شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهرسازی» ثبت شده است

 

 

رفتار در رانندگی و ترافیک 

یادداشتی از محمد صالح زاده (پژوهشگر مسایل شهری)

محمد صالح زاده
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

داریوش فرهودی؛ پژوهشگر حوزه ژنتیک، روان‌شناس، انسان‌شناس و پزشکی است که از او به عنوان پدر علم ژنتیک یاد می‌شود. وی دکترای علوم طبیعی در ژنتیک انسانی و دکترای انسان‌شناسی را از دانشگاه ماینتس آلمان (۱۹۷۲) و درجه استادی در ژنتیک پزشکی را از دانشگاه مونیخ (۱۹۹۱) اخذ کرده‌است. او همچنین بنیانگذار و رئیس اولین کلینیک ژنتیک ایران (از ۱۳۵۴ تا کنون) و استاد و مدیر گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی تهران (۱۳۵۲ تا ۱۳۸۲) است.

هشدارهای پدر علم ژنتیک ایران | مهاجرت ژن‌های عالی ایران | صدای مرگ بر  آمریکای آلمانی‌ها چه زمانی بلند شد؟ | دانشگاه تهران دیگر آرزو نیست! -  همشهری آنلاین

چندی پیش ویدیویی از گفتگوی داریوش فرهودی می‌دیدم که همانند دیگر ویدیو‌های تیکه تیکه شده این روز‌های فضای مجازی از قیچی ادیتور جا نمانده بود. هدف از تیکه تیکه کردن ویدیو‌ها هم اینست؛ که نهایت بتوان در یک دقیقه اینستاگرام نمایش داده شود، و به صورت مختصر و مفید خوراک ذهن شود و از همه مهمتر، لایک و کامنت بگیرد تا پس از بازخورد پُست، پیج‌های مذکور از لحاظ جذب مخاطب و لایک و کامنت بالا بروند. عادت این روز‌های مجازی است؛ با تیکه تیکه کردن محتوا حالا هر موضوعی می‌تواند باشد، کافیست که رو بورس باشد و احساسات مخاطبین را برانگیزاند، هدف بالا رفتن پیج و جذب مخاطب و افزایش لایک است. بیش از اینکه چه منتشر می‌شود و از چه کسی باز نشر داده می‌شود، فقط آن محتوایی که قرار است، مخاطب را علاقه‌مند و ترغیبش کند تا با انگشت خود یک تیکه قلب قرمز بزند و یا در حد چند واژه و ایموجی و از این دست اظهار وجود‌های مجازی برای آن پست تایپ کند، کفایت می‌کند. مهم اینست که پیج مذکور بعداً با جذب فالوئر با یک تغییر کاربری بدون مجوز به آنلاین شاپ و سایر کاربرد‌های مدنظر تغییر محتوا دهد.

اما از هرچه که بگذریم؛ برای ما صحبت‌های دکتر داریوش فرهودی که با مختصر بیوگرافی از او با وی آشنا شده‌ایم، مهم‌تر است. وی در این گفتگو در مورد رفتاری صحبت می‌کند که ما هر روز پس از خارج شدن از خانه با آن سر و کار داریم تا وقتی که مجدد به خانه برگردیم. به لطف یا ضررِ مسکن آپارتمانی و پارکینگ‌های مشترک حتی پس از درب اول مجموعه ساختمانی نیز می‌توان این رفتار‌ها را مشاهده و حس کرد. و اگر خرج و مخارج زندگی این امکان را بدهد تا خود نیز به جرگه‌ی دارندگان این وسیله نایل شویم، می‌توان گفت: هر شخص خود نیز بازتاب دهنده این نوع رفتار خواهد بود. حالا چه از نوع خوب یا بد! با اخلاق یا بی‌اخلاق! عصبی یا آرام! و... خلاصه در روند کنونی و شرایط حاضر این نوع رفتار هم می‌تواند گیرنده یا بازتاب دهنده از اشخاص باشد.

دکتر فرهودی در این گفتگو مثالی می‌زند؛ از آداب و معاشرتی که ما آدم‌ها در مکان‌های مختلف از خود بروز می‌دهیم. از سلام علیک تا لحظه خداحافظی در هر مکانی که به محض ورود به آن وارد و در حین ترک از آن خارج می‌شویم. از سر خیابان اولی که به محض ترک خانه به آن ورود می‌کنیم تا در طول مسیری که قرار است به مقصدی برسیم. تفاوتی ندارد، این مقصد می‌تواند محل کار با پرسنل زیاد باشد یا مبنی بر نوع اشتغال این امکان باشد که با اشخاص کمتری در طول ساعت کاری در ارتباط باشیم. خلاصه آدمیزاد چه در داخل یک فضای مسکونی چه در فضاهای عمومی با انواع و اقسام معاشرت‌ها سر و کار دارد و متقابلا باید از خود بروز دهد. در ادامه دکتر فرهودی از رفتار در آداب معاشرت به رفتار در حین رانندگی می‌پردازد. وی می‌گوید: رانندگی نیز رفتار است. مسئله ی ‌مهمی را مطرح می‌کند. مسئله‌ای که این روزها بیشتر از قبل در خیابان‌های شهر با آن برخورد می‌کنیم. مسئله‌ای که هم تفسیرات جامعه شناسی و روان شناسی را در بر می‌گیرد و هم می‌توان آنرا از لحاظ کالبدی شهرها و حوزه ترافیک و شهرسازی و روان شناسی محیط مورد تحلیل قرار داد.

ترافیک سنگین در آزاد راه کرج - تهران - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان |  Mehr News Agency

بار‌ها برای تک تک‌مان در حین تردد چه با وسیله نقلیه شخصی، چه عمومی و پیاده پیش آمده است. اگر توجه کنیم به رفتار‌ها در حین رانندگی به مسائلی برمیخوریم، که ممکن است در یک آن به پیامد‌های بحران‌زا و حتی جبران ناپذیری بدل گردد. فاصله اولین رفتار نامناسب و در مقابل واکنش‌های بعدی آنقدر کوتاه ست که پیش آمده افراد پس از این بازه کوتاه از اینکه چرا آن لحظه نتوانسته‌اند، رفتار خود را کنترل کنند؟، احساس ندامت دارند. کافیست یک پارک نامناسب در یک خیابان کم عرض، یک بوق اضافی، یک صدای ناهنجار و یا یک حواس پرتی و سایر عوامل دخیل باعث واکنشی شود که خود منجر به بازخورد‌های دیگری خواهد شد.

آشنایی با رانندگی تهاجمی - همشهری آنلاین

به پرخاشگری‌های رفتاری در رانندگی اگر دقت کنیم؛ اولین رفتار باعث واکنشی‌های دوم و سوم خواهد شد که با ادامه این رفتار‌ها اتفاقات ناگوار‌تری رخ می‌دهد. با توجه به وسعت حمل و نقل جاده‌ای در کشور و تأکید استفاده از وسیله نقلیه شخصی و میزان بالای تصادفات هم اگر بنگریم و آن‌ها را باهم ارزیابی کنیم، گواهی بر این ادعاست؛ به رفتار‌هایی خواهیم رسید که در حین رانندگی افراد مختلف از خود بروز خواهند داد. این رفتار‌ها تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تفاوت‌های مکانی و فضایی، اجتماعی و فرهنگی، کالبدی و شهری از الگو‌های ویژه‌ای پیروی می‌کنند. در این باره پژوهش‌هایی با رویکرد‌های تخصصی متنوعی از جمله؛ جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، معماری و شهرسازی و روان‌شناسی محیطی صورت گرفته که هرکدام در فراخور موضوع به نتایج مفیدی دست یافته‌اند. در زمینه پریش خوانی شهری که موضوعات شهرسازی، مدیریت شهری، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شامل می‌شود به مطالعاتی در شهر رشت پرداخته‌ام که می‌توان گفت: در طی دهه‌های اخیر؛ رفتار‌ها در رانندگی در بوجود آوردن گره‌های ترافیکی در کلانشهر رشت بی‌تأثیر نیست.

تأثیر شخصیت افراد در نحوه رانندگی | اسب بخار | مرجع تخصصی اخبار و ویدیوی  خودرو

نویسنده : محمد صالح زاده رشتی نژاد ( پژوهشگر مسایل شهری ، دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۲ ، ۰۲:۱۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

با توجه به تغییرات شدید در مناظر شهرهای جهانی، زمانی مناسبی برای طرح این سؤال است: یک شهر «خوب» در آینده چگونه است؟

 

نویسنده: فوبی ویلیامز |  کارشناس‌ارشد نظریه سیاسی
مترجم: الهه اصدقی | کارشناس ‌ارشد برنامه‌ریزی شهری

 

امروزه اهمیت شهرها به‌عنوان موتور تغییرات ملی و بین‌المللی و محل اسکان بیش از نیمی از جمعیت جهان و تولیدکننده بیش از ۸۰% تولید ناخالص ملی، روزبه‌روز افزایش می‌یابد. پیش‌بینی‌ها نمایانگر این موضوع است که شهرنشینی با رشد جمعیت جهان رابطه‌ی مستقیمی دارد. این امر می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲.۵ میلیارد نفر را به جمعیت کنونی شهرهای جهان اضافه کند که نزدیک به ۹۰% این افزایش جمعیت در شهرهای آفریقایی و آسیایی متمرکز خواهد بود. تغییر مرکز جاذبه از سمت شهرهای نیمکره‌ی شمالی و غربی به سمت اقتصادهای نوظهور بدین معناست که تا سال ۲۰۲۵ ترکیب ۶۰۰ شهر برتر ازلحاظ تولید ناخالص ملی تغییر معناداری خواهد کرد، بدین‌صورت که یک‌سوم شهرهای کشورهای توسعه‌یافته از این لیست بیرون خواهند رفت و ۱۳۶ شهر از کشورهای درحال‌توسعه (خصوصاً از چین) وارد این لیست ۶۰۰ تایی خواهند شد.

در دهه گذشته یا پیش از آن، ایده‌ی «شهر هوشمند» دیدگاهی غالب برای پیشرفت شهر در سرتاسر جهان بود. ایده‌ای که اطلاعات و فناوری ارتباطات را به داخل بافت شهری نفوذ داده تا ازنظر بعضی، شهری ایمن، پاک، کارا و با محیطی مناسب ایجاد کند و یا ازنظر عده‌ای دیگر شهری بیش‌ازحد تمیز، بسیار کنترل‌شده و ناآرمانشهری ستمگر به وجود آورد. دیدگاه شهر هوشمند به خاطر غیر دموکراتیک بودنش مورد انتقاد قرارگرفته است: «ایده‌ای اشتباه به روشی اشتباه، برای مردمی اشتباه». با این مباحث می‌توان به موضوعاتی که برای افراد اهمیت دارد پی برد: نارضایتی از ایده‌ی شهر به‌عنوان یک ربات بزرگ که از طریق صفحه کنترل هدایت می‌شود. این امر خود بیانگر نگرانی بیشتر نسبت به این موضوع است که شهر توسط چه کسانی و برای چه کسانی هدایت می‌شود. به‌طور مشخص آنچه آشکار می‌شود محدودیت‌های بالا به پایین است و این موضوع که ابتکارات فناورانه در شهر با استفاده از الگوریتم‌هایی نوشته و ایجاد می‌شوند که شهروندان را در نظر نمی‌گیرند و هیچ آگاهی از مفاهیم اجتماعی و اخلاقی در طراحی یک شهر ندارند.

دیدگاه‌هایی هستند که معتقدند جامعه‌شناسی شهری می‌تواند نشان‌دهنده‌ی الگوهای رفتاری و زندگی مردم، چگونگی برخورد آن‌ها با محیط پیرامونشان و با یکدیگر، توسعه فرهنگ و پیچیدگی تمام این موضوعات باشد. این‌گونه دیدگاه‌ها باید به استراتژی‌هایی که می‌خواهند خردمند باشند (نه‌فقط هوشمند)، اضافه شود. باید در نظر گرفت که تلاش برای سامانمند کردن رفتار انسان‌ها کار بیهوده‌ای است چراکه رفتار انسانی به ذات خود غیر سامانمند است؛ همچنین باید به یادداشت که توانایی ماشین در عمل و تصمیم‌گیری به‌صورت مستقل موجب حذف عمل و تصمیمات انسانی نمی‌شود.

شهر ذاتاً موضوعی سیاسی است و انتخاب‌هایی ضمنی در مورد حکمرانی، مراکز قدرت، اتحاد اجتماعی، کار، سفر، تجارت، اوقات فراغت و هر جنبه دیگری از زندگی اجتماعی ارائه می‌دهد. با شناخت این موضوع بازهم نباید این موضوع را نادیده گرفت که فرهنگ؛ هویت و شخصیت یک شهر توسط خود شهروندان تعیین می‌شود، نه طراحان. شناخت ناکافی از اینکه قدرت در زمان ساخت شهر باید در کجا قرار بگیرید، بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف شهر هوشمند است و برای اجتناب از تکرار این اشتباه، انسان حتماً باید در مرکز مباحثات در مورد آینده‌ی شهرها حضور داشته باشد.

ارزیابی شهر

شهرهایی که اکنون در اقتصاد جهانی پیشرو هستند در طول زمان و به روش‌های مختلفی به وجود آمده‌اند. بااین‌حال بازهم می‌توان موارد مشابهی را در منحنی توسعه‌ی این شهرها در سراسر دنیا مشاهده کرد و تعدادی از شرایط لازم برای موفقیت و یا شکست شهر را مشخص نمود.

درحالی‌که مباحث قدیمی شهر را با سلسله‌مراتب، نهادگرایی و قدرت مرکزی می‌شناسانند، ولی مباحث اخیر شهر را به‌صورت یک اکوسیستم اجتماعی و کالبدی می‌بینند. شاخص‌های چندگانه و رتبه‌بندی‌های مختلفی برای اندازه‌گیری فاکتورهای مختلف برای رقابت جهانی شهرها به وجود آمده‌اند. پیش‌تر این عوامل و شاخص‌ها حول محور اقتصاد، نظیر تولید ناخالص ملی، بهره‌وری، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و تعداد شرکت‌های بین‌المللی واقع در یک شهر، می‌چرخید. اخیراً تمرکز بیشتر بر روی اندازه‌گیری عوامل تأثیرگذار بر روی قابلیت زندگی در یک شهر تغییر یافته است، عواملی نظیر مقرون‌به‌صرفه بودن مسکن، همبستگی اجتماعی، ضریب برابری، امید به زندگی، جمعیت سالم و فضای سبز. در اینجاست که شهرهای نه‌چندان بزرگ که کمتر موردتوجه رهبران اقتصادی جهان بوده است، اغلب به رتبه‌های خوبی دست می‌یابند، نظیر شهرهای برلین، پراگ، فیلادلفیا و بوداپست.

برای شهرها، بهبود شاخص قابلیت زندگی نسبت به لزوم توجه به سرمایه‌ی انسانی و توانایی افراد که از محرک‌های موفقیت در آینده هستند، درجه اهمیت کمتری دارد. مشخص‌شده است که توانایی و استعداد افراد می‌تواند جاذب سرمایه باشد همان‌طور که سرمایه، افراد بااستعداد و ماهر را جذب می‌کند. شهرهای جهانی که مراکز سنتی اقتصاد هستند اگر نسبت به افزایش کیفیت زندگی، انسجام اجتماعی، صرفه‌ی اقتصادی و پایداری محیط اقدام نکنند، ممکن است در جذب و نگهداری سرمایه‌های انسانی دچار مشکل شوند. شاخص Cities in Motion مربوط به دانشکده‌ی IESE معتقد است که «این موضوع نباید فراموش شود که عوامل انسانی در توسعه و پیشرفت شهر امری اساسی است. هرگونه استراتژی و راهبردی بدون وجود یک اجتماع فعال و مشارکت‌کننده، هرچقدر هم که هوشمندانه و جامع باشد، بازهم محکوم به شکست است.» سرمایه‌گذاری بر روی فنّاوری و ایجاد اشتغال، محرک‌های مهمی در رشد پایداری هستند، اما تنها زمانی اثرگذار خواهند بود که توسط نیروی کاری قوی و ماهر حمایت شوند، نیروی کاری که بتواند توسعه را تحت کنترل خویش درآورد. ازآنجایی‌که جهان در حال تغییر جهت به سمت اقتصاد دانش‌بنیان است، لذا انتظار می‌رود که سرمایه‌ی انسانی نقش اصلی‌تری در تعریف شهر آینده داشته باشد.

پویش‌های اجتماعی و محیط ساخته‌شده

این تغییر دیدگاه نسبت به شهر (درک شهر به‌عنوان یک ماشین اقتصادی)، به دلیل پژوهش‌هایی که در مورد جامعه‌شناسی شهری، خصوصاً در مورد ارتباط بین محیط ساخته‌شده و زندگی اجتماعی در نواحی شهری انجام شد، سرعت گرفت. در اینجاست که محدودیت‌ها و کاستی‌های رتبه‌بندی‌های مبتنی بر شاخص‌های شهری نمایان می‌شود. این اندازه‌گیری‌ها به‌ناچار طراحی شهری و شرایط اجتماعی را نادیده می‌گیرند، آن‌ها را به‌عنوان عواملی غیرمرتبط در تعیین موفقیت شهر در نظر می‌گیرند و علاوه بر این‌ها نمی‌توانند مشخص کنند که شرایط شهرها چگونه در طول زمان تغییر کرده است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهند خصوصیات فضایی یک شهر تأثیر مستقیمی بر روی محیط اجتماعی در هر سطحی دارد و این رابطه در کنار سایر عوامل موجب توسعه‌ی شهر شده است.

هیچ فرمول جادویی برای طراحی شهری موفق وجود ندارد، اما نکته کلیدی در طراحی شهری این است: در نظر گرفتن بافت شهری به‌عنوان مجموعه‌ای از تجربیات شخصی و جمعی ساکنین، شاغلین و گردشگران که غیرقابل‌تفکیک از هم هستند. جین جیکوبز در کتاب «زندگی و مرگ شهرهای آمریکایی» بیان می‌کند که «مرگ» نواحی شهری، ناشی از حذف فعالیت عابران پیاده از خیابان‌های شهری است. سرزندگی شهری با «باله‌ی پیاده‌رو» که با صف‌های متنوعی از مردم در تمام اوقات روز انجام می‌شود، پدید می‌آید. استفاده‌ی مناسب از نواحی پیاده موجب افزایش ایمنی عمومی، ارتقای سلامت، بهبود اقتصاد محلی و مشوق روابط چهره به چهره خواهد بود. فضاهای شهری باید برای سهولت استفاده‌ی پیاده به‌منظور «ساخت یک دارایی ایمن… بدون حضور غریبه‌ها» طراحی شوند. همین اعتقاد بود که جیکوبز را وادار کرد تا رهبری مقاومت در برابر برنامه‌ی پیشنهادی رابرت موزس، مبنی بر ساخت بزرگراهی چهار باندِ در سرتاسر منهتن، در اواخر دهه ۵۰ میلادی را بر عهده گیرد.

جیکوبز ملزومات مختلفی را برای ساخت و حفظ سرزندگی شهری در شهرهای آمریکا ترسیم کرد (ایده‌های او در شهرهایی نظیر فلورانس، رم و سئول اجرا شده و کاربردی به نظر می‌رسند). براساس ایده‌های او، اول‌ازهمه ناحیه‌ای باید بیش از یک کاربری اصلی داشته باشد و در بهترین حالت بیش از دو کاربری. این کاربری‌ها مردم با اهداف مختلف را جذب می‌کنند که درنهایت موجب ظهور مشاغل مختلف خواهد شد و هنگامی‌که کاربری‌های اصلی محله به‌گونه‌ای ترکیب شدند که مردم را در اوقات مختلف روز جذب نمایند، اقتصاد محلی رونق خواهد گرفت و حضور مشتری‌های دائمی را تضمین می‌کند. به‌طورکلی ناحیه‌ای که در آن عملکردهای متنوعی باشد، می‌تواند گروه‌های مختلفی از مردم را از طریق ترکیب ادارات، خرده‌فروشی‌ها، خانه‌ها و امکانات فرهنگی/ فراغتی جذب کرده و اقتصاد محله را متنوع نگه دارد.

تنوع فعالیت‌های اقتصادی توسط تنوع در عمر بنا و کاربری ساختمان‌های محله ایجاد می‌شود. این موضوع امکان ترکیب مشاغل با درآمدهای کم تا زیاد و ترکیبی از انواع اجاره‌بها را فراهم می‌آورد. او تغییراتی که نیویورک با آن‌ها مواجه بود را مشاهده نمود. ساختمان‌های قدیمی و ارزان هیچ کمکی به رشد کاربری‌های اولیه در منطقه نکرده بودند (شرکت‌های جدید ترجیح می‌دادند که در ساختمان‌های قدیمی‌تر با اجاره پایین فعالیت کنند)، درحالی‌که ساختمان‌های بزرگ‌مقیاس عادت نداشتند تا خود را با محیط پیرامونشان تطبیق دهند یا در طول زمان تغییر کنند.

جیکوبز همچنین نتیجه می‌گیرد که بلوک‌های شهری باید کوچک باشند، چراکه بلوک‌های مستطیلی بزرگ موجب کاهش ترکیب مؤثر مردم و کاربری‌ها می‌شود. این امر خود باعث کاهش عبور و مرور در خیابان‌ها می‌شود. بلوک‌های کوچک‌تر موجبات ارتباطات بیشتر میان مردم را فراهم می‌کنند و باعث کم شدن ترافیک می‌شود که همین امر مشوق حضور مردم بوده و سرزندگی را افزایش می‌دهد. سرانجام هم اینکه تراکم مردم و ساختمان‌ها نواحی سرزنده‌ای می‌سازد که قادر به جذب مردم برای اهداف مختلف خواهد بود. او تأکید می‌کند که تمام این فاکتورها کاملاً ضروری بوده و اغلب در ساخت محیط شهری مناسب به هم وابسته هستند؛ همچنین کاربری مختلط نمی‌تواند در مناطقی با تراکم پایین، بلوک‌های بزرگ و ساختمان‌های مشابه هم به وجود آید.

جیکوبز بر اهمیت ابعاد انسانی شهر و مفاهیم اجتماعی طراحی شهری تأکید می‌کند و به ساختار شهر به‌عنوان یک کل سامانمند می‌نگرد. کریستوفر الکساندر نظرات خود در کتاب «شهر درخت نیست» را بر پایه‌ی همین مفاهیم بیان می‌کند. او در این کتاب به این امر می‌پردازد که الگوهای همپوشانی ساختارهای اجتماعی و ساختارهای کالبدی برای داشتن اجتماعاتی سالم و پرطراوت ضروری است. وقتی‌که در محیط کالبدی و ساخته‌شده این همپوشانی‌های اجتماعی نادیده گرفته می‌شوند، اتصالات و ارتباطات اجتماعی درون جوامع کمرنگ شده و مشکلاتی به وجود می‌آید.

الکساندر ساختار درختی فضاهای ساخته‌شده را با ساختار نیمه شبکه‌ای روابط اجتماعی مقایسه کرده و بیان می‌کند که ما فضاهایمان را بر پایه‌ی ساختار درختی طراحی کرده و با این کار نوعی طبقه‌بندی غیرطبیعی را بر مجموعه‌ای طبیعی و نرمال تحمیل کرده‌ایم و باعث در هم آمیختن ارتباطات اجتماعی شده‌ایم؛ درحالی‌که زندگی‌ها و جوامع ما به‌صورت طبیعی در یک ساختار سیال نیمه شبکه‌ای باهم مرتبط‌اند، ولی ما به ساخت فضاهای شهری‌مان بر اساس ساختار درختی ادامه می‌دهیم. ارتباطات ضعیف کالبدی در یک شهر می‌تواند موجب تضعیف ارتباطات اجتماعی شود و «ما کور خواهیم بود اگر محدودیت‌های جابجایی در شهرهایمان را که به سبب تبعیض نژادی و طبقات اجتماعی به وجود آمده‌اند، نادیده بگیریم»

این موضوع خصوصاً در شهرهای آمریکا مشاهده می‌شود، جایی که گستردگی جغرافیایی مناطق مختلف و تقسیم‌بندی میان شهر و مناطق حومه‌ای موجب وابستگی به ماشین، ایجاد امکان جابجایی تنها برای ثروتمندان، تمرکز فقر در نواحی خاصی از شهر و تشدید تبعیض نژادی شده است. به‌عبارت‌دیگر جابجایی فیزیکی و جابجایی اجتماعی بیشتر ازآنچه تاکنون بیان‌شده باهم در ارتباطند و توسعه‌ی اجتماعات عملکردی اغلب در داخل بافت کالبدی یک شهر ایجاد می‌شود.

ریچارد سنت، این فرایند ساخت جوامع را به‌صورت نوعی از مقابله و یا گاهی اصطکاک دید و در برابر استریلیزه کردن فضاهای شهری که توسط فناوری‌های جدید نظیر صفحات شیشه‌ای امکان‌پذیر شده و توسط معماران شهر تقدیس می‌شد، ایستادگی کرد. این‌گونه معماری موجب ایجاد مناظر شهری نامناسب و ساختمان‌های ایزوله شده بود که آن‌ها را از هرگونه صدا، لمس و سایر اقدامات انسانی دور نگاه می‌داشت. ریچارد راجرز و آن پاور نویسندگان «شهرهایی برای کشوری کوچک»، معماران مدرنیست را به خاطر ساختن فضاهایی منظم، تمیز و کارا ولی ازنظر اجتماعی بدون روح و مرده موردانتقاد قرار می‌دهند. در اینجا آن‌ها همانند ریچارد سنت فکر می‌کنند و همانند او شهر را به‌عنوان واحدی ایدئال برای همبستگی اجتماعی و تعالی هویت و شخصیت فردی می‌دانند.

ریچارد سنت شهر «باز» یا «انسانی» را متنوع، پیچیده، نامنظم در شکل، «دوستانه برای غافلگیری» و تعریف‌شده توسط ناهنجاری‌ها فرض می‌کند. او فرهنگ یک شهر را به‌عنوان «موضوع تجربه … تفاوت طبقات اجتماعی، سن، نژاد و چشیدن بیرون قلمرو مشابه یک شخص» می‌داند و معتقد است که محیط ساخته‌شده باید منجر به چنین تعاملات و «ارتباطاتی میان غریبه‌ها» شود، نه‌فقط در یک مکان خاص بلکه به‌صورت پایدار در طول زمان. ارتباطات درون اجتماعات که اغلب مبهم، ارگانیک و غیرمنتظره هستند، در طول یک دوره‌ی طولانی ارتقا می‌یابند. این ارتباطات برای شکوفا شدن نیازمند یک سیستم باز منعطف هستند و در همین‌جاست که بافت شهری شهرهای مدرن اغلب در حمایت از محیط اجتماعی عملکردی ناتوان است. ریچارد سنت به فرم‌های بصری شهر و عملکردهای اجتماعی آن اشاره می‌کند: کاربری ساختمان‌ها یا از قبل مشخص‌شده‌اند و یا بسیار سخت‌گیرانه دنبال می‌شوند. طول عمر محیط‌های شهری مدرن در مقایسه با ساختار شهرهای قدیمی بسیار کاهش پیداکرده است. میانگین طول عمر مسکن‌های اجتماعی در انگلستان ۴۰ سال و برای آسمان‌خراش‌های نیویورک فقط ۳۵ سال است. این امر تنها مسئله‌ای زودگذر و کوتاه‌مدت در محیط کالبدی نیست، ما باید به پیامدهای محروم کردن اجتماعات از زمان و فضایی که برای رشد احتیاج دارند، توجه کنیم.

درک این موضوع که محیط شهری تجربیات اجتماعی ما را شکل می‌دهد، خواهان نگرش به برنامه‌ریزی شهری به‌عنوان موضوعی است که علاوه بر فنّاوری به اخلاق هم نیازمند است. ایراد اصلی وارد بر شهرهای هوشمند، نادیده گرفتن ذات سیاسی شهرهاست و برای اجتناب از تکرار این اشتباه باید دانست که باوجوداینکه الگوریتم‌ها و تجهیزات خودکار می‌توانند وظایف فیزیکی را انجام دهند و محاسبات را بهتر و کاراتر از انسان انجام دهند، ولی نمی‌توانند در مسائل هنجاری کارا باشند. خودکارسازی می‌تواند به‌خوبی به عملکرد سیستم کمک کند، اما همچنان به دست انسان بر روی خود احتیاج دارد.

 

منیع : معماری آنلاین 

http://memari.online/28479

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۲ ، ۱۶:۱۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

اردو، آرزو و تمنای هر شهر خلاق ایرانی

الگوی کارآمد و خلاقِ مدیریت شهری در منطقه کلانشهر اُردو

همایش دومین سالانه شهر خلاق خوراک که هفته گذشته با حضور مقامات شهری رشت برگزار شد در فضای عمومی، محافل رسمی و نیمه رسمی شهر، انتقادها و اعتراض هایی از عملکرد شهرداری و شورای این شهر نسبت به اجرای این طرح و سیاست های شهرداری طی سال های اخیر و همچنین نسبت به اجرای مراسم دوسالانه اخیر به همراه داشت. یکی از انتقادهای اساسی در همه این سال ها، تقلیل بخشیدن چنین طرح بین المللی به یک روز و هفته خاص، یک نمایشگاه بومی ـ محلی و در نهایت جذب چند شرکت صنایع غذایی و جشنواره صنایع دستی بود که چندان نمودی حتی در سطح استان های همجوار هم نداشت.

محمد صالح زاده کارشناس و محقق شهری با ارایه یک پژوهش تحقیقی از یکی از کلانشهرهای ترکیه بنام اردو، نه در مقام مقایسه بلکه به عنوان ارائه یک الگوی عملی موفق، ممتاز و در خور تامل در یکی از شهرهای ترکیه، تلاش کرده است یک مدل تطبیق پذیر و قابل مقایسه را برای مخاطبان و کارشناسان و البته سیاستگذاران ملی ارائه نماید.

براساس قانون سال ۲۰۱۲ میلادی کشور ترکیه؛ استان های دارای جمعیت بیش از ۷۵۰ هزار نفر به رتبه مناطق کلانشهری ارتقا یافتند.  این قانون باعث اختیارات بیشتر از جمله؛ عقد قراردادهای مستقیم و بی واسطه با بانکها و سازمان های بین المللی، پیگیری مدل های اقتصادی دلخواه برای این مناطق و در پی آن قانون گذاری ها و برنامه های توسعه ای شده است. در ادامه بخش هایی از فرایند برنامه توسعه اقتصادی و مدیریت شهری خلاق و کارآمد را مرور می کنیم.

شهر ُاردو توسط عثمانی ها در نزدیکی اسکیپازار به عنوان پاسگاه نظامی غرب اروگو تأسیس شد. این شهر بندری که در جوار دریای سیاه قرار گرفته، در پی قانون سراسری سال ۲۰۱۲ به عنوان کوچکترین منطقه کلانشهری در مرکز استان اُردو، بین ۳۰ منطقه کلانشهری این کشور، عملکردی بی نظیر و خلاقانه در مدیریت شهری داشته است. دکتر مهرداد رحمانی (برنامه ریز شهری و منطقه ای) از اعضای هیئت علمی شهرسازی دانشگاه تهران که به تازگی از این شهر بازدید نموده، می گوید: بیش از یکصد پروژه موفق در چهار سال اخیر در اُردو اجرا شده، که با توجه به سال های همه گیری پاندمی کرونا این مقدار بسیار چشمگیر است.

اُردو همچون دیگر شهرهای ساحلی دریای سیاه دارای آب و هوای نیمه گرمسیری مرطوب که در تابستان گرم و مرطوب و زمستان آن سرد و مرطوب است. بارندگی در این شهر در طول سال زیاد و به صورت یکسان توزیع شده است. اقتصاد این شهر در یک گذر تاریخی با کارکردی کشاورزی از جمله تولید فندق،حبوبات (لوبیا سفید)، مزارع درخت توت گره خورده است. این شهر حدود ۲۵ درصد فندق جهان را تامین میکند و همچنین تولید لوبیای سفید آن جز محصولات اقتصادی پایه شهر است، که بخش مازاد آن به اروپا صادر میشود. در طی دهه های گذشته این شهر روندی صنعتی را نیز طی کرده که با وجود فعالیت چندین شرکت در این منطقه عضوی از ببرهای آناتولی محسوب میشود.

دکتر محمت هیلمی گولر شهردار ۷۵ ساله کلانشهر اُردو که پیش از این حدود ۱۲ سال وزیر انرژی این کشور بود. در طی چهار سال گذشته که بخشی از این سالها در دوره همه گیری کرونا گذشت، در این کلانشهر ایده هایی را محقق و به اجرایی کرده، که با توجه به سالهای پاندمی و رکود پروژه های اجرایی، اقتصادی و توسعه ای بسیار حایز اهمیت است. کلانشهر اُردو از جنبه های اقتصاد شهری، خدمات اجتماعی، محیط زیست و طراحی شهری با توسعه ای همه جانبه با توجه الزامی به کارکردهای تاریخی، طبیعی، اقتصادی-کشاورزی و موقعیت فضایی خود توسعه ای را تجربه میکند که میتوان از نمونه های موفقِ اجرا شده در آن، به عنوان طرح و برنامه های پایلوت برون زا در سایر نقاط که اشتراکات طبیعی و فضایی وجود دارد، بهره برد.

 تولید و صادرات فندق

در اسناد تاریخی آمده است: ۲۳۰۰ سال پیش در سواحل دریای سیاه در شمال ترکیه فندق تولید می شد و چیزی حدود ۶ قرن می گذرد که ترکیه به عنوان یکی از معدود کشورهای جهان با شرایط آب و هوایی مناسب برای تولید فندق است. ۷۵ درصد از کل تولید جهانی و ۷۰ تا ۷۵ درصد از صادرات خود را تامین می کند. باغهای تولید فندق در این کشور از شرق استانبول در دریای سیاه غربی شروع می شود و به سمت شرق در سراسر دریای سیاه، تقریبا تا مرز گرجستان، مانند یک کمربند سبز بین دریا و کوه امتداد دارد. ترکیه به دلیل کیفیت برتر در بین سایر کشورهای تولید کننده فندق در جهان جایگاه ممتازی دارد و همچنان در تولید و صادرات پیشتاز است.

این ویژگی ممتاز و کارکرد تاریخی که ناشی از فعالیت اقتصادی بر پایه کشاورزی است باعث شد برای شهر ساحلی اُردو که در نواحی دریای سیاه واقع شده، به برنامه ریزی توسعه محوری تبدیل شود. برنامه ریزی توسعه ای و اقتصادی باید با توجه به روایت های شهر و منطقه شکل بگیرد. مرحوم دکتر محسن حبیبی از اساتید شهرسازی کشور می گفت: شهرساز گریزی ندارد جز اینکه به روایتهای شهر گوش کند. منظور از این روایتها در شهر می تواند همان کارکردهایی باشد که هر شهر و منطقه متناسب با موقعیت مکانی، طبیعی و تاریخی خود در ادوارهای مختلف در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طی کرده است.

 کارخانه های شکلات سازی در اُردو

دکتر محمت هیلمی گولر شهردار کلانشهر اُردو متناسب با کارکرد تاریخی این شهر که اساسا بر پایه تولید فندق بود، برنامه ریزی توسعه اقتصادی این شهر را تهیه و اجرا کرده است. وی در چهارسال اخیر در جهت صنعتی شدن اُردو با جذب سرمایه های خصوصی و وام های بین المللی، سه کارخانه شکلات سازی در این کلانشهر متناسب با تولید فندق احداث کرد. روند صنعتی شدن متناسب با کشاورزی اُردو شکل گرفت. با ساخت محصولی جدید که نهاده آن در منطقه یافت میشود این مسیر را در اُردو قوام بخشید. محصول نهایی این کارخانه های شکلات سازی به اروپا صادر میشود. با توجه به این روند حالا دیگر منطقه کلانشهری اُردو غیر از فعالیت تولیدی در بخش کشاورزی و تولید فندق که جز اقتصاد پایه و صادراتی منطقه شمرده می شود، با ادغام دو فعالیت کشاورزی و آغاز فرایند صنعت؛ دو محصول برای صادرات دارد که بر تولید ناخالص داخلی منطقه و کشور دلالت دارند.

شهرداری منطقه کلانشهری اُردو برنامه ریزی توسعه اقتصادی را تنها معطوف به بخش تولید نکرده است. احداث فرودگاه، خطوط ریلی و ساخت مناطق لجستیکی از دیگر ایده های محقق شده در این شهر است. که مقارن با تولیدات کشاورزی و صنعتی به روزرسانی و همچنین نوسازی و بازسازی شده اند. تا در بخش حمل و نقل هوایی، ریلی و مکان های بارگیری، تخلیه و انبارداری کالا با حجم اضافه ی تولید به مشکل برنخورند. به روایتی میتوان گفت: زیرساختهای لازم در اُردو برای صادرات کالا و تولیدات داخلی به اشکال مختلف فراهم شده است.

 کارخانه کشتی سازی بندر اُردو

دکتر گولر با اتکا به مدل های اقتصادی که در پی قانونی سراسری در کشور اجرا شد؛ با جذب سرمایه گذاران، یک کارخانه کشتی سازی نیز در این منطقه کلانشهری احداث کرده و همچنین بندر اُردو را به یکی از مجهزترین بنادر منطقه ارتقا داده است. در این بخش نیز با توجه به روایت های موجود که از کارکرد تاریخی و موقعیت طبیعی منطقه نشات می گیرد؛ مسیر برنامه ریزی توسعه ای و اقتصادی را هموار کرده است. کارکرد منطقه بغیر از فعالیت اقتصادی (بُعد کشاورزی) با موقعیت طبیعی اش که در جوار دریای سیاه قرار دارد، توانسته ابعاد کشاورزی را به صنعت ترکیبی حوزه خوراک مبدل سازد تا در دو بُعد از فعالیت که بهم وابستگی دارند، موجب بهره بیشتر برای منطقه شود و همچنین با قرار گرفتن در کنار دریای سیاه و موقعیت بندری اُردو، کارخانه کشتی سازی دایر گشته تا با استقرار این صنعت جدید که وابسته به کارکرد تاریخی و طبیعی منطقه است؛ موجب بهره ای افزون برای منطقه شود و بر پیشه های قدیمی و جدید منفعت رساند. با این تفاسیر تهیه برنامه های توسعه اقتصادی شهرداری این کلانشهر، زنجیره تامین اقتصاد در منطقه کلانشهری اُردو را کامل کرده است.

منابع تجدید پذیر 

همانطور که اشاره شد؛ شهردار اُردو ۱۲ سال وزیر انرژی بود. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکتری است. در سال ۱۹۹۴ به شهرداری استانبول منتقل و به عنوان عضو هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سهامی صنعت و تجارت توزیع گاز استانبول فعالیت داشت. در دوران وزارتش نیز در موضوعاتی از جمله؛ امنیت تامین انرژی، بهره وری انرژی، تولید داخلی باد، توربین های برق آبی، دکل های حفاری و پنل های خورشیدی فعالیت های خوبی داشت و همچنین مطالعات جدید و منحصر به فردی را در مورد انرژی هیدروژن و ترکیبات آغاز کرد. گولر در شهرداری اُردو با اتکا به سرمایه گذاری خارجی، تقریبا کل انرژی مورد نیاز شهر را از منابع تجدیدپذیر تامین کرده و اقتصادی سبز را در اُردو پایه ریزی کرده است.

اجتماعی وکالبدی

مهرداد رحمانی عضو هیئت علمی شهرسازی دانشگاه تهران در این بازدید نکات و اطلاعات مهمی از این منطقه کلانشهری اضافه میکند: در ابعاد اجتماعی شهرداری اُردو برای افراد بالای شصت سال  خدمات رایگان در نظر گرفته است. اُردو پذیرای افراد کم درآمد (پناهجویان) است و در طی روز غذا و محل خواب رایگان به شرط شرکت در دوره های مهارت آموزی و بازیابی روانی در اختیارشان می گذارد. شهرداری اُردو تسهیلات ویژه ای برای جوانان تحصیل کرده شهر جهت ماندن و بازگشت به آن در نظر گرفته که می توان به وام های بلند مدت مسکن و اهدای بُن های متنوع اشاره داشت. رویدادهای فرهنگی و هنری در اُردو، این شهر را به یک شهر ۲۴ ساعته و سرزنده تبدیل کرده است.

 

حدود دو سال پیش ۳  هتل پرتراکم که به تازگی در ساحل بنا شده بودند. با شکایت شهرداری و رای دادگاه تخریب و به فضاهای عمومی تبدیل شدند. تمام خطوط ساحلی بندر آزاد سازی شده و به پارک و فضاهای عمومی تبدیل شده است. در خیابان های این شهر انواع و اشکال جابجایی مانند؛ پیاده روی، دوچرخه سواری، خودرو و اتوبوس با رعایت حریم ایمنی در کنار هم قرار گرفته اند. در شهر تا حد امکان از کف سازی مصنوعی جلوگیری میشود تا شهر برای حیوانان طبیعی باشد. رودخانه شهری اُردو در حال تعریض است تا ضمن جلوگیری از خطر سیل، اطراف رودخانه به مسیری طبیعی برای پیاده روی با چشم اندازی بهتر تبدیل شود.

 

 

 

لوفور مینویسد:   

صنعتی شدن لازمه جامعه مدرن و نقطه آغاز ماست. در ادامه میگوید: صرفا لازم نیست برای تعریف جامعه مدرن از جامعه صنعتی استفاده کنیم. میدانیم که شهرها سالها پیش از صنعتی شدن هم وجود داشته اند. وی اعتقاد دارد که اعلی ترین ساخته های شهری و زیبا ترین آثار هنریِ زندگی شهری(آفرینش هنری نه محصولی تولیدی) متعلق به دوران پیشا صنعتی اند. با این حال توسعه شهر و منطقه باید از مسیر تولید بگذرد و توامان با آن بتواند توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.. را بطور کامل در مناطق برنامه ریزی شده بگستراند. در عصر کنونی که شهرها مدام در حال وسیع تر شدن و بلعیدن محدوده بلافصل هستند، باید برای آن حجم وسیع، برنامه توسعه متوازن را در نظر داشت. پیامدهای منفی محیط زیستی و اجتماعی دهه های گذشته ناشی از رویکردهای توسعه یک جانبه اقتصادی هنوز بر سر جوامع سنگینی میکند و باید با تغییر رویکرد توسعه محوری، خلل ها را ترمیم و جبران کرد. شهر همیشه راوی است و شهرساز و آن برنامه ریز راهی ندارد جز اینکه به روایتهای شهر گوش کند. از میان کل روایتها، شهرساز یک روایت را انتخاب میکند و باید به این امر آگاه باشد که هر گونه اقدام او ممکن است، جمله ای در کل قصه شهر باشد.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

 

 

photo_2023-06-13_06-37-01

 

photo_2023-06-13_06-36-43photo_2023-06-13_06-36-43

photo_2023-06-13_06-37-06

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۰۲ ، ۲۰:۵۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

میدان شهرداری رشت؛ نشانی از مدنیت و شهرنشینی شایسته

بازنشر یادداشتی از ترانه یلدا (معمار و شهرساز) در پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

 

زمانی که در سال‌های ۹۴ – ۹۵ برای کار روی پروژه بازآفرینی شهر رشت، به دعوت همکاران مشاوران پلشیر، به این شهر زیبا رفت و آمدی داشتم، می‌دیدم که خود مردم رشت نیز به شهرشان افتخار می‌کنند و لیستی از “اولین‌ها” دارند که در رشت اتفاق افتاده است. مثلا اولین مدرسه، اولین روزنامه، اولین سالن سخنرانی، اولین سینما، اولین ساختمان زیبای شهرداری و… و واقعا هم این ساختمان شهرداری رشت زیباست و حق‌اش است که با مرمتی همه جانبه و کامل، دوباره به مهم‌ترین ساختمان فعال فرهنگی شهر رشت بدل شود. زیرا مردم شهر این مجموعه را سرزنده و فرهنگی می‌خواهند و قرار هم بود که نامش بشود: خانه شهر.

پیاده راه شدن میدان شهرداری و قطعه‌هایی از خیابان‌های اطراف آن، در آن سال‌ها خالی از گفتگو و بحث و جدل نبود. نقشه‌ها قبلا توسط مهندسان مشاور دیگری  تهیه شده بود و جمع ما بیشتر در طراحی جزئیات و مبلمان شهری و نظارت بر امور اجرائی کار نقش داشت. بعضی‌ها شبکه معابر مرکز شهر را بسیار پر پیچ و خم می‌دیدند و ترک عادت روزانه و ممنوعیت تردد با ماشین در آنجا برایشان خوشایند نبود. اما بعد از “پیاده شدن” میدان، همه چیز مورد پسند مغازه داران و شهروندان قرار گرفت. کسب و کارشان بیشتر رونق یافت. در اصل، رشت برای بسیاری از شهرهای دیگر کشورمان  الگو قرار گرفت! هم امروز ما در شهرهای بزرگ‌مان چون اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و البته تهران میدان‌هایی پیاده داریم و بعضی از آن‌ها مانند میدان اصلی شهر همدان آنقدر زیبایند که می‌توان آنها را برتر از نمونه‌های جهانی نامید!

در آن سال‌ها، علاوه بر بازسازی میدان و اطراف (که البته خیابان پیاده علم‌الهدی از قبل در محل وجود داشت) پروژه‌هایی را برای بازآفرینی شهر در محله ساغریسازان و صف، یا احیای حمامی قدیمی و پارکی در غرب شهر، و نیز اقداماتی در جهت بازسازی بازار رشت را به شهرداری و خود بازاریان را توسط مشاوران پلشیر به شهرداری رشت پیشنهاد دادیم (حدود ۴۰ پروژه بزرگ و کوچک) که یکی دو تایش به اجرا هم رسید. ولی متاسفانه با تغییراتی که در مدیریت شهری پیش آمد، کلا کار ما متوقف ماند.  صد حیف…، زیرا رشت می‌توانست با این پروژه‌های جذاب، هزاران گردشگر را به خود جلب کرده، به یکی از قطب‌های مهم گردشگری کشورمان تبدیل شود.

حال باید گفت که اگرچه رشت در سطح کشورمان امتیاز اولین‌ها را در زندگی شهری داشته، اما در سطح دنیای امروز سال‌های سال است که پیاده راه کردن بخش‌هایی از شهر قدیم در تمام شهرها به رسمی جا افتاده و جاری تبدیل شده و جای تعجب است اگر شهری فاقد چنین فضای پیاده‌ای برای گشت و گذار مردم شهرش باشد. اغلب این میادین مهم، مانند میدان نقش جهان اصفهان ـ که خود به یکی از زیباترین میادین جهان معروف است!- یا میدان ارگ کریمخانی در شیراز، یا همان میدان همدان، یا صدها میدان در ایتالیا، فرانسه، دوبی و تمام شهرهای سرزنده دنیا، اکنون روی رونق عملکرد خیابان‌ها و کاربری‌های تجاری و تفریحی- پذیرایی اطراف خودشان هم تاثیر گذاشته‌اند و هتل‌ها، رستوران‌ها و کافه‌های متعددی هم در اطرافشان بتدریج شکل گرفته‌اند.

امید است که همه شهرهای کشورمان چنین فضاهای پیاده و به زیبائی آراسته‌ای را در دل خود جا بدهند و مانند بسیاری شهرهای دنیا بتوانیم با سربلندی شهرهای‌مان را به رخ گردشگران ایرانی و خارجی بکشیم و به آنها افتخار کنیم.

 

نویسنده : ترانه یلدا (معمار و شهرساز) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۰۲ ، ۱۸:۱۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

آقای شهردار

اگر میخواهید برای این شهر؛ در این دوره که تصدی این جایگاه را برعهده دارید، کار ارزشمندی در حوزه بسیار مهم پسماند کرده باشید باید موضوع تفکیک زباله را به صورت یک برنامه منظم، اصولی و هدفمند، در بازه زمانی از نسل های با سنین پایین جا بیندازید. از همین فردا آغاز کنید. در طی این مدت باقی مانده تا سال تحصیلی جدید با رایزنی و مشورت اداره آموزش و پرورش استان و شهرستان در تمامی نواحی؛ از کودکان هفت ساله آغاز نمایید. بطور مثال از مهر سالجاری برنامه آموزشی حوزه پسماند (تفکیک، بازیافت و حفظ محیط زیست) را با همکاری آموزش و پرورش از سنین پایین در رده های مختلف تحصیلی آغاز نمایید

سخنی با شهردار رشت / محمد صالح‌زاده

  • ۱۴۰۲-۰۲-۱۷

در نهایت در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ حکم سومین شهردارِ شورای ششم از سوی وزیر کشور امضا شد تا از این تاریخ به بعد به صورت رسمی؛ “رحیم شوقی چهارده” به عنوان سُکان دار بدنه اجرایی مدیریت شهری کلانشهر مرکزی استان آغاز بکار کند. شهردار جوان رشت با اطمینان خواهد دانست؛ هرچقدر گرایشات سیاسی وی در این انتصاب حایز اهمیت بود اما این امتیاز، نمیتواند در تداوم همکاری دو بدنه نظارتی و اجرایی مدیریت شهری تاثیر گذار باشد. از این لحاظ که ما در این شهر از سوی شورای شهر؛ انتخاب و اتفاقات نادری را به نظاره نشسته ایم.

انتخاب شهرداران در رشت همیشه از ابتدا با توافقات حداکثری اعضای پارلمان محلی شهر آغاز میشود تا در فاصله های زمانی مختلف از این حداکثر موافقین شهردار منتخب کاسته و به یکباره شهردار منتخب با آنروی سکه موافقینش مواجه شود. این اواخر در شهر شاهد بوده ایم که بازه زمانی انتقال از جرگه ی موافق به مخالف در کوتاهترین زمان ممکن صورت پذیرفته است. تا جایی که آخرین شهردار منتخب شورانشینان هر دو ماه یکبار در مواجهه با مخالفت اعضای شورا قرار می گرفت.

با همه این اتفاقات در شهر؛ اینروزها پس از امضای حکم شهردار جدید از سوی وزارت کشور، شورانشینان؛ پنجاه و پنجمین شهردار رشت را معارفه کرده اند. رحیم شوقی؛ شهردار جوان و بومی مرکز استان گیلان که به فراخور سن و سال، رزومه ی مدیریتی نیز داشته و توانست با مجاب نمودن وزارت کشور با احتساب این فعالیت ها بر آن بازه قانونی و زمانی مدیریتی که وزارت کشور قائل بوده، فایق آید.

رحیم شوقی در فرایند انتخاب شهردار از سوی شورای ششم همچون سایر کاندیداهای این پست به مسائل و معضلات کلان این شهر اشاره داشت. رشت سالهاست با چندین چالش اساسی همچون؛ زباله، رودخانه، خلافسازی، مهاجرت، عدم ثبات مدیریت شهری، فاضلاب، بی توجهی شهروندان به مدیریت شهری(که از عدم ثبات مدیریت شهری می آید) و … دیگر معضلات بزرگ و کوچکی که از مسائل کلان و فقدان نگاه برنامه ریزی و توسعه نشأت می گیرند، در گیر و دار است.

شهردار منتخب رشت در صفحه مجازی خود به حاشیه نشینی در سیستان و بلوچستان، کنترل سیلاب با روش کاربردی و مهندسی، وضعیت اعتباری فعالیت های عمرانی، وضعیت مبلمان و فضای سبز شهری که در اینباره پس از سفر به ژاپن نوشته: مدیریت شهری با استفاده از کوچکترین ظرفیت های موجود و توجه به جزییات هرچند کوچک میتواند از لحاظ بصری در شهر فضاهای مناسبی ایجاد کند. در راستای سفر شهردار به ژاپن به دو موضوع مهم دیگر نیز اشاره شد، یک: تصویری از شعبات بانک دولتی در توکیو به همراه متنی منتشر شد. که در راستای تکریم ارباب رجوع آقای شهردار نوشته است: متصدی بانک کنار مشتری همچون که در تصویر مشخص است؛ زانو زده و فرم های مشتری حاضر در بانک را پُر میکند. موضوعی که اینروزها نه تنها در بانکها بلکه بسیاری از ادارات دیگر که مردم به آن برای پیشبرد کارهای خود رجوع می کنند، مورد نقد قرار دارد. این انتقاد بر سازمان غیردولتی و عمومی شهرداری نیز به میزان ارجاع شهروندان بر همگان روشن است. دو: موضوع بعدی معضل خبرساز اینروزهای رشت است که حاصل سالها و دهه ها پشت گوش انداختن است. که تبدیل به یک معضل کلان در سطح محلی، منطقه ای و ملی شده است. شهردار جوان تصویری را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته که شامل قرار گرفتن سه تصویر از سطل های زباله ای است که شهروندان در ژاپن برای تفکیک زباله در خانه ها، فروشگاه ها و رستوران ها استفاده میکنند. شهردار در توضیح این عکس نوشته است: در ژاپن زباله در منزل به صورت زباله های بسوز و نسوز جدا میشوند و در مجامع عمومی(فروشگاه و رستوران) سطل های تفکیکی پلاستیک، کاغذ، فلز و… وجود دارد. و در ادامه مینویسد: در سطح خیابان ها سطل زباله ای نبوده و هزینه های مربوط به مدیریت پسماند در قیمت فروش کالا لحاظ میگردد.

پسماند در ژاپن

وضعیت نامناسب بافت و خاک اراضی در ژاپن باعث شده تا نتوانند با شیوه دفن زباله و پسماند در شهرها عمل نمایند. به این خاطر در موضوع سیستم نظافت شهرهای خود و بازیافت زباله ها دست به انقلابی زده اند. با اعمال فرهنگ سازی در سراسر کشور باعث شده تا به یک روند بهداشتی مستمر در سطح کلان دست یابند. تفکیک سطل به سطل و خاکستر کردن از شیوه های متداول برای کاهش حجم زباله در ژاپن بحساب می آید. در سراسر کلانشهرها و شهرهای مهم ژاپن سطل هایی مخصوص و ویژه انواع زباله های تجدید ناپذیر مثل پلاستیک قرار گرفته است. اما زباله ها برای ورود به این سطل ها قوانینی را پشت سر می گذارند.
    

بازیافت در ژاپن

بسیاری از شهروندان ژاپنی به شکل داوطلبانه اقدام به جمع آوری زباله از سطح شهرها می کنند. برخی از افراد هم در حوزه جمع آوری پلاستیک ها و انواع شیشه و مواد غیرقابل تجدید فعالیت دارند. این افراد با جمع آوری انواع زباله های قابل بازیافت (اعم از ظروف، بسته بندی ها و. .) نقشی مهم در گردش چرخه بازیافت ژاپن ایفا می کنند. مقام های دولتی ژاپن نیز در مقابل بر حسب وزن، حجم و اندازه زباله های تجدید پذیر، مبالغی را پرداخت خواهند کرد. و نکته دیگر این سیاست گذاری دولتی در ژاپن؛ تمامی هزینه های خرید مواد پلاستیکی و شیشه ها از صندوق مالیات شهروندان کسر می شود. در واقع شهروندان با پرداخت مالیات به عضوی مؤثر از سیستم بازیافت کشور تبدیل خواهند شد.

آموزش و فرهنگ سازی در ژاپن

در کشور ژاپن اما فقط به اینها اکتفا نشده است؛ اصل موضوع فرهنگ سازی زباله، پسماند و بازیافت؛ آموزش از رده های سنین پایین تا بزرگسال را در برمیگرد. دانش آموزان در دوره های آموزشی مختلف با فراگیری اصول بازیافت و تفکیک زباله، نه تنها اهمیت استفاده از این سیستم را درک می کنند، بلکه حفظ محیط زیست را نیز خواهند آموخت. استفاده از این فرآیند نقشی مهم در رشد فرهنگ و توسعه شخصیت اجتماعی کودکان ایفا می کند. و در سطح جهانی نیز منجر به رشد و توسعه ژاپن در حوزه تفکیک زباله شده است.

پسماند و بازیافت در ژاپن همچون سایر بخش های این کشور مسیر رشد و توسعه ای را پیموده است که میتوان این مدل را به عنوان راهکاری برای توسعه پسماند به صورت برون زا به سایر کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته که انباشت زباله منجر به معضلاتی از جمله تخریب محیط زیست شده، استفاده کرد.

تفکیک زباله در ژاپن

در ابتدا تفکیک به سه گروه؛ پلاستیک، کاغذ و فلز تقسیم میشد اما مرور زمان باعث افزایش تفکیک به ۴۵ گروه مجزا شد. در این نوع طبقه‌بندی؛ که کاری بسیار دشوار و طاقت فرسا بنظر میرسد. زباله ها به گروه های جزیی و موردی همچون بالش‌، مسواک‌ها و سایر زباله های تفکیکی را هم میتوان در این نوع دسته بندی مشاهده کرد. این اقدام به این علت،که مقامات این شهر می‌خواهند تمام زباله‌ها را بازیافت کنند و هیچ زباله‌ای را نسوزانند، صورت میگیرد. بطور مثال؛ سابق در خانه های مسکونی تک خانواری، چند خانواری و مجتمع های مسکونی و… دو نوع سطل زباله تهیه میشد که مربوط به زباله های بسوز و نسوز بودند. با این اقدام دستوری دولت که با کاهش سوزاندن زباله همراه بوده تا بتوانند مقادیر بیشتری از آن را تفکیک نمایند. ساکنین منازل مسکونی وظیفه دارند؛ تمام زباله‌های خود را در گروه‌های مختلف طبقه‌بندی کرده و هر کدام از زباله‌ها را در جعبه مخصوص به خود بریزند. افراد باید موقع ریختن زباله به درون جعبه، بخش‌های مختلف آن را از هم جدا کنند. به طور مثال اگر زباله‌‌ای از ترکیب چوب و فلز باشد، باید چوب آن را در یک سطل و فلز آن را در سطل مخصوص فلزات بیندازند.

مردم ژاپن با همکاری سازمان های مردم نهاد و تسهیل گر در شهر مقارن با مدیریت محلی و منطقه ای کمپینی را تشکیل داده اند که “کمپین برچسب قرمز” نام دارد. این کمپین در تلاش است؛ از پیر تا جوان با آموزش و تبلیغات به همراهی رسانه ها؛ فرهنگ سازی کند. کالاها و محصولاتی که قابلیت اشتعال دارند متناسب با درجه اشتعال شان با برچسب های قرمز مشخص میشوند. در واقع این بسیار مهم است که شهروندان در هنگام انداختن زباله های خود در سطل های تفکیک مخصوص، افزون بر جدا کردن زباله ها به انواع مختلف، قابلیت اشتعال این زباله ها را نیز مشخص کنند.

وقفه در تخریب محیط زیست

ژاپن نسبت به سایر کشورهای پیشرفته دنیا؛ زباله کمتری تولید می‌کند، اما از هر کشور دیگری در دنیا، به جز آمریکا، زباله‌های پلاستیکی بیشتری دارد. دولت های مرکزی و محلی در ژاپن با این اقدام سعی کرده اند تا با تفکیک اصولی بتوانند در بازیافت محصولات موثر تر عمل نمایند و طبق این اصول از حجم سوزاندن زباله ها کاسته و همچنین با این برنامه اصولی و هدفمند که همراه با آموزش و فرهنگ سازی بوده، توانسته است: انتشار گازهای گلخانه ای را کمتر و تخریب محیط زیست را به وقفه بیاندازد. طبق برخی از اسناد و اخبار حوزه پسماند در ژاپن در برخی از شهرهای این کشور مراکز سوزاندن زباله به دستور مقامات دولتی بسته شده اند. ژاپن رفته رفته به اهداف خود طبق برنامه ریزی بلند مدت نزدیک میشود. آمار نشان دهنده اینست: ۸۰ درصد از ۲۸۶ تن زباله‌ای که در سال ۲۰۱۷، تولید شده را بازیافت کرده است و این مقدار از ۲۰ درصد متوسط ملی، بسیار بیشتر است. البته برخی از آمارها نیز مبنی بر انتقادی ست که به دولت ژاپن نسبت میدهند که با اینکه یک برنامه ریزی اصولی برای بازیافت و پسماند را طی سالها انجام داده اما در آلودگی آبهای آزاد آنقدر نتوانسته موفقیت کسب نماید.

آقای شهردار

کشور ژاپن در سال ۱۸۰۰م، آغاز رشد سریع اقتصادی و اجتماعی خود را تجربه کرده که تمرکز کشور بر پایه مدرنیزاسیون و صنعتی سازی بوده است. سفر حضرتعالی زمانی اتفاق افتاد که این کشور در حال حاضر جز سه غول بزرگ جهان است. در توسعه فرایند شهرنشینی اگر برنامه ریزی شهری و منطقه ای به طور فعال در تمامی ابعاد اتخاذ شود، میتواند دنباله روی گذشته ای باشد که به مسیر رشد و توسعه منتهی شود. مسیری که ژاپن با اقتصاد آسیایی و گذشته ای فئودالی داشته و طی کرده است. ژاپنی که شما و ما تماشا میکنیم؛ با سرمایه گذاری در ساخت و ساز زیر ساختهای صنعتی مسیر توسعه را آغاز نمود. پروژه های زیرساختی از قرن نوزدهم آغاز گردید؛ شبکه راه آهن ملی، صنایع سنگین از جمله معدن، آهن و فولاد، کشتی سازی و ابزار آلات ماشینی که با هدف حمایت و پشتیبانی از رشد اقتصادی صنعت در آینده پیش رو بود. تمامی این صنایع و موقعیت مکانی آنها، به فرایند شهرسازی، رشد و توسعه شهرها کمک بسیاری نمود. کلانشهرهای توکیو، اوزاکا، کیوتو، ناگویا، یوکوهاما و کوبه با رشد صنایع در آنها و مهاجرت روستاییان به این شهرها؛ نمونه های خوبی از شهرهای بزرگ در شرق آسیا که در رشد صنعتی ژاپن نقش مهمی ایفا کرده اند.

تخصصی سازی شهرهای جدید؛ ساخت شهرهای جدید دانشگاهی، شهرهای صنعتی و تکنوپلیس ها مفاهیم جدیدی بودند که با مدیریت در برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ژاپن پایه توسعه کنونی این کشور را فراهم آوردند. مفهوم تکنوپلیس با سه عنصر آکادمیک، صنعت و اسکان مطرح شد. شهر تسوکوبا در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی توکیو، مثال خوبی از شهرهایی است که به عنوان شهر دانشگاهی و پژوهشی توسعه یافت تا به منظور ایجاد نیروی متخصص در بخش هایی که با تکنولوژی پیشرفته است، تا از این طریق بتواند نیازهای بخش صنعت را تهسیل نماید. با همه این موارد که بخش کوچکی از یک برنامه ریزی بر مدار توسعه است، نظریه حفاظت و توسعه هر شهر با عملکردهای مخصوص به خود همواره پابرجا بوده است. با وجود این برنامه ریزی بود که اکنون ژاپن جز غول های دنیا بحساب می آید و همچنین رشد و توسعه شهرنشینی و مشکل همیشگی شهرهای توسعه یافته که زباله است را توانسته در یک بازه زمانی کوتاه مدت و یا میان مدت با برنامه ریزی به نحوی حل نمایند.

آقای شهردار

در حال حاضر موضوع زباله در کلانشهر شمالی کشور که به تازگی شما مدیریت بدنه اجرایی آن را برعهده دارید؛ جز معضلاتی است که نه تنها بر بهداشت و سلامتی شهروندان این شهر و اطراف آن و علی الخصوص مردم منطقه سراوان صدمه میرساند بلکه در طی دهه ها با سوء مدیریت،   انباشت و انباشت؛ این معضل همچون کوهی از زباله در سراوان بجا مانده که مساحت آن به اندازه ۲۰ زمین فوتبال و دارای حجم هزار تنی است. آبهای زیرزمینی را آلوده و توسط مسیر ورودی رودخانه به شهر این معضل تا مرداب و دریا نیز رسیده است. وعده ها و راهکارهایی داده شد اما هم اکنون و همچنان این مشکل پابرجاست و مشخص هم نخواهد بود که سرنوشت این کوه از زباله و دیگر زباله های تولیدی این شهر روزانه چه خواهد شد؟ در این میان؛ طی یکسال گذشته پیشرفت فیزیکی لندفیل سراوان چیزی حدود ۳۵ درصد بوده است. از ۲۱ هکتار مساحت آن، حدود ۶ هکتارکاملا پوشش داده شده تا از نفوذ شیرابه به آبهای زیرزمینی جلوگیری شود. اما همچنان موضوع اعتبارات مالی نیروگاه زباله سوز و سایر الحاقات مربوط به تعیین و تکلیف سراوان با وضعیت اقتصادی و نوسانات در ابهام قرار دارد.

آقای شهردار

با همه این موارد موضوعی که طی این دهه ها آنقدر با کم کاری، ندانم کاری و سوء مدیریت همراه بود که فقدان آن مستقیم به بدنه مدیریت شهری، آموزش و پرورش و آموزش عالی، رسانه های عمومی و سایر دستگاه های اجرایی مربوطه برمیگردد. آقای شهردار همانطور که در ژاپن از نزدیک مشاهده نمودید ما نیازمند یک برنامه اصولی و هدفمند در حوزه پسماند هستیم. این امر بدون هم پیوستگی سازمان های مدیریتی، اجرایی و علی الخصوص آموزشی منجر نخواهد شد. باید موضوع تفکیک چه در صورت پیشروی عملیات اجرایی سراوان، چه در وقفه، چه در تعطیلی جدی گرفته شود و با یک برنامه اصولی و هدفمند این را در جامعه شهری و روستایی رشت و اطراف آن و متناسب با وضعیت وخیم استان در حوزه پسماند در سایر شهرهای گیلان نیز به صورت هدفمند پیگیری کرد. نکته مثبت این ماجرا در اینست؛ این موضوع همچون دیگر موضوعات از جمله: نیروگاه زباله سوز، بهره برداری از کارخانه کود آلی و… آنقدر هم هزینه بردار نخواهد بود. فقط نیازمند یک کار اصولی و تهیه و تدوین یک برنامه مناسب با در برگرفتن تمامی ابعاد است. پیشبرد این هدف نباید با کم کاری و گزیده کاری هایی که هدف اصلی را دور میکند، همراه باشد.

آقای شهردار

شهرداری رشت و سازمان های تابع آن به همراهی و حمایت دیگر سازمان های اجرایی باید یکبار برای همیشه با همکاری هم آغاز گر یک برنامه  اصولی و هدفمند که منجر به توسعه در حوزه پسماند و بازیافت خواهد شد؛ فایق آیند. شهرداری به عنوان سکان بدنه اجرایی مدیریت شهری و سازمانی که رو در رو با مردم قرار دارد باید به همراهی جوامع دانشگاهی، نخبگان و متخصصان حوزه های مربوطه مختلف برای تدوین یک سند و برنامه ای هدفمند برای اجرای این موضوع ضرب العجلی اقدام نماید. در حوزه پسماند شهر رشت باید با همکاری مقام عالی دولت در استان نه تنها برای مرکز استان بلکه کل منطقه برنامه ای برای تفکیک زباله ها از مبدا در تمامی ابعاد پیچیده شهری و روستایی برنامه ای مدون تهیه شود. در این راستا با در نظر گرفتن سطوح دانشگاهی و علمی در گیلان به عنوان اقتصاد خدماتی پایه؛ یک امتیاز بشمار می آید. بایستی از این امتیاز در تنظیم برنامه بهره برد. که صد البته با وجود مجامع دانشگاهی از جمله دانشگاه گیلان، جهاد دانشگاهی و… بدلیل اهمیت و اولویت موضوع و منافع عمومی بودن آن که بر سلامت و بهداشت نسل حاضر و آتی دلالت دارد. اینرا میرساند که موضوع رقابت و اهمیت کدام جامعه دانشگاهی مطرح نیست، بلکه امر ضروری است که باید انجام گردد. میتوان گفت: هرکه از دستش کاری بر می آید قدم به جلو نهد. در اینجاست که وظیفه مدیریت شهری بیش از پیش برای بَست و شکل بخشیدن این قوام حایز اهمیت است.

آقای شهردار

اگر خاطرتان باشد در اواخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ در موقعیت های مکانی مختلفی از این شهر سطل های بزرگ تفکیک زباله جانمایی شده بود که پس از چند سال ناپدید شدند و یا خیلی کمتر در شهر مشاهده میکنیم. در حال حاضر آنطورکه باید سطل های تفکیک زباله در این شهر استقرار ندارند. با جانمایی مجدد این سطل های زباله در جای جای این شهر از محدوده تا حریم و با هم پیوستگی با دهداری ها، بخشداری و فرمانداری سایر شهرها و همچنین سایر شهرداری ها این امر موثر خواهد بود. شهرداری ها بایستی در جای جای شهر رشت و اطراف آن و سایر شهرهای استان به حجم سطل های بزرگ تفکیک زباله بیافزایند. باتوجه به نقش گردشگرپذیری و خلاقیت در خوراک شهر رشت و وجود رستوران ها و کافه ها توسط صنف مربوطه الزامات تفکیک پسماند و بازیافت را پیگیری و اجرا نمایید.

با تداوم همکاری از سوی مدیریت شهری و ایجاد همبستگی میان رسانه های مکتوب، برخط، خبرگزاری ها و همچنین صدا و سیمای گیلان و سایر مدیاهای پر مخاطب و ایجاد شگردهای رسانه ای که همراه با تولید محتواهای آموزشی و تبلیغاتی، فرهنگسازی در سطح شهر و همچنین با امتیاز دادن از سوی مدیریت شهری برای شهروندان در حوزه پسماند؛ تفکیک و بازیافت را به صورتی جدی پیگیری نمایید و با اعمال قوانین سرسختانه برای اجرایی شدن این موضوع در طول سالهای افق طرح حتی در دوره های آتی مدیریت شهری پیگیری این نیاز و اجرای برنامه طبق چارچوب تهیه شده اهتمام داشته باشد.

 

آقای شهردار

اگر میخواهید برای این شهر؛ در این دوره که تصدی این جایگاه را برعهده دارید، کار ارزشمندی در حوزه بسیار مهم پسماند کرده باشید باید موضوع تفکیک زباله را به صورت یک برنامه منظم، اصولی و هدفمند، در بازه زمانی از نسل های با سنین پایین جا بیندازید. از همین فردا آغاز کنید. در طی این مدت باقی مانده تا سال تحصیلی جدید با رایزنی و مشورت اداره آموزش و پرورش استان و شهرستان در تمامی نواحی؛ از کودکان هفت ساله آغاز نمایید. بطور مثال از مهر سالجاری برنامه آموزشی حوزه پسماند (تفکیک، بازیافت و حفظ محیط زیست) را با همکاری آموزش و پرورش از سنین پایین در رده های مختلف تحصیلی آغاز نمایید.

آموزش و فرهنگ سازی در جامعه دو رکن اصلی موفقیت در اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا است. که باید به صورت جدی و تهیه برنامه ای مدون اجرا شود. اصلی ترین منفعت تفکیک و بازیافت در کشورهای توسعه یافته اهمیت اقتصادی است. این صنعت بسیار پر سود و می‌تواند کمک بزرگی به اقتصاد هر شهر، منطقه و کشور کند. این سودآوری صنعت بازیافت به قدری است که بسیاری از کشورهایی که صنعت بازیافت قوی و خوبی دارند، مثل آلمان، اتریش، بلژیک، کره‌ی جنوبی، چین و ژاپن اقدام به خرید ضایعات از سایر کشورها می‌کنند و به بازیافت آن‌ها می‌پردازند. در کشور توسعه یافته ای همچون آلمان از ۹۰هزار تن زباله تولید شده، ۸۰ درصد از این مقدار زباله بازیافت میشود. اما در ایران کمتر از ۵ درصد زباله مجدد به چرخه استفاده باز می‌گردد و فاجعه درست از همین‌جا آغاز می‌شود؛ زمانی که با کوهی از زباله روبه‌روییم و نمی‌دانیم چه کنیم؟ بنابراین تا زمان دیر نشده باید با تهیه یک برنامه مدون و هدفمند و با استفاده از پتانسیل سازمان های تابع مدیریت شهری و اجرایی در استان، همکاری جوامع دانشگاهی و متخصصین و شرکت های خصوصی و همراهی سازمان های مردم نهاد و تسهیل گران برای حوزه پسماند(تفکیک، بازیافت) پایه گذارِ یک اثرگذاری ادواری در شهر رشت باشید. تا در موضوع پسماند جدا از وظایفی که در مورد سراوان و کوه انباشت از زباله بر گردن مدیریت شهری است. برای حجم زباله تولید شده روزانه این شهر فکری اساسی صورت بگیرد که همچون یک وظیفه با آموزش و فرهنگ سازی طی اجرای برنامه ای منسجم سازگار گردد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار - دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان) 

انتشار در تاریخ 17 اردی بهشت 1402

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی پستچی نیوز 

https://postchinews.ir/14496

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۲:۱۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد