار نفر جمعیت را در ۱۰ هزار هکتار مساحت جای‌داده است. این شهر کمتر از ۳۰ عدد اتوبوس برای حمل‌ونقل عمومی دارد و تعریض مسیر سواره و کاهش پیاده‌راه‌ها در این شهر یک‌رویه عادی محسوب می‌شود.

وی چالش‌های اساسی این شهر را مهاجرت‌های اقلیمی فزاینده، وضعیت بحرانی رودخانه‌های زرجوب و گوهر رود، بحران حمل‌ونقل و ترافیک، اُفت کیفیت فضاهای عمومی و ناکارآمدی در مدیریت پسماند عنوان کرد.

 

چند درصد از مدیران ما برای شهر آرزو دارند؟!

«دکتر پیروز حناچی» شهردار سابق تهران و استاد دانشکده معماری دانشگاه تهران هم به‌عنوان دومین سخنران در این نشست با پرسشی از حضار بیان کرد: اگر از شما سؤال بپرسند که تا دو دهه آتی در شهری که زندگی می‌کنید، کیفیت زندگی بهتر می‌شود یا بدتر؟ چه پاسخی می‌دهید! ما برای اینکه شهرهایمان را توسعه دهیم، طرح‌های کالبدی تهیه می‌کنیم. اما امروزه نگاه صرفاً کالبدی پاسخگوی نیازهای شهرها نیستند. به نظر شما چند درصد از مدیران ما برای شهر آرزو دارند؟!

 

شهردار سابق تهران افزود: اگر تفکر انسان‌محوری را برای شهر مطرح می‌کنیم، طبیعتاً همه برنامه‌های عملیاتی در شهر باید انسان‌محورانه باشد. در واقع نظام بودجه‌ریزی بایستی به سمت‌وسوی ساخت شهری انسان‌محور پیش برود و بودجه آن در مقایسه با خودرو محوری از سهم قابل‌توجهی برخوردار باشد.

 

ما برای اینکه شهرهایمان را توسعه دهیم، طرح‌های کالبدی تهیه می‌کنیم. اما امروزه نگاه صرفاً کالبدی پاسخگوی نیازهای شهرها نیست.

وی در پایان ضمن بیان نظریه پروفسور رابرت سرورو، “مسیر سواره بیشتر، یعنی تقاضای سفر بیشتر” با ارائه تصاویری به تفسیر پروژه “اینچی اون” شهر سئول و سایر پروژه‌های اجرایی انسان‌محورانه در سایر نقاط جهان پرداخت.

 

مداخله در شهر بر اساس منفعت عمومی باشد

«دکتر مرتضی هادی جابری مقدم» پژوهشگر و فعال حوزه شهری و عضو هیأت‌ علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران هم به‌عنوان سومین سخنران پنل با ارائه تصویری برای حاضرین در این نشست وضعیت پروژه‌های اجرایی با هزینه‌های کلان توسط مدیریت شهری را تحلیل کرد.

 

جابری مقدم بیان کرد: از روزی که برنامه‌ریزی به معنای امروزی شکل گرفت تا به امروز برنامه‌ریزان، مشاوران و مدیران خود را مشروع دانسته تا در شهر دخالت کنند. باید بدانیم شهر ارث پدری کسی نیست، بلکه شهر از بزرگ‌ترین جز تا کوچک‌ترین آن برای مردم است. برنامه‌ریزی شهری در صورتی موفق است، تا مداخله آن در شهر بر اساس منفعت عمومی باشد.

 

لازم به ذکر است؛در بخش پایانی، بعد از سخنرانی‌های اصلی، این نشست عمومی – تخصصی به‌صورت پرسش‌ و پاسخ با میهمانان برگزار شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۴ ، ۱۸:۵۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

اتلاف منابع به شرط بقا به سبک شورای ششم

اظهارات ریاست کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر رشت در دفاع از عملکرد مدیریت شهری در رابطه‌ با احداث روگذرها بیش‌ از پیش بیانگر این است؛ حالا که زیرساخت احداث قطار شهری در رشت وجود ندارد، بجای اینکه ابرو را درست کنیم، چشم را هم کور می‌کنیم.

 

پل‌ها بتنی – خودرویی که علی‌رغم همه انتقادات و هشدارهای به‌زعم کارشناسی شده با محوریت رفع معضل ترافیک رشت، طی بیش از یک سال و اندی در دستور کار مدیریت شهری قرار گرفته و برخی از آنها با عدم مصوبه شورای‌عالی ترافیک کشور به بهره‌برداری رسیده‌اند.

 

روگذرهایی که اساساً ناهماهنگ با اسناد بالادستی از جمله طرح جامع حمل‌ و نقل و ترافیک بوده و با هزینه‌ای بیش از یک هزارمیلیاردی نیمی از بودجه سالانه شهرداری رشت را بلعیده و حمل‌ و نقل انبوه بَر رشت را منحرف کرده است.

 

مسعود عباس‌نژاد، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای ششم رشت در نشست خبری مدیریت شهری رشت در هفته گذشته در پاسخ به سؤال خبرنگار مرور در رابطه‌ با مسدودشدن خط قطار شهری با احداث پل یک‌طرفه باهنر عنوان کرد: واقع‌بینانه نگاه کنیم، قطار شهری در رشت قابلیت اجرایی ندارد.

 

دوستان ما در دوره‌های گذشته چون عملکرد قابل دفاعی نداشتند، چنین مباحثی را مطرح می‌کردند. فرض کنیم که قطار شهری در رشت احداث شد، اصلاً ۲۰۰۰ مسافر از میدان گیل به میدان شهرداری داریم؟ آیا جمعیت شهری و خیابان‌های ما در رشت به‌گونه‌ای است که در بلوار امام بیش از ۲۰۰۰ مسافر را جابه‌جا کنیم؟

احداث روگذر شهید باهنر دقیقاً در نقطه‌ای از شهر جانمایی شده که در مصوبه اسناد شورای‌عالی شهرسازی ایستگاه تراموا/ قطار شهری پیش‌بینی‌شده بود. خط تراموایی که از میدان گیل به سمت بافت مرکزی شهر امتداد یافته و از بافت مرکزی به سمت شمال شهر و در نهایت به فرودگاه سردار جنگل ختم می‌شود.

 

بی‌اعتنایی مدیریت شهری رشت به اسناد بالادستی به نحوی است که انگارنه‌انگار در این شهر سال‌ها پیش‌تر طرح جامع حمل‌ونقل و ترافیک تهیه و تصویب شده و پس از آن برای اجرای طرح قطار شهری نیز در سال‌های اخیر مطالعاتی صورت‌گرفته است.

 

باتوجه‌به نوع نگاه و نگرش این دوره مدیریت شهری که با یک مبانی نظری متفاوت و منسوخ شده تمام هزینه‌های انجام شده برای تهیه طرح‌های توسعه‌ای این شهر را به فراموشی می‌سپارد تا مادام به شهروندان بقبولانند در دوره‌های پیشین در این شهر کاری انجام نشده و تنها شورای ششم برای حل معضل ترافیک رشت روگذرهایی را احداث کرده است.

 

پر بیراه نیست بگوییم؛ احداث دومینووار روگذرهای شهری در شهر متراکم رشت که با فقدان حمل‌ونقل عمومی مواجه بوده، بیش از آنکه تأمین‌کننده منافع عامه شهروندان این شهر و رویکرد شهری انسان‌محور بوده باشد، بیشتر شباهت به یک خواست مدیریتی داشته تا در کارنامه سازی مدیران شهری و اثربخشی عملکردی این دوره شورایی اثرگذار باشد. اتلاف منابع به سبک بقا را در این میان نباید فراموش کرد حتی با چاشنی استراتژی اشتباه و منسوخ شده!

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار و کارشناس حوزه شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۴۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۳:۵۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

نقش انبوه‌سازان و عدم مدیریت در آبگرفتگی و سیلاب؛

خاک را بلعیدند و رشت را آب برد

در یک دهه اخیر؛ بارها احتمال وقوع بارش باران و برف توسط هواشناسی پیش‌بینی شد و همزمان ستاد بحران برای خدمات‌رسانی بهتر در سطوح شهر برنامه‌ریزی داشته است، که گاه موفق و در بیشتر موارد غافلگیر شده است.

 

اما از روز گذشته با توجه به غافلگیری‌های پی در پی و ضعف عملکرد در کنترل بحران‌ سیلاب و آبگرفتگی به نظر می‌رسد، هیچگاه مدیریت شهری رشت به این موضوع وقعی ننهاده باشد که برای یکبار هم شده برنامه‌ریزی و مدیریت منابع انسانی را  پیش از  وقوع بحران مدنظر قرار دهد، تا لااقل از لحاظ مدیریت هزینه‌ای در بخش مدیریت منابع و نیروی انسانی و خدماتی که در ساعات پس  از بحران‌ها متحمل می‌شود، کمی بکاهد.

 

در رشت طی ۲۴ ساعت گذشته، بیش از ۱۲۰ میلی‌متر باران باریده است. با توجه به بالاآمدن آب و طغیان رودخانه در مناطق مختلف شهر، شاهد آبگرفتگی زیادی در مناطق حاشیه‌ای رودخانه‌ها و حتی برخی از مناطق داخلی شهر بودیم.

 

برای ساکنان 3 منطقه مسکونی رشت شامل؛ پیربازار، دیانتی و سیاه اسلطخ بدلیل حجم بالای بالاآمدن سطح آب رودخانه زرجوب و آبگرفتگی بسیار شدید در این مناطق، دستور تخلیه اضطراری و اسکان موقت ساکنین صادر شده است.

 

بارش باران و طغیان رودخانه‌ها به زندگی مردم ساکن در حاشیه‌ی رودخانه‌ها و همچنین محلات مناطق کم برخودار رشت خسارات زیادی وارد کرده است. این حجم از بارش‌ با توجه به این فصل از سال و هشدار سازمان هواشناسی به طور معمول در سطح استان و رشت رخ داده و این شرایط بار اولی نبوده و  آخرین بار هم نخواهد بود که با بالا آمدن سطح رودخانه‌ها و پُر شدن ظرفیت منهول‌های خروجی و کُند شدن فرایند دفع آب‌های سطحی به شهروندان در مناطق مختلف شهر و ساکنین حاشیه رودخانه صدمات جبران ناپذیری وارد می‌کند.

 

رشت همچون سایر شهرهای گیلان در چند دهه اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است. خانه های ویلایی، خانه باغ‌ها، ویلاها، باغ‌های وسیع در دور تا دور رشت که شهر را به باغ‌شهری بی‌نظیر بدل ساخته بود، به تدریج جای خود را به آپارتمان‌هایی داده‌اند که سازندگان بیش از هر چیز به مصرفی بودن زمین و سود حداکثری از ساخت و ساز در آن نگاه می‌کنند.

 

رشت دیگر آن شهر گذشته و دارای خانه‌هایی ویلایی که حداقل 20 الی 40 درصد سطح اِشغال آن مربوط به فضای باز و باغ و باغچه باشد، نیست. رشت اینک به دست سازندگان انبوه و ساخت و سازهای مجاز و غیرمجاز و بی‌ضابطه به شهری انباشته از آپارتمان‌های متراکم تبدیل شده است.

 

طبق این رخداد که ذی‌نفعان شهری و شهرفروشان برای این شهر رقم زده‌اند و از آن سود برده و در واقع یارای مقابله‌ای ندارد چند درصد از سطح خاک نفوذپذیر شهر رشت تحت تاثیر مصالح نفوذ ناپذیر پوشانده شده است؟

به جرات می‌توان گفت: بخش زیادی از سطح خاک نفوذپذیرِ رشت با مارش سازندگانِ آپارتمان های صف کشیده جلوی دیدگان‌مان که در مناطق مختلف شهر رشد و گسترش پیدا کرده‌اند، پوشانده شده است. و شهر رشت بیش از پیش با بتن و آهن و سایر مصالح با این حجم از تراکم در ساخت و سازها بلعیده می‌شود.

 

فقط طی دهه گذشته در 3 منطقه از رشت و در بخش زیادی از اراضی نسقی با ساخت و سازهای زیادی مواجه بودیم که بافت نرم خاک را نابود کرده است. بنابراین چه مقدار از میزان بارش باران در این شهر بجای نفوذ در بستر اسفنجی خاک، توسط مصالح نفوذ ناپذیر به شکل رواناب در سطح شهر جاری و یا به رودخانه و مرداب انزلی سرازیر شده است؟

 

اجرای پروژه‌های جمع آوری آب‌های سطحی در طول دهه‌های مختلف با هزینه بسیار زیاد در رشت انجام شده است. اینکه کماکان شاهد چنین صحنه‌هایی در این شهر باران خیز شمال کشور بوده‌ایم، کانون اصلی توجه و پرسش را به خود منعطف می‌کند. چرا همچنان در رشت در کمتر از 24 ساعت با 120 میلی متر بارش با چنین میزان آبگرفتگی و خساراتی مواجه‌ایم؟

 

فرض را بر این قرار دهیم؛ بالا آمدن آب رودخانه‌ها سبب خسارات به ساکنین محلات همجوار رودخانه‌ها شده است. اما آنطور که از شواهد پیداست این آبگرفتگی فقط معطوف به برخی از مناطق نزدیک به رودخانه‌ها نبوده و در سایر مناطق رشت نیز کم و بیش آثار این آبگرفتگی حتی در برخی از مناطق خوش‌نشین و مرکزی شهر رشت کاملا آشکار است.

 

پیش از این نیز بارش‌های متعددی در این شهر به آبگرفتگی معابر شهری منجر شده و در برخی از اینها به نسبت مقدار بسیار ناچیز بوده که باز هم چنین آبگرفتگی‌هایی را شاهد بودیم. نقش عامل انسانی و نامدیریتی در آمایش سرزمین از دلایل مهم و غیراقلیمی بوده که در آبگرفتگی‌های اخیر و جاری شدن رواناب در مناطق مختلف رشت و همچنین افزایش دبی رودخانه‌ها تاثیر‌گذار بوده است.

 

والا در هیچ کجای دنیا چنین مواهب طبیعی و خدادادی را نه تنها بحران نمی‌پندارند و ستاد بحران تشکیل نمی‌دهند، بلکه از این مواهب بدون تشکیل هیچ ستاد بحرانی، به نفع توسعه و آمایش سرزمین بهره‌برداری خواهند داشت.

 

بعنوان مثال: کمبود آب شیرین در دنیا باعث شده به منظور جلوگیری از استفاده بیش از حد از آب‌های زیرزمینی و فشار مضاعف بر سفره‌ها، بسیاری از کارشناسان توسعه منابع آبی در استرالیا، آلمان، بلژیک، هلند، هندوستان و… به استفاده از سیستم دِرو آب باران برای تأمین آب شرب و غیرشرب در مناطق مسکونی، تجاری، صنعتی معطوف شوند.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (کارشناس ارشد شهرسازی-برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای)

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۴۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۳:۵۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

مسیرهای توسعه به چالش می‌افتد؛

احداث روگذرها ارتباطی به توسعه ندارند

در نظر بگیریم؛ در خلال ساخت پروژه‌ای سینمایی به ناگهان کارگردان مجموعه تغییر و کارگردان دیگری جایگزین شود. کارگردان جایگزین باتوجه‌ به سناریویی که از قبل در نظر گرفته شده، بایستی پروژه را پیش ببرد. قاعدتاً نباید با تغییر کارگردان در محتوای اصلی سناریو تغییری رقم بخورد.

 

اگر با مثالی ساده شهرداران شهرهایمان را همانند کارگردانان پروژه‌های سینمایی در نظر بگیریم، برنامه‌ریزی شهری نیز حُکم سناریوی فیلم‌های سینمایی را داشته که از پیش داستان شهر را باتوجه‌به شاخص‌ها و ابعاد هر شهر نوشته است.

 

وقتی برای شهری در سال‌ها پیش‌تر سناریویی نوشته می‌شود و آن سناریو طبق پروژه‌های عملیاتی در طی سال‌ها تعریف و اجرا شده‌اند و از همه مهم‌تر بازخورد و مشارکت شهروندان شهر را در پی داشته است. نمی‌توان آن را به کل نادیده گرفت و با سناریویی جدید برای شهر روایت‌های جدید ساخت.

 

بازخورد و مشارکت شهروندان از سناریویی اجرا شده در شهر به استقبال مخاطبین از یک فیلم سینمایی شباهت دارد که کارگردان و شهردار خوب بایستی به بهترین شکل ممکن آن سناریو را در فیلم و یا شهر اجرا کنند تا مخاطبین و شهروندان با استقبال و مشارکت خودپذیرای آن سناریو باشند.

 

پروژه بازآفرینی شهر رشت همانند سناریوی آن فیلم سینمایی بوده که در شهر رشت تهیه و در سال‌هایی اجرا شد، اما به یک‌مرتبه با تغییر کارگردان (شهردار) سناریوی جدیدی برای این شهر نوشته شده که با داستان و روایت‌های سابق رشت بسیار فاصله دارد.

 

اینجاست که نیاز برنامه جامع و یکپارچه راهبردی-عملیاتی در شهرها بسیار ضروری میشود. در واقع تأمین نیازهای شهروندان، تدبیر و تمهید برای توسعه شهر و اتخاذ تصمیماتی که مشکلات را در این شهر به حداقل برساند، نیازمند برنامه‌ای جامع و یکپارچه بوده که مدیریت محلی در رأس اجرای عملیاتی آن عهده‌دار طیف وسیع و گسترده‌ای از فعالیت‌ها است و این موضوع به تنهایی ضرورت تهیه و تدوین برنامه‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت عملیاتی را در این سازمان بزرگ و تخصصی الزامی کرده است.

 

کلان‌شهر رشت در مرکز استان گیلان در دهه گذشته طبق سناریویی نوشته شده به‌عنوان شهر پایلوت کشور در امر بازآفرینی شهری همت گمارد که امروزه رویکرد انسان‌محوری از این سناریو خط‌خورده و سریعاً به سمت خودرو محوری انتقال رویه داده است.

اینها در شرایطی رقم خورده که طرح‌های توسعه شهری و همچنین اسناد بالادست در شهر رشت از مجرایی دیگر تهیه و تدوین شده و علناً بخش ویژه‌ای از این طرح‌های در دست اجرا توسط مدیریت شهری با اسناد بالادست از جمله طرح جامع حمل‌ونقل و ترافیک همخوانی و انطباق ندارد.

 

این روزها در مرکز استان گیلان با رشتی مواجه هستیم که در گیرودار بازیابی مفهوم توسعه اسیر دست سیاست‌گذاری‌هایی شده که نه‌تنها در مسیر توسعه گام بر نمی‌دارد، بلکه کاملاً از نگاه توسعه محور فاصله داشته و به تعابیر روشن‌تر می‌توان گفت: این رشت که مشاهده می‌کنیم، کاملاً ضد توسعه عمل می‌کند.

 

علی‌رغم اینکه نگاه و رویکرد شهرسازی در جهان و حتی برخی از کلان‌شهرهای کشور در دهه‌های متوالی دستخوش تغییراتی شده و دیگر همچون گذشته به احداث پل، بزرگراه، تونل و روگذر و زیرگذر و ازاین‌دست موارد به چشم توسعه نگاه نمی‌کنند، اما مدیران شهری رشت احداث این گونه ادوات را با عینک توسعه‌ای خویش می‌بینند و مادام سعی بر این دارند به شهروندان رشت بقبولانند که این شهر در مسیر توسعه است و ما پای کاریم.

 

اما کدام مسیر و کدام توسعه؟! اکنون مفهوم توسعه آن‌طور که مدیران این شهر تمایل به بازسازی معنایی آن دارند، از مفهوم اولیه بسیار فاصله داشته و مبتنی بر رویکردی منفصل از جریان توسعه در حال رقم‌خوردن است.

این بازسازی معنایی از توسعه تنها در خروجی عملکرد این دست مدیران شهری بازشناسی می‌شود و این رشت است که در این میان نه‌تنها درجا می‌زند؛ بلکه در مقایسه با رویکرد سابقش مسیر دیگری را آغاز کرده که جز به بن‌بست، راهی دیگر در انتظارش نخواهد بود.

 

امروز شاهد افتتاح روگذری بوده‌ایم که تیرخلاصی بر پیکر حمل‌ونقل انبوه بَر این شهر وارد کرده است. مدیران شهری با قیچی‌کردن روبان افتتاح این پل بتنی که با توسعه معابر خودرویی، به رواج خودروها در این شهر دامن می‌زند، زندگی مردم مناطق حاشیه و پیرامونی این شهر را که در نبود سیستم حمل‌ونقل عمومی با مشکلات متعددی مواجه‌اند را از متن به حاشیه کشانده است.

 

به‌هرحال باید قبول کنیم مدیران شهری در رشت پیروزی‌های چشمگیری نداشته‌اند و این شهر همچون کودکی یتیم مستأصل از سرپرست می‌ماند که در هر دوره با کارگردانیِ شهری از سناریوی توسعه دور می‌شود.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (کارشناس ارشد شهرسازی) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۳:۴۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

روایتی از یک روز بارانی خیابانهای رشت

آبگرفتگی در شهر بارانهای نقره ای عادی نیست؛

در دومین ماه پاییز سالجاری، بارش باران‌های نقره‌ای سیل آسا در رشت آغاز شد. مگر نشنیده‌ای که می‌گویند: تو دل‌انگیزتری مثل باران‌های رشت. شاعر دیگری با اغماض می‌گوید: بی‌هوا می‌بارم امشب مثل باران‌های رشت. یا اینکه چنین توصیف می‌شود: مثل باران‌های رشت، بی‌دلیل ببار. خلاصه اینجا رشت است و صدای ما را از شهر باران‌های نقره‌ای می‌شنوید.

 

یکی از دلایل ترافیک درهم پیچیده و آشفته خیابانهای رشت، اجرای همزمان پروژه های عمرانی و آسفالت بی‌کیفیت معابر است که چاله ها را به چاههای عمیق تبدیل کرده است و همواره تدابیر مدیریت شهری در این مواقع، مقطعی و کوتاه مدت و سطحی بوده است.

 

باران و رشت قفل در ترافیک

اما از بدو شروع بارش باران از آسمان آن، به یکباره تمام شهر قفل خواهد شد. قطعاً در وهله اول می‌پرسید: مگر نباید شهروند با اقلیم شهرش، خو و اُلفت بگیرد؟

چطور می‌شود؛ یکی از ابعاد هویتی شهری همچون رشت که وجود بارش‌های پراکنده و سراسیمه است و به این بارش عجولانه شناخته می‌شود. اما هنوز هم پس از اولین دقایق بارش از آسمان این شهر به یکباره تمام شهر قفل خواهد شد.

چنین امری طبیعی‌تر به نظر می‌رسید: شهری در دل کویر که سال‌تاسال چنین تجربه‌ای نداشته، به یکباره پس از بارش باران، یکسره کل شهر قفل شود. این منطقی‌تر است تا اینکه در رشت این قفل‌شدن که هیچ، انواع و اقسام بحران‌های دیگر را لمس کنی. گویا بارش باران سراسیمه و عجولانه رشت باعث تصمیمات عجولانه مدیران شهری این شهر شده است.

خلاصه این شهر گیلک نشین شمال کشور را به بارش مداوم باران از آسمان آن می‌شناسند. اصلاً روایتی وجود دارد که می‌گوید: وقتی رشت شروع به بارش کرد، به میدان شهرداری برو و یک استکان چای بنوش.

برخی از کاسب‌های صنف خوراک محدوده شهرداری رشت بر این باورند؛ پس از اولین بارش‌ها برایشان رزق ‌و روزی بیشتر می‌آید. بساط چای و کباب و سایر نیز بیش ‌از پیش رونق می‌گیرد. اصلاً دنیای رشت با بارش باران رنگ دیگری به خود می‌گیرد.

 

ولی همیشه این قفل‌شدن معابر خودرویی رشت هم به نوع خود جالب بوده. اغلب قفل‌شدن شهر را به سراسیمه و عجولانه بودن و بی‌مقدمه بودن بارش باران نسبت داده‌اند. انگار نه تنها رانندگان این شهر بلکه پیمانکاران شهری و کارشناسان شهرداری و سایر مدیران شهری رشت نیز هیچ‌وقت قرار نیست به بارش باران‌های نقره‌ای بی‌مقدمه و عجولانه رشت عادت کنند.

 

حالا از شب گذشته با شروع بارش ها بار دیگر رشت در ترافیک قفل شده و بسیاری از معابر و تقاطع های آن به زیر آب رفته اند. دیگر برای همه روشن و واضح است که یکی از دلایل ترافیک درهم پیچیده و آشفته خیابانهای رشت، اجرای همزمان پروژه های عمرانی و آسفالت بی‌کیفیت معابر است که چاله ها را به چاههای عمیق تبدیل کرده است و همواره تدابیر مدیریت شهری در این مواقع، مقطعی و کوتاه مدت و سطحی بوده است.

 

بخش اعظمی از قراردادهای شهرداری خلاف قانون بسته شده و هیچ اطلاعاتی در خصوص سازوکار قراردادها درز پیدا نمی‌کند. در خصوص آسفالت مناطق رشت هیچ قرارداد درستی وجود نداشته، بحث تضمین و خدمات پس از اجرا اصلاً صحت ندارد.

 

شهرداری رشت معاونت عمرانی ندارد!

اما ماجرای آسفالت بی کیفیت رشت با اعتراض به آسفالت وارفته و بافت‌های ازهم‌گسیخته در محله فخب و کوه حسینی در فضای مجازی و رسانه های رشت به شدت با واکنش‌های تندی از سوی فعالین اجتماعی – شهری همراه شد و عملکرد مجموعه مدیریت شهری و معاونت عمرانی شهرداری رشت در بحث نظارت به عملکرد پیمانکار را تحت شعاع قرار داد.

 

یکی از کاربران در واکنش به اجرای بی‌کیفیت آسفالت در رشت بیان می‌کند: انگار شهرداری رشت معاونت عمرانی ندارد! چرا پیمانکار را توبیخ نمی‌کنند؟ نقش ناظر پروژه در اجرای این حجم از آسفالت بی‌کیفیت چیست؟ چه کسی پاسخگوی هزینه سنگین جلوبندی ماشینمان است، اعضای شورای شهر و مدیران شهرداری که خودروی شاسی‌بلند سوار هستند، اگر هم در چاله و چوله‌های این شهر بیفتند، حس نمی‌کنند.

قراردادهای خلاف قانون پیمانکاران سفارشی

یک منبع مطلع از سازوکار قرارداد با پیمانکاران حوزه شهری به‌مرور می‌گوید: پیمانکاران آسفالت از قبل قول و قراری دارند. در این باره می‌توان گفت: بخش اعظمی از قراردادها خلاف قانون بسته شده و هیچ اطلاعاتی در خصوص سازوکار قراردادها درز پیدا نمی‌کند. در خصوص آسفالت مناطق رشت هیچ قرارداد درستی وجود نداشته، بحث تضمین و خدمات پس از اجرا اصلاً صحت ندارد.

اگر مدیر شهری از گارانتی آسفالت توسط پیمانکاران صحبت می‌کند، بایستی شفاف آن را ارائه دهد. این منبع آگاه در مورد پیمانکاران سفارشی عنوان می‌کند: پیمانکار شهرداری نمی‌تواند هم سکه بدهد، هم قیر بخرد و هم کار کند. باید یکی از این کارها را انجام دهد. با این شرایط هم کسی کار نمی‌کند. به همین علت است که در موضوع اخیر سازمان قضایی وارد عمل شده است.

 

پیمانکار قصوری ندارد، مشکل از نظارت نادرست مدیریت شهری است.

کاربر دیگری به‌مرور می‌گوید: مردم که پیمانکاران را نمی‌شناسند، اعضای شورای شهر توپ را در زمین پیمانکاران می‌اندازند. پیمانکار قصوری ندارد، مشکل از پرسنل نظارتی شهرداری و مدیران شهری است. اگر کارشناسان شهرداری بابت نظارت هنگام اجرای پروژه حضور داشتند، و قبل از اجرای پروژه‌ها مصالح کاربردی و مصرفی در آزمایشگاه مورد کیفیت‌سنجی قرار می‌گرفتند، این مسائل اتفاق نمی‌افتاد. چرا ناظر پروژه‌ها کیفیت نامطلوب آسفالت را تأیید می‌کند؟

 

وضعیت اسف‌بار آسفالت در مناطق مختلف رشت

یکی از شهروندان رشت که ساکن محله کسبخ است، به خبرنگار مرور می‌گوید: از محله ما تا میدان امام حسین این‌قدر چاله‌ و کنده کاری وجود دارد که هرکدام به خندق تبدیل شده‌اند. یکی از ساکنین پشت میدان بار نیز عنوان می‌کند: در محدوده ما حدود ۸۰۰ خانوار زندگی می‌کنیم، با هر بارندگی مجبوریم در گل‌ولای رفت‌وآمد کنیم.

دیگر شهروند رشتی که در منطقه ۱ شهرداری رشت زندگی می‌کند، در مورد وضعیت اسف‌بار آسفالت کوچه‌های مسیر پارک نیکمرام و کسمایی از مدیر منطقه درخواست رسیدگی دارد.

به گفته این شهروند یکی از دلایل اصلی آبگرفتگی خیابانها و کوچه ها، بی دقتی در اجرای آسفالت و پوشاندن راه آب سرپوش فاضلاب است که مانع از تخلیه آب بارشها می‌شود.

 

ترافیک و چاله های رشت

یکی از ساکنین رشتیان نیز در مورد کوچه ۲۹ این محله با تأسف عنوان کرد: اینجا را به‌تازگی آسفالت کرده‌اند، ببینید چیزی جز گودال از آن نمانده. کاسبان محدوده نیروی دریایی تا جانبازان در مورد ترافیک سرسام‌آور آن منطقه می‌گویند: ترافیک بخشی از این محدوده در ساعات مختلف ظهر و غروب به‌خاطر وجود چاله و چوله‌هایی است که با زمان‌بندی نامناسب از سوی شهرداری رشت حفاری صورت‌گرفته و حتی برخی از این چاله‌ها پُر نشده‌اند.

دانش‌آموزی که در این محدوده با تاکسی رفت‌وآمد می‌کند، به خبرنگار مرور می‌گوید: راننده‌ها به دلیل ترافیک و وجود این چاله‌ها کرایه را افزایش داده و می‌گویند: هزینه زیربندی و تعمیرات ماشین زیاد و این محدوده پر از کنده کاری است، به همین علت کرایه ۷ هزارتومانی را ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان می‌گیرند.

 

مردم که پیمانکاران را نمی‌شناسند، اعضای شورای شهر توپ را در زمین پیمانکاران می‌اندازند. پیمانکار قصوری ندارد، مشکل از پرسنل نظارتی شهرداری و مدیران شهری است

 

از شباهت رشت به غزه تا به صُلابه کشیدن پیمانکاران

هفته گذشته کیفیت نامرغوب و اجرای غیراصولی آسفالت در شهر رشت نطق های تندی از سوی برخی از اعضای شورای شهر رشت به همراه داشت. «مهیار سماکچی» در صحن علنی شورای شهر گفت: مردم فکر می‌کنند که ما با جِت هوایی رفت و آمد می‌کنیم و یا اینکه در این شهر رفت و آمد نمی‌کنیم.

سماکچی با فاجعه آمیز خواندن وضعیت آسفالت شهر ضمن عذر خواهی از شهروندان، برخی از محلات این شهر را بی شباهت به غزه دانست.

رئیس کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای شهر رشت تاکید کرد: بایستی پیمانکاران به صلابه کشیده شوند.

در همین ارتباط «رحیم شوقی»، شهردار رشت خطاب به معاون عمرانی شهرداری، به لزوم اخطار به پیمانکار و انجام سریع اقدامات اصلاح روکش آسفالت این منطقه تأکید کرد.

شوقی خواستار خودداری از هرگونه پرداخت به پیمانکار مربوطه تا زمان انجام کامل اصلاحات شد و در این موضوع بیان کرد: ضمانت اجرایی پیمانکاران تضمین‌کننده کیفیت و استانداردهای مطلوب در این پروژه است.

ثبت بیش از ۲۰۰۰ امضا در کارزار برخورد با عاملین وضعیت اسفناک آسفالت رشت

به‌تازگی فعالان اجتماعی شهر رشت در پلتفرم مستقل برای جمع‌آوری امضا در سایت کارزار، درخواست برخورد با عاملین وضعیت اسفناک آسفالت معابر شهری رشت را مطرح کرده‌اند. در طی مدتی کوتاه بیش از ۲۰۰۰ نفر در این کارزار شرکت کرده و نسبت به عملکرد بخش عمرانی شهرداری که کارایی لازم را نداشته و باعث شده تا خیابان‌ها و معابری که کمتر از یک ماه از آسفالت آنها می‌گذرد، غیر قابل تردد شوند، اعتراض خود را ثبت کرده اند.

لازم به ذکر است: وضعیت نامطلوب کیفیت آسفالت معابر عمومی و کوچه‌های رشت موجب ایجاد مشکلات و افزایش تصادفات و خسارات به خودروها و شهروندان شده و از کیفیت زیست شهروندان رشت کاسته است.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ 14 آبان 1403

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۳ ، ۲۱:۴۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

عدد‌سازی به سبک میراث فرهنگی و گردشگری گیلان!

26 میلیون گردشگر وارد گیلان شد؟

طبق مدل سنجش و ارزیابی اداره میراث فرهنگی در گیلان، ۲۶ میلیون نفر مسافر و گردشگر در طی ۳ ماهه اول سالجاری اقامت گزیده‌اند. گیلان با وسعتی معادل ۱۴۰۴۴ کیلومتر مربع و حدود ۲ میلیون و ۵۶۳ هزار نفر جمعیت جزء متراکم‌ترین استان‌های کشور محسوب می‌شود.

تازه‌ترین آمار از حضور مسافران و گردشگران که توسط میراث فرهنگی اعلام شده که بیانگر اینست؛ بیش از ۱۰ برابر جمعیت ساکن استان گیلان در طی این مدت در این استان اقامت داشته‌اند.

 

با این آمار جای سوزن انداختن در گیلان نبود
این رقم آنقدر دور از ذهن بود که واکنش کاربران مختلف را به همراه داشت. هر کدام به نحوی با ارایه تحلیل‌های مختلف در این موضوع به تجزیه و تحلیل این عدد هَنگفت پرداخته‌اند. با توجه به وسعت محدود استان و دسترسی جاده‌ای به تمام شهرستان‌ها می‌توان از زمان تصمیم سفر درون استانی تا اجرای آن در مدت یک شبانه روز با مُد حمل و نقل جاده‌ای به هر نقطه از این منطقه سفر داشت.

 

اکثر کاربران پس از بازتاب این آمار دور از ذهن عقیده داشته‌اند: حضور ۲۶ میلیون گردشگر می‌تواند کل استان را در حالت قفل شده قرار دهد، به نحوی که حتی جای سوزن انداختن هم نباشد.

 

این شاخص نادرست است
شاخص سنجش و ارزیابی اداره میراث فرهنگی در مورد ورود مسافران و گردشگران به استان بر مبنای (نفر-شب-اقامت) انجام می‌شود. این نوع ارزیابی در واقع مربوط به مسافرینی بوده که به گیلان ورود کرده و در یکی از اقامتگاه‌های ثابت و موقت استان در شب اقامت داشته‌اند. به عنوان مثال: خانواده‌ای ۴ نفری را در نظر می‌گیریم؛ که در یکی از روز‌های ۳ ماهه اول سال به گیلان سفر کرده و به طور متناوب ۲ شب در رشت، ۲ شب در بندرانزلی و ۲ شب در لاهیجان آنهم در یکی از اقامتگاه‌های ثبتی اداره میراث اقامت داشته‌اند.

در مجموع این خانواده ۴ نفری با استفاده از مدلی که اداره میراث فرهنگی توسط آن حضور مسافرین و گردشگران را مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌دهد، ۲۴ نفر شب-اقامت در استان برایشان ثبت می‌شود. همانطور اگر یک خانواده ۱۰ نفری نیز به این استان سفر کنند و ۱۰ شب در گیلان اقامت داشته باشند، با این مدل ۱۰۰ نفر شب-اقامت برایشان ثبت خواهد شد.

 

در همین ابتدا پرسشی مطرح می‌شود؛ آیا این مدل برای سنجش و ارزیابی مسافران و گردشگران صحیح و بدون خطا است؟ برخی از کارشناسان حوزه گردشگری بر این باورند: این مدل نه تنها روشی صحیح برای سنجش تعداد مسافران نخواهد بود، بلکه تا به امروز هیچ کارشناسی این مدل را تأیید نکرده است. بنابراین تأکید استفاده این مدل ارزیابی مسافران از سوی اداره میراث تنها مناسب عَدَد‌سازی بوده، به نحوی که در افزایش آمار و ارقام کاربرد ویژه و فوق‌العاده‌ای دارد.



۳۵۰۰ اقامتگاه و ۲۶ میلیون اِقامت در استان گیلان

گیلان دارای ۳۵۰۰ اقامتگاه ثابت و موقت است. از این تعداد بخشی تحت پوشش اداره میراث فرهنگی و بخش دیگر که شامل؛ خانه‌های معلم، کمپ‌ها، چادر‌ها و بخشی نیز ویلا‌ها بوده که تحت عنوان اقامتگاه‌های موقت شناخته می‌شوند. برآورد تازه اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری گیلان که عدد بسیار بزرگی را نشان می‌دهد، از تعداد مسافران اقامتی در اقامتگاه‌های ثابت و موقت استان حاکی است.

در واقع می‌توان چنین گفت: این آمار ۲۶ میلیونی دور از ذهن و عجیب از اقامت مسافران و گردشگران در هتل‌ها، هتل-آپارتمان‌ها و مهمانپذیر‌های زیر نظر اداره میراث بوده که از طریق سامانه گزارش شده است و بخشی دیگر نیز آمار برآوردی مسافرانی بوده که در مسافرخانه‌ها، خانه‌های معلم، ویلا‌ها و سایر مراکز اقامتی از جمله کمپ‌ها و چادر‌ها اقامت موقت داشته‌اند.

 

 

فرض را بر این قرار می‌دهیم؛ مدل سنجش مسافران و گردشگران و این آمار ۲۶ میلیونی که بر اساس رزرو اقامتگاه‌ها صورت گرفته، صحیح و مورد تأیید می‌باشد. آیا این مقدار مسافر و گردشگر برای استان که به نحوی نقش استان گردشگرپذیر را بازی می‌کند، آورده و توجیه اقتصادی داشته است؟

 


۲۶ میلیون نفر اِقامت در شب چند درصد گردش مالی برای استان داشته است؟

فرض را بر این قرار می‌دهیم؛ مدل سنجش مسافران و گردشگران و این آمار ۲۶ میلیونی که بر اساس رزرو اقامتگاه‌ها انجام شده، صحیح و مورد تأیید ‌باشد. آیا این مقدار مسافر و گردشگر برای استان که به نحوی نقش استان گردشگرپذیر را بازی می‌کند، آورده و توجیه اقتصادی داشته است؟ پاسخ این پرسش به صنوف مختلف و خدماتی وابسته که با مسافران و گردشگران در ارتباط مستقیم هستند، مرتبط خواهد بود.

با توجه به آمار ۲۶ میلیونی سازمان میراث فرهنگی می‌بایست؛ هتل‌ها و انواع اقامتگاه‌های ثابت و موقت، رستوران‌ها و کافی شاپ‌ها و سایر مجموعه‌های گردشگری-خدماتی پاسخ دهند که این آمار برای صنوف مختلف گردش مالی سودزایی را در پی داشته است یا خیر؟! بعنوان مثال: آیا در یک هفته از ایام تعطیلات که با ورود مسافر همراه بود، رستوران‌ها بیش از سایر هفته‌های غیر تعطیلاتی محصولات خوراکی خود را فروخته‌اند؟ اگر رستورانی در ایام عادی سال ۱۰۰۰ خوراک در هفته عرضه و به فروش برساند، بایستی در ایام تعطیلات این مقدار بیش از ۲ تا ۳ برابر شود.

 

البته طبق آمار دور از ذهن اداره میراث فرهنگی در مورد اقامت گردشگران در استان گیلان، مقدار فروش صنوف مختلف خدماتی وابسته باید خیلی بیش از این‌ها باشد. در چنین صورتی می‌توان گفت: گردشگرپذیری گیلان و ورود مسافران برای صنوف مختلف و استان توجیه اقتصادی خواهد داشت.

در غیر این صورت اگر قرار است با اعداد بازی شود تا آمار و ارقام افزایش یابد. بهتر است؛ توسط دَکَل‌های مخابراتی این سنجش و ارزیابی انجام شود. به نحوی که اگر مسافران از جنوب استان به گیلان وارد شوند، از همان آغاز ورودی استان در شهر ورودی تماسی بگیرند و یا پیامکی ارسال کنند و این منوال شهر به شهر از شرق و غرب و شمال تا هر مقصد درون استانی ادامه دار باشد. می‌توان گفت: مسافران با هر تماس یا پیامکی در هر شهر از این استان اقامت گزیده‌اند.

 

این نوع اعداد و ارقام‌سازی در حد اشباع تنها دوای درد آماری اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی است، که با بازی اعداد آمار‌های خلاف واقع و دور از ذهن می‌دهد.

 

بازی با اعداد یا توجیه اقتصادی!

طبق اعلام اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی از حضور ۲۶ میلیون گردشگر در ۳ ماه اول سالجاری، باید گفت: ۲۶ میلیون نفر (شب اقامت) طبق رزرو اقامتگاه‌های ثبتی و تا حدودی موقت استان ارزیابی شده است. بنابراین این اداره با نظرسنجی و اشتراک پرسشنامه در بین اقامتگاه‌های ثبتی زیر پوشش می‌تواند به گردش مالی اقامتگاه‌ها در ۳ ماهه اول سال دسترسی داشته باشد.

آیا اقامتگاه‌های ثابت و تا حدودی موقت استان گیلان با توجه به آمار ۲۶ میلیونی ثبت شده در سالجاری به نسبت سال‌های گذشته رضایت دارند یا خیر؟! تفکیک گردش مالی اقامتگاه‌ها؛ هتل‌های لوکس، هتل-آپارتمان‌ها، مهمانپذیر‌ها، بوم گردی‌ها، ویلا‌ها تا کمپ‌ها نیز در نحوه بررسی استفاده گردشگران از شیوه‌های اقامتی رایج در گیلان بسیار حایز اهمیت است. از این جهت که مشخص می‌شود؛ گردشگران ورودی در گیلان به چه مُد اقامتی تمایل داشته و همچنین در مورد بازخورد طبقاتی مسافران و گردشگران در گیلان نیز می‌توان به اطلاعات جامع و مشخصی دست یافت.


عدد‌سازی به سبک اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی

اگر آمار ۲۶ میلیونی اداره میراث فرهنگی بر اساس کسب رضایتمندی صنوف مختلف گردشگری بوده و حداکثر اصناف مختلف وابسته به گردشگری طبق نظرسنجی اعلام کنند: دخل و خرج‌شان بهم خورده و این مقدار مسافر و گردشگر برای استان توجیه اقتصادی داشته است. بنابراین می‌توان گفت: این آمار نه تنها دور از ذهن بلکه بایستی آغاز یک برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری و بهره وری از کارکرد گردشگری باشد. با این تفاسیر اما اگر از سوی صنف اقامتی اعلام شود: در ۳ ماه اول سال تنها ۲۰ درصد اقامتگاه‌ها پُر بوده یا اینکه صنف رستوران به فروش چند برابر در سالجاری اشاره نکند، بهتر است بگوییم: این نوع اعداد و ارقام‌سازی در حد اشباع تنها دوای درد آماری اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی است، که با بازی اعداد آمار‌های خلاف واقع و دور از ذهن می‌دهد.

در این شرایط پربیراه نیست تا تغییرات در نحوه سرمایه‌گذاری استان گیلان را از این حیث بررسی کنیم. آمار‌سازی اشباع بدون بررسی و تحلیل و برنامه‌ریزی در انتقال و تغییر جهت سرمایه‌گذاری استان اثر‌گذار بوده است. مقدار سرمایه‌گذاری در اقامتگاه‌های بوم گردی و صنوف مختلف گردشگری در مقایسه با ویلاسازی‌های انبوه چه درصدی را نشان می‌دهد؟ امروزه تا چشم کار می‌کند در هر نقطه از این استان ویلا سبز شده و فروش و آزاد‌سازی زمین‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به یکی از معضلات این استان بدل گردیده و مشاغل خدماتی غیرمرتبط با کارکرد استان بیش از گذشته در حال رونق است.

با این تفاسیر آمار‌سازی و بازی با اعداد دردی را دوا نخواهد کرد و فقط با این شیوه درآمد‌های جزیره‌ای بی‌ثبات را در استان پخش شده خواهیم داشت.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

انتشار  در ۸ مرداد ۱۴۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۳ ، ۲۰:۲۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

دردمندی که بالاخره آرام گرفت

آشنایی من با «سیدحسین ضیابری»، زمانی بود که در سال ۱۳۷۹ در هفته نامه طلوع شهر قزوین، نخستین گام‌های قلمی خود را تجربه می‌کردم. در یکی از شماره ها، نام و تصویر ایمان ضیابری، بعنوان کوچکترین روزنامه نگار ایرانی ساکن گیلان منتشر شده بود و من با خواندن آن مطلب، بر پدر و مادرش تحسین گفتم.

سال ۱۳۹۰ که جبر زندگی مرا به رشت آورد و من در روابط عمومی شورای شهر رشت، مشغول فعالیت شدم. «سیدحسین ضیابری»، جزو نخستین روزنامه نگارانی بود که به روابط عمومی شورای شهر می‌آمد و من توانستم رودرو پدرِ ایمان ضیابری را تحسین کنم. آن روزها ساعتها پیرامون تاریخ مطبوعات گیلان و نخستین جریده‌ها صحبت می‌کردیم و امروز که خبر درگذشت، «سیدحسین ضیابری سیدین»، یکی از پیشکسوتان مطبوعات استان گیلان و صاحب امتیاز و مدیرمسؤول هفته نامه‌ی هاتف را خواندم، به یاد یادداشت‌هایی افتادم که حاصل گفتگو با آن فقید است.

 امروز بخشی از آنها را به یاد او که دردی عمیق در خود نهفته داشت، بازخوانی می‌شود.

هفته نامه «هاتف» سومین نشریه‌ای بود که بعد از انقلاب مجوز گرفت و از ۲۴ دی ماه ۱۳۷۰ تا کنون بدون یک شماره وقفه منتشر می‌شود و از همان زمان تاکنون نیز صاحب امتیازش خودم هستم. پس از هاتف با یک روز تاخیر نشریه «تحول» به صاحب امتیازی خانم هنگامه مصطفی خمامی منتشر شد که پس از چند شماره انتشار متوقف گردید.

سال‌های ۶۰ تا ۷۶ نیز مجوز چند نشریه صادر شد از جمله گیله وا به مدیر مسؤولی آقای جکتاجی و نشریاتی چون نسیم و خبر و نظر.

سال ۱۳۷۶ نیز شاهد صدور مجوزهای زیادی بودیم و فرآیند صدور مجوز سرعت بیشتری گرفت.

به لحاظ محتوایی نشریات چه تحولی یافتند؟

نشریات پس از دو دوره فعالیت سیاسی، به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی روی آوردند. بخصوص در دهه سوم انقلاب شاهد انتشار ویژه نامه‌های ادبی و هنری بودیم. و ویژه نامه‌های گیله وا، نقش قلم و پیام شمال، مطالب فرهنگی خوبی منتشر کردند.

بنظرم نشریات فعلی بسیار ضعیف‌تر از نشریات دوره‌های گذشته هستند. نشریات بیش از این آرمانی برای خود متصور بودند و در راستای همان خط مشی حرکت می‌کردند. اکنون با یک رکود فکری در مطبوعات مواجه هستیم.

متأسفانه اکثر مطبوعات دچار یک روزمرگی شده‌اند و کپی اخبار و درج آگهی و رپرتاژ عمده فعالیت مطبوعات محلی شده است. آگهی باید درآمدی ایجاد کند در خدمت تولید فکر. امروز مدیران مطبوعات به دلیل مشکلاتی که دارند، درگیر امور اجرایی، فنی و مالی نشریه شده‌اند و توان آنها به منظور تنویر افکار عمومی و روشنگری تحلیل رفته است.

متأسفانه وضعیت بیکاری در استان گیلان به این امر دامن زده و بسیاری، نشریات را فرصتی برای کسب درآمد می‌بینند البته منکر کسب درآمد نیستم ولی نباید از رسالت مطبوعات فاصله گرفت. اگر از نظر محتوایی نشریات را از خیر الکلام تاکنون مقایسه و بررسی کنیم، می‌بینیم افصح المتکلمین خود درد اجتماع داشت و با یک آرمان مشخص پا به این عرصه گذاشت. اما امروز کسانی وارد عرصه رسانه شده‌اند که این پایگاه فرهنگی وسیله‌ای برای ایجاد پایگاه اجتماعی و تقویت بنیه مالی شده است.

مطبوعات گیلان امروز به یک رنساس فکری نیاز دارند، نباید خود را گول بزنیم و افتخار کنیم به اینکه بعد از تهران و قم سومین استان دارای بیشترین مطبوعات هستیم. رمز محبوبیت رسانه‌های گذشته، ایده‌های خلاقانه گردانندگان نشریه بود. اما نگاه ابزاری و بازاری به مطبوعات آسیب زده است.

من روزی ۱۰۰ نیرو داشتم با یک ساختمان سه طبقه و بسیاری از مطبوعاتی‌های امروزی در هاتف کار می‌کردند. اما هاتف هم نتوانسته آن ایده آل مرا برآورده کند. دبیر گروه‌های هاتف جلسات مرتبی داشتند ولی خروجی این جلسات آن خوراک فکری نبود که بتواند هاتف را در قالب‌های گزارش، ورزش، سیاست هنر و … تغذیه کند. این شد که هاتف با وجود ۲۴ سال انتشار، امروز خانوادگی منتشر می‌شود.»

 

نویسنده: مهری شیرمحمدی (روزنامه نگار) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

http://mroor.org/f71

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۲ ، ۲۳:۱۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد