شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۷۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد صالح زاده» ثبت شده است

 

 

با توجه به تغییرات شدید در مناظر شهرهای جهانی، زمانی مناسبی برای طرح این سؤال است: یک شهر «خوب» در آینده چگونه است؟

 

نویسنده: فوبی ویلیامز |  کارشناس‌ارشد نظریه سیاسی
مترجم: الهه اصدقی | کارشناس ‌ارشد برنامه‌ریزی شهری

 

امروزه اهمیت شهرها به‌عنوان موتور تغییرات ملی و بین‌المللی و محل اسکان بیش از نیمی از جمعیت جهان و تولیدکننده بیش از ۸۰% تولید ناخالص ملی، روزبه‌روز افزایش می‌یابد. پیش‌بینی‌ها نمایانگر این موضوع است که شهرنشینی با رشد جمعیت جهان رابطه‌ی مستقیمی دارد. این امر می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲.۵ میلیارد نفر را به جمعیت کنونی شهرهای جهان اضافه کند که نزدیک به ۹۰% این افزایش جمعیت در شهرهای آفریقایی و آسیایی متمرکز خواهد بود. تغییر مرکز جاذبه از سمت شهرهای نیمکره‌ی شمالی و غربی به سمت اقتصادهای نوظهور بدین معناست که تا سال ۲۰۲۵ ترکیب ۶۰۰ شهر برتر ازلحاظ تولید ناخالص ملی تغییر معناداری خواهد کرد، بدین‌صورت که یک‌سوم شهرهای کشورهای توسعه‌یافته از این لیست بیرون خواهند رفت و ۱۳۶ شهر از کشورهای درحال‌توسعه (خصوصاً از چین) وارد این لیست ۶۰۰ تایی خواهند شد.

در دهه گذشته یا پیش از آن، ایده‌ی «شهر هوشمند» دیدگاهی غالب برای پیشرفت شهر در سرتاسر جهان بود. ایده‌ای که اطلاعات و فناوری ارتباطات را به داخل بافت شهری نفوذ داده تا ازنظر بعضی، شهری ایمن، پاک، کارا و با محیطی مناسب ایجاد کند و یا ازنظر عده‌ای دیگر شهری بیش‌ازحد تمیز، بسیار کنترل‌شده و ناآرمانشهری ستمگر به وجود آورد. دیدگاه شهر هوشمند به خاطر غیر دموکراتیک بودنش مورد انتقاد قرارگرفته است: «ایده‌ای اشتباه به روشی اشتباه، برای مردمی اشتباه». با این مباحث می‌توان به موضوعاتی که برای افراد اهمیت دارد پی برد: نارضایتی از ایده‌ی شهر به‌عنوان یک ربات بزرگ که از طریق صفحه کنترل هدایت می‌شود. این امر خود بیانگر نگرانی بیشتر نسبت به این موضوع است که شهر توسط چه کسانی و برای چه کسانی هدایت می‌شود. به‌طور مشخص آنچه آشکار می‌شود محدودیت‌های بالا به پایین است و این موضوع که ابتکارات فناورانه در شهر با استفاده از الگوریتم‌هایی نوشته و ایجاد می‌شوند که شهروندان را در نظر نمی‌گیرند و هیچ آگاهی از مفاهیم اجتماعی و اخلاقی در طراحی یک شهر ندارند.

دیدگاه‌هایی هستند که معتقدند جامعه‌شناسی شهری می‌تواند نشان‌دهنده‌ی الگوهای رفتاری و زندگی مردم، چگونگی برخورد آن‌ها با محیط پیرامونشان و با یکدیگر، توسعه فرهنگ و پیچیدگی تمام این موضوعات باشد. این‌گونه دیدگاه‌ها باید به استراتژی‌هایی که می‌خواهند خردمند باشند (نه‌فقط هوشمند)، اضافه شود. باید در نظر گرفت که تلاش برای سامانمند کردن رفتار انسان‌ها کار بیهوده‌ای است چراکه رفتار انسانی به ذات خود غیر سامانمند است؛ همچنین باید به یادداشت که توانایی ماشین در عمل و تصمیم‌گیری به‌صورت مستقل موجب حذف عمل و تصمیمات انسانی نمی‌شود.

شهر ذاتاً موضوعی سیاسی است و انتخاب‌هایی ضمنی در مورد حکمرانی، مراکز قدرت، اتحاد اجتماعی، کار، سفر، تجارت، اوقات فراغت و هر جنبه دیگری از زندگی اجتماعی ارائه می‌دهد. با شناخت این موضوع بازهم نباید این موضوع را نادیده گرفت که فرهنگ؛ هویت و شخصیت یک شهر توسط خود شهروندان تعیین می‌شود، نه طراحان. شناخت ناکافی از اینکه قدرت در زمان ساخت شهر باید در کجا قرار بگیرید، بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف شهر هوشمند است و برای اجتناب از تکرار این اشتباه، انسان حتماً باید در مرکز مباحثات در مورد آینده‌ی شهرها حضور داشته باشد.

ارزیابی شهر

شهرهایی که اکنون در اقتصاد جهانی پیشرو هستند در طول زمان و به روش‌های مختلفی به وجود آمده‌اند. بااین‌حال بازهم می‌توان موارد مشابهی را در منحنی توسعه‌ی این شهرها در سراسر دنیا مشاهده کرد و تعدادی از شرایط لازم برای موفقیت و یا شکست شهر را مشخص نمود.

درحالی‌که مباحث قدیمی شهر را با سلسله‌مراتب، نهادگرایی و قدرت مرکزی می‌شناسانند، ولی مباحث اخیر شهر را به‌صورت یک اکوسیستم اجتماعی و کالبدی می‌بینند. شاخص‌های چندگانه و رتبه‌بندی‌های مختلفی برای اندازه‌گیری فاکتورهای مختلف برای رقابت جهانی شهرها به وجود آمده‌اند. پیش‌تر این عوامل و شاخص‌ها حول محور اقتصاد، نظیر تولید ناخالص ملی، بهره‌وری، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و تعداد شرکت‌های بین‌المللی واقع در یک شهر، می‌چرخید. اخیراً تمرکز بیشتر بر روی اندازه‌گیری عوامل تأثیرگذار بر روی قابلیت زندگی در یک شهر تغییر یافته است، عواملی نظیر مقرون‌به‌صرفه بودن مسکن، همبستگی اجتماعی، ضریب برابری، امید به زندگی، جمعیت سالم و فضای سبز. در اینجاست که شهرهای نه‌چندان بزرگ که کمتر موردتوجه رهبران اقتصادی جهان بوده است، اغلب به رتبه‌های خوبی دست می‌یابند، نظیر شهرهای برلین، پراگ، فیلادلفیا و بوداپست.

برای شهرها، بهبود شاخص قابلیت زندگی نسبت به لزوم توجه به سرمایه‌ی انسانی و توانایی افراد که از محرک‌های موفقیت در آینده هستند، درجه اهمیت کمتری دارد. مشخص‌شده است که توانایی و استعداد افراد می‌تواند جاذب سرمایه باشد همان‌طور که سرمایه، افراد بااستعداد و ماهر را جذب می‌کند. شهرهای جهانی که مراکز سنتی اقتصاد هستند اگر نسبت به افزایش کیفیت زندگی، انسجام اجتماعی، صرفه‌ی اقتصادی و پایداری محیط اقدام نکنند، ممکن است در جذب و نگهداری سرمایه‌های انسانی دچار مشکل شوند. شاخص Cities in Motion مربوط به دانشکده‌ی IESE معتقد است که «این موضوع نباید فراموش شود که عوامل انسانی در توسعه و پیشرفت شهر امری اساسی است. هرگونه استراتژی و راهبردی بدون وجود یک اجتماع فعال و مشارکت‌کننده، هرچقدر هم که هوشمندانه و جامع باشد، بازهم محکوم به شکست است.» سرمایه‌گذاری بر روی فنّاوری و ایجاد اشتغال، محرک‌های مهمی در رشد پایداری هستند، اما تنها زمانی اثرگذار خواهند بود که توسط نیروی کاری قوی و ماهر حمایت شوند، نیروی کاری که بتواند توسعه را تحت کنترل خویش درآورد. ازآنجایی‌که جهان در حال تغییر جهت به سمت اقتصاد دانش‌بنیان است، لذا انتظار می‌رود که سرمایه‌ی انسانی نقش اصلی‌تری در تعریف شهر آینده داشته باشد.

پویش‌های اجتماعی و محیط ساخته‌شده

این تغییر دیدگاه نسبت به شهر (درک شهر به‌عنوان یک ماشین اقتصادی)، به دلیل پژوهش‌هایی که در مورد جامعه‌شناسی شهری، خصوصاً در مورد ارتباط بین محیط ساخته‌شده و زندگی اجتماعی در نواحی شهری انجام شد، سرعت گرفت. در اینجاست که محدودیت‌ها و کاستی‌های رتبه‌بندی‌های مبتنی بر شاخص‌های شهری نمایان می‌شود. این اندازه‌گیری‌ها به‌ناچار طراحی شهری و شرایط اجتماعی را نادیده می‌گیرند، آن‌ها را به‌عنوان عواملی غیرمرتبط در تعیین موفقیت شهر در نظر می‌گیرند و علاوه بر این‌ها نمی‌توانند مشخص کنند که شرایط شهرها چگونه در طول زمان تغییر کرده است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهند خصوصیات فضایی یک شهر تأثیر مستقیمی بر روی محیط اجتماعی در هر سطحی دارد و این رابطه در کنار سایر عوامل موجب توسعه‌ی شهر شده است.

هیچ فرمول جادویی برای طراحی شهری موفق وجود ندارد، اما نکته کلیدی در طراحی شهری این است: در نظر گرفتن بافت شهری به‌عنوان مجموعه‌ای از تجربیات شخصی و جمعی ساکنین، شاغلین و گردشگران که غیرقابل‌تفکیک از هم هستند. جین جیکوبز در کتاب «زندگی و مرگ شهرهای آمریکایی» بیان می‌کند که «مرگ» نواحی شهری، ناشی از حذف فعالیت عابران پیاده از خیابان‌های شهری است. سرزندگی شهری با «باله‌ی پیاده‌رو» که با صف‌های متنوعی از مردم در تمام اوقات روز انجام می‌شود، پدید می‌آید. استفاده‌ی مناسب از نواحی پیاده موجب افزایش ایمنی عمومی، ارتقای سلامت، بهبود اقتصاد محلی و مشوق روابط چهره به چهره خواهد بود. فضاهای شهری باید برای سهولت استفاده‌ی پیاده به‌منظور «ساخت یک دارایی ایمن… بدون حضور غریبه‌ها» طراحی شوند. همین اعتقاد بود که جیکوبز را وادار کرد تا رهبری مقاومت در برابر برنامه‌ی پیشنهادی رابرت موزس، مبنی بر ساخت بزرگراهی چهار باندِ در سرتاسر منهتن، در اواخر دهه ۵۰ میلادی را بر عهده گیرد.

جیکوبز ملزومات مختلفی را برای ساخت و حفظ سرزندگی شهری در شهرهای آمریکا ترسیم کرد (ایده‌های او در شهرهایی نظیر فلورانس، رم و سئول اجرا شده و کاربردی به نظر می‌رسند). براساس ایده‌های او، اول‌ازهمه ناحیه‌ای باید بیش از یک کاربری اصلی داشته باشد و در بهترین حالت بیش از دو کاربری. این کاربری‌ها مردم با اهداف مختلف را جذب می‌کنند که درنهایت موجب ظهور مشاغل مختلف خواهد شد و هنگامی‌که کاربری‌های اصلی محله به‌گونه‌ای ترکیب شدند که مردم را در اوقات مختلف روز جذب نمایند، اقتصاد محلی رونق خواهد گرفت و حضور مشتری‌های دائمی را تضمین می‌کند. به‌طورکلی ناحیه‌ای که در آن عملکردهای متنوعی باشد، می‌تواند گروه‌های مختلفی از مردم را از طریق ترکیب ادارات، خرده‌فروشی‌ها، خانه‌ها و امکانات فرهنگی/ فراغتی جذب کرده و اقتصاد محله را متنوع نگه دارد.

تنوع فعالیت‌های اقتصادی توسط تنوع در عمر بنا و کاربری ساختمان‌های محله ایجاد می‌شود. این موضوع امکان ترکیب مشاغل با درآمدهای کم تا زیاد و ترکیبی از انواع اجاره‌بها را فراهم می‌آورد. او تغییراتی که نیویورک با آن‌ها مواجه بود را مشاهده نمود. ساختمان‌های قدیمی و ارزان هیچ کمکی به رشد کاربری‌های اولیه در منطقه نکرده بودند (شرکت‌های جدید ترجیح می‌دادند که در ساختمان‌های قدیمی‌تر با اجاره پایین فعالیت کنند)، درحالی‌که ساختمان‌های بزرگ‌مقیاس عادت نداشتند تا خود را با محیط پیرامونشان تطبیق دهند یا در طول زمان تغییر کنند.

جیکوبز همچنین نتیجه می‌گیرد که بلوک‌های شهری باید کوچک باشند، چراکه بلوک‌های مستطیلی بزرگ موجب کاهش ترکیب مؤثر مردم و کاربری‌ها می‌شود. این امر خود باعث کاهش عبور و مرور در خیابان‌ها می‌شود. بلوک‌های کوچک‌تر موجبات ارتباطات بیشتر میان مردم را فراهم می‌کنند و باعث کم شدن ترافیک می‌شود که همین امر مشوق حضور مردم بوده و سرزندگی را افزایش می‌دهد. سرانجام هم اینکه تراکم مردم و ساختمان‌ها نواحی سرزنده‌ای می‌سازد که قادر به جذب مردم برای اهداف مختلف خواهد بود. او تأکید می‌کند که تمام این فاکتورها کاملاً ضروری بوده و اغلب در ساخت محیط شهری مناسب به هم وابسته هستند؛ همچنین کاربری مختلط نمی‌تواند در مناطقی با تراکم پایین، بلوک‌های بزرگ و ساختمان‌های مشابه هم به وجود آید.

جیکوبز بر اهمیت ابعاد انسانی شهر و مفاهیم اجتماعی طراحی شهری تأکید می‌کند و به ساختار شهر به‌عنوان یک کل سامانمند می‌نگرد. کریستوفر الکساندر نظرات خود در کتاب «شهر درخت نیست» را بر پایه‌ی همین مفاهیم بیان می‌کند. او در این کتاب به این امر می‌پردازد که الگوهای همپوشانی ساختارهای اجتماعی و ساختارهای کالبدی برای داشتن اجتماعاتی سالم و پرطراوت ضروری است. وقتی‌که در محیط کالبدی و ساخته‌شده این همپوشانی‌های اجتماعی نادیده گرفته می‌شوند، اتصالات و ارتباطات اجتماعی درون جوامع کمرنگ شده و مشکلاتی به وجود می‌آید.

الکساندر ساختار درختی فضاهای ساخته‌شده را با ساختار نیمه شبکه‌ای روابط اجتماعی مقایسه کرده و بیان می‌کند که ما فضاهایمان را بر پایه‌ی ساختار درختی طراحی کرده و با این کار نوعی طبقه‌بندی غیرطبیعی را بر مجموعه‌ای طبیعی و نرمال تحمیل کرده‌ایم و باعث در هم آمیختن ارتباطات اجتماعی شده‌ایم؛ درحالی‌که زندگی‌ها و جوامع ما به‌صورت طبیعی در یک ساختار سیال نیمه شبکه‌ای باهم مرتبط‌اند، ولی ما به ساخت فضاهای شهری‌مان بر اساس ساختار درختی ادامه می‌دهیم. ارتباطات ضعیف کالبدی در یک شهر می‌تواند موجب تضعیف ارتباطات اجتماعی شود و «ما کور خواهیم بود اگر محدودیت‌های جابجایی در شهرهایمان را که به سبب تبعیض نژادی و طبقات اجتماعی به وجود آمده‌اند، نادیده بگیریم»

این موضوع خصوصاً در شهرهای آمریکا مشاهده می‌شود، جایی که گستردگی جغرافیایی مناطق مختلف و تقسیم‌بندی میان شهر و مناطق حومه‌ای موجب وابستگی به ماشین، ایجاد امکان جابجایی تنها برای ثروتمندان، تمرکز فقر در نواحی خاصی از شهر و تشدید تبعیض نژادی شده است. به‌عبارت‌دیگر جابجایی فیزیکی و جابجایی اجتماعی بیشتر ازآنچه تاکنون بیان‌شده باهم در ارتباطند و توسعه‌ی اجتماعات عملکردی اغلب در داخل بافت کالبدی یک شهر ایجاد می‌شود.

ریچارد سنت، این فرایند ساخت جوامع را به‌صورت نوعی از مقابله و یا گاهی اصطکاک دید و در برابر استریلیزه کردن فضاهای شهری که توسط فناوری‌های جدید نظیر صفحات شیشه‌ای امکان‌پذیر شده و توسط معماران شهر تقدیس می‌شد، ایستادگی کرد. این‌گونه معماری موجب ایجاد مناظر شهری نامناسب و ساختمان‌های ایزوله شده بود که آن‌ها را از هرگونه صدا، لمس و سایر اقدامات انسانی دور نگاه می‌داشت. ریچارد راجرز و آن پاور نویسندگان «شهرهایی برای کشوری کوچک»، معماران مدرنیست را به خاطر ساختن فضاهایی منظم، تمیز و کارا ولی ازنظر اجتماعی بدون روح و مرده موردانتقاد قرار می‌دهند. در اینجا آن‌ها همانند ریچارد سنت فکر می‌کنند و همانند او شهر را به‌عنوان واحدی ایدئال برای همبستگی اجتماعی و تعالی هویت و شخصیت فردی می‌دانند.

ریچارد سنت شهر «باز» یا «انسانی» را متنوع، پیچیده، نامنظم در شکل، «دوستانه برای غافلگیری» و تعریف‌شده توسط ناهنجاری‌ها فرض می‌کند. او فرهنگ یک شهر را به‌عنوان «موضوع تجربه … تفاوت طبقات اجتماعی، سن، نژاد و چشیدن بیرون قلمرو مشابه یک شخص» می‌داند و معتقد است که محیط ساخته‌شده باید منجر به چنین تعاملات و «ارتباطاتی میان غریبه‌ها» شود، نه‌فقط در یک مکان خاص بلکه به‌صورت پایدار در طول زمان. ارتباطات درون اجتماعات که اغلب مبهم، ارگانیک و غیرمنتظره هستند، در طول یک دوره‌ی طولانی ارتقا می‌یابند. این ارتباطات برای شکوفا شدن نیازمند یک سیستم باز منعطف هستند و در همین‌جاست که بافت شهری شهرهای مدرن اغلب در حمایت از محیط اجتماعی عملکردی ناتوان است. ریچارد سنت به فرم‌های بصری شهر و عملکردهای اجتماعی آن اشاره می‌کند: کاربری ساختمان‌ها یا از قبل مشخص‌شده‌اند و یا بسیار سخت‌گیرانه دنبال می‌شوند. طول عمر محیط‌های شهری مدرن در مقایسه با ساختار شهرهای قدیمی بسیار کاهش پیداکرده است. میانگین طول عمر مسکن‌های اجتماعی در انگلستان ۴۰ سال و برای آسمان‌خراش‌های نیویورک فقط ۳۵ سال است. این امر تنها مسئله‌ای زودگذر و کوتاه‌مدت در محیط کالبدی نیست، ما باید به پیامدهای محروم کردن اجتماعات از زمان و فضایی که برای رشد احتیاج دارند، توجه کنیم.

درک این موضوع که محیط شهری تجربیات اجتماعی ما را شکل می‌دهد، خواهان نگرش به برنامه‌ریزی شهری به‌عنوان موضوعی است که علاوه بر فنّاوری به اخلاق هم نیازمند است. ایراد اصلی وارد بر شهرهای هوشمند، نادیده گرفتن ذات سیاسی شهرهاست و برای اجتناب از تکرار این اشتباه باید دانست که باوجوداینکه الگوریتم‌ها و تجهیزات خودکار می‌توانند وظایف فیزیکی را انجام دهند و محاسبات را بهتر و کاراتر از انسان انجام دهند، ولی نمی‌توانند در مسائل هنجاری کارا باشند. خودکارسازی می‌تواند به‌خوبی به عملکرد سیستم کمک کند، اما همچنان به دست انسان بر روی خود احتیاج دارد.

 

منیع : معماری آنلاین 

http://memari.online/28479

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۲ ، ۱۶:۱۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

سراینده ترانه «بنفشه گول» درگذشت

 

 تیمور گرگین  روزنامه‌نگار، پژوهشگر، طنزپرداز، ترانه‌سرای گیلک و شاعر بزرگ معاصر شب گذشته در سن ۹۰ سالگی به‌دلیل کهولت سن در منزل شخصی‌اش واقع‌در خمام جان باخت.

خمام نیوز نوشت: استاد تیمور گورگین نخستین اثرش را در سال ۱۳۲۸ به نام «مورچه رشتی» در نشریه چلنگر چاپ نموده بود و خیلی‌ها ترانه‌ی معروف «بنفشه گل» او را که ناصر مسعودی خوانده، شنیده‌اند.
وی که سال‌ها قبل هوای پر دود و دم تهران را رها کرده و بعد از درگذشت همسرش در خمام ساکن گشت، از جمله شاعرانی بود که تحولی در ترانه‌سرایی گیلکی ایجاد نموده و از او با اسامی مستعاری همچون مورچه رشتی، مولای رشتی و بی‌مخ میرزا، مطالبی با درون‌مایه‌ی طنز منتشر گردید.
گورگین در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه ۱ هنری «معادل دکتری» در رشته شعر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود و کتاب شناختنامه خمام «نوشته‌ای مشترک با رضا غیاثی» از جمله آثار او به شمار می‌رود.

 

استاد تیمور گورگین چولابی تجلیل شد

وی که سال‌ها قبل هوای پر دود و دم تهران را رها کرده و بعد از درگذشت همسرش در خمام ساکن گشت، از جمله شاعرانی بود که تحولی در ترانه‌سرایی گیلکی ایجاد نموده و از او با اسامی مستعاری همچون مورچه رشتی، مولای رشتی و بی‌مخ میرزا، مطالبی با درون‌مایه‌ی طنز منتشر گردید.

گرگین در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه ۱ هنری «معادل دکتری» در رشته شعر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود و کتاب شناختنامه خمام «نوشته‌ای مشترک با رضا غیاثی» از جمله آثار او به شمار می‌رود.

 

تیمور گرگین درگذشت

 

بی شک تسلیت برای اندوه خانواده ایشان و جامعه فرهنگی و هنری گیلان واژه کوچکی است. در گذشت جناب آقای تیمور گرگین ( روزنامه نگار ، پژوهشگر و شاعر ) گیلکی که آثارش در قلب مردم گیلان زمین برای همیشه ماندگار است ، اندوه بزرگیست. خداوند یکتا رفع درجات آن بزرگوار دربهشت أعلا و مزید فضل و رحمت پروردگار بی همتا برایشان و این فقدان را به نوبه ی خود به خانواده ایشان و  جامعه ی ادبی ، فرهنگی و هنری تسلیت عرض می نماییم. 

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

https://mohammadsalehzadeh.blog.ir/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۲ ، ۱۸:۴۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

کتاب های - تیمور گورگین

تیمور گرگین روزنامه‌نگار، پژوهشگر، طنزپرداز، شاعر و ترانه سرای بزرگ معاصر در سن ۹۰ سالگی در شهرستان خمام درگذشت

تیمور گرگین در سال ۱۳۱۳ در روستای «چولاب» از توابع کوچصفهان متولد شد. پدرش «ملاکاس‌آقا چولابی» از مرثیه‌سرایان معروف در روستاهای رشت آباد و چولاب بود.

گرگین مقطع ابتدایی را در دبستان رودکی رشت، سیکل اول دبیرستان را در مدرسه نوربخش، دیپلم را دبیرستان شاهپور گذراند و از سال ۱۳۲۸ نویسندگی و شاعری را آغاز کرد و از ۱۳۳۴ برای رادیو ایران ترانه سرایی کرد.

نخستین کار او در سال ۱۳۲۸ "مورچه رشتی" نام داشت که در نشریه چلنگر چاپ شد و معروفترین ترانه اش"بنفشه گل" توسط ناصر مسعودی اجرا شده است.

گرگین در سال ۱۳۴۲ به استخدام رسمی موسسه و روزنامه اطلاعات درآمد و تا ۱۳۷۱ در آنجا مشغول به کار بود. اشعار گیلکی او در سال ۴۱ و ۴۲ در مجله پیام نوین چاپ با اسامی مستعاری چون مورچه رشتی، مولانا رشتی و بی‌مخ میرزا به چاپ رسید.

مجموعه شعر «ستاره های کور»، «تیره روز»، «شعر و نوول»، «طاغوت در تابوت»، «چهار دیوان دختر رشتی (دو بیتی گیلکی) »، «درخشان‌ترین شاهکارهای شعرا»، «گلبانگ گیلان»، «امروز چه کسی می‌تواند شاعر باشد؟»، «سروده‌های کودکان» و «چگونه بنویسیم تا ایراد نگیرند؟ » از کتاب‌های تیمور گورگین است.

گرگین بین سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ با روزنامه همشهری نیز همکاری داشت.

آیین تشییع استاد تیمور گرگین این ‌روزنامه‌نگار، پژوهشگر و شاعر بزرگ گیلک ۱۱ صبح فردا (جمعه) در آرامستان شهر خمام در قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۲ ، ۱۸:۴۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

مقاله؛ بحران مهاجرت به گیلان؛ عاملی آگاهانه بدون محدودیت

 

ما برای سکنی گزیدن در هر منطقه از کشور کاملا آزاد هستیم. در کشور؛ قانونی که بتوان مهاجرت را به نحوی مدیریت کرد، که به بحران تبدیل نشود تا به امروز تنظیم نشده است. در واقع شهروندان ایرانی چه به اجبار، چه به اختیار هرگاه که اراده کنند، میتوانند با مهاجرت به نقاط دیگر زندگی را از سر گیرند. اما از این عامل به سادگی نمیتوان عبور کرد! از این حیث که چنین عاملی همیشه به ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، طبیعی، زیست محیطی و توسعه منطقه اثر منفی وارد کرده است.

گیلان به مرکزیت کلانشهر رشت از استان های شمالی کشور، در جوار دریای کاسپین قرار گرفته است. این استان از شمال به دریای کاسپین، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان های قزوین و زنجان و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت استان گیلان چیزی حدود ۱۴۰۴۴ کیلومترمربع که طبق آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن برابر با ۲٬۵۳۰٬۶۹۶ نفر بود.

طبق آمارها؛ استان گیلان دهمین استان پرجمعیت کشور و دومین استان پرجمعیت شمال کشور پس از استان همجوار مازندران محسوب میشود. از لحاظ تراکم جمعیتی، این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در کشور دارد. کلانشهر مرکزی گیلان(رشت) نیز که چیزی حدود ۴۶درصد جمعیت کل استان را در خود جای داده، در رتبه یازدهم شهرهای پرجمعیت کشور قرار گرفته است.

طبق آمارهای مربوط به جمعیت در طرح آمایش استان گیلان که توسط سازمان برنامه و بودجه تهیه شده؛ تعداد شهرهای استان گیلان از سال ۱۳۶۵ که ۲۱ شهر بود، در سال ۱۳۹۵ به ۵۲ شهر رسید. از سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵ سالانه حدود ۲۳۷۲۰ نفر بر جمعیت استان افزوده شد. جمعیت روستایی استان در طی این دهه ها همیشه روندی نزولی داشته است. بر اساس سرشماری عموم نفوس مسکن در سال ۱۳۹۵ سهم استان گیلان از جمعیت کشور ۱۱/ ۳ درصد میباشد. روند باروری در استان گیلان در تمام دوره ها با کاهش رو به رو بوده، بطوریکه از ۱۳۹هزار در سال ۱۳۶۵ به ۴۲ هزار در سال ۱۳۹۵ رسیده است. طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۵ گیلان استانی مهاجر پذیر که در مجموع طی دوره مذکور ۲۲۷۱۸۵ نفر به این استان وارد و ۱۸۵۲۳۴ نفر از استان خارج شده اند. خالص مهاجرت در این استان برابر با ۴۱۹۵۱ نفر بوده که بیشترین مهاجران وارد شده به استان گیلان به ترتیب مربوط به استانهای تهران، البرز، اردبیل، قزوین و مازندران بوده اند. به طور کلی با استناد به نتایج سرشماری های ۱۳۸۵و ۱۳۹۰ باید گفت: مهاجرتهای شغلی(جستجوی کار بهتر، نقل و انتقال شغلی) نقش بسزایی در جابه جایی و تحرک مکانی جمعیت به سمت استان را ایفا می کنند. این جابجایی و تحرک های جمعیتی و مکانی با آغاز دهه ۱۳۹۰ تا به انتهای دهه مذکور و دهه جاری؛ شکل و شمایل دیگری به خود میگیرد. با اطمینان میتوان گفت: با آغاز دهه نود خورشیدی روند مهاجرت به استان گیلان دیگر همچون دهه های گذشته نیست و با شدت گرفتن این عامل حالا پس از گذشت یک دهه از این فرایند دیگر به شکل یک بحران خود را بروز داده است.

استان گیلان و شهرهای بزرگ و کوچک آن در یک گذار تاریخی همیشه با عاملی بنام مهاجرپذیری سر و کار داشته است. با جست و جویی کلی میتوان فرایند مهاجرت به گیلان را به اینگونه تقسیم بندی نمود؛ یک: مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به مقصد مرکز استان و سایر شهرهای بزرگ. همچون: رشت، لاهیجان، انزلی و تالش. بطور کلی این نوع مهاجرت در کشور طی دو بازه زمانی قبل و بعد انقلاب شدت گرفته است. این حرکت مهاجران از روستا و شهرهای کوچک به بزرگ و مرکزی تا سال ۱۳۶۵ با شدت روبرو بود که بتدریج تا سال ۱۴۰۰ رو به کاهش نهاد. این عامل از مهاجرت باعث افزایش عرضه نیروی کار در شهرها شد که حتی از افزایش تقاضا برای نیروی کار در شهرها بیشتر بود. بطور مثال: در پایتخت کشور این عامل باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و شهرهای اقماری شد که با افزایش جمعیت، بخش ویژه آن نتوانستند جذب فعالیت های اقتصادی شهرهای بزرگ شوند. که از اثرات منفی مهاجرت های بدون برنامه ریزی و عجولانه است که پس از گذشت دهه ها همچنان در برخی از شهرهای بزرگ کشور اثرات آن بر پیکره ی شهرنشینی و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی قابل رویت است. و همچنین باید اشاره داشت که این امر با گذشت زمان به تبعات زیست محیطی نیز منجر شده است.

دو: مهاجرت بر اساس رویدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله. این نوع مهاجرت به گیلان به دو شکل درون و برون استانی بوقوع پیوست. زلزله تلخ رودبار در سال ۱۳۶۹ باعث عمده مهاجرت های درون استانی به مرکز استان شد. پس از آن در دهه ۱۳۷۰ با رخ دادن زلزله در استان اردبیل عمده مهاجرت ها به استان گیلان از جانب شمال غربی همسایگی (اردبیل و خلخال) اتفاق افتاد. که عمده جابجایی های جمعیتی و سکونتی این رویداد طبیعی بر شهرهای رشت، انزلی و صومعه سرا بوده است. این شکل از مهاجرت در استان گیلان که از سال ۱۳۷۵ شدت گرفت به ابعاد اقتصادی و صنفی استان گیلان اثراتی وارد نموده است. به روایتی مهاجران برای ادامه زندگی به نسبت مهارتهای خود به مشاغلی روی آوردند که از جمله این اصناف میتوان به نانوایی و صنعت ساختمان اشاره داشت.

سه: در این مدل مهاجرتی به استان که مهمترین آثار و پیامدهای منفی را با خود همراه داشته که از بُعد زمانی بسیار نزدیک و همچنان در حال بحران افزایی است. مهاجرت از سایر استان های کشور؛ در مناطق مرکزی و جنوبی که با آغاز دهه نود خورشیدی دچار بحران هایی از جمله: عواملی طبیعی همچون فرونشست ها، کم آبی و خشکسالی ها، آلودگی های هوا، تراکم بیش از حد جمعیتی و…. در مناطق خود شاهد بوده اند. که این عوامل دست به دست هم داده تا با مهاجرت از آن بحران فرار کرده و در استان گیلان که از لحاظ موقعیت طبیعی و آب و هوایی مناسب تر بود، سکنی گزینند. نکته حایز اهمیت در این نوع مهاجرت به گیلان اینست؛ این مدل به صورت گسترده در تمامی سطوح شهری و روستایی استان در حال وقوع است.

با دقت به کلان روند و روندهای مخرب مهاجرتی استان؛ گیلان استانی مهاجر پذیر، فرجام تیره روستاهای گیلان در غبار مهاجرت ها، رشت دومین مرکز استان مهاجر پذیر کشور، جغرافیای مهاجرت و اسکان موقت در گیلان، فرونشست از عوامل مهاجرت اصفهانی ها به گیلان و مازندران، تقویت اقتصاد روستاهای گیلان برای جلوگیری از مهاجرت، مهاجرت تهرانی ها از مرکز به شمال کشور در پی آلودگی های هوا، بحران آب و مهاجرت از مناطق مرکزی و خشک به استان گیلان، استان گیلان در آینده دچار بحران میشود، ویلاسازی و از بین رفتن شالیزارها و مراتع، گیلان پیرترین استان کشور، بار سالمندی مهاجران بازنشسته بر دوش نظام سلامت گیلان، تغییر کاربری اراضی گسترده کشاورزی، کمبود آب در فصول کاشت در گیلان. اینها بحران هایی است که در طول یک دهه گذشته بر استان گیلان تسلط یافته اند. استانی که در طی دهه های مختلف اشکال مختلفی از مهاجرت را در خود نظاره گر بوده، اما در طی یک دهه اخیر شکل ناموزونی از مهاجرپذیری را تجربه میکند که نه تنها برای محدود کردن این بحران برنامه ریزی نشده بلکه این عامل از بس سرعت یافته، که زَهواره کار از دست رفته است.

سال گذشته در وبسایت کارزار درخواست نظارت مسئولین گیلان بر مهاجرت افراد غیربومی به گیلان و نظارت بر فروش زمین به این افراد توسط جمعی از فعالین گیلانی ثبت گردید. این درخواست با این محتوا که آلودگی هوا و بی آبی دیگر استان ها سبب رشد مهاجرت به گیلان شده است. که با توجه به شدت نرخ بیکاری در استان نسبت به دیگر استان ها این عامل میتواند ضربه ای جبران ناپذیر دیگری به گیلان وارد آورد. پس از این کارزار که توسط مردم گیلان به صورت مجازی امضا گردید تا به امروز نه آنچنان سیاستی محدود کننده اعمال گردیده و نه از لحاظ فرهنگی در گیلان تغییراتی مثبت رخ داده است.

شهریور سال گذشته نماینده اصفهان در مجلس با توجه به نرخ بیکاری در استان اصفهان عنوان کرد: “پیشنهاد ما ایجاد استان اصفهان ساحلی است. نه‌تنها اصفهان، بلکه هر استان دیگری که تمایل دارد می‌تواند گوشه‌ای از ساحل دریا را در اختیار گیرد تا نمونه‌ای از استان خودشان را کنار ساحل به وجود بیاورند”. در طی دهه گذشته مساحت گسترده ای از اراضی گیلان با کاربری های مسکونی، کشاورزی، باغی و شالیزارهای زیر کشت توسط مهاجرین مرکز و جنوب کشور از جمله اهالی استان اصفهان به دلایل بحران های بوجود آمده در مبدا از جمله فرونشست، کم آبی و در پی آن خشکسالی خریداری شده است. که این جابجایی جمعیتی و سکونتی در جغرافیای گیلان نیازمند تحلیل، پایش و ارزیابی و همچنین اثرات مخرب آن باید در میان طبقات مختلف جامعه مبدا و مقصد شفاف سازی شود.

مهاجرت در گیلان از دوره ای با شدت آغاز گردید؛ که استان همسایه مازندران با تراکم جمعیتی و ویلاسازی های گسترده روبرو شد. طبق اطلاعات آماری بخش گسترده ای از اراضی مازندران توسط مهاجران غیربومی در طی دهه های ۶۰ ، ۷۰  و ۸۰ خورشیدی آزاد سازی شده است. پس از افزایش تراکم جمعیتی در مازندران، این نقل و انتقال از مازندران به سمت گیلان سرازیر شد که با توجه به ابعاد زمانی آن، جابجایی های جمعیتی و سکونتی با تغییراتی همراه بوده است. بطور مثال اگر تا دهه ۷۰ اوج مهاجرت ها به شمال از سوی مرکز کشور صورت میگرفت. اما پس از آن بتدریج گستره این مهاجرت ها وسعت یافت و سایر استان های ایران نیز با مشکلات بوجود آمده به مهاجرت روی آوردند. از پیامدهای مخرب این نقل و انتقال جمعیتی و سکونتی میتوان به سکونت غیردایمی، پدیده خانه دومی، تغییر کاربری اراضی، خالی شدن روستاها که با توجه به پایه ای بودن اقتصاد کشاورزی در گیلان باعث تغییر مشاغل نیز شد و معضلات اجتماعی و فرهنگی و همچنین با افزایش نرخ بیکاری در استان گیلان به ابعاد اقتصاد گیلان نیز آثار منفی وارد کرده است.

 

نویسنده : محمد صالح زاده ( دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی-گرایش برنامه ریزی منطقه ای دانشگاه گیلان) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۲ ، ۰۲:۱۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

مهاجران اقلیمی در گیلان و چالش‌ها

 

مطالعات ما نشان می‌دهد بیشتر از نیمی از افرادی که مهاجرت کرده‌اند از طبقه متوسط رو به بالا هستند و تفاوت این‌ها با طبقه متوسط رو به بالای گیلان این است که پول نقد بیشتری در اختیار دارند. دارایی گیلانی‌ها زمین و باغ و شالیزار است ولی مهاجران از استان‌های دیگر پول نقد بیشتری در اختیار دارند و این پول نقد در حال ایجاد کردن تفاوت‌های بسیاری در روستا‌ها است که این امر موجب تمایزات و انحصار در بازار‌های منطقه می‌شود.

 

تغییر کاربری‌های غیرمجاز در روستاهای گیلان و مهاجرت به شهرها - روستا نیوز

 

اما موضوع مهمتر پیامد این مهاجرت‌ها است. گرچه مهاجرت پیامد‌های مثبت نیز دارد ولی اکنون شاهد پیامد‌های منفی آن هستیم. تفاوت‌های اجتماعی، فرهنگی مهاجران در خصوص نقش زن‌ها در جامعه خیلی پر رنگ است. نسیم طواف زاده در ادامه صحبت خود اضافه کرد: این مهاجرت‌ها به خصوص در روستا‌ها در بین طبقه‌های مختلف اجتماعی اتفاقاتی را رقم می‌زند. مهاجران ورودی به گیلان با فرهنگی مواجه می‌شوند که زنان در آن اجازه کار، فعالیت، حضور در عرصه اقتصاد و آزادی و ر‌هایی را دارند ولی درعین حال برای عده‌ای از افرادی که وارد این جامعه می‌شوند این رفتار‌ها بسیار عجیب است. این‌ها تبعاتی را ایجاد می‌کند. شکایات نیروی انتظامی نشان می‌دهد که این دسته شکایات در بافت روستایی در حال وقوع است. ازدواج‌هایی که اتفاق می‌افتد و به طلاق‌های بی‌شمار منجر می‌شود، یکی دیگر از تبعات است.

به گفته این کارشناس محیط زیست، گیلان بیشترین آمار طلاق کشور را دارد یک دلیل عمده‌اش این است که در استان‌های همجوار مثل اردبیل، زنجان و آذربایجان طلاق را ثبت نمی‌کنند و برای طلاق گرفتن به گیلان می‌آیند.

موضوع دیگر اختلافات اقتصادی و طبقاتی است، مطالعات ما نشان می‌دهد بیشتر از نیمی از افرادی که مهاجرت کرده‌اند از طبقه متوسط رو به بالا هستند و تفاوت این‌ها با طبقه متوسط رو به بالای گیلان این است که پول نقد بیشتری در اختیار دارند. دارایی گیلانی‌ها زمین و باغ و شالیزار است ولی مهاجران از استان‌های دیگر پول نقد بیشتری در اختیار دارند و این پول نقد در حال ایجاد کردن تفاوت‌های بسیاری در روستا‌ها است که این امر موجب تمایزات و انحصار در بازار‌های منطقه می‌شود.
همچنین تفاوت‌ها و تمایز‌هایی در رفتار‌ها، هنجار‌ها و سنت‌های جوامع مختلف وجود دارد. ابراز شادمانی و زندگی شبانه بخشی از فرهنگ و سنت گیلانیان است. این فرهنگ در خیلی از استان‌ها وجود ندارد. وقتی افرادی از این دو فرهنگ با هم ترکیب می‌شوند و می‌خواهند کنار هم قرار بگیرند بدون این که هیچ یک آدم بدی باشند همدیگر را ناراحت می‌کنند و مشکل بوجود می‌آید.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه یکی از موضوعات پنهان این مهاجرت‌ها تغییر کاربری اراضی و تغییر کشاورزی بومی به محصولات غیربومی است، توضیح داد: در سال ۱۳۸۳ گیلان برای نخستین بار توانست زعفران کشت کند. اما این زعفران، بومی استان نیست بلکه مهاجران از خراسان جنوبی آورده‌اند و اراضی چای‌کاری را به کشت زعفران اختصاص داده‌اند. کارگر گیلانی در این زمینه مهارت ندارد و تغییر و تحول در این نوع کشت مسائل حاشیه‌ای بوجود می‌آورد.
وضعیت پسماند گیلان که در حال حاضر نیز فاجعه است و دستور استاندار موجب پراکنده شدن آن در تمام استان شده با آمدن مهاجران بحرانی‌تر هم می‌شود و باید دید شهرداری‌ها و دهیاری‌ها چقدر برای مدیریت این حجم از پسماند آمادگی دارند.

 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

نویسنده : گیتی بابایی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۲ ، ۰۰:۴۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

ترافیک شهر با تقاطع غیرهمسطح حل نمی شود/اما و اگرهای طرح عمرانی میثاق و رفع گره های ترافیکی شهر رشت

 

در هفته‌های اخیر؛ ارایه و تصویب لایحه طرح میثاق از سوی شهرداری و شورای شهر رشت که با حمایت قاطع اعضای شورای ششم همراه بود، به خبرسازی‌های گسترده‌ای در سطح شهر بدل شد. شهردار رشت عنوان کرد: پروژه‌های طرح میثاق؛ پروژه‌هایی بسیار بزرگ محسوب می‌شوند و از اعضای شورای اسلامی شهر رشت تقاضا دارم هر نکته و نظری در مورد پروژه‌های کلان ترافیکی طرح میثاق دارند بیان نمایند تا در کنار هم و با همدلی یکدیگر برای شتاب دهی به عملیات اجرایی آن‌ها تلاش کنیم. شهردار جوان رشت که بیش از شصت روز از فعالیت رسمی‌اش در این مقام می‌گذرد و در حال حاضر از حمایت شورانشینان برخوردار است. در رابطه با این پروژه‌های عمرانی خطاب به شهروندان گفت: برای به ثمر نشستن اقدامات کلان عمرانی بیش از پیش نیازمند صبر و تحمل شما هستیم.

در فرایند تصویب طرح عمرانی میثاق این موارد در نظر گرفته شد: هشت پروژه تقاطع همسطح و غیر همسطح در شهر رشت؛ فلکه توشیبا، بلوار شهید باهنر، نیروی دریایی، میدان امام حسین، فلکه فرزانه، سه راه رودباری، حمیدیان و بلوار نماز با هدف رفع گره‌های ترافیکی در طول ۱۸ ماه اجرایی شوند. طبق آخرین اطلاعیه شهرداری رشت، شروع فرآیند اجرایی احداث ۴ پروژه طرح میثاق و فراخوان عمومی انتخاب پیمانکار صادر شد. این پروژه‌ها در خیابان‌های شهید باهنر، شهید حمیدیان، رودباری و محدوده میدان نیروی دریایی پس از طی مراحل انتخاب پیمانکار آغاز می‌شود.

رمضانی نایب رئیس شورای اسلامی شهر رشت در مورد طرح بیان داشت: طرح میثاق، بزرگترین طرح عمرانی تاریخ ادوار شورای اسلامی و شهرداری رشت محسوب می‌شود. حسینی سخنگوی شورای اسلامی شهر رشت نیز در اینباره عنوان کرد: ما اعضای شورای اسلامی تمام قد در کنار شهردار رشت هستیم. وی تصریح کرد: بعد از سال‌ها قرار است برای شهر رشت اتفاقات خوبی در حوزه عمرانی رقم بخورد.

شفیعی رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و حقوقی شورای اسلامی شهر رشت در مورد اعتبار پروژه‌های ترافیکی رشت گفت: طبق برآورد انجام شده در سال ۱۴۰۲ معادل ۹۵۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شد که قرار است پروژه‌های ترافیکی و پل‌های همسطح و غیر همسطح رشت در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته باشند و ممکن است تعدادی از این پروژه‌ها همین امسال به بهره‌برداری برسند. در رابطه پروژه‌های ترافیکی، محسن سماکچی رئیس کمیسیون عمران شورای شهر افزود: در تمام شهر‌های بزرگ منابع اجرای رینگ شهری را از اعتبارات ملی تأمین کرده‌اند اما متأسفانه بابت اجرای پروژه رینگ ۹۰ متری شهر رشت تاکنون حتی هزار تومان برای این شهر مظلوم اختصاص نیافته است. همچنین وی خاطر نشان کرد: به تمام مردم شهر رشت نوید می‌دهم برای اجرای پروژه‌های عمرانی طرح میثاق مشکل و مانع تأمین اعتبار وجود نخواهد داشت.

با ارایه این طرح و تصویب از سوی شورای شهر، آنطور که پیداست مدیریت شهری در نظر دارد؛ تعلل و اهمال کاری سال‌های اخیر را به هر طریقی که شده، جبران نماید. اما صرف نظر از اینکه آیا حل و فصل ترافیک کلانشهر رشت با احداث چندین تقاطع غیرهمسطح جبران‌پذیر است، نیز در نوع خود حایز اهمیت است. مدتهاست که در اصول مدیریت شهری جهانی با اتکا به اصطلاح شهر انسان محور، شهر‌ها را به آن سمت پیش خواهند برد. در کشور ما؛ این واژه بیش از اینکه به رسمیت شناخته شود، مادام فقط در صحبت‌های مدیران شهری به صورت واژه‌هایی متمول بیان می‌شود. سیامک دربیکی کارشناس ارشد مدیریت شهری در اینباره می‌گوید: در طرح برخی از سیاست‌های شهری، مبانی نظری کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و گاه تنها با طرح یک عنوان یا واژه بدون تبیین چارچوب‌های علمی و فنی و بی‌توجه به پیش‌نیاز‌های لازم یا مطالعه تجربیات دیگران برای اجرای آن سیاست، مفهوم اصطلاح مذکور در افکار عمومی در مواردی به غلط معنی می‌شود.

تسریع امور عمرانی و اجرایی در رشت از سوی مدیریت شهری و با توجه به وضعیت ترافیکی کنونی شهر و آغاز عملیات اجرایی احداث تقاطع ها، این مقصود را بیان میدارد، که در رشت تعویق این سالها را قرار است؛ با آغاز چندین پروژه عمرانی از جمله؛  احداث تقاطع های غیرهمسطح مذکور و دو طبقه سازی خیابان های شهر تسکین نمایند. دکتر ثابت قدم شهردار اسبق کلانشهر رشت در روند اجرای پروژه پیاده راه رشت با اشاره به تحلیل مشکلات ترافیکی کشور و دنیا، راه حل های نرم افزاری را برای ترافیک کلانشهر رشت بهینه می دانست. وی در نظر داشت؛ که به جای ساخت راه، پل و تقاطع غیر همسطح، بایستی با رفتارهای ترافیکی خودمان، بسیاری از هزینه های ترافیکی، زمان تردد و مزاحمت های ترافیکی در شهر را به حداقل برسانیم.

مهندس کیوان بهمنش با اشاره به وضع موجود ترافیک رشت که بیانگر تفکر حمل و نقلی سراسر اشتباه مدیران مجموعه شهری رشت است، اشاره کرد. وی با تحلیل سه نقطه پرترافیک این شهر از جمله؛ میدان بلوار گیلان(مقابل برج گلسار)، میدان فرشته در بلوار گلسار و انتهای بلوار دیلمان منتهی به بلوار انصاری می‌نویسد: میدان‌های بلوار گیلان و فرشته بدون محاسبه سیستم خط در مباحث کنترل ترافیک که باید با مطالعه در روز‌ها و ساعات مختلف از شبانه روز سنجیده شود تا بتوان درک نمود؛ که چه میزان تردد از خروجی‌های اول، دوم، سوم و چهارم صورت می‌گیرد. در موقعیت سوم (انتهای بلوار دیلمان منتهی به انصاری) نیز که حاصل یک تفکر اشتباه است، چنین موضوعی را شاهد هستیم. در انتهای دیلمان به انصاری یک زایده ماهیچه‌ای تعبیه شده که تقریباً ۴۰ درصد از عرض بلوار را محدود کرده، برای خودرو‌هایی که می‌خواهند از طریق دوربرگردان در انتهای بلوار دیلمان مجدد به گلسار بازگردند. وی در ادامه می‌نویسد: فقط کافیست که یکساعت وقت بگذارید و بسنجید که از هر ۱۰ خودرو چه تعداد، در انتهای بلوار از این دوربرگردان استفاده می‌کنند؟ با قاطعیت می‌توانم بگویم که کمتر از ۱۰ درصد خودرو‌ها از این دوربرگردان دور می‌زنند و مجدد به گلسار باز می‌گردند. حال برای این مقدار ۴۰ درصد بلوار را محدود کرده‌اند. در ساعات ترافیکی نه تنها این بلوار بلکه نمونه این تفکر اشتباه در کمربندی خرمشهر، بلوار انصاری و سایر نقاط رشت نیز دیده می‌شود. این دوربرگردان‌ها همانند یک قیف ترافیکی در انتهای بلوار عمل می‌کنند. مهندس بهمنش در پایان با اشاره به احداث تقاطع‌های غیرهمسطح توسط شهرداری رشت اشاره دارد: جنس مسیله ترافیک رشت سخت‌افزاری نیست! در سیستم‌های حمل و نقل و ترافیک مباحث تخصصی وجود دارد که قبل از تصمیم به احداث تقاطع‌ها به جمع‌آوری آمار و اطلاعات در مورد وضعیت موجود ترابری هر نقطه از شهر اقدام می‌کنند تا الگو‌های سفر خودرو‌ها را بدست بیاورند و با ایجاد یک مدل‌سازی از وضعیت موجود، مدل نهایی سفر به راه‌های منتهی به این نقطه را تولید تا براساس این مدل نهایی تصمیم‌گیری نمایند. وی با طرح سوالی از مجموعه مدیریت شهری اظهار میکند؛ آیا محاسبات برای اجرای این تقاطع ها موجود است و برای این تقاطع ها مدل سازی کرده اید؟

بیرمنگام؛ شهری واقع در کلانشهر مستقل از ناحیه میدلَند غربی انگلستان است. برنامه جامع حمل و نقل این شهر که به شهر موتوری انگلستان مشهور و دومین شهر پرجمعیت بریتانیا محسوب می‌شود، در سیزده ژانویه ۲۰۲۰ راه‌اندازی شد. این طرح جامع حمل و نقل وعده می‌دهد: «تخصیص فضای جاده از خودرو‌های شخصی تک سرنشین تغییر خواهد کرد». در واقع در نظر دارند؛ که تعداد سفر‌های ماشینی در شهر را کاهش دهند. ‌ایده اجرای چنین طرحی اینست؛ که باید در شهر، مردم را جابجا کنیم، نه وسایل نقلیه موتوری. داده‌های آماری از وضع موجود حمل و نقل تا قبل از تهیه طرح جامع جدید بیانگر اینست: حدود ۲۵ درصد از کل سفر‌های ماشینی در بیرمنگام یک مایل یا کمتر است. طبق این آمار که نشان دهنده استفاده حمل و نقل شبه عمومی در بیرمنگام است، شورای شهر بیرمنگام برای جلوگیری از استفاده وسایل نقلیه موتوری و همچنین دیگر اثرات همچون کاهش ازدحام و بهبود کیفیت هوا، برنامه‌ریزی گسترده حمل و نقلی خود را با استفاده از رویکرد گردش موتوری مشابه که در شهر گنت بلژیک در سال ۲۰۱۷ اجرا شد، معرفی کرد. مقامات شهری در گنت، شهر را به شش منطقه تقسیم کرده و از طریق علائم و زیرساخت‌های سخت، رانندگان را مجاب کرده که به جای اینکه بتوانند مستقیماً از منطقه‌ای به منطقه دیگر رانندگی کنند، به جاده‌های توزیع‌کننده منحرف شوند. علاوه بر این، یک منطقه مرکزی کوچک، از جمله بخش زیادی از شهر قدیمی، به طور کامل به روی خودرو‌ها بسته شد. در واقع می‌توان گفت: طرح سلول ترافیکی پیشنهادی بیرمنگام به این معنی است که رانندگانی که می‌خواهند با ماشین بین دو ربع سفر کنند، به جاده کمربندی هدایت شوند.

با توجه به فعالیت شهردار رشت و تصویب طرح میثاق توسط شورای شهر و رایزنی‌های صورت گرفته در مورد احداث تقاطع‌های غیرهمسطح که در مرحله نخست قرار است با ۴ تقاطع آغاز گردد. باید گفت: مشکل ترافیک در کلانشهر‌ها با افزایش سطح معابر حل نمی‌شود و بلکه ایجاد تقاطع و تعریض خیابان‌ها فقط فرش قرمزی برای حضور هرچه بیشتر خودرو در معابر خواهد بود. در حال حاضر بخش عمده‌ای از کلانشهر‌های دنیا و ایران برای رفت و آمد خودرو ساخته می‌شوند و همچنان مشکلات ترافیکی در کلانشهر‌ها پابرجاست و این بیانگر اینست؛ که ثروت عظیمی از شهر‌ها و شهروندان به آسفالت و اَبرسازه‌های طبقاتی اختصاص یافته است. تقریباً حدود ۶۰ درصد بودجه شهر‌های بزرگی همچون؛ تهران، اصفهان، شیراز و… به بودجه‌های عمرانی اعم از ساخت اتوبان، تقاطع‌ها، پل و تونل‌ها اختصاص دارد. در حالیکه این پروژه‌ها پس از بهره برداری فقط سرعت عبور و مرور خودرو‌ها را افزایش می‌دهد و در کاهش ترافیک چندان مؤثر نبوده‌اند.

 

نویسنده : محمد صالح زاده رشتی نژاد (روزنامه نگار - کارشناس حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۰۲ ، ۰۱:۳۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

حیات دوباره پروژه‌های شهری یا نمایش انتخاباتی

ترافیکِ کلانشهرها یکی از چالش‌های چند دهه اخیر کشور است. رشت نیز به واسطه ی‌  توسعه جغرافیایی، جمعیتی و ترافیک وسائط نقلیه همواره با این چالش روبرو شده است. پس از گذشت سال‌ها مدیریت شهری در این شهر نتوانست به وعده‌های خود جامه ی عمل بپوشاند. موضوع حمل و نقل و ترافیک تنها چالش چند دهه اخیر شهر مرکزی استان نیست. این شهر سال هاست با چالش‌های مختلفی دست و پنجه نرم می‌کند که در هر دوره مدیریتی تنها با اظهاراتی مواجه می‌شویم که بیش از ارایه یک راه حل اساسی تنها نشانه ‌هایی از شانه خالی کردن‌ها و رد گم کنی ها را در آن شاهد هستیم. این امر بیش از هرچیز چالش‌های کوچک را به چالش‌های سهمگین، چالش‌های سهمگین را به اَبر چالش‌ها تبدیل کرده است. تنها دو مثال ساده از ترافیک و پسماند گواهی بر این اَبرچالش‌های این شهر است.

در هفته های ‌اخیر، دو گفتمان از سوی حکمرانی شهری رشت، این را به مخاطب القا خواهد کرد که مدیران شهری مادام در حین چینش فراز و فرودهایی هستند که شهروندان را در بیم و امید قرار می دهد! اما سهم مدیریت شهری از این چیدمان‌ها تنها عدم مشروعیتی ست که روز به روز از شهروندان دریافت خواهند کرد. این دو گفتمان متناقض بخشی از این کلان روایت‌ها پیرامون مدیریت شهری رشت است:

یک؛ “رشت در مسیر توسعه با اجرای ۸ پروژه عمرانی جدید” با مواجهه این تیتر نظرم را بیشتر جلب کرد تا بدانم موضوع از چه قرار است؟ در جلسه مشترک کمیسیون‌های برنامه و بودجه، حمل و نقل و ترافیک، عمران و توسعه شهری شورای ششم، اعضای شورا وعده اجرای ۸ پروژه عمرانی در سطح شهر رشت را داده ‌اند. ۸ پروژه عمرانی که ریاست کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای ششم ادعا دارد؛ قوی‌ترین لایحه شهرداری رشت در طول ادوار شوراهاست و اجرای این پروژه‌ها را مقارن با رشد و توسعه رشت دانسته ‌اند. آیا واقعا اجرای پروژه‌هایی همچون تقاطعهای غیرهمسطح، احداث خیابان، رینگ دور شهری، کانال ژ پنج و سایر پروژه‌هایی که در این سال‌ها مدنظر شوراها بوده آن را مصداقی در مسیر توسعه دانست که حالا دیگر رشت مرکز استان گیلان در مسیر توسعه قرار گرفته است؟ البته این مهم، بستگی به این دارد که چه برداشتی از مفهوم توسعه داشته باشیم! واِلا اینها به طور معمول، جز طبیعی ‌ترین اهداف و وظایف مدیریت شهری در هر شهری محسوب میشود.

دو؛ رییس شورای شهر رشت در روزهای اخیر اظهار داشته است: سال ۸۹ سرمایه گذار پروژه رینگ ۹۰ متری با شهردار وقت قراردادی منعقد کرد که متأسفانه به دلایل نامعلوم این قرارداد عملیاتی نشده و اخیرا با مراجعه این سرمایه گذار به شورا، این موضوع مجدد در مراحل بررسی قرار گرفت.

وی همچنین یادآور شد: طرح اجرای پروژه رینگ ۹۰ متری در همان سال ۸۹ مجوزهای لازم از کمیسیون ماده پنج و دیگر دستگاه‌های مربوطه را کسب کرد. متأسفانه شهرداری رشت هیچ رغبتی از این بابت نشان نداد. این در شرایطی است که اردیبهشت سالجاری ریاست شورای شهر عنوان کرده بود: رینگ ۹۰ متری دارای ردیف بودجه بوده و امیدواریم امسال شاهد کلنگ زنی این پروژه باشیم و حداقل فاز نخست آن در شورای ششم به بهره ‌برداری برسد.

در روزهای اخیر؛ گفتمان دوم، تاسفی دوازده ساله را در مدیریت شهری رشت آشکار کرده است. از این حیث که در طی چند دوره شوراهای شهر، این کمربند سبز رینگ شهری به رغم مصوبه شورای عالی ترافیک و مجوزهای لازم به این فرجام عجیب دست یافته است. با این حساب که رینگ شهری، تقریبا چهار دوره شورایی را در بر می‌گیرد، می‌توان گفت: اگر دوازده سال قبل شهرداری رغبتی نشان نداده، چرا شوراهای شهر بر اجرای وظایف خود که نظارت بر امور اجرایی مدیریت شهری است، استوار نماندهاند و این موضوع یک شبه در شورای ششم عنوان می‌شود که بنا به اظهارات رییس شورا، نام یکی از نمایندگان مجلس در تجدید آشنایی تازه شورای شهر با سرمایه گذار به چشم می‌خورد.

با شرایط حاد ترافیکی شهر رشت و همچنین عدم ره یافت‌های مناسب شهری از سوی مدیریت شهری، بازگشایی کمربندی سبز دور شهری نسبت به تقاطعهای غیرهمسطح از اولویت بیشتری برخوردار است. با توجه به اظهارات چندین ساله اخیر از سوی مدیران شهری یکی از اولویت‌های پروژههای ‌ترافیکی رشت اهمیت احداث این رینگ بوده و به نسبت اخبار حاصله در این چند سال از این سَدِ راه صحبتی به میان نیامد. با توجه به فضای انتخاباتی پیشرو در اواخر سالجاری و تأکید رییس شورا به نماینده‌ای از رشت این موضوع درک می‌شود که نکند بازگشایی مسیر کمربندی دور شهر از بهارستان میگذرد؟

در حالیکه حومه رشت به طور قابل توجهی توسعه یافته و بر طبق یک توافق جهانی آنها همچنین به روش‌های بی شماری به شهرهای مرکزی متصل هستند. از نظر اقتصادی؛ حومه ها اغلب به‌ عنوان مسیرهای رفت ‌وآمد برای جذب در مرکز شهر یا به‌ عنوان اماکن پشتیبان برای مرکز شهر عمل می‌کنند.و همچنین حومه ها همیشه برای مسایل سیاسی محفل خوبی برای نمایش بوده‌اند اما به محض سبقت گرفتن، حومه و حومه نشینان فراموش می‌شوند، چه برسد به بازگشایی خیابان.

 

نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار حوزه شهری - دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۲ ، ۰۰:۳۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

اردو، آرزو و تمنای هر شهر خلاق ایرانی

الگوی کارآمد و خلاقِ مدیریت شهری در منطقه کلانشهر اُردو

همایش دومین سالانه شهر خلاق خوراک که هفته گذشته با حضور مقامات شهری رشت برگزار شد در فضای عمومی، محافل رسمی و نیمه رسمی شهر، انتقادها و اعتراض هایی از عملکرد شهرداری و شورای این شهر نسبت به اجرای این طرح و سیاست های شهرداری طی سال های اخیر و همچنین نسبت به اجرای مراسم دوسالانه اخیر به همراه داشت. یکی از انتقادهای اساسی در همه این سال ها، تقلیل بخشیدن چنین طرح بین المللی به یک روز و هفته خاص، یک نمایشگاه بومی ـ محلی و در نهایت جذب چند شرکت صنایع غذایی و جشنواره صنایع دستی بود که چندان نمودی حتی در سطح استان های همجوار هم نداشت.

محمد صالح زاده کارشناس و محقق شهری با ارایه یک پژوهش تحقیقی از یکی از کلانشهرهای ترکیه بنام اردو، نه در مقام مقایسه بلکه به عنوان ارائه یک الگوی عملی موفق، ممتاز و در خور تامل در یکی از شهرهای ترکیه، تلاش کرده است یک مدل تطبیق پذیر و قابل مقایسه را برای مخاطبان و کارشناسان و البته سیاستگذاران ملی ارائه نماید.

براساس قانون سال ۲۰۱۲ میلادی کشور ترکیه؛ استان های دارای جمعیت بیش از ۷۵۰ هزار نفر به رتبه مناطق کلانشهری ارتقا یافتند.  این قانون باعث اختیارات بیشتر از جمله؛ عقد قراردادهای مستقیم و بی واسطه با بانکها و سازمان های بین المللی، پیگیری مدل های اقتصادی دلخواه برای این مناطق و در پی آن قانون گذاری ها و برنامه های توسعه ای شده است. در ادامه بخش هایی از فرایند برنامه توسعه اقتصادی و مدیریت شهری خلاق و کارآمد را مرور می کنیم.

شهر ُاردو توسط عثمانی ها در نزدیکی اسکیپازار به عنوان پاسگاه نظامی غرب اروگو تأسیس شد. این شهر بندری که در جوار دریای سیاه قرار گرفته، در پی قانون سراسری سال ۲۰۱۲ به عنوان کوچکترین منطقه کلانشهری در مرکز استان اُردو، بین ۳۰ منطقه کلانشهری این کشور، عملکردی بی نظیر و خلاقانه در مدیریت شهری داشته است. دکتر مهرداد رحمانی (برنامه ریز شهری و منطقه ای) از اعضای هیئت علمی شهرسازی دانشگاه تهران که به تازگی از این شهر بازدید نموده، می گوید: بیش از یکصد پروژه موفق در چهار سال اخیر در اُردو اجرا شده، که با توجه به سال های همه گیری پاندمی کرونا این مقدار بسیار چشمگیر است.

اُردو همچون دیگر شهرهای ساحلی دریای سیاه دارای آب و هوای نیمه گرمسیری مرطوب که در تابستان گرم و مرطوب و زمستان آن سرد و مرطوب است. بارندگی در این شهر در طول سال زیاد و به صورت یکسان توزیع شده است. اقتصاد این شهر در یک گذر تاریخی با کارکردی کشاورزی از جمله تولید فندق،حبوبات (لوبیا سفید)، مزارع درخت توت گره خورده است. این شهر حدود ۲۵ درصد فندق جهان را تامین میکند و همچنین تولید لوبیای سفید آن جز محصولات اقتصادی پایه شهر است، که بخش مازاد آن به اروپا صادر میشود. در طی دهه های گذشته این شهر روندی صنعتی را نیز طی کرده که با وجود فعالیت چندین شرکت در این منطقه عضوی از ببرهای آناتولی محسوب میشود.

دکتر محمت هیلمی گولر شهردار ۷۵ ساله کلانشهر اُردو که پیش از این حدود ۱۲ سال وزیر انرژی این کشور بود. در طی چهار سال گذشته که بخشی از این سالها در دوره همه گیری کرونا گذشت، در این کلانشهر ایده هایی را محقق و به اجرایی کرده، که با توجه به سالهای پاندمی و رکود پروژه های اجرایی، اقتصادی و توسعه ای بسیار حایز اهمیت است. کلانشهر اُردو از جنبه های اقتصاد شهری، خدمات اجتماعی، محیط زیست و طراحی شهری با توسعه ای همه جانبه با توجه الزامی به کارکردهای تاریخی، طبیعی، اقتصادی-کشاورزی و موقعیت فضایی خود توسعه ای را تجربه میکند که میتوان از نمونه های موفقِ اجرا شده در آن، به عنوان طرح و برنامه های پایلوت برون زا در سایر نقاط که اشتراکات طبیعی و فضایی وجود دارد، بهره برد.

 تولید و صادرات فندق

در اسناد تاریخی آمده است: ۲۳۰۰ سال پیش در سواحل دریای سیاه در شمال ترکیه فندق تولید می شد و چیزی حدود ۶ قرن می گذرد که ترکیه به عنوان یکی از معدود کشورهای جهان با شرایط آب و هوایی مناسب برای تولید فندق است. ۷۵ درصد از کل تولید جهانی و ۷۰ تا ۷۵ درصد از صادرات خود را تامین می کند. باغهای تولید فندق در این کشور از شرق استانبول در دریای سیاه غربی شروع می شود و به سمت شرق در سراسر دریای سیاه، تقریبا تا مرز گرجستان، مانند یک کمربند سبز بین دریا و کوه امتداد دارد. ترکیه به دلیل کیفیت برتر در بین سایر کشورهای تولید کننده فندق در جهان جایگاه ممتازی دارد و همچنان در تولید و صادرات پیشتاز است.

این ویژگی ممتاز و کارکرد تاریخی که ناشی از فعالیت اقتصادی بر پایه کشاورزی است باعث شد برای شهر ساحلی اُردو که در نواحی دریای سیاه واقع شده، به برنامه ریزی توسعه محوری تبدیل شود. برنامه ریزی توسعه ای و اقتصادی باید با توجه به روایت های شهر و منطقه شکل بگیرد. مرحوم دکتر محسن حبیبی از اساتید شهرسازی کشور می گفت: شهرساز گریزی ندارد جز اینکه به روایتهای شهر گوش کند. منظور از این روایتها در شهر می تواند همان کارکردهایی باشد که هر شهر و منطقه متناسب با موقعیت مکانی، طبیعی و تاریخی خود در ادوارهای مختلف در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طی کرده است.

 کارخانه های شکلات سازی در اُردو

دکتر محمت هیلمی گولر شهردار کلانشهر اُردو متناسب با کارکرد تاریخی این شهر که اساسا بر پایه تولید فندق بود، برنامه ریزی توسعه اقتصادی این شهر را تهیه و اجرا کرده است. وی در چهارسال اخیر در جهت صنعتی شدن اُردو با جذب سرمایه های خصوصی و وام های بین المللی، سه کارخانه شکلات سازی در این کلانشهر متناسب با تولید فندق احداث کرد. روند صنعتی شدن متناسب با کشاورزی اُردو شکل گرفت. با ساخت محصولی جدید که نهاده آن در منطقه یافت میشود این مسیر را در اُردو قوام بخشید. محصول نهایی این کارخانه های شکلات سازی به اروپا صادر میشود. با توجه به این روند حالا دیگر منطقه کلانشهری اُردو غیر از فعالیت تولیدی در بخش کشاورزی و تولید فندق که جز اقتصاد پایه و صادراتی منطقه شمرده می شود، با ادغام دو فعالیت کشاورزی و آغاز فرایند صنعت؛ دو محصول برای صادرات دارد که بر تولید ناخالص داخلی منطقه و کشور دلالت دارند.

شهرداری منطقه کلانشهری اُردو برنامه ریزی توسعه اقتصادی را تنها معطوف به بخش تولید نکرده است. احداث فرودگاه، خطوط ریلی و ساخت مناطق لجستیکی از دیگر ایده های محقق شده در این شهر است. که مقارن با تولیدات کشاورزی و صنعتی به روزرسانی و همچنین نوسازی و بازسازی شده اند. تا در بخش حمل و نقل هوایی، ریلی و مکان های بارگیری، تخلیه و انبارداری کالا با حجم اضافه ی تولید به مشکل برنخورند. به روایتی میتوان گفت: زیرساختهای لازم در اُردو برای صادرات کالا و تولیدات داخلی به اشکال مختلف فراهم شده است.

 کارخانه کشتی سازی بندر اُردو

دکتر گولر با اتکا به مدل های اقتصادی که در پی قانونی سراسری در کشور اجرا شد؛ با جذب سرمایه گذاران، یک کارخانه کشتی سازی نیز در این منطقه کلانشهری احداث کرده و همچنین بندر اُردو را به یکی از مجهزترین بنادر منطقه ارتقا داده است. در این بخش نیز با توجه به روایت های موجود که از کارکرد تاریخی و موقعیت طبیعی منطقه نشات می گیرد؛ مسیر برنامه ریزی توسعه ای و اقتصادی را هموار کرده است. کارکرد منطقه بغیر از فعالیت اقتصادی (بُعد کشاورزی) با موقعیت طبیعی اش که در جوار دریای سیاه قرار دارد، توانسته ابعاد کشاورزی را به صنعت ترکیبی حوزه خوراک مبدل سازد تا در دو بُعد از فعالیت که بهم وابستگی دارند، موجب بهره بیشتر برای منطقه شود و همچنین با قرار گرفتن در کنار دریای سیاه و موقعیت بندری اُردو، کارخانه کشتی سازی دایر گشته تا با استقرار این صنعت جدید که وابسته به کارکرد تاریخی و طبیعی منطقه است؛ موجب بهره ای افزون برای منطقه شود و بر پیشه های قدیمی و جدید منفعت رساند. با این تفاسیر تهیه برنامه های توسعه اقتصادی شهرداری این کلانشهر، زنجیره تامین اقتصاد در منطقه کلانشهری اُردو را کامل کرده است.

منابع تجدید پذیر 

همانطور که اشاره شد؛ شهردار اُردو ۱۲ سال وزیر انرژی بود. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکتری است. در سال ۱۹۹۴ به شهرداری استانبول منتقل و به عنوان عضو هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سهامی صنعت و تجارت توزیع گاز استانبول فعالیت داشت. در دوران وزارتش نیز در موضوعاتی از جمله؛ امنیت تامین انرژی، بهره وری انرژی، تولید داخلی باد، توربین های برق آبی، دکل های حفاری و پنل های خورشیدی فعالیت های خوبی داشت و همچنین مطالعات جدید و منحصر به فردی را در مورد انرژی هیدروژن و ترکیبات آغاز کرد. گولر در شهرداری اُردو با اتکا به سرمایه گذاری خارجی، تقریبا کل انرژی مورد نیاز شهر را از منابع تجدیدپذیر تامین کرده و اقتصادی سبز را در اُردو پایه ریزی کرده است.

اجتماعی وکالبدی

مهرداد رحمانی عضو هیئت علمی شهرسازی دانشگاه تهران در این بازدید نکات و اطلاعات مهمی از این منطقه کلانشهری اضافه میکند: در ابعاد اجتماعی شهرداری اُردو برای افراد بالای شصت سال  خدمات رایگان در نظر گرفته است. اُردو پذیرای افراد کم درآمد (پناهجویان) است و در طی روز غذا و محل خواب رایگان به شرط شرکت در دوره های مهارت آموزی و بازیابی روانی در اختیارشان می گذارد. شهرداری اُردو تسهیلات ویژه ای برای جوانان تحصیل کرده شهر جهت ماندن و بازگشت به آن در نظر گرفته که می توان به وام های بلند مدت مسکن و اهدای بُن های متنوع اشاره داشت. رویدادهای فرهنگی و هنری در اُردو، این شهر را به یک شهر ۲۴ ساعته و سرزنده تبدیل کرده است.

 

حدود دو سال پیش ۳  هتل پرتراکم که به تازگی در ساحل بنا شده بودند. با شکایت شهرداری و رای دادگاه تخریب و به فضاهای عمومی تبدیل شدند. تمام خطوط ساحلی بندر آزاد سازی شده و به پارک و فضاهای عمومی تبدیل شده است. در خیابان های این شهر انواع و اشکال جابجایی مانند؛ پیاده روی، دوچرخه سواری، خودرو و اتوبوس با رعایت حریم ایمنی در کنار هم قرار گرفته اند. در شهر تا حد امکان از کف سازی مصنوعی جلوگیری میشود تا شهر برای حیوانان طبیعی باشد. رودخانه شهری اُردو در حال تعریض است تا ضمن جلوگیری از خطر سیل، اطراف رودخانه به مسیری طبیعی برای پیاده روی با چشم اندازی بهتر تبدیل شود.

 

 

 

لوفور مینویسد:   

صنعتی شدن لازمه جامعه مدرن و نقطه آغاز ماست. در ادامه میگوید: صرفا لازم نیست برای تعریف جامعه مدرن از جامعه صنعتی استفاده کنیم. میدانیم که شهرها سالها پیش از صنعتی شدن هم وجود داشته اند. وی اعتقاد دارد که اعلی ترین ساخته های شهری و زیبا ترین آثار هنریِ زندگی شهری(آفرینش هنری نه محصولی تولیدی) متعلق به دوران پیشا صنعتی اند. با این حال توسعه شهر و منطقه باید از مسیر تولید بگذرد و توامان با آن بتواند توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.. را بطور کامل در مناطق برنامه ریزی شده بگستراند. در عصر کنونی که شهرها مدام در حال وسیع تر شدن و بلعیدن محدوده بلافصل هستند، باید برای آن حجم وسیع، برنامه توسعه متوازن را در نظر داشت. پیامدهای منفی محیط زیستی و اجتماعی دهه های گذشته ناشی از رویکردهای توسعه یک جانبه اقتصادی هنوز بر سر جوامع سنگینی میکند و باید با تغییر رویکرد توسعه محوری، خلل ها را ترمیم و جبران کرد. شهر همیشه راوی است و شهرساز و آن برنامه ریز راهی ندارد جز اینکه به روایتهای شهر گوش کند. از میان کل روایتها، شهرساز یک روایت را انتخاب میکند و باید به این امر آگاه باشد که هر گونه اقدام او ممکن است، جمله ای در کل قصه شهر باشد.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

 

 

photo_2023-06-13_06-37-01

 

photo_2023-06-13_06-36-43photo_2023-06-13_06-36-43

photo_2023-06-13_06-37-06

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۰۲ ، ۲۰:۵۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

 

 

گنجور گنج دانش

 

کتابفروشی «طاعتی»؛ پاتوق بارانی اندیشمندان ایران

عبدالرحیم خلخالی که از مشروطه‌خواهان اهل قلم بود در شهر رشت کتابفروشی «کاوه» را پی افکند تا پاتوق کتاب دوستان شود و اینگونه نیز شد. او در سال1313 شمسی (برخی از منابع این تاریخ را 1321 یا تواریخ دیگر می‌دانند) کتابفروشی را به غلامرضا طاعتی فروخت تا این میراث گرانبها با نام طاعتی به‌کار خود ادامه دهد.
غلامرضا طاعتی که خود‌ زاده شهر باران بود در سال‌های نوجوانی به «انجمن اخوت» که توسط گروهی از جوانان روشنفکر بازار تشکیل شده بود، پیوست و به‌کار در کتابخانه انجمن مشغول شد و به قول احمد اداره‌چی گیلانی در کتاب «کتابفروشی»، «سال‌های نوجوانی و جوانی طاعتی بدین‌سان با کتاب و کتابداری گذشت. پس اگر به کتابفروشی روی آورد از بد حادثه نبود. عشق و بستگی‌اش به کتاب بود. کارگزاری به فرهنگ بود؛ و این همه نشانی از فرهنگ، فرهیختگی و دانشی بودن خود و خاندانش است». گیلانی همچنین صفات طاعتی را اینگونه برمی‌شمرد: «نیکنامی، خوشرویی، مهربانی نیکومنش، نیک سگالی نیکوکنش، شوخ طبعی آگاه».و به‌واسطه همین صفات نیکو بسیاری از بزرگان زمان همچون ملک الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، مجتبی مینوی، ابراهیم پورداوود، محمدمعین و... اگر به رشت می‌رفتند حتما سری هم به کتابفروشی طاعتی می‌زدند.
بهنام رمضانی‌نژاد در کتاب «مشاهیر نشر کتاب ایران؛ غلامرضا طاعتی» میانه دهه1320 شمسی را آغاز ورود طاعتی به‌کار نشر می‌داند که با عناوینی همچون «بنگاه انتشاراتی طاعتی»، «بنگاه مطبوعاتی طاعتی» یا «کتابفروشی طاعتی» این مهم را انجام می‌داد و در سال1325«نخستین نغمه‌ها» از هوشنگ ابتهاج را منتشر کرد. اما احمد اداره‌چی سال1322ر ا آغاز فعالیت نشر طاعتی و «مشروطه گیلان و آشوب آخرالزمان» نوشته ه‍.ل. رابینو به کوشش محمدروشن  نخستین کتاب این انتشارات دانسته است. به هر روی امروز می‌دانیم که طاعتی در دهه1320 از کتابفروشان ناشر بسیار فعال در شهر رشت بوده است. پس از درگذشت غلامرضا طاعتی در سال1355 این کتابفروشی به سرپرستی فریدون طاعتی به‌کار خود ادامه داد.
بهمن صالحی پس از درگذشت غلامرضا طاعتی در شعر «ماه مستنیر» در رثای او می‌سراید: 
دردا که طاعتی ز جهان کتاب رفت 
گنجور گنج دانش عالم به خواب رفت 

 

نویسنده: ندا زندی 

منبع: تابناک گیلان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۲ ، ۰۲:۱۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

براساس اطلاعات سایت این کتابفروشی مشهور و قدیمی، همزمان با افتتاح کتابخانه ملی رشت در سال 1313ش، به همت شادروان غلامرضا طاعتی این کتابفروشی هم در طبقه تحتانی آن شروع به فعالیت کرد.

_

از سال 1342شمسی فریدون طاعتی، پسر دوم طاعتی، در کنار او به رتق و فتق امور کتابفروشی پرداخت، و تا پایان کار پدر همراه او بود.

فریدون از سال 1369ش، با اخذ امتیاز نشر با نام انتشارات طاعتی به نشر کتاب ادامه داد و تا امروز اداره و مدیریت کتابفروشی و انتشارات طاعتی را در کنار فرزندانش بر عهده دارد.

مستند کوتاه کتابفروشی طاعتی

 سایت فروشگاه اینترنتی انتشارات طاعتی هم‌زمان با رشد فضای تجارت‌ اینترنتی (اوایل دهه‌ی ۸۰) شکل گرفت و به پشتوانه‌ی کتاب‌فروشی این انتشارات در خیابان علم‌الهدی رشت، کتاب‌هایی از ناشران گوناگون را در بیش از ۳۰ حوزه‌ی مختلف و نزدیک به ۳۰هزار عنوان کتاب در خود جای داده است.

گنجور گنج دانش

کتابفروشی طاعتی یکی از نوستالژیک ترین مکانهای فرهنگی برای مردم رشت در خیابان علم الهدی و نزدیک خیابانهای تاریخی شهرداری است.

منبع خبر : کلانشهر 

حکایت کتابفروشی‌ی طاعتی | رسانهرسانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۲ ، ۰۲:۰۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد