شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۸ مطلب در فروردين ۱۴۰۳ ثبت شده است

 

 

صنعت گردشگری گیلان؛

از کژ اندیشی تا کژ کارکردی

 حکایت گیلان | محمد صالح زاده (دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای دانشگاه گیلان): قصه از آنجایی شروع شد؛ که سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه استان گیلان در میان فعالیت های مختلف به نوعی با سرگردانی مواجه شد. اینکه در این فضای جغرافیایی چه فعالیت هایی برای انسان ها مناسب است و کدام را باید با برنامه ریزی، توسعه و گسترش داد؟! پرسشی بود، که از همان ابتدا با کژ اندیشی ها به کژ کارکردی در نظام اقتصادی و بالطبع اجتماعی منطقه تبدیل شد. کشاورزیِ گیلان که در سیر تاریخی منطقه همواره نقشی پُر رنگ داشت و صنعت که گُسسته از کشاورزی مسیری تازه آغاز کرد و سپس خدمات که همیشه در سردرگمی، هم بود و هم نبود! بهتر است بگوییم هیچ گاه با برنامه ریزی اقتصادی متناسب با فعالیت های دیگر در حرکت نبود. این غصه پُر درد تنها سرگذشت فعالیتهای خدماتیِ گیلان نبود، سایر فعالیت ها نیز همین مسیر را پیموده اند. در دوره ای که در این استان صنعتی شدن تعریف میشد، صنعتی شدن نیز با سایر کارکردهای استان دارای تناسب و هماهنگی نبود. بعنوان مثال؛ کارکرد استان با توجه به جغرافیای منطقه، در دوره های تاریخی به تولید محصولات کشاورزی، دامی و دریایی مرتبط بود، اما مسیر صنعتی شدن بجای صنایع تبدیلی و تکمیلی مرتبط از بی راهه عبور می کرد. 

گیلانِ فعلی به روایتی بارِ سنگینِ توریستی شدن و گردشگری بودن را تحمل میکند. اما این شدن و بودن های اجباری را در نتیجه چه چیزی دریافت کرده است؟ برای پاسخ این پرسش به دهه گذشته برمیگردیم، زمانیکه استان همجوار به حالت اِشباع زمین فروشی و ویلاسازی رسید و دیگر آن منطقه برای ویلا سازی و شهرک سازی غیربومی ها مناسب نبود. در این ماجرا انتقال شیوه سرمایه گذاری به املاک و مستغلات از یکسو و جهش قیمت ها به سبب تورم و تغییر نرخ ارز از سوی دیگر و همچنین وضعیت بحرانی اقتصادی کشور نیز تاثیر گذار بود. این وضعیت در شرایطی رقم خورد که از سالها پیشتر کارکرد دیگری برای استان گیلان وضع شد. گردشگری در زیر مجموعه ای از فعالیتهای خدماتی متناسب با جغرافیای طبیعی و فرهنگی منطقه برای گیلان سیاست گذاری شد اما برنامه ریزی؛ خیر! درست همانطور که دهه ها پیشتر صنعتی شدن برای گیلان با سیاست گذاری تعریف شد اما برنامه ریزی؛ خیر!

گردشگری از بخش های مهم اقتصاد و به عنوان بزرگترین صنعت پاک دنیا مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفت. تاثیر این صنعت در افزایش درآمدهای ارزی به نحوی در اقتصاد کشورها تاثیر گذار شد، و به عنوان توسعه دهنده سایر صنایع خدماتی مرتبط با گردشگری نقش مهمی در افزایش قدرت اقتصادی کشورها داشت. بایستی قبل از هرچیز دانست؛ که همه اینها در شرایطی رقم میخورد، که گردشگری پایدار با مدیریت صحیح اجرایی شود و این مهم نیازمند سیاست گذاری و برنامه ریزی است. در مقابل اگر به درستی اجرایی نشود؛ گردشگری بودن و شدن اجباری و ناصحیح باعث اثرات زیان آورِ گسترده ای در جامعه و فرهنگ منطقه توریستی میزبان خواهد شد.

طبق قانون نانوشته، همزیستی جوامع محلی با گردشگران دشوار و خطرناک است. گردشگران در شرایطی، به قصد تفرج به منطقه ای که جوامع محلیِ بومی مشغول زیست و فعالیت هستند، وارد میشوند. و هرکدام از آنها ارزش های متفاوتی را تولید می کنند. از اینرو پژوهشگران این حوزه، طرد سبک زندگی و معیشت جوامع محلی و بومی را به عدم برنامه ریزی مناسب گردشگری نسبت میدهند. این مساله در مناطقی که گردشگری فصلی را تجربه می کنند، بسیار حاد و بحرانی تر است. اجرای سیاست گردشگری با عدم مدیریت صحیح در منطقه ای که کارکرد کشاورزی دارد، باعث کاهش رونق فعالیت های سنتی کشاورزی میگردد و با گذشت زمان این مناطق وابستگی بیشتری به گردشگری پیدا می کنند. برخی از پژوهشگران این حوزه به تجاری و کالایی شدن فرهنگ جامعه میزبان پس از توریستی شدن مناطق اشاره کرده اند. امکان بروز الگو و سبک زندگی جدید که ناشی از ورود گردشگران به جامعه محلی است در برخی از مناطق توریستی دیده شده که ساکنان به تقلید کورکورانه فرهنگ مهمان میپردازند. یکی از این اثرات باعث تضاد نسلی در جوامع میزبان بوده که به ایجاد دو دستگی اجتماعی و فرهنگی و شغلی بین افراد مُسن و جوان منطقه بدل گردیده است. بعنوان مثال؛ این موضوع در استان گیلان نیز بی تاثیر نبوده، عدم رغبت برخی از جوانان در روستاها به فعالیت شغلی آب و اجدادی خود گواهی بر ماجراست. مصایب گردشگری در گیلان تنها به اینجا ختم نمیشود، همانطور که پیشتر اشاره شد؛ با اِشباع زمین فروشی و ویلاسازی های گسترده و از بین رفتن بافت سنتی و اجتماعی در استان همجوار مازندران با انتقال و جابجایی این نوع رویکرد که تابع یک انتقال جهانی در سرمایه گذاری ها در بخش زمین و مستغلات بود. استان گیلان با وجود اراضی گسترده کشاورزی و بافتی به مراتب دست نخورده تر از مازندران، مکانی برای ریخت و پاش های اینگونه بود و کارکرد گردشگر پذیری گیلان بیش از آنکه برای منطقه در کنار سایر فعالیتها ارزش افزوده بیافریند، در انتقال و بازتوزیع جمعیت مسیر را سهل و هموار نمود.

در حال حاضر فعالیت گردشگری گیلان با چنین رویکردی به یکی دیگر از تهدیدهای منطقه تبدیل شده و این تهدید بارها از سوی زیرمجموعه های بخش دولتی، از استانداری تا فرمانداری و سایر بخش ها نیز بدان اشاره کرده اند. بنابراین در امر گردشگری نیازمند نوعی تجدید نظر در برنامه ریزی و ابعاد مختلف سیاستی، اجتماعی و فرهنگی هستیم. فقر اطلاعاتی و کمبود داده های گردشگری از دیگر معضلاتی است که در این بخش نیازمند اصلاح و تجدید نظر است. بعنوان مثال؛ در تعطیلات اخیر به مناسبت نوروز، از سوی چند سازمان از جمله: اداره میراث فرهنگی و گردشگری و اداره راه و حمل و نقل جاده ای با داده های ورودی نابرابر و قابل تردید مواجه ایم که این موضوع در جریان سیاست گذاری و برنامه ریزی تاثیر منفی دارد. صنعت گردشگری استان گیلان با رویکرد فعلی از کارکرد اصلی خود دور و از گذران اوقات فراغت و تفریح و سفر چند روزه به سمت نابودی منابع ملی و منطقه ای، تصرف اراضی منطقه، ویلاسازی های گسترده، تخریب اراضی کشاورزی و انحطاط فعالیت های اقتصادی-تولیدی پیش میرود. این موضوع چیزی غیر از کژ اندیشی در سیاست گذاری و برنامه ریزی که منجر به کژ کارکردی فعالیت ها در استان میشود، چیزی در پی نخواهد داشت.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار ) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی حکایت گیلان

https://hekayatgilan.ir/news/i/19521

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۲۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

صنعت گردشگری گیلان

طی سالهای اخیر؛ موضوع گردشگری در گیلان به یکی از موضوعات مهم و همچنین آسیب زا و بحران خیز تبدیل شده است.

 سفرهای نوروزی به این استان بعد از همه گیری پاندمی کرونا و سایر موضوعات از جمله مهاجرت غیردایم و زمین فروشی و افزایش ویلا سازی به اتفاقات بحث برانگیزی دامن زد؛ از انتقاد گیلانی ها در مورد سفرهای ارزان به اصطلاح چادرزنی در هر نقطه از شهر تا برخی از اظهارات بی اساس که گردش اقتصادی گیلان را به حضور مسافرین و گردشگران نسبت می‌دادند.

 با این حال، هر سال پس از پایان تعطیلات مناسبتی از جمله عید نوروز به علت وضعیت بحرانی پسماند و زباله در مناطق شهری و روستایی گیلان و سایر تبعات منفی گردشگری با ملاحظه شرایط وضع موجود در گیلان، نگرانی های کارشناسان و فعالان حوزه های مختلف بیش از همیشه می‌شود.

از مهمترین عناصر در نظام گردشگری؛ وجود جاذبه ها، خدمات، تاسیسات و زیرساخت های موجود در مقاصد گردشگرپذیر است. این عوامل در تامین نیازها و خواسته های گردشگران و افزایش رضایت آنها بسیار تاثیرگذار است. گیلان در جنوب دریای کاسپین بواسطه موقعیت جغرافیایی و دارا بودن آب و هوای مناسب، از سرسبز ترین و زیباترین مناطق کشور محسوب می‌شود و همچنین با وجود مناطق طبیعی و تاریخی همیشه مورد استقبال گردشگران داخلی و خارجی زیادی بوده است. با این حساب اما موضوع گردشگری و از جمله سفرهای مناسبتی به گیلان بدلیل نبود و کمبود امکانات رفاهی و زیرساخت های گردشگری و عدم دقت در آمارگیری سفرها، توجه و انتقادهای زیادی را در روزهایی از سال که حجم سفرها زیاد است، متحمل می‌شود.

گردشگرانی با خانه های دوم در گیلان

با توجه به اختلاف چشمگیر حضور گردشگران در استان همجوارِ مازندران به نسبت گیلان که همه ساله شاهد این اختلاف هستیم، «مینا رضایی»کارشناس حوزه گردشگری معتقد است: از سالها پیش مازندران از لحاظ گردشگری برای تهرانی ها و سایر استان های کشور جذاب تر از گیلان بود. از علت های افزایش نجومی قیمت ملک و زمین در مازندران همین عامل بوده است.

 سابق بر این در گیلان به شکل کنونی بحث فروش زمین و ویلاسازی وجود نداشت، به یکباره چنین رویکردی پس از اشباع و افزایش قیمت ها در مازندران به گیلان منتقل شد. در حال حاضر بخش ویژه ای از زمین و املاکی که در گیلان توسط غیربومی ها خریداری شده، به قیمت ناچیزی معامله شده اند که اصلا با قیمت حال حاضر قابل قیاس نیست.

 این فعال حوزه گردشگری می‌گوید: طبق تحقیقات میدانی در برخی از مناطق گیلان، بسیاری از مسافران و گردشگرانی که از استان های صنعتی کشور همچون؛ تهران، اصفهان، شیراز و… به گیلان می‌آمدند و در رضوانشهر، تالش و…. خانه یا ویلایی اجاره می‌کردند که در نهایت به دلیل  موقعیت آب و هوایی، خانه و زمین را نقدا خریداری می‌کردند. امروزه که در روزهای تعطیلات افزایش مسافران را شاهد هستیم، برخی از این مسافران در گیلان صاحبخانه بوده و به شکل غیردایم در گیلان سکونت دارند.

کاهش سفرهای نوروزی به گیلان

در این باره «محمدعلی حسینی نسب» سرپرست معاونت گردشگری اداره‌ی کل میراث فرهنگی گیلان به خبرنگار مرور می‌گوید: آمار سفرها تاز سوی اداره راهداری، تعداد و زمان اقامت در مراکز اقامتی و رفاهی از سوی اداره کل گردشگری ارایه می‌شود.

وی افزود: کاهش آمار گردشگران امسال به نسبت سال گذشته نیازمند بررسی بیشتر است، یکی از دلایل این کاهش بدلیل تقارن ایام نوروز با ماه رمضان بوده که برای روزه داران در این ماه سفر دشوار است. وضعیت آب و هوایی استان نیز که در هفته اول عید با اُفت دما و بارش باران همراه بود، مزیدی بر علت بود و این امر باعث شد که مسافران مناطق گرمسیری را ترجیح دهند.

 همچنین توانایی مالی و شرایط اقتصادی نیز در کاهش سفرهای نوروزی به گیلان دلالت داشته است.

مشاور مدیر کل میراث فرهنگی گیلان نیز عنوان کرد: میزان مسافرین و گردشگران نوروز ۱۴۰۱ با هیچ سالی قابل قیاس نیست، در آن سال پس از ممنوعیت سفرها به علت پاندمی کرونا با افزایش چشمگیر و سیل سفرها مواجه بودیم. مسایل اقتصادی و افزایش هزینه سفر و وضعیت آب و هوایی در کاهش سفرهای نوروزی اخیر به گیلان بسیار تاثیرگذار بود.

 اداره‌ی کل میراث فرهنگی امسال در در اکثر مبادی ورودی شهرستان ها نمایشگاه های صنایع دستی برپا کرد و سعی بر این بود تا مسافران در شهرهای استان اقامت داشته و فقط عبور نکنند. آلیانی می‌افزاید: برخی از گردشگران بخاطر آزادی های اجتماعی بیشتر به شهرهای توریستی کشورهای همسایه سفر می‌کنند.

هتل های گیلان خوشحال از تکمیل ظرفیت

در حالیکه آمارهای راهداری و گردشگری حاکی از کاهش ورود گردشگران به استان است اما این کاهش در بخش تاسیسات و زیرساخت های گردشگری و مراکز اقامتی و رفاهی همچون؛ هتل ها، هتل آپارتمان ها، اقامتگاه های بوم گردی، مهمان پذیرها، ویلاها معنادار نبوده است و در واقع بنا به اعلام مدیران این مراکز، تختهای اقامتی این واحدها درصد اشغال بیشتری را در خود شاهد بودند. به گفته یکی از کارکنان هتل ۵ ستاره معروف رشت که حدود ۳۰۰ نفر ظرفیت دارد، در تمام روزهای نوروز با تکمیل ظرفیت روبرو بوده و با توجه به تعطیلات آخر هفته جاری به مناسبت عید فطر همچنان ظرفیت هتل فوق تکمیل است.

هزینه هر شب اقامت در این هتل بر حسب تعداد اتاق، تخت و نفرات از قیمت ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان شروع و تا بیش از ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز می‌رسد. هتل لوکس دیگری که در مرکز شهر قرار گرفته و تقریبا بیش از ۲۰۰ نفر ظرفیت دارد، نیز در تمام روزهای نوروز با تکمیل ظرفیت روبرو بود. هزینه هر شب اقامت در این هتل نیز مبنی بر تعداد تخت و نفرات از زیر ۱ میلیون شروع و تا بیش از ۲ میلیون می‌رسد.

پرسنل مسئول رزرواسیون این هتل می‌گوید: وضعیت اقامت کنندگان نوروز ۱۴۰۳ خوب بوده و تفاوتی به نسبت سال گذشته نداشته است.

این موضوع برای دیگر هتل ۳ ستاره رشت با ۲۰۰ نفر ظرفیت مشابه بوده است، پرسنل این هتل با اشاره به ماه رمضان و وضعیت اقتصادی و افزایش دلار گفت: طبیعتا اینها تاثیرگذار بودند و به نسبت سال های گذشته با کاهش تقریبا ۲۰ درصدی اقامت روبرو بوده ایم. هزینه هر شب اقامت در این هتل از شبی ۱ میلیون و ۸۳۹ هزار شروع تا بیش از ۳ میلیون بوده که این مقدار مبنی بر برتری واحدها و تعداد نفرات متغیر است.

در لاهیجان دیگر شهر گردشگرپذیر گیلان نیز این کاهش آماری به هیچ عنوان حس نشده است. هتل لوکس و معروف لاهیجان، دارای ۳۰ واحد مجزا که حدودا ۸۰ نفر ظرفیت دارد، از چند روز مانده به تعطیلات نوروزی بیشتر واحدها از قبل رزرو شده و در ایام تعطیلات نوروز تا ۱۳ فروردین کامل تکمیل بوده و طبق گفته پرسنل این هتل بدلیل تعطیلات آخر هفته جاری همچنان با تکمیل ظرفیت روبرو بوده است.

هزینه هر شب اقامت در این هتل مجلل مبنی بر تعداد تخت و نفرات و سایر برتری ها از ۳ میلیون و ۵۰۰ تا ۷ میلیون می‌رسد. هتل دیگری در لاهیجان نیز که بیش از ۱۰۰ نفر ظرفیت دارد با تکمیل ظرفیت در ایام نوروز همراه بوده است. طبق گفته مسئول رزرواسیون این هتل به نسبت سال گذشته در تعداد مراجعین و اقامت کنندگان تفاوتی حس نکرده است.

 

۱۱ میلیون و ۹۱۷ هزار و ۵۹۸ نفرشب اقامت مسافر در تعطیلات نوروزی گیلان به ثبت رسید که با کاهش ۱.۰۶ درصدی روبرو بود.درصد اِشغال ظرفیت اقامتی ثابت تحت پوشش اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری نیز آمار اشغال ۸۸.۶۰ درصدی را نشان می‌دهد.  

 

انزلی شهر توریستی و بندری گیلان با وجود منطقه آزاد هر سال بخش ویژه ای از مسافران و گردشگران نوروزی را به سمت خود جذب می‌کند و در ساعاتی از شبانه روز ترافیک های ورودی و خروجی حسن رود و انزلی بیانگر تعدد و شلوغی در این منطقه است.

طی گفتگو با پرسنل ۲ هتل لوکس و معروف شهر انزلی نیز؛ کاهش تعداد مسافران در نوروز سالجاری با سال گذشته کاهشی نبود و هزینه هر شب اقامت در این هتل ها مبنی بر امتیاز واحدهای مورد نظر از ۱ میلیون و نیم شروع و تا ۵ میلیون نیز می‌رسید.

 

 

در کاهش سفرهای نوروزی وضعیت اقتصادی و افزایش هزینه های سفر و اقامت گران قیمت در مراکز اقامتی و تفریحی نقش پررنگ و کاهش دمای هوا در هفته اول عید نوروز و ماه رمضان دلالت کمتری در این کاهش دارند.

 

 با توجه به  کسب و کار ویلاها، هتل آپارتمان ها، سوییت و سایر اقامتگاه ها در انزلی باید اشاره داشت: اجاره هر شب اقامت سوییت در این شهر به زیر ۱ میلیون و همچنین اجاره ویلا و هتل آپارتمان ها از ۱ میلیون تا ۲ میلیون و خورده ای متغیر بوده است.

صاحبان برخی از هتل-آپارتمان ها و سوییت ها و ویلاها برخلاف هتل ها می‌گویند: تعداد مسافران به نسبت نوروز ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ کمتر شده است. در این موضوع وضعیت اقتصادی و افزایش هزینه های سفر و مراکز اقامتی و تفریحی پُر رنگ تر و جو برودتی هوا در هفته اول عید نوروز و ماه رمضان دلالت کمتری در این کاهش دارند.

روند مخرب گردشگری در استان

کارشناس حوزه گردشگری در خصوص حضور گردشگران در منطقه آزاد انزلی عنوان می‌کند: حجم بالای گردشگران در تعطیلات مناسبتی از جمله نوروز و تابستان معضل مردم بومی در مبادی های ورودی و خروجی بندرانزلی، حسن رود، خمام به رشت شده است. بعنوان مثال بیماری اورژانسی می‌بایست از حسن رود به رشت منتقل می‌شد، اما به علت شدت ترافیک در این محدوده نتوانستند بیمار را به بیمارستان در رشت برسانند.

مینا رضایی می‌افزاید: این مسایل روند مخرب گردشگری در استان گیلان را نشان می‌دهد.

«مهدی کاظمیان»، سخنگوی سازمان منطقه آزاد انزلی نیز در رابطه با حضور گردشگران در منطقه آزاد می‌گوید: از ۲۵ اسفند لغایت ۵ فروردین ماه ۱۴۰۳ فاز تجارت و گردشگری منطقه شاهد حضور ۷۹۰ هزار مسافر بود. وی با بیان اینکه در مدت مشابه سال گذشته این تعداد ۷۰۰ هزار نفر بود آمار امسال بیانگر رشد ۱۲ درصدی ورود مسافران به نخستین منطقه آزاد شمال کشور است.

کاهش اقامت در بومگردیها

در سال‌های اخیر با افزایش گرایش به گردشگری پایدار و علی الخصوص تمایل به داشتن سفر‌هایی ارزان‌تر، واژه اقامتگاه بومگردی در صنعت گردشگری به‌کرات شنیده می‌شود. اقامتگاه‌های بومگردی، شامل خانه هایی در مناطق بکر و طبیعی و با معماری بومی هستند که با اینکه از قبل وجود داشته و مجدد مرمت شده اند و به عنوان اقامتگاه تحت عنوان بوم گردی تحت اختیار مسافران و گردشگران قرار می‌گیرند.

 گردشگران به جای هتل و سایر اقامتگاه ها با هزینه کمتر مانند مردم بومی منطقه در طی روزهای سفر و تفریح شان در این خانه ها سکونت خواهند داشت. طی این سالها اقامتگاه های بوم گردی در رشت و اطراف آن و همچنین سایر شهرهای استان نقش بسزایی در جذب گردشگران داشته اند.

 

حضور مسافرین و گردشگران در اقامتگاه های بومگردی علیرغم تفاوت قیمت فاحش با هتلها در نوروز ۱۴۰۳ به نسبت دو سال گذشته با کاهش همراه بوده است.

 

 

 با توجه به این موارد و همچنین جست و جو در سایت های اجاره اقامتگاه می‌توان گفت: هزینه هر شب اقامت در بوم گردی ها با اختلاف بسیار زیاد کمتر از هتل و ویلا و هتل-آپارتمان قرار دارد.

هزینه هر شب اقامت در بوم گردی های گیلان از شبی ۳۰۰ هزار تومان تا ۱ میلیون بوده است. بعنوان مثال: برخی از مجلل ترین نوع از این بوم گردی ها شبی تا ۵۰۰ هزار تومان در تالش، رضوانشهر، کیاشهر، لنگرود، رودسر، چابکسر، سیاهکل، املش، توتکابن و سایر شهرهای استان و همچنین در اطراف رشت از جمله سنگر، سراوان، ملاسرا و… است.

تعداد انگشت شماری از این واحدهای سنتی هزینه هر شب اقامت شان به بالای ۱ میلیون و ۵۰۰ می‌رسد. این اقامتگاه ها شامل اتاق های مجزا با ظرفیت ۲ الی ۴ نفره به همراه تخت است. طبق گفتگو با برخی از صاحبان این خانه های بوم گردی باید اشاره داشت: حضور مسافرین وگردشگران در این اقامتگاه ها در نوروز ۱۴۰۳ به نسبت دو سال گذشته با کاهش همراه بوده است.کارشناسان دلیل این کاهش را وضعیت اقتصادی و افزایش هزینه های سفر دانسته اند.

«مینا رضایی» عنوان می‌کند: سیاست گردشگری موضوع بسیار مهمی است که در گیلان و مازندران اجرایی نمی‌شود. بر فرض محاسبه، درآمد ورود گردشگران به گیلان به نسبت آسیب ها چقدر است؟ اصلا توازنی وجود دارد یا خیر؟ گیلان در حالت اشباع گردشگری قرار گرفته است و در روستاها و شهرها نارضایتی ساکنین بومی را می بینیم، این همان مرحله تخریب گردشگریست که به آن رسیده ایم.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ  ۲۰ فروردین ۱۴۰۳

http://mroor.org/fk6

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۰۳ ، ۰۴:۲۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

روزنامه گیلان امروز 

شنبه 18 فروردین 1403 / 6 آوریل 2024 / سال بیست و هفتم / شماره 6479 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

https://gilan-today.com/33745

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۳ ، ۰۳:۵۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

محمد صالح زاده   

 

چیزی که امروزه مرا در پیاده راه رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد می کند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طرق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات و یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

در راستای پروژه بارآفرینی رشت فرمودید برای مرمت خانه ها و عمارت های قاجاری پلن هایی داشتید، که در فرایند پروژه اجرا نشد، به نظرتان ضرورت عمارت های تاریخی رشت و کیفیت شان برای مرمت در چیست؟

ـ  حوالی خانه من در رشت موزه ای است به نام موزه های خانه روستایی گیلان. این موزه با انواع بناهای معماری که هر کدام خصوصیات جغرافیایی خاصِ گیلان است، نمونه ای از بهترین موزه های معماری کشور و حتی خاورمیانه است. در این موزه بناهایی وجود دارد که هر کدام از آنها هویت و معماری بخشی از گیلان را نشان میدهد. در این موزه مشخص است که مردم گیلان چه فرهنگی داشته اند. تمام معماری های موزه خانه روستایی در گیلان را که مشاهده می کنیم، نمونه هایی هستند که کیفیت زندگی را بالا میبرند. تمدن یعنی چی؟ تمدن یعنی یه عده آدم، حالت معمولی یک خانه برای سکونت را تبدیل به عمارت می کنند. هرکدام از آن بناها کیفیت برجسته و ممتاز یک قصر و عمارت را دارند. پشت ساخت و چیدمان اجزای هر کدام از آن خانه ها؛ فرهنگ، دانش و بینش نهفته است. درست است که این معماری خاصِ روستاهای گیلان است، اما با کیفیتی که در آن بناها وجود دارد، به جرات میتوانم بگویم: ساکنین آن خانه ها مثل شاه زندگی می کردند. شما به ایوان های دور تا دور خانه های روستایی گیلان دقت کنید، در این خانه ها و این سبک معماری خاصِ گیلان، نوعی کیفیت منحصربفرد به آدم منتقل میشود.

 

دهه های متوالی است که عمارت های تاریخی رشت که شما از عظمت آنها یاد کردید، توسط اداره میراث و شهرداری و سایر سازمان های متولی به دست فراموشی سپرده شده اند، به نظر شما چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست؟ به نظر شما در این باره چه تهمیداتی باید صورت گیرد؟

ـ اینکه چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، را باید از خود شهردار و مجموعه شهرداری و شورای شهر پرسید. اگر نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، پس چرا شورای شهر داریم. اینجاست که شورای شهر بعنوان نماینده مردم و نظارت بر امور شهرداری باید از شهردار وقت بپرسد. در این مورد میتوانم بگویم: باید خود مردم را تشویق نمود، یعنی توسط سازمان های مردم نهاد در محلات یک جمعی را تشویق کرد تا به صورت شورای محلات با مدیریت شهری گفتگو داشته باشد تا بازآفرینی در شهری مثل رشت با آن فرهنگ دیرینه اش از صفحه مدیریتی و اجرایی پاک نشود. باید رسانه های محلی مدام و به صورت هفته ای از مدیریت شهری انتقاد کنند و شهرداری و شورا بایستی حرفهای درستی که به نفع شهر و مردمانش است را گوش دهند.

 

امروزه که به پیاده راه فرهنگی و مرکزی شهر رشت می روید و از بخش های مختلف این پروژه دیدن می فرمایید، چه نواقص و مشکلاتی به چشم تان می آید؟

ـ  چیزی که امروزه مرا در پیاده رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد میکند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟ به این اشاره داشتم که از خصوصیات بارز رشتی ها که بسیار هم خوب است، اینست که مردمان رشت دوست دارند در شهرشان گردش کنند. این ویژگی بسیار مهمی ست و این پروژه که به افتتاح رسید این ویژگی ها را بیش از پیش ارجحیت بخشید. شما فکر کن آن حجم شهروند رشتی و گیلانی در پیاده راه مرکزی و تاریخی شهرشان مشغول به تردد و پیاده روی و گردش هستند. با عبور موتورسیکلت و ماشین جان آنها در خطر است. این نباید اتفاق بیفتد. در اینباره باید مدام رسانه ها به شورا و شهرداری انتقاد کنند که چرا جلوی این تردد ها را نمی گیرند؟ متاسفانه در دوران بدی زندگی می کنیم، آدمهایی که نمونه قرار می گیرند، آدمهای ناجوری هستند. نمیتوان هیچ توقعی از مردم داشت. وقتی مدیران شهری که در راس قرار دارند، مدام تصمیم اشتباه میگیرند و بد رفتار می کنند، خب مسلما مردم هم به همان شکل رفتار خواهند کرد.

 

قطعا می دانید به تازگی توسط مدیریت شهری رشت به صورت همزمان چندین تقاطع غیرهمسطح ماشین رو برای حل معضل ترافیک رشت در حال اجراست، در اینباره چه نظری دارید؟

ـ امروزه در همه جای دنیا پل های ماشین رو برچیده میشوند، همه دنیا به این نتیجه رسیده اند که این تقاطع های غیرهمسطح باید دور ریخته و بجای آن پیاده محوری و استفاده از دوچرخه بعنوان حمل و نقل درون شهری تبلیغ و رواج داده شود. محورهای مسیر دوچرخه توسط شهرداری اجرا میشود و دوچرخه ها ایستگاه به ایستگاه برای اجاره در دسترس عموم شهروندان قرار می گیرد. در شهری مثل رشت که شیب زیادی ندارد و مسیرهای آن تخت است، چرا نباید شهروندان دوچرخه سوار شوند؟ چرا خطوط دوچرخه اجرا نمی شود؟ چرا این وسیله حمل و نقل که هم پاک و عاری از آلودگی ست و هم برای سلامتی مردم مناسب است و هم هزینه اش با اجرای تقاطع های غیرهمسطح قابل مقایسه نیست، رواج داده نمی شود؟ با چند خط کشی ساده میتوان این مسیرها را اجرا کرد. این اصلا کاری ندارد برای شهرداری. بنظر من شما بعنوان رسانه و خبرنگار که به صورت تخصصی به موضوعات شهری میپردازید، باید با این نوع طرح ها مخالفت کنید. باید به شهرداری بگویید که در هیچ جای دنیا این کار با چنین هزینه گزافی انجام نمیشود. بلکه دنیا به این نتیجه رسیده که این تقاطع ها در حل مساله ترافیک ضروری نیست، و تمهیدات جدیدتری اندیشیده اند و پل های ماشین رو را جمع می کنند.

 

به نحوی در رابطه با شهرسازی و تصمیمات مدیریت شهری رشت می توان گفت: شهرسازی در رشت به بن بست رسیده است. شما در اینباره چه نظری دارید، و چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟

ـ پینشهاد من اینست؛ آدم هایی را به عنوان مسئول و مدیر، شهردار و شورای شهر بگمارند، که در واقع در کارشان متخصص باشند. در واقع باید بگویم، حاکمیت باید افرادی را در راس امور قرار دهد که اهل تخصص و علم و فضیلت باشند. بنظر میرسد امروزه نه تنها رشت بلکه سایر شهرها هم خیلی از مسولان شهری برایشان اهمیت ندارد که شهرهای ما حالت بهتر و انسانی تری داشته باشد. رشت نسبت به ۷ الی ۸ سال پیش بهتر نشده، بلکه از برخی جهات به شدت نیازمند تمهیداتی است. مردم رشت روحیه خوب گردش و دیدار از شهر را دارند و باید این اخلاق و فرهنگ با تقویت و گسترده شدن فضاهایی برای گردش تقویت شود. ولی اینطوری که بنظر میرسد این موضوع مهم برایشان اهمیتی ندارد. بجای آن میبینم کارهای دیگری انجام میدهند، میخواهند مردم بروند در منطقه آزاد خرید کنند. این روحیه گردش کردن مردم رشت بایستی دیده شود و در راستای پروژه بازآفرینی رشت، فضاهای جدیدی برای گردش و دیدار مردم خلق و طراحی و اجرا شود. این روحیه مردم نیازمند تقویت و دیده شدن آن در فضاهای شهری است.

در پایان؛ با توجه به یکی از معضلات آینده این شهر، که مهاجرت های گسترده شهری به استان های شمالی و از جمله شهر رشت است. به رغم اینکه زیرساخت های شهری آماده نیست اما شاهد هستیم که در نواحی گسترده روستایی و شهری مستقر شدند و هر سال این رقم افزایش می یابد. با اینهمه، این جبر زمانه است و نمی توان مانع از آن شد. اگر خودتان در راس این مدیریت قرار می گرفتید چه راهکاری برای مدیریت درست مهاجرت ها ارایه می دادید؟

ـ باید بدانیم این مهاجرت ها در جریان است و بخشی از جمعیت به سمت شمال کشور می آیند. هرچه کشور به سمت خشکسالی پیش برود، این مهاجرتها بیشتر میشود و مهاجرین بیشتر می آیند. هرچه فرونشست در اصفهان بیشتر شود، اصفهانی به بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه آلودگی و شلوغی در تهران بیشتر شود، تهرانی ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه جنوب کشور در اطراف خلیج فارس گرمتر شود، عرب ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. همین الان در اقصی نقاط گیلان عربها نیز ساکن هستند. در اینباره باید بگویم؛ بنده اصلا فکر نمی کنم که بتوان جلوی این نوع مهاجرت ها به شمال کشور را گرفت. بنظرم بایستی فقط در مورد این نوع مهاجرت ها پیش بینی کرد، یعنی باید پیش بینی نمود با مهاجرت جمعیت گیلان بیشتر میشود و این جمعیت بیشتر نیازمند خدمات بیشتر خواهد بود.

 

گفتگو و نویسنده: محمد صالح زاده رشتی نژاد (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع: روزنامه گیلان امروز - پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

 

https://gilan-today.com/33745

https://gilan-today.com/#x

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۳ ، ۰۳:۵۲
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

گفتگو با ترانه یلدا

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طروق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات، یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

 

ترانه یلدا" مهمان "آبان" شد

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

 

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

 

 

مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است.

 

 

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

 

 

باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

ابوالحسن صبا

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

دکتر علی مجتهدی

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

ترانه یلدا | پایگاه خبری فردای کرمان

 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

گفتگوی ویژه مرور با ترانه یلدا

مصاحبه: محمد صالح زاده(روزنامه نگار حوزه شهری) 

انتشار در تاریخ 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۰۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طروق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات، یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

 

مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است

 

 

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

 

 

باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

ابوالحسن صبا

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

 

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

در راستای پروژه بارآفرینی رشت فرمودید برای مرمت خانه ها و عمارت های قاجاری پلن هایی داشتید، که در فرایند پروژه اجرا نشد، بنظرتان ضرورت عمارت های تاریخی رشت و کیفیت شان برای مرمت در چیست؟

ـ  حوالی خانه من در رشت موزه ای است به نام موزه های خانه روستایی گیلان. این موزه با انواع بناهای معماری که هر کدام خصوصیات جغرافیایی خاصِ گیلان است، نمونه ای از بهترین موزه های معماری کشور و حتی خاورمیانه است. در این موزه بناهایی وجود دارد که هر کدام از آنها هویت و معماری بخشی از گیلان را نشان میدهد. در این موزه مشخص است که مردم گیلان چه فرهنگی داشته اند. تمام معماری های موزه خانه روستایی در گیلان را که مشاهده می کنیم، نمونه هایی هستند که کیفیت زندگی را بالا میبرند. تمدن یعنی چی؟ تمدن یعنی یه عده آدم، حالت معمولی یک خانه برای سکونت را تبدیل به عمارت می کنند. هرکدام از آن بناها کیفیت برجسته و ممتاز یک قصر و عمارت را دارند. پشت ساخت و چیدمان اجزای هر کدام از آن خانه ها؛ فرهنگ، دانش و بینش نهفته است. درست است که این معماری خاصِ روستاهای گیلان است، اما با کیفیتی که در آن بناها وجود دارد، به جرات میتوانم بگویم: ساکنین آن خانه ها مثل شاه زندگی می کردند. شما به ایوان های دور تا دور خانه های روستایی گیلان دقت کنید، در این خانه ها و این سبک معماری خاصِ گیلان، نوعی کیفیت منحصربفرد به آدم منتقل میشود.

 

چیزی که امروزه مرا در پیاده رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد میکند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟

 

دهه های متوالی است که عمارت های تاریخی رشت که شما از عظمت آنها یاد کردید، توسط اداره میراث و شهرداری و سایر سازمان های متولی به دست فراموشی سپرده شده اند، بنظر شما چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست؟ بنظر شما در این باره چه تهمیداتی باید صورت گیرد؟

ـ اینکه چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، را باید از خود شهردار و مجموعه شهرداری و شورای شهر پرسید. اگر نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، پس چرا شورای شهر داریم. اینجاست که شورای شهر بعنوان نماینده مردم و نظارت بر امور شهرداری باید از شهردار وقت بپرسد. در این مورد میتوانم بگویم: باید خود مردم را تشویق نمود، یعنی توسط سازمان های مردم نهاد در محلات یک جمعی را تشویق کرد تا به صورت شورای محلات با مدیریت شهری گفتگو داشته باشد تا بازآفرینی در شهری مثل رشت با آن فرهنگ دیرینه اش از صفحه مدیریتی و اجرایی پاک نشود. باید رسانه های محلی مدام و به صورت هفته ای از مدیریت شهری انتقاد کنند و شهرداری و شورا بایستی حرفهای درستی که به نفع شهر و مردمانش است را گوش دهند.

 

امروزه که به پیاده راه فرهنگی و مرکزی شهر رشت میروید و از بخش های مختلف این پروژه دیدن میفرمایید، چه نواقص و مشکلاتی به چشم تان می آید؟

ـ  چیزی که امروزه مرا در پیاده رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد میکند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟ به این اشاره داشتم که از خصوصیات بارز رشتی ها که بسیار هم خوب است، اینست که مردمان رشت دوست دارند در شهرشان گردش کنند. این ویژگی بسیار مهمی ست و این پروژه که به افتتاح رسید این ویژگی ها را بیش از پیش ارجحیت بخشید. شما فکر کن آن حجم شهروند رشتی و گیلانی در پیاده راه مرکزی و تاریخی شهرشان مشغول به تردد و پیاده روی و گردش هستند. با عبور موتورسیکلت و ماشین جان آنها در خطر است. این نباید اتفاق بیفتد. در اینباره باید مدام رسانه ها به شورا و شهرداری انتقاد کنند که چرا جلوی این تردد ها را نمی گیرند؟ متاسفانه در دوران بدی زندگی می کنیم، آدمهایی که نمونه قرار می گیرند، آدمهای ناجوری هستند. نمیتوان هیچ توقعی از مردم داشت. وقتی مدیران شهری که در راس قرار دارند، مدام تصمیم اشتباه میگیرند و بد رفتار می کنند، خب مسلما مردم هم به همان شکل رفتار خواهند کرد.

 

امروزه در همه جای دنیا پل های ماشین رو برچیده میشوند، همه دنیا به این نتیجه رسیده اند که این تقاطع های غیرهمسطح باید دور ریخته و بجای آن پیاده محوری و استفاده از دوچرخه بعنوان حمل و نقل درون شهری تبلیغ و رواج داده شود

 

قطعا میدانید به تازگی توسط مدیریت شهری رشت به صورت همزمان چندین تقاطع غیرهمسطح ماشین رو برای حل معضل ترافیک رشت در حال اجراست، در اینباره چه نظری دارید؟

ـ امروزه در همه جای دنیا پل های ماشین رو برچیده میشوند، همه دنیا به این نتیجه رسیده اند که این تقاطع های غیرهمسطح باید دور ریخته و بجای آن پیاده محوری و استفاده از دوچرخه بعنوان حمل و نقل درون شهری تبلیغ و رواج داده شود. محورهای مسیر دوچرخه توسط شهرداری اجرا میشود و دوچرخه ها ایستگاه به ایستگاه برای اجاره در دسترس عموم شهروندان قرار می گیرد. در شهری مثل رشت که شیب زیادی ندارد و مسیرهای آن تخت است، چرا نباید شهروندان دوچرخه سوار شوند؟ چرا خطوط دوچرخه اجرا نمی شود؟ چرا این وسیله حمل و نقل که هم پاک و عاری از آلودگی ست و هم برای سلامتی مردم مناسب است و هم هزینه اش با اجرای تقاطع های غیرهمسطح قابل مقایسه نیست، رواج داده نمی شود؟ با چند خط کشی ساده میتوان این مسیرها را اجرا کرد. این اصلا کاری ندارد برای شهرداری. بنظر من شما بعنوان رسانه و خبرنگار که به صورت تخصصی به موضوعات شهری میپردازید، باید با این نوع طرح ها مخالفت کنید. باید به شهرداری بگویید که در هیچ جای دنیا این کار با چنین هزینه گزافی انجام نمیشود. بلکه دنیا به این نتیجه رسیده که این تقاطع ها در حل مساله ترافیک ضروری نیست، و تمهیدات جدیدتری اندیشیده اند و پل های ماشین رو را جمع می کنند.

به نحوی در رابطه با شهرسازی و تصمیمات مدیریت شهری رشت میتوان گفت: شهرسازی در رشت به بن بست رسیده است. شما در اینباره چه نظری دارید، و چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟

ـ پینشهاد من اینست؛ آدم هایی را به عنوان مسئول و مدیر، شهردار و شورای شهر بگمارند، که در واقع در کارشان متخصص باشند. در واقع باید بگویم، حاکمیت باید افرادی را در راس امور قرار دهد که اهل تخصص و علم و فضیلت باشند. بنظر میرسد امروزه نه تنها رشت بلکه سایر شهرها هم خیلی از مسولان شهری برایشان اهمیت ندارد که شهرهای ما حالت بهتر و انسانی تری داشته باشد. رشت نسبت به ۷ الی ۸ سال پیش بهتر نشده، بلکه از برخی جهات به شدت نیازمند تمهیداتی است. مردم رشت روحیه خوب گردش و دیدار از شهر را دارند و باید این اخلاق و فرهنگ با تقویت و گسترده شدن فضاهایی برای گردش تقویت شود. ولی اینطوری که بنظر میرسد این موضوع مهم برایشان اهمیتی ندارد. بجای آن میبینم کارهای دیگری انجام میدهند، میخواهند مردم بروند در منطقه آزاد خرید کنند. این روحیه گردش کردن مردم رشت بایستی دیده شود و در راستای پروژه بازآفرینی رشت، فضاهای جدیدی برای گردش و دیدار مردم خلق و طراحی و اجرا شود. این روحیه مردم نیازمند تقویت و دیده شدن آن در فضاهای شهری است.

در پایان؛ با توجه به یکی از معضلات آینده این شهر، که مهاجرت های گسترده شهری به استان های شمالی و از جمله شهر رشت است. به رغم اینکه زیرساخت های شهری آماده نیست اما شاهد هستیم که در نواحی گسترده روستایی و شهری مستقر شدند و هر سال این رقم افزایش می یابد. با اینهمه، این جبر زمانه است و نمی توان مانع از آن شد. اگر خودتان در راس این مدیریت قرار می گرفتید چه راهکاری برای مدیریت درست مهاجرت ها ارایه می دادید؟

ـ باید بدانیم این مهاجرت ها در جریان است و بخشی از جمعیت به سمت شمال کشور می آیند. هرچه کشور به سمت خشکسالی پیش برود، این مهاجرتها بیشتر میشود و مهاجرین بیشتر می آیند. هرچه فرونشست در اصفهان بیشتر شود، اصفهانی به بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه آلودگی و شلوغی در تهران بیشتر شود، تهرانی ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه جنوب کشور در اطراف خلیج فارس گرمتر شود، عرب ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. همین الان در اقصی نقاط گیلان عربها نیز ساکن هستند. در اینباره باید بگویم؛ بنده اصلا فکر نمی کنم که بتوان جلوی این نوع مهاجرت ها به شمال کشور را گرفت. بنظرم بایستی فقط در مورد این نوع مهاجرت ها پیش بینی کرد، یعنی باید پیش بینی نمود با مهاجرت جمعیت گیلان بیشتر میشود و این جمعیت بیشتر نیازمند خدمات بیشتر خواهد بود.

 

مصاحبه: محمد صالح زاده(روزنامه نگار-دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای

منبع: پایکاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

http://mroor.org/ffv

انتشار در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۰۰:۴۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

و در انتها: بی‌شک درست‌ترین و کامل‌ترین تاریخ هر شهر و استان در ورق به ورق و کلمه به کلمه مطبوعات آن شهر و استان قابل بازخوانی است، چنانچه به این باور رسیده باشیم این سوال پیش می‌آید که مخزنی که این روزنامه‌ها و نشریات در آنجا نگهداری می‌شوند، کجاست؟ و آیا کتابخانه‌هایی که در شهرمان وجود دارد و می‌باید نگاه‌دار این مجموعه‌ها باشند آیا دوره‌هایی از نشریات را دارا می‌باشند؟ می‌دانیم که کتاب‌خانه ملی رشت با عمری حدود صد سال یکی از گنجینه‌های نشریات این استان است.

چاره چیست؟ مسئولان شهر و استان‌مان باید دست به دست داده، تا دیر نشده و زمان نگذشته به فکر احیای این گنجینه‌ها باشند. اسکن کردن و یا عکس‌برداری و به صورت cd و dvd  در آوردن و احیانا با هزینه‌های سرسام‌آور کنونی چاپ این نشریات به صورت آلبوم به نظر من تنها راه است. امیدوارم کلیه ادارات مربوطه با در نظر گرفتن معضل پوکی کاغذهای روزنامه‌ها، هر چه زودتر این مهم را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهند.

 

نخستین گام در انتشار جراید در ایران را میرزا محمدصالح شیرازی کازرونی در رمضان ۱۲۵۲ برداشت که نامی در سرلوحه نداشت، (نشریه او به «اخبار و وقایع شهر…»، «اخبار شهر»، «نشریه میرزا صالح شیرازی»، «روزنامه بی‌نام»، « اولین روزنامه ایرانی» و بیشتر به «کاغذ اخبار» معروف است.) که بیش از سه سال در زمان پادشاهی محمد‌شاه قاجار انتشار یافت و نمونه‌هایی انگشت‌شمار از آن در دست است؛ پس از آن و در ۱۲۶۷ قمری (واگذاری امور تحریری، چاپ و نشر «روزنامه» در تهران از سوی امیرکبیر به میرزا جبار تذکره‌چی، ادوارد برجیس و میرزا عبدالله خلجستانی) صورت گرفت که نخستین شماره‌اش در ۵ ربیع‌الثانی ۱۲۶۷ با نام (اخبار دارالخلافه طهران) و از شماره دوم با نام ماندگار (وقایع اتفاقیه) به چاپ رسید و می‌توان از آن به عنوان آغاز روزنامه‌نگاری رسمی در ایران نام برد که خوشبختانه دوره کامل آن موجود و CD و نسخه کاغذی آن به چاپ رسیده است. در اینجا ذکر این نکته لازم است که نشریاتی به نام روزنامه چه در تهران و چه شهرستان‌ها روز نامه نبودند و در بهترین حالت یک یا چند شماره در هفته به چاپ می‌رسیدند.

روزنامه‌نگاری در گیلان با تاخیری ۷۳ ساله نسبت به کاغذ اخبار و ۵۸ ساله نسبت به وقایع اتفاقیه از یک شنبه ۲۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۵ برابر با ۱۲ مرداد ۱۲۸۶ و ۴ اوت ۱۹۰۷ به همت شیخ ابوالقاسم افصح‌المتکلمین و با نام خیرالکلام آغاز گردید. از این روزنامه در عمر چهارساله‌اش تا ۲ جمادی‌الثانی ۱۳۲۹ حدود ۲۵۹ شماره به چاپ رسید.

 موج به راه افتاده بود و طی فقط شش ماه و شش روز از ۲۴ جمادی‌الثانی تا پایان سال ۱۳۲۵ بجز خیرالکلام به ترتیب نشریات زیر در رشت به چاپ رسیدند: انجمن ملی ولایتی گیلان (میرزا سید عبدالرحمن‌الحسینی معروف به دبیرالممالک) (۲۲ رجب ۱۳۲۵- ۹ شهریور ۱۲۸۶خ) (۴ شماره تا ۲۲ شعبان ۱۳۲۵)، نسیم شمال (اشرف‌الدین حسینی) (۲ شعبان ۱۳۲۵- ۱۸ شهریور ۱۲۸۶خ) (۹۰ شماره تا ۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹)، گلستان (آقا محمدحسین رئیس‌التجار معروف به سفینه) (۱۴ شعبان ۱۳۲۵- ۳۱ شهریور ۱۲۸۶خ) (۴ شماره تا غره ذیحجه ۱۳۲۵)، سروش (عیسی سروش)، مجاهد (فرقه مقدس مجاهدین دارالمرز رشت)(۹ شوال ۱۳۲۵- ۲۲ آبان ۱۲۸۶خ)(۵ شماره تا ۲ محرم ۱۳۲۶)، کاشف‌الحقایق (میرزا حبیب‌الله‌خان لارودی معروف به گاسپادین) (یک شماره در ۶ ذیقعده ۱۳۲۵- ۱۹ آذر ۱۲۸۶خ)، گیلان (حسن اسدزاده اصفهانی) (۱۸ ذیحجه ۱۳۲۵- ۲ دی ۱۲۸۶خ) (۱۲ شماره تا ۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶) و این‌ها به غیر از دو روزنامه، هر دو با نام ساحل نجات اولی به مدیریت (اسماعیل احمدزاده تبریزی)(۲۶ رجب ۱۳۲۵- ۱۳ شهریور ۱۲۸۶خ) (دو شماره) و دومی با مدیریت (افصح‌المتکلمین) در انزلی (با همان تاریخ ۲۶ رجب ۱۳۲۵) (۷ شماره تا ۲۸ رمضان ۱۳۲۵ در انزلی و ۶ شماره ازسلخ شوال ۱۳۲۸ تا ۶ ذیقعده همان سال در رشت) و موبد (میرهاشم ایراندوست) (رمضان ۱۳۲۵ تا شماره ۹ رجب ۱۳۲۶) و هوی و هوس (حاجی حسین) (ذیحجه ۱۳۲۵) در لاهیجان است. بنابراین در نخستین سال نشر روزنامه، گیلان شاهد ۱۲ عنوان نشریه است.

     تا پایان سلطنت قاجاریه بیش از ۶۰ عنوان نشریه در رشت به چاپ رسید، نشریاتی که بیشتر نقطه نظرات مشروطه‌طلبان را منادی بودند و تعدادی نشریه از جناح چپ نیز در بین آن‌ها دیده می‌شود که عبارتند از: دبیریه (دبیرالممالک)، حقیقت (انجمن حقیقت)، حبل‌المتین (موید کاشانی)، اتفاق (علی‌آقا ناظم)، اتفاق (معصوم‌زاده شکوری)، تمدن (مدبرالممالک)، مدرسه تمدن، دستور (صادق)، افلاطون (ابراهیم‌زاده)، اخوت (هادی مولوی)، گیلان (م.ص)، مهدی حمال (اکبرزاده)، کنکاش (محمدعلی حسن‌زاده)، نجات، صدای رشت (احمدزاده)، ندای رشت، نوع بشر (محمدتقی شیرازی)، زمان وصال (علی‌اصغر شیرازی)، آموزگار (محمدتقی‌ شیرازی)، راه خیال (افصح‌المتکلمین)، عصر سعادت (آصفی)، جنگل (غلامحسین کسمایی، حسین کسمایی، انشائی، دهقان)، آموزگار(جودت)، صبح سعادت (محمد آصفی)، البدرالمنیر (ابوالفضل جلال‌الذاکرین)، بدر منیر (سید جلال بدری)، بلدیه (نادر آراسته)، فرهنگ (شبان، قطبی)، بیداری (جودت)، گیلان (سعید صفی)، آموزش، انقلاب سرخ (ذره)، کامونیست (پیشه‌وری)، فریاد جوانان، ایران سرخ (روستا)، ترغیب (مدنی)، بحر خزر( احمد مستوفی)، مرآت‌المله، وقت گیلان (باقر هدایتی)، پیام (فخرائی)، ندای گیلان (محمود مدنی)، طلوع (محمود رضا)، پرورش (احمد مدنی)، قرن چهاردهم (آزاده گیلانی)، طلیعه قدس، پیک (محمدعلی شریفی)، صورت (نیک‌روان)، وقت (معتمدالاسلام رشتی) که این نشریات را از یک شماره تا شمارگان بسیار و سال‌های متمادی شاهد هستیم. تعدادی از مدیران جراید در این دوره، از استبداد گریخته و روزنامه‌هایشان را در رشت به چاپ سپردند مانند سید حسن موید کاشانی مدیر (حبل‌المتین) و میرزا رضا مدبرالممالک مدیر (تمدن)، نشریاتی نیز از رشت به تهران کوچیدند مانند خیرالکلام افصح‌المتکلمین که چند شماره از روزنامه‌اش را در تهران به چاپ سپرد و یا سید اشرف‌الدین حسینی که نسیم شمال را از ۱۳۳۳ قمری در تهران به چاپ سپرد.

 

 روزنامه گیلان در شماره ۷ مورخ ۲۳ صفر ۱۳۲۶ از اداره چراغ الکتریک که آقا محمدحسن رئیس‌التجار در رشت دایر کرده مطلبی نوشته و در اعلانی از (قرائت‌خانه ملی که در عمارت تحتانی مدرسه سبزه میدان دایر است، بسیار مرتب و منظم است، می‌توان گفت در طهران هم برای نشر معارف همچه ترتیبی داده نشده…) صحبت می‌کند.

 

     با روی کار آمدن سلسله پهلوی و دیکتاتوری رضاشاه، در مدت ۱۶ سال تا ۱۳۲۰ تنها شاهد ۱۶ عنوان نشریه در گیلان هستیم. از آن زمان تا نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گیلان مانند دیگر نقاط ایران شاهد نشریات فراوانی بودکه تعدادشان به بیش از ۷۰ عنوان می‌رسد، نشریاتی مبارز، حزبی، عقیدتی و حتی نشریاتی که تنها میتوان آنها را فحش‌نامه خواند.

     پس از این موج و تا انقلاب سال ۵۷، نشریاتی که امتیاز گرفتند به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد.

بی‌مناسبت نیست که بدانیم روزنامه‌های رشت و گیلان، همواره پیگیر مطالبات مردم از بلدیه آن زمان و شهرداری پس از آن بوده و هنوز نیز می‌باشند. روزنامه گیلان در تاریخ ۷ صفر ۱۳۲۶ چنین می‌نویسد: (تفریق محاسبه: تا چندی قبل که انجمن بلدی تشکیل نشده بود کثافات بازار و فاضلاب کاروانسرا و حمام‌ها خیلی اسباب زحمت و خرابی مملکت گردیده، راه عبور از هر طرف مسدود بود، انجمن ملی برای نظافت معابر و مجرای فضولات اقدامات وافی به عمل آورده رفع این دو کثافت را نمودند. این اوقات که بحمدالله انجمن بلدی تشکیل یافته و اقدام به این امور از وظایف و تکالیف آن انجمن محترم است عایدات خود را با مخارجی که به توسط مباشرین مطابق صورت ریز خرج شده به موجب صورت ذیل محول به انجمن محترم بلدیه نمودند به جهت اطلاع عموم اهالی اعلام می‌شود.) و سپس در دو ستون و نیم مداخل و مخارج صورت گرفته را به چاپ رسانید. همین روزنامه در شماره ۷ مورخ ۲۳ صفر ۱۳۲۶ از اداره چراغ الکتریک که آقا محمدحسن رئیس‌التجار در رشت دایر کرده مطلبی نوشته و در اعلانی از (قرائت‌خانه ملی که در عمارت تحتانی مدرسه سبزمیدان دایر است، بسیار مرتب و منظم است، می‌توان گفت در طهران هم برای نشر معارف همچه ترتیبی داده نشده…) صحبت می‌کند.

     روزنامه جنگل در شماره ۱۸ مورخ ۱۶ صفر ۱۳۳۶ این چنین به بلدیه رشت اشاره دارد: (اداره بلدیه که به ریاست آقای حاجی میرزا خلیل و عضویت آقای میرزا محمدعلی‌خان پیربازاری و آقا میرزا ابراهیم نعمت‌زاده تشکیل گردیده و اقدام جدی که در امر نواقل و ارزاق عمومی و حمل برنج برای آذوقه ولایات داخله ایران، که به شدت گرفتار قحطی هستند می‌نمایند ما را امیدوار می‌کند که گیلان بعدها دارای بلدیه قانونی وظیفه‌شناس خواهد شد

حبل‌المتین مورخ ۲۷ ربیع‌الثانی ۱۳۲۷ اعلان نظمیه جلیله را چاپ نموده است: (به عموم اهالی این شهر اعلام می‌شود چند شب است که چراغ‌هایی که مردم در خانه خودشان می‌زنند به نصف رسیده است، خواهشمندم که همه شب از اول شب چراغ‌های دم در خودتان را روشن نمایید، هرگاه از این تاریخ به بعد دم در هر خانه چراغ روشن نباشد مجاهد دم در آن خانه بیاید آنها را از خواب راحت بیدار نماید حق شکایت ندارند.) همین روزنامه در شماره مورخ ۱۲ جمادی‌الاول خود اعلان افتتاح مدرسه سعادت را به شرح زیر منتشر کرده است: ( مدرسه مبارکه سعادت به مبارکی و میمنت جنب حمام حاجی‌‌آقا بزرگ در کوچه حاجی غلامحسین بنا تاسیس شده، در این مدرسه از هر قسم علوم به طرز جدید تعلیم داده می‌شود، در شب برای کبار هم اعضا حاضرند، علم دفترداری هم برای کبار در شب گفته می‌شود.)

نسیم شمال در شماره ۲۶ مورخ ۷ صفر ۱۳۲۷ از تاسیس مریض‌خانه رشت به تصویب انجمن ایالتی و ریاست طبیب دانشمند فیلسوف‌السلطنه که از مدرسه طبی پاریس تصدیق‌نامه و دیپلم گرفته صحبت کرده است. در شماره ۵۸ مورخ ۲۲ شوال ۱۳۲۷ نوشته است: (مختصر بازار معارف در رشت خوب رواج دارد، در مقابل هر روزنامه بعضی شب نامه اختراع می‌شود مثلا در مقابل روزنامه ایران نو «رندان نو»، نسیم شمال «شمال نسیم»، خیرالکلام «شرالکلام»، شرق «درق» احداث کرده‌اند ولی مدیران شب‌نامه را همه خوب می‌شناسید، در هر دکان بقالی که ناخنک زدند دکان‌دارها یواشکی به همدیگر به اشاره می‌رسانند «سید علی را بپا») در شماره ۶۳ مورخ ۸ صفر ۱۳۲۸ ذیل اخبار شهری می‌خوانیم: (از اتفاقات موحشه حریقی بود که در ششم صفر واقع شد و سه درب دکان در جنب بقعه آقا سید ابوجعفر علیه‌الرحمه محترق شد … آن سه در دکان عطاری و پاپروسی و نخود‌بریزی بود … توقع و تمنای تمام اصناف بازار از انجمن ایالتی و اداره مبارکه نظمیه و مالیه و بلدیه این است که مقرر فرمایند صنف آتشکار به ترتیب خوشی در بازار معین شود، مثلا آهنگر همسایه بزاز، کله پز و جگرکی متصل به خیاط و همچنین هر آتشکاری تکلیفش معین شود زیرا که چندین دفعه به تجربه رسیده که در رشت آتش از دکان آتشکار شعله‌ور شده، البته ادارات محترم از تجزیه مضایقه ننموده عموم اصناف را خوشنود خواهید فرمود و نیز بلدیه راست که به همت عالی خود از شش ماه قبل به خاطر آورده، در تنظیفات خیابان‌ها و نهرها خاصه میدان بزرگ و کوچک که از کثرت کثافات عبور ممکن نیست اهتمام وافی بخرج بدهند تا سررشته گسیخته نشود.)

در روزنامه‌های دهه ۲۰ و ۳۰، به اخبار بیشتری درباره شهرداری و شورای شهر بر می‌خوریم که به یک مورد اشاره می‌شود. روزنامه گیلان ما در فوق‌العاده‌ای یک ورقی و بدون تاریخ، (جریان قرائت آراء در سالن شهرداری، ساعت نه صبح روز یک‌شنبه ۲۱/۱۲/۱۳۲۸)، (منتخبین انجمن شهرداری رشت از حوزه‌های شانزده گانه) را پس از شرحی مبسوط به شرح زیر معرفی کرده است که نشان دهنده درصد مشارکت مردم نواحی مختلف شهر می‌باشد: (سبزه‌میدان- دکتر شبان ۷۸۲ رای، چله‌خانه- میر علی‌اکبر سیف ۳۷۸ رای، چهل‌تن- محمدعلی دادور ۱۲۵۲ رای، چمارسرا- سالارمشکوتی ۵۷۸ رای، صالح‌آباد- محمدعلی تقی‌زاده میلانی ۹۸ رای، بیجارکن- اسفندیار سرتیپ‌پور ۵۳۵ رای، حاجی‌آباد- زین‌العابدین داداش‌زاده ۲۴۲ رای، ساغری‌سازان- عبدالحسین رحمت‌سمیعی ۷۸ رای، صیقلان- عبدالله آستانه ۶۱۶ رای، مسجد صفی- هادی پیشوا ۳۵۹ رای، خمیران زاهدان- فتح‌الله نجدی سمیعی ۲۷۳ رای، سرخبنده- کاظم مژدهی ۴۱۸ رای، زیرکوچه- فضل‌الله صادق‌سمیعی ۳۵۸ رای، امین‌الضربی- احمد ابریشمی ۳۰۸ رای، سرچشمه- عبدالحسین ملک آزرمند ۳۶۸ رای.)

و در انتها: بی‌شک درست‌ترین و کامل‌ترین تاریخ هر شهر و استان در ورق به ورق و کلمه به کلمه مطبوعات آن شهر و استان قابل بازخوانی است، چنانچه به این باور رسیده باشیم این سوال پیش می‌آید که مخزنی که این روزنامه‌ها و نشریات در آنجا نگهداری می‌شوند، کجاست؟ و آیا کتابخانه‌هایی که در شهرمان وجود دارد و می‌باید نگاه‌دار این مجموعه‌ها باشند آیا دوره‌هایی از نشریات را دارا می‌باشند؟ می‌دانیم که کتاب‌خانه ملی رشت با عمری حدود صد سال یکی از گنجینه‌های نشریات این استان است.

چاره چیست؟ مسئولان شهر و استان‌مان باید دست به دست داده، تا دیر نشده و زمان نگذشته به فکر احیای این گنجینه‌ها باشند. اسکن کردن و یا عکس‌برداری و به صورت cd و dvd  در آوردن و احیانا با هزینه‌های سرسام‌آور کنونی چاپ این نشریات به صورت آلبوم به نظر من تنها راه است. امیدوارم کلیه ادارات مربوطه با در نظر گرفتن معضل پوکی کاغذهای روزنامه‌ها، هر چه زودتر این مهم را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهند.

 

نویسنده: رضا نوزاد ( نویسنده، پژوهشگر و روزنامه نگار گیلانی) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در ۳ فروردین ۱۴۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۳ ، ۰۰:۰۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

با سلام خدمت مخاطبین گرامی و ارجمند وبلاگ 

نوروز، نماد جاودانِ نو شدن است. تجدید جوانیِ جهان کهن است. زین ها همه خوب تر که هر نو شدنش. 

بیش از دو سال از شروع فعالیت این وبلاگ میگذرد. با توجه به فعالیت مطبوعاتی بنده طی این سالها، این فضای مجازی نیز موازی با آن فعالیت و مکمل آن برای بازنشر مقالات، گزارش ها و یادداشت های بنده و همچنین طرح های پژوهشی که در طی این سالها در راستای هر چه بهتر شدن گستره دانش خود و رشته تحصیلی ام راه اندازی کرده ام تا بتوانم در این وبلاگ مطالب منتشر شده ام را در رسانه های مکتوب و برخط محلی و کشور در اینجا بازنشر بدهم و به روایتی در این فضا که توسط بنده هدایت میشود نیز نسخه های آنرا داشته باشم. از نیمه دوم سال گذشته (1402) در حال نگارش و تهیه و تدوین پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد در رشته شهرسازی-گرایش برنامه ریزی شهری و منطقه ای هستم، با توجه به موضوع و عنوان طرح پژوهشی ام که در مورد مهاجرت های برون استانی در کشور و علی الخصوص استان گیلان است، مدتی ست که در حال انجام این پژوهش هستم و به تبع آن گزارش ها و مقالات کوتاه مطبوعاتی نیز با این موضوع از بنده در رسانه های محلی گیلان منتشر شده که بیانگر عنوان و محتوایی ست که در حال حاضر در حال شکل گیری و در واقع با سرعت زیادی در حال رخ دادن است که میتوان به جرات گفت: در سالهای آتی جز بحران هایی خواهد بود که منطقه گیلان با آن دست و پنجه نرم خواهد کرد. امید اینست که این پژوهش گامی نوید بخش برای توسعه استان و شناخت بحران این منطقه باشد. سخت را کوتاه میکنم، پیش از همه اینها برای مردم کشورم ایران سالی خوب و خوش را آرزومندم و همچنین برای همزبانانم در استان گیلان سالی خوش و پر خیر و برکت را از خداوند منان خواستارم.

درشکفتن جشن نوروز برایتان در همه ی سال سر سبزی جاودان و شادی، اندیشه ای پویا و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی را آرزومندم. 

در دگردیسی طبیعت؛ بهاران و نوروز باستانی و سال نو مبارک. 

محمد صالح زاده رشتی نژاد 

بهار- فروردین 1403  

 

پیام تبریک عید نوروز + متن رسمی و عکس استوری سال ۱۴۰۳ - ایمنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۳ ، ۲۳:۴۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد