شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۸ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

بلاتکلیفی محض عمارت سیف رشت

از مرکز و قدیمی ترین محدوده شهر رشت (بازار) که به سمت جنوب این شهر قدم می زنیم به میدان حشمت میرسیم ، در بخش فرعی راست میدان حشمت از خیابان امام  به یکی از قدیمی ترین محلات شهر که در منطقه دو شهرداری واقع گردیده خواهیم رسید.

محله "چله خانه" یکی از محلات قدیمی شهر رشت محسوب می شود، که در طرح تفصیلی شهر در بافت تاریخی قرار دارد. مسجد (محمد رسول الله(ص))و بقعه (آقا میرنظام الدین)و گورستان قدیمی که زیر آسفالت خیابان افتاد، بخشی از هویت محله‌ای است که به مرکز شهر نزدیک است. اما این تمام هویت "چله خانه"نیست.

محله ای که از ایام قدیم به محل چله نشینی دراویش معروف بوده است ، و به درخت های انارش مشهور بود. که تا همین دو دهه پیش درختان انار در این محله و در حیاط کاربری های مسکونی این محله از شهرمان به وفور یافت میشد.

 "ابراهیم حشمت طالقان" پزشک مبارز جنبش جنگل در آن حوالی اعدام و در گورستان چله خانه دفن شد، چله خانه با نام آن مبارز شهید پیوند خورده است. به‌ویژه آنکه بعد از انقلاب، خیابان منتهی به چله خانه به نام (حشمت) نامگذاری شد.

تقریبا سه سالی است که شهرداری رشت در حال ساخت اِلمانی برای مزار دکتر حشمت است. طی اخبار حاصله از رسانه های محلی استان آمده است: که ساخت اِلمان مزار دکتر حشمت پس از سه سال وقفه در اجرا از سوی شهرداری به روزهای پایانی نزدیک میشود. اما از ابتدای گمانه زنی هایی که برای ساخت اِلمان دکتر حشمت از سوی خروجی سایت های شهرداری رشت آمده بود : بنا به طرح ابلاغ شده از سوی اداره میراث فرهنگی گیلان قرار بود؛ همزمان با این طرح ، مرمت عمارت حاجی سیف هم صورت پذیرد که در همان ابتدای عمرشورای پنجم رشت به مدت کوتاهی در بخش هایی از نمای بیرونی در تقاطع خیابان اصلی در این بنای تاریخی تغییراتی صورت گرفت.

اوایل شروع کار شورای پنجم رشت در مدیریت شهری بود که همزمان با شروع ساخت پروژه اِلمان دکتر حشمت ، در این عمارت با گچبری های منحصر بفرد دوران قاجارش اتفاقات مثبتی (رنگ آمیزی ) صورت گرفت و متاسفانه پس از آن مجدد این عمارت با شکوه از عهد قاجار در محله قدیمی "چله خانه" رها شد.

عمارت با شکوه "حاجی سیف" در ابتدای کوچه شهید (عیسی خیراندیش) یکی از شاخص‌ترین بناهای تاریخی محله چله خانه است. که هنوز با آن حال کم رمق همچنان با شکوه سرپاست ، ولی رنج سالهای سال بر تن استوار و با شکوهش پیداست. که هر آن میل فروریختنش را در قلبش حس میکند.

تزئینات نمای طبقات این عمارت هربیننده را بعد از یکصد سال به تحسین وا می دارد ، عمارت با شکوهی که درب و پنجره های چوبی اش و درب های بلند و بازشوهایی که به معبر باز می گردد ، گویای تمام هنرمعماران فقید زمان این عمارت را نشان می دهد.

همزمان با آغاز اجرای ساخت اِلمان مزار دکتر حشمت ، گرچه اداره میراث فرهنگی گیلان همانطور که در پاراگرف های بالا گفته شد ، نمای این ساختمان را با رنگ آمیزی صفایی به غبار چندین ساله این عمارت بخشید ، اما دیدن شیشه های شکسته و درب و پنجره های آویزان این عمارت که در حین نابودی همچنان تجلی گر فرهنگ ، هنر و معماری ایام دور این  شهر است ، واقعیتی دردناک است و هرگاه باید انتظار داشت که این عمارت با شکوه به طور کل به سوی نابودی برود. در بخش هایی از سقف این عمارت در قسمت فرعی محله کاملا به وضوح دیده می شود که سقف چوبی اش فروریخته است.

بخشی از دیوار حیاط پشتی عمارت "سیف" فروریخته است و روز به روز به دلیل باز بودن حریم این بنا به راحتی میتوان از دیوار فروریخته بالا رفت ! به همین دلیل ساکنین محله هربار شیئ را به عنوان مانع در قسمتهایی از دیوار آن نهاده اند ، چون شب ها توسط معتادین محل تجمع می شود.

یکی دیگر از صدماتی که این عمارت با شکوه محله چله خانه به خود می بیند و جای انکار نیست ، عاملی که در اکثر بناهای قدیمی رشت و استان گیلان دیده می شود: تجمع معتادین و انبار ضایعات زباله گردها است.

همین امر باعث می شود که تجمع انواع و اقسام ضایعات قابل اشتعال در ساختمانی که بخش اعظم و اصلی آن چوب است و هر آن خطر آتش سوزی در کمین عمارت "حاجی سیف" این عمارت با شکوه ، تاریخی و ارزشمند قاجار در شهر رشت است. اگر در حال حاضر این بنای تاریخی شهر را رسیدگی ننماییم ، بازهم شاهد آتش سوزی دیگری در قلب بناهای ارزشمند خواهیم بود، سرنوشتی که بارها در گیلان به قوع پیوسته است.

اما پرسشی که هر فرد دلسوز به فرهنگ و هنر و معماری گیلان بر میخورد این است که چرا میراث فرهنگی و عوامل مدیریت شهری،  به جای تعمیر سقف و دیوارچینی حیاط به منظور جلوگیری از ورود افراد ، تنها به رنگ آمیزی نمای بیرونی این عمارت چشم دوخته اند؟

این عمارت با شکوه در منطقه دو شهرداری رشت آرام آرام در فراموشی ، روز به روز بر عمرش افزوده می شود و به سوی نابودی پیش می رود! سرنوشت تلخ بناهای استان گیلان بازهم تکرار می شود!

اداره میراث فرهنگی استان گیلان میتوانست فقط به رنگ آمیزی نمای بیرونی عمارت "حاجی سیف" بسنده نکند ، و در قسمت فرعی این عمارت که داخل کوچه باغ نانوا رخ می نماید و محل تجمع زباله های مردم محله است را با ترفندی مدبرانه ، از نابودی این بنا تا حدی جلوگیری به عمل آورده ، تا این بنای با شکوه و تاریخی از عهد قاجار نفسی از هجوم این حجم از بارهای تخریبی طاقت فرسا بکشد!

البته باید دانست که در مسائل بازسازی و مرمت این گونه بناها در مرحله اول پس از مطالعات، بخش مهم و اصلی بنا که در معرض تخریب است ، جلوگیری به عمل می آید!

عمارت "سیف" در شهریور ماه سال ۱۳۸۶ با وجود نارضایتی های مالکین بنا در فهرست آثار ملی ثبت شد و با استناد پرونده در سال ۱۲۸۳ خورشیدی این بنا ساخته شده است.

کارشناسان میراث فرهنگی قدمت بنای حاجی سیف را در دوره پهلوی اول ذکر نموده اند.

طبق تحقیقات نگارنده؛ صاحب نخستین این ملک خانی به نام (حاج محمد سیف) بوده و به همین دلیل به خانه سیف شهرت دارد. در پرونده شناسایی ، کاربری آن خصوصی اعلام شده و در توصیف ویژگی های اثر نوشته شده است: عمارت در دو طبقه با بام شیب دار ساخته شده است ، در ساخت آن از آجر و چوب استفاده شده و بیشترین ارتفاع آن هشت متر و ۱۷ متر است ، مهمترین و بیشترین طول نمای بیرونی این ملک عناصر تزئینی آجری ، گچ آهک ، و تزئینات به صورت چوبی است ، همچنین دارای ۲ ورودی است. یکی چوبی با قاب بندی مستطیلی در ضلع شرقی و دیگری دربی چوبی مشابه در ضلع شمالی. سردر آن نیز طاق‌نمای هلالی با تزئینات آجربری دارد.  

این بنا در سال ۱۳۸۸ مخروبه و غیر قابل بازسازی ثبت شد که چند بار به صورت های جزئی احیا شد.

طبق بررسی نگارنده ؛ سالها قبل در یکی از رسانه های محلی گیلان آمده است : مالک فعلی ملک حاجی سیف در پرونده املاک شهرداری به نام مهین ترابی ثبت شده است ، اما به گفته هایده امیر افتخار یکی از مالکین، "علی دارابی" این عمارت را از حاجی سیف برای دخترش "مهین دارابی" خریداری کرده است ، وی در این باره به خبرنگار رسانه محلی گیلان توضیح می‌دهد: پدربزرگم ملک را به نام مادرم خرید و خودش در این عمارت زندگی می‌کرد، اما چون مسن بود، بیشتر اوقات به خانه فرزندانش می‌رفت. اوایل انقلاب که املاک اعیان را مصادره می‌کردند، ملک پدربزرگم هم مصادره شد و می‌گفتند چون خانه خالی بوده، نهادهای انقلابی آن را تصاحب کرده‌اند و بعدها در اختیار چند خانواده قرار می‌دهند. پدربزرگم سال‌ها تلاش کرد تا توانست از طریق مراجع قضایی ملکش را پس بگیرد. اما در عمل یک ویرانه به مادرم تحویل داده شد.

امیرافتخار می‌افزاید: اتاق‌های حیاط و بخش سرایداری به‌طور کامل تخریب شده بود و به‌خاطر دخل و تصرفاتی که در داخل بنا صورت گرفته بود، بنا از اصالت افتاد.

وی اطلاع زیادی از شکوه گذشته بنا ندارد و می‌گوید: آنگونه که از پدربزرگم شنیدم، معماران این عمارت روس‌ها بودند و داخل عمارت هم شومینه‌های دیواری داشت. اما بعد از تصرف، در عمارت دخل و تصرف زیادی صورت گرفت و ما هم عکسی از گذشته آن نداشتیم که به مراجع قضایی ثابت کنیم در بنا مداخلاتی صورت گرفته است.

امیرافتخار با بیان اینکه چهار نفر از وراث مرحوم (مهین دارابی) از این عمارت سهم ارث دارند، توضیح می‌دهد: ما هم دوست داریم ملک مادری‌مان مرمت و احیا شود ولی هیچ‌کدام از وراث توان مالی آن را ندارند. اداره کل میراث فرهنگی بدون رضایت مالکین، بنا را ثبت میراثی کرده است و ما هم اجازه نوسازی نداریم و خریداران هم به همین دلیل حاضر به سرمایه‌گذاری نیستند. مرمت این بنا هم بسیار هزینه بر است. فرزند مهین دارابی ادامه می‌دهد: ۱۸سال پیش شهرداری منطقه ۲، نامه‌ای برای مادرم فرستاد که طبق شکایت همسایه‌ها، ملک شما به دلیل تجمع اراذل و اوباش خطر آفرین شده است و باید از آن رفع خطر کنید. آن زمان مادرم از شهرداری خواست تا برای رفع خطر اقدام کند. شهرداری منطقه دو هم سقف را مرمت کرد و دیوار ریخته شده حیاط را نیز با دیوارچینی مجدد محصور کرد. اما اخیرا بخشی از دیوار ریخته شده و از همان قسمت افراد ناباب وارد ساختمان می شوند. چندبار هم همسایه ها شکایت خود را به ما اعلام کرده اند.

وی با ابراز گله‌مندی از میراث فرهنگی می‌افزاید: بارها به میراث فرهنگی مکاتبه کرده‌ایم که وراث قصد فروش بنا را دارند و میراث فرهنگی با بودجه‌ای که دارد، بنا را خریداری کند، اما میراث همکاری لازم را با مالکین ندارد. سال گذشته میراث فرهنگی بدون آنکه حتی با مالکین تماس بگیرد، اقدام به رنگ‌آمیزی بدنه عمارت کرد. اگر میراث فرهنگی ملکی را ثبت می کند، باید به مالکین در نگهداری بنا کمک کند و برای مرمت آن اعتبار بگذارد.

معاون میراث فرهنگی با اشاره به ویژگی‌های معماری عمارت سیف می‌گوید: اگرچه بررسی پرونده ثبتی بنا طولانی شد، اما عمارت سیف واجد ارزش‌های ثبتی شناخته شد و به شماره ۳۱۱۲۹ و به تاریخ ۲۲/۶/۱۳۹۶ در فهرست آثار ملی ثبت شد و طبق قانون، مالک اجازه تخریب بنا را ندارند و می‌تواند عینا آن را مرمت کنند.

عملکرد میراث فرهنگی و شهرداری در مقابل این بناهای تاریخی و ارزشمند در شهر و استان گیلان میبایست در اولویت های اصلی قرار بگیرند.

فرهام زاهد رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر رشت در سال چهارم شورای پنجم در آخرین گفتگوی خود در صحن اصلی شورا در آذر ماه خاطر نشان کرده بود که بودجه هایی برای بازسازی بناهای تاریخی شهر رشت آمده و میتوان در اولین فرصت برای بازسازی اقدام نمود.

با این حال که وضعیت دانشسرا به عنوان بنای تاریخی و فوق ارزشی با کاربری علمی بیش از مابقی بناها باید در اولویت قرار بگیرد ، اما با این حال میتوان با تحقیقات متخصصانه در مورد دیگر بناهای ارزشمند شهر رشت بنا به میزان خسارات وارده به بناها و بُعد اقتصادی، عملکردهای مثبتی به وقوع بپویندند تا حدالامکان از پیشروی تخریبی بیشتر بناها جلوگیری به عمل آید. با اندک عمری که باقی مانده از شورای پنجم رشت و فرصت هایی که از دست رفت ، بنا به صحبت های رئیس کمیسیون فرهنگی شورا باید منتظر خبرهای خوبی برای بناهای رشت باشیم!

از آنجا که در شهرهای اصفهان ، یزد ، کاشان و سایر شهرهای کشورمان استفاده صحیحی از بناهای تاریخی و ارزشمند شهرها صورت میگیرد ، بنا به موقعیت شهرمان رشت و استان گیلان در بخش های تاریخی سرزمین در یکصد و خورده ای سال که گذشته و ابعاد تاریخی خاصی را شهر رشت گذارنده است ، از نهضت مشروطه ، نهضت جنگل و دروازه اروپا و سایر ویژگی های تاریخی رشت میتوان با نگاه کاملا اقتصادی برای شهر و جذب گردشگر به این بناهای تاریخی و ارزشمند نگاه کرد.

با بازسازی و احیا این بناهای تاریخی در زمینه کارآفرینی برای جوانان این شهر مانند عملکرد مدیریت شهری در شهرهای کاشان ، یزد و اصفهان و... میتوان از فرصت های باقی مانده تاریخی این شهر به نحو احسن استفاده نمود ، تا هرچه زودتر این فرصت ها را تبدیل به قوت های شهری در رشت نمود.

البته به دلایلی میتوان گفت : در این موضوع و بخش سود دهی با توسل به کاربرهای تاریخی و ارزشمند به شهر زبانمان مو در آورد تا کمی اداره میراث فرهنگی گیلان و مدیریت شهری پاسخگو باشند.

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

انتشار در تاریخ چهاردهم دی سال یکهزار و سیصد و نود و نه در پایگاه های خبری و تحلیلی خزر آنلاین ، حرف تازه ، گیل خبر ، سپید خبر ، غیرمنتظره و شهرسازی آنلاین 

https://gilkhabar.ir/466087

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۵۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

آیا پاک کردن طرح های گرافیتی توسط شهرداری غیر اخلاقی نبود؟!

حرف تازه نوشت : واکنش یک فعال رسانه به اظهارات مرتضی عاطفی؛

پس از انتشار کلیپی از برخورد با ۳ نوازنده موسیقی در پیاده راه فرهنگی رشت برخی چهره ها و مدیران از جمله مرتضی عاطفی واکنش هایی نشان دادند. مرتضی عاطفی مدیر سابق شهرداری منطقه ۲ رشت و مدیر کل فعلی روابط عمومی استانداری گیلان، این اقدام را غیر اخلاقی و غیرانسانی دانست.

این در حالی است که در زمان مدیریت عاطفی بر منطقه ۲ شهرداری رشت، طرح های گرافیتی دیوار های این منطقه از بین رفت و همان زمان با انتقاد هایی همراه شد.

صالح زاده در اینستاگرام نوشت: جناب عاطفی آیا نابود کردن طرح های گرافیتی پیاده راه فرهنگی رشت در زمان مدیریت شما در شهرداری منطقه دو، یک رفتار غیر اخلاقی، غیر انسانی و غیر فرهنگی محسوب نمی شد؟

منبع : پایگاه های خبری محلی  : حرف تازه ، غیرمنتظره ، سپید خبر

انتشار در تاریخ بیست و هفتم آبان سال یکهزار و سیصد و نود و هفت 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۴۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

پهنه بندی در شهرسازی کشور میلی اجرا می شود!

شهرسازی

در نظر بگیریم که از سطح زمین فاصله گرفته ایم ، و از بالای شهر به شهر نگاه میکنیم! چه می بینیم؟ شکل های اصلی که با فاصله گرفتنمان از سطح زمین میبینیم به طور کلی به ۳ بخش تقسیم‌میشوند که پس از فاصله از سطح زمین ۳ قسمت اصلی در دید اول به چشم می آیند؛ پهنه هایی که با رنگ های مختلف که هرکدام شان نشان از یک کاربری اصلی شهر دارند ، در دید اول این پهنه های اصلی شهر را پس از فاصله گرفتن از زمین میبینیم.

اما در میان این پهنه های کاربری های مختلف شهر ، نقطه های کوچک و بزرگی که گویا میادین شهر هستند ، خطهایی که پیچ در پیچ مثل رگ های شریانی داخل بدن از دل این پهنه های شهری عبور میکنند که بزرگراه ها ، خیابان ها و کوچه ها را شامل می شوند.

در همه شهرهای دنیا بنا به طراحی و برنامه ریزی شهری صورت گرفته میتوان حتی با جست و جوی ساده ای در گوگل با رجوع به عکسهای هوایی شهرهای مختلف به این خطها و نقطه ها رسید ، که هرکدام نشانه ای از پهنه های تشکیل دهنده شهر هستند.

توسط عکس های هوایی که از شهرها گرفته اند ، با نگاهی جزئی میتوان به یک نمای کلی از آن شهر رسید. میتوانیم با استفاده از این عکس‌ها، مطالعات میدانی و تحلیل اطلاعات، دقیق‌تر به مطالعه شهر و اجزای مختلف آن پرداخت.

شاید بارها نگاهمان به تصاویری برخورده که در واقع دو عکس هوایی در دو بازه زمانی از یک شهر یا یک محدوده از یک شهر را به تصویر کشیده اند ، با مقایسه دو تصویر میتوان به تغییراتی در دو زمان مختلف از یک شهر رسید که در تصویرها کاملا واضح است. به عنوان مثال: شهر "ریو دو ژانیرو" در برزیل در دو بازه زمانی مختلف توسط عکاسی ثبت شده ، که کامل تغییرات مهم شهری را میتوان دید. یا عکس معروف از صحرای امارات(دبی) که حدود ۳۰ سال پیش عکاسی ثبت کرده که شکل و بافت صحرا گونه دارد ، و بعد دو دهه و نیم آن صحرای خالی  تبدیل به غول های آسمانخراشی شده اند.

 یا اگر به تهران در طی چند دهه اخیر نگاه کنیم ، تغییرات گسترده ای در بافت و شاکله شهری پایتخت صورت گرفته و رشد قابل توجهی از نظر کالبدی داشته است. در واقع میتوان گفت در این شهرها در دو بازه زمانی مختلف نظام پهنه بندی در آنها صورت گرفته است.

پهنه‌بندی در واقع دسته بندی اراضی شهری  بر اساس کاربری به منظور جلوگیری از تداخل کارکردها و بالا بردن کارایی محیط شهری است که توسط وزارت مسکن و شهرسازی انجام شده است. به طور کلی هر شهر به چند منطقه اصلی شامل ؛ مسکونی ، صنعتی ، تجاری، خدماتی و تفریحی تقسیم میشود که از دل این کاربری ها در شهرسازی جدید ، کاربری های دیگری ظهور نموده اند.

منطقه بندی و ضوابط آن در سال ۱۹۱۶ در شهر نیویورک به اجرا گذاشته شد که در سال ۱۹۲۵ در ایالات متحده به تصویب رسید. که به عنوان یک ابزار اجرایی طرح های جامع شهری در شهرسازی جهان رواج پیدا کرد.

پهنه بندی در واقع سند اصلی هدایت و کنترل تحولات کالبدی در شهر و نظارت بر ساخت و ساز در عرصه های شهری به منظور جلوگیری از تداخل غیر ضروری و نامناسب کاربری ها و ارتقا کیفیت و کارایی محیط شهری است.

بر مبنای اصول و نقشه پهنه بندی طرح جامع برای شهر، نقشه های تفصیلی و ملاک عمل شهر، برای پاسخگویی به مالکین و هرگونه تقاضای ساخت و ساز، با تراکم های ساختمانی مجاز، چگونگی ساخت و ساز و ضوابط دسترسی و تعیین کاربری های مجاز و قابل استقرار، براساس و منطبق با این طرح و اسناد آن، به شرح صفحات سند اصلی تهیه و تدقیق شده و به تصویب کمیسیون ماده (۵) خواهد رسید.

منطقه بندی انواع و اقسام مختلفی در شهرها بنا به ضوابط و مقررات دارد، منطقه بندی کاربری زمین؛ مشخصات اجرایی کاربری زمین و طرح جامع را تعیین میکند. جز متدوال ترین نوع منطقه بندی در شهرسازی ایران است که شهرها را به ۴ زونینگ مسکونی ، صنعتی ، تجاری و تفریحی  تقسیم میکند.

منطقه بندی تراکمی؛  براساس جمعیت،  شهر را منطقه بندی میکند ، منطقه بندی ارتفاعی ؛ براساس ارتفاع ساختمان ها شهر را منطقه بندی میکند ، هدف کلی این نوع منطقه بندی کنترل ارتفاع ساختمان ها است.

تا قبل از دهه ۸۰ در شهرسازی ایران پهنه بندی خاصی وجود نداشت ، که در نیمه دوم دهه ۸۰ با طرح جامعی نهایی شهرها از ابتدا با طرح جامع جدید پایتخت پهنه بندی در تهران شکل گرفت. تا قبل از آن هم از روش پارسل استفاده میشد.

با این حال پس از طرح نهایی جامع شهری و تفصیلی هم بلکه در پایتخت و شهرهای دیگر پهنه بندی همان زون های اصلی شکل گرفت اما با این حال باز فرایند پهنه بندی در ایران کاملا متفاوت از اصول اصلی پهنه بندی شهرسازی است و هیچ ارتباطی با ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در شهرهایمان ندارد. بطور کلی میتوان گفت؛ متولیان طرح های جامع شهری نتوانسته اهداف ارائه دهندگان را پیاده کنند.

در این صورت پهنه بندی های شهرسازی ایران دستخوش تغییراتی شده اند ، همانطور که میبینیم در بسیاری از شهرها زون های حفاظت و فضای سبز به راحتی بدون در نظر گرفتن طرح های جامع شهری تغییر کاربری های اساسی در آنها صورت میگیرد ، این امر از "زون" های تهران آغاز که هم اکنون به شهرهای دیگر رسیده است.

پهنه بندی در شهرسازی جهان هم دارای نقدهای بسیاری است ، حتا در امریکا پس از گذشت سالها نظام پهنه بندی دارای منتقدینی است که هرکدام نقدهایی به پهنه بندی وارد می نمایند. اما در شهرسازی دیگر کشورهای جهان پس از گذشت سالهای زیادی از به اجرا در آمدن های اولیه آن توانسته اند ، اشکالات آن را برطرف نمایند.

ولی متاسفانه بنا به بازه زمانی پهنه بندی در شهرسازی ایران از دهه ۸۰ تا به امروز ، که تقریبا بالغ بر ۲۰ سال گذشته است ، اما باز زمان کمتری نسبت به پهنه بندی در شهرسازی جهان است ، چون سیر تاریخی از پهنه بندی در ایران طی نشده است و بسیاری اشکالات آن تازه نمایان شده است‌.

نکته جالب در پهنه بندی شهرسازی ایران این است که بدلیل عدم تدوین مقررات منطقه بندی برای غالب شهرهای بزرگ،در حال حاضر در اکثر شهرها ، یک جدول از طرف شهرداری ارائه میشود که در آنها بیشتر عرض گذرها جهت تعیین ارتفاع و تراکم ساختمان مدنظر قرار میگیرد که همان قسمت عمده از اهداف منطقه بندی است. با این اوصاف سوال از شهرداری های کشور این است که مگر میشود عرض گذر فقط تعیین کننده تراکم و ارتفاع باشد؟

هدف کلی شهرسازی جهان بر اساس زونینگ تعریف شده؛ جداسازی کاربری های ناسازگار از یکدیگر است ، تامین فضا و امکانات کافی برای انواع کاربری ها و تامین تاسیسات عمومی به منظور آسایش ، بهداشت ، امنیت و بهزیستی جامعه شهری است.

در واقع علم شهرسازی اگر براساس ضوابط و مقررات منطقه بندی پیش برود ، یکی از مزیت های پهنه بندی در شهرها این است که کاربری های ناسازگار از یکدیگر جدا می شوند و از تداخل فعالیت های آنها جلوگیری میشود ، به عنوان مثال مناطق صنعتی از مسکونی جدا میشوند تا منطقه مسکونی از خطرات دود ، گاز و سر و صدای صنایع در امان باشد‌.

تجارب پژوهشی نگارنده ثابت میکند که پهنه بندی در شهرسازی جهان با همه انتقادات وارده بسیار اثر بخش تر از منطقه بندی یا زونینگی که در دهه ۸۰ در شهرهای کشور بالخصوص تهران پیاده شده است.

در شهرسازی جهان بالخصوص آمریکا که منشا و مبدا بوده برای کنترل نظام کاربری اراضی و کنترل فرم شهر از منطقه بندی سنتی فاصله گرفته و به سمت اجرای نظام کدهای فرم مبنا حرکت میکنند.

رضا بصیری (کارشناس طراحی شهری) به نکته ی خوبی اشاره داشته است: یکی از تناقضات اصلی طرح جامع شهر تهران در نظام پهنه‌بندی موجود خود را نشان داده است. در نظام جمعیت پذیری در راهبردهای طرح جامع، رقمی در حدود نه تا ۱۰ میلیون نفر برای افق طرح جامع شهر تهران پیش بینی شده است اما نظام پهنه‌بندی شهر تهران رقمی بالای ۲۰ میلیون نفر را برای آینده شهر تهران نشان می‌دهد. این تعارض میان راهبردها و نوع پهنه‌بندی از نکات قابل توجه طرح جامع است. زمانی که طرح تفصیلی با هدف تقطیع نظام پهنه‌بندی طرح جامع تهیه شد حدوداً ۲۰ تا ۳۰ درصد تغییر ایجاد کرد به نحوی که محدوده قانونی شهر تهران نیز پهنه‌بندی و دستخوش تغییراتی شد. آن چیزی که در افق طرح در نظر گرفته شده بود خودبخود دستخوش تغییر شد و نبود هماهنگی و سازگاری میان طرح جامع و طرح تفصیلی در حوزه پهنه‌بندی مشکل‌ساز شده است.

در واقع مشکل اصلی که در شهرسازی کشور به وضوح دیده میشود ؛ بخش بازه زمانی کوتاهی است که از دهه ۸۰ آغاز گردید ، و دوره تاریخی مثل آمریکا و اروپا (آلمان) را طی ننموده که بتوان بر اساس نقاط قوت و ضعف زونینگ ، پیشروی فرم شهر و ازدیاد جمعیت به جمع بندی نهایی از پهنه بندی در شهرسازی ایران رسید ، عدم سازگاری میان طرح های جامع شهری و تفصیلی به دلیل اینکه متولیان طرح ها بدون در نظر گرفتن مطالعات فرهنگی و اجتماعی در شهرها با اکتفا به مطالعات کالبدی و نگاه کالبدی طرح جامع ارائه و پهنه بندی را اجرا نمودند.

یکی وجه دیگر از منطقه بندی با عدم ضوابط و مقررات صدمه ای جبران ناپذیری در شهرهای کشور که دارای بافت تاریخی هستند ، وارد نموده است. باید بدانیم که مدون نبودن این گونه ضوابط و مقررات ، باعث پیدایش رانت خواری و واسطه گری در امور شهرسازی نیز خواهد بود.

و در پایان نوع پهنه بندی هایی که در شهرداری های کشور اجرا میشود ، هیچ مساواتی با اصل ضوابط و مقررات ندارد ، و به طوری که شهرداری ها گویا در پاره ای از موارد میلی عمل می نمایند. مادام هم میبینیم که عرض گذرها را به عنوان عامل تعیین کننده تراکم و ارتفاع میدانند!

 

نویسنده : محمد صالح زاده (کارشناس شهرسازی - دانشجوی مقطع ارشد برنامه ریزی منطقه ای دانشگاه گیلان)

انتشار در تاریخ هفتم فروردین یکهزار و چهارصد در پایگاه های خبری گیل خبر ، خزرآنلاین و حرف تازه 

 https://gilkhabar.ir/468133

۹۵۱۱۰   / https://harftaze.ir/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۳۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

شهرسازی یک وزارتخانه نیست!

 

در روز هشتم نوامبر سال یکهزار و نهصد و چهل و نه میلادی استاد فقید دانشگاه بوینوس آیرس (آرژانتین) “پروفسور کارلوس ماریا دلاپائولرا” همزمان با افتتاح انستیتو مطالعات مسائل شهرسازی این دانشگاه این روز را تحت عنوان “روز جهانی شهرسازی” در جهان نام نهاد و از آن پس هر سال در روز هشتم نوامبر را روز جهانی شهرسازی می نامند. هدف اصلی وی از نامگذاری چنین روزی پیشبرد و بالابردن علاقه به مباحث و موضوعات شهرسازی در میان عامه مردم و متخصصان در مقیاس های بین المللی ، ملی و محلی عنوان نمود.

در طی هفتاد سالی که از برگزاری اولین مراسم بزرگداشت این روز می گذرد، تعداد کشورهای برگزار کننده مراسم در این روز در جهان به بیش از سی کشور رسیده است. این مراسم به طور جداگانه در کشورهای مختلف برگزار می گردد اما برخی نهادهای بین المللی حامی این جریان هستند که مهمترین آنها ISOCARP یا جامعه بین المللی برنامه ریزان شهری و منطقه ای می باشد که محل دفتر مرکزی آن در شهر لاهه هلند می باشد.

قبل از ورود به حیطه شهرسازی باید با اصل مطلب این رشته پرداخت. شهر ؛ مکانی بود که در عین واقعیت و عینیت از حقیقت و ذهنیتی نشان داشت که در ورای چهره ظاهری آن رخ پنهان کرده بود.(از شار تا شهر،دکتر سید محسن حبیبی)

فضا در مفهوم موجود خود بتنهایی هستند که هیچ ویژگی خاصی را مطرح نمی کند ، ولی به محض آنکه یک گروه انسانی فعالیتی را در مکانی مطرح می کند ، معنای نمادین فضا پدیدار می شود. از این پس فضا بستری برای بیان فعالیت و رفتارهای انسانی می‌گردد و محلی برای تخیل و واقعیت است.

زمانی که بشر به یکجانشینی روی آورد ، دولت را سامان داد و شهر را بنا کرد. در برررسی هایی از متون به جا مانده چه در مقیاس کشور چه در مقیاس جهان و مطالعات میدانی در کشور در زمینه چگونگی شکل گیری کانون های زیستی به معنای عام کلمه و “شهر” به معنای اخص کلمه چند عامل اصلی را روشن میسازد.

بافت های کالبدی و شالوده فضائی شهر یا کانون زیستی به عوامل مختلفی خواهند رسید. که به همراه همه ی این عوامل شهر یا کانون های زیستی شکل و شمایل خاص خود را می یابند ، هویت شهر شکل میگیرد.

وضع موجود ، پدیده تاریخی را میتوان در برابر کانون های زیستی شکل گرفته از دیرباز تا اکنون قرار داد، شناخت تاریخی پدیده ، سنگ زیربنای شناخت وضع موجود است و درک درست از شرایط موجود ، تخمین دگرگونیهای بعدی پدیده که همان “شهر” است را ممکن می سازد.

استاد دکتر سید محسن حبیبی از اساتید شهرسازی کشورمان که به تازگی در سال جاری فوت شده در کتاب شار تا شهر درباره همین موضوع مینویسد: گذشته(سیر تحول تاریخی)پدیده در وضع موجود آن (مستقر) باشد، آینده(دگرگونیها و تحولات بعدی پدیده) در وضع موجود آن(مستتر) است. گذشته موجود را تبیین می کند و موجود آینده را تخمین می زند.

عواملی که شهر را تعریف کرده و خود در آن تعریف گشته اند،به شهر معنا می بخشند و خود در آن معنا شده اند،شهر را پی افکندند و خود در شهر پی افکنده شدند،شهر را به اوج رساندند و برعکس شهر را مورد سوال قرار دادند و خود با آن دچار مساله شدند.

در این پاراگراف که در سطر قبل خواندید تمام عوامل را کنار هم استاد سید محمود حبیبی چیده است. که شهر همان کانون زیستی چگونه به وجود آمد ، به وضع موجودش نیم نگاهی انداخت و پیشینه تاریخی هر شهر را مورد تامل ویژه ای قرار داده و شهروندان و شهرسازانی که در شهر می لولند و می اندیشند و برنامه ریزی و طراحی شهر را هدایت می کنند. همه عوامل ساختاری شهر از ابتدا تا اکنون را میبایست مورد بررسی و کنکاش قرار داد تا بتوان به خود شهر رسید.

الکساندر میچرلیخ شهرشناس معروف آلمانی که در شهرسازی آلمان نقش بسزایی دارد ، در کتاب ناپذیرا بودن شهرهای ما) جمله درخشانی دارد، مینویسد: هر چه محیط ناخوشایندتر باشد انسان بیشتر در لاک خود فرو رفته و خانه برایش مهم تر می شود و بالعکس. فردگرایی افراطی امروزی، واکنشی در برابر زیاده روی فاشیستی گذشته است(نادیده انگاشتن فرد در برابر ملت) باید بین فرد و جمع تعادل ایجاد نمود. شهر مانند مادری است که باید آغوش خود را بر روی فرزندانش ، چه در خوشیها و چه ناخوشیها باز نگاه دارد؛ شهر اگر مادری خود را ثابت کند، فرزندان خود را پایبند خویش می سازد و گرنه این فرزندان در بزرگسالی به خاطرات ناخوشایند کودکی اندیشیده و به مادر خود پشت کرده، همه تقصیرها را به گردن وی می اندازند و نسبت به سرنوشتش بی تفاوت خواهند شد. حس تعلق خاطر به مکان در نتیجه تجربیات و خاطره ها به دست می آید و نه اثاثیه، مبل و صندلی. انسان ازمحیط جدایی ناپذیر است. داشتن روابط همسایگی ضروری است. آدم ها، انسانیت خود را مدیون شهرها هستند. و  به همین طور شهر با شهروندانش شکل و شمایل به خود میگیرد‌‌. روابط متقابلی بین شهر و شهروندان وجود دارد.

 

اما شهرساز ، شهرساز یک شهروند است اما شهروندِ شهرساز!

بله ! درخوانش اول کمی دور از ذهن می باشد ، اما یک شهرساز باید یک شهروند خوب باشد تا بتواند یک شهرساز خوب شود. شهرسازی که با هویت شهرها و شهر مورد نظر تمام و کمال آشنایی نداشته باشد ، نمیتواند شهرساز خوبی شود. جغرافیای شهرها پیچیدگی خاص خود را دارد ، نمی شود بدون آگاهی به شهری در مورد آن شهر نسخه ای پیچید ، حال این نسخه طراحی شهر باشد و چه برنامه ریزی شهر.  

همانطور که یک مدیر شهری باید در صورت نخست یک شهروند خوب باشد ، تا بتواند یک مدیر شهری خوبی شود. شهرساز هم می بایست به نحو احسن با انواع و اقسام جغرافیای شهر و پیچیدگی های مسائل شهری واقف باشد و در جست و جوی فهم هویت شهر به صورت مستمر تلاش نماید. تا بتواند در ارتقا بخشیدن شهر در راستای هویت اصلی شهر گام بردارد و بستر برنامه ریزی و طراحی شهر را فراهم نماید.

در دهه های اخیر در مسئولیت های شهری چه در کشور چه در استان و شهر خودمان شاهد چهره هایی بودیم که در مسند مدیریت شهری به عنوان اعضای شورای شهر و مدیران شهرداری ها و شهردارها با کمال تاسف باید گفت: که ضعیف ترین دهه های شهر و شهرسازی کشور را رقم زده اند . به طوریکه که چهره های ورزشی ، سیاسی ، هنری بدون علم و آگاهی از این مسئله حیاتی پا به عرصه نهاده اند که عملکردشان را مستقیم در شهرها و شهرسازی کشورمان مشاهده می کنیم.

به فرض مثال وقتی عضو شورای شهر رشت از جغرافیای این شهر آگاهی ندارد و دوره های متوالی عضو شورای این شهر می شود. نتیجه اش می شود وضعیت اسفناک زیستی ، اقتصادی ، عمرانی و شهری ، فرهنگی ، اجتماعی که هم اکنون در شهر رشت مشاهده می کنیم . این وضعیت نه تنها در رشت بلکه گریبان گیر تمامی شهرهای کشورمان است ، که افرادی با عدم تخصص در مسند مدیریت شهری تکیه زده اند و افرادی واجد شرایط با علم و اگاهی و تخصص رشته ای با سالها تجربه تدریس و کارهای پژوهشی و اجرایی خانه نشسته اند و با مختصر ساعات تدریس روزهای خود را سپری می کنند. ولی در همان شهر عضو شورا با سی سال سابقه و بازنشستگی در موضوعی غیرمرتبط به دلیل جایگاه سیاسی و حزبی به ریاست شورا می رسد و مدام با تصمیم گیری های جهت دار و خارج از تخصص شهر و شهرسازی در پسرفت مدام شهر دلالت دارد.

از حق نگذریم یکی از دلایل این عملکرد ضعیف در شهرها به شهرسازان متخصص و با تجربه  هم بر میگردد که بجای ورود مدام به این عرصه هرچند که فضا بسیار تنگ است ، میتوانند خود و تخصص خود را ثابت کنند و در این امر شهرسازان جوان را ترغیب و راهنمایی نمایند.

در روند آینده یک شهر بغیر از  همه عوامل شکل دهنده در شهر،شهرساز است که در ابتدای امر یک شهروند آگاه بوده ، که به شهروندِشهرساز آگاه دست یافته است،  میتواند نقش مستمر و متخصصی در شهر و شهرسازی آن شهر ایفا کند.

پس از گذشت سالها هنوز آنطور باید و شاید مردم از این رشته دانشگاهی آگاهی ندارند ، تا حدی که این رشته را  وزارتخانه ای میدانند! باید خاطر نشان کرد که رشته شهرسازی در واقع جز رشته های مهندسی است اما در دانشکده هنر و معماری تدریس می‌شود. بهتر است به جای واژه شهرسازی از برنامه ریزی شهری استفاده شود تا وظایف این رشته بهتر شناخته شود. در کشور ما در مقطع کارشناسی تمامی دانشگاه ها از جمله سراسری،آزاد، پیام نور ، جهاد دانشگاهی ، علمی و کاربردی رشته شهرسازی با عنوان مهندسی شهرسازی دانشجو می پذیرد و در مقطع کارشناسی ارشد به چندین رشته مرتبط از جمله:برنامه ریزی شهری ، طراحی شهری و مدیریت شهری تقسیم می شود که علاقمندان به هرکدام از این رشته ها می توانند با انتخاب آن و فرایند آزمون به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در ایران بپردازند و در مقطع دکترا به دکترای شهرسازی نائل شوند.

شهرسازی عبارت است از مطالعه طرح‌ریزی و توسعه شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با توجه به حداقل رساندن مشکلات شهری و پاسخ‌گویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری، آنچه که به طور معمول در شهرسازی صورت می‌گیرد، طراحی، تقویت و تنظیم فضا به منظور ایجاد توسعه‌ای موزون است، دانش شهرسازی‌ به‌ بررسی‌ کلیه‌ تحولات‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌، سیاسی‌ و فیزیکی‌ یک‌ شهر می‌پردازد و تلاش‌ می‌کند که‌ روابط‌ موجود در یک‌ شهر را در قالب‌ یک‌ نظام‌ هماهنگ‌، مدیریت‌ و سازماندهی‌ کند.

اما مهندس‌ شهرساز با مطالعه‌ و بررسی‌ روابط‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌، سیاسی‌ و فرهنگی‌ حاکم‌ در شهر، برنامه‌ای‌ برای‌ یک‌ شهر ارائه‌ می‌دهد، برنامه‌ای‌ که‌ تصویرگر سیمای‌ شهر در آینده‌ است‌، مهندس شهرساز می تواند در تغییر سیمای شهر، ایجاد بدنه چشم نواز و منظری خوب و آرامش بخش و پیش بینی تمام تمهیدات لازم که تامین خدمات عمومی شهر را منظور کند، فعالیت داشته باشد.

شهرساز یک شهر را برنامه ریزی و طراحی می کند، بنابراین باید یک دید وسیعی داشته باشد، او باید شرایط و الزامات مختلف محل مورد نظر از جمله اقلیم، فرهنگ را در نظر گیرد.

یک طراح شهری باید به کمک خلاقیت و نوآوری در طراحی شهری  آنها را به بهترین شکل در برنامه ها و طراحی های خود لحاظ کند.

یک شهرساز چه در حیطه برنامه ریزی و چه در طراحی شهری باید چهارچوب صحیح قرار گیرد تا بتواند از پس این مسائل تخصصی بر آید: تهیه طرح ها و نقشه های شهری و منطقه ای انجام پروژه های طراحی، ساخت محوطه ها، تفکیک اراضی و تایید نقشه های ساخت و ساز و نظارت بر اجرای پروژه های ساختمانی و شهرسازی ، دادن مشاوره به مدیران و مسئولان در امور شهری و طراحی و برنامه ریزی برای ایجاد انواع شهرک های مسکونی، تجاری و صنعتی ، برنامه ریزی و طراحی شهرهای جدید و بررسی نتایج و اثرات انواع پروژه های عمرانی روی مسایل شهری و شهرنشینی ، برنامه ریزی و مدیریت سیستم حمل و نقل شهری و تلاش جهت توسعه آن ، طراحی اولیه یا مجدد خیابان ها و معابر با هدف افزایش ایمنی و راحتی همه افراد جامعه و کاهش ترافیک و ازدحام ، برنامه ریزی و اخذ تدابیری برای کاهش اثرات سوء زندگی شهری ، مکان یابی عناصر و کاربریهای گوناگون شهری ، مهارت و توانمندی های مورد نیاز مهندس شهرسازی علاقه به فعالیت های مهندسی و مباحث شهرسازی داشتن درک و ذوق هنری (زیرا حوزه کاری مهندس شهرسازی تلفیقی از هنر و مهندسی است)داشتن اطلاعات کافی در حوزه های مختلف شهری، جامعه شناسی،  انسانی، اجتماعی،اقتصادی، جامعه شناسی شهری  و …توان تجزیه و تحلیل مناسب ، توان انجام کار تیمی ، مهارت های ارتباطی و مذاکره ای مناسب ، توان خوب در سازماندهی و مدیریت زمان ، داشتن خلاقیت و نوآوری ، توان خوب در طراحی و شناخت روانشناسی رنگ ها (به خصوص برای مهندسان طراحی شهری) و آشنایی با زبان انگلیسی از مفاد مهم در این علم فنی و مهندسی وبرنامه ریزی شهری است.

در سال جاری استاد فقید شهرسازی کشورمان دکتر سید محمود حبیبی از چهره های فاخر و مولف کتب شهرسازی و اساتید جامعه شهرسازان را از دست دادیم ، با یاد و خاطر ارزشمند این استاد عزیز و فرهیخته هشتم نوامبر دوهزار و بیست ، روزجهانی شهرسازی را به یکایک مهندسین شهرساز ، علاقه مندان این رشته و شهروندان شهر پژوه تبریک عرض می‌نمایم و امیدوارم بستری برای تحول در این امر مهم فراهم شود تا با برنامه ریزی شهری دقیق به شهر آرمانی مان برسیم. و در آینده ای نه چندان دور در برنامه آموزش و پرورش کشور این حرفه در هنرستان های کشور تدریس شود.

 

نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار - کارشناس شهرسازی) 

انتشار در تاریخ هجدهم آبان سال یکهزار و سیصد و نود و نه در پایگاه های خبری گیل خبر ، حرف تازه ، خزر آنلاین و شهرسازی آنلاین

https://harftaze.ir

https://gilkhabar.ir/464507

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۳۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

صنایع دستی از دست رفتنی

ما کجای جهان ایستاده ایم ، جهان کجای ما! در این برهه حساس نسل های از دست رفته و باز آمده ، این عصر مجازی و دگرگونی سلیقه ها و علاقه های متعددِ تحمیل شده ، ما کجای این جهان ایستاده ایم.

در این بحبوحه مختلط فرهنگی آیا میتوان از دست رفته ها را باز گرداند یا به نوعی نکوداشت؟ آیا میتوان  در این شرایط عجیب و غریب دنیای مجازیِ حقیقی بساطی از دیرباز را روشن نگه داشت؟

چرا میبایست این بساط را روشن نگه داشت؟ آیا در باز آمدگان میلی برای استفسار این بساط خاموش گاه نیمه خاموش  در این جهان افسار گسیخته باقی می ماند؟

با تمام این پرسش های بی سرانجام نمیتوان لحظه ای طپش مضطرب قلب را برای از دست رفتنی ها، از دست رفته ها در سراسر وجود آرام نگه داشت.

در جهان خَشمگین امروزی که از طرفی روح دنیای مجازی جریان عمیقی بر سراسر زندگی ها نهاده ، صنایع دستی و تزئینی در حال دمیدن روح لطیفی به خشنی این جهان دارد.

صنایع دستی درسالهای ۱۹۴۲ میلادی، پس از جنگ جهانی دوم با محتوای هنر و فرهنگ مورد توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفت. در دهم ژوئن ۱۹۴۶ میلادی مصادف با ۲۰ خرداد ۱۳۲۵ خورشیدی نخستین همایش جهانی با همراهی اساتید ، هنرمندان و صنعتگران بیش از ۴۰ کشور جهان در نیویورک برگزار شد. در قطعنامه‌ی پایانی این همایش، تأسیس«شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان نهاد وابسته به یونسکو تصویب‌ شد. سالروز تأسیس این همایش، به عنوان «روز جهانی صنایع دستی» نامگذاری شد.

با راه‌اندازی شورای جهانی صنایع دستی ، صنایع دستی و سنتی، به صورت بخشی از حیات فرهنگی- اقتصادی ملت‌ها، مورد توجه قرار گرفت. ایران، از سال ۱۳۴۷خورشیدی مصادف با ۱۹۶۸میلادی از طریق سازمان صنایع دستی کشور، به عضویت این شورا درآمد و در مجمع آسیا و اقیانوسیه‌  مشغول به فعالیت شد. این شورا، در ابتدا با شمار محدودی از اعضا کار خود را آغازکرد. اما هم‌اکنون، ۹۰ کشور جهان را تحت پوشش دارد و دبیرخانه‌آن، در شهر آمستردام هلند قرار دارد.

۱۰ ژوئن ، ۲۰ خرداد ؛  روز جهانی صنایع دستی است. روزی متعلق به دنیای پر نقش و نگار دست بافته ها و ساخته هایی که با جلوه هایی عاشقانه خلق شده اند و ارزش آنها به حدی است که نمی توان قیمتی برای‌شان متصور شد.

می توان در ذره ذره آنها عشق خالقشان را لمس کرد و قصه دل خالقش را خواند. رنگ ها و نقش هایی که انگار لب به سخن می گشایند و داستانی شنیدنی را روایت می کنند.

باید گوش جان را تیز نمود و پای  تک تک داستان های آنها نشست.

به آثار و صنایعی که تمام مراحل ساخت آن توسط دستان خالقشان  و ابزارهای دستی انجام می‌شود و برگرفته از فرهنگ و هنر و بینش و ذوق مردم هر منطقه است، صنایع دستی می‌گویند.

در ساخت این صنایع از مواد اولیه بومی و محلی هر منطقه استفاده می‌شود و همه آن را کالایی برای معرفی ویژگی‌های منحصر به  قوم  و فرهنگ هر منطقه می‌دانند. مبادله این صنایع، موجب نوعی ارتباط فرهنگی میان جوامع گوناگون دیگر  می شود و روابط میان آنها را بهبود می‌بخشد.

اقوام و ملت ها در سراسر این کره خاکی توسط صنایع دستی هر قوم و ملت میتوانند مجالی برای بازدید و شناختن اقوام و ملت های دیگر بیابند.

هر روح و هر ذهن کنجکاو برای شناخت فرهنگ اقوام و ملت های دیگر موتور جست و جو گر ذهن خود را فعال می کند تا با دستیابی به آداب و رسوم و فرهنگ های دیگر ملت ها آن بخش فعال ذهن و روح خود را ارضا نماید.

اقوام مختلف ایرانی در گوشه و کنار این مرز پهناور ، با خلاقیت و ذوق هنری و ابتکار دستان شریف خود از دیرباز در تولید صنایع دستی شهره جهانیان بوده‌اند. تنوع و کیفیت محصولات تولید شده بسیاری از پژوهشگران بزرگ جهانی  را برآن داشته تا به بررسی و تحلیل صنایع دستی ایران بپردازند.

کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران، دسته بندی را بر اساس روش و تکنیک ساخت آثار در نظر گرفته اند که بر اساس آن ۳۷۰ رشته صنایع دستی ثبت شده به ۲۴ دسته تقسیم می‌شوند و عبارتند از: بافته های داری، دست‌بافی، بافتنی، روکاری، چاپ های سنتی، نمد مالی، سفال‌گری و سرامیک‌سازی، شیشه‌گری، تولید فراورده های پوست و چرم، ساخت محصولات فلزی وآلیاژ، قلم زنی، مشبک‌کاری، حکاکی روی فلزات و آلیاژها، سنگ‌تراشی، حکاکی روی سنگ و معرق سنگ، خراطی چوب، ریزه‌کاری و نازک‌کاری چوب، منبت‌کاری، کنده‌کاری و مشبک‌کاری چوب، حصیر بافی، خاتم سازی، معرق کاری، کاشی‌گری، ملیله‌کاری، میناکاری، ساخت اشیای مستظرفه و هنری، ساخت زیورآلات، ساخت سایر فرآورده های دستی.

تعداد شهر‌ها و روستا‌های جهانی صنایع‌دستی ایران  ۱۴ مورد است و کشورمان رتبه اول جهان را از این لحاظ دارد. این شهرها توسط شورای جهانی صنایع دستی انتخاب می‌شوند و تاکنون ۴۸ شهر و روستا در دنیا به ثبت جهانی رسیده‌اند.

شهرها و روستاهای جهانی شده ایران از نظر شورای مذکور عبارتند از:

شیراز؛شهر جهانی صنایع‌دستی

زنجان؛ شهر جهانی ملیله

ملایر؛ شهر جهانی مبلمان منبت

روستای قاسم آباد گیلان؛  روستای جهانی چادرشب‌بافی

تبریز؛شهر جهانی فرش

اصفهان؛ صنایع‌دستی خلاق

مشهد؛ شهر جهانی گوهرسنگ‌ها

لالجین همدان؛ شهر جهانی سفال

مریوان کردستان؛  شهر جهانی کلاش‌بافی (گیوه)

سیرجان کرمان؛ شهر جهانی گلیم شیریکی پیچ

آباده فارس؛ شهر جهانی منبت

میبد یزد؛ شهر جهانی زیلوبافی

روستا‌ی خراشاد خراسان جنوبی؛ روستای جهانی حوله‌بافی

روستای کلپورگان سیستان و بلوچستان؛ روستای جهانی سفالگری

متاسفانه در یادداشت فوق به مناسبت روز جهانی صنایع دستی نمیتوان تمام و کمال به این مبحث ارزشمند فرهنگ قومی و محلی پرداخت.بنده به عنوان نگارنده مختصری از مقاله پژوهشی خود را برای مخاطبین گرامی در این یادداشت گنجانده ام تا بتوان در اندک پاراگراف هایی در این یادداشت مطلب فوق را ذکر کنم‌‌.

در پایان به بخش بومی و قومی  گیلک خواهیم پرداخت.

استان شمالی گیلان به جهت همجواری با آب های نیلگون دریای کاسپین و دارا بودن جاذبه های طبیعی، تاریخی، فرهنگی، هنری و گردشگری فروانش همواره مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی بوده است. بدلیل آب و هوای مناسب و جاذبه های مختلفی که در این استان حاشیه دریای کاسپین موجود است در فصول مختلف سال با گردشگران متعددی روبه رو می شود. گرچه در دهه اخیر متاسفانه گردشگران تنها به عنوان گردشگر حضور نیافته اند و مصیبت هایی به محیط زیست و منابع طبیعی وارد نموده اند که هرکدام از این ها به صورت مفصل قابل بحث و تحلیل هست. اما استان مان گیلان جز استان های پر گردشگر کشور محسوب میشود‌.

صنایع دستی در گیلان به جهت پیشینه تاریخی از شمال تا جنوب استان ، و از  شرق به غرب آن  دارای تنوع صنایع دستی مختلف بومی و محلی است. یکی از شهر هایی که در استان گیلان دارای بیشترین صنایع دستی می باشد، آستانه ی اشرفیه نام دارد. این شهر مابین شهر رشت و لاهیجان رو به شرق گیلان  واقع شده است. قرار گیری در این مسیر منجر شده است تا گردشگران بسیاری در آن اقدام به خرید صنایع دستی نمایند.

سایر شهر های پر اهمیت در این خصوص می توان به ماسوله، رشت، لاهیجان، انزلی، املش و …. اشاره نمود. از عمده ترین صنایع دستی  استان می توان به حصیر بافی، رشته دوزی، بامبو بافی، لباس محلی، خراطی، چادر شب بافی، نازک کاری، چوب تراشی، منبت و معرق چوب، سفالگری، مروار بافی، کاشی معرق، چلنگری، مینای خانه بندی، گلیم بافی، جاجیم بافی، جوراب بافی، شال بافی، عروسک بافی، قلاب بافی و ….. اشاره نمود.

ما کجای جهان ایستاده ایم و جهان کجای ما!

اگر کمی به عقب برگردیم به اواخر دهه ۷۰ خورشیدی نگاهی بیندازیم در خانه هایمان برای صرف وعده های روزانه غذا حصیری میدیدیم که از آن به عنوان سفره وعده های غذایی استفاده می شد. اما در حال حاضر و عصر مجازی همان سفره های حصیری گیلان در قالب عکس های نوستالژی در فضاهای مجازی دیده می شوند که اغلب با جملات احساسی رویت و بازدید میخورند! اما هیچ‌گاه به جای حسرت های مجازی به دنبال استفاده مجدد از آن حصیرهای گیلانی نبوده ایم. اگر به صورت کلی به این موضوع حساب سرانگشتی کنیم ، ۸۰ درصد از مردم این منطقه برای از بین نرفتن این صنایع بومی و محلی تلاشی در خور آن نمی‌کنیم به غیر از افسوس خوردن از نوع  مجازی،  لایک و کامنت چیزی در باز زنده نگه داشتن آن انجام نمی دهیم.

اینگونه باز خوردها در مقابل این صنایع دستی دوست داشتنی و لطیف که هرکدام از روح و دستان خالق لطیفشان ساخته می شوند ، اثری منفی در پی دارد. با این بازخوردها و تعبیر ها در مقابل این صنایع دستی  عظیم محلی مان دیر یا زود شامل فروپاشی کامل این صنایع خواهیم شد ، گرچه تا به امروز بیش از نیمِ تمام این صنایع دستی و تزئینی  محلی کاربرد، تولید و چشم گیری خود را از دست داده است. این نابودی فرهنگی و هنری بومی با سرعت هرچه بیشتر در این عصر مبتذل مجازیِ نادرست پیش می رود و یارای مقاومت و ایستادگی در مقابل آن نیست.

آیا در باز آمدگان میلی برای استفسار این بساط خاموش گاه نیمه خاموش  در این جهان افسار گسیخته باقی می ماند؟

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

منبع : روزنامه صبح ایران ، معین 

انتشار در تاریخ بیست و یکم خرداد سال یکهزار و سیصد و نود و نه در روزنامه صبح ایران ، معین و پایگاه های خبری گیل خبر ، حرف تازه ، خزر آنلاین 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۲۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

موشِ دَوا برای مرغ سهراب (یادداشت طنز)

موشِ دَوا برای مرغ سهراب (یادداشت طنز) - حرف تازه

توی ده شَلَمرود سهراب تک و تنها بود!!!

سهراب  نگو، بلا بگو، تنبل تنبلا بگو، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه.

نه فلفلی، نه قلقلی، فقط یک مرغ زرد کاکلی، به جز مرغ زرد کاکلی هیچکس باهاش رفیق نبود.

تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.

باباش میگفت:سهراب میای بریم حموم؟ نه نمیام، نه نمیام.

سرتو میخوای اصلاح کنی؟ نه نمیخوام، نه نمیخوام.

سهراب با این اوضاع و احوال روزها و شبها با مرغ زرد کاکلی اش سپری میکرد. دنیا به کامش تلخ و زهر بود؛ در ده هیچ فردی او را در بَرِ خود نمیگرفت. تنها و تنها به زندگی در انزوای خود و با زخم های زیستن ادامه میداد. سهراب قصه ما به غیر از یک مرغ زرد کاکلی هیچکسی باهاش رفیق نبود.

از قضا در این زمانه که هوا نابس جوانمردانه «گرم» بود؛

یه روز گرم و شرجی دزدی اومد شلمرود

اون مرغ زرد کاکلی که یورتمه میرفت تو کوچه ها!

سهراب که یه روز  خیلی خسته بود، کنج اتاق نشسته بود.

یه دزد رند ناقلا، شیطون و بدجنس و بلا

اومد و یک کیسه آورد، کاکلی رو دزدید و برد!

تنگ غروب که سهراب، رفت به سراغ کاکلی

نه آب بود و نه دونه بود، نه کاکلی تو لونه بود.

به محض اینکه سهراب از این ماجرا خبردار میشود، همانطور با روی سیاه و ناخن دراز خواند:

یه مرغ نازی داشتم، خوب نِگَهِش نداشتم،

دزده اومد و بردِش ، رو پا نشست و بردش،

مرغ منو گرفتی ای کاش یه روز به چنگ من بیفتی!

داستان  مرغ سهراب برگرفته از چندین داستان متنوع قدیمی است که در ادامه به شرح کوتاهی از آن پرداخته میشود: سهراب، پسر رستم، بیانگر همان شخصیت معروف داستان های ابوالقاسم فردوسی است که در این داستان نویسنده برای اینکه به سهراب شاهنامه اشاره ی دور و خارج از معنی  داشته باشد، از این نام استفاده نموده است. اما داستان مرغ سهراب به همین جا ختم نمی شود!

در ادامه داستان:

از قضا در این زمانه که هوا نابس جوانمردانه «گرم» بود

یه روز گرم و شرجی دزدی اومد شلمرود، اون مرغ زرد کاکلی که یورتمه میرفت تو کوچه ها رو بُردش!

توی ده شلمرود، سهراب مرغش تک بود،

یه ده بود و یه سهراب، با روی سیاه و ناخن دراز و یه مرغ زرد کاکلیش.

سهراب پس از دزدیده شدن مرغ کاکلیش عازم شد در قصد پیدا کردن مرغ کاکلیش.

یک‌سره رفت ارومیه، تا ببینه کی به کیه.

این‌ورو دید اون‌ورو دید، اینجا و اونجا سر کشید،

نه مرغو دید، نه دزدو دید!

پس از ارومیه به تبریز و اردبیل رفت اما باز هم نه مرغو دید ، نه دزدو دید!

از اونجا رفت به آستارا ، شهر قشنگ باصفا

گوشه کنارا سر کشید، منطقه حیران گیلانو دید اما نه مرغو دید نه دزد و دید.

از آستارا  بی معطلی، یک‌سره رفت به انزلی

میون دریا کشتی بود، ماهی به این درشتی بود

تو کشتی‌ها سرک کشید، نه مرغو دید، نه دزدو دید.

از اونجا رفت به شهر رشت، اینورو گشت، اونورو گشت

تو شالیزارها سر کشید ، میون پارک ها چرخی زد ، پیاده راه رو سرکشید!

در ادامه:

سهراب پس از گذر از شهرهای مختلف این مرز و بوم در کلانشهر رشت  مرغو دید اما دزد رو ندید.

***

اظهار نظر اخیر و جنجالی محمد حسن علیپور در بین نطق هایش در جلسه شورای شهر رشت با این عنوان : «موش دارو پس از مرغ سهراب چرا؟»  که باعث حواشی های زیاد در سطح شهر و مابین شهروندان شده است شاید از این داستان نشات می گیرد.

که آن دزد رند و ناقلا، شیطون و بدجنس و بلا، با یک کیسه، مرغ کاکلی سهراب قصه را دزدیده بود و پس از گذر از شهرهای مختلف در رشت از بس که آن مرغ زرد کاکلی دزد رند و ناقلا را وازده آورده بود ، بدنبال داروی موش بود که مرغ زرد کاکلی را سر به نیست کند!

آن دزد رند و ناقلا ، شیطون و بدجنس و بلا در کلانشهر رشت به دنبال پیدا کردن داروی موش بود که سهراب مرغ زرد و کاکلی اش را در مجاورت بازار بزرگ رشت پیدا میکند. مرغو دید اما دزدو ندید!

این اظهار نظر محمد حسن علیپور در جلسه شورای شهر ربطی به آن مصرع شعر معروف ندارد که میگوید: نوش دارو پس از مرگ ‌سهراب!

بلکه احتمالا محمد حسن علیپور این عضو شورای شهر به این داستان قدیمی اشاراتی دارد تا بتواند به جا انداختن ذره ای از این داستان کم رمق با جایگاهی که در پارلمان شهری رشت دارد، گامی مثبت در توسعه همه گیری این داستان خاموش و دور مانده از ذهن و زبان مردم برداشته باشد.

محمد حسن علیپور عضو اصلی پنجمین دوره شورای شهر رشت با ۱۸ هزار و ۸۱۵ رای به عنوان کاندیدای راه یافته به پنجمین دوره انتخابات شوراها در رشت بعد از آقایان؛ احمد رمضانپور نرگسی، اسماعیل حاجی پور، امیر حسین علوی و فرهام زاهد به عنوان پنجمین کاندیدای راه یافته به پارلمان شهری رشت با رای باور نکردنی در بهار ۹۶ به عنوان عضو اصلی در شورای اسلامی شهر رشت برگزیده شد.

در مورد کارنامه این عضو شورای شهر تا به امروز اخبار متعددی نشر داده شده است و بر همه شهروندان فهیم رشت کارنامه پیشین کاری وی  تا قبل از ورود به پارلمان شهری آشکار است.

در بسیاری از خبرهای رسانه های محلی گیلان اگر جستجو نماییم در مورد فضائل، اظهارات و نطق های این عضو ساده شورای شهر رشت نظرات مثبت و منفی و انتقاد هایی نمایان می شود.

اغلب نطق های محمد حسن علیپور پنجمین عضو شورای شهر رشت که در کارنامه انتخاباتی خود با پیشی گرفتن از افراد متخصص و باتجربه شورایی  ادوار گذشته همچون رضا رسولی، حجت جذب، محمد حسن عاقل منش و فاطمه شیرزاد با رای ۱۸ هزار و ۸۱۵ نفری جز اعضای راه یافته ای بود ، که با تعجب همگانی شهروندان رشتی همراه بود.

اما این آخر ماجرا نبود، بلکه این عضو که در گذشته ای نه چندان دور به عنوان یک پاکبان به شغل شریف مشغول بود، همچون سر و صدای اولیه ای که پس از انتخابات شوراها در سال ۹۶ در شهر رشت به راه انداخت، آمده بود تا مابقی گرد و خاک هایش را در سطح کلانشهر رشت به راه بیندازد.

محمد حسن علیپور از بدو ورودش در پارلمان شهری رشت جز اعضایی خبرساز بود! که رسانه های محلی گیلان در همه جلسات رسمی شورا حواسشان را نسبت به نطق های پر رمز و راز وی جمع می کردند که علیپور به عنوان یک عضو شورا که در کارنامه کاری خود به شغل شریف پاکبانی مشغول بوده است، چطور میتواند از پس وظایف محوله خود در پارلمان شهری بر آید و به عنوان یک عضو شورا چه برنامه هایی در مدیریت شهری دارد؛ یا ندارد؟

شهروندان فهیم رشت در طول ادوار شوراهای شهر به این باور رسیده اند که پارلمان شهری رشت برای اعضا میدانی ست برای رسیدن به اهداف شخصی که در سر می پرورانند.

اغلب اعضای پارلمان در دوره های مختلف شوراها در رشت، پارلمان شهری را مکانی میدانستند و می دانند برای نشان دادن خود تا بتوانند در این دوره چهارساله برای مابقی تصمیمات شخصی و حزبی خود در آینده گامی برداشته باشند و شورا مرکزی شده برای هر موضوعی غیر از مدیریت شهری!!

نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار) 

انتشار در تاریخ بیست و نهم خرداد سال یکهزار و سیصد و نود و نه در پایگاه های خبری گیل خبر ، حرف تازه 

https://gilkhabar.ir/460531

  ۷۹۳۸۱ /https://harftaze.ir

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۱۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

نقدی بر اظهارات نماینده زنجان

برنج کاری در گیلان عامل بی آبی در زنجان است؟!

نماینده زنجان و طارم: برنج کاری در گیلان عامل بی آبی در زنجان است!

 

نماینده مردم زنجان و طارم در مجلس شورای اسلامی در تازه ترین اظهارات خود گفت: آب برنج کاری در گیلان را استان زنجان تامین می ‌کند. مصطفی طاهری با اشاره به اینکه استان‌ زنجان استان پرآبی است ولی آب آن برای خود زنجان مصرف نمی‌شود، گفت: چاه کشاورزی زنجانی بسته می‌شود تا برنج کار گیلانی بتواند آب سفیدرود را استفاده کند.

 

 

 

 

 

طاهری سیاستمدار اصولگرای ایرانی و عضو هیئت علمی گروه برق دانشگاه زنجان است. وی توانست در یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی با کسب ۵۹ هزار و ۶۰۳ رای، از حوزه انتخابیه زنجان و طارم از استان زنجان به عنوان نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی انتخاب گردد. 

 

مصطفی طاهری - بیوگرافی مصطفی طاهری | مشخصات

زنجان یا زنگان مرکز استان زنجان و شهرستان زنجان در شمال غربی ایران واقع شده است ، و براساس آمار منتشر شده دارای ۵۲۱٬۳۰۲ نفر جمعیت در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، بیستمین شهر کشور از لحاظ جمعیت محسوب می‌شود. این‌استان ۱۵۶ کیلومتر مربع وسعت دارد. زنجان از شمال به شهرستان طارم و خلخال و میانه و از مشرق به سلطانیه و طارم و از جنوب به خدابنده و ایجرود و از غرب به شهرستان ماه‌نشان محدود است و از سطح دریا ۱۶۶۳ متر ارتفاع دارد.

از جمله شرایطی که فلسفه وجودی شهر زنجان را در منطقه توجیه می‌نماید، وجود راه ارتباطی فلات مرکزی ایران به منطقه آذربایجان شرقی ، حاکم بودن شرایط مناسب اوضاع توپوگرافی، وجود اراضی مسطح با شیب ۲٪ در منطقه کوهستانی و بالاخره لزوم مرکز مبادلاتی تولیدات کشاورزی و ارائه خدمات متقابل به روستاهای حوزه نفوذ به ویژه ایالات پنجگانه مستقر در منطقه بوده‌است، این پدیده در شکل‌گیری شهر زنجان محله بندی آن عامل تعیین‌کننده ای می‌باشد.

 

مهم ترین منبع آب های سطحی در استان زنجان

مهم ترین منبع آب های سطحی در استان زنجان رودخانه های دایمی و فصلی هستند . رودخانه های قزل اوزن ، زنجان رود ، ابهررود و شاهرود را می توان مهم ترین رودهای دایمی این استان دانست. رودخانه قزل اوزن از کوه های چهل چشمه کردستان و همدان سرچشمه گرفته و در نزدیکی منجیل به شاهرود پیوسته و با نام سفید رود به دریای خزر می ریزد. زنجان رود نیز در حوزه آب ریز قزل اوزن قرار داشته و با جهتی جنوب خاوری، شمال غربی به رودخانه قزل اوزن می پیوندد. رودخانه قزل اوزن علاوه بر اهمیت اقتصادی بالایی که دارد به دلیل پرآبی، زیبایی و طولانی بودن مسیر خود یکی از مهم ترین روخانه های زنجان است که در زمینه جاذبه های گردشگری نیز اهمیت زیادی دارد. به برکت آب فراوان باغ های زیبا و سرسبز بسیاری در مسیر این رودخانه به وجود آمده که منظره بسیار زیبایی به حومه شهر زنجان داده است.

پس از اظهارات عجیب و جنجالی آقای مصطفی طاهری نماینده مردم زنجان و طارم در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بر آن شدم بنا به اخبار موجود و تاریخچه جغرافیای طبیعی ، وضعیت آب و هوا در این شهرستان به بررسی بپردازم تا بتوان در این یادداشت گریزی به چون و چرای اظهارات نماینده با روش تحقیقی بر آثار خبری مطبوعات مکتوب و مجازی ایران و استان زنجان به بررسی و جمع بندی محدودی برای مخاطبین گیلگ زبان که اظهارات جدید این نماینده برای مردم گیلان و بالخصوص کشاورزان این استان حاشیه دریای کاسپین به نحوی گران تمام شده ، و دور از ذهن و عجیب نمایان است.

نماینده ای از سایر بخش های ایران با نادیده گرفتن زحمات کشاورزان گیلانی با انواع و اقسام فشارهای معیشتی و اقتصادی برای تامین نیازهای کشاورزی کشور و استان سرسبز خود مدام در حال کوشش و تلاش است و با همه ی کم لطفی ها و بی مهری های در تدوین سیاست های دولت های مختلف یک ذره دست از تلاش برنداشته است و با اینکه صورت خود را با سیلی نگه می دارد ، اما بی وقفه در راستای وظایف خود در قبال بهره برداری صحیح از محصولات طبیعی و کشاورزی گام های محکم و موثری برای کشور بر میدارد. با همه ی این نادیده گرفتن ها و عدم تدوین سیاست های درست برای کشاورزی و کشاورزان ، گیلانیها سالیانه تامین بخش وسیعی از برنج مرغوب کشور را برعهده دارند.

هشدار وضعیت ترسناک بحران آب در کشور از سالها قبل

سال‌های متمادی است که هشدارهایی از سوی کارشناسان داخلی و خارجی مبنی بر بحرانی در ایران صادر شده که با وضعیت امروز و آمارهای ارائه شده است. که متاسفانه هیچ‌کدام از سوی متولیان امر در دولت های آقایان (محمود احمدی نژاد و حسن روحانی) جدی گرفته نشده است، انگار مسئولان آنقدر فوتبالی هستند که مایلند کار را به دقیقه نود و یا حتی به وقت اضافه بکشانند.

بر اساس مستندات راهبردهای بین‌المللی آینده، ایران از سال‌ها پیش در معرض بحران آب قرار داشته اما در سه دهه اخیر برای مقابله با این بحران گام موثری از سوی مسئولان برداشته نشده ‌است ، همانطور که گفته شد مسئولان و متولیان این حیطه کار را به دقیقه نود و وقت اضافه کشانده اند که تا به امروز هنوز به دقیقه ۹۰ و وقت اضافه نرسیده ایم.

وضعیت ترسناک بحران آب از سالها قبل در سراسر کشورمان توسط متخصصین امر هشدار داده شد ، این بحران در استان هایی بیشتر از حد پیش بینی ها بروز کرده است تا حدی که در چند سال اخیر شاهد مهاجرت بخش وسیعی از مردمان استان های درگیر بحران و کمبود آب به نقاط کمتر آسیب دیده از این حیث هستیم.

اما اظهارات جدید مصطفی طاهری در مورد اینکه خاطرنشان کرده است که برنجکاری در گیلان عامل بی آبی در زنجان است! وی همچنان گفت: استان زنجان استان پُر آبی است ولی آب آن برای خود زنجان استفاده نمی شود.

بحران آب در زنجان از اوایل دهه ۹۰ و قبل از آن

بنا به اخبار موجود در رسانه های کشوری و محلی از اوایل دهه ۹۰ با آغاز شدید بحران آب در کشور ، بحران آب نه تنها در شهرستان زنجان بلکه در سراسر استان زنجان ترسناک و غیر قابل کنترل دیده می شود.

طبق بررسی های صورت گرفته بر تاریخچه آبفای استان زنجان ، تاسیسات آبرسانی استان زنجان در سال ۵۹ به بهره‌برداری رسیده و در حال حاضر عمر این تاسیسات ۳۵ ساله بوده که نیاز به بهسازی و نوسازی دارند. چرا که با گذشت زمان و اتمام عمر مفید شبکه‌ها و خطوط انتقال، ۴۰ تا ۴۴ درصد از آب به هدر می‌رود که به نگهداری و در صورت لزوم به بهسازی و نوسازی نیاز مبرم دارند.

در آرشیو خبرگزاری تسنیم در روز ۲۳ شهریور سال ۱۳۹۴ نوشته شده است: وضعیت آب شرب استان زنجان به حدی رسیده که از ۵۵۶ روستای استان ۱۱۰ روستا در شرایط بحرانی به سر می‌برند که آبرسانی به شکل سیار یا بسته‌بندی به این مناطق انجام شده و پیش‌‌بینی می‌شود ۲۷۷ روستا نیز در تنش آبی قرار گیرد.

علل اصلی قرار گرفتن زنجان در لیست ۱۳ استان مواجه با تنش آبی

لیلا محمدی خبرنگار تسنیم در گزارشی مفصل در مورد علل بحران آب در استان زنجان به سال ۹۴ نوشته است : کارشناسان کاهش نزولات جوی و تغییر ماهیت بارش‌ها از برف به باران، عدم رعایت الگوی کشت جامع در بخش کشاورزی، حفر چاه‌های غیرمجاز، عدم رعایت الگوی مصرف آب توسط مردم، استفاده از آب شرب در کشاورزی علت های ایجاد بحران آب را در استان زنجان دانسته‌اند. اما برخی دیگر از کارشناسان و صاحب نظران عدم برنامه‌ریزی صحیح مسئولان و مدیران این حوزه را عامل اصلی قرار گرفتن زنجان در لیست ۱۳ استان مواجه با تنش آبی شدید وزارت نیرو قلمداد می‌کنند.

در گزارش های سرکار خانم لیلا محمدی خبرنگار محترم خبرگزاری تسنیم در سال ۹۳ و ۹۴ به موضوعی اشاره دارد که درست در نقطه مقابل اظهارات عجیب نماینده دوره یازدهم مجلس از حوزه انتخاباتی (زنجان و طارم) در تیر ماه سال ۹۹ قرار میگیرد. این مطلب که در گزارش ذکر شده است ، تمام و کمال اظهار نظر آقای مصطفی طاهری و ربط دادن موضوع بحران آب در زنجان را توسط برنجکاری در استان گیلان رد می کند!

 

بحث فراوانی آب در زنجان توهمی بیش نیست. 

لیلا محمدی طی گزارش های جامع و کاربردی در سال ۹۴ می نویسد: این روزها خبرهایی از آغاز جیره‌بندی آب در مناطق مختلف استان زنجان به گوش می‌رسد و این حقیقت تلخ را یادآور می‌شود که بحث فراوانی آب توهمی بیش نیست و مردم باید با رعایت الگوی مصرف آب و مسئولان با تدوین برنامه‌های حساب شده و تسریع در اجرای این برنامه‌ها در مقابله با بحران کم آبی بیش از پیش ایفای نقش کنند.

از آغاز دهه ۹۰ خورشیدی در ایران طبق گزارش های سازمان ملل زمینه بحران آب را پیش بینی کرده بود، اما متاسفانه مدیران کشوری و منطقه ای با توجه به هشدارهای سازمان های بین المللی این موضوع را جدی نگرفته و برنامه ریزی دقیقی بر روی آن انجام ندادند.

به طور مثال در دهه ۸۰ خورشیدی دریاچه ارومیه را در نظر بگیریم که در همان دوران با بی برنامگی مسئولین وقت به آن روز اسفناک افتاد که در نهایت در نظر داشتند برای جبران آب دریاچه ارومیه از انتقال آب های دریای وان ترکیه با اعتبار مالی زیادی متقابلا دریاچه ارومیه را به حالت اولیه اش برگردانند. یا بعد از آن دوره به قسمتهایی از زاینده رود تا اکنون که استان اصفهان با بحران آبی شدید دست و پنجه نرم میکند که همین بحران مسبب مهاجرت مردم اصفهان به نقاط مختلف شمال کشور (حوزه دریای کاسپین) شده است ، و در خلل این مهاجرت های پی در پی در بخش های شمالی علل خصوص گیلان با مشکلات فرهنگی ، اجتماعی روبه رو است.

خشک شدن ۲۰ درصد چشمه‌ های ایجرود

در اخبار موجود رسانه های محلی استان زنجان از زبان محمدباقر اکبرپور فرماندار سابق ایجرود از استان زنجان آمده است : مسئله کم آبی فعلی ایجرود تنها متاثر از کاهش بارندگی نبوده و مشکل فرسودگی در تجهیزات و شبکه‌های نگهداری آب و سوء مدیریت عامل مهم بروز این مشکل در برخی از روستاهای این شهرستان بوده به طوری که در حال حاضر ۲۰ درصد چشمه‌ های ایجرود خشک شده است.

با بررسی گفته ها و شنیده هایی که از سالها پیش از استان زنجان توسط نگارنده صورت گرفته است: ۲۰ درصد چشمه های طبیعی شهرستان ایجرود از استان زنجان کاملا خشک شده است ، با در نظر گرفتن این موضوع مهم چگونه برای استقرار مجتمع فولاد در این استان ترتیباتی حاصل شده بود؟

از ابتدای دهه نود از سالهای ۹۱ به پیش تر جیره بندی ۹۳ درصدی از روستاهای شهرستان طارم تحت پوشش آبفار صورت گرفته است. در صورتی که بر همگان مبراست که شهرستان طارم به دلیل همجواری با استان گیلان و مشابهت هایی در زمینه جغرافیایی طبیعی نسبت به سایر شهرستان ها ، بخش ها و روستاهای استان زنجان دارای آب و هوای مطلوب تری است که وجود و عبور رودخانه قزل اوزن در طارم باعث سرسبزی این شهرستان شده است.

ظهور انشعابات غیرمجاز عامل جیره بندی آب طارم

اما ظهور انشعابات غیرمجاز سبب شده تا آب شرب ۶۲ روستای تحت پوشش شبکه آب و فاضلاب روستایی این شهرستان یعنی بیش از ۹۳ درصد جیره‌بندی شود. نحوه جیره‌بندی آب در شهرستان طارم به گونه‌ای است که در ۲۴ ساعت، ۲ تا ۳ بار آب قطع میشود و دوباره به شبکه آبرسانی بازمی‌گردد.

در سال ۹۴ فرماندار وقت طارم در مورد بحران شدید آب به اهالی منطقه هشدار داده که اگر مصرف صحیح آب مورد توجه قرار نگیرد به احتمال بسیار زیاد حدود ۳ روستا در آینده‌ای نزدیک شاهد آبرسانی توسط تانکر می‌شوند.

آبرسانی به ۸۲ روستای زنجان با تانکر در سال های ۹۲ و ۹۳

در سال ۹۲ و ۹۳ عملیات آبرسانی به شکل سیار و تانکر به ۸۲ روستای استان زنجان اجرایی شد که به دلیل کاهش بارندگی و همین طور کاهش منابع آب زیرزمینی این میزان در سال ۹۴ به ۱۱۰ روستا افزایش یافته است.

در همان سال با بررسی نگارنده در رسانه های استان زنجان در مصاحبه های مختلفی که از مسئولین ذی ربط این استان در رسانه های مختلف نشر داده شده است ، مردم استان را در قبال بحران آب و خشکسالی مسئول دانسته اند و مقابله با بحران آب را نوسازی و بهسازی تاسیسات آبرسانی عنوان کرده اند.

مسئولین استان خاطر نشان کرده بودند که تنها راه فرار از این بحران با برنامه های کوتاه و میان مدت ۵ ساله امکان پذیر هست. میزان اعتبارات لازم در سال ۹۴ در استان برای برنامه‌های کوتاه مدت یکساله، میان مدت و بلند مدت، به ترتیب ۴۶۰ میلیارد ریال، بیش از ۷۰۰ میلیارد ریال و ۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد ریال گزارش شده بود‌.

به طور مثال با استناد بر گزارش های موجود در رسانه ها بحران آب در استان زنجان از قبل دهه ۹۰ آغاز گردیده بود که در بخش های مختلف این استان به صورت پراکنده این بحران متغیر بوده است.

۱۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز

طبق نظر متخصصان و کارشناسان این حوزه در دشت های ابهر و زنجان سالانه ۸۰ سانتی متر تا ۲ونیم متر افت سطح آب های زیرزمینی اتفاق می افتد که این حاصل وجود ۱۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز و ۶ الی ۷ هزار چاه مجاز در استان زنجان است.

مصرف آب شرب برای کشاورزی و آبیاری

محمد حسین مهانفر در سال ۹۴ مدیرعامل وقت شرکت آب و فاضلاب روستایی استان زنجان در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس با بیان اینکه در بیشتر روستاهای استان و به طور مثال شهرستان طارم از آب شرب به منظور مصارف کشاورزی و آبیاری درختان استفاده می‌شود، مردم را عامل اصلی تشدید بحران آب دانسته و گفته که انشعاب غیرمجاز نیز در جای جای استان و از جمله طارم نمود بیش تری یافته است.

وی در همان مصاحبه ذکر نمود : انشعابات غیر مجاز سبب اخلال در امر خدمات رسانی منظم و تضییع حقوق مشترکان، احتمال آلودگی در شبکه توزیع آب، کاهش عمر مفید شبکه توزیع آبرسانی می‌شود از مردم خواسته تا از استفاده از انشعابات غیرمجاز که به لحاظ شرعی و قانونی جایز نیست خودداری کنند.

در سالهای ۹۲ ، ۹۳ و ۹۴ توسط شرکت آبفای استان زنجان گروه هایی از تکنسین، متخصصین و کارشناسان شروع به بازدید نمودند که توسط این اکیپ ویژه شناسایی و جمع آوری انشعابات غیر مجاز صورت گرفت ، تا آب شرب مناسب در سراسر استان توزیع گردد.

مجموع ۱۸۲۸۴ کیلومتر مربع از کل مساحت استان زنجان را که حدود ۲۲۱۶۴ کیلومتر مربع برآورد شده است حوزه آبخیز قزل اوزن یا سفید رود که خود وسعتی در حدود ۶/۵ میلیون هکتار دارد، در بر می گیرد. به طور کلی در سطح استان زنجان دو آبخیز اصلی که از آبخیزهای فرعی متعدد تشکیل شده اند وجود دارد .

حوزه اول که حوزه آبخیز قزل اوزن یا سفید رود است، با وسعتی معادل ۵۶۲۰۰ کیلومتر بخش های مرکزی، جنوب باختری، باختر و شمال استان زنجان را در بر گرفته است. رودخانه های اصلی به نام های قزل اوزن و شاهرود که پس از به هم پیوستن در منطقه منجیل (محل سد سفید رود) رودخانه سفید رود را به وجود می آورند، درحوزه آبخیز سفید رود جاری هستند.با همه ی این اوصاف به طور تقریبی از آغاز دهه ۹۰ خورشیدی استان زنجان با این حجم از وسعت آبی با بحران آب و کمبود آب مواجه است.

مهم ترین علل بحران آب در استان هایی مثل زنجان

دلایل مهمی که میتوان در اینجا به صورت اجمالی نام‌ برد که همه ی این موارد بر اساس استناد بر منابع موجود از وضعیت اطلاعات منابع آبی استان زنجان و رسانه های مکتوب و مجازی و دقت بر گزارش ها و مصاحبه های رسانه ها با مسئولین ذی ربط در این استان میتوان جمع بندی کرد: قدیمی بودن تاسیسات آبرسانی استان زنجان که نیاز به نوسازی دارد ، کمبود میزان آب شرب مصرفی در روستاهای حاشیه ی شهرستان زنجان و سایر شهرستانها (این عامل باعث شده تا به صورت تانکر و سیار به روستاها آب شرب برسانند) ، کاهش نزولات جوی ، تغییر ماهیت بارش (برف به باران) ، حفر چاه های غیر مجاز ، استفاده از آب شرب در کشاورزی و آبیاری درختان ، عدم رعایت الگوی درست مصرف آب توسط مردم ، عدم رعایت الگوی کشت جامع در کشاورزی، فرسودگی در تجهیزات و شبکه های نگهداری آب ، خشک شدن چشمه ها و رودها ، انشعابات غیرمجاز ، کاهش های چشمگیر منابع آب زیر زمینی ، بی برنامگی مدیران ذی ربط، افت سطح آبهای زیر زمینی و … علت های بحران آب در استان زنجان همانند استان های آذربایجان غربی ، اصفهان ، سمنان ، فلات مرکزی و خراسان اشاره کرد.

مزایا و جایگاه ویژه کشاورزی گیلان

استان گیلان یکی از استان‌های شمالی ایران و حوزه دریای کاسپین است. این استان با مساحتی بالغ بر ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و  جمعیت ۲٬۵۳۰٬۶۹۶ دارای ۱۶ شهرستان  می باشد. گیلان دهمین استان پرجمعیت کشور و دومین استان پرجمعیت شمال ایران پس از استان مازندران است.بیش از ۴۰ رودخانه در گیلان جریان دارند که مهم‌ترین آن‌ها سفیدرود است. دیگر رودهای مهم گیلان آستاراچای، کرگان‌رود، اسالم، دیناچال، شیوه‌رود، عمل‌کنده، وزیرکنده، حسن‌کیاده، دهکا، رودچمخاله، خالکایی، کیان‌رود،خشکبیجاری و پیله‌رود هستند.

علی درجانی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در خرداد امسال طی گفتگویی اعلام نمود : بخش کشاورزی در استان گیلان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بیش از ۲۸ درصد اشتغال استان گیلان در بخش کشاورزی بوده و این در حالی است که متوسط اشتغال این بخش در کشور ۱۸ درصد برآورد شده است.

گیلان کمتر از ۹ دهم درصد وسعت کشور را به خود اختصاص داده و بیش از ۳.۵ درصد تولیدات بخش کشاورزی در این استان انجام می شود. استان گیلان مزیت تولید ۷۰ نوع محصول در اقلیم های مختلف را دارد، وی تصریح کرد: بیش از ۹۰ درصد چای تولیدی کشور، در حدود ۳۵ درصد فعالیت نوغانداری و بالاترین سطح زیر کشت برنج، در گیلان انجام می شود، همچنین در بیش از ۲۰ محصول کشور حائز رتبه اول تا پنجم تولید در کشور هستیم.

رئیس سازمان جهاد کشاورزی گیلان با اشاره به تولید ۴۰ درصدی برنج کشور در این استان شمالی، یادآور شد. از این مقدار ۶۰ درصد دیگر توسط استان های دیگر تامین‌میشود.

امسال کاشت این محصول در بیش از ۲۳۸ هزار هکتار شالیزار به اتمام رسیده است.بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن شلتوک و بیش از ۷۶۰ هزار تن برنج سفید با کیفیت عالی تولید شود که نسبت به سال گذشته به دلیل وضعیت آب و هوایی و زمان کاشت افزایش یابد.

ضرورت توجه به تفاوت های دو استان گیلان و زنجان

در پایان با تحقیقات حاصل شده به تفاوت هایی در دو استان گیلان و زنجان با خواندن متن فوق میرسیم. نسبت به مشکلات و بحران آب در کشور که از سالها پیش توسط کارشناسان بین المللی در سراسر جهان هشدار داده شده است و در بخش هایی از ایران به مدت چندین دهه این بحران آغاز گردیده و از اوایل دهه ۹۰ در بعضی از استان های ذکر شده در متن با بحران جدی در کشور روبه رو هستیم و پیامدهای منفی برای دیگر استان ها در پی دارد به غیر از خود استان های در حال بحران. از جمله مهاجرت های پی در پی به استان هایی که هنوز مشکل جدی از این بحران آب آنها را تهدید نمی کند.

ضرورت مدیریت مصرف آب کشاورزی و جلوگیری از جیره بندی آب مصرفی مردم

مردم فقط ۷ درصد آب کشور را مصرف می‌کنند و اگر ۲۰ درصد در مصرف آب که مردم مصرف می‌کنند، صرفه جویی کنیم، فقط برابر ۱.۵ درصد آب کشور است ولی کشاورزی ۹۰ درصد آب کشور را مصرف می‌کند که اگر این میزان به ۷۰ درصد کاهش یابد به اندازه همه آب مصرفی مردم صرفه جویی می‌شود که مدیریت توزیع معنا پیدا می‌کند نه اینکه در شرایط کنونی آب مصرفی مردم را جیره‌بندی کنیم. همانطور که ملاحظه نمودید طبق نظریه کارشناسان حوزه تخصصی منابع آبی ، صرفه جویی و فرار از بحران کشاورزی حدود ۹۰ درصد از آب کشور را مصرف می کند ، به این صورت اگر در نظر بگیریم دولت ها موظف هستند با تدوین سیاست مناسبی در مورد مصرف آب در استان های مختلف راه کاری مناسب پیش گیرند.

با این که استان گیلان از استان های کشاورزی خیزی محسوب می شود ، این استان نیز چندین دهه در فصول کشاورزی با مشکل کمبود آب مواجه است. در پایان در راستای اظهار نظر عجیب نماینده زنجان و طارم نمایندگان مردم اقصی نقاط گیلان موظف هستند تا در مقابل این گونه اظهارنظرات مختلف نمایندگان سایر شهرهای کشور دفاعی در خور استان مظلوم گیلان و مردمان زحمت کش این دیار انجام بدهند.

نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار ) 

انتشار در تاریخ سوم مرداد سال یکهزار و سیصد و نود و نه 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی گیل خبر ، حرف تازه 

 ۱۳۹۹/۰۵/۰۳

https://gilkhabar.ir/461625

https://harftaze.ir/

کد خبر : ۸۱۳۸۸

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۱ ، ۰۲:۱۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد


سال یکهزار و چهارصد و یک 

سلام و عرض ادب 

به رسم ادب و احترام خدمت مخاطبین محترم

آمدن فصل بهار بی شک و تردید دگردیسی طبیعت است که جز موهبت های الهی ست که خداوند بر انسان نهاده است. این گذار از زمستان به بهار که مقارن شده با نوروز و سال نو را به فال نیک گرفته و گذر فصل سرما به بهار را در خود نیز انتقال داده و از آن بهره گیریم. 

به رسم ادب و احترام آمدن سال نو ، بهار و نوروز را تبریک عرض می نمایم. با آرزوی بهترین ها . 

 

همانطور که در این صفحه مشخص است روزهای پایانی سال این وبلاگ را راه اندازی کرده ام تا بتوانم برخی از کارهایم را در اینجا به اشتراک بگذارم. 

وبلاگی ست به این بهانه، که بتوانم ؛ یادداشت ها ، مقالات ، گزارش ها ، تحلیل های مطبوعاتی ام و همچنین خرد نوشته هایم را با شما عزیزان به اشتراک گذاشته و در این فضا نیز به ثبت برسانم. و علاوه بر آن بتوانم در این فضا بخشی از نوشتار ، تحقیق و پژوهش های تخصصی ام در زمینه برنامه ریزی منطقه ای و شهری ، مدیریت شهری و ... را به عنوان آرشیو ثبت نمایم تا علاقه مندان و دانشجویان بتوانند استفاده نمایند. تا بتوانیم باهم در زمینه شهرسازی و شهرهایمان مبادله ی محتوایی داشته باشیم و همچنین گام موثر و مثبتی برداریم. 

 

با آرزوی موفقیت برای تمامی عزیزان و مخاطبین گرامی 

و موفقیت دانشجویان و علاقه مندان شهرسازی و گرایش های مختلف این رشته 

 

محمد صالح زاده رشتی نژاد (دانشجوی مقطع ارشد برنامه ریزی منطقه ای دانشگاه گیلان) 

رشت - فروردین 1401 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۱ ، ۰۳:۲۲
محمد صالح زاده رشتی نژاد