شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۷ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۲ ثبت شده است

 

 

 

آقای شهردار
کشور ژاپن در سال ۱۸۰۰م، آغاز رشد سریع اقتصادی و اجتماعی خود را تجربه کرده که تمرکز کشور بر پایه مدرنیزاسیون و صنعتی سازی بوده است. سفر حضرتعالی زمانی اتفاق افتاد که این کشور در حال حاضر جز سه غول بزرگ جهان است. در توسعه فرایند شهرنشینی اگر برنامه ریزی شهری و منطقه ای به طور فعال در تمامی ابعاد اتخاذ شود، میتواند دنباله روی گذشته ای باشد که به مسیر رشد و توسعه منتهی شود. مسیری که ژاپن با اقتصاد آسیایی و گذشته ای فئودالی داشته و طی کرده است. ژاپنی که شما و ما تماشا می‌کنیم؛ با سرمایه گذاری در ساخت و ساز زیر ساختهای صنعتی مسیر توسعه را آغاز نمود. پروژه‌های زیرساختی از قرن نوزدهم آغاز گردید؛ شبکه راه آهن ملی، صنایع سنگین از جمله معدن، آهن و فولاد، کشتی سازی و ابزار آلات ماشینی که با هدف حمایت و پشتیبانی از رشد اقتصادی صنعت در آینده پیش رو بود. تمامی این صنایع و موقعیت مکانی آنها، به فرایند شهرسازی، رشد و توسعه شهرها کمک بسیاری نمود. کلانشهرهای توکیو، اوزاکا، کیوتو، ناگویا، یوکوهاما و کوبه با رشد صنایع در آنها و مهاجرت روستاییان به این شهرها؛ نمونه‌های خوبی از شهرهای بزرگ در شرق آسیا که در رشد صنعتی ژاپن نقش مهمی ایفا کرده‌اند.
تخصصی سازی شهرهای جدید؛ ساخت شهرهای جدید دانشگاهی، شهرهای صنعتی و تکنوپلیس‌ها مفاهیم جدیدی بودند که با مدیریت در برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ژاپن پایه توسعه کنونی این کشور را فراهم آوردند. مفهوم تکنوپلیس با سه عنصر آکادمیک، صنعت و اسکان مطرح شد. شهر تسوکوبا در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی توکیو، مثال خوبی از شهرهایی است که به عنوان شهر دانشگاهی و پژوهشی توسعه یافت تا به منظور ایجاد نیروی متخصص در بخش‌هایی که با تکنولوژی پیشرفته است، تا از این طریق بتواند نیازهای بخش صنعت را تسهیل نماید. با همه این موارد که بخش کوچکی از یک برنامه ریزی بر مدار توسعه است، نظریه حفاظت و توسعه هر شهر با عملکردهای مخصوص به خود همواره پابرجا بوده است. با وجود این برنامه‌ریزی بود که اکنون ژاپن جز غول‌های دنیا به‌حساب می‌آید و همچنین رشد و توسعه شهرنشینی و مشکل همیشگی شهرهای توسعه یافته که زباله است را توانسته در یک بازه زمانی کوتاه مدت و یا میان مدت با برنامه‌ریزی به نحوی حل نمایند.

آقای شهردار
در حال حاضر موضوع زباله در کلانشهر شمالی کشور که به تازگی شما مدیریت بدنه اجرایی آن را برعهده دارید؛ جز معضلاتی است که نه تنها بر بهداشت و سلامتی شهروندان این شهر و اطراف آن و به خصوص مردم منطقه سراوان صدمه می‌رساند، بلکه در طی دهه‌ها با سوء مدیریت، انباشت و انباشت؛ این معضل همچون کوهی از زباله در سراوان به‌جا مانده که مساحت آن به اندازه ۲۰ زمین فوتبال و دارای حجم هزار تنی است. آب‌های زیرزمینی را آلوده و توسط مسیر ورودی رودخانه به شهر این معضل تا مرداب و دریا نیز رسیده است. وعده‌ها و راهکارهایی داده شد اما هم اکنون و همچنان این مشکل پابرجاست و مشخص هم نخواهد بود که سرنوشت این کوه از زباله و دیگر زباله‌های تولیدی این شهر روزانه چه خواهد شد؟ در این میان؛ طی یک‌سال گذشته پیشرفت فیزیکی لندفیل سراوان چیزی حدود ۳۵ درصد بوده است. از ۲۱ هکتار مساحت آن، حدود ۶ هکتارکاملا پوشش داده شده تا از نفوذ شیرابه به آب‌های زیرزمینی جلوگیری شود. اما همچنان موضوع اعتبارات مالی نیروگاه زباله‌سوز و سایر الحاقات مربوط به تعیین و تکلیف سراوان با وضعیت اقتصادی و نوسانات در ابهام قرار دارد. 

 

نویسنده : محمد صالح زاده رشتی نژاد (روزنامه نگار - دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی گرایش برنامه ریزی منطقه ای دانشگاه گیلان) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۴:۳۰
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

گزارش؛ زایشی نو در معماری سنتی گیلان

نگاهی به طراحی نمای جدیدی در رشت با الگوی معماری سنتی

معماری در هر منطقه جغرافیایی ریشه خود را از اقلیم همان منطقه می گیرد و ارتباط تنگانگی با عوامل اقلیمی، محیطی، اجتماعی، هویتی، انسانی و طبیعت خود دارد. معماری سنتی و غنی گیلان زایشِ عمل و عکس العمل متقابل میان انسان و طبیعت اقلیم خاص این منطقه است. هرچقدر که به عمر سال ها افزوده شد و دهه‌ها یکی پشت دیگری طی شدند و با شرایط‌های مختلف هر عصر تغییراتی در اشکال مختلف و سبک زیست انسان‌ها بوجود آمد. ناگزیر معماری نیز همچون سایر ادوات با تغییرات گسترده‌ای همراه شد.

تداول سبک‌های جدید؛ ساخت و ساز‌های بی هویت فعلی در تمامی نقاط از شهرها تا روستاها یکسان سازی شده و اغلب نمای بناهای ساخته شده در شهر و روستاها آنقدر مشابه‌اند، تا حدی که دیگر در شرایط فعلی تشخیص بناهای مسکونی در شهر و روستاها بسیار دشوار است. در عصر کنونی همراه با ناآگاهی از میراث گذشته و بالطبع بیزاری از آن در بطن زیست انسان شبه مدرن رخنه کرده و از مسایل اجتماعی تا فرهنگی و سیاسی آن را با دگرگونی‌هایی دچار کرده است.

آنقدر وقت گیر و دور از دیدگان نخواهد بود. کافیست نصف روز در شهر رشت قدم بزنیم. حین قدم زدن در بافت‌های این شهر با تضادهایی روبرو خواهیم شد. اگر بخت و اقبال یاری دهد و تخریب مدرنِ عصر کنونی بر پیکره بی جان بافت قدیم این شهر کمی آهسته‌تر رخ دهد، شاید بتوان گفت: تا پایان دهه پیشرو بخش پایانیِ بناهای شهری که به نوعی آمیخته با معماری سنتی گیلان است را با اثرات لاینفک مدرن عصر کنونی از دست خواهیم داد. نحوه سوداگرانه ساخت و ساز عملا در خلق ایده هنرمندانه، طرحی فرهنگی، هویتی و اجرای قاعده مند و اصولی از معماری بناهای رشت را نشانه گرفته است و جز زُمختی، بی هویتی برای معماری مدرن گیلان چیزی در پی ندارد.

چنین انتظاری نشدنی بود! شاید این خاصیت فصل بهار باشد که با حضورش غبارها را برون میزند و همچون زایش بی همتا در طبیعت جامه‌ای نو را بر تن می‌آورد. در یکی از روزهای بهار چشم مان به زایشی نو در معماری غنی و سنتی گیلان روشن شد. طی این سالها به جرات می توان گفت: آثار معماری در رشت تحت شعاع آن حجم وسیع ساخت و ساز سوداگرانه قرار گرفته که به لطف اراضی نسقِ دور تا دور شهر با خلاف سازی روبرو بوده است.

مجتبی غلامعلی زاده (آرشیتکت) متولد ۱۳۶۱ در لاهیجان است. وی به تازگی طراحی نمای یک آپارتمان مسکونی در رشت را انجام داده که این طرح بسیار موفق حاضر شده از آن جهت که سالهای مدیدی بود که چنین ایده، طرح و فرمی از تلفیق دو سبک معماری ندیده بودیم. می‌توان گفت: با این تلفیق به نوعی زایشی نو در معماری سنتی گیلان میسر گشته است. این آرشیتکت گیلانی در طراحی نمای این آپارتمان چند طبقه مسکونی واقع در خیابان حافظ؛ با رویکردی زمینه گرا با الهام از عناصر معماری قدیمی گیلان، ترکیب قابل توجهی را خلق کرده است. حضور فضاهای معماری قدیمی گیلان در اکثر آثار نقاشی این آرشیتکت گیلانی نشان از رابطه ذهنی قوی او با زمینه اثری است که معماری در آن خلق می‌شود.

با توجه به استقبال گسترده از معماری این بنا با الگوی معماری سنتی و ترکیب آن با معماری مدرن، گفتگویی با این معمار گیلانی ترتیب داده ایم که حاوی نکات مهم و ارزشمندی است که در ادامه می‌آید: خاطرات دوران کودکی در شهر لاهیجان یکی از قدیمی‌ترین پیوندهای عاطفی من با فضای معماری را شکل داده است. زندگی در میان کوچه‌هایی با تناسبات انسانی، میان رج و آجرهای قرمز که بر روی دیوارهایش زنبق‌هایی زرد رشد می‌کرد. و از پشت دیوارهایش عطر یاس و بهارنارنج می‌آمد. موزاییک کف کوچه‌ها که کیفیت صمیمی را در فضا خلق می‌کرد و امنیت خاطری که هنوز با حضور زیاد ماشین‌ها گسیخته نشده بود.

 من مدتهاست فضای مدرن را (در بهترین حالت ممکن آن) با فضاهای معماری سنتی یا کلاسیک مقایسه می‌کنم. اگرچه بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب اما اگر ارزیابی صادقانه‌ای داشته باشیم. وقار و زیباشناسی معماری‌های گذشته با توجه به محدودیت‌های آن زمان بسیار قابل توجه است و شاید بتوان به جرات گفت: از کیفیت حال معماری شهرهای ما بسیار سنجیده‌تر و انسانی‌تر بوده است. متأسفانه بدون آنکه متوجه شویم خیلی راحت این میراث گرانبها را از دست دادیم.

ما در گیلان الگوهای با کیفیتی داشتیم که مختص هیچ جا نبود. از فلات مرکزی یکسری کیفیت‌های هندسی آمد، اما ترکیب آن الگوهای هندسی؛ با سفال، آجر و فضای سبز یک ترکیب برون گرای معماری در گیلان پدید آورد. گونه شناسی خانه ها، تیپ‌ها و الگوهای هوشمندانه بناها که با تکرار معنا دار، فضای شهری را در بسیاری از شهرهای استان شکل دادند. لنگرود، لاهیجان، رشت و انزلی میراث گرانبهایی از معماری گذشته است.

عدم ضوابط کیفی و کمی در نظارت و اجرای بناها

شهرهای ما به شدت نیاز به بازنگری و ترسیم چشم‌انداز‌های مشخص در قالب طرح‌های تفصیلی در حوزه شهرسازی و معماری دارند. در خیلی از کشورهای پیشرفته همچون فرانسه، ایتالیا؛ یک چشم‌انداز و پرسپکتیو از بافت سنتی و تاریخی با ترکیب معماری مدرن خیلی ساده و صریح در نماها مشاهده می کنیم. کمیته‌های زیباسازی نما در کشورهای پیشرفته اروپا با دقت و ظرافتی برای حفظ الگوهای معماری سنتی در بافتهای تاریخی؛ ضوابط و قوانین سرسختانه‌ای اعمال می‌نمایند. و با پیگیری؛ سازندگان را مجاب به اجرای آن ضوابط کیفی و بصری در بافت های تاریخی می‌کنند. تا هم نیازهای روز حفظ شود و هم بافت جلوه بهتری داشته باشد.

ساز و کار فراگیر تولید و مصرف

ساز و کار پیچیده‌ی تولید مبتنی بر مصرف گرایی صِرف؛ نه تنها کشور ما بلکه کل دنیا را فرا گرفته است. چرخه اقتصادی تولید انبوه مصالح ساختمانی در قالب صنعتی و در حمایت از الگوهای مشخص ساخت که در جهت مصرف چنین مصالحی است. فرهنگ و زیبایی شناسی خودش را به جامعه تحمیل میکند. ایستادگی در برابر این چرخه پر قدرت نیازمند آموزش، فرهنگ سازی و حمایت‌های مالی و معنوی در این حوزه است.

آموزش در معماری

اینکه من صرفا یک معمار یا آرشیتکت هستم. در محدوده مشخص از روابط اداری فعالیت می‌کنم. کیفیت قابل قبولی از توانایی‌های یک معمار را بروز نمی‌دهد. در دنیای امروز؛ معماری از سازه جدا و از هنر دور شده است. نرم افزارها و دنیای جست و جو در گوگل کارها را به سوی ابتذالی تکرار گونه هدایت کرده‌اند. معماری قدیم بصورت کامل از کارکرد سازه‌ای بنا، کیفیت مصالح و روند ساخت و چگونگی روابط اجتماعی و مباحث زیبایی شناسی آشنایی داشت و هندسه و ریاضیات را بخوبی درک می‌کردند. باید بتوانیم در سطوح آموزشی، دانشگاه ها؛ طراحان و معماران با فکری پرورش دهیم. تا بجای کپی کاری و کلیشه سازی به فکر طرح‌ها و فرم‌هایی نو از الگوی معماری سنتی باشیم.

مسایل مالی در معماری

تصور غلطی در ذهن برخی از کارفرمایان و خریداران فضاهای معماری وجود دارد. که هرچه هزینه بیشتری بر روی بنا انجام شود. قطعا محصول معماری بهتری خواهد بود. در انطباق و ارتباط با معماری سنتی میتوانیم کارهایی از این دست انجام دهیم؛ با هزینه کمتر، استقبال و کیفیت بهتر و همچنین دوام بسیار بالا که در عین حال ارتباط فرهنگی و تاریخی بنا با زمینه اثر حفظ شده است. اینگونه طراحی نماها مشتری خاص خودش را دارد. برای نمونه در همین بنا با استفاده از آجرهای قدیمی، سیمان کاری (بدون استفاده از سنگ نما) به اهداف مذکور رسیده ایم.

نتیجه گیری

وینسنت اسکالی، تاریخدان و منتقد معماری در مقاله‌ای که در نیویورک تایمز چاپ شد، می نویسد: امروزه مهمترین جنبش در معماری؛ احیای سنتهای بومی و کلاسیک و الحاق آنها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادی آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست. سخنان پرفسور اسکالی در مورد منطقه بندی ها، بزرگراه‌ها و بلند مرتبه سازی‌های تجاری بیانگر اینست؛ که تغییرات بوقوع پیوسته عصر پسا-مدرنیسم باعث تخریب بافت محله هایمان شد. شهرسازی و معماری در استان گیلان از دهه‌ها افول برمی گردد که امروزه نتایج منفی خود را در سطوح لایه‌های شهری بازتاب داده است. در شرایط کنونی که متولیان امر همچون میراث فرهنگی، مدیریت شهری و… در راستای وظایف خود در طی ادوار مختلف با کاستی‌ها و نقص‌های جبران ناپذیری حافظان خوبی برای هویت معماری استان نبوده‌اند. حتی یک بافت محله‌ای سنتی در شهرها نفس نمی‌کشد و‌اندک بناهای معماری در سایه بی توجهی‌ها سیر فراموشی را طی میکنند. اینگونه طراحی بناهای معماری؛ با وفاداری به الگوهای سنتی و حفظ نیازهای روز بسیار حایز اهمیت است که میبایست با قانون گذاری‌ها در سطح کلان طراحان و معماران را ترغیب کرد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

تصاویر گزارش 

3

44

5

77

8

11

999

66

https://moroor.org/wp-content/uploads/2023/05/5.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۰:۲۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

به گزارش حکایت گیلان | محمد صالح‌زاده (دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان) :

در نهایت در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ حکم سومین شهردارِ شورای ششم از سوی وزیر کشور امضا شد تا از این تاریخ به بعد به صورت رسمی؛ "رحیم شوقی چهارده" به عنوان سُکان دار بدنه اجرایی مدیریت شهری کلانشهر مرکزی استان آغاز بکار کند. شهردار جوان رشت با اطمینان خواهد دانست؛ هرچقدر گرایشات سیاسی وی در این انتصاب حائز اهمیت بود اما این امتیاز، نمی‌تواند در تداوم همکاری دو بدنه نظارتی و اجرایی مدیریت شهری تاثیر گذار باشد. از این لحاظ که ما در این شهر از سوی شورای شهر؛ انتخاب و اتفاقات نادری را به نظاره نشسته‌ایم.
انتخاب شهرداران در رشت همیشه از ابتدا با توافقات حداکثری اعضای پارلمان محلی شهر آغاز می‌شود تا در فاصله های زمانی مختلف از این حداکثر موافقین شهردار منتخب کاسته و به یکباره شهردار منتخب با آن‌روی سکه موافقینش مواجه شود. این اواخر در شهر شاهد بوده‌ایم که بازه زمانی انتقال از جرگه‌ی موافق به مخالف در کوتاه‌ترین زمان ممکن صورت پذیرفته است. تا جایی که آخرین شهردار منتخب شورانشینان هر دو ماه یک‌بار در مواجهه با مخالفت اعضای شورا قرار می‌گرفت.  
با همه این اتفاقات در شهر؛ این‌روزها پس از امضای حکم شهردار جدید از سوی وزارت کشور، شورانشینان؛ پنجاه و پنجمین شهردار رشت را معارفه کرده‌اند. رحیم شوقی؛ شهردار جوان و بومی مرکز استان گیلان که به فراخور سن و سال، رزومه ی مدیریتی نیز داشته و توانست با مجاب نمودن وزارت کشور با احتساب این فعالیت‌ها بر آن بازه قانونی و زمانی مدیریتی که وزارت کشور قائل بوده، فائق آید.
رحیم شوقی در فرایند انتخاب شهردار از سوی شورای ششم همچون سایر کاندیداهای این پست به مسائل و معضلات کلان این شهر اشاره داشت. رشت سال‌هاست با چندین چالش اساسی همچون؛ زباله، رودخانه، خلاف‌سازی، مهاجرت، عدم ثبات مدیریت شهری، فاضلاب، بی توجهی شهروندان به مدیریت شهری (که از عدم ثبات مدیریت شهری می‌آید) و ... دیگر معضلات بزرگ و کوچکی که از مسائل کلان و فقدان نگاه برنامه ریزی و توسعه نشأت می گیرند، در گیر و دار است.
شهردار منتخب رشت در صفحه مجازی خود به حاشیه نشینی در سیستان و بلوچستان، کنترل سیلاب با روش کاربردی و مهندسی، وضعیت اعتباری فعالیت های عمرانی، وضعیت مبلمان و فضای سبز شهری که در این‌باره پس از سفر به ژاپن نوشته: مدیریت شهری با استفاده از کوچکترین ظرفیت های موجود و توجه به جزئیات هرچند کوچک می‌تواند از لحاظ بصری در شهر فضاهای مناسبی ایجاد کند. در راستای سفر شهردار به ژاپن به دو موضوع مهم دیگر نیز اشاره شد، یک: تصویری از شعبات بانک دولتی در توکیو به همراه متنی منتشر شد، که در راستای تکریم ارباب رجوع آقای شهردار نوشته است: متصدی بانک، کنار مشتری همچون که در تصویر مشخص است؛ زانو زده و فرم‌های مشتری حاضر در بانک را پُر می‌کند. موضوعی که این‌روزها نه تنها در بانک‌ها بلکه بسیاری از ادارات دیگر که مردم به آن برای پیشبرد کارهای خود رجوع می کنند، مورد نقد قرار دارد. این انتقاد بر سازمان غیردولتی و عمومی شهرداری نیز به میزان ارجاع شهروندان بر همگان روشن است. دو: موضوع بعدی معضل خبرساز این‌روزهای رشت است که حاصل سال‌ها و دهه‌ها پشت گوش انداختن است. که تبدیل به یک معضل کلان در سطح محلی، منطقه‌ای و ملی شده است. شهردار جوان تصویری را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته که شامل قرار گرفتن سه تصویر از سطل‌های زباله‌ای است که شهروندان در ژاپن برای تفکیک زباله در خانه‌ها، فروشگاه‌ها و رستوران‌ها استفاده می‌کنند. شهردار در توضیح این عکس نوشته است: در ژاپن زباله در منزل به صورت زباله‌های بسوز و نسوز جدا می‌شوند و در مجامع عمومی (فروشگاه و رستوران) سطل‌های تفکیکی پلاستیک، کاغذ، فلز و... وجود دارد. و در ادامه می‌نویسد: در سطح خیابان‌ها سطل زباله‌ای نبوده و هزینه‌های مربوط به مدیریت پسماند در قیمت فروش کالا لحاظ می‌گردد.

حکایت ‌گیلان | سخنی با شهردار؛ از توکیو تا رشت

پسماند در ژاپن
وضعیت نامناسب بافت و خاک اراضی در ژاپن باعث شده تا نتوانند با شیوه دفن زباله و پسماند در شهرها عمل نمایند. به این خاطر در موضوع سیستم نظافت شهرهای خود و بازیافت زباله‌ها دست به انقلابی زده اند. با اعمال فرهنگ سازی در سراسر کشور باعث شده تا به یک روند بهداشتی مستمر در سطح کلان دست یابند. تفکیک سطل به سطل و خاکستر کردن از شیوه‌های متداول برای کاهش حجم زباله در ژاپن به حساب می آید. در سراسر کلانشهرها و شهرهای مهم ژاپن سطل‌هایی مخصوص و ویژه انواع زباله‌های تجدیدناپذیر مثل پلاستیک قرار گرفته است. اما زباله‌ها برای ورود به این سطل‌ها قوانینی را پشت سر می‌گذارند.

حکایت ‌گیلان | سخنی با شهردار؛ از توکیو تا رشت

بازیافت در ژاپن
بسیاری از شهروندان ژاپنی به شکل داوطلبانه اقدام به جمع آوری زباله از سطح شهرها می کنند. برخی از افراد هم در حوزه جمع آوری پلاستیک‌ها و انواع شیشه و مواد غیرقابل تجدید فعالیت دارند. این افراد با جمع آوری انواع زباله های قابل بازیافت (اعم از ظروف، بسته بندی‌ها و. .) نقشی مهم در گردش چرخه بازیافت ژاپن ایفا می کنند. مقام‌های دولتی ژاپن نیز در مقابل بر حسب وزن، حجم و اندازه زباله‌های تجدید پذیر، مبالغی را پرداخت خواهند کرد. و نکته دیگر این سیاست گذاری دولتی در ژاپن؛ تمامی هزینه‌های خرید مواد پلاستیکی و شیشه‌ها از صندوق مالیات شهروندان کسر می شود. در واقع شهروندان با پرداخت مالیات به عضوی مؤثر از سیستم بازیافت کشور تبدیل خواهند شد.

حکایت ‌گیلان | سخنی با شهردار؛ از توکیو تا رشت

آموزش و فرهنگ سازی در ژاپن
در کشور ژاپن اما فقط به اینها اکتفا نشده است؛ اصل موضوع فرهنگ سازی زباله، پسماند و بازیافت؛ آموزش از رده های سنین پایین تا بزرگسال را در برمیگرد. دانش آموزان در دوره‌های آموزشی مختلف با فراگیری اصول بازیافت و تفکیک زباله، نه تنها اهمیت استفاده از این سیستم را درک می‌کنند، بلکه حفظ محیط زیست را نیز خواهند آموخت. استفاده از این فرآیند نقشی مهم در رشد فرهنگ و توسعه شخصیت اجتماعی کودکان ایفا می کند. و در سطح جهانی نیز منجر به رشد و توسعه ژاپن در حوزه تفکیک زباله شده است.
پسماند و بازیافت در ژاپن همچون سایر بخش‌های این کشور مسیر رشد و توسعه‌ای را پیموده است که می‌توان این مدل را به عنوان راه‌کاری برای توسعه پسماند به صورت برون زا به سایر کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته که انباشت زباله منجر به معضلاتی از جمله تخریب محیط زیست شده، استفاده کرد.

حکایت ‌گیلان | سخنی با شهردار؛ از توکیو تا رشت

تفکیک زباله در ژاپن
در ابتدا تفکیک به سه گروه؛ پلاستیک، کاغذ و فلز تقسیم می‌شد اما مرور زمان باعث افزایش تفکیک به ۴۵ گروه مجزا شد. در این نوع طبقه‌بندی؛ که کاری بسیار دشوار و طاقت فرسا به نظر می‌رسد. زباله‌ها به گروه‌های جزئی و موردی همچون بالش‌، مسواک‌ها و سایر زباله‌های تفکیکی را هم می‌توان در این نوع دسته بندی مشاهده کرد. این اقدام به این علت،که مقامات این شهر می‌خواهند تمام زباله‌ها را بازیافت کنند و هیچ زباله‌ای را نسوزانند، صورت می‌گیرد. به‌طور مثال؛ سابق در خانه‌های مسکونی تک خانواری، چند خانواری و مجتمع‌های مسکونی و... دو نوع سطل زباله تهیهمی‌شد که مربوط به زباله‌های بسوز و نسوز بودند. با این اقدام دستوری دولت که با کاهش سوزاندن زباله همراه بوده تا بتوانند مقادیر بیشتری از آن را تفکیک نمایند. ساکنین منازل مسکونی وظیفه دارند؛ تمام زباله‌های خود را در گروه‌های مختلف طبقه‌بندی کرده و هر کدام از زباله‌ها را در جعبه مخصوص به خود بریزند. افراد باید موقع ریختن زباله به درون جعبه، بخش‌های مختلف آن را از هم جدا کنند. به طور مثال اگر زباله‌‌ای از ترکیب چوب و فلز باشد، باید چوب آن را در یک سطل و فلز آن را در سطل مخصوص فلزات بیندازند.
مردم ژاپن با همکاری سازمان‌های مردم نهاد و تسهیل‌گر در شهر مقارن با مدیریت محلی و منطقه‌ای کمپینی را تشکیل داده اند که "کمپین برچسب قرمز" نام دارد. این کمپین در تلاش است؛ از پیر تا جوان با آموزش و تبلیغات به همراهی رسانه ها؛ فرهنگ سازی کند. کالاها و محصولاتی که قابلیت اشتعال دارند متناسب با درجه اشتعال شان با برچسب های قرمز مشخص میشوند. در واقع این بسیار مهم است که شهروندان در هنگام انداختن زباله‌های خود در سطل‌های تفکیک مخصوص، افزون بر جدا کردن زباله‌ها به انواع مختلف، قابلیت اشتعال این زباله‌ها را نیز مشخص کنند.

حکایت ‌گیلان | سخنی با شهردار؛ از توکیو تا رشت

وقفه در تخریب محیط زیست
ژاپن نسبت به سایر کشورهای پیشرفته دنیا؛ زباله کمتری تولید می‌کند، اما از هر کشور دیگری در دنیا، به جز آمریکا، زباله‌های پلاستیکی بیشتری دارد. دولت‌های مرکزی و محلی در ژاپن با این اقدام سعی کرده اند تا با تفکیک اصولی بتوانند در بازیافت محصولات موثر تر عمل نمایند و طبق این اصول از حجم سوزاندن زباله‌ها کاسته و همچنین با این برنامه اصولی و هدفمند که همراه با آموزش و فرهنگ سازی بوده، توانسته است: انتشار گازهای گلخانه ای را کمتر و تخریب محیط زیست را به وقفه بیاندازد. طبق برخی از اسناد و اخبار حوزه پسماند در ژاپن در برخی از شهرهای این کشور مراکز سوزاندن زباله به دستور مقامات دولتی بسته شده اند. ژاپن رفته رفته به اهداف خود طبق برنامه ریزی بلند مدت نزدیک میشود. آمار نشان دهنده این است: ۸۰ درصد از ۲۸۶ تن زباله‌ای که در سال ۲۰۱۷، تولید شده را بازیافت کرده است و این مقدار از ۲۰ درصد متوسط ملی، بسیار بیشتر است. البته برخی از آمارها نیز مبنی بر انتقادی ا‌ست که به دولت ژاپن نسبت می‌دهند که با اینکه یک برنامه ریزی اصولی برای بازیافت و پسماند را طی سال‌ها انجام داده اما در آلودگی آب‌های آزاد آنقدر نتوانسته موفقیت کسب نماید. 

آقای شهردار
کشور ژاپن در سال ۱۸۰۰م، آغاز رشد سریع اقتصادی و اجتماعی خود را تجربه کرده که تمرکز کشور بر پایه مدرنیزاسیون و صنعتی سازی بوده است. سفر حضرتعالی زمانی اتفاق افتاد که این کشور در حال حاضر جز سه غول بزرگ جهان است. در توسعه فرایند شهرنشینی اگر برنامه ریزی شهری و منطقه ای به طور فعال در تمامی ابعاد اتخاذ شود، میتواند دنباله روی گذشته ای باشد که به مسیر رشد و توسعه منتهی شود. مسیری که ژاپن با اقتصاد آسیایی و گذشته ای فئودالی داشته و طی کرده است. ژاپنی که شما و ما تماشا می‌کنیم؛ با سرمایه گذاری در ساخت و ساز زیر ساختهای صنعتی مسیر توسعه را آغاز نمود. پروژه‌های زیرساختی از قرن نوزدهم آغاز گردید؛ شبکه راه آهن ملی، صنایع سنگین از جمله معدن، آهن و فولاد، کشتی سازی و ابزار آلات ماشینی که با هدف حمایت و پشتیبانی از رشد اقتصادی صنعت در آینده پیش رو بود. تمامی این صنایع و موقعیت مکانی آنها، به فرایند شهرسازی، رشد و توسعه شهرها کمک بسیاری نمود. کلانشهرهای توکیو، اوزاکا، کیوتو، ناگویا، یوکوهاما و کوبه با رشد صنایع در آنها و مهاجرت روستاییان به این شهرها؛ نمونه‌های خوبی از شهرهای بزرگ در شرق آسیا که در رشد صنعتی ژاپن نقش مهمی ایفا کرده‌اند.
تخصصی سازی شهرهای جدید؛ ساخت شهرهای جدید دانشگاهی، شهرهای صنعتی و تکنوپلیس‌ها مفاهیم جدیدی بودند که با مدیریت در برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ژاپن پایه توسعه کنونی این کشور را فراهم آوردند. مفهوم تکنوپلیس با سه عنصر آکادمیک، صنعت و اسکان مطرح شد. شهر تسوکوبا در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی توکیو، مثال خوبی از شهرهایی است که به عنوان شهر دانشگاهی و پژوهشی توسعه یافت تا به منظور ایجاد نیروی متخصص در بخش‌هایی که با تکنولوژی پیشرفته است، تا از این طریق بتواند نیازهای بخش صنعت را تسهیل نماید. با همه این موارد که بخش کوچکی از یک برنامه ریزی بر مدار توسعه است، نظریه حفاظت و توسعه هر شهر با عملکردهای مخصوص به خود همواره پابرجا بوده است. با وجود این برنامه‌ریزی بود که اکنون ژاپن جز غول‌های دنیا به‌حساب می‌آید و همچنین رشد و توسعه شهرنشینی و مشکل همیشگی شهرهای توسعه یافته که زباله است را توانسته در یک بازه زمانی کوتاه مدت و یا میان مدت با برنامه‌ریزی به نحوی حل نمایند.

آقای شهردار
در حال حاضر موضوع زباله در کلانشهر شمالی کشور که به تازگی شما مدیریت بدنه اجرایی آن را برعهده دارید؛ جز معضلاتی است که نه تنها بر بهداشت و سلامتی شهروندان این شهر و اطراف آن و به خصوص مردم منطقه سراوان صدمه می‌رساند، بلکه در طی دهه‌ها با سوء مدیریت، انباشت و انباشت؛ این معضل همچون کوهی از زباله در سراوان به‌جا مانده که مساحت آن به اندازه ۲۰ زمین فوتبال و دارای حجم هزار تنی است. آب‌های زیرزمینی را آلوده و توسط مسیر ورودی رودخانه به شهر این معضل تا مرداب و دریا نیز رسیده است. وعده‌ها و راهکارهایی داده شد اما هم اکنون و همچنان این مشکل پابرجاست و مشخص هم نخواهد بود که سرنوشت این کوه از زباله و دیگر زباله‌های تولیدی این شهر روزانه چه خواهد شد؟ در این میان؛ طی یک‌سال گذشته پیشرفت فیزیکی لندفیل سراوان چیزی حدود ۳۵ درصد بوده است. از ۲۱ هکتار مساحت آن، حدود ۶ هکتارکاملا پوشش داده شده تا از نفوذ شیرابه به آب‌های زیرزمینی جلوگیری شود. اما همچنان موضوع اعتبارات مالی نیروگاه زباله‌سوز و سایر الحاقات مربوط به تعیین و تکلیف سراوان با وضعیت اقتصادی و نوسانات در ابهام قرار دارد. 

آقای شهردار
با همه این موارد موضوعی که طی این دهه‌ها آنقدر با کم کاری، ندانم کاری و سوء مدیریت همراه بود که فقدان آن مستقیم به بدنه مدیریت شهری، آموزش و پرورش و آموزش عالی، رسانه های عمومی و سایر دستگاه های اجرایی مربوطه برمیگردد. آقای شهردار همانطور که در ژاپن از نزدیک مشاهده نمودید ما نیازمند یک برنامه اصولی و هدفمند در حوزه پسماند هستیم. این امر بدون هم پیوستگی سازمان های مدیریتی، اجرایی و علی الخصوص آموزشی منجر نخواهد شد. باید موضوع تفکیک چه در صورت پیشروی عملیات اجرایی سراوان، چه در وقفه، چه در تعطیلی جدی گرفته شود و با یک برنامه اصولی و هدفمند این را در جامعه شهری و روستایی رشت و اطراف آن و متناسب با وضعیت وخیم استان در حوزه پسماند در سایر شهرهای گیلان نیز به صورت هدفمند پیگیری کرد. نکته مثبت این ماجرا در اینست؛ این موضوع همچون دیگر موضوعات از جمله: نیروگاه زباله سوز، بهره برداری از کارخانه کود آلی و... آنقدر هم هزینه بردار نخواهد بود. فقط نیازمند یک کار اصولی و تهیه و تدوین یک برنامه مناسب با در برگرفتن تمامی ابعاد است. پیشبرد این هدف نباید با کم کاری و گزیده کاری هایی که هدف اصلی را دور می‌کند، همراه باشد.

آقای شهردار
شهرداری رشت و سازمان‌های تابع آن به همراهی و حمایت دیگر سازمان‌های اجرایی باید یک‌بار برای همیشه با همکاری هم آغازگر یک برنامه اصولی و هدفمند که منجر به توسعه در حوزه پسماند و بازیافت خواهد شد؛ فائق آیند. شهرداری به عنوان سکان بدنه اجرایی مدیریت شهری و سازمانی که رو در رو با مردم قرار دارد باید به همراهی جوامع دانشگاهی، نخبگان و متخصصان حوزه های مربوطه مختلف برای تدوین یک سند و برنامه ای هدفمند برای اجرای این موضوع ضرب العجلی اقدام نماید. در حوزه پسماند شهر رشت باید با همکاری مقام عالی دولت در استان نه تنها برای مرکز استان بلکه کل منطقه برنامه‌ای برای تفکیک زباله‌ها از مبدا در تمامی ابعاد پیچیده شهری و روستایی برنامه‌ای مدون تهیه شود. در این راستا با در نظر گرفتن سطوح دانشگاهی و علمی در گیلان به عنوان اقتصاد خدماتی پایه؛ یک امتیاز به‌شمار می آید. بایستی از این امتیاز در تنظیم برنامه بهره برد. که صد البته با وجود مجامع دانشگاهی از جمله دانشگاه گیلان، جهاد دانشگاهی و... به‌دلیل اهمیت و اولویت موضوع و منافع عمومی بودن آن که بر سلامت و بهداشت نسل حاضر و آتی دلالت دارد، این‌را می‌رساند که موضوع رقابت و اهمیت کدام جامعه دانشگاهی مطرح نیست، بلکه امر ضروری است که باید انجام گردد. می‌توان گفت: هرکه از دستش کاری بر می آید قدم به جلو نهد. در اینجاست که وظیفه مدیریت شهری بیش از پیش برای بَست و شکل بخشیدن این قوام حائز اهمیت است. 

آقای شهردار 

اگر خاطرتان باشد در اواخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ در موقعیت های مکانی مختلفی از این شهر سطل‌های بزرگ تفکیک زباله جانمایی شده بود که پس از چند سال ناپدید شدند و یا خیلی کمتر در شهر مشاهده می‌کنیم. در حال حاضر آن‌طور که باید سطل‌های تفکیک زباله در این شهر استقرار ندارند. با جانمایی مجدد این سطل‌های زباله در جای جای این شهر از محدوده تا حریم و با هم پیوستگی با دهداری‌ها، بخشداری و فرمانداری سایر شهرها و همچنین سایر شهرداری‌ها این امر موثر خواهد بود. شهرداری ها بایستی در جای جای شهر رشت و اطراف آن و سایر شهرهای استان به حجم سطل‌های بزرگ تفکیک زباله بیافزایند. باتوجه به نقش گردشگرپذیری و خلاقیت در خوراک شهر رشت و وجود رستوران‌ها و کافه ها توسط صنف مربوطه الزامات تفکیک پسماند و بازیافت را پیگیری و اجرا نمایید.
 با تداوم همکاری از سوی مدیریت شهری و ایجاد همبستگی میان رسانه‌های مکتوب، برخط، خبرگزاری‌ها و همچنین صدا و سیمای گیلان و سایر مدیاهای پر مخاطب و ایجاد شگردهای رسانه‌ای که همراه با تولید محتواهای آموزشی و تبلیغاتی، فرهنگسازی در سطح شهر و همچنین با امتیاز دادن از سوی مدیریت شهری برای شهروندان در حوزه پسماند؛ تفکیک و بازیافت را به صورتی جدی پیگیری نمایید و با اعمال قوانین سرسختانه برای اجرایی شدن این موضوع در طول سالهای افق طرح حتی در دوره های آتی مدیریت شهری پیگیری این نیاز و اجرای برنامه طبق چارچوب تهیه شده اهتمام داشته باشد. 

آقای شهردار 

اگر می‌خواهید برای این شهر؛ در این دوره که تصدی این جایگاه را برعهده دارید، کار ارزشمندی در حوزه بسیار مهم پسماند کرده باشید باید موضوع تفکیک زباله را به صورت یک برنامه منظم، اصولی و هدفمند، در بازه زمانی از نسل های با سنین پایین جا بیندازید. از همین فردا آغاز کنید. در طی این مدت باقی مانده تا سال تحصیلی جدید با رایزنی و مشورت اداره آموزش و پرورش استان و شهرستان در تمامی نواحی؛ از کودکان هفت ساله آغاز نمایید. بطور مثال از مهر سال‌ جاری برنامه آموزشی حوزه پسماند (تفکیک، بازیافت و حفظ محیط زیست) را با همکاری آموزش و پرورش از سنین پایین در رده‌های مختلف تحصیلی آغاز نمایید.  

آموزش و فرهنگ سازی در جامعه دو رکن اصلی موفقیت در اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا است. که باید به صورت جدی و تهیه برنامه‌ای مدون اجرا شود. اصلی ترین منفعت تفکیک و بازیافت در کشورهای توسعه یافته اهمیت اقتصادی است. این صنعت بسیار پر سود و می‌تواند کمک بزرگی به اقتصاد هر شهر، منطقه و کشور کند. این سودآوری صنعت بازیافت به قدری است که بسیاری از کشورهایی که صنعت بازیافت قوی و خوبی دارند، مثل آلمان، اتریش، بلژیک، کره‌ی جنوبی، چین و ژاپن اقدام به خرید ضایعات از سایر کشورها می‌کنند و به بازیافت آن‌ها می‌پردازند. در کشور توسعه یافته ای همچون آلمان از ۹۰هزار تن زباله تولید شده، ۸۰ درصد از این مقدار زباله بازیافت می‌شود. اما در ایران کمتر از ۵ درصد زباله مجدد به چرخه استفاده باز می‌گردد و فاجعه درست از همین‌جا آغاز می‌شود؛ زمانی که با کوهی از زباله روبه‌روییم و نمی‌دانیم چه کنیم؟ بنابراین تا زمان دیر نشده باید با تهیه یک برنامه مدون و هدفمند و با استفاده از پتانسیل سازمان‌های تابع مدیریت شهری و اجرایی در استان، همکاری جوامع دانشگاهی و متخصصین و شرکت‌های خصوصی و همراهی سازمان‌های مردم نهاد و تسهیل‌گران برای حوزه پسماند (تفکیک، بازیافت) پایه‌گذارِ یک اثرگذاری ادواری در شهر رشت باشید. تا در موضوع پسماند جدا از وظایفی که در مورد سراوان و کوه انباشت از زباله بر گردن مدیریت شهری است. برای حجم زباله تولید شده روزانه این شهر فکری اساسی صورت بگیرد که همچون یک وظیفه با آموزش و فرهنگ سازی طی اجرای برنامه‌ای منسجم سازگار گردد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده رشتی نژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان- پژوهشگر مسایل شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی حکایت گیلان 

انتشار در تاریخ 17 اردی بهشت 1402

https://hekayatgilan.ir/14871

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۲:۲۲
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

آقای شهردار

اگر میخواهید برای این شهر؛ در این دوره که تصدی این جایگاه را برعهده دارید، کار ارزشمندی در حوزه بسیار مهم پسماند کرده باشید باید موضوع تفکیک زباله را به صورت یک برنامه منظم، اصولی و هدفمند، در بازه زمانی از نسل های با سنین پایین جا بیندازید. از همین فردا آغاز کنید. در طی این مدت باقی مانده تا سال تحصیلی جدید با رایزنی و مشورت اداره آموزش و پرورش استان و شهرستان در تمامی نواحی؛ از کودکان هفت ساله آغاز نمایید. بطور مثال از مهر سالجاری برنامه آموزشی حوزه پسماند (تفکیک، بازیافت و حفظ محیط زیست) را با همکاری آموزش و پرورش از سنین پایین در رده های مختلف تحصیلی آغاز نمایید

سخنی با شهردار رشت / محمد صالح‌زاده

  • ۱۴۰۲-۰۲-۱۷

در نهایت در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ حکم سومین شهردارِ شورای ششم از سوی وزیر کشور امضا شد تا از این تاریخ به بعد به صورت رسمی؛ “رحیم شوقی چهارده” به عنوان سُکان دار بدنه اجرایی مدیریت شهری کلانشهر مرکزی استان آغاز بکار کند. شهردار جوان رشت با اطمینان خواهد دانست؛ هرچقدر گرایشات سیاسی وی در این انتصاب حایز اهمیت بود اما این امتیاز، نمیتواند در تداوم همکاری دو بدنه نظارتی و اجرایی مدیریت شهری تاثیر گذار باشد. از این لحاظ که ما در این شهر از سوی شورای شهر؛ انتخاب و اتفاقات نادری را به نظاره نشسته ایم.

انتخاب شهرداران در رشت همیشه از ابتدا با توافقات حداکثری اعضای پارلمان محلی شهر آغاز میشود تا در فاصله های زمانی مختلف از این حداکثر موافقین شهردار منتخب کاسته و به یکباره شهردار منتخب با آنروی سکه موافقینش مواجه شود. این اواخر در شهر شاهد بوده ایم که بازه زمانی انتقال از جرگه ی موافق به مخالف در کوتاهترین زمان ممکن صورت پذیرفته است. تا جایی که آخرین شهردار منتخب شورانشینان هر دو ماه یکبار در مواجهه با مخالفت اعضای شورا قرار می گرفت.

با همه این اتفاقات در شهر؛ اینروزها پس از امضای حکم شهردار جدید از سوی وزارت کشور، شورانشینان؛ پنجاه و پنجمین شهردار رشت را معارفه کرده اند. رحیم شوقی؛ شهردار جوان و بومی مرکز استان گیلان که به فراخور سن و سال، رزومه ی مدیریتی نیز داشته و توانست با مجاب نمودن وزارت کشور با احتساب این فعالیت ها بر آن بازه قانونی و زمانی مدیریتی که وزارت کشور قائل بوده، فایق آید.

رحیم شوقی در فرایند انتخاب شهردار از سوی شورای ششم همچون سایر کاندیداهای این پست به مسائل و معضلات کلان این شهر اشاره داشت. رشت سالهاست با چندین چالش اساسی همچون؛ زباله، رودخانه، خلافسازی، مهاجرت، عدم ثبات مدیریت شهری، فاضلاب، بی توجهی شهروندان به مدیریت شهری(که از عدم ثبات مدیریت شهری می آید) و … دیگر معضلات بزرگ و کوچکی که از مسائل کلان و فقدان نگاه برنامه ریزی و توسعه نشأت می گیرند، در گیر و دار است.

شهردار منتخب رشت در صفحه مجازی خود به حاشیه نشینی در سیستان و بلوچستان، کنترل سیلاب با روش کاربردی و مهندسی، وضعیت اعتباری فعالیت های عمرانی، وضعیت مبلمان و فضای سبز شهری که در اینباره پس از سفر به ژاپن نوشته: مدیریت شهری با استفاده از کوچکترین ظرفیت های موجود و توجه به جزییات هرچند کوچک میتواند از لحاظ بصری در شهر فضاهای مناسبی ایجاد کند. در راستای سفر شهردار به ژاپن به دو موضوع مهم دیگر نیز اشاره شد، یک: تصویری از شعبات بانک دولتی در توکیو به همراه متنی منتشر شد. که در راستای تکریم ارباب رجوع آقای شهردار نوشته است: متصدی بانک کنار مشتری همچون که در تصویر مشخص است؛ زانو زده و فرم های مشتری حاضر در بانک را پُر میکند. موضوعی که اینروزها نه تنها در بانکها بلکه بسیاری از ادارات دیگر که مردم به آن برای پیشبرد کارهای خود رجوع می کنند، مورد نقد قرار دارد. این انتقاد بر سازمان غیردولتی و عمومی شهرداری نیز به میزان ارجاع شهروندان بر همگان روشن است. دو: موضوع بعدی معضل خبرساز اینروزهای رشت است که حاصل سالها و دهه ها پشت گوش انداختن است. که تبدیل به یک معضل کلان در سطح محلی، منطقه ای و ملی شده است. شهردار جوان تصویری را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته که شامل قرار گرفتن سه تصویر از سطل های زباله ای است که شهروندان در ژاپن برای تفکیک زباله در خانه ها، فروشگاه ها و رستوران ها استفاده میکنند. شهردار در توضیح این عکس نوشته است: در ژاپن زباله در منزل به صورت زباله های بسوز و نسوز جدا میشوند و در مجامع عمومی(فروشگاه و رستوران) سطل های تفکیکی پلاستیک، کاغذ، فلز و… وجود دارد. و در ادامه مینویسد: در سطح خیابان ها سطل زباله ای نبوده و هزینه های مربوط به مدیریت پسماند در قیمت فروش کالا لحاظ میگردد.

پسماند در ژاپن

وضعیت نامناسب بافت و خاک اراضی در ژاپن باعث شده تا نتوانند با شیوه دفن زباله و پسماند در شهرها عمل نمایند. به این خاطر در موضوع سیستم نظافت شهرهای خود و بازیافت زباله ها دست به انقلابی زده اند. با اعمال فرهنگ سازی در سراسر کشور باعث شده تا به یک روند بهداشتی مستمر در سطح کلان دست یابند. تفکیک سطل به سطل و خاکستر کردن از شیوه های متداول برای کاهش حجم زباله در ژاپن بحساب می آید. در سراسر کلانشهرها و شهرهای مهم ژاپن سطل هایی مخصوص و ویژه انواع زباله های تجدید ناپذیر مثل پلاستیک قرار گرفته است. اما زباله ها برای ورود به این سطل ها قوانینی را پشت سر می گذارند.
    

بازیافت در ژاپن

بسیاری از شهروندان ژاپنی به شکل داوطلبانه اقدام به جمع آوری زباله از سطح شهرها می کنند. برخی از افراد هم در حوزه جمع آوری پلاستیک ها و انواع شیشه و مواد غیرقابل تجدید فعالیت دارند. این افراد با جمع آوری انواع زباله های قابل بازیافت (اعم از ظروف، بسته بندی ها و. .) نقشی مهم در گردش چرخه بازیافت ژاپن ایفا می کنند. مقام های دولتی ژاپن نیز در مقابل بر حسب وزن، حجم و اندازه زباله های تجدید پذیر، مبالغی را پرداخت خواهند کرد. و نکته دیگر این سیاست گذاری دولتی در ژاپن؛ تمامی هزینه های خرید مواد پلاستیکی و شیشه ها از صندوق مالیات شهروندان کسر می شود. در واقع شهروندان با پرداخت مالیات به عضوی مؤثر از سیستم بازیافت کشور تبدیل خواهند شد.

آموزش و فرهنگ سازی در ژاپن

در کشور ژاپن اما فقط به اینها اکتفا نشده است؛ اصل موضوع فرهنگ سازی زباله، پسماند و بازیافت؛ آموزش از رده های سنین پایین تا بزرگسال را در برمیگرد. دانش آموزان در دوره های آموزشی مختلف با فراگیری اصول بازیافت و تفکیک زباله، نه تنها اهمیت استفاده از این سیستم را درک می کنند، بلکه حفظ محیط زیست را نیز خواهند آموخت. استفاده از این فرآیند نقشی مهم در رشد فرهنگ و توسعه شخصیت اجتماعی کودکان ایفا می کند. و در سطح جهانی نیز منجر به رشد و توسعه ژاپن در حوزه تفکیک زباله شده است.

پسماند و بازیافت در ژاپن همچون سایر بخش های این کشور مسیر رشد و توسعه ای را پیموده است که میتوان این مدل را به عنوان راهکاری برای توسعه پسماند به صورت برون زا به سایر کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته که انباشت زباله منجر به معضلاتی از جمله تخریب محیط زیست شده، استفاده کرد.

تفکیک زباله در ژاپن

در ابتدا تفکیک به سه گروه؛ پلاستیک، کاغذ و فلز تقسیم میشد اما مرور زمان باعث افزایش تفکیک به ۴۵ گروه مجزا شد. در این نوع طبقه‌بندی؛ که کاری بسیار دشوار و طاقت فرسا بنظر میرسد. زباله ها به گروه های جزیی و موردی همچون بالش‌، مسواک‌ها و سایر زباله های تفکیکی را هم میتوان در این نوع دسته بندی مشاهده کرد. این اقدام به این علت،که مقامات این شهر می‌خواهند تمام زباله‌ها را بازیافت کنند و هیچ زباله‌ای را نسوزانند، صورت میگیرد. بطور مثال؛ سابق در خانه های مسکونی تک خانواری، چند خانواری و مجتمع های مسکونی و… دو نوع سطل زباله تهیه میشد که مربوط به زباله های بسوز و نسوز بودند. با این اقدام دستوری دولت که با کاهش سوزاندن زباله همراه بوده تا بتوانند مقادیر بیشتری از آن را تفکیک نمایند. ساکنین منازل مسکونی وظیفه دارند؛ تمام زباله‌های خود را در گروه‌های مختلف طبقه‌بندی کرده و هر کدام از زباله‌ها را در جعبه مخصوص به خود بریزند. افراد باید موقع ریختن زباله به درون جعبه، بخش‌های مختلف آن را از هم جدا کنند. به طور مثال اگر زباله‌‌ای از ترکیب چوب و فلز باشد، باید چوب آن را در یک سطل و فلز آن را در سطل مخصوص فلزات بیندازند.

مردم ژاپن با همکاری سازمان های مردم نهاد و تسهیل گر در شهر مقارن با مدیریت محلی و منطقه ای کمپینی را تشکیل داده اند که “کمپین برچسب قرمز” نام دارد. این کمپین در تلاش است؛ از پیر تا جوان با آموزش و تبلیغات به همراهی رسانه ها؛ فرهنگ سازی کند. کالاها و محصولاتی که قابلیت اشتعال دارند متناسب با درجه اشتعال شان با برچسب های قرمز مشخص میشوند. در واقع این بسیار مهم است که شهروندان در هنگام انداختن زباله های خود در سطل های تفکیک مخصوص، افزون بر جدا کردن زباله ها به انواع مختلف، قابلیت اشتعال این زباله ها را نیز مشخص کنند.

وقفه در تخریب محیط زیست

ژاپن نسبت به سایر کشورهای پیشرفته دنیا؛ زباله کمتری تولید می‌کند، اما از هر کشور دیگری در دنیا، به جز آمریکا، زباله‌های پلاستیکی بیشتری دارد. دولت های مرکزی و محلی در ژاپن با این اقدام سعی کرده اند تا با تفکیک اصولی بتوانند در بازیافت محصولات موثر تر عمل نمایند و طبق این اصول از حجم سوزاندن زباله ها کاسته و همچنین با این برنامه اصولی و هدفمند که همراه با آموزش و فرهنگ سازی بوده، توانسته است: انتشار گازهای گلخانه ای را کمتر و تخریب محیط زیست را به وقفه بیاندازد. طبق برخی از اسناد و اخبار حوزه پسماند در ژاپن در برخی از شهرهای این کشور مراکز سوزاندن زباله به دستور مقامات دولتی بسته شده اند. ژاپن رفته رفته به اهداف خود طبق برنامه ریزی بلند مدت نزدیک میشود. آمار نشان دهنده اینست: ۸۰ درصد از ۲۸۶ تن زباله‌ای که در سال ۲۰۱۷، تولید شده را بازیافت کرده است و این مقدار از ۲۰ درصد متوسط ملی، بسیار بیشتر است. البته برخی از آمارها نیز مبنی بر انتقادی ست که به دولت ژاپن نسبت میدهند که با اینکه یک برنامه ریزی اصولی برای بازیافت و پسماند را طی سالها انجام داده اما در آلودگی آبهای آزاد آنقدر نتوانسته موفقیت کسب نماید.

آقای شهردار

کشور ژاپن در سال ۱۸۰۰م، آغاز رشد سریع اقتصادی و اجتماعی خود را تجربه کرده که تمرکز کشور بر پایه مدرنیزاسیون و صنعتی سازی بوده است. سفر حضرتعالی زمانی اتفاق افتاد که این کشور در حال حاضر جز سه غول بزرگ جهان است. در توسعه فرایند شهرنشینی اگر برنامه ریزی شهری و منطقه ای به طور فعال در تمامی ابعاد اتخاذ شود، میتواند دنباله روی گذشته ای باشد که به مسیر رشد و توسعه منتهی شود. مسیری که ژاپن با اقتصاد آسیایی و گذشته ای فئودالی داشته و طی کرده است. ژاپنی که شما و ما تماشا میکنیم؛ با سرمایه گذاری در ساخت و ساز زیر ساختهای صنعتی مسیر توسعه را آغاز نمود. پروژه های زیرساختی از قرن نوزدهم آغاز گردید؛ شبکه راه آهن ملی، صنایع سنگین از جمله معدن، آهن و فولاد، کشتی سازی و ابزار آلات ماشینی که با هدف حمایت و پشتیبانی از رشد اقتصادی صنعت در آینده پیش رو بود. تمامی این صنایع و موقعیت مکانی آنها، به فرایند شهرسازی، رشد و توسعه شهرها کمک بسیاری نمود. کلانشهرهای توکیو، اوزاکا، کیوتو، ناگویا، یوکوهاما و کوبه با رشد صنایع در آنها و مهاجرت روستاییان به این شهرها؛ نمونه های خوبی از شهرهای بزرگ در شرق آسیا که در رشد صنعتی ژاپن نقش مهمی ایفا کرده اند.

تخصصی سازی شهرهای جدید؛ ساخت شهرهای جدید دانشگاهی، شهرهای صنعتی و تکنوپلیس ها مفاهیم جدیدی بودند که با مدیریت در برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ژاپن پایه توسعه کنونی این کشور را فراهم آوردند. مفهوم تکنوپلیس با سه عنصر آکادمیک، صنعت و اسکان مطرح شد. شهر تسوکوبا در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی توکیو، مثال خوبی از شهرهایی است که به عنوان شهر دانشگاهی و پژوهشی توسعه یافت تا به منظور ایجاد نیروی متخصص در بخش هایی که با تکنولوژی پیشرفته است، تا از این طریق بتواند نیازهای بخش صنعت را تهسیل نماید. با همه این موارد که بخش کوچکی از یک برنامه ریزی بر مدار توسعه است، نظریه حفاظت و توسعه هر شهر با عملکردهای مخصوص به خود همواره پابرجا بوده است. با وجود این برنامه ریزی بود که اکنون ژاپن جز غول های دنیا بحساب می آید و همچنین رشد و توسعه شهرنشینی و مشکل همیشگی شهرهای توسعه یافته که زباله است را توانسته در یک بازه زمانی کوتاه مدت و یا میان مدت با برنامه ریزی به نحوی حل نمایند.

آقای شهردار

در حال حاضر موضوع زباله در کلانشهر شمالی کشور که به تازگی شما مدیریت بدنه اجرایی آن را برعهده دارید؛ جز معضلاتی است که نه تنها بر بهداشت و سلامتی شهروندان این شهر و اطراف آن و علی الخصوص مردم منطقه سراوان صدمه میرساند بلکه در طی دهه ها با سوء مدیریت،   انباشت و انباشت؛ این معضل همچون کوهی از زباله در سراوان بجا مانده که مساحت آن به اندازه ۲۰ زمین فوتبال و دارای حجم هزار تنی است. آبهای زیرزمینی را آلوده و توسط مسیر ورودی رودخانه به شهر این معضل تا مرداب و دریا نیز رسیده است. وعده ها و راهکارهایی داده شد اما هم اکنون و همچنان این مشکل پابرجاست و مشخص هم نخواهد بود که سرنوشت این کوه از زباله و دیگر زباله های تولیدی این شهر روزانه چه خواهد شد؟ در این میان؛ طی یکسال گذشته پیشرفت فیزیکی لندفیل سراوان چیزی حدود ۳۵ درصد بوده است. از ۲۱ هکتار مساحت آن، حدود ۶ هکتارکاملا پوشش داده شده تا از نفوذ شیرابه به آبهای زیرزمینی جلوگیری شود. اما همچنان موضوع اعتبارات مالی نیروگاه زباله سوز و سایر الحاقات مربوط به تعیین و تکلیف سراوان با وضعیت اقتصادی و نوسانات در ابهام قرار دارد.

آقای شهردار

با همه این موارد موضوعی که طی این دهه ها آنقدر با کم کاری، ندانم کاری و سوء مدیریت همراه بود که فقدان آن مستقیم به بدنه مدیریت شهری، آموزش و پرورش و آموزش عالی، رسانه های عمومی و سایر دستگاه های اجرایی مربوطه برمیگردد. آقای شهردار همانطور که در ژاپن از نزدیک مشاهده نمودید ما نیازمند یک برنامه اصولی و هدفمند در حوزه پسماند هستیم. این امر بدون هم پیوستگی سازمان های مدیریتی، اجرایی و علی الخصوص آموزشی منجر نخواهد شد. باید موضوع تفکیک چه در صورت پیشروی عملیات اجرایی سراوان، چه در وقفه، چه در تعطیلی جدی گرفته شود و با یک برنامه اصولی و هدفمند این را در جامعه شهری و روستایی رشت و اطراف آن و متناسب با وضعیت وخیم استان در حوزه پسماند در سایر شهرهای گیلان نیز به صورت هدفمند پیگیری کرد. نکته مثبت این ماجرا در اینست؛ این موضوع همچون دیگر موضوعات از جمله: نیروگاه زباله سوز، بهره برداری از کارخانه کود آلی و… آنقدر هم هزینه بردار نخواهد بود. فقط نیازمند یک کار اصولی و تهیه و تدوین یک برنامه مناسب با در برگرفتن تمامی ابعاد است. پیشبرد این هدف نباید با کم کاری و گزیده کاری هایی که هدف اصلی را دور میکند، همراه باشد.

آقای شهردار

شهرداری رشت و سازمان های تابع آن به همراهی و حمایت دیگر سازمان های اجرایی باید یکبار برای همیشه با همکاری هم آغاز گر یک برنامه  اصولی و هدفمند که منجر به توسعه در حوزه پسماند و بازیافت خواهد شد؛ فایق آیند. شهرداری به عنوان سکان بدنه اجرایی مدیریت شهری و سازمانی که رو در رو با مردم قرار دارد باید به همراهی جوامع دانشگاهی، نخبگان و متخصصان حوزه های مربوطه مختلف برای تدوین یک سند و برنامه ای هدفمند برای اجرای این موضوع ضرب العجلی اقدام نماید. در حوزه پسماند شهر رشت باید با همکاری مقام عالی دولت در استان نه تنها برای مرکز استان بلکه کل منطقه برنامه ای برای تفکیک زباله ها از مبدا در تمامی ابعاد پیچیده شهری و روستایی برنامه ای مدون تهیه شود. در این راستا با در نظر گرفتن سطوح دانشگاهی و علمی در گیلان به عنوان اقتصاد خدماتی پایه؛ یک امتیاز بشمار می آید. بایستی از این امتیاز در تنظیم برنامه بهره برد. که صد البته با وجود مجامع دانشگاهی از جمله دانشگاه گیلان، جهاد دانشگاهی و… بدلیل اهمیت و اولویت موضوع و منافع عمومی بودن آن که بر سلامت و بهداشت نسل حاضر و آتی دلالت دارد. اینرا میرساند که موضوع رقابت و اهمیت کدام جامعه دانشگاهی مطرح نیست، بلکه امر ضروری است که باید انجام گردد. میتوان گفت: هرکه از دستش کاری بر می آید قدم به جلو نهد. در اینجاست که وظیفه مدیریت شهری بیش از پیش برای بَست و شکل بخشیدن این قوام حایز اهمیت است.

آقای شهردار

اگر خاطرتان باشد در اواخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ در موقعیت های مکانی مختلفی از این شهر سطل های بزرگ تفکیک زباله جانمایی شده بود که پس از چند سال ناپدید شدند و یا خیلی کمتر در شهر مشاهده میکنیم. در حال حاضر آنطورکه باید سطل های تفکیک زباله در این شهر استقرار ندارند. با جانمایی مجدد این سطل های زباله در جای جای این شهر از محدوده تا حریم و با هم پیوستگی با دهداری ها، بخشداری و فرمانداری سایر شهرها و همچنین سایر شهرداری ها این امر موثر خواهد بود. شهرداری ها بایستی در جای جای شهر رشت و اطراف آن و سایر شهرهای استان به حجم سطل های بزرگ تفکیک زباله بیافزایند. باتوجه به نقش گردشگرپذیری و خلاقیت در خوراک شهر رشت و وجود رستوران ها و کافه ها توسط صنف مربوطه الزامات تفکیک پسماند و بازیافت را پیگیری و اجرا نمایید.

با تداوم همکاری از سوی مدیریت شهری و ایجاد همبستگی میان رسانه های مکتوب، برخط، خبرگزاری ها و همچنین صدا و سیمای گیلان و سایر مدیاهای پر مخاطب و ایجاد شگردهای رسانه ای که همراه با تولید محتواهای آموزشی و تبلیغاتی، فرهنگسازی در سطح شهر و همچنین با امتیاز دادن از سوی مدیریت شهری برای شهروندان در حوزه پسماند؛ تفکیک و بازیافت را به صورتی جدی پیگیری نمایید و با اعمال قوانین سرسختانه برای اجرایی شدن این موضوع در طول سالهای افق طرح حتی در دوره های آتی مدیریت شهری پیگیری این نیاز و اجرای برنامه طبق چارچوب تهیه شده اهتمام داشته باشد.

 

آقای شهردار

اگر میخواهید برای این شهر؛ در این دوره که تصدی این جایگاه را برعهده دارید، کار ارزشمندی در حوزه بسیار مهم پسماند کرده باشید باید موضوع تفکیک زباله را به صورت یک برنامه منظم، اصولی و هدفمند، در بازه زمانی از نسل های با سنین پایین جا بیندازید. از همین فردا آغاز کنید. در طی این مدت باقی مانده تا سال تحصیلی جدید با رایزنی و مشورت اداره آموزش و پرورش استان و شهرستان در تمامی نواحی؛ از کودکان هفت ساله آغاز نمایید. بطور مثال از مهر سالجاری برنامه آموزشی حوزه پسماند (تفکیک، بازیافت و حفظ محیط زیست) را با همکاری آموزش و پرورش از سنین پایین در رده های مختلف تحصیلی آغاز نمایید.

آموزش و فرهنگ سازی در جامعه دو رکن اصلی موفقیت در اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا است. که باید به صورت جدی و تهیه برنامه ای مدون اجرا شود. اصلی ترین منفعت تفکیک و بازیافت در کشورهای توسعه یافته اهمیت اقتصادی است. این صنعت بسیار پر سود و می‌تواند کمک بزرگی به اقتصاد هر شهر، منطقه و کشور کند. این سودآوری صنعت بازیافت به قدری است که بسیاری از کشورهایی که صنعت بازیافت قوی و خوبی دارند، مثل آلمان، اتریش، بلژیک، کره‌ی جنوبی، چین و ژاپن اقدام به خرید ضایعات از سایر کشورها می‌کنند و به بازیافت آن‌ها می‌پردازند. در کشور توسعه یافته ای همچون آلمان از ۹۰هزار تن زباله تولید شده، ۸۰ درصد از این مقدار زباله بازیافت میشود. اما در ایران کمتر از ۵ درصد زباله مجدد به چرخه استفاده باز می‌گردد و فاجعه درست از همین‌جا آغاز می‌شود؛ زمانی که با کوهی از زباله روبه‌روییم و نمی‌دانیم چه کنیم؟ بنابراین تا زمان دیر نشده باید با تهیه یک برنامه مدون و هدفمند و با استفاده از پتانسیل سازمان های تابع مدیریت شهری و اجرایی در استان، همکاری جوامع دانشگاهی و متخصصین و شرکت های خصوصی و همراهی سازمان های مردم نهاد و تسهیل گران برای حوزه پسماند(تفکیک، بازیافت) پایه گذارِ یک اثرگذاری ادواری در شهر رشت باشید. تا در موضوع پسماند جدا از وظایفی که در مورد سراوان و کوه انباشت از زباله بر گردن مدیریت شهری است. برای حجم زباله تولید شده روزانه این شهر فکری اساسی صورت بگیرد که همچون یک وظیفه با آموزش و فرهنگ سازی طی اجرای برنامه ای منسجم سازگار گردد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار - دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان) 

انتشار در تاریخ 17 اردی بهشت 1402

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی پستچی نیوز 

https://postchinews.ir/14496

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۲:۱۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

پنجاه و پنجمین شهردار رشت؛ سومین شهردار شورای ششم 

یک راهنمای کاربردی برای سفر به رشت ؛ به شهر باران خوش آمدید | مجله پینورست

 

در نهایت در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ حکم سومین شهردارِ شورای ششم از سوی وزیر کشور امضا شد تا از این تاریخ به بعد به صورت رسمی؛ "رحیم شوقی چهارده" به عنوان سُکان دار بدنه اجرایی مدیریت شهری کلانشهر مرکزی استان آغاز بکار کند. شهردار جوان رشت با اطمینان خواهد دانست؛ هرچقدر گرایشات سیاسی وی در این انتصاب حایز اهمیت بود اما این امتیاز، نمیتواند در تداوم همکاری دو بدنه نظارتی و اجرایی مدیریت شهری تاثیر گذار باشد. از این لحاظ که ما در این شهر از سوی شورای شهر؛ انتخاب و اتفاقات نادری را به نظاره نشسته ایم.

انتخاب شهرداران در رشت همیشه از ابتدا با توافقات حداکثری اعضای پارلمان محلی شهر آغاز میشود تا در فاصله های زمانی مختلف از این حداکثر موافقین شهردار منتخب کاسته و به یکباره شهردار منتخب با آنروی سکه موافقینش مواجه شود. این اواخر در شهر شاهد بوده ایم که بازه زمانی انتقال از جرگه ی موافق به مخالف در کوتاهترین زمان ممکن صورت پذیرفته است. تا جایی که آخرین شهردار منتخب شورانشینان هر دو ماه یکبار در مواجهه با مخالفت اعضای شورا قرار می گرفت.  

با همه این اتفاقات در شهر؛ اینروزها پس از امضای حکم شهردار جدید از سوی وزارت کشور، شورانشینان؛ پنجاه و پنجمین شهردار رشت را معارفه کرده اند. رحیم شوقی؛ شهردار جوان و بومی مرکز استان گیلان که به فراخور سن و سال، رزومه ی مدیریتی نیز داشته و توانست با مجاب نمودن وزارت کشور با احتساب این فعالیت ها بر آن بازه قانونی و زمانی مدیریتی که وزارت کشور قائل بوده، فایق آید.

رحیم شوقی در فرایند انتخاب شهردار از سوی شورای ششم همچون سایر کاندیداهای این پست به مسائل و معضلات کلان این شهر اشاره داشت. رشت سالهاست با چندین چالش اساسی همچون؛ زباله، رودخانه، خلافسازی، مهاجرت، عدم ثبات مدیریت شهری، فاضلاب، بی توجهی شهروندان به مدیریت شهری(که از عدم ثبات مدیریت شهری می آید) و ... دیگر معضلات بزرگ و کوچکی که از مسائل کلان و فقدان نگاه برنامه ریزی و توسعه نشأت می گیرند، در گیر و دار است.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه شهری) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۳:۰۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

اسطوره‌ای زیست‌محیطی به نام البرز و هیرکانی. همین نماد نشان از خردمندی این مردمان در بهره‌برداری از طبیعت بود، سندی اما جاوادانه برای آن. ایشان همانانی هستند که با درخت گفتگو و طبیعت آنچنان برایشان جایگاه والایی داشت که درختان مقدس در گوشه‌گوشه این دیار در همراهی با کوه‌های مقدس، ناقوس درهم تنیدگی انسان با طبیعت را می‌نواخت. اما گسستی که رخ داد نه تنها رابطه معنوی با تمامی داشته‌ها و میراث معنوی را زدود بلکه این مسئله در همراهی با نحوه زندگی و فرهنگ مصرف‌گرایی که ما در خود غرق کرده، جهانِ آقای صادقی را چنان دگرگون ساخته که جنگلی را که زمانی حکم مادرش را داشت راحت می‌کُشد

آقای صادقی…

تعامل و‌اندرکُنش بومیان با عرصه‌های طبیعی متاثر از عوامل گوناگونی است که در مجموع تحتِ سیطره شرایط طبیعی و انسانی است. رابطه میان انسان و محیط در بوم‌سازگان کوهستانی تابع همان قواعدی است که در دیگر جایگاه‌های جغرافیای می‌توان یافت. تنها یکی‌از تفاوت‌های عمده آن‌ها شرایط خاص بوم‌سازگان کوهستانی با ویژگی‌های چون پیچیدگی و شکنندگی است که این رابطه را ظریف‌تر می‌کند.

در مساله حفظ محیط‌زیست کوهستان و میراث‌های طبیعی همچون جنگل‌های هیرکانی، رابطه و نقش حضور یا حذف انسان به‌عنوانِ یک عامل مضر یا مفید در چند مرحله تاریخی مورد چالش و پرسش بود. در ایران نیز این آزمون و خطا رخ داد. در برهه‌ای با حذف عامل انسانی یا ذی‌نفعان بومی از عرصه‌های طبیعی مانند سیاست طرح خروج دام از جنگل با توجیه ساماندهی زندگی ساکنان جنگل و ارائه خدمات اجتماعی-اقتصادی به اجرا گذاشته شده و در برهه زمانی بعد تعامل و همزیستی بین بومیان به‌عنوانِ پارادایم موردِ قبول، جامعیت یافته و استفاده می‌شود.

در حوزۀ کوهستان البرز و جنگل‌های هیرکانی این روابط با فراز و فرودهایی همراه بوده ‌است. طرح خروج دام از جنگل نمونه بارز آن بود. نظر کارشناسان با درهم‌آمیزی با عامل اجرایی منجر به حذف فیزیکی بومیان در بسیاری از عرصه‌های جنگلی شد. از دیدگاه کارشناسی و آمار موجود این طرح نه تنها به نتایج دلخواه نرسید بلکه علاوه بر آسیب‌های جدی اجتماعی-اقتصادی جنگل‌نشینان سابق و ساکنین شهرها و روستاهای اطراف کنونی؛ وضعیت جنگل‌های هیرکانی و کوه‌های البرز نیز در بدترین حالت حفاظتی و پایداری خود در چندین دهه اخیر قرار گرفته‌است.

فارغ از مناطق چهارگانه حفاظتی سازمان محیط‌زیست که اثر ملی، پارک‌ ملی، منطقه حفاظت شده و منطقه شکار ممنوع را دربرمی‌گیرد و به دلیل رصد مستخدمین سازمان حفاظت محیط زیست، وضعیت تا حدودی مطلوب‌تر از حیث حفاظت قرار دارد، دیگر عرصه‌های جنگلی و کوهستانی در معرض انواع تهدیدات می‌باشند. این تهدیدات به‌ویژه در مناطق حاشیه‌ای، آن‌ها را به‌عنوانِ کانون‌های داغ بحران تبدیل کرده‌است. مثلا اگر با دیدگاه خسارت به اکوسیستم جنگل نگاه کنیم یکی‌از کانون‌های آتش‌سوزی‌های هیرکانی در گیلان کوهپایه‌های جنگلی جنوب لاهیجان و لنگرود است، جایی‌که درهم تنیدگی پیچیده‌ای بین نوع معیشت مردم منطقه با عرصه‌های طبیعی وجود دارد.

شکل‌گیری باغ‌های چای درست در عرصه جنگلی قشلاق‌نشینانِ مناطقِ گالش‌نشینِ شرق گیلان، سبب توسعه این عرصه‌های باغی در دل جنگل‌های کوهستانی هیرکانی در همراهی با معیشت دام‌داری شده‌‌است. حداقل یکی از ۳ کانون و نقطه ثقل آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی، در شرق گیلان، همین منطقه است. چرایی آن هم، به شرایط اقتصادی، اجتماعی فرهنگی موجود در گیلان بر می‌گردد، یعنی زندگی کنونی ما، دچار دگرگونی ژرفی از اثرات تزریق و هجوم عظیم سرمایه‌های سرگردان و هدف‌مند به عرصه معاملات زمین و ارزش‌یابی غیرمنطقی زمین‌های منطقه شده‌است. این مساله در همراهی با چالش تورم افسار گسیخته و عرضه و تقاضاهای، ایجاد فرصت‌های جدید درآمد‌زایی در این مناطق شده و اثرات آن به اشکال گوناگون و با سرعت قابلِ توجه‌ای چهره و منظر این مناطق را دگرگون کرده‌‌است.

موضوع این یادداشت نه خرید و فروش زمین و ساخت بی‌رویه خانه‌های دوم (ویلا) بلکه تحرکات کوچک میان بومیان جنگل‌نشین یا همسایگان بلافصل آن‌ها است که به شیوه‌ای جدید و البته نامطلوب در عرصۀ مناطق کوهستانی و جنگل‌های هیرکانی تیشه به ریشه محیط‌زیست این مناطق می‌زنند. روابط و تعامل و مدارای میان بومیان این مناطق با محیط‌زیست کوهستان و جنگل آن دچار تغییر شده‌ است، نگاه مادی‌گرایانه که برایندی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حال مردم ایران است، چالشی جدید بر مشکلات موجود حفظ محیط‌زیست کوهستان اضافه کرده‌است. نباید فراموش کرد، بومیان و ذی‌نفعان محلی، یکی‌از بزرگ‌ترین عوامل اجرایی در به ثمر رسیدن هر نوع فعالیت حفاظتی است. نمونه‌های از دانش و باور بومی ایشان نشان از این دارد که ایشان برای تداوم حیات آگاه به وابستگی تام به محیط طبیعی بودند.

به‌عنوان‌ِمثال در منطقه دیلمان، دام‌داران در بریدن شاخه‌ها برای آذوقه دام اولاً درختان کهنسال‌تر را می‌بریدند که نوعی هرس محسوب می‌شد و دوماً شاخه‌های رشد درخت یا همان سرشاخه‌ها را نمی‌‌بریدند و چنانچه در جایی مشاهده می‌کردند بر عامل آن نفرین و ناسزا می‌گفتند. مردمان روستا هرگز در مسیرهای سیلابی باغ و کشت‌زار نمی‌کردند و مسیر رودخانه برای مسیل باقی می‌ماند و یا دام‌ها را برای چرا در فصول و ایام خاصی در دامان طبیعت هدایت می‌کردند زیرا آگاه بودند که آینده حیات آن‌ها با حفاظت عرصه زیست بومان گره خورد‌ه‌ است. لذا ذی‌نفعان یا همان بومیان، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های حفاظت در عرصه‌های طبیعی، فارغ از قانونمندی جامعه و نظارت دقیق دولتی و دیگر ارگان‌ها و حتی سمن‌ها بودند و باید باشند.

کیست که نداند هیچ فعالیت حفاظتی بدون شریک‌سازی و سهیم کردن جامعه محلی و البته التزام و اعتقاد ایشان در پاسداری از محیط طبیعی به ثمر نخواهد رسید. این اعتقاد و التزام نیازمند بستری است که ریشه‌هایش علاوه بر فرهنگ و قانون، در اقتصاد نیز عمیق تنیده دارد. آنچه مسلم است مجموعه تخریب‌های صورت گرفته و اشاره شده در این یادداشت فقط جزئی از چالش‌های هیرکانی و البرز است وگرنه انواع روش‌های تخریبی چون جاده‌سازی، ویلاسازی، قاچاق چوب و… سهم بسیار بزرگ‌تری دارند. رها کردن فرهنگ غنیِ بومیان منطقه که تعاملی جالب توجه حتی تا مرحله تقدس با محیط طبیعی کوهستان و جنگل به همراه داشت در همراهی با جایگزین شدن معیارهای جدید به‌عنوانِ اولویت‌های زندگی، میراث‌های طبیعی را نشانه رفته‌است. هدف‌گیری که این بار نتیجه‌ای جزء در خطر‌انداختن زیست ما را در بر نخواهد داشت.

آقای صادقی

آقای صادقی یکی از بومیان البرز در اطراف شهر لاهیجان در استان گیلان است که در کوهپایه‌های جنگلی درهم‌تنیده با باغ‌های چای آن زندگی می‌کند. آقای صادقی تغییر رفتارش با محیط پیرامونی‌اش سوژه مطالعه روزمره یادداشت‌نویسان بوده‌است. آقای صادقی از ابتدای تابستان سال ۱۴۰۱، در حوزه جغرافیایی محل زیست خود که اتفاقاً منطبق بر یک حوزه آبریز کوچک است، مجموعه‌ای از اقدامات را انجام می‌دهد که به‌عنوانِ نمونه‌ای عینی از آنچه رفتارش با بومیان سازگار با محیط، آنچنانی که بسیاری از اسلاف آقای صادقی سعی در حفاظت زیست بومش کوشش می‌کردند، نیست.

شکل ۱. دستهٔ «همیشک» تنها در یک روز برداشت از جنگل هیرکانی

یکی ‌از کارهای آقای صادقی، برداشت هر روزه از توده جنگلی این منطقه است. آقای صادقی هر روز حداقل دو دسته بزرگ از درختچه همیشک (گیاه همیشه سبز کف جنگل‌های هیرکانی با شاخ و برگ متناوب اما نوک تیز و انبوه) را به‌عنوانِ یکی‌از درختچه‌های کف جنگل‌های هیرکانی بریده و به بازار مصرف ارائه می‌کند (شکل‌های ۱ و ۲). محصول این برداشت هر روزه برای برخی‌از گل‌فروشی‌ها جهت استفاده در گل‌آرایی دسته‌ها و سبدهای گل، ارسال می‌شود که با‌توجه ‌به پول نقدی که در اختیار آقای صادقی قرار می‌گیرد تجارت پُرسودی است.

 

این نوع برداشت و با این شکل و حجم به گواهی کسانی که سال‌ها در این مسیر کوهستانی کوهنوردی می‌کنند بی‌سابقه بوده است! آقای صادقی این بومی خوش‌سیما تنها از این طریق در این منطقه کوهستانی به محیط‌زیست آسیب نمی‌رساند. از بین بردن پوشش جنگلی و احداث باغ چای تازه، یکی دیگر از کارهای اخیر وی است(شکل ۳).

شکل ۲. برداشت و حمل روزانهٔ همیشک توسط بومیان

البته دو انگیزه باعث شده‌ که آقای صادقی و صادقی‌ها توجه‌ای به توسعه باغ‌های چای بدهند. از ‌یک‌سو، رونق تجارت چای در چند سال اخیر، سبب توجه به تولید و فرآوری این محصول شد؛ که این مسآله ماحصل دو رویداد هم‌زمان است. یکی توجه بیش از پیش با محصولات ارگانیک که جامعه ایرانی را درگیر خود کرده‌است و طبیعتاً ارزش‌هایی که چای ایرانی نسبت به برخی از انواع نامرغوب خود دارد. هرچند که بحث ارگانیک بودن چای ایرانی که جای بحث دارد.

همین امر سبب دمیده شدن روح و انرژی تازه به کالبد در حال مرگ صنعت چایی ایرانی شده‌است، هرچند تمامی شواهد نشان از رو به نابودی رفتن آن دارد. امری میمون و تحسین‌برانگیز که صرفاً به گرایش مردم به چای به‌علتِ ذائقه مردم به محصول‌های ارگانیک است ولاغیر.

 

شکل ۳. احداث باغ چای تازه در عرصه‌های جنگلی در پاییز ۱۴۰۱

دیگری افزایش قیمت تمامی محصولات کشاورزی ازجمله چای که سبب هم تشویق چای‌کاران و هم تولیدکنندگان به تولید آن شده ‌است. با‌ این‌حال، این مساله از سوی دیگری نیز دارای حاشیه و اثر برای محیط‌زیست هیرکانی بوده‌است. فارغ از مساله تفسیر و قضاوت صرفاً جهت اطلاع که آقای صادقی و بسیاری از کسانی که این روزها در کرانه‌ها و کوهپایه‌های البرز رونقی دوباره به تولید چای داده‌اند، در چند سال اخیر در کوهپایه‌های سیاهکل، لاهیجان، املش و رودسر کیلومترها جاده خاکی کشیده‌اند. جاده‌های جدید در میان باغ‌های چای تا دوردست‌ترین باغ‌های مناطق کوهستانی احداث شده‌ است. دلیل این امر هم از بین رفتن سامانه حمل بار-محصول از باغ به لب جاده یا کارخانه است که تا مدت‌ها برعهده اسب و قاطر بوده‌ است.

بنابراین برای حمل چای تا نزدیک‌ترین سکونتگاه انسانی با وسیله‌نقلیه نیاز به راه است. در خیلی از مناطق سازمان جهاد و منابع طبیعی مجوز احداث جاده به باغ‌داران را نمی‌دهند و اما جلوی احداث جاده دست‌ساز را هم نمی‌گیرند. آقای صادقی و دیگر باغ‌داران نیز با استفاده از یک روش ابتکاری یعنی به کارگیری داس و بوله (یک نوع کج بیل) در دل این مناطق کیلومترها جاده احداث کرده‌اند (شکل.۴). فارغ از بحث اثرهای این کندوکاو و احداث جاده‌های اینچنینی در کوهستان و مناطق جنگلی، نکته‌ای که در این میان وجود دارد، دورنمایی است برخی با ایجاد این جاده‌های دسترسی، به مناطق کوهستانی با مناظر قابل توجه برای آنیده تصور کرده‌اند. گفتگوهای کوتاه نشان از برنامه برای فروش زمین‌های با منظر خوب با قیمت مناسب به خریداران زمین‌های ویلایی دارد.

 

شکل ۴. ایجاد راهای ماشین‌رو با ابزارهای دستی در مناطق کوهستانی در میان باغهای چای و جنگل

اثر محیط‌زیستی دیگری که در این میان به هیرکانی و یه نوعی به گونه‌هایی از آن مثل آزاد، ممرز و انجیلی و… رسید بریدن ده‌ها قطعه درخت میان باغ‌ها و حاشیه آن و همچنین دست‌اندازی به گونه‌هایی بسیار دورتر از باغ‌های چایی جهت گسترش آفتاب‌گیری باغ‌ها است. اتفاقاً آقای صادقی ما هم در این میان در این محدوده مطالعاتی مشخص، چندین گونه درخت را تنها در یک سال اخیر با سنین مختلف، به بهانه یا دلیل آباد کردن باغ از کناره جاده بریده‌است! (شکل.۴) برخی از درختان بریده شده اما قدمتی حداقل صد ساله داشته که با توجه به قدمت صد ساله صنعت چای،‌اندکی در انگیزه‌های کشاورزی این قطع درختان شک ایجاد ‌کرده است. طبیعتاً درختی که بیش از صد سال قدمت داشته و سال‌های سال در کنار باغ چای آن هم در دوران‌های طلایی تولید و فروش چای وجود داشته است، نمی‌تواند در این سال‌های بی‌رمقی، مانعی بر ضد توسعه و تولید چای باشد.

مساله آباد کردن باغ‌های چای هم به دوران رکورد و ورشکستی صنعت چای در اثر اجرای ناموفق طرح اصلاح ساختار چای کشور (خصوصی‌سازی چای) برمی‌گردد که افراد زیادی مانند آقای صادقی را به بدبختی سوق داد. هزاران چای‌کار در دوران معروف به دوران اصلاحات با ابداع و اجرای نیم‌بند این قانون خانه و کاشانه خود را از دست داده‌اند. همین امر موجب شد که بسیاری از باغ‌ها و مناطق حاشیه آن بدون بهره‌برداری رها شود و انبوه پوشش گیاهی، البته بیشتر در حاشیه باغ رشد کند (شکل ۵). با‌این‌حال، حرکت و روند افزایشی در از بین بردن پوشش گیاهی در تمامی مناطق چای‌خیز که در حاشیه مناطق جنگلی قرار گرفته‌اند شروع شده است که به راحتی در گشت و گذاری در تمامی این مناطق قابل مشاهده است.

 

شکل ۵. بریدن و آتش زدن درخت کهنسال در جوار باغ چای در حومهٔ لاهیجان؛ فروردین ۱۴۰۱

شکل ۶. پاکتراشی کامل درختان جنگلی حاشیه یک باغ در کوهپایه‌های اطراف لاهیجان در دی ماه ۱۴۰۱

آقای صادقی آدم بدی نیست. آقای صادقی یکی از ماهاست. میلیون‌ها مایی که درگیر گذران دوران سخت اقتصادی هستیم که سال‌هاست امیدی به گشایش وضع موجود داشته و داریم. زندگی با رنج کشاورزی در گیلان، بر کسی پوشیده نیست. آقای صادقی یکی از ماست، یکی از ما، با هزاران دغدغه مالی و دشواری زندگی. آقای صادقی آگاهانه یا غیرآگاهانه، فقط و فقط به شخصه در یک جغرافیای مشخص در کنار یک آبادی و در یک حوضه آبریز کوچک، سلطان بی‌منازعی است که با اشکال مختلف در هیرکانی می‌تازد. آقای صادقی‌ها زیادند، در تک‌تک دره‌های البرز، در گوشه‌گوشه جنگل‌های هیرکانی. آقای صادقی‌ها اما اینگونه نبودند، ایشان همانانی هستند که قبل از این گسست بزرگ تاریخی و فرهنگی-اجتماعی در زندگی بهره‌مندانه و خردمندانه خود از طبیعت، اسطوره‌هایی همچون سیا‌گالش را پروراندند.

اسطوره‌ای زیست‌محیطی به نام البرز و هیرکانی. همین نماد نشان از خردمندی این مردمان در بهره‌برداری از طبیعت بود، سندی اما جاوادانه برای آن. ایشان همانانی هستند که با درخت گفتگو و طبیعت آنچنان برایشان جایگاه والایی داشت که درختان مقدس در گوشه‌گوشه این دیار در همراهی با کوه‌های مقدس، ناقوس درهم تنیدگی انسان با طبیعت را می‌نواخت. اما گسستی که رخ داد نه تنها رابطه معنوی با تمامی داشته‌ها و میراث معنوی را زدود بلکه این مسئله در همراهی با نحوه زندگی و فرهنگ مصرف‌گرایی که ما در خود غرق کرده، جهانِ آقای صادقی را چنان دگرگون ساخته که جنگلی را که زمانی حکم مادرش را داشت راحت می‌کُشد. مادرکُشی. آری، مادرکُشی. دروازه‌های هیرکانی و البرز، دیگر دست در دست آنانی نیست که کسی را خیال خام ورود به آن نباشد، دروازها اینک باز است، دروازه‌های طمع اما… و صدای ناقوس این‌بار می‌آید انگار… صدای ناقوسِ مرگِ جنگل، مرگ ما، طمع ما را کشت اما مادر…

 

نیما فرید مجتهدیارسال شده دردسته‌هاؤ غىرهبرچسب‌ها، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، 

 

نویسنده: نیما فرید مجتهدی 

منبع: http://v6rg.com/

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۵۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

آشنایی با فرمت Hinco در شهرسازی - برنامه ریزی شهری و منطقه ای 

Metropolitan & Regional Planning — CIVITAS Studio

*جنبه های انسانی

 

جمعیت شناختی (اقلیت-جمعیت روستایی و شهری)

آموزش (سواد-بیسواد)

تجارب کاری - مهارت کاری

درآمدها-دستمزد-حقوق

الگوی هزینه ها-الگوی مخارج

مسکن (مالک- استیجاری- فاقدمسکن)

توانایی تولید - بهره وری

سفرهای روزمره

بازار کار

 

*جنبه های نهادی

 

نهادها - سازمان ها

دولتهای منطقه ای و محلی (استانداری - فرمانداری - شهرداری)

درآمدهای عمومی (بدلیل عمومی و مردمی بودن این نوع درآمدها باید کاملا مورد بررسی قرار گیرد)

خدمات اجتماعی و خدمات شهری

نهادهای تجاری - نهادهای کسب و کار

هماهنگی های سازمانی

مشارکتهای نهادی

سازمان های تجاری و کاری

تعاونی ها (بخش تعاونی ها بسیار مهم است که باعث رونق اقتصادی خواهد شد در اصل ۴۴ قانون اساسی ایران هم به آن اشاره شده است اما دقت نمیشود)

الگوهای مالکیت زمین(بزرگ مالکی-کوچک مالکی)

 

*جنبه های طبیعی

 

الگوهای کاربری زمین (دشت، جنگل، مرتع،کوهستان،کوهپایه ، منطقه مسکونی (شهر و روستا))

 منابع معدنی

انواع خاک (مقاوم، غیرمقاوم، مناسب کشاورزی، مناسب شهرسازی)

منابع آب

ویژگی های توپوگرافی

دارایی های گردشگری-تفریح

ویژگی های محلی

سایت های تاریخی

مناطق حساس به لحاظ زیست محیطی

مناطق در معرض مخاطرات

مناطق در معرض خطر (سیل،زلزله)

 

 

*سرمایه

 

سرمایه و دارایی ها (زیرساختها)

پتانسیل های استفاده از زمین

حمل و نقل و ارتباطات

سرمایه گذاری های عمومی(دولتی،غیردولتی)

سرمایه گذاری های بخش خصوصی

نرخ پس انداز

ذخیره مسکن(چه میزان سرمایه به شکل مسکن در منطقه داریم)

اندازه بنگاه ها

نرخ تمرکز و تمرکز گرایی

نسبت سرمایه به محصول

سرمایه های عمومی

 

 

*جنبه های دیگر

 

برنامه های توسعه (فرادست،فرودست)

مناطق تجاری

ارتباطات ویژه با دیگر نواحی

منابع انرژی

دسترسی به آبهای آزاد

 

 

محمد صالح زاده رشتی نژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی - گرایش برنامه ریزی منطقه ای دانشگاه گیلان) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۶:۰۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد