شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۱۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد صالح زاده» ثبت شده است

فساد در لایه های مدیریت شهری

روند بازداشت در مدیریت شهری گیلان ادامه دارد.

رئیس کل دادگستری گیلان از دستگیری سه نفر از اعضای شورای یکی از شهر‌های استان گیلان خبر داد، وی بیان داشت: این اعضا در هنگام اخذ رشوه دستگیر و با صدور قرار تأمین قضایی روانه زندان شده‌اند. طبق گفته یک منبع آگاه: بازداشتی های اخیر مدیریت شهری استان، در شهرداری یکی از شهرهای کوچک نزدیک رشت صورت گرفته و مربوط به تخلفات کمیسیون ماده ۱۰۰ و تغییر کاربری ها بوده است. این منبع آگاه عنوان کرد: این بدین معنی نیست، که در شهرداری های دیگر تخلفی صورت نمی گیرد، اگر تخلفی از دید نهادهای نظارتی پنهان می ماند، معمولا شهرداری و اعضای شورا باهم هماهنگ هستند، وگرنه همان تخلف در سایر شهرها نیز قابل تعمیم است.

بازداشت های مدیریت شهری در گیلان

پیش از این نیز در اواخر سال گذشته یک شهردار از شهرهای جنوبی استان و یک عضو از شورای ششم شهر رشت، به‌اتهام تخلفات مالی و دریافت رشوه دستگیر و بازداشت شده بودند. پس از این دستگیری عضو شورای شهر رشت، در فروردین سالجاری عضو علی البدل شورای ششم به جای این عضو بازداشتی با ادای سوگندنامه به صورت رسمی بعنوان عضو جدید شورای شهر رشت معرفی شد. در اواسط تیر ماه سه کارمند شهرداری منطقه ۵ رشت بازداشت شدند. پایگاه اطلاع‌رسانی قوه قضائیه در اطلاعیه‌ای نوشت: این سه نفر به ‌اتهام اختلاس و ارتشا بازداشت شده‌اند. به فاصله چند هفته، دو کارمند دیگر از شهرداری رشت به لیست بازداشتی‌ها اضافه گردیدند، مجموعا در تابستان سالجاری در مجموعه شهرداری رشت طی دو مرحله ۵ نفر ( ۳ آقا و ۲ خانم) بازداشت شدند. رئیس شورای شهر در مورد یکی از بازداشتی‌ها اظهار کرد: برآورد من و آنچه که شنیده‌ام، این بوده که علت بازداشت این فرد “خانم” در ارتباط با مباحث کاری شهرداری اعم از اختلاس نیست. شهردار نام آشنای یکی از شهر‌های شرق گیلان نیز با ‌اتهام اخذ رشوه در مهرماه سالجاری بازداشت و برای انجام روند قضایی پرونده وی به دستگاه قضا منتقل شد. بنابراین از اسفند سال گذشته تا آذر ماه سالجاری تا لحظه انتشار این گزارش، به روایتی بیش از ۱۰ نفر از مجموعه مدیریت شهری در استان گیلان بازداشت شده اند.

 

رئیس کل دادگستری گیلان از دستگیری سه نفر از اعضای شورای یکی از شهر‌های استان گیلان خبر داد، وی بیان داشت: این اعضا در هنگام اخذ رشوه دستگیر و با صدور قرار تأمین قضایی روانه زندان شده‌اند. طبق گفته یک منبع آگاه: بازداشتی های اخیر مدیریت شهری استان، در شهرداری یکی از شهرهای کوچک نزدیک رشت صورت گرفته و مربوط به تخلفات کمیسیون ماده ۱۰۰ و تغییر کاربری ها بوده است.

 

انتخابات ششمین دوره شورا‌های شهر به صورت سراسری همزمان با سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ برگزار شد. در بیشتر شهر‌های کشور همزمان با تغییر در دولت، ترکیب شورای شهر‌ها نیز با تغییراتی همراه بود که می‌توان گفت: در بیشتر شهر‌های کشور لیست‌های منتسب به حامیان دولت فعلی، کرسی‌های پارلمانی شهرهای کشور را اخذ نموده اند. در کلانشهر رشت نیز با احتساب جمعیت بیش از ۷۰۰ هزار نفری، ۱۱ نفر از اعضای اصلی به پارلمان شهر راه یافتند، که لیست‌های مورد حمایت اصولگرایان تمام کرسی شورای ششم رشت را از آن خود کرد. یکی از چالش‌های بوقوع پیوسته در برخی از لیست‌های اصولگرایی رشت حضور مهدی نوری هریس بود، که با توجه به قرار گرفتن وی در لیست حامیان دولت قبلی در سال ۹۶ و حمایت الیاس حضرتی نماینده اصلاح طلب مجلس در ادوار پیشین از او، انتقادات فراوانی از سوی چهره‌های اصولگرایی گیلان را به همراه داشت.

اختلاس ۷ میلیاردی در شورای سوم رشت

کلانشهر رشت پیش از این در دوره سوم شورا‌ها با اختلاس کلان اعضای شورای شهر مواجه شده بود. که با ورود اداره اطلاعات و دستگاه قضا به دلیل تخلف های مالی صورت گرفته این دوره از شورای شهر تبدیل به یکی از حادثه ساز ترین شورا‌های کشور شده بود و به دستور فرماندار وقت منحل شد. به گفته رئیس پیشین دادگستری گیلان اعضای دوره سوم به دلیل اختلاس و ارتشاء دستگیر شدند. در آن زمان رسانه‌های محلی گیلان، ۷ میلیارد تومان اختلاس توسط اعضای شورای سوم را عنوان کرده بودند.

بیش از ۱۲۰ نفر در کشور کمتر از یکسال بازداشت شدند

از ابتدای فعالیت ششمین دوره شورا‌های اسلامی تا به امروز خبر‌هایی مبنی بر بازداشت اعضای شورا، شهردار و کارمندان شهرداری؛ در نقاط مختلف کشور، به دلیل تخلفات مالی شنیده شده است. در سال ۱۴۰۱ نیز بیش از ۷۰ نفر از اعضای شورا‌های شهر و کارمندان شهرداری‌ها در سراسر کشور روانه بازداشتگاه شدند. در سال گذشته و از ابتدای امسال، در مجموع بیش از ۱۲۰ نفر از کارمندان، مدیران و اعضای شوراهای‌شهر بازداشت شده‌اند. همچنین طبق بررسی‌های روزنامه هم میهن، فقط از ابتدای امسال تا تیرماه بیش از ۴۸نفر از کارمندان، مدیران و اعضای شورا‌های شهر در سراسر کشور بازداشت شدند. ‌اتهامات عمده نفرات بازداشتی نیز، فساد مالی، ارتشا و تحصیلی مال از طریق نامشروع بوده است.

بازداشت های مدیریت شهری در سایر استان های کشور

اوایل پاییز سالجاری شهردار و تمامی اعضای شورای شهر یکی از شهر‌های شهرستان ساوجبلاغ به‌اتهام تشکیل شبکه ارتشا دستگیر و در تحقیقات به بزه های ارتکابی خود اقرار کردند. متهمان شامل شهردار و اعضای شورای شهر با انتصاب نزدیکان خود در پست‌های کلیدی شهرداری، ضمن ارتباط‌گیری با برخی صاحبان کارخانجات، مالکان، سازنده‌های غیرمجاز و حتی مجاز و عوامل تغییر کاربری غیرمجاز، اقدامات خود را پیگیری می‌کردند. همچنین در شهرهای گرگان، مریوان، فردوسیه-شهریار، نسیم شهر در بهارستان و… با اتهامات مشابه از جمله؛ اختلاس، شبکه ارتشا، پولشویی و رشوه بازداشت های وسیعی صورت گرفته است.

کمیسیون ماده ۱۰۰ در مرکز تخلفات مدیریت شهری

تقریباً در همه جای دنیا برای رسیدگی به ساخت وساز‌های شهری قوانین و مقرراتی وجود دارد، شهروندان و سایر اصناف نیز موظف هستند تا ضوابط و مقررات شهری را رعایت کنند. بدلیل وجود تخلفات توسط برخی از افراد سودجو، نهادی برای پیگیری و رسیدگی توسط قانونگذار تعیین می‌شود. بسیاری از شهروندان و از جمله فعالان حوزه ساخت وساز و افرادی که درگیر خرید و فروش ملک هستند، کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری‌های کشور را به خوبی می‌شناسند. وظیفه این کمیسیون رسیدگی به تخلفات ساختمانی است. طبق این قانون، مالکان اراضی و املاک واقع در محدوده خدماتی باید قبل از ساخت و ساز از شهرداری‌ها پروانه ساختمان بگیرند و شهرداری‌ها نیز موظف خواهند بود از طریق ماموران خود از عملیات ساختمانی بدون پروانه یا خلاف پروانه در زمین‌های محصور و غیرمحصور جلوگیری کنند. در صورت خلاف این ماده، جلوی متخلفین گرفته می‌شود و برای رسیدگی پرونده به کمیسیون ماده ۱۰۰ ارجاع داده می‌شود. از شروع فعالیت اولین دوره شورا‌ها در اواخر دهه ۷۰ تا به امروز که ششمین دوره فعالیت شورا‌ها را شاهد هستیم؛ بار‌ها دستگیری و تخلفات مالی توسط اعضای شورای شهر و شهرداری در کشور خبرساز بوده، که بخش ویژه‌ای از تخلفات به نحوی در ارتباط با کمیسیون ماده ۱۰۰، تخلفات ساختمانی و تغییرات غیرمجاز در کاربری های اراضی صورت گرفته است. محمود اولاد، پژوهشگر اقتصاد شهری می‌گوید: هرجا منابع مالی زیاد باشد و نبود شفافیت هم باشد، فساد رخ می‌دهد. مجوز‌های ساخت وساز را شهرداری‌ها می‌دهند و در این مجوز‌ها یک دنیا رانت ایجاد می‌شود، افراد به این دلیل که از مجوز بهتری بهره‌مند شوند، حاضرند پول هزینه کنند، از آنطرف هم قوانین و مقررات تبصره دارند و در کمیسیون‌های ماده ۵ و ماده ۱۰۰ قابلیت اصلاح شدن را خواهند داشت. طبق شواهد موجود، موضوع دستگیری یکی از اعضای شورای شهر رشت به‌اتهام دریافت رشوه در سال گذشته نیز در ارتباط با کمیسیون فوق و تخلفات ساختمانی بوده است. بنابراین نقطه بحرانی در رابطه با اتهامات افراد متخلف در مدیریت شهری، مربوط به تخلفات در ساخت و ساز، نسق سازی ها، تغییرات در کاربری اراضی است. در این موضوع برخورد نظارتی و قضایی به موقع، بدلیل چالش های موجود در حوزه های شهری و روستایی گیلان بسیار حایز اهمیت است.

شهردار جدید رشت و فساد ستیزی

کارگرنیا، رئیس شورای اسلامی شهر رشت در تیرماه سالجاری در گفتگو با مهر عنوان کرد: انتخاب شهردار جدید بر مبنای پاک دستی و روحیه فساد ستیزی وی بود و نگاه ضد فساد در بدنه مدیریت شهری رشت نهادینه شده است. شهردار جدید رشت از اُردی بهشت سالجاری با ابلاغ حکم از سوی وزیر کشور فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرد. تابستان گذشته در مجموع ۵ نفر از پرسنل شهرداری رشت بازداشت شده و با احتساب دستگیری عضو سابق شورای ششم در سال گذشته، در یک مدت تقریبا کوتاه مدیریت شهری رشت در بازداشت بدلیل تخلفات مالی خبرساز بوده است.

انحصار طلبی و خارج شدن مدیریت شهری از مسیر شفافیت

با توجه به مدت زمان باقی مانده به پایان فعالیت شورای ششم، آنچه تا به امروز در مجموعه مدیریت شهری کلانشهر مرکز استان گذشته، توجه منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است. اگر بخواهیم خلاصه‌ای از شرح حال را بیان داریم: با توجه به عملکرد شورای ششم و اتفاقات سال گذشته در استیضاح شهردار سابق، تنها شهر بود که مادام از یک رفت و برگشت بی‌اثر لطمه می‌دید. اعضای شورای شهر نیز از سال گذشته که یکی از همکارانشان دستگیر شد، هیچ پاسخ شفافی در راستای وظایف ذاتی نمایندگی مردم برای شهروندان رشت نداشته و سکوت را جایز دانسته‌اند. بنابراین عدم پاسخگویی شفاف به مردم از هویت اصلی شورای شهر کاسته و به نوعی نزول در اهداف مدیریت شهری را ارمغان دارد. باتوجه به آغاز پروژه‌های حمل و نقلی رشت در سالجاری و احداث چند تقاطع غیرهمسطح به صورت همزمان، یک هزینه کَرد پروژه‌ای را شاهد هستیم، که برخی از کارشناسان حوزه شهری اعتقاد دارند: این حجم از احداث پل های ماشین رو نه تنها نیاز شهر نبوده، بلکه در ترافیک شهر تاثیر مثبتی نخواهد داشت. چون با اجرای چنین پروژه هایی شهر را به سطوح خودرو محور تبدیل کرده، که بر مبنای شهرسازی انسان گرا شکل نگرفته و توسعه شهر به سوی خودرو محوری تمایل پیدا خواهد کرد. نتیجه این برایند، انحصار طلبی بیشتر قدرت‌های شهری و خارج شدن مدیریت شهری از مسیر شفافیت و تعهد خود به وظایف ذاتی پارلمان شهر است.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه مدیریت شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان

انتشار در تاریخ 22 آذر 1402 

http://mroor.org/egd

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۰۲ ، ۲۲:۵۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

صدای میراث ماندگار به لودرهای شهرداری نمی رسد گزارشی از تخریب یک جداره ارزشمند در بافت تاریخی رشت

 

 محمد صالح زاده

انسان معاصر چگونه می‌تواند با شهر و مناطق شهری همذات پنداری داشته باشد؟ شاید در وهله اول این پرسش به نوعی مقلد‌گر باشد اما با یک مشاهده ساده می‌توان دریافت: انسان در محیط‌های اطراف خود؛ خواه شهر، خواه یک محیط شخصی بر این امر پافشاری دارد. بنابراین حس مکان همان همذات پنداری صورت گرفته با محیط، شهر و یا منطقه است. حالا اگر آن مکان یا منطقه تاریخی باشد، تأثیرات مثبت و قابل توجهی بر حس مکانِ انسان دارد. برای شناخت بهتر در این زمینه می‌توان به فضا‌های مختلف شهر رشت نیز بپردازیم؛ کافیست در عصر یکی از این روز‌ها به مناطقی از شهر برویم. بعنوان مثال: پس از ساخت پیاده راه رشت در همجواری این فضا؛ مکان و محیط‌هایی به تأثیر از پیاده راه مجدد دیده شده‌اند، که تا پیش از آن آنقدر نمایان و شفاف نبوده‌اند. اما امروزه می‌بینیم که برای شهروندان رشت علی الخصوص جوانان این شهر مکان‌های مناسبی برای گذران اوقات فراغت شده و حتی شُهرت آن به خارج از استان نیز رسیده است.

کیفیت محیط شهر‌های ما بعنوان بخش ویژه‌ای از کیفیت زندگی شهروندان در شهرسازی حایز اهمیت است. از این جهت که فضا‌های شهری با رشد سریع شهر‌ها، تمرکز جمعیت و فعالیت با تغییراتی مواجه شد. این مسأله در رابطه با بافت‌های تاریخی شهر‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چونکه در این بافت‌ها متناسب با سیر زمانی و عدم صیانت و محافظت صحیح و همچنین نبود مدیریت کارآمد با فرسایش بیشتری روبرو شد و از لحاظ کیفی دچار تغییرات و نارسایی‌های محیطی شده که در نهایت امروزه دو نوع بافت شهری را در شهر‌ها داریم که با عناوین؛ بافت تاریخی و فرسوده متمایز می‌شوند. گرچه هر یک از این بافت‌ها دارای ویژگی‌های مشابه و متمایز از هم هستند اما بدلیل رشد شهر در یک سیر زمانی و همجواری و تداخل این بافت‌ها در هم به نوعی دچار سردرگمی مدیریتی و اجرایی شده‌اند.

«امروزه مهمترین جنبش در معماری، احیای سنت‌های بومی و کلاسیک و الحاق آن‌ها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادین آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست».

این سخنان پرفسور وینسنت اسکالی حدود بیش از بیست سال پیش را نمی‌توان نادیده گرفت. وی در مقاله‌ای دیگر عنوان می‌کند: باقی حرفه معماری در (لحظه نادانی محض، ساخت شکنی و خودسازی است). در واقع اسکالی در این جمله؛ معمارانی را متهم به نادانی کرده که احیای همیشگی معماری بومی و کلاسیک را در سر نمی‌پرورانند. ونچوری در کتابش با عنوان “پیچیدگی و تضاد در معماری” می‌نویسد: «حس تاریخی؛ احساسی معاصر و بی‌زمان است، همچنین هر دوی آن‌ها به صورت مشترک». بنابراین یک هویت تاریخی همانطور که در آوردگاه زمان، بیانگر عصر خود و به نوعی بی‌زمان بودن را القا می‌دارد و در عین حال آمیختگی مشترکی را نیز به سوی مخاطب می‌کشاند.

در هفته گذشته خبری مبنی بر اینکه یکی از بنا‌های واجد ارزش تاریخی در محله ساغریسازان رشت که دارای جداره ارزشمندی نیز است، با ضوابط شهرداری رشت به دلیل تعریض  کوچه با عقب نشینی همراه خواهد بود. طبق این عقب نشینی دستوری از سوی شهرداری رشت، این جداره از این بنای تاریخی تخریب خواهد شد. در سطح شهر و علاقه‌مندان معماری و فرهنگ بومی این خبر تخریب دردناک بود. از اینرو با وجود اهمیت محله ساغریسازان که در بافت تاریخی شهر رشت قرار گرفته و همچنین بنای مورد اشاره که دارای ارزش‌های تاریخی و فرهنگی است، تصمیم گرفته‌ایم در اینباره با یکی از متخصصین و دغدغه‌مندان شهر رشت گفتگویی داشته باشیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

سرگذشت مشابه بناهای تاریخی رشت

در این رابطه مهندس روناک روشنی گیلوایی که از متخصصین حوزه معماری و مرمت است، می‌گوید: این خانه باغ در محله ساغریسازان، از سمت ورودی خمیران زاهدان در نبش کوچه نشاط قرارگرفته و همچون سایر خانه‌های تاریخی در رشت دارای سقف سفالی و درب و پنجره ارسی دار، سردری و حوضی با کاشی‌های شاه عباسی بوده که به مرور زمان پس از فوت خانم خانه (مالک بنا) سَردری دزدیده و حوض و کاشی‌های آن ناپدید می‌شوند. سرنوشتی مشابه که اغلب خانه‌های قدیمی و تاریخی شهر رشت به خود دیده و به این ترتیب به ویرانه‌ای بدل می‌گردند.

در طی سال‌ها این خانه باغ در بافت تاریخی شهر، قلب و تنفس گاه محله و ساکنین ساغریسازان بوده است. جداره آن که فصل مشترک داخل و خارج این بنا و به صورت اِل فرم در ساغریسازان دارای اهمیت و ارزش تاریخی ست، با داشتن دو درب چوبی ورودی سفال چین شده که جز مؤلفه‌های معماری رشت بشمار می‌رود. سعی بر زنده ماندن و تداعی هویت تاریخی و فرهنگی در این گذر از شهر داشته است.

مهندس روشن بیان داشت: به تازگی با نوسازی  این پلاک؛ تلاش بر تخریب کامل این بنا روزشماری می‌شود که با توجه به وسعت زمین و همچنین نظر مثبت مالک و سازنده، عقب بردن طرح امکان‌پذیر بود. می‌شد با صرفنظر شهرداری از تصمیم خود مبنی بر عقب نشینی، با قطره ناچیز اما تأثیر‌گذار، در حفظ بافت‌های تاریخی شهر رشت گامی مؤثر برداشت. با توجه به ساختمان‌های اطراف، مقدار عقب نشینی جداره این بنا چیزی حدود ۱ تا ۲۰/۱ متر است که با این مقدار عقب نشینی در عرض کوچه‌ در این موقعیت مکانی تأثیر آنچنانی نخواهد داشت. وی در مورد استحکام این بنا‌ها در بافت تاریخی شهر افزود: برخلاف برخی عقاید اشتباه که فکر می‌کنند این دسته از خانه‌ها مخروبه و قابل استفاده نخواهند بود، باید گفت: با بازسازی مجدد این خانه‌ها به نسبت ساختمان‌های جدید از کارایی بیشتری برخوردارند و همچنین تمام این خانه‌ها و جداره های‌شان دارای ارزش‌های تاریخی و معماری هستند.

وقتی در مورد قدمت یک محله صحبت می‌کنیم، وقتی بافت تاریخی را در شهر مشخص می‌کنیم. یعنی اینکه؛ در این محدوده نیازمند نگرش و توجه خاص هستیم و برای سرپا نگه داشتن اجزای بافت بایستی خیلی هوشمندانه‌تر عمل نماییم و راهکار‌های تازه‌ای اجرا کنیم. وقتی مردم محل همچنان حاضرند در آن محله زندگی و باهم تعامل داشته و کسب درآمد کنند. در این سال‌ها خیلی از کاربری‌های این محلات قدیمی مجدد رونق گرفته، مغازه‌ها مجدد باز شده، این یعنی اینکه در این محلات پاخور وجود دارد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم: اینجا متروکه است و باید تخریب شود.

 

عدم تعامل شهرداری و میراث

روشن گیلوایی در مورد عدم تعامل نهاد‌ها افزود: طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب! نمی‌توان با یک فرمول کلی برای تمامی مناطق و سطوح شهری به یک نوع حکمرانی داشت. نیاز‌های بافت تاریخی با سایر بافت‌های شهری متفاوت است. بعنوان مثال در رشت نمی‌توان؛ منظریه، رشتیان و دیلمان را با محلات بافت تاریخی یکی دانست. وقتی شناخت و مطالعه در این بافت‌ها اندک است و همه بافت‌های شهر با یک مقیاس و خط کش مدیریت می‌شوند، مسلماً به چالش‌های زیادی بر می‌خوریم. باید نسبت به طیف سنی ساکن در این محلات، گردش مالی، حمل و نقل عمومی و سایر موارد مهم در این بافت‌ها مطالعات صورت بگیرد.

روشن در مورد بنا‌هایی که ثبت شده و پس از چند سال از ثبت میراث خارج می‌شوند، با طرح پرسشی عنوان کرد: آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟ وُراث طبق مراحل حقوقی و مراجعه به دیوان عالی اداری و طرح شکایت، این خانه‌ها را از ثبت میراث بیرون می‌کشند. از این دست اتفاقات در رشت افتاده است، بعنوان مثال: خانه‌ی لوکیشن فیلم سینمایی در دنیای تو ساعت چند است؟ و یا خانه‌ی کودکی سایه. اما نقش واحد حقوقی در قبال میراث‌های ثبت شده چیست؟

مهندس روشن در مورد ساخت و ساز در این بافت گفت: شرایط به گونه‌ای است که تصور می‌شود، می‌توان در این بافت‌ها انبوه‌سازی کرد. در حال حاضر طبق قانون شهرداری برای ساخت و ساز در این محلات ۲ طبقه روی پیلوت است، در صورتیکه پلاک مورد نظر برای ساخت بالای ۱۰۰۰متر باشد، این مقدار به ۴ طبقه افزوده می‌شود. همین امر باعث شده که سازندگان در این بافت‌ها با تجمیع پلاک‌ها متراژ را به ۱۰۰۰ متر و بالاتر می‌رسانند، تا بتوانند ۴ طبقه روی پیلوت بسازند. البته فقط ۴ طبقه نیست در هر طبقه ۴ واحد که به روایتی ۱۶ واحد می‌شود. تصور کنید؛ در بافتی متراکم و فشرده که ساختار آن با سایر نقاط و بافت‌های شهر فرق دارد، اینهمه جمعیت، ماشین و افراد را به آن منطقه می‌آورند، طبیعتا فضای سبز را هم از بین می‌برند. ما شاهد یک ساختار پشت هم که به اصطلاح زنجیر‌هایی به یکدیگر متصل شده هستیم. این زنجیره‌ها مسأله را بوجود آورده‌اند. صرفاً نمی‌توان گفت: سازندگان لابی داشته و یا اصلاً بخواهیم فرد یا نهادی را در چنین شرایطی مقصر بدانیم. ما شاهد یک ساختار نامتوازن هستیم و در یک ساختار نامتوازن چنین اتفاقاتی صورت می‌گیرد.

 

 شهرداری رشت فاقد عملکرد میراثی است

روشن درباره رویکرد میراث فرهنگی و شهرداری سایر شهر‌های بزرگ کشور گفت: این دیدگاه که رشت یک شهر تاریخی نیست، به کل اشتباه است. نمی‌توانیم بگوییم: اصفهان نسبت به رشت تاریخی‌تر است. بنا‌های تاریخی در گیلان از رشت تا انزلی، لاهیجان، لنگرود، رودسر، تالش، آستارا و سایر شهر‌ها یک پهنه گسترده تاریخی را تشکیل می‌دهند. در سطح استان؛ کاخ، قلعه و حمام‌هایی داریم که همگی مهجور مانده‌اند. گا‌هاً این معماری به قدری حیرت‌آور می‌شود، اما جز اینکه فعلا در حال نابودی است، متأسفانه چیز دیگری مشاهده نمی‌کنیم. کار‌های کوچکی صورت گرفته که به نسبت تخریب‌ها اندک است و با اطمینان می‌توان گفت: دلیل این مهجوریت؛ بودجه نرسیدن و همچنین عدم مدیریت صحیح و مدیران خوب نداشتن است. باید یادآور شوم؛ در شهر‌هایی مثل اصفهان، یزد، کاشان و سایر شهر‌ها بعلت بحث مادی و توریست‌پذیری توسط بنا‌های تاریخی و همچنین توانایی در اخذ بودجه، موضوع میراث برایشان کالایی ارزشمند است و در این راستا تلاش خواهند کرد. اما این مسأله برای ما به آن اندازه نه مهم است و نه توانایی اخذ بودجه را داریم. مسأله مهم دیگر هم اینکه میراث پس از ثبت رشت در شهر خلاق خوراک بیشتر معطوف شده روی باقلی قاطق، گمجه کباب. و دیگر از آن حالت بنا‌های تاریخی که مهم‌ترین و پرچالش‌ترین بخش میراث بود، فاصله گرفته است. چند سالی می‌شود که میراث درگیر فساد داخلی و دادگاهی بود که این موضوع در عملکرد این سازمان بسیار تأثیرگذار بوده است. متأسفانه هنوز پس از اینهمه سال میراث فرهنگی ما نتوانسته با محیط آکادمیک پیوندی برقرار کند. در واقع دانش آموختگان معماری، خانه دوم‌شان میراث است، اما از یک دوره‌ای به بعد علنا دست بچه‌های معماری، متخصصین و دغدغه‌مندان کوتاه ماند. سیستم شهرداری رشت نیز که در قلب بافت تاریخی بوجود آمده، اما حتی یک اتاق برای میراث ندارد. شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

 

 میراث فرهنگی رشت انحصاری ست

وی همچنین در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی گیلان یادآور شد: یک سیستم نادرست در سپردن پروژه به پیمانکار داریم. سیستم میراث فرهنگی در رشت کاملاً انحصاری است. زشت‌ترین حالت در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی اینست که زمانیکه بودجه‌ای برای پروژه‌ای می‌رسد، و این بودجه به پیمانکار آشنا سپرده می‌شود، در واقع بخشی از این بودجه می‌رود برای فردی که این کار را معرفی کرده است. بعنوان مثال: بودجه‌ای که باید صرف بنایی تاریخی شود، به صورت پنهانی برای مصارف دیگر استفاده می‌شود. گا‌هاً به صورت سربسته بیان شده که گردش مالی پیمانکاران شیوه درستی نیست. در واقع این همان فسادی است که به صورت پنهانی صورت می‌گیرد.

زمانی از بین بردن بافت‌های شهری اعم از تاریخی بودنشان به مفهوم پیشرفت تلقی می‌شد، ولی اکنون برنامه ریزان توسعه به این امر واقف شده، که محافظت از بافت‌های تاریخی که دارای معماری ارزشمند هستند و بیانگر فرهنگ آن منطقه است، و از بنیان‌های پایدار در توسعه شهر‌ها هستند. بنابراین ایجاد و اجرای تعادل و توازن در میان توسعه و حفاظت باعث ارتقای کیفی حیات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و… خواهد شد.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع : روزنامه گیلان امروز (انتشار در استان های گیلان، مازندران و گلستان) 

18 آذر 1402 

 

از طریق دانلود فایل زیر به این نسخه از روزنامه گیلان امروز دسترسی پیدا نمایید: 

دریافت

 

روزنامه گیلان امروز

 

 https://gilan-today.com/31171

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۱۸:۱۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

صدای میراث ماندگار به لودرهای شهرداری نمی رسد

گزارشی از تخریب یک جداره ارزشمند در بافت تاریخی رشت

 

انسان معاصر چگونه می‌تواند با شهر و مناطق شهری همذات پنداری داشته باشد؟ شاید در وهله اول این پرسش به نوعی مقلد‌گر باشد اما با یک مشاهده ساده می‌توان دریافت: انسان در محیط‌های اطراف خود؛ خواه شهر، خواه یک محیط شخصی بر این امر پافشاری دارد. بنابراین حس مکان همان همذات پنداری صورت گرفته با محیط، شهر و یا منطقه است. حالا اگر آن مکان یا منطقه تاریخی باشد، تأثیرات مثبت و قابل توجهی بر حس مکانِ انسان دارد. برای شناخت بهتر در این زمینه می‌توان به فضا‌های مختلف شهر رشت نیز بپردازیم؛ کافیست در عصر یکی از این روز‌ها به مناطقی از شهر برویم. بعنوان مثال: پس از ساخت پیاده راه رشت در همجواری این فضا؛ مکان و محیط‌هایی به تأثیر از پیاده راه مجدد دیده شده‌اند، که تا پیش از آن آنقدر نمایان و شفاف نبوده‌اند. اما امروزه می‌بینیم که برای شهروندان رشت علی الخصوص جوانان این شهر مکان‌های مناسبی برای گذران اوقات فراغت شده و حتی شُهرت آن به خارج از استان نیز رسیده است.

کیفیت محیط شهر‌های ما بعنوان بخش ویژه‌ای از کیفیت زندگی شهروندان در شهرسازی حایز اهمیت است. از این جهت که فضا‌های شهری با رشد سریع شهر‌ها، تمرکز جمعیت و فعالیت با تغییراتی مواجه شد. این مسأله در رابطه با بافت‌های تاریخی شهر‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چونکه در این بافت‌ها متناسب با سیر زمانی و عدم صیانت و محافظت صحیح و همچنین نبود مدیریت کارآمد با فرسایش بیشتری روبرو شد و از لحاظ کیفی دچار تغییرات و نارسایی‌های محیطی شده که در نهایت امروزه دو نوع بافت شهری را در شهر‌ها داریم که با عناوین؛ بافت تاریخی و فرسوده متمایز می‌شوند. گرچه هر یک از این بافت‌ها دارای ویژگی‌های مشابه و متمایز از هم هستند اما بدلیل رشد شهر در یک سیر زمانی و همجواری و تداخل این بافت‌ها در هم به نوعی دچار سردرگمی مدیریتی و اجرایی شده‌اند.

«امروزه مهمترین جنبش در معماری، احیای سنت‌های بومی و کلاسیک و الحاق آن‌ها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادین آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست».

این سخنان پرفسور وینسنت اسکالی حدود بیش از بیست سال پیش را نمی‌توان نادیده گرفت. وی در مقاله‌ای دیگر عنوان می‌کند: باقی حرفه معماری در (لحظه نادانی محض، ساخت شکنی و خودسازی است). در واقع اسکالی در این جمله؛ معمارانی را متهم به نادانی کرده که احیای همیشگی معماری بومی و کلاسیک را در سر نمی‌پرورانند. ونچوری در کتابش با عنوان “پیچیدگی و تضاد در معماری” می‌نویسد: «حس تاریخی؛ احساسی معاصر و بی‌زمان است، همچنین هر دوی آن‌ها به صورت مشترک». بنابراین یک هویت تاریخی همانطور که در آوردگاه زمان، بیانگر عصر خود و به نوعی بی‌زمان بودن را القا می‌دارد و در عین حال آمیختگی مشترکی را نیز به سوی مخاطب می‌کشاند.

در هفته گذشته خبری مبنی بر اینکه یکی از بنا‌های واجد ارزش تاریخی در محله ساغریسازان رشت که دارای جداره ارزشمندی نیز است، با ضوابط شهرداری رشت به دلیل تعریض  کوچه با عقب نشینی همراه خواهد بود. طبق این عقب نشینی دستوری از سوی شهرداری رشت، این جداره از این بنای تاریخی تخریب خواهد شد. در سطح شهر و علاقه‌مندان معماری و فرهنگ بومی این خبر تخریب دردناک بود. از اینرو با وجود اهمیت محله ساغریسازان که در بافت تاریخی شهر رشت قرار گرفته و همچنین بنای مورد اشاره که دارای ارزش‌های تاریخی و فرهنگی است، تصمیم گرفته‌ایم در اینباره با یکی از متخصصین و دغدغه‌مندان شهر رشت گفتگویی داشته باشیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

 

سرگذشت مشابه بناهای تاریخی رشت

در این رابطه مهندس روناک روشنی گیلوایی که از متخصصین حوزه معماری و مرمت است، می‌گوید: این خانه باغ در محله ساغریسازان، از سمت ورودی خمیران زاهدان در نبش کوچه نشاط قرارگرفته و همچون سایر خانه‌های تاریخی در رشت دارای سقف سفالی و درب و پنجره ارسی دار، سردری و حوضی با کاشی‌های شاه عباسی بوده که به مرور زمان پس از فوت خانم خانه (مالک بنا) سَردری دزدیده و حوض و کاشی‌های آن ناپدید می‌شوند. سرنوشتی مشابه که اغلب خانه‌های قدیمی و تاریخی شهر رشت به خود دیده و به این ترتیب به ویرانه‌ای بدل می‌گردند.

در طی سال‌ها این خانه باغ در بافت تاریخی شهر، قلب و تنفس گاه محله و ساکنین ساغریسازان بوده است. جداره آن که فصل مشترک داخل و خارج این بنا و به صورت اِل فرم در ساغریسازان دارای اهمیت و ارزش تاریخی ست، با داشتن دو درب چوبی ورودی سفال چین شده که جز مؤلفه‌های معماری رشت بشمار می‌رود. سعی بر زنده ماندن و تداعی هویت تاریخی و فرهنگی در این گذر از شهر داشته است.

مهندس روشن بیان داشت: به تازگی با نوسازی  این پلاک؛ تلاش بر تخریب کامل این بنا روزشماری می‌شود که با توجه به وسعت زمین و همچنین نظر مثبت مالک و سازنده، عقب بردن طرح امکان‌پذیر بود. می‌شد با صرفنظر شهرداری از تصمیم خود مبنی بر عقب نشینی، با قطره ناچیز اما تأثیر‌گذار، در حفظ بافت‌های تاریخی شهر رشت گامی مؤثر برداشت. با توجه به ساختمان‌های اطراف، مقدار عقب نشینی جداره این بنا چیزی حدود ۱ تا ۲۰/۱ متر است که با این مقدار عقب نشینی در عرض کوچه‌ در این موقعیت مکانی تأثیر آنچنانی نخواهد داشت. وی در مورد استحکام این بنا‌ها در بافت تاریخی شهر افزود: برخلاف برخی عقاید اشتباه که فکر می‌کنند این دسته از خانه‌ها مخروبه و قابل استفاده نخواهند بود، باید گفت: با بازسازی مجدد این خانه‌ها به نسبت ساختمان‌های جدید از کارایی بیشتری برخوردارند و همچنین تمام این خانه‌ها و جداره های‌شان دارای ارزش‌های تاریخی و معماری هستند.

 

طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب!

 

 

وقتی در مورد قدمت یک محله صحبت می‌کنیم، وقتی بافت تاریخی را در شهر مشخص می‌کنیم. یعنی اینکه؛ در این محدوده نیازمند نگرش و توجه خاص هستیم و برای سرپا نگه داشتن اجزای بافت بایستی خیلی هوشمندانه‌تر عمل نماییم و راهکار‌های تازه‌ای اجرا کنیم. وقتی مردم محل همچنان حاضرند در آن محله زندگی و باهم تعامل داشته و کسب درآمد کنند. در این سال‌ها خیلی از کاربری‌های این محلات قدیمی مجدد رونق گرفته، مغازه‌ها مجدد باز شده، این یعنی اینکه در این محلات پاخور وجود دارد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم: اینجا متروکه است و باید تخریب شود.

 

 

آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟

 

 

عدم تعامل شهرداری و میراث

روشن گیلوایی در مورد عدم تعامل نهاد‌ها افزود: طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب! نمی‌توان با یک فرمول کلی برای تمامی مناطق و سطوح شهری به یک نوع حکمرانی داشت. نیاز‌های بافت تاریخی با سایر بافت‌های شهری متفاوت است. بعنوان مثال در رشت نمی‌توان؛ منظریه، رشتیان و دیلمان را با محلات بافت تاریخی یکی دانست. وقتی شناخت و مطالعه در این بافت‌ها اندک است و همه بافت‌های شهر با یک مقیاس و خط کش مدیریت می‌شوند، مسلماً به چالش‌های زیادی بر می‌خوریم. باید نسبت به طیف سنی ساکن در این محلات، گردش مالی، حمل و نقل عمومی و سایر موارد مهم در این بافت‌ها مطالعات صورت بگیرد.

روشن در مورد بنا‌هایی که ثبت شده و پس از چند سال از ثبت میراث خارج می‌شوند، با طرح پرسشی عنوان کرد: آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟ وُراث طبق مراحل حقوقی و مراجعه به دیوان عالی اداری و طرح شکایت، این خانه‌ها را از ثبت میراث بیرون می‌کشند. از این دست اتفاقات در رشت افتاده است، بعنوان مثال: خانه‌ی لوکیشن فیلم سینمایی در دنیای تو ساعت چند است؟ و یا خانه‌ی کودکی سایه. اما نقش واحد حقوقی در قبال میراث‌های ثبت شده چیست؟

شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

مهندس روشن در مورد ساخت و ساز در این بافت گفت: شرایط به گونه‌ای است که تصور می‌شود، می‌توان در این بافت‌ها انبوه‌سازی کرد. در حال حاضر طبق قانون شهرداری برای ساخت و ساز در این محلات ۲ طبقه روی پیلوت است، در صورتیکه پلاک مورد نظر برای ساخت بالای ۱۰۰۰متر باشد، این مقدار به ۴ طبقه افزوده می‌شود. همین امر باعث شده که سازندگان در این بافت‌ها با تجمیع پلاک‌ها متراژ را به ۱۰۰۰ متر و بالاتر می‌رسانند، تا بتوانند ۴ طبقه روی پیلوت بسازند. البته فقط ۴ طبقه نیست در هر طبقه ۴ واحد که به روایتی ۱۶ واحد می‌شود. تصور کنید؛ در بافتی متراکم و فشرده که ساختار آن با سایر نقاط و بافت‌های شهر فرق دارد، اینهمه جمعیت، ماشین و افراد را به آن منطقه می‌آورند، طبیعتا فضای سبز را هم از بین می‌برند. ما شاهد یک ساختار پشت هم که به اصطلاح زنجیر‌هایی به یکدیگر متصل شده هستیم. این زنجیره‌ها مسأله را بوجود آورده‌اند. صرفاً نمی‌توان گفت: سازندگان لابی داشته و یا اصلاً بخواهیم فرد یا نهادی را در چنین شرایطی مقصر بدانیم. ما شاهد یک ساختار نامتوازن هستیم و در یک ساختار نامتوازن چنین اتفاقاتی صورت می‌گیرد.

 شهرداری رشت فاقد عملکرد میراثی است

روشن درباره رویکرد میراث فرهنگی و شهرداری سایر شهر‌های بزرگ کشور گفت: این دیدگاه که رشت یک شهر تاریخی نیست، به کل اشتباه است. نمی‌توانیم بگوییم: اصفهان نسبت به رشت تاریخی‌تر است. بنا‌های تاریخی در گیلان از رشت تا انزلی، لاهیجان، لنگرود، رودسر، تالش، آستارا و سایر شهر‌ها یک پهنه گسترده تاریخی را تشکیل می‌دهند. در سطح استان؛ کاخ، قلعه و حمام‌هایی داریم که همگی مهجور مانده‌اند. گا‌هاً این معماری به قدری حیرت‌آور می‌شود، اما جز اینکه فعلا در حال نابودی است، متأسفانه چیز دیگری مشاهده نمی‌کنیم. کار‌های کوچکی صورت گرفته که به نسبت تخریب‌ها اندک است و با اطمینان می‌توان گفت: دلیل این مهجوریت؛ بودجه نرسیدن و همچنین عدم مدیریت صحیح و مدیران خوب نداشتن است. باید یادآور شوم؛ در شهر‌هایی مثل اصفهان، یزد، کاشان و سایر شهر‌ها بعلت بحث مادی و توریست‌پذیری توسط بنا‌های تاریخی و همچنین توانایی در اخذ بودجه، موضوع میراث برایشان کالایی ارزشمند است و در این راستا تلاش خواهند کرد. اما این مسأله برای ما به آن اندازه نه مهم است و نه توانایی اخذ بودجه را داریم. مسأله مهم دیگر هم اینکه میراث پس از ثبت رشت در شهر خلاق خوراک بیشتر معطوف شده روی باقلی قاطق، گمجه کباب. و دیگر از آن حالت بنا‌های تاریخی که مهم‌ترین و پرچالش‌ترین بخش میراث بود، فاصله گرفته است. چند سالی می‌شود که میراث درگیر فساد داخلی و دادگاهی بود که این موضوع در عملکرد این سازمان بسیار تأثیرگذار بوده است. متأسفانه هنوز پس از اینهمه سال میراث فرهنگی ما نتوانسته با محیط آکادمیک پیوندی برقرار کند. در واقع دانش آموختگان معماری، خانه دوم‌شان میراث است، اما از یک دوره‌ای به بعد علنا دست بچه‌های معماری، متخصصین و دغدغه‌مندان کوتاه ماند. سیستم شهرداری رشت نیز که در قلب بافت تاریخی بوجود آمده، اما حتی یک اتاق برای میراث ندارد. شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

 میراث فرهنگی رشت انحصاری ست

وی همچنین در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی گیلان یادآور شد: یک سیستم نادرست در سپردن پروژه به پیمانکار داریم. سیستم میراث فرهنگی در رشت کاملاً انحصاری است. زشت‌ترین حالت در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی اینست که زمانیکه بودجه‌ای برای پروژه‌ای می‌رسد، و این بودجه به پیمانکار آشنا سپرده می‌شود، در واقع بخشی از این بودجه می‌رود برای فردی که این کار را معرفی کرده است. بعنوان مثال: بودجه‌ای که باید صرف بنایی تاریخی شود، به صورت پنهانی برای مصارف دیگر استفاده می‌شود. گا‌هاً به صورت سربسته بیان شده که گردش مالی پیمانکاران شیوه درستی نیست. در واقع این همان فسادی است که به صورت پنهانی صورت می‌گیرد.

زمانی از بین بردن بافت‌های شهری اعم از تاریخی بودنشان به مفهوم پیشرفت تلقی می‌شد، ولی اکنون برنامه ریزان توسعه به این امر واقف شده، که محافظت از بافت‌های تاریخی که دارای معماری ارزشمند هستند و بیانگر فرهنگ آن منطقه است، و از بنیان‌های پایدار در توسعه شهر‌ها هستند. بنابراین ایجاد و اجرای تعادل و توازن در میان توسعه و حفاظت باعث ارتقای کیفی حیات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و… خواهد شد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ 16 آذر 1402 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۱۸:۰۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

مکتبِ گیله‌وایی!

 

 نیما فرید مجتهدی 

هرکسی از هر منظری می‌تواند نقشی برای گیله‌وا قائل شود و از جنبه‌های مختلف نقشِ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن را واکاوی کند. گیله‌وا کم نقد شده، کم هم به آن توجه نشده است. اتفاقاً شاید از معدود مواردی است که یک مجله، فعالیت یا نهاد فرهنگیِ خصوصی در زمان زنده بودن بانیان و فعالیت‌اش موردِ تقدیر قرار گرفته است. وقتی نام گیله‌وا می‌آید بدون شک تنها مجله گیله‌وا موردِ توجه قرار نمی‌گیرد به‌خاطر اینکه گیله‌وا، تنها یک مجله نبود، گیله‌وا پرچم‌دار یک شیوۀ خاص از پژوهش بوده که به نام گیلان‌شناسی موردِ توجه بوده ‌است. هرچند زمانی عنوان گیلان‌شناسی برای خیلی‌ها به‌عنوانِ یک رشته علمی موردِ توجه نبود‌ه و بحث‌های زیادی در این زمینه هم انجام شده است. اما خوب، وقتی رشته علمی دانشگاهی به نام ایران‌شناسی داریم پس فلسفه وجودی شاخه پژوهشی به نام گیلان‌شناسی خیلی هم بی‌راه نبوده است.

 گیله وا، یک نهاد بود، نهاد فرهنگی  _ اجتماعی، گیله‌وا یک سبک فکری هم بود که شاید در حد یک انجمن مردم نهاد و حتی یک حزب سیاسی فعالیت‌های مطالبه‌گرانه‌ای انجام داده است. گیله‌وا به مثابه یک حزب! گیله‌وا یک نهضت خودباوری و بازآفرینی هویت گیلک‌ها و شاید تا حدودی تالش‌ها هم بوده است. ذکر این عناوین اما، الزاماً تایید‌ یا نقدی بر موفق بودن یا نبودن این هرکدام از این عرصه‌ها نیست. در این یادداشت هم مجالی برای واکاوی ابعاد رویه‌هایی که توسط این نهاد فرهنگی بوده است وجود ندارد اما، در اینجا گیله وا را به‌عنوان یک همراهِ نویسنده و به گونه‌ای همکار مورد توجه قرار داده شده است. به‌عنوان یکی از انبوه مخاطبانی که همراه مجله نیز بود که این هم یکی از ویژگی‌های خاص گیله‌وا بود که خوانندگان‌اش، نویسندگان‌اش و همکاران‌اش درهم‌تنیده بودند. در این یادداشت از دو منظر به گیله‌وا پرداخته شده است، گیله‌وا به مثابه یک مجله و گیله‌وا به عنوان یک شبه نهاد یا نهاد فرهنگی در گیلان، آن هم به اندازه معیار یک یادداشت الکترونیک.

 گیله‌وا در هرکدام از این نقش‌ها تاثیرگذار بوده است. این نقش‌ها را چه مهم و چه کم اثر باید در سیر و ظرف زمان و مکان موردِ تحلیل قرار داد. بنابراین ارزیابی و نقد گیله وا در هر نقشی نیازمند شناخت فضای حاکم بر جامعه و حاکمیت در ایران است. تحلیل اجتماعی و اقتصادی و نقش آن بر مجله و مجله در فرهنگ و جامعه گیلان نیاز به تحقیقی فارغ از تخصص نگارنده دارد اما همکاری ۲۰ ساله با گیله‌وا نشان می‌دهد که گیله وا در هر نقش دارای نقاط مثبت و منفیِ بود که آن را حفظ کرد.

شاید پُررنگ‌ترین خاطره نگارنده از گیله‌وا نگارش اولین یادداشتی بود که برای گیله‌وا نوشت. مقاله‌ای دو صفحه‌ای در مورد کوه سُماموس که چون اولین تجربه نگارش یادداشتی برای مخاطب عمومی برای نگارنده بود بیش از ۶ ماه به طول انجامید. از منظرِ روان‌شناسی نه تنها نگارنده، بلکه برخی از نویسندگان فعلی گیلان شهامت فکر کردن سیستماتیک و نوشتن را در گیله‌وا یافتند، حداقل نسل جوانی که امروزه به مرحله میان سالی رسیده‌اند. ما نه تنها از دریچه گیله‌وا آموختیم بلکه در آن بالیدیم. کم نیستند نویسندگان مطرح گیلانی که بدون شک مبنا و شروع نویسندگی‌شان را در خانه گیله‌وا تمرین کردند. بنابراین گیله‌وا نه تنها یک مجله فرهنگی بلکه خانه آموزشی بود برای رسمِ نوشتن و نویسندگی. افراد زیادی اولین یادداشت‌ها و آزمون و خطاهای نویسندگی را در آن تجربه کردند.

 گیله‌وا یک مکتب بود بدون هیچ شکی در آن برهه زمانی حداقل در طول دهه ۷۰ الی ۸۰ شمسی بسیاری از جوانان گیلانی توسط خط ارتباطی به نام جکتاجی با فرهنگ بومی و همدیگر مرتبط بودند. سلول‌های منفردی که همگی یا حداقل بیشترشان با علاقه وافری که به سرزمین مادری داشتند جذب آن گوشۀ دنجِ کوچۀ صفاری می‌شدند. بسیاری از ما همدیگر را یا در مقاله‌ها و یاداداشت‌های گیله‌وا یافتیم یا در هماهنگی با جکتاجی یا به خواست او. گیله‌وا بود که علاقه و عشق به گیلانی را کانالیزه کرد و به آن رنگ‌و‌بویی همگرایانه داد که خروجی چون بازآفرینی جشن نوروزبل داشت. هرچند گیله‌وا در پرداخت نقشی که داشت میان یک مجله و یک نهاد فرهنگی بیشتر درگیر همان مجله ماند هرچند که همیشه هم سعی کرد خود را به‌عنوان یک مرکز فرهنگی نمایاند.

اما نقدی که شاید به آن گرفت بهره نبردن از تمامی جوانانی بود که در سال‌های مدیدی از دهه ۷۰ تا ۹۰ شمسی در هر برهه‌ای با آن آمیختند، ولی از آن جدا ماندند. هرچند ریشه برخی از این جدایی‌ها فاصله مکانی به دلیل مهاجرت‌های داخلی و خارجی این جوانان بود اما، گیله‌وا هرچند تلاش‌هایی براساس مدیریت و خِرد جمعی کرد و افراد مختلفی را جذب هیات تحریریه آن شدند، سردبیرانی برای آن آمدند ولی این همکاری‌ها دوام نداشت این عدم همکاری هرچند در تمامی فعالیت‌های جمعی مسبوق به سابقه است اما، جتکاجی، حداقل در برهه‌ای که نگارنده به خوبی به یاد دارد، پیشنهاد و فرایند انتقال در نظر نگرفت و آن را نادیده انگاشت. در دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی توسط جمعی سعی شد که امور گیله‌وا بخشی از آن به دست جوانان بیافتد، کارهایی شد اما جکتاجی محافظه‌کارتر از آن بود که ثمره کار خود را به دست آنان بسپرد. بنابراین در هر برهه‌ای که گروهی از جوانان که به آن پیوستند، نقش ایشان را می‌توان حتی به شکل کمتر ملموس در مجله دید.

 اما واقعیت امر این بود، که جکتاجی به هر دلیلی فردگرایی و تسلط خود را بر گیله وا حفظ کرد که همین مساله هم دارای نقاط قوتی بود و هم ضعف.  سبک مجله گیله‌وا، از روز اول تاکنون سبکی دوگانه بود، گیله‌وا دو مجله بود در یک مجله!  مجله گیله‌وا علی‌رغم سرمقاله‌هایش بود که در فضایی فارغ از محتوی مجله در بطن جامعه سیر می‌کرد. یعنی هر شماره از گیله وا را می‌توان به ۲ بخش تقسیم کرد سرمقاله‌ای خاص ابتدای مجله که به دغدغه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و محلی می‌پردازد‌‌ و سپس مجله‌ای که عمدتاً در فضای ادبیات و پژوهش سیر می‌کند آن هم به شکل سنتی و نه الزماً همراه با روح زمان. هرچند شاید در حوزه شعر گیلکی خود گیله‌وا یکی از سردمدارن معرفی و گسترش هساشعر بود. اما گیله وا یا نتوانست یا نخواست ۲ فضای متفاوت را ادغام کند و حتی زمانی که گروهی از جوانان در دهه ۸۰ و ۹۰ خواستند با ادامه همکاری و این مجله  را با روح زمانه و حداقل آن چیزی که در بند ‌بندِ سرمقاله‌هایش بود هماهنگ کند گیله‌وا عقب‌نشینی کرد. هرچند نقد اوضاع و همچنان در سرمقاله‌های آن ماند ولی گیله‌وا نتوانست بخش بزرگی از محتوای مجله را به روز کند، با این حال حضور پژوهشگرانی چون ناصر عظیمی با نحوه پرداخت به مطلب خود تاحدودی برخی‌از شماره‌های مجله را متفاوت کردند.

نقش دیگر گیله‌وا به‌عنوانِ نهادی اجتماعی و فرهنگی بود هرچند ممانعت‌ها و فضای سنگین زمانه با آن مقابله می‌کرد اما باز نقش یگانه جکتاجی یا سنگینی وزنِ فردیِ جکتاجی فضای برای شکل‌گیری تیمی منسجم برای بازی کردن این نقش به آن نداد. هرچند این نهاد غیررسمی که بطن اتفاقات زیادی در استان بود اما هیچ‌وقت سعی شخصی برای ایجاد یک رویه و ساختار منسجم حتی غیررسمی نکرد. البته که این نقد، انکار نقش‌های ملموس گیله وا در فعالیتهای فرهنگی استان نیست و نباید فراموش کرد که سایه‌ای از ممنوعیت و قواعد به عنوان الزامات نوشته یا ننوشته فعالیت‌های فرهنگی را متاثر می‌کند. برای نگاه به عملکرد نهادگونه این مجله، باید نه تنها به فضای سیاسی، فرهنگی اجتماعی دهه‌های ۶۰، ۷۰ و حتی ۸۰ نگاه کرد که حتی موضوع چون برگزاری جشن نوروزوبل هم نگاهی امنیتی و سیاسی را به دنبال خود داشت و حاشیه های مربوط به خود، به گونه ای که حتی از دل جامعه فرهنگی گیلان و نویسندگان هم نسل نگارنده این مطلب انگِ جدایی‌‌طلبی به بانیان آن زده شد!!!

یادمان نرود که گیله‌وا در زمانه‌ای کار کرد که حتی جامعه گیلان حتی در زبان دانستن زبان گیلکی اکراه داشت، در زمانی که بسیاری گیلکی را لهجه و گیلانی‌ها را افرادی در حاشیه ایران می‌دانستند. ‌این نهاد اجتماعی در شکل‌دهی به رواج اعتماد و اعتقاد به گیلک بودن نقش بازی کرده ‌است. نقشی بی‌بدیل، که برای آن جایگزینی وجود ندارد. انسجام فرهنگ قومی، ایجاد انگیزه کافی اعتماد به گیلانی بودن اگر امروز در جای جای استان و در فضای مجازی و در گوشه‌وکنار شهر در میان نسل جوان نمایان است بدون شک یک پای آن گیله‌وا بوده است. بنابراین تمام انرژی و فعالیت‌های این نهادی که خود اندیشه فراتر از مجله پژوهشی می‌پروراند در رِخوتِ  گرفتاری‌های بی‌پایان و خستگی‌ها و شاید اندکی فردگرایی پیرِ پژوهشگر خشکید. با‌این‌حال، بررسی روند کاری گیله وا حتی به‌عنوانِ یک نماد فرهنگی غیررسمی نمونه‌هایی از فردگرایی را نشان می‌دهد. هنوز، گیله وا خود جکتاجی است و جکتاجی گیله وا نبود مجموعه ای از افرادی خارج از دایره اقوام حول محور جکتاجی شاید نمونه‌ای از عدم پرداختن به یک ساختار متشکل بوده که حتی اگر کسی از جمع خارج می‌شد، بتوان آن را با افرادی دیگر جایگزین کرد.

گیله‌وا، هنوز زنده است چرا؟ برای اینکه هنوز هم وقتی مجله ‌را در دست می‌گیری می‌توان شوقِ خواندن سرمقاله‌های آن را حس کرد، سرمقاله‌هایی جانانه و اما تکراری از مشکلاتی که نه تنها کمتر نشده است بلکه افزایش روز به روزشان، تنها دغدغه و کار نویسنده آن را سخت‌تر کرده است. گیله‌وا، گیله وا است، نه تنها مجله، نه یک شبه نهاد، گیله‌وا خط فکریِ است که در ذهن بسیاری از هم نسلان باقی گذاشت و باقی ماند، هرچند شاید برونداد آن و نمایی بیرونی آن خود را نمایان نکرد. گیله‌وا به رسم خود ماند و به همان شیوه، انگار گیله‌وا باید با جکتاجی باشد و بماند، شاید این یگانگی روزی نه چندان دور بازنشستگی مجله را همراه با جکتاجی به همراه بیاورد، گیله‌وا اما زنده است تا زمانی که باد گیله وا بر گستره جلگه خسته گیلان می‌وزد و روح تمامی همراهان آن، خوانندگان آن که نه انگار مخاطب و مشترک، بلکه مرید یا یک هم حزبی برای آن بودند، برای جکتاجی، برای گیله وا و برای گیلان…

 

نویسنده : نیما فرید مجتهدی (پژوهشگر) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۱۷:۵۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

روزنامه گیلان امروز/شنبه 27 آبان 1402/ شماره 6392 

گزارش؛ ضرورت نگاه راهبردی به بافت های فرسوده و قدیمی گیلان 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار مسایل شهری) 

روزنامه

 

روزنامه

از طریق دانلود فایل زیر به این نسخه از روزنامه گیلان امروز دسترسی پیدا نمایید: 

دریافت

دریافت

https://gilan-today.com/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۲ ، ۱۴:۴۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

ضرورت نگاه راهبردی به بافت های فرسوده و قدیمی

بافت‌های قدیمی و فرسوده شهری در یک فرایند طولانی تشکیل و در عصر حاضر به مشکلات و محدودیت‌های شهر و مدیریت شهری تبدیل شده‌اند. به طورکلی محیط فضاییِ بافت شهری، شامل بنا‌ها، راه‌ها، مجموعه‌ها، فضا‌ها، تأسیسات و تجهیزات شهری است، که در این بین بافت‌های فرسوده از حیث ظاهری و زیربنایی دارای فرسودگی هستند. این بافت‌ها از لحاظ سطح خدمات، کیفیت زندگی، وضعیت اقتصادی، شرایط بهداشتی، زیست محیطی، دوام و پایداری کالبدی در وضعیتی نامطلوب‌تر از وضعیت متوسط شهر اصلی قرار گرفته‌اند. این محدوده‌ها در صورت بروز خطرات طبیعی مانند زلزله نسبت به سایر نقاط شهر آسیب پذیرتر و بیشتر ساکنین آن نیز از لحاظ سطح برخورداری اقتصادی در بخش متوسط و پایین جامعه هستند. این بافت‌ها به سه بخش واجد اهمیت تقسیم‌بندی می‌شوند؛ بافت‌های دارای میراث فرهنگی، بافت‌های شهری (فاقد میراث فرهنگی) و بافت‌های حاشیه‌ای (سکونتگاه‌های غیررسمی).

 

 در شهریور سالجاری بخشنامه‌ای از سوی بانک مرکزی ابلاغ شد که نشان می‌دهد، دیگر به بافت‌های فرسوده که مهم‌ترین جبهه تأمین مسکن شهر‌ها در دولت سیزدهم بود، وام نوسازی با سود پایین داده نمی‌شود

 

 

بهمن ماه سال گذشته مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی بسته تشویقی کالبدی برای نوسازی بافت‌های فرسوده مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری را با حمایت‌های لازم از ساکنان، سازندگان و انبوه‌سازان در ۱۹ بند به استانداران ابلاغ و این مصوبه را فرصتی مناسب برای ساخت چهار میلیون واحد مسکونی پایدار در کشور دانست. مصوبه شورای عالی دارای ویژگی‌های انعطاف‌پذیر نسبت به شرایط ویژه هر شهر، رویکرد نوسازی محله‌ای و همچنین گره‌گشایی در صدور پروانه برای پلاک‌های مسکونی زیر حد نصاب تفکیک، افزایش نفوذپذیری (قابلیت دسترسی) محله و مشارکت شهرداری‌ها از ویژگی‌های دیگر این مصوبات ابلاغی است. جزئیات این بسته تشویقی کالبدی برای نوسازی بافت‌های فرسوده در ۴ گروه به شرح زیر است: انواع مشوق‌های پیش‌بینی‌شده در مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری شامل بازآفرینی یکپارچه در مقیاس بلوک شهری، نوسازی در مقیاس محور‌های اصلی محله‌ای، نوسازی در عمق بافت فرسوده شهری و ضوابط تشویقی نوسازی قطعات غیرقابل تجمیع است.

این در صورتی است که در شهریور سالجاری بخشنامه‌ای از سوی بانک مرکزی ابلاغ شد که نشان می‌دهد، دیگر به بافت‌های فرسوده که مهم‌ترین جبهه تأمین مسکن شهر‌ها در دولت سیزدهم بود، وام نوسازی با سود پایین داده نمی‌شود. مهدی هدایت(مدیر عامل نوسازی پایتخت) در این رابطه طی مصاحبه‌ای با رسانه‌ها توضیح داد: طی بخشنامه ابلاغی بانک مرکزی، بافت‌های فرسوده از ارزان‌ترین و بالاترین سقف وام ساخت با سود ۱۸ درصد محروم شدند و فقط می‌توانند از وام‌های ۲۳ درصد بانکی بهره‌مند شوند.

در خرداد ماه سالجاری همزمان با افتتاح بیش از پنج هزار واحد مسکونی نوسازی شده بافت فرسوده در کشور اعلام شد: ۹۶۴ واحد مسکونی در بافت فرسوده گیلان، در شهرهای؛ رشت، لاهیجان، لنگرود، صومعه سرا، خمام، رودسر، آستانه اشرفیه، بندر انزلی، فومن، کوچصفهان، تالش، آستارا و املش که از سال ۱۳۹۸ آغاز شده بود، بازسازی شدند.

در مهر ماه سالجاری، جلسه ستاد بازآفرینی شهری گیلان با حضور اسدالله عباسی استاندار گیلان، محمد آیینی معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران، شهرداران مراکز شهرستان‌های استان و معاونان اداره کل راه و شهرسازی در استانداری برگزار گردید.

در هفتمین جلسه این ستاد در گیلان، ضمن بررسی محدوده‌های بافت فرسوده و ناکارآمدی شهری و در نظر گرفتن بسته‌های تشویقی و تسهیلات برای نوسازی این بافت‌ها و همچنین دریافت سهمیه قیر برای این محدوده‌ها عنوان شد: پروژه‌های مصوب بازآفرینی شهری در قالب اقدام مشترک از سال ۹۷ در کمیته‌ها تصویب و از ۵۸ پروژه در گیلان، تعداد ۲۶ پروژه انجام شده است.

محمد آیینی معاون وزیر راه و شهرسازی در این جلسه تأکید داشت: همه حقوق مردم در بازآفرینی‌های شهری باید رعایت شود و شهرداری‌ها مکلف به همکاری هستند، این حق مردم است که از تخفیف برخوردار شوند. وی با اشاره به اینکه در محدوده بازآفرینی نباید معابر خاکی داشته باشیم، افزود: در استان گیلان نیز یکهزار و ۷۰۰ تن قیر برای آسفالت تمام معابر خاکی در محدوده بازآفرینی نیاز است. که امسال آن را بطور کامل تأمین می‌کنیم.

استاندار گیلان نیز با اشاره به محدوده بافت‌های تاریخی، فرسوده و سکونتگاه‌های غیررسمی در شهرهای؛ بندرانزلی، لنگرود، رشت، رودسر، املش و لاهیجان گفت: دقت لازم در مورد بازآفرینی شهری صورت بگیرد و در بافت‌های فرسوده با در نظر گرفتن بسته‌های تشویقی و تسهیلات به نوسازی این بافت‌ها کمک شود.

همچنین وی به فرمانداران ۲ ماه فرصت داد تا از شهرداران بخواهند ساماندهی کوچه‌ها، خیابان‌ها و مبلمان شهری را که از وظایف و تکالیف قانونی آن‌ها است، در دستور کار خود قرار دهند و در ستاد بازآفرینی شهری به یکدیگر در خصوص تصمیم‌گیری در محدوده بافت‌های فرسوده، سکونتگاه‌های غیر رسمی و بافت‌های تاریخی کمک کنند. وی افزود: در نهضت ملی مسکن یکی از موارد مورد ارزیابی، سهم استان‌ها در بازآفرینی شهری است؛ در بافت تاریخی باید تلاش کنیم راهی بجز تخریب سازه میراثی پیدا کنیم، تا بافت منطقه برهم نریزد.

۳۰ شهر گیلان دارای بافت فرسوده

سرپرست اداره کل راه و شهرسازی گیلان نیز که در این جلسه حضور داشت، عنوان کرد: تعداد شهر‌های دارای محدوده ناکارآمد شهری ۳۰ شهر به مساحت پنج هزار و ۳۴۶ هکتار است. وی افزود: گیلان ۳۰ شهر دارای بافت فرسوده به مساحت ۲ هزار و ۶۷۱ هکتار، سه شهر دارای سکونت گاه‌های غیر رسمی به مساحت یکهزار و ۵۳۸ هکتار و ۶ شهر دارای بافت تاریخی به مساحت هزار و ۱۳۷ هکتار دارد. محمدرضا فلاحتگر گفت: عملکرد بازآفرینی شهری در استان گیلان شامل احداث پروژه‌های زیر بنایی و روبنایی، تخصیص قیر رایگان در محلات هدف، ارائه تسهیلات بانکی به واحد‌های مسکونی در محدوده بازآفرینی شهری و برگزاری دوره‌های آموزشی برای مدیران شهر و ساکنین محلات هدف است.

رحیم شوقی شهردار مرکز استان گیلان در جلسه ستاد بازآفرینی شهری گیلان با اشاره به اینکه شهر رشت ۷۹۷ هکتار بافت فرسوده مصوب دارد، اظهار کرد: طبق نقشه‌ها و مطالعات جدیدی که صورت گرفته، مساحت بافت‌های فرسوده رشت به ۹۵۰ هکتار رسیده است. طرح تشویقی ضوابط خاص شهرداری رشت برای بافت فرسوده در کمیسیون ماده پنج استان مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. وی با اشاره به ۶۵ درصد تخفیف عوارض برای سازندگان در بافت فرسوده تصریح کرد: از ابتدای سال جاری تاکنون با توجه به موضوع مذکور تنها ۷۰ پروانه در بافت فرسوده شهر رشت صادر شده که ‌امیدواریم با تصویب طرح ضوابط خاص شهرداری رشت در کمیسیون مربوطه تا پایان سال عقب ماندگی‌ها جبران شود.

با توجه به گستره‌ی وسیعی از شهر‌های کشور به ویژه کلانشهر‌ها و شهر‌های بزرگ که با مشکلاتی همچون؛ ناپایداری کالبدی، فقر خدمات شهری، ناکارآمدی زیرساخت‌های شهری، فقدان امنیت، بحران هویت و افت منزلت اقتصادی و اجتماعی روبرو هستند. با استناد به اظهارات شرکت بازآفرینی شهری ایران، کماکان حدود ۳۰ درصد از مساحت شهر‌ها که جمعیتی بالغ بر ۱۹ میلیون نفر را در خود جای داده است، در وضعیتی نابسامان به سر می‌برند. ارتقای کیفیت زندگی در این محدوده‌ها و محله‌ها، راهکار‌هایی فراتر از مداخلات موضعی و موقتی را می‌طلبد. ضرورت سیاست یکپارچه و جامع نگر از دولت گذشته باعث شد که آغاز فصل نوینی در مواجهه با محدوده‌ها و محله‌های ناکارآمد شهری با اجرای سیاست بازآفرینی شهری پایدار رقم بخورد. با آغاز روی کار آمدن دولت سیزدهم و گمانه‌های اجرای نهضت ملی مسکن با توجه به مشکلات پیش روی بازار مسکن، بافت‌های فرسوده جز مناطق هدف اجرای این طرح بود. با این حال با وجود افتتاح واحد‌های مسکونی نوسازی شده در این بافت که آغاز اجرای آن‌ها به سال ۹۸ و دولت گذشته برمیخورد و تا به امروز سرنوشت بافت‌های فرسوده و قدیمی در گیلان و بسته‌های تشویقی در نظرگرفته شده، همچنان آهسته و بتدریج گام برمیدارد.

تمایل دولت به ساختمان سازی در بافت فرسوده

بخشی از برنامه هفتم توسعه نیز تمایل دولت برای ساختمان‌سازی مردم به بافت فرسوده را نشان می‌دهد. در این برنامه وزارت راه و شهرسازی را مجاز دانسته تا برای تشویق مالکان به مشارکت در نوسازی بافت فرسوده، در فرآیند معاوضه کلید به کلید واحد‌های فرسوده این محدوده‌ها با واحد‌های نوساز، در قیمت کارشناسی واحد‌ها تا سقف ۴۰ درصد تخفیف اعمال کنند. همچنین اراضی یا واحد‌های مسکونی در بافت فرسوده تا سقف ۴۰ درصد بیش از قیمت کارشناسی قیمت‌گذاری می‌شوند. از دیگر طرح های تشویقی که دولت برای نوسازی بافت های فرسوده در نظر گرفته به پرداخت وام بافت فرسوده می توان اشاره داشت. طبق این طرح؛ به مالکان خانه‌های اطراف حرم‌های مطهر چهار شهر تهران، مشهد، قم و شیراز، تسهیلات ۶۰۰ میلیون تومانی پرداخت شود که سقف این وام در بافت‌های فرسوده دیگر شهرها ۴۵۰ میلیون تومان است. این طرح ها و لایحه ها همگام با چالش و کمبود در حوزه مسکن بوده که پس از آخرین ابلاغیه بانک ملی با انتقاداتی روبرو شد. آن چیزی که مشخص است؛ نه تنها مسایل بافت فرسوده حل و فصل نشده بلکه با ادامه این روند، در حوزه مسکن نیز بنا به انتقادات مدیر عامل نوسازی تهران و شواهد موجود خدشه وارد خواهد شد.

 

علی رغم محدوده‌های مرکزی شهر رشت که بیانگر تنوع فعالیت‌های مختلف است و به نوعی سرزندگی در آن‌ها وجود دارد. اما محدوده‌هایی از این بافت‌ها که در حاشیه شهر واقع شده و به مرور زمان و در نتیجه توسعه منفصل به محدوده شهر پیوسته‌اند، برخلاف محدوده مرکزی دارای سطح بالایی از نقاط بی‌حرکت و غیرفعال هستند که این بخش‌ها فاقد مراکز محله، مراکز آموزشی و فرهنگی و تفریحی مورد نیاز ساکنین هستند که نیاز به برنامه‌ریزی‌های نوسازی، بهسازی و بازسازی و پیشنهاد خدمات برای این بافت‌های حاشیه‌ای شهر ملزم است.

 

 

بافت‌های قدیمی و فرسوده در رشت بدلیل درهم تنیدگی سازمان فضایی و در نتیجه‌ی توسعه منفصل و متصل شهری به نوعی در بخش مرکزی و محدوده قانونی شهر قرار گرفته‌اند. این بافت‌ها شامل بخش‌های مرکزی هسته اولیه شکل‌گیری شهر و تعدادی از آن هم در محدوده‌های حاشیه‌ای قرار دارند که با مرور زمان از لحاظ کارکردی با چالش‌ها و معضلات متعددی همراه شده‌اند. محلات بازار، خمیران چهلتن، آفخرا، چله خانه، گذر عنصری، استادسرا، پیرسرا، ساغریسازان، چهاربرادران، باقرآباد، صیقلان، بوسار، رودبارتان، کُرد محله، حسین آباد، شالکوه، ضیابری، فرهنگیان، شیخ آباد، شهید مدنی، شهرک ولیعصر، ‌اندیشه، بیجار کن، نظری و…. بخشی از محلات این بافت‌ها در رشت هستند. نکته حایز اهمیت در مورد بافت‌های قدیمی و فرسوده رشت اینست؛ که علی رغم محدوده‌های مرکزی شهر رشت که بیانگر تنوع فعالیت‌های مختلف است و به نوعی سرزندگی در آن‌ها وجود دارد. اما محدوده‌هایی از این بافت‌ها که در حاشیه شهر واقع شده و به مرور زمان و در نتیجه توسعه منفصل به محدوده شهر پیوسته‌اند، برخلاف محدوده مرکزی دارای سطح بالایی از نقاط بی‌حرکت و غیرفعال هستند که این بخش‌ها فاقد مراکز محله، مراکز آموزشی و فرهنگی و تفریحی مورد نیاز ساکنین هستند که نیاز به برنامه‌ریزی‌های نوسازی، بهسازی و بازسازی و پیشنهاد خدمات برای این بافت‌های حاشیه‌ای شهر ملزم است.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

انتشار در بیست و چهارم آبان 1402 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۲ ، ۱۴:۲۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

خانه های بی ضابطه دوم و ناتوانی گردشگری پایدار(۲)

احاطه بشر به وسیله بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره بشر به وسیله ‌اشیاء هستیم. ژان بودریار؛ جامعه‌شناس و فیلسوفی پساساختارگرای معاصر بر این باور بود: جوامع پسامدرن از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی اشباع شد و به عصر وانمایی (شبیه‌سازی) وارد شده است. امروزه افراد در طی روز مبادله‌ای بین‌شان انجام نمی‌گیرد، بلکه با تجارت، کالا‌ها و پیام‌ها این مبادله جریان دارد. همانطور که گئورگ زیمل در رابطه با کلانشهرها؛ شیوه‌ای خاص از مصرف کردن را نسبت می‌داد، که طبق آن افراد ساکن در کلانشهر‌های متمرکز راهی برای بیان خود در رابطه با دیگران و انبوه جمعیت حاضر می‌یابند. مصرفی نمایشی؛ یک بازیِ رایزنی منزلتی است، که افراد دارای درجه اقتصادی و اجتماعی مساوی بازی می‌کنند. در معنای زیمل، این بازی شکلی از فعالیت انسانی است، که ریشه‌اش را می‌توان در نیاز‌های انسانی جُست. بوردیو دیگر جامعه‌شناس سرشناس محتوای مصرف را در عصر معاصر بر حسب منطق دیالکتیکی اینگونه تعبیر می‌کند: مصرف راهی برای نشان دادن تمایزات نیست، بلکه خود راهی برای ایجاد تمایز است.

برخلاف سایر اشکال مهاجرت؛ همچون مهاجرت ناشی از جنگ، بلایای طبیعی و یا در پی یافتن شغل و فرار از بیکاری این شکل از آن در زمره تحرکات جمعیتی اجباری و علی الخصوص اقتصادی قرار نمی‌گیرد. این شکل از مهاجرت به صورت کاملاً آگاهانه، با میل باطنی اشخاص و بر اساس حق انتخاب بنیان شده است. از اینرو انگیزه‌ی اشخاص در جابجایی موقتی و فصلی به قصد گریز از فشار‌های فردی و اجتماعی که ناشی از سکونت در شهر‌های متمرکز است، نشات می‌گیرد. به این خاطر صرفاً در این نوع جابجایی که به طور سنتی در ادوار مختلف مشهود است، موقعیت مقصد در نزدیکی محیط‌های طبیعی، مناظر روستایی خوش آب و هوا، همجوار با سواحل دریا، رودخانه، جنگل و کوهستان‌های با چشم انداز خوش منظر مقرر شده است. از این جهت که پدیده خانه دوم اغلب در چند منطقه جغرافیایی ممتاز خود را نشان می‌دهد، اما گِره‌ی اصلی این پدیده در مقابل با جغرافیا و جوامع محلی است، که باید با شناخت و تحلیل تمامی ابعاد در برگیرنده و با استفاده از رویکرد انتقادی و آگاه‌سازی در میان جوامع محلی از پراکندگی منفیِ بی‌رویه‌ی آن جلوگیری کرد.

در پیوست مطلبی دیگر که پیش از این منتشر شد؛ در ادامه به صورت مختصر به برخی از مقالات علمی-پژوهشی می‌پردازم که در این رابطه به نتایج بایسته‌ای دست یافته‌اند. با توجه به ناحیه جغرافیایی ممتاز گیلان و مازندران در جوار دریای کاسپین مرور موردی بر مقالات علمی را بر این ناحیه منعکس می‌کنیم. اما با توجه به اهمیت موضوع نقطه جغرافیایی مرکزی کشور در استان یزد (شهر توریستی اردکان) که از لحاظ یافته‌ها و نتایج پژوهش به نکات قابل تاملی رسیده را هم مرور خواهیم کرد. نکته حایز اهمیت در مورد پدیده خانه دوم اینست؛ که با توجه به برخی از نمونه‌های خارجی آن در ادوار مختلف این تفکر اشتباه رایج است، که افزایش این سبک مساکن در نواحی روستایی باعث توسعه گردشگری پایدار خواهد شد. با توجه به نمونه‌های داخلی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و از جمله در استان‌های شمالی کشور در دهه گذشته باید تأکید داشت: برخلاف پژوهش‌هایی که در کشور‌هایی همچون سوییس و وقوع نتایج مثبت، این پدیده در کشور چنان نتایج شایسته‌ای در زمینه توسعه گردشگری را حاصل نشده و با عدم مدیریت صحیح و کارآمد و نبود برنامه‌ریزی جامع گردشگری با پیامد‌های منفی همچون؛ بورس بازی زمین، مسکن و مستغلات و سایر مسائل اقتصادی و اجتماعی همراه شده است.

در ادامه به برخی از مقالات علمی و پژوهشی در حوزه منطقه‌ای استان گیلان و مازندران و نمونه‌ای از مرکز کشور می‌پردازیم؛

مقاله؛ تحلیل نقش گردشگری خانه‌های دوم در تحولات زیست محیطی روستا‌های هدف گردشگری شرق استان گیلان، نوشته‌ی؛ تیمور آمار و محمد تقی لطفی نیا که در سه منطقه ساحلی، جلگه‌ای و کوهپایه‌ای قرار گرفته، نشان می‌دهد: گردشگری خانه‌های دوم یکی از الگو‌های گسترش گردشگری در نواحی روستایی است، که سبب تأثیرات مختلف از جمله تأثیرات زیست محیطی شده است. نتایج این پژوهش بیانگر اینست: که گردشگری خانه‌های دوم عمدتاً اثرات منفی همچون تغییر کاربری اراضی و تخریب باغ‌ها و مزارع، افزایش تولید زباله و رها‌سازی آن در محیط روستا‌ها، تخریب پوشش گیاهی، آلودگی‌های صوتی، هوا، بصری، آب و بر محیط زیست روستا‌های ناحیه مطالعاتی داشته است. طبق یافته‌های این پژوهش؛ در سه روستای مورد مطالعه در شرق گیلان، روستای انبار سر(شهرستان آستانه اشرفیه، بخش کیاشهر)، روستای حسن بکنده(شهرستان لاهیجان، بخش رودبنه) و روستای حسن سرا(شهرستان رودسر) در سال ۱۳۹۵ تعداد ۱۶۹ خانه دوم در این روستا‌ها احداث شده که به نسبت سال ۱۳۸۵ از رشد ۰۶/۱۱ برخوردار بوده که بیشترین تغییرات کاربری در در روستا‌های حسن سرا و انبار سر رخ داد.

بنابراین رشد فیزیکی روستا‌ها نه بر اساس رشد واقعی بلکه به دلیل استقبال گردشگران و ساخت خانه‌های دوم اتفاق افتاده، و همچنین میزان تولید زباله در فصول گردشگری حدود ۸۰ درصد نسبت به فصول غیرگردشگری رشد داشته است.

مقاله؛ بررسی و تحلیل گسترش خانه‌های دوم در نواحی روستایی، (مطالعه موردی بخش خورگام از شهرستان رودبار) نوشته‌ی؛ دکتر تیمور آمار، در این پژوهش که نواحی کوهستانی استان گیلان را شامل میشود، گسترش این پدیده در دهه‌های اخیر را متأثر از بهبود شبکه‌های ارتباطی و‌شناساندن توانمندی‌های این مناطق و اشباع محدوده‌های جلگه‌ای و ساحلی دانسته که همچنین در ناحیه مطالعاتی، گسترش آن متأثر از روابط خویشاوندی و مهاجرت معکوس است. توسعه مساکن فصلی در این ناحیه عمدتاً به صورت ارگانیک و بدون پشتوانه کنترلی بوده که این امر باعث شده تا نظام مشخصی در پراکندگی، مکان‌یابی خانه‌های دوم دیده نشود. نگارنده این پژوهش در نتیجه‌گیری پایانی بیان داشته؛ علی رغم وجود ابزار قانونی طرح‌های هادی روستایی در محدوده‌های کوهستانی استان نیاز یک طرح جامع و راهبردی مشخص به چشم می‌خورد.

مقاله؛ تحلیل جغرافیایی گسترش خانه‌های دوم در نواحی روستایی شهرستان بندرانزلی نوشته‌ی؛ دکتر تیمور آمار و افسانه برنجکار، ظهور و گسترش این پدیده را می‌توان نمادی از رشد سرمایه داری در جوامع روستایی دانست. که به تبع رسوب و ماندگاری در این جوامع، در بلند مدت اثرات اقتصادی برجای می‌گذارد. نتیجه این مطالعه بیانگر اینست؛ گسترش خانه‌های دوم در این شهرستان بندری متأثر از شرایط جغرافیایی ناحیه و برنامه‌ریزی‌های موضعی(منطقه آزاد) می‌باشد. طبق بررسی‌ میدانی این مطالعه در ادوار مختلف بعد از انقلاب در روستا‌های بندرانزلی، ۲/۱۳ درصد از خانه‌های دوم مربوط به دهه قبل ۶۰، ۵/۱۵ درصد مربوط به دهه ۶۰، ۳/۲۳ درصد مربوط به دهه ۷۰ و ۳/۴۸ درصد مربوط به دهه ۸۰ است. همچنین نیمی از جامعه آماری مقیم استان تهران و به ترتیب سایر استان‌ها از جمله؛ قزوین، اصفهان، تبریز، همدان، مشهد، اراک و کرج و… می‌باشند که در ایام فراغت به منازل تفریحی خود در روستا‌های این شهرستان مراجعت می‌کنند. نگارندگان این مقاله در نتیجه‌گیری پایانی بیان داشته‌اند: در صورت توسعه بدون ضابطه این پدیده، در بلند مدت خطر آشفتگی کالبدی موجب خواهد شد. که باید نیاز دوراندیشی و تدوین یک برنامه‌ریزی کالبدی برای هدایت نظام‌وار و ضابطه‌مند خانه‌های نوساز لحاظ گردد.

مقاله؛ تحلیل اثرات خانه‌های دوم بر ساختار روستا‌های توریستی از نظر جامعه میزبان(مطالعه موردی روستای برسه، شهرستان تنکابن) نوشته‌ی؛ غریب فاضل نیا و همکاران، در این پژوهش مهم‌ترین پیامد مثبت خانه‌های دوم در روستای شهرستان تنکابن را افزایش فرصت شغلی، افزایش فروش تولیدات محلی، بهبود وضع خیابان و خدمات روستایی و بازسازی خانه‌های قدیمی و از جمله پیامد‌های منفی آن از نظر جامعه میزبان به افزایش قیمت زمین و مسکن، تبدیل باغات کشاورزی به باغات خانگی، کاهش شاغلان بخش کشاورزی، افزایش مالکیت افراد غیربومی بر زمین و مسکن روستا، تخریب چشم انداز روستایی و افزایش ساخت وساز اشاره کرده است.

مقاله؛ میزان تأثیر‌گذاری احداث خانه‌های دوم بر انواع آلودگی‌ها و پیامد‌های نامطلوب زیست محیطی (مطالعه موردی شهر اردکان و روستا‌های اطراف) نوشته‌ی؛ احمد الحسینی خادم و همکاران، شهر توریستی اردکان با وجود جاذبه‌های طبیعی سالانه میزبان ده‌ها هزار نفر گردشگر می‌باشد. این عامل جاذبه باعث تمایل گردشگران برای اقامت بیشتر در این ناحیه شده که با ساخت و اجاره طولانی مدت خواسته خود را برآورد می‌کنند. در این پژوهش بر اساس برداشتهای میدانی و مطالعه آمار بنگاه‌های املاک، بیشترین معاملات باغ در شهر اردکان است، که ۸۰ درصد این معاملات توسط غیربومی‌ها و تنها ۲۰ درصد توسط بومی‌ها صورت گرفته است. همچنین این پژوهش نشان می‌دهد؛ تقریباً تمامی باغ‌های کشاورزی خریداری شده توسط غیربومی‌ها تبدیل به خانه، باغ – ویلا شده که بعنوان خانه‌های دوم و تفریحی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نتایج‌های میدانی نگارندگان این مقاله بیانگر اینست؛ که ارتباط معنا داری میان ساخت خانه‌های دوم و تغییرات زیست محیطی و اکولوژیکی در این شهر وجوددارد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۰۲ ، ۰۰:۳۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

رینگ ۹۰ متری بعد از ۲۰ سال عملیاتی می‌شود؟

شورای شهر رشت پیگیرکمربندی جدید رشت؛

در ۸ آبان ۱۴۰۲

در حالیکه شهرداری رشت طی چند سال گذشته در جذب سرمایه گذار برای اجرای پروژه های بزرگ ترافیکی و حمل و نقل شهری ناتوان عمل کرده و رشت عملا فاقد کمربندی است، رییس کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای اسلامی شهر رشت از پیگیری راهکارهای اجرایی پروژه رینگ‌های۹۰  متری و ۱۳۶ متری رشت خبر داد و گفت: به دنبال رفع مشکلات و اجرایی شدن این پروژه هستیم.

«محسن سماکچی» عضو شورا و رییس کمیسیون عمران، حمل و نقل و ترافیک شورای شهر رشت به مرور اظهار کرد: این پروژه در سالهای گذشته به دلایل مختلف از سوی شهرداری فسخ قرارداد شده بود که در حال حاضر به دنبال متمم برای از سرگیری قرارداد و خرید و تهاتر اراضی مسیر برای ادامه کار پروژه هستیم.

 سماکچی با بیان اینکه احداث این رینگ در توان مالی شهرداری رشت نیست تأکید کرد: این پروژه طبق برآورده ها به ۱۳۵ میلیارد تومان هزینه و منابع مالی نیاز دارد و شهرداری باید به دنبال دریافت بودجه ملی برای آن باشد. این پروژه بزرگ با اعتبارات محدود شهرداری رشت به به پایان نمی‌رسد.

رییس کمیسیون عمران، حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اضافه کرد: برای تعیین تکلیف نهایی این پروژه ۱۵ روز به معاونت شهرسازی و شرکت سرمایه گذار فرصت دادیم تا پروپوزال جدیدی با توجه به وضعیت رینگ ۹۰ متری و رینگ ۱۳۶ متری پیشنهادی از سوی شرکت سرمایه گذار آماده کنند.

سماکچی در خصوص حل معضل ترافیک مسکن مهر رشت نیز از بازگشایی مسیر جدید در این منطقه خبر داد و گفت: در تلاشیم مسیر جدیدی را از اراضی سفید رود و املاک شخصی به سمت میدان گیل در مسکن مهر رشت بازگشایی کنیم تا بخشی از ترافیک این منطقه روان شود.

 لازم به ذکر است؛ پروژه رینگ ۹۰ متری جنوب غربی رشت، در دوران شورای چهارم مطرح شد، این پروژه قرار بود با هدف احداث کمربندی جدید، کنترل و کاهش ترافیک رشت احداث شود. اما بعد از گذشت دو دهه در بن بست تامین منابع مالی و تملک اراضی بلاتکلیف باقی ماند.

انتظار می‌رفت با شروع احداث رینگ ۹۰ متری، از مشکلات ترافیکی رشت کاسته شود. اما قرارداد این پروژه بنا به دلایل نامعلومی که به گفته شهرداری رشت نامشخص بودن تضامین و شرح خدمات فنی عنوان شده سالها به طور یک طرفه از سوی شهرداری فسخ قرارداد و طی این سال‌ها مسکوت و پنهان باقی مانده بود.

اوایل سال جاری مدیریت شهری رشت از رفع موانع و آغاز اجرای این طرح بعنوان جدید‌ترین طرح ترافیکی و حمل و نقل شهری حمل و نقل شهری خبر داده بود. در حال حاضر عملیات اجرای ۴ پروژه تقاطع غیر همسطح طرح میثاق از روزهای گذشته با ایجاد کارگاه در رشت آغاز شده است. همزمانی شروع ساخت این پروژه ها به افزایش ترافیک در مناطق مختلف رشت دامن زده است.

 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۲ ، ۲۱:۰۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

پدیده نوظهور خانه های دوم؛ مهاجرتی فرصت طلبانه (۱)

 

شهر و شهرنشینی؛ هر آنچه که خود ندارند، را در شهروندان خود خلق می‌کنند. با الهام از این مفهوم اِلسا چنی می‌توان گفت: گریز از شهرنشینی، فرار از شلوغی، پرهیز از آلودگی، مقاومت در برابر نظم شهر و بازگشت به طبیعت از جمله مواردی است، که توسط شهر در شهرنشینان خلق می‌شود. طرح این پرسش که چگونه شهرآنچه را که خود ندارد را در شهروندان خلق می‌کند؟ از این حیث مهم است؛ که شهر بعنوان مکانِ انباشت جمعیت و فعالیت باعث بروز و سلب پیامد‌هایی می‌شود، که در دوره‌های زمانی در تحرکات جمعیتی تأثیر‌گذار خواهد بود.

در طی ۵۰ سال گذشته؛ تغییرات زیادی در اندازه، حجم، نوع و شکل‌های مهاجرت رخ داده است. به تعبیر هاگن زانکر محقق ارشد تحقیقات مهاجرت در اتحادیه اروپا؛ مهاجرت را می‌توان در حرکت موقت یا دایم اشخاص و یا گروه‌های مردم از یک محل جغرافیایی به محل دیگر تعریف کرد. اهمیت موضوع مهاجرت به این دلیل است، که فرد مهاجر با جابجایی از مکانی به مکان دیگر، هم خود و هم جمعیت مبدا و مقصد را و همچنین مکانی که از- و به آن مهاجرت کرده را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ما در اینجا خانه داریم

در طول این سال‌ها و اگر بخواهیم دقیق یادآور شویم؛ با شیوع پاندمی کرونا در نزدیکی سال نو، حساسیتی در استان‌های شمال کشور از جمله گیلان و مازندران اتفاق افتاد. ساکنین بومی این استان‌ها به نوعی خواهان ممانعت جدی ورود مسافران به این مناطق بودند. باید توجه داشت؛ این ماجرا تنها به این موضوع بسنده نمی‌شود و در بطن این ماجرا، مواضعی منطقه‌ای و اقلیمی نهان بوده است. مهاجرت‌های کنترل نشده‌ی دهه گذشته و در پی آن خرید و فروش زمین‌های زراعی و متعاقباً تغییرات در کاربری‌ها در منطقه به بحران‌هایی بدل گردید، که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی این مناطق را تحت شعاع قرار داده است.

 

 

الگوی خانه دوم در واقع حالت بینابین سکونت را شامل می‌شود که با گریز شهرنشینان به مناطق روستائی یا مناطق ساحلی همراه است. این نوع مهاجرت سبب تغییرات مهمی در مالکیت زمین، استفاده از زمین، حکمرانی اراضی روستایی و دگرگونی در ترکیب اجتماع روستا شده است. این پدیده نوظهور معاصر؛ صرفاً جابجایی ساده تعدادی از افراد نیست، بلکه پدیده‌ای است که بر ابعاد مختلف جوامع محلی اثر ناسازگار دارد.

 

 

این موضوع با ورود پاندمی جهانی به عنوان بحرانی ناگهانی باعث بروز دقیق نقص‌ها در برنامه‌ریزی توسعه و عدم مدیریت کارآمد در مناطق شمالی کشور شد. که از اینروز با واکنش ساکنین بومی این مناطق همراه بود. اگر خاطرمان باشد؛ در ویدیو‌های آن دوره فضای مجازی، در‌ایستگاه‌های مبادی این استان‌ها از ورود خودرو‌های غیربومی توسط پلیس راهور و شهروندان بومی ممانعت بعمل می‌آمد. تا جایی که در برخی از این صحنه‌ها شاهد عکس العمل‌هایی از سوی افراد غیربومی خواهان ورود به استان بودیم، که بیان می‌داشتند: ما در اینجا خانه داریم.

 مهاجرت و پدیده نوظهور خانه دوم

با توجه به تغییرات در فُرم مهاجرت؛ استان گیلان نیز بدلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، منابع طبیعی غنی، اکوسیستم ارزشمند، سرمایه‌های انسانی و اجتماعی و ظرفیت‌های گردشگری با دگرگونی در تحرکات جمعیتی روبرو بوده است. به طور معمول شیوه‌های الگوی سکونت به دائم و غیر دائم تقسیم می‌شود که مهاجرت در هر دو الگو نقش بسزایی دارد. در ادوار گذشته؛ روند مهاجرت در استان گیلان از مهاجر فرستی به مهاجر‌پذیری تغییر شکل داد. برخی از اشکال مهاجرت و بالطبع سکونت غیر دائم، باعث پدید آمدن نوعی از بحران در این مناطق شده که به شکل پدیده‌ای صعب العلاج در تمامی سطوح این منطقه با نام “خانه دوم” خود را نشان داده است.

 خانه هایی با سکونت کمتر از ۹۱ روز

سابقه این پدیده به مصر باستان و امپراتوری رم بازمیگردد. گسترش پدیده “خانه دوم” بعد از دومین جنگ بین‌الملل تحت تأثیر افزایش درآمد‌ها و لزوم بهره‌گیری از فراغت و تسهیل شبکه حمل و نقل پدیدار شد. سابقه شکل‌گیری آن در ایران مشخصاً به دوران قاجار باز می گردد. طبق پژوهش‌ها در این باره، در ایران، اروپا و سایر نقاط؛ استفاده از این خانه‌ها محدود به اَشراف، درباریان و اقشار خاص از جمله نظامیان بود. خانه‌های دوم در واقع مساکنی هستند در نواحی مختلف از جمله نواحی روستایی که معمولاً توسط ساکنان شهر‌ها ساخته و خریداری می‌شوند و در مدتی معین با هدف فراغت و تفریح مورد استفاده قرار می‌گیرند. این خانه‌ها طبق تعریف مؤسسه ابداعات اجتماعی آمریکا، خانه‌هایی هستند؛ که کمتر از ۹۱ روز در سال سکونت در آن‌ها جریان دارد. جامعه‌شناسان حوزه شهر-روستا می‌گویند: سکونتگاه‌های ثانوی گاه خانه‌ای است؛ در یک شهر، گاه آپارتمانی در یک نقطه ساحلی. اما اکثر مواقع این سکونتگاه‌های ثانوی در یک روستا قرار دارند. و وجود آن‌ها گاه با مناسبات ناشی از مالکیت در ارتباط است و گاه نیست.

دلایل ظهور خانه های آخر هفته

از دلایل ظهور این پدیده می‌توان به؛ اتصال نواحی شهری-روستایی و بالعکس، افزایش سطح رفاه و استاندارد‌های زندگی، سهولت تحرک و جابجایی، خدماتی و ماشینی و صنعتی شدن مشاغل و امکان کنترل فعالیت‌ها از دور، بهبود حمل و نقل خصوصی و عمومی، علاقه به گریز از شهر و شهرنشینی، علاقه به بازگشت به طبیعت، دوری از محیط پُر سر و صدای شهری و آلوده، سرمایه‌گذاری و پس انداز شخصی، پایین بودن هزینه زندگی و گذران اوقات فراغت در مناطق روستایی، دستیابی به آرامش و آسایش روانی، مهاجرت معکوس، ارایه تسهیلات دولتی برای نوسازی بافت روستایی، وجود اراضی و خانه‌های ارثی، بازنشستگی و…. اشاره داشت. این پدیده نوظهور در کشور و علی الخصوص مناطق شمالی کشور باید بعنوان بخشی از سیستم شهری مورد بررسی قرار گیرد.

 

 توسعه نامتوازن و مهاجرت

با توجه به عدم هماهنگی در سطوح مختلف برنامه‌ریزی؛ برنامه‌ریزی ناحیه‌ای با برنامه‌ریزی ملی و محلی باعث شکل‌گیری عدم تعادل در مناطق کشور شده است. در ایران نیز بدلیل ایجاد توسعه نامتوازن و فرایند شتابان تمرکز جمعیت در کلانشهر‌ها و قطبی شدن جمعیت شهر‌ها به نوعی با نابرابری منطقه‌ای روبرو شدیم. بنابراین اگر توسعه در مناطق مختلف کشور به نحو مطلوب و یکسان اجرا نشود، باعث بروز بی‌عدالتی و نابرابری (توسعه نامتوازن) در استان‌ها خواهد شد. از اینرو استان گیلان با توجه به میزان توسعه یافتگی در کشور با وجود تمامی پتانسیل‌ها جز استان‌های نیمه برخوردار کشور بوده است. استان گیلان همیشه شاهد اشکال مختلف مهاجرت بوده و در سال‌های اخیر با بروز بحران آب، آلودگی هوا، افزایش هزینه زندگی در کلانشهر‌ها، کوچ دائمی به شمال کشور افزایش یافته است. چنانکه دیگر افراد برای مهاجرت پایتخت را گزینه مناسبی ندانسته و استان‌هایی نظیر؛ گیلان، مازندران و گلستان جایگزین آن شده‌اند. از اینرو استنباط می‌شود؛ تحرکات جمعیتی در استان گیلان به سیاست‌های توسعه‌ی نامتوازن (عدم توزیع بهینه امکانات) در کلانشهر‌های سایر استان‌ها وابسته است.

 مهاجرتِ فرصت طلبانه

پدیده نوظهور خانه دوم همچون سایر پدیده‌های دوران معاصر دارای پیچیدگی‌های چندوجهی است. اثرات و پیامد‌های مثبت و منفی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، زیست محیطی، کالبدی و جغرافیایی بر مناطق روستایی از خود برجای گذاشته است. دکتر محمود شارع پور در مورد وقوع این پدیده در مازندران می‌گوید: در چند دهه اخیر شاهد پدیده‌ای هستیم که برخی از ساکنان شهر‌های بزرگ درجستجوی اقامت نزدیک به طبیعت، به دنبال خانه‌های دوم می‌باشند و با این کارِ خود در مناطقی که از لحاظ جاذبه‌های طبیعی غنی هستند، تغییرات مهمی را سبب شده‌اند. الگوی خانه دوم در واقع حالت بینابین سکونت را شامل می‌شود که با گریز شهرنشینان به مناطق روستائی یا مناطق ساحلی همراه است. این نوع مهاجرت سبب تغییرات مهمی در مالکیت زمین، استفاده از زمین، حکمرانی اراضی روستایی و دگرگونی در ترکیب اجتماع روستا شده است. این پدیده نوظهور معاصر؛ صرفاً جابجایی ساده تعدادی از افراد نیست، بلکه پدیده‌ای است که بر ابعاد مختلف جوامع محلی اثر ناسازگار دارد. همچنین باید گفت: از این پدیده تحت عنوان مهاجرت رفاه طلبانه نیز یاد می‌شود.

فاصله ی خانه های دوم شمال کشور و برنامه ریزی توسعه گردشگری پایدار

طبق یک اصل جهانی این باور وجود دارد؛ که بین اقلیم منطقه و مکان گزینی خانه‌های توریستی ارتباط تنگاتنگی پایدار است. با توجه به پژوهش‌های صورت گرفته در داخل و خارج کشور نیز اغلب محل استقرار خانه‌های دوم را ناحیه‌هایی برشمرده‌اند که از لحاظ جغرافیایی متمایز و ممتاز هستند. به گفته شارپلی؛ از اوایل قرن بیستم در کشور‌هایی مانند سوییس، اتریش، سوئد و آلمان آنچه گردشگری و مالکیت خانه‌های دوم را در بر می‌گرفت، شامل افرادی بود؛ که در دهه‌های قبل به شهر‌های مرکزی مهاجرت کرده بودند، که پس از شلوغی‌های شهری با بازگشت به طبیعت و ساخت خانه‌های دوم در روستا‌های خوش آب و هوا تعطیلات خود را در کنار اقوام سپری می‌کنند. این امر در برخی از کشور‌های اروپایی منجر به استحکام سنت گردشگری روستایی شد. در کشور‌های در حال توسعه از جمله ایران، کارکردِ ایجاد خانه‌های دوم در مناطق روستایی فاصله بسیار زیادی با برنامه‌ریزی توسعه گردشگری پایدار دارد.

آسیب خانه های دوم در شمال کشور

مصائب پدیده نوظهور خانه‌های دوم که به خانه‌های آخر هفته و تعطیلات معروف هستند. با توجه به ابعاد گسترده زیان بار آن در کشور مقابل اندک موارد مثبت، می‌توان به؛ ریختن زباله و اغتشاشات بصری، افزایش پسماند در مناطق، آلودگی چشم انداز‌ها، ترافیک در جاده‌ها، نابودی منابع طبیعی از جمله جنگل، سواحل و مناطق کوهستانی، آلودگی‌های زیست محیطی، اختلال در منابع آبی و تأسیسات و تجهیزات منطقه‌ای بر اثر فشار تقاضا، تغییرات در کاربری اراضی و بالطبع نابودی اراضی کشاورزی، آشفتگی در بافت و کالبد، تغییرات فرهنگی و بروز اختلافات قومی و برهم خوردن ساختار سنتی، محرومیت از برخی مزایای رفاهی برای جامعه میزبان، ایجاد دوگانگی در نظام سکونت، بورس بازی زمین و املاک و مستغلات و… اشاره داشت.

هیچ دهیاری حق صدور مجوز را به افراد غیربومی ندارد.

استاندار گیلان به عنوان بالاترین مقام اجرایی دولت در استان ضمن انتقاد از صدور مجوز ساخت و ساز به افراد غیربومی در روستا‌ها و تشکیل کارگروه مقابله با ساخت وساز‌های غیرمجاز عنوان کرد: مخالف سرسخت فروش اراضی به غیربومی‌ها هستم و باید نسبت به حفاظت از فرهنگ اصیل خود کوشا باشیم و نگذاریم فرهنگ روستایی و اصالت بومی‌مان، کم رنگ شود. وی همچنین در مورد برخورد قاطع با ساخت و ساز‌های غیرمجاز و عاملان آن تأکید کرد: مدیرانی که به هر نحوی در ساخت و ساز‌های غیرمجاز دخیل بوده و هستند، استعفاء خود را بنویسند. دهیارانی که در این ارتباط تعارض منافع دارند را در اسرع وقت به استانداری گزارش دهید، هیچ دهیاری حق صدور مجوز را به افراد غیربومی ندارد.

اهمال کاری و تخطی از قانون

از وظایف دهیاری و بخشداری نظارت بر ساخت و ساز‌های غیرمجاز است، که باید جدی گرفته شود تا خارج از طرح هادی ساخت و ساز انجام نشود و شاهد دست‌اندازی به منابع ملی و زمین‌های کشاورزی نباشیم. در طی دهه‌های اخیر برخی از تخلفات در اراضی روستا ارتباط مستقیم با عملکرد ناکارآمد شورا‌ها و دهیار‌ها و تخطی از قانون و سایر سازمان‌های متولی دارد. که با اهمال کاری‌ها باعث بوجود آمدن آسیب‌ها و بحران‌هایی در مناطق شمالی کشور شده‌اند. در برخی از روستا‌های گیلان اظهاراتی مبنی بر اینکه دهیاران و شورا‌ها در قامت بنگاه‌های خرید و فروش زمین و سازندگان غیررسمی در روستا‌ها مشغول به فعالیت هستند، که این موارد جز لاینفک نقصان‌های پیشروی توسعه استان گیلان محسوب می‌شود. نباید هیچ نفعی در تقابل با منافع مردم باشد، همانطور که ملاحظه می‌کنیم؛ غفلت و سهل انگاری اثرات مخربی را برجای خواهند نهاد. از اینرو باید با افزایش اکیپ‌های گشت زنی و کمیته پیشگیری از تصرفات در ساخت و ساز‌های غیر مجاز و تصرف اراضی ملی در جهت برخورد جدی و قانونی و همچنین در زیر بخش کارگروه مقابله با ساخت و ساز، برای تحلیل دقیق‌تر از آمار وجود این مساکن و تغییر کاربری‌ها و ارزیابی اثرات آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شیوه‌نامه‌هایی در دستور کار قرار گیرد و در اجرای آن دستورالعمل‌ها قاطعیت کامل لحاظ گردد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در سوم آبان سال 1402 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۰:۲۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

شهر‌ها محل زندگی ۵۶ درصد از جمعیت جهان هستند، اما بیش از ۷۵ درصد از منابع طبیعی را استفاده می‌کنند و بیش از ۷۰ درصد از انتشار CO2 جهانی را منتشر می‌کنند. کلان شهر‌ها نقش کلیدی در مقابله با بحران آب و هوا و حمایت از تلاش‌های جهانی، حفاظت از طریق احیای مناطق طبیعی در داخل و خارج از مرز‌های خود را دارند. تاپیش از این رویداد در ۷ اکتبر ۲۰۲۳؛ اعضای متروپلیس قبلاً با پیوستن به کمپین "بذر‌ها برای شهرها" تعهد خود را برای بازگرداندن طبیعت به فضای شهری متعهد کرده‌اند.

یک: رویداد نهادینه‌سازی مناطق کلانشهری آرژانتین؛ که به بررسی چگونگی تأثیر رشد جهانی و دگرگونی مناطق شهری آرژانتین پرداخته شد. ابعاد کلان شهر‌ها از محدودیت‌های قضایی و تراکم‌ها فراتر می‌رود و واحد‌های سرزمینی چند منظوره پیچیده را پیکربندی می‌کند. روند جهانی رشد و تبدیل مناطق شهری به مناطق بدون وقفه‌ی آسیب‌پذیر تحت الگو‌های ناپایدار ادامه دارد. که ۹۲ درصد از جمعیت شهری در آرژانتین را به طور خاص تشکیل می‌دهد. برنامه‌ریزی شهری و حکمرانی شهری، کلیدی برای رسیدگی به این مشکلات خواهد بود. کلان شهر‌ها نه بر اساس جمعیت، وسعت سرزمینی، و نه بر اساس تعداد حوزه‌های قضایی محلی آن‌ها، بلکه براساس جغرافیای عملکردی آن‌ها از جمله شهر‌ها و منطقه جابجایی، که شامل مناطق حومه‌ای و پیرامونی است، تعریف می‌شوند. مناطق شهری و روستایی از نظر اقتصادی و اجتماعی به هم مرتبط هستند. هدف از این رویداد پیش‌بینی چارچوب‌هایی برای ارتقای نهادینه‌سازی فضا‌های کلان‌شهری در آرژانتین بود.

دو: رویداد جعبه ابزار زیرساخت سبز و بسته شدن پروژه آزمایشی برای مناطق شهری بارسلون، دره ابورا و مکزیکو سیتی؛ این رویداد در چارچوب پروژه گفتگوی کلان شهر‌ها در مورد زیرساخت‌های سبز: غلبه بر چالش‌ها و افزایش مزایا برگزار گردید. ویلئام آلوارز (رهبر برنامه‌ریزی جامع منطقه شهری دره ابورا)، رافایل اوبرگن ( مدیر کل سیستم مناطق طبیعی حفاظت شده و مناطق با ارزش زیست محیطی) در مورد ابزار زیرساخت سبز و نتیجه‌گیری پروژه آزمایشی به سخنرانی پرداختند.

سه: رویداد حاکمیت مناطق کلانشهری اروپا؛ این رویداد که توسط شورای اروپا سازماندهی شده است، با مشارکت کمیته پارلمانی اوکراین در سازمان قدرت دولتی، خودگردانی محلی، توسعه منطقه‌ای و برنامه‌ریزی شهری و انجمن شهر‌های اوکراین، به بررسی حکمرانی مناطق شهری اروپا پرداخت.

چهار: رویداد یادگیری مشارکتی در جنگل های شهری به عنوان یک راه حل مبتنی بر طبیعت در چین و اروپا؛ این رویداد نتایج پروژه CLEARING HOUSE که یک پروژه تحقیقاتی چینی-اروپایی در مورد جنگل های شهری به عنوان یک راه حل مبتنی بر طبیعت را معرفی کرد. که رهنمودهای حایز اهمیتی را برای مقامات محلی و سایر سازمان های عمومی در مورد اجرای جنگل های شهری روایت کرده است. بسته الهام بخش «شهر درختان» برای یادگیری با درختان و طبیعت (برای سنین 10 تا 14)، مدل های کسب و کار برای درختان شهری به عنوان راه حل های مبتنی بر طبیعت، پروژه CLEARING HOUSE مرکز اطلاعات مکانی و دانش بخشی از راهبردهای این رویداد بود.

پنج: رویداد نقش رهبران زن در دولت‌های محلی و کلانشهر‌ها: چشم‌اندازی به سمت توسعه؛ این رویداد بر چشم انداز آمریکای لاتین و نقش زنان در مدیریت کلانشهر‌ها و توسعه متمرکز بود. به این خاطر که آمریکای لاتین به میزان بیشتری از اثرات تغییرات آب و هوایی رنج می‌برد. و همچنین نقش پیشرو شهر‌ها در توسعه و ارایه راه‌حل‌ها برای تغییرات آب و هوا و چالش‌های طبیعت به رسمیت شناخته شد. فابیانا گوینهچه(مدیر روابط بین‌الملل شهرداری مونته ویدئو)، سوفیا گارزون(مدیر منطقه همکاری و روابط بین‌الملل وآژانس پروکوردوبا) و کارولینا تندلر(مدیر روابط بین‌الملل ریودوژانیرو) در این بخش سخنرانی داشتند.

شش: رویداد مدیریت یکپارچه آب شهری در شهر مشهد؛ این رویداد که به صورت مجازی در استانبول و رویداد حضوری آن در کارخانه نوآوری مشهد برگزار گردید. در این رویداد به بررسی چالش‌های موجود پیش روی شهرداری مشهد در تأمین و مدیریت آب و استفاده از فناوری و نوآوری در این زمینه یادآوری شد و همچنین به چالش‌های فعلی و میان مدت شهرداری مشهد در سه حوزه ساختار مدیریت و تأمین آب، استفاده از فناوری‌های نوین بررسی شده و راه‌حل‌هایی برای عبور از این چالش‌ها پرداخته شد.

نویسنده : محمد صالح زاده ( پژوهشگر مسایل توسعه شهری) 

منبع: تحریریه حکایت گیلان 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۰۲ ، ۲۳:۴۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد