شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهرسازی» ثبت شده است

خَلق نقاط بی‌دفاع و بهم ریختگی سیمای رشت

افزایش تخلیه پسماند عمرانی در حاشیه شهر؛

امروزه با رشد روزافزون جمعیت و توسعه حجم ساخت‌وسازهای جهانی، تجمع و رهاسازی نخاله‌های ساختمانی و عمرانی به معضل جدی آلایندگی زیست محیطی تبدیل شده است.

 

در سالهای اخیر میزان تولید نخاله‌های ساختمانی در پی توسعه رشت با تخریب بناهای قدیمی و فرسوده و تسریع ساخت‌ و ساز با افزایش چشمگیری روبرو بوده است. ازاین‌رو حجم روزافزون و ریختن غیراصولی نخاله‌ها و مواد زاید ساختمانی در اراضی بایر یکی از چالش‌های پیش روی مدیریت شهری شده است.

 

آمارهای محیط زیستی کشور نشان می‌دهد: آجر، ملاط ماسه و سیمان و بتن جز مواد اصلی تشکیل‌دهنده نخاله‌های ساختمانیست که با دفع غیراصولی و غیرفنی وارد محیط‌زیست شده و اثرات تخریبی جبران‌ناپذیری را سالانه به زیست‌بوم وارد کرده است.

کافیست همین امروز به حاشیه شهر یا یکی از محلات پیرامونی رشت بروید. حتما منظره‌ای زشت وسیعی از ماسه، سیمان، بتن، شیشه، فلزات آهنی، فلزات غیرآهنی، آجر و کاشی‌ها، مواد قیری، ضایعات گچ و متفرقه که روی‌هم تلنبار شده را مشاهده می‌کنید.

اراضی بایر در حاشیه  رشت، همواره جولانگاه تلنبار نخاله‌ها و مواد زاید ساختمانی بوده که تب سودای نوسازیِ بساز و بفروشان آنها را فراگرفته است. نخاله‌های خانه‌های تخریبی که توسط کامیونهای قدیمی بجا مانده از جنگ جهانی در رشت به طور غیرمجاز در این اراضی تخلیه و دپو می‌شوند.

 

اراضی بایر شرکت سپیدرود در حاشیه شهر رشت، جولانگاه تلنبار نخاله‌ها و مواد زاید ساختمانی شده که تب سودای نوسازیِ بساز و بفروشان آنها را فراگرفته است. این اراضی بلایی به جان شهروندان ساکن این نقاط شده است.

 

شهروندان مناطق پیرامونی درچهار منطقه بندی شهرداری رشت که شامل محلات متمرکز حاشیه‌ای رشت می‌شود، اوضاع خوبی ندارند. با توجه ‌به وجود وسعت زیاد اراضی بدون حصار و بلاتکلیف شرکت سپیدرود در مرز بین مناطق ۴ و ۵ ، اکنون این مناطق به بحرانی برای ساکنین آن بدل شده است.

ابعاد اراضی سپیدرود به‌قدری زیاد است که هزینه دیوارکشی پیرامون این زمین‌ها را به میلیاردها تومان افزایش داده است و بعید به نظر می‌رسد شهرداری رشت چنین هزینه‌ای را متحمل شود.

در عین حال وجود اراضی رها شده که نه واگذار می‌شوند و نه ساخت‌وساز نه تنها اکنون به جولانگاه تخلیه‌ نخاله های غیرمجاز به‌دور از چشم مأمورین شهرداری تبدیل شده بلکه فرصتی را برای آزاد سازی دامهای روستاییان اطراف فراهم کرده است.

این درحالیست که تخلیه غیرمجاز پسماند عمرانی و نخاله‌های ساختمانی موجب آلودگی رودخانه‌ها، محیط‌زیست، تخریب اکولوژیکی و ایجاد سیما و منظر نامناسب شهری و کندی تردد شهروندان و بروز تصادفات می‌شود بطوریکه این اقدام در خلق نقاط بی‌دفاع شهری در محلات حاشیه‌ای رشت بسیار اثرگذار بوده است.

 

تاثیر اراضی رها شده در تخلیه غیرمجاز نخاله های ساختمانی

یکی از ساکنین محله پاره بیجار با اشاره به رها شدگی اراضی شرکت سپیدرود به خبرنگار مرور می‌گوید: سال‌هاست اراضی شرکت سپیدرود رها شده‌اند و بلااستفاده بودن این زمین‌ها، بلایی به جان ما شهروندان ساکن این نقاط شده است. چون این اراضی به محلی برای تخلیه نخاله‌های ساختمانی شهر رشت از سایر مناطق تبدیل شده است.

 

دیگر شهروند رشتی از محدوده پل طالشان نیز در این‌باره به خبرنگار مرور می‌گوید: زمین‌های سپیدرود انتها ندارند. از شهرک حمیدیان تا انتهای جاده جیرده جز اراضی سپیدرود محسوب می‌شود. معلوم است با چنین وسعتی برای این اراضی، شهرداری توان نظارت نخواهد داشت.

 

این شهروند ادامه می‌دهد: تا زمانی که شرکت سپیدرود، اراضی وسیع با چنین طول و عرضی را تعیین و تکلیف نکند، وضعیت ادامه خواهد داشت. هرچقدر هم مأمورین شهرداری برای پاک‌سازی اقدام کنند، باز رویه غیرمجاز تخلیه ادامه خواهد داشت.

 

سطح پایین خدمات رسانی شهرداری در مناطق پیرامونی رشت

یکی از کاسبان مراکز صنعتی محدوده جاده فومن نیز در مورد تخلیه نخاله‌های ساختمانی عنوان می‌کند: بیش از ۳۰ سال است که در این منطقه فعالیت می‌کنم، این مناطق جز محلات پیرامونی رشت بوده و سطح خدمات‌رسانی شهرداری در این محلات بسیار پایین است. در این محدوده اراضی بایر و بلااستفاده بسیار زیاد است و این موجب شده که پس از تخریب برخی از خانه‌های قدیمی در مناطق و محلات هم‌جوار، نخاله‌های ساختمانی را به این زمین‌های بایر منتقل کنند. این امر باعث می‌شود سایر افراد نیز زباله‌های خانگی خود را در این مکان‌ها تخلیه کنند.

 

شهروند دیگری از محله نخودچر نیز بیان می‌کند: گاهی پس از تخریب خانه‌ها تا صدور پروانه ساخت‌ و ساز، نزدیک به یک سال زمین محصور نشده باقی می‌ماند و این موضوع در تشدید تخلیه‌های غیر مجاز تأثیرگذار است.

غلامی شهروند ساکن پیرکلاچای نیز در این باره می‌گوید: به راحتی می‌توانید در کلیه اراضی نسقی اطراف رشت، شاهد تخلیه نخاله‌های ساختمانی دیگر محلات باشید.

دیگر ساکنین محلات احمد گوراب، جاده لاکان، دولت‌آباد، کوی بیانی و… نیز از وضعیت نابسامان تخلیه غیرمجاز نخاله‌های ساختمانی با گله‌مندی از ادامه این موضوع، آن را به سهل‌انگاری مجموعه مدیریت شهری رشت بی‌ارتباط نمی‌دانند.

 

تخلیه غیرمجاز پسماندهای عمرانی و نخاله‌های ساختمانی باعث آلوده‌شدن رودخانه‌ها، محیط‌زیست و به دنبال آن تحت‌تأثیر قرارگرفتن زندگی جانوران و گیاهان و همچنین ایجاد منظر نامناسب شهری و به‌هم‌ریختگی سیمای شهر شده است

 

از آلودگی رودخانه و محیط زیست تا ورود پشه سالک

 یکی از کارشناسان زیست‌محیطی در مورد تأثیر نخاله‌های ساختمانی بر محیط‌زیست به خبرنگار مرور می‌گوید: برخی از افراد، نخاله‌های خود را در مجاورت رودخانه‌ها می‌ریزند و باعث آلوده‌شدن محیط‌زیست و به دنبال آن تحت‌تأثیر قرارگرفتن زیست جانوران و گیاهان می‌شوند. باتوجه‌به معضل رودخانه‌های شهر رشت این مورد تأثیر بسیار منفی در آلودگی رودخانه‌های این شهر داشته و زیست سایر موجودات را نیز مختل خواهد کرد و همچنین ردِ این فاجعه را می‌توان تا دریای کاسپین مشاهده کرد.

 

کارشناس حوزه بهداشت در رابطه ‌با تخلیه نخاله‌های ساختمانی به‌مرور بیان می‌کند: از مهم‌ترین مشکلاتی که نخاله‌های ساختمانی می‌تواند برای شهروندان ایجاد کند، مشکلات بهداشتی است. تخلیه نخاله‌های ساختمانی باعث ایجاد گردوغبار و آلودگی می‌شود که این مسئله می‌تواند منجر به بروز بیماری برای ساکنین منطقه شود. یکی از بیماری‌های شایع که به دلیل وجود گرد و خاک و نخاله‌های ساختمانی شیوع پیدا می‌کند، پشه سالک است.

 

منظر عمومی و چهره شهر رشت را زشت کرده‌اند.

«علی بشر دانش» معاون خدمات شهرداری رشت در این باره به‌مرور پاسخ می‌دهد: در هفته‌های اخیر ریختن غیراصولی نخاله‌های ساختمانی در زمین‌های بایر توسط افراد ناشناس در محدوده محلات حمیدیان، پاره بیجار، معلولین و خیابان ایران و دیگر نقاط رشت باعث نارضایتی ساکنین این محلات شد که در چندین مرحله توسط مأمورین شهرداری مورد پاک‌سازی قرار گرفته است.

 

بشردانش اضافه می‌کند: با توجه به برخی ساخت‌ و سازهای رسمی و غیررسمی، نخاله‌های ساختمانی شبانه به اراضی وسیع و بایر رشت منتقل می‌شوند که منظر عمومی و چهره شهر را زشت کرده‌اند. این موضوع باید توسط صداوسیما و رسانه فرهنگ‌سازی شود.

 

معاون خدمات شهرداری با تاکید به نهادینه شدن فرهنگ تمیزی فضای شهری می‌افزاید: سال گذشته در محدوده‌های مختلف شهر از جمله مناطق پیرامونی که دارای بافت متمرکز و اراضی بایر دانه‌درشت هستند، از سوی سازمان پسماند بنرهایی نصب شد تا شهروندان از ریختن هرگونه پسماند و نخاله‌های ساختمانی در حریم رودخانه و معابر عمومی خودداری کنند. باید در این موضوع باخرد جمعی فرهنگ‌سازی رخ دهد.

 

قانون مدیریت پسماند در سال ۱۳۸۳ به‌ذمنظور حفظ محیط‌زیست کشور از آثار زیان‌بار پسماندها و مدیریت بهینه آنها تهیه و تدوین شد. طبق ماده ۱۶ این قانون، نگهداری، خریدوفروش، جمع‌آوری، دفن و تخلیه نخاله و پسماندهای ساختمانی باید براساس آیین‌نامه اجرایی و مقررات انجام گیرد.

 

 

جرایم قانونی تخلیه غیرمجاز نخاله های ساختمانی

قانون مدیریت پسماند در سال ۱۳۸۳ به‌ذمنظور حفظ محیط‌زیست کشور از آثار زیان‌بار پسماندها و مدیریت بهینه آنها تهیه و تدوین شد. طبق ماده ۱۶ این قانون، نگهداری، خریدوفروش، جمع‌آوری، دفن و تخلیه نخاله و پسماندهای ساختمانی باید براساس آیین‌نامه اجرایی و مقررات انجام گیرد.

 

در غیر این صورت افراد متخلف با حکم مراجع قضایی به پرداخت جریمه نقدی محکوم خواهند شد. جریمه نقدی تخلفات درمورد پسماندهای عادی برای اولین‌بار ۵۰۰ هزار ریال تا یک‌صد میلیون ریال، و برای پسماندهای دیگر از دو میلیون تا یک‌صد میلیون ریال خواهد بود.

 

در صورت تکرار این تخلفات، هر بار مجازات به دوبرابر میزان قبلی افزایش خواهد یافت. ماده ۲۰ قانون مدیریت پسماند تصریح کرده:درصورتی‌که خودرو ها اقدام به تخلیه پسماند در مکان‌ها غیرمجاز کنند، به مدت یک تا ده هفته توقیف خواهند شد. در تبصره این ماده‌قانونی آمده است: اگر محلی که خودرو اقدام به تخلیه نخاله و پسماند در آن جا کرده، معابر شهری و یا بین‌شهری باشد، متخلف به حداکثر زمان توقیف خودرو محکوم خواهد شد.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار مسایل شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در 21 آذر 1403

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۳ ، ۲۳:۵۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

چالش‌ها و مصائب تولید  در بازارهای منطقه   

 

چالش‌ها و مصائب تولید  در بازارهای منطقه   

محمد صالح زاده- پاشنه آشیل صنایع تبدیلی[فقدان بازار - ناتوانی فروش] کارشناس کشاورزی: قیمت کیوی زیر ۱ دلار بازار جهانی است، در صورتی که قیمت آن در بازار جهانی ۴ دلار است. باغدار می گوید: طی این سالها، بدلایل اقتصادی و افزایش هزینه برداشت از جمله؛ کارگر، حمل و نقل و غیره برایمان مقرون به صرفه نیست، تا در زمان معین محصولات را برداشت کنیم، بخاطر همین بخشی از محصولات به  آشنایان و همسایگان واگذار می شود تا مصرف کنند. بخش قابل توجهی از آن نیز در پای درختان نابود 
می شود.
با توجه به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی استان گیلان و مجاورت با دریای کاسپین، بهره گیری از نزولات جوی فراوان و خاک حاصلخیز باعث شده که این منطقه یکی از قطب های کشاورزی کشور محسوب شود.دکتر سید حسین پیمان: صادرات کشاورزی در کشوری مثل هلند، ۹۰ میلیارد دلار است. اما در استان های گیلان و مازندران که بهشت برین هستند، کشاورزی در درآمد این مناطق فقط ۱۵ درصد نقش دارد.
قاسم جواد زاده: صنایع تبدیلی نداریم، اما در واقع الگوی کشت ایراد داشته که این اتفاق افتاده. در مورد صنایع تبدیلی باید بدانیم، هر محصولی بدرد فرآوری نمی خورد. صنایع تبدیلی، پل ارتباطی میان تولید و بازار است. مهم ترین مشکل در فرایند تولید محصولات کشاورزی، فروش و بازار است، که نقش این صنایع در اینجا بسیار حایز اهمیت است. تسهیلات با نرخ بهره برای صنایع تبدیلی در نظر گرفته شد، اما مستمر و با برنامه نبوده، همین عامل باعث شده که سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در استان با امنیت و اعتماد وارد نشود. 

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار-پژوهشگر) 

منبع: روزنامه سراسری اقتصاد سرآمد 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۰۱:۴۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

گفتگو با دکتر پیروز حناچی

آیا شهر را برای خودروها می‌خواهیم یا برای انسان‌ها؟

تقاطع غیرهمسطح،تسریع خودروها یا تسهیل شهروندان در گفتگو با پیروز حناچی؛

رشت به‌عنوان‌ مرکزگیلان، پرجمعیت‌ترین شهرشمال کشور و پرجمعیت ترین سکونتگاه سواحل جنوبی کاسپین روزانه شاهد تردد زیادی از سراسر استان بوده، جمعیت ثابت این شهر بیش از ۷۰۰ هزار نفر و جمعیت شناور ثابت روزانه اش به بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر می‌رسد. با توجه به کارکرد گردشگرپذیری استان گیلان در ماه های گردشگری و تعطیلات مناسبتی، این جمعیت در رشت به بیش از ۲ میلیون نفر نیز خواهد رسید.

وضعیت حمل و نقل عمومی شهر رشت روایت‌گر مسیر توسعه ای چشمگیری نبوده و این شهر‌ همچنان در نبود سیستم بی آر. تی، مترو، مونوریل، تراموا با اتوبوس هایی فرسوده به کار خود ادامه می‌دهد. هرچند گهگاه سیستم اتوبوسرانی دست به بازسازی و نوسازی ناوگان عمومی حمل و نقل زده و در دوره هایی اتوبوس هایی تازه نفس خریداری شد، اما همچنان وضعیت مُبهم توسعه حمل و نقل عمومی در این شهر با عدم برنامه ریزی و مدیریتی صحیح به استفاده بیش از حد وسایل نقلیه شخصی و توسعه مسیرهای سواره منجر شده است.

از همین رو، در یکی از روزهای گرم تابستان با موضوع “حمل و نقل عمومی و معضل ترافیک شهرها ” با پیروز حناچی (شهردار اسبق تهران) به گفتگو پرداختیم.

 

مدیریت شهری برای روان سازی ترافیک در این شهر که یکی از معضلات جدی رشت در طی دهه ها محسوب می‌شود، تصمیم گرفته به صورت همزمان ۸ پل بتنی(روگذر-زیرگذر) خودرویی احداث کند. از اینرو فرایند احداث ۵ روگذر نیز آغاز شده و تا به امروز پروژه ها از پیشرفت فیزیکی ۵۰ درصدی برخوردارند. با توجه به اینکه شهرسازی پیشروی جهان احداث این تقاطع ها را رد کرده، بنظرتان آیا احداث اینگونه پل های بتنی در نبود رینگ دور شهری و توسعه معابر در روان سازی ترافیک موثر واقع می‌شوند؟   

بهتر است برای پاسخ به این پرسش، در ابتدا سوالی مطرح کنم؛ آیا این تقاطع های غیرهمسطح و همسطح (زیرگذر و روگذرها) در طرح جامع رشت دیده شده بودند؟ تجربه بنده می‌گوید این پل های بتنی در طرح جامع شهرها دیده نشده است. اغلب اجرای این گونه پروژه ها در سطوح شهرها، تصمیماتی هستند که به صورت موردی توسط مدیران اتخاذ می‌شوند و معلوم هم نخواهد بود که به آن شکلی که در نظر داشته و پیش فرضشان بوده، این پروژه ها به نتیجه برسند. چرا؟ چون عوامل مختلفی در این موضوع موثر خواهد بود.

ما یک تئوری در شهر داریم که منشا آن پروفسور رابرت سرورو از دانشگاه برکلی بود. این نظریه مطرح می‌کند که مسیر سواره بیشتر، یعنی تقاضای سفر بیشتر. این یعنی هرچقدر ما در شهرها مسیر سواره را افزایش دهیم، در حقیقت داریم به تقاضای سفر بیشتر دامن می‌زنیم. بنابراین وقتی مدام مسیر سواره ایجاد می‌کنیم، به تقاضای سفر با خودرو دامن می‌زنیم، نتیجه این امر می‌شود: ترافیک و آلودگی در کلانشهرها و شهرهای ما.

 

 

با توجه به منسوخ شدن اجرای چنین پروژه هایی در جهت رفع گره های ترافیکی و هزینه بالای احداث این پل ها بهتر نیست مدیریت شهری برای هوشمند سازی معابر شهری و ترافیک در شهر رشت چاره ای بیاندیشد؟

کشور ما از لحاظ فرهنگی بسیار غنی است. معمولا خیلی از راه حل های مسایل روزمره ما در ادبیات، شعر و فرهنگ ما به شکل توصیه و یا ضرب المثل وجود دارد. به این شعر مولانا توجه کنید: آب کم جوی و تشنگی آور بدست، تا بجوشد آبت از از بالا و پست. معنای شعر اینست که بایستی به گونه ای دیگر نسبت به این موضوع ها نگاه کنیم و بجای اینکه به دنبال آب بگردیم باید منابع را مدیریت کنیم تا به مصرف آب زیادی نیاز نداشته باشیم.

 

ببینید در شهرهای هوشمند دنیا دیگر مسیرهای جدید برای سواره ایجاد نمی‌کنند. حتی پا را فراتر نیز نهاده اند، و در مراکز شهری- تاریخی حتی مجوز احداث پارکینگ را هم صادر نمی‌کنند چه برسد به ساخت پارکینگ، البته به ازای آن حمل ونقل عمومی را گسترش داده وکیفیت آنرا ارتقا می‌دهند.

همین موضوع را نمی‌توان در شهرهای کشور ما مطرح کرد. می‌دانید چرا؟ چون اساسا برنامه ریزی‌های ما عمدتا مبتنی بر توسعه مسیرهای سواره است. معمولا احداث زیرگذرها، روگذرها، پل های هوایی و از این دست پروژه ها دارای مطالعات عمیق کارشناسی و تخصصی نیستند. این موارد در نظام مدیریت شهری کشور ما همچون فیل هوا کردن می‌ماند و به هرحال هر مدیری باید در دوره خود فیلی را هوا کند.

 

 

اگر مخاطب ما در شهرها، وسیله نقلیه موتوری است، بنابراین باید مسیرهای سواره را در شهرها توسعه دهیم. اما اگر مخاطب ما در شهرها، انسان هایی هستند که به صورت شبانه روز در شهر زیست میکنند، بایستی کیفیت زندگی شان برای ما مهم باشد.

 

در طی دهه ۹۰ چند پل بتنی روگذر در رشت احداث و به بهره برداری رسید. اما علنا احداث این پل ها در راستای رفع گره های ترافیکی شهر موثر واقع نشده و با توجه به مشاهدات میدانی میتوان گفت: احداث اینگونه پل ها گره های ترافیکی را به چند صد متر جلوتر منتقل کرده است. اما همچنان مدیریت شهری در رشت به اجرای راه حل های سخت افزاری بیش از راه حل های نرم افزاری در رفع گره ترافیکی توافق دارد. با توجه به خصوصیات اجرایی شما در دوره شهرداری تهران و توافق بر سر حمل و نقل عمومی و پاک چرا همچنان برخی از شهرداران به پروژه های عمرانی میان مدت از جمله احداث روگذر توجه بیشتری دارند؟

راه حل ما در کلانشهرها و شهرهای نزدیک به ۱ میلیون نفر جمعیت، توسعه حمل و نقل عمومی است. حتی برای شهرهای توریستی همچون سایر نقاط دنیا باید حمل و نقل عمومی را گسترش دهیم. مگر توریست ها در سایر نقاط دنیا با وسیله نقلیه شخصی سفر می‌کنند؟ در شهرهای بزرگ توریستی جهان همچون؛ پاریس، لندن، آمستردام، ونیز … هیچ گردشگری با ماشین شخصی سفر نمی‌کند. در کشور ما با توجه به هزینه پایین سفر با وسایل نقلیه شخصی، آنهم بخاطر سوخت ارزان باعث شده تا مردم ما به وسایل نقلیه شخصی وابسته باشند.

 

در گام نخست باید بدانیم که مخاطب ما در شهر کیست؟ آیا ماشین ها مخاطب ما هستند یا مردم شهر؟ بدین صورت ما با دو مبانی نظری کاملا متفاوت روبرو هستیم. اگر مخاطب ما در شهرها، وسیله نقلیه موتوری است، بنابراین باید مسیرهای سواره را در شهرها توسعه دهیم. اما اگر مخاطب ما در شهرها، انسان هایی هستند که به صورت شبانه روز در شهر زیست می‌کنند، بایستی کیفیت زندگی شان برای ما مهم باشد.

با توجه به این نظریه و در نظر گرفتن افزایش کیفیت زندگی مردم، باید روال پروژه های اجرایی در شهرها تغییر کنند. بعنوان مثال؛ در بحث حمل و نقل بایستی توسعه حمل و نقل عمومی را گسترش و در پروژه های عمرانی توسعه حوزه های قلمروی عمومی را توسعه دهیم. ببینید: این یک نگاه و یک نگرش کلی است. اگر مدیریت شهری با این نگرش حرکت کند، بایستی همه پروژه های شهری و زیرمجموعه های آنها حتی در کوچکترین مقیاس اجرایی در این نگرش نیز از جنس خودش باشد.

 

مصاحبه کننده و نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه مسایل شهری، دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ در ۲۷ مرداد ۱۴۰۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۰۳ ، ۰۲:۱۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

مدیریت شهری در مورد صرفه های هزینه-فایده در مدیریت پسماند نه تنها تحلیل درستی ندارد، بلکه با عدم عقلانیت ابزاری به معیارهایی همچون؛کارایی و اثربخشی بی‌تفاوت است. بهرحال اگر در ادوار مختلف بودجه های کلان دولتی تامین شد، با کاستی‌های بوقوع پیوسته و خطاهای مدیریتی به اتلاف منابع منجر شده است. نتیجه خروجی اینگونه مدیریت نامحسوس با منافع عمومی شهر و شهروندان سنخیت نخواهد داشت. بنابراین می‌توان گفت: مدیریت پسماند در استان گیلان و کلانشهر رشت کمیتش لَنگ است.

مدیریت پسماندکلانشهر رشت بعنوان مرکز گیلان، چیزی تحت عنوان”ایستگاه انتقال” ندارد! شاید در وهله اول، این پرسش مطرح شود؛ این ایستگاه به چه درد می‌خورد و بود و نبود آن در فرایند مدیریت پسماند چه تاثیری خواهد داشت؟ پیش از پاسخ به این پرسش ها باید به میزان تولید روزانه زباله اشاره کرد و گفت: در کشور ما تولید زباله از میزان میانگین جهانی آن بسیار بیشتر است. این مقدار در شرایطی رقم خورده که آمار تولید زباله با تهیه استراتژی مناسب در کشورهای توسعه یافته به حداقل ممکن رسیده است. بنابراین پُر بیراه نیست؛ مدیریت ناصحیح پسماند را به ساز و کاری نامشخص و غیراصولی پیوند زد. در این میان استان گیلان با جغرافیایی ممتاز، در وضعیت بحرانی به نسبت سایر مناطق کشور قرار دارد. مسیر ناهموار پسماند در استان با فقدان برنامه‌ریزی مناسب و خطاهای پی درپی مدیریتی به بیراهه کشیده شده است. 

 

مدیریت شهری در مورد صرفه های هزینه-فایده در مدیریت پسماند نه تنها تحلیل درستی ندارد، بلکه با عدم عقلانیت ابزاری به معیارهایی همچون؛ کارایی و اثربخشی بی تفاوت است. بهرحال اگر در ادوار مختلف بودجه های کلان دولتی تامین شد، با کاستی های بوقوع پیوسته و خطاهای مدیریتی به اتلاف منابع منجر شده است. 

 

 

نویسنده: محمد صالح زاده (دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان) 

منبع: بخشی از گزارش منتشر شده در پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۳ ، ۱۶:۵۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

کمیسیون ماده ۱۰۰؛

بزرگترین گلوگاه فساد در شهرها؛

 

به تازگی دومین عضو شورای ششم شهر رشت توسط پلیس امنیت اقتصادی استان گیلان بازداشت شد. این در شرایطی است که پیش از این نیز یک عضو دیگر از این شورا در اواخر سال ۱۴۰۱، با اتهام دریافت رشوه دستگیر و در نهایت با سلب عضویت اجباری از شورا به کار خود خاتمه داد. برخی از شهروندان باور دارند؛ کماکان این روند جایگزینی اعضای اصلی با علی البدل به دلیل تخلفات در شورای ششم ادامه دار خواهد بود.

با توجه به عضویت این دو عضو بازداشتیِ متخلف در شعبه‌های کمیسیون ماده ۱۰۰، ادعاهایی وجود دارد؛ مبنی بر این که این اعضا با اخذ رشوه در رای‌های این کمیسیون اثر گذار و این موضوع در علت بازداشت این افراد توسط نهادهای ذی ربط بی تاثیر نبوده است. در این ماجرا برخی به میلیون‌ها وجه نقدی ملی اشاره و برخی به دریافت ارز و سکه این داستان را منتهی می‌کنند.

«رضا عاشری» عضو شورای ششم شهر رشت به فاصله چند روز از بازداشت دومین همکار شورایی خود با اظهار نظری در فضای مجازی عنوان کرده بود: «ما نه دُزدیم و نه رشوه خور، آنقدر وقیحانه به ما پیشنهاد پول، سکه، دلار و درصد ندهید. هنوز چند روز از دستگیری همکارم در پرونده ماده ۱۰۰ نمی‌گذرد که سر این پرونده‌ها و زَد و بند به من پیشنهاد می‌دهید.»

با توجه به اظهارات اخیر این عضو شورای شهر رشت باید به این نکته اشاره داشت: این موارد هیچ تناسبی در راستای منافع شهر و حقوق شهروندی ندارد، بلکه باید با افراد خاطی طبق قانون مستقیم برخورد شود.

گستره نفوذ مافیای خلاف ساز در انتخابات شوراهای گذشته دیده شد و با توجه به عضویت اعضای شورای شهر در کمیسیون ماده ۱۰۰ باعث شده تا برخی از سازندگان غیررسمی از آنها در انتخابات شوراها حمایت و در فرایند کسب آرا برای اعضای شورا تاثیر گذار باشند

در همین رابطه یک عضو شورای شهر در ادوار گذشته از وجود یک مافیای خلاف ساز در رشت که در شهرداری نفوذ دارد، اطلاع داده بود. این مافیای خلافساز بر زمین‌های نسق اطراف رشت نیز دست درازی کرده و بدون در نظرگرفتن ضوابط به ساخت و ساز پرداخته‌اند. این نوع ساخت و سازهای بدون ضابطه با جان مردم بازی می‌کند و فقط کافیست با زلزله‌ای چند ریشتری باعث ویرانی شهر و شهروندان شوند

این عضو شورا عنوان کرده بود: این مافیا برای مدیران شهرداری خط و نشان می‌کشند. بنابراین اگر ردِ کلاف سردرگُم این تخلفات ساختمانی را بگیریم، بی تردید در انتهای آن به وجود مافیایی خلافساز در رشت خواهیم رسید. در همین رابطه یک منبع آگاه به خبرنگار مرور می‌گوید: گستره نفوذ این مافیا در انتخابات شوراهای گذشته نیز دیده شد و با توجه به عضویت اعضای شورای شهر در کمیسیون ماده ۱۰۰ باعث شده تا برخی از سازندگان غیررسمی از آنها در انتخابات شوراها حمایت و در فرایند کسب آرا برای اعضای شورا تاثیر گذار باشند. این در حالیست که در انتخابات گذشته نیز لیست ۱۱ نفره‌ای روی نمای برخی از ساختمان‌های نیمه کاره شهر دیده می‌شد که مورد حمایت و تأیید این سازندگان غیررسمی بوده است.

ناهمگونی در آرای کمیسیون ماده ۱۰۰

«رضا عاشری در گفتگو با مرور بیان می‌کند: قبل از سال جدید فردی شاکی به دفترم آمد و گفت: «من ۴ طبقه و همسایه ۶ طبقه ساخته است. همسایه این فرد شاکی واحدهای تجاری در همکف تعبیه کرده و ۱۲ عدد کسری پارکینگ هم دارد. این مقدار کسری پارکینگ در شرایط فعلی و همچنین با عرض کم معبر در آن موقعیت مکانی فاجعه بار است. این مورد در کمیسیون بایستی واحدهای تجاری اش و طبقه ۶ آن رأی تخریب می‌گرفت و در نهایت طبقه ۵ را بخاطر متراژ زمین رأی جریمه صادر می‌کردند. باور می‌کنید: با ۲ طبقه مازاد و واحدهای تجاری در همکف و همچنین ۱۲ عدد کسری پارکینگ در بدوی کمیسیون ماده ۱۰۰ رأی جریمه گرفته است.»

من قبل از صدور این رأی به شاکی پرونده گفته بودم، که رأی تخریب خواهد خورد. شاکی مجدد پس از صدور رأی کمیسیون آمد و گفت:« شما گفتی رأی تخریب خواهد خورد پس چرا این رأی صادر شد؟ مانده بودم چه پاسخ بدهم، خطاب به وی گفتم: همچین جنایتی نباید جریمه می‌خورد».

این عضو شورای شهر اضافه می‌کند: خیابان معلم را در نظر بگیرید، در بَر اصلی این خیابان طی چند سال اخیر ساختمان‌های قدیمی ریخته شده و کاربری‌های تجاری تعبیه شد. در پروانه ساختمانی زیرزمین لحاظ کرده و سپس زیرزمین را حذف و پول کسری پارکینگ را پرداخت می‌کنند. در تمام این موارد وقتی در شعبه یک کمیسیون ماده ۱۰۰ حضور داشتم برای عدم پارکینگ این کاربری‌های تجاری حکم تخریب می‌دادیم. پس از آن پرونده‌ها در تجدید نظر رأی می‌گرفتند. امروزه ماشین‌های پارک شده در دو طرف خیابان دوبل و سوبل پارک کرده‌اند و خیابان معلم به طرف سعدی در برخی از ساعات شبانه روز قفل شده است. از سمت باغ الله وردی به سمت میدان مادر، همه واحدهای تجاری بخاطر نداشتن پارکینگ به معضل ترافیکی این شهر بدل شده‌اند.

عاشری ادامه می‌دهد: فرد دیگری با یک رأی کمیسیون آمد و گفت: ضریب این در بدوی چیست؟ اتفاقا در گلسار بود گفتم؛ حداکثر باید ضریب ۳ بگیرد. این فرد گفت؛ در تجدید نظر کمیسیون ضریب نیم خورده است. من از این رأی اطلاع داشتم و به همکار شورایی گفته بودم که در گلسار چه ضریبی می‌دهید؟

کمیسیون ماده ۱۰۰؛ بزرگترین گلوگاه فساد در شهرها

کمیسیون ماده ۱۰۰ بر اساس ماده یکصد قانون شهرداری‌ها تشکیل شده است. ماده ۱۰۰ قانون شهرداری(الحاقی، ۲۷/۱۱/۱۳۴۵)؛ مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از هر اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی و شروع ساختمان از شهرداری پروانه اخذ کند.

شهرداری نیز می‌تواند از عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه بوسیله مامورین خود اعم از آنکه ساختمان در زمین محصور یا غیرمحصور واقع باشد، جلوگیری کند. این ماده دارای ۱۱ تبصره از قبیل؛ توضیحاتی در مورد جریمه‌های مربوط به کاربری مسکونی، تجاری، صنعتی، اداری. احداث بنای بدون پروانه و همچنین عدم احداث پارکینگ، تجاوز به معابر شهر و مهندسین ناظر متخلف و … است. این کمیسیون با کارکردی شبیه دادگاه، وظیفه رسیدگی به تخلفات ساخت و ساز در محدوده و حریم شهرها را برعهده دارد.

ابزار دست این کمیسیون جریمه و دستور تخریب یا به اصلاح «قلع و قمع» است تا بتوانند جلوی ساخت‌وسازهای غیرقانونی را بگیرند. ترکیب کمیسیون مرکب از نماینده وزارت کشور، یکی از قضات دادگستری و یکی از اعضای شورای شهر است. در بودجه سالانه شهرداری ردیفی تحت عنوان «جریمه‌های کمیسیون ماده ۱۰۰» وجود دارد. به عنوان مثال: در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ شهرداری پایتخت کشور، بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان روی درآمدهای جریمه‌های این کمیسیون حساب باز کرد.

معمولا نیز عملکرد این ردیف بودجه در بیشتر اوقات بیش از رقم پیش بینی شده است. با این تفاسیر روشن است که تخلف ساختمانی نه فقط برای بساز و بفروش‌ها و مالکان بلکه برای شهرداری‌ها هم منفعت دارد. با توجه به اعضای این کمیسیون، در واقع روی کاغذ شهرداری نقش مهمی در این کمیسیون ندارد. اما در عمل شهرداری از روش‌هایی مثل کنترل ورودی و خروجی پرونده‌ها، ‌ارائه نظرهای مشورتی و ارائه گزارش‌های فنی و… این کمیسیون را ابزاری در دست خود برای درآمد زایی در آورده است.

ناکارآمدی و وجود فساد در این کمیسیون به حدی رسیده که مقام‌های عالی رتبه کشوری نیز به ساز و کار این کمیسیون انتقادات تندی داشته و حتی در برهه‌ای از زمان به حذف این کمیسیون واکنش مثبت نشان داده‌اند. مقام‌های قضایی از حضور شبکه فساد در این کمیسیون اطلاع داده و برخی از نمایندگان مجلس صراحتا این کمیسیون را عامل تشدید فساد خطاب کرده‌اند. سند راهبردی مبارزه با فساد در شهرداری تهران این کمیسیون را جز بزرگترین گلوگاه فساد در شهرداری معرفی کرده است.

 

نادیده گرفتن نیازهای شهر در قانون

«قاسم بزرگ زاده» وکیل حقوقی در گفتگو با مرور در رابطه با کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری‌ها می‌گوید: در ایران قانون شهرداری‌ها در دهه ۴۰ خورشیدی برگرفته از قانون کشورهای اروپایی از جمله فرانسه است. این در صورتی است که یک دهه پس از تصویب و اجرای این قانون در کشور ما، کشورهای اروپایی دیگر از این قانون استفاده نکرده و تغییرات وسیعی در قوانین خود اعمال کردند. به عنوان مثال؛ تخلفات ساختمانی در فرانسه کنونی جرم انگاری شده و در حد جرایم جنایی شناخته می‌شود. این یعنی فردی که تخلف ساختمانی انجام داده و حقوق دیگران را بخاطر منافع خودش نادیده گرفته در رسانه‌ها عکس وی چاپ و از حقوق اجتماعی محروم خواهد شد. این کارشناس حقوقی می‌افزاید: باید به این کمیسیون نگاه بنیادی داشت. نیاز است نگرش قانون نگاری در مدیریت شهری، شهرسازی و بهداشت بصری شهر تغییر کند. نمی‌توان کماکان آن قانون قدیمی که امروزه هیچ سنخیتی با نیازهای شهر و شهروندی ندارد را اجرا کنیم. اخیرا مجلس تصمیم به اصلاح ماده ۱۰۰ دارد، البته چندین بار هم اصلاح شد و در واقع باید گفت: اصلاح اخیر خیلی فساد برانگیز‌تر است.

 

خیلی از قضات حاضر در کمیسیون ماده ۱۰۰ روستا وندانی هستند که هنوز تبدیل به شهروند نشده و در مرجعی نیستند که ضروریات شهری و شهرسازی را تشخیص دهند.

 

افرادی که به مجلس راه می‌یابند، حوزه نفوذ اجتماعی شان از شهرداری آمده و اینها مواردیست که نیازمند کَند و کاو فلسفی، حقوقی و جامعه شناختی دارد.

بزرگ زاده ادامه می‌دهد: کمیسیون ماده ۱۰۰ یک مرجع شبه قضایی و غیرتدافعی که باید به تخلفات رسیدگی کند. در این کمیسیون سه نفر حضور دارند؛ یک عضو شورای شهر که با مردم ارتباط نزدیکتری دارد، عضو دیگر از دستگاه قضا که برج عاج نشین است و قرار نیست به کسی پاسخی بدهد. دبیر قضایی این کمیسیون اصولا خودش را برتر از دیگر اعضا می‌داند و فکر می‌کند حرف ایشان فصل الخطاب است.

خیلی از قضات حاضر در این کمیسیون روستا وندانی هستند که هنوز تبدیل به شهروند نشده و در مرجعی نیستند که ضروریات شهری و شهرسازی را تشخیص دهند. اول از همه باید بدانیم این کمیسیون بسیار تخصصی و نیازمند دانش تخصصی است. نگاه دیوان عدالت اداری نیز به آرای این کمیسیون موسمی است.

 

ریشه این فساد اصلا در کمیسیون ماده ۱۰۰ نیست، بلکه عامل این فساد در کمیسیون ماده ۵ است. کمیسیون ماده ۵ با طرح‌های تفصیلی که در واقع مضحک، بی سر و ته و به هیچ عنوان با منطق سیاست کلان کشور مطابقت ندارد.

 

بزرگ زاده در مورد فساد در این کمیسیون بیان می‌کند: اگر بخواهیم واقعا دلیل این فساد را بدانیم؟ حداقل ۵۰ درصد از فسادی که در این حوزه رخ می‌دهد، مربوط به ضعف‌های قانونی، کمبود و فقدان و عدم جدیت در قانون و ناهمزمانی قانونی است. قانون نیازهای واقعی شهر را نمیبیند. مابقی ۵۰ درصد نیز برمی‌گردد؛ به روان شناسی اجتماعی جامعه ما. اصولا بخش ویژه‌ای از مردم ما قهرمان شان بابک زنجانی است. اگر دست مان برسد هر خطایی را انجام خواهیم داد. در جامعه ما رویایی شکل گرفته که باید یک شبه به قله برسیم. در مورد اینکه چرا شهرداری‌ها نگاه درآمدی به این کمیسیون دارند باید گفت: اصلاح این وضع، نیازمند یک انقلاب قانونی و حقوقی است که بایستی دولت آنرا بپذیرد.

عامل فساد در کمیسیون ماده ۱۰۰ انسداد کمیسیون ماده ۵ است.

«محمد رضا حق پناه» نایب رییس سابق کانون سازندگان مسکن و ساختمان کشور معتقد است: هر جا گلوگاه ساخته شود، زمینه‌های فساد ایجاد خواهد شد. بنظر من ریشه این فساد اصلا در کمیسیون ماده ۱۰۰ نیست، بلکه عامل این فساد در کمیسیون ماده ۵ است. کمیسیون ماده ۵ با طرح‌های تفصیلی که در واقع از نظر من مضحک، بی سر و ته و به هیچ عنوان با منطق سیاست کلان کشور مطابقت ندارد، عامل این فساد می‌شود.

رییس سابق هیأت رییسه‌ی گروه تخصصی عمران سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان می‌افزاید: ایران از معدود کشورهای دنیاست که سهم زمین از قیمت تمام شده ساختمان در برخی از محلات به ۶۰ درصد نیز می‌رسد. وقتی سفته بازی زمین تا این حد رسیده باشد، بهرحال هر سازنده‌ای مجبور به تخلف ساختمانی می‌شود.

شهرداری‌ها در این سیاست تورمی چه نقشی در موضوع سفته بازی زمین دارند؟ بارها مطرح کردم، اما متأسفانه کمیسیون ماده ۵ این داستان را نمی‌بیند. حدس من اینست؛ سفته بازی زمین و املاک در طرح‌های تفصیلی نفوذ دارند.

حق پناه تاکید می‌کند: عامل فساد در کمیسیون ماده ۱۰۰ انسداد کمیسیون ماده ۵ است. پیشنهاد من به کمیسیون ماده ۵ این بود که تمامی تخلف‌ها را به رسمیت بشناسد اما به شرط و شروط. فرضا سازنده‌ای بجای اینکه از پشت زمین ۴۰ درصد برای حیاط در نظر بگیرد که در بیشتر مواقع با عدم در نظرگرفتن این مقدار باعث تخلف می‌شود. می‌توان این موضوع را با ضابطه پروانه داد اما به شرط اینکه سازنده جفت گاردن عمومی بسازد و مشاع برای کل واحدها محسوب و حیاط را به بالا منتقل کرده تا افراد آپاراتمان به نور آفتاب و فضایی که بتوانند با هم در ارتباط باشند دسترسی داشته باشند.

حتی میتوان استانداردهای دیگر هم گنجاند. می‌توان با مجوز و ضابطه از میزان فساد در کمیسیون ماده ۱۰۰ و دریافت رشوه جلوگیری کرد. باید در نظر گرفت سرمایه گذاران نمی‌خواهند ضرر متحمل شوند. در غیر این صورت تخلف ساختمانی انجام خواهد شد و این تخلفات بدون هیچ پیش بینی از سوی شهرداری، حتی در کاهش عوارض محلات و شهر توفیقی ندارد. تخلفات ساختمانی به جریمه نقدی تبدیل شده و این پول‌ها هم بدون برنامه در بودجه جاری شهرداری صرف خواهد شد.

عدم برخورد قاطع از سوی شهرداری‌ها و آلوده بودن ماموران شهرداری به فساد

«سید علی آقازاده» شهردار و استاندار اسبق کرج و مرکزی در گفتگو با مرور بیان می‌کند: بنای کمیسیون ماده ۱۰۰ را در قانون بد گذاشتیم، فسادهای صورت گرفته در این کمیسیون به این علت است. امروزه کمیسیون ماده ۱۰۰ بخش عمده‌ای از درآمدهای شهرداری‌ها را برعهده دارد و ارقام بسیار عمده‌ای از همین مبالغ مالی در این کمیسیون رد و بدل می‌شود.

از آنجا که اختیارات نسبتا خوبی به کمیسیون‌های ماده ۱۰۰ در ارتباط با تعیین ضرایب جرایم داده شده می‌تواند زمینه فساد را فراهم کند. پیشنهاد من اینست؛ بایستی تمام منافذی که باعث ایجاد فساد یا اختیار ویژه به اعضای کمیسیون ماده ۱۰۰ را میدهد، بسته شود. و این موضوع نیازمند اصلاح قانون است. بایستی اختیارات اعضای کمیسیون بسیار محدود شود. بعنوان مثال؛ ما در شهرها طرح جامع و تفصیلی داریم، اگر سازنده‌ای برخلاف این طرح‌ها در مناطق مختلف شهر بسازد باید جلوگیری کرد. مامورین شهرداری در این رابطه نباید قصوری انجام دهند و با تخلفات صورت گرفته به شدت برخورد کنند. متأسفانه در این رابطه برخورد قاطع از سوی شهرداری‌ها انجام نمی‌شود و مامورین شهرداری نیز آلوده به فساد هستند.

ورود سومین عضو علی البدل به شورای ششم

تا پیش از این در ادوار شورای شهر رشت اغلب استعفاهای زودهنگام که هرکدام بدلایلی از قبیل؛ شرکت در انتخابات مجلس و… باعث می‌شد پای علی البدل‌ها به صحن شورا باز شود، اما شورای ششم شهر رشت یک گام از سایر ادوار پا را فراتر نهاده و تا به امروز این دومین عضو از این شورا است که بدلایل تخلفات مالی بازداشت و سلب عضویت شده‌اند.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

http://mroor.org/fxs

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۴۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

روزنامه گیلان امروز 

شنبه 18 فروردین 1403 / 6 آوریل 2024 / سال بیست و هفتم / شماره 6479 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

https://gilan-today.com/33745

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۳ ، ۰۳:۵۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

محمد صالح زاده   

 

چیزی که امروزه مرا در پیاده راه رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد می کند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طرق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات و یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

در راستای پروژه بارآفرینی رشت فرمودید برای مرمت خانه ها و عمارت های قاجاری پلن هایی داشتید، که در فرایند پروژه اجرا نشد، به نظرتان ضرورت عمارت های تاریخی رشت و کیفیت شان برای مرمت در چیست؟

ـ  حوالی خانه من در رشت موزه ای است به نام موزه های خانه روستایی گیلان. این موزه با انواع بناهای معماری که هر کدام خصوصیات جغرافیایی خاصِ گیلان است، نمونه ای از بهترین موزه های معماری کشور و حتی خاورمیانه است. در این موزه بناهایی وجود دارد که هر کدام از آنها هویت و معماری بخشی از گیلان را نشان میدهد. در این موزه مشخص است که مردم گیلان چه فرهنگی داشته اند. تمام معماری های موزه خانه روستایی در گیلان را که مشاهده می کنیم، نمونه هایی هستند که کیفیت زندگی را بالا میبرند. تمدن یعنی چی؟ تمدن یعنی یه عده آدم، حالت معمولی یک خانه برای سکونت را تبدیل به عمارت می کنند. هرکدام از آن بناها کیفیت برجسته و ممتاز یک قصر و عمارت را دارند. پشت ساخت و چیدمان اجزای هر کدام از آن خانه ها؛ فرهنگ، دانش و بینش نهفته است. درست است که این معماری خاصِ روستاهای گیلان است، اما با کیفیتی که در آن بناها وجود دارد، به جرات میتوانم بگویم: ساکنین آن خانه ها مثل شاه زندگی می کردند. شما به ایوان های دور تا دور خانه های روستایی گیلان دقت کنید، در این خانه ها و این سبک معماری خاصِ گیلان، نوعی کیفیت منحصربفرد به آدم منتقل میشود.

 

دهه های متوالی است که عمارت های تاریخی رشت که شما از عظمت آنها یاد کردید، توسط اداره میراث و شهرداری و سایر سازمان های متولی به دست فراموشی سپرده شده اند، به نظر شما چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست؟ به نظر شما در این باره چه تهمیداتی باید صورت گیرد؟

ـ اینکه چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، را باید از خود شهردار و مجموعه شهرداری و شورای شهر پرسید. اگر نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، پس چرا شورای شهر داریم. اینجاست که شورای شهر بعنوان نماینده مردم و نظارت بر امور شهرداری باید از شهردار وقت بپرسد. در این مورد میتوانم بگویم: باید خود مردم را تشویق نمود، یعنی توسط سازمان های مردم نهاد در محلات یک جمعی را تشویق کرد تا به صورت شورای محلات با مدیریت شهری گفتگو داشته باشد تا بازآفرینی در شهری مثل رشت با آن فرهنگ دیرینه اش از صفحه مدیریتی و اجرایی پاک نشود. باید رسانه های محلی مدام و به صورت هفته ای از مدیریت شهری انتقاد کنند و شهرداری و شورا بایستی حرفهای درستی که به نفع شهر و مردمانش است را گوش دهند.

 

امروزه که به پیاده راه فرهنگی و مرکزی شهر رشت می روید و از بخش های مختلف این پروژه دیدن می فرمایید، چه نواقص و مشکلاتی به چشم تان می آید؟

ـ  چیزی که امروزه مرا در پیاده رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد میکند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟ به این اشاره داشتم که از خصوصیات بارز رشتی ها که بسیار هم خوب است، اینست که مردمان رشت دوست دارند در شهرشان گردش کنند. این ویژگی بسیار مهمی ست و این پروژه که به افتتاح رسید این ویژگی ها را بیش از پیش ارجحیت بخشید. شما فکر کن آن حجم شهروند رشتی و گیلانی در پیاده راه مرکزی و تاریخی شهرشان مشغول به تردد و پیاده روی و گردش هستند. با عبور موتورسیکلت و ماشین جان آنها در خطر است. این نباید اتفاق بیفتد. در اینباره باید مدام رسانه ها به شورا و شهرداری انتقاد کنند که چرا جلوی این تردد ها را نمی گیرند؟ متاسفانه در دوران بدی زندگی می کنیم، آدمهایی که نمونه قرار می گیرند، آدمهای ناجوری هستند. نمیتوان هیچ توقعی از مردم داشت. وقتی مدیران شهری که در راس قرار دارند، مدام تصمیم اشتباه میگیرند و بد رفتار می کنند، خب مسلما مردم هم به همان شکل رفتار خواهند کرد.

 

قطعا می دانید به تازگی توسط مدیریت شهری رشت به صورت همزمان چندین تقاطع غیرهمسطح ماشین رو برای حل معضل ترافیک رشت در حال اجراست، در اینباره چه نظری دارید؟

ـ امروزه در همه جای دنیا پل های ماشین رو برچیده میشوند، همه دنیا به این نتیجه رسیده اند که این تقاطع های غیرهمسطح باید دور ریخته و بجای آن پیاده محوری و استفاده از دوچرخه بعنوان حمل و نقل درون شهری تبلیغ و رواج داده شود. محورهای مسیر دوچرخه توسط شهرداری اجرا میشود و دوچرخه ها ایستگاه به ایستگاه برای اجاره در دسترس عموم شهروندان قرار می گیرد. در شهری مثل رشت که شیب زیادی ندارد و مسیرهای آن تخت است، چرا نباید شهروندان دوچرخه سوار شوند؟ چرا خطوط دوچرخه اجرا نمی شود؟ چرا این وسیله حمل و نقل که هم پاک و عاری از آلودگی ست و هم برای سلامتی مردم مناسب است و هم هزینه اش با اجرای تقاطع های غیرهمسطح قابل مقایسه نیست، رواج داده نمی شود؟ با چند خط کشی ساده میتوان این مسیرها را اجرا کرد. این اصلا کاری ندارد برای شهرداری. بنظر من شما بعنوان رسانه و خبرنگار که به صورت تخصصی به موضوعات شهری میپردازید، باید با این نوع طرح ها مخالفت کنید. باید به شهرداری بگویید که در هیچ جای دنیا این کار با چنین هزینه گزافی انجام نمیشود. بلکه دنیا به این نتیجه رسیده که این تقاطع ها در حل مساله ترافیک ضروری نیست، و تمهیدات جدیدتری اندیشیده اند و پل های ماشین رو را جمع می کنند.

 

به نحوی در رابطه با شهرسازی و تصمیمات مدیریت شهری رشت می توان گفت: شهرسازی در رشت به بن بست رسیده است. شما در اینباره چه نظری دارید، و چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟

ـ پینشهاد من اینست؛ آدم هایی را به عنوان مسئول و مدیر، شهردار و شورای شهر بگمارند، که در واقع در کارشان متخصص باشند. در واقع باید بگویم، حاکمیت باید افرادی را در راس امور قرار دهد که اهل تخصص و علم و فضیلت باشند. بنظر میرسد امروزه نه تنها رشت بلکه سایر شهرها هم خیلی از مسولان شهری برایشان اهمیت ندارد که شهرهای ما حالت بهتر و انسانی تری داشته باشد. رشت نسبت به ۷ الی ۸ سال پیش بهتر نشده، بلکه از برخی جهات به شدت نیازمند تمهیداتی است. مردم رشت روحیه خوب گردش و دیدار از شهر را دارند و باید این اخلاق و فرهنگ با تقویت و گسترده شدن فضاهایی برای گردش تقویت شود. ولی اینطوری که بنظر میرسد این موضوع مهم برایشان اهمیتی ندارد. بجای آن میبینم کارهای دیگری انجام میدهند، میخواهند مردم بروند در منطقه آزاد خرید کنند. این روحیه گردش کردن مردم رشت بایستی دیده شود و در راستای پروژه بازآفرینی رشت، فضاهای جدیدی برای گردش و دیدار مردم خلق و طراحی و اجرا شود. این روحیه مردم نیازمند تقویت و دیده شدن آن در فضاهای شهری است.

در پایان؛ با توجه به یکی از معضلات آینده این شهر، که مهاجرت های گسترده شهری به استان های شمالی و از جمله شهر رشت است. به رغم اینکه زیرساخت های شهری آماده نیست اما شاهد هستیم که در نواحی گسترده روستایی و شهری مستقر شدند و هر سال این رقم افزایش می یابد. با اینهمه، این جبر زمانه است و نمی توان مانع از آن شد. اگر خودتان در راس این مدیریت قرار می گرفتید چه راهکاری برای مدیریت درست مهاجرت ها ارایه می دادید؟

ـ باید بدانیم این مهاجرت ها در جریان است و بخشی از جمعیت به سمت شمال کشور می آیند. هرچه کشور به سمت خشکسالی پیش برود، این مهاجرتها بیشتر میشود و مهاجرین بیشتر می آیند. هرچه فرونشست در اصفهان بیشتر شود، اصفهانی به بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه آلودگی و شلوغی در تهران بیشتر شود، تهرانی ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه جنوب کشور در اطراف خلیج فارس گرمتر شود، عرب ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. همین الان در اقصی نقاط گیلان عربها نیز ساکن هستند. در اینباره باید بگویم؛ بنده اصلا فکر نمی کنم که بتوان جلوی این نوع مهاجرت ها به شمال کشور را گرفت. بنظرم بایستی فقط در مورد این نوع مهاجرت ها پیش بینی کرد، یعنی باید پیش بینی نمود با مهاجرت جمعیت گیلان بیشتر میشود و این جمعیت بیشتر نیازمند خدمات بیشتر خواهد بود.

 

گفتگو و نویسنده: محمد صالح زاده رشتی نژاد (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع: روزنامه گیلان امروز - پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

 

https://gilan-today.com/33745

https://gilan-today.com/#x

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۳ ، ۰۳:۵۲
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

گفتگو با ترانه یلدا

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طروق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات، یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

 

ترانه یلدا" مهمان "آبان" شد

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

 

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

 

 

مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است.

 

 

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

 

 

باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

ابوالحسن صبا

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

دکتر علی مجتهدی

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

ترانه یلدا | پایگاه خبری فردای کرمان

 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

گفتگوی ویژه مرور با ترانه یلدا

مصاحبه: محمد صالح زاده(روزنامه نگار حوزه شهری) 

انتشار در تاریخ 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۰۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طروق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات، یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

 

مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است

 

 

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

 

 

باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

ابوالحسن صبا

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

 

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

در راستای پروژه بارآفرینی رشت فرمودید برای مرمت خانه ها و عمارت های قاجاری پلن هایی داشتید، که در فرایند پروژه اجرا نشد، بنظرتان ضرورت عمارت های تاریخی رشت و کیفیت شان برای مرمت در چیست؟

ـ  حوالی خانه من در رشت موزه ای است به نام موزه های خانه روستایی گیلان. این موزه با انواع بناهای معماری که هر کدام خصوصیات جغرافیایی خاصِ گیلان است، نمونه ای از بهترین موزه های معماری کشور و حتی خاورمیانه است. در این موزه بناهایی وجود دارد که هر کدام از آنها هویت و معماری بخشی از گیلان را نشان میدهد. در این موزه مشخص است که مردم گیلان چه فرهنگی داشته اند. تمام معماری های موزه خانه روستایی در گیلان را که مشاهده می کنیم، نمونه هایی هستند که کیفیت زندگی را بالا میبرند. تمدن یعنی چی؟ تمدن یعنی یه عده آدم، حالت معمولی یک خانه برای سکونت را تبدیل به عمارت می کنند. هرکدام از آن بناها کیفیت برجسته و ممتاز یک قصر و عمارت را دارند. پشت ساخت و چیدمان اجزای هر کدام از آن خانه ها؛ فرهنگ، دانش و بینش نهفته است. درست است که این معماری خاصِ روستاهای گیلان است، اما با کیفیتی که در آن بناها وجود دارد، به جرات میتوانم بگویم: ساکنین آن خانه ها مثل شاه زندگی می کردند. شما به ایوان های دور تا دور خانه های روستایی گیلان دقت کنید، در این خانه ها و این سبک معماری خاصِ گیلان، نوعی کیفیت منحصربفرد به آدم منتقل میشود.

 

چیزی که امروزه مرا در پیاده رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد میکند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟

 

دهه های متوالی است که عمارت های تاریخی رشت که شما از عظمت آنها یاد کردید، توسط اداره میراث و شهرداری و سایر سازمان های متولی به دست فراموشی سپرده شده اند، بنظر شما چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست؟ بنظر شما در این باره چه تهمیداتی باید صورت گیرد؟

ـ اینکه چرا نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، را باید از خود شهردار و مجموعه شهرداری و شورای شهر پرسید. اگر نگاه شهرداری رشت میراثی نیست، پس چرا شورای شهر داریم. اینجاست که شورای شهر بعنوان نماینده مردم و نظارت بر امور شهرداری باید از شهردار وقت بپرسد. در این مورد میتوانم بگویم: باید خود مردم را تشویق نمود، یعنی توسط سازمان های مردم نهاد در محلات یک جمعی را تشویق کرد تا به صورت شورای محلات با مدیریت شهری گفتگو داشته باشد تا بازآفرینی در شهری مثل رشت با آن فرهنگ دیرینه اش از صفحه مدیریتی و اجرایی پاک نشود. باید رسانه های محلی مدام و به صورت هفته ای از مدیریت شهری انتقاد کنند و شهرداری و شورا بایستی حرفهای درستی که به نفع شهر و مردمانش است را گوش دهند.

 

امروزه که به پیاده راه فرهنگی و مرکزی شهر رشت میروید و از بخش های مختلف این پروژه دیدن میفرمایید، چه نواقص و مشکلاتی به چشم تان می آید؟

ـ  چیزی که امروزه مرا در پیاده رشت اذیت می کند، اینست که در این پیاده راه ماشین و موتور تردد میکند. اصلا قرار نبود در این محدوده ماشین و موتور اجازه تردد داشته باشند. برای من جای سوال است؛ واقعا چرا کسی جلوی این ترددها را نمی گیرد؟ به این اشاره داشتم که از خصوصیات بارز رشتی ها که بسیار هم خوب است، اینست که مردمان رشت دوست دارند در شهرشان گردش کنند. این ویژگی بسیار مهمی ست و این پروژه که به افتتاح رسید این ویژگی ها را بیش از پیش ارجحیت بخشید. شما فکر کن آن حجم شهروند رشتی و گیلانی در پیاده راه مرکزی و تاریخی شهرشان مشغول به تردد و پیاده روی و گردش هستند. با عبور موتورسیکلت و ماشین جان آنها در خطر است. این نباید اتفاق بیفتد. در اینباره باید مدام رسانه ها به شورا و شهرداری انتقاد کنند که چرا جلوی این تردد ها را نمی گیرند؟ متاسفانه در دوران بدی زندگی می کنیم، آدمهایی که نمونه قرار می گیرند، آدمهای ناجوری هستند. نمیتوان هیچ توقعی از مردم داشت. وقتی مدیران شهری که در راس قرار دارند، مدام تصمیم اشتباه میگیرند و بد رفتار می کنند، خب مسلما مردم هم به همان شکل رفتار خواهند کرد.

 

امروزه در همه جای دنیا پل های ماشین رو برچیده میشوند، همه دنیا به این نتیجه رسیده اند که این تقاطع های غیرهمسطح باید دور ریخته و بجای آن پیاده محوری و استفاده از دوچرخه بعنوان حمل و نقل درون شهری تبلیغ و رواج داده شود

 

قطعا میدانید به تازگی توسط مدیریت شهری رشت به صورت همزمان چندین تقاطع غیرهمسطح ماشین رو برای حل معضل ترافیک رشت در حال اجراست، در اینباره چه نظری دارید؟

ـ امروزه در همه جای دنیا پل های ماشین رو برچیده میشوند، همه دنیا به این نتیجه رسیده اند که این تقاطع های غیرهمسطح باید دور ریخته و بجای آن پیاده محوری و استفاده از دوچرخه بعنوان حمل و نقل درون شهری تبلیغ و رواج داده شود. محورهای مسیر دوچرخه توسط شهرداری اجرا میشود و دوچرخه ها ایستگاه به ایستگاه برای اجاره در دسترس عموم شهروندان قرار می گیرد. در شهری مثل رشت که شیب زیادی ندارد و مسیرهای آن تخت است، چرا نباید شهروندان دوچرخه سوار شوند؟ چرا خطوط دوچرخه اجرا نمی شود؟ چرا این وسیله حمل و نقل که هم پاک و عاری از آلودگی ست و هم برای سلامتی مردم مناسب است و هم هزینه اش با اجرای تقاطع های غیرهمسطح قابل مقایسه نیست، رواج داده نمی شود؟ با چند خط کشی ساده میتوان این مسیرها را اجرا کرد. این اصلا کاری ندارد برای شهرداری. بنظر من شما بعنوان رسانه و خبرنگار که به صورت تخصصی به موضوعات شهری میپردازید، باید با این نوع طرح ها مخالفت کنید. باید به شهرداری بگویید که در هیچ جای دنیا این کار با چنین هزینه گزافی انجام نمیشود. بلکه دنیا به این نتیجه رسیده که این تقاطع ها در حل مساله ترافیک ضروری نیست، و تمهیدات جدیدتری اندیشیده اند و پل های ماشین رو را جمع می کنند.

به نحوی در رابطه با شهرسازی و تصمیمات مدیریت شهری رشت میتوان گفت: شهرسازی در رشت به بن بست رسیده است. شما در اینباره چه نظری دارید، و چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟

ـ پینشهاد من اینست؛ آدم هایی را به عنوان مسئول و مدیر، شهردار و شورای شهر بگمارند، که در واقع در کارشان متخصص باشند. در واقع باید بگویم، حاکمیت باید افرادی را در راس امور قرار دهد که اهل تخصص و علم و فضیلت باشند. بنظر میرسد امروزه نه تنها رشت بلکه سایر شهرها هم خیلی از مسولان شهری برایشان اهمیت ندارد که شهرهای ما حالت بهتر و انسانی تری داشته باشد. رشت نسبت به ۷ الی ۸ سال پیش بهتر نشده، بلکه از برخی جهات به شدت نیازمند تمهیداتی است. مردم رشت روحیه خوب گردش و دیدار از شهر را دارند و باید این اخلاق و فرهنگ با تقویت و گسترده شدن فضاهایی برای گردش تقویت شود. ولی اینطوری که بنظر میرسد این موضوع مهم برایشان اهمیتی ندارد. بجای آن میبینم کارهای دیگری انجام میدهند، میخواهند مردم بروند در منطقه آزاد خرید کنند. این روحیه گردش کردن مردم رشت بایستی دیده شود و در راستای پروژه بازآفرینی رشت، فضاهای جدیدی برای گردش و دیدار مردم خلق و طراحی و اجرا شود. این روحیه مردم نیازمند تقویت و دیده شدن آن در فضاهای شهری است.

در پایان؛ با توجه به یکی از معضلات آینده این شهر، که مهاجرت های گسترده شهری به استان های شمالی و از جمله شهر رشت است. به رغم اینکه زیرساخت های شهری آماده نیست اما شاهد هستیم که در نواحی گسترده روستایی و شهری مستقر شدند و هر سال این رقم افزایش می یابد. با اینهمه، این جبر زمانه است و نمی توان مانع از آن شد. اگر خودتان در راس این مدیریت قرار می گرفتید چه راهکاری برای مدیریت درست مهاجرت ها ارایه می دادید؟

ـ باید بدانیم این مهاجرت ها در جریان است و بخشی از جمعیت به سمت شمال کشور می آیند. هرچه کشور به سمت خشکسالی پیش برود، این مهاجرتها بیشتر میشود و مهاجرین بیشتر می آیند. هرچه فرونشست در اصفهان بیشتر شود، اصفهانی به بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه آلودگی و شلوغی در تهران بیشتر شود، تهرانی ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. هرچه جنوب کشور در اطراف خلیج فارس گرمتر شود، عرب ها بیشتر به گیلان خواهند آمد. همین الان در اقصی نقاط گیلان عربها نیز ساکن هستند. در اینباره باید بگویم؛ بنده اصلا فکر نمی کنم که بتوان جلوی این نوع مهاجرت ها به شمال کشور را گرفت. بنظرم بایستی فقط در مورد این نوع مهاجرت ها پیش بینی کرد، یعنی باید پیش بینی نمود با مهاجرت جمعیت گیلان بیشتر میشود و این جمعیت بیشتر نیازمند خدمات بیشتر خواهد بود.

 

مصاحبه: محمد صالح زاده(روزنامه نگار-دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای

منبع: پایکاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

http://mroor.org/ffv

انتشار در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۰۰:۴۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

با سلام خدمت مخاطبین گرامی و ارجمند وبلاگ 

نوروز، نماد جاودانِ نو شدن است. تجدید جوانیِ جهان کهن است. زین ها همه خوب تر که هر نو شدنش. 

بیش از دو سال از شروع فعالیت این وبلاگ میگذرد. با توجه به فعالیت مطبوعاتی بنده طی این سالها، این فضای مجازی نیز موازی با آن فعالیت و مکمل آن برای بازنشر مقالات، گزارش ها و یادداشت های بنده و همچنین طرح های پژوهشی که در طی این سالها در راستای هر چه بهتر شدن گستره دانش خود و رشته تحصیلی ام راه اندازی کرده ام تا بتوانم در این وبلاگ مطالب منتشر شده ام را در رسانه های مکتوب و برخط محلی و کشور در اینجا بازنشر بدهم و به روایتی در این فضا که توسط بنده هدایت میشود نیز نسخه های آنرا داشته باشم. از نیمه دوم سال گذشته (1402) در حال نگارش و تهیه و تدوین پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد در رشته شهرسازی-گرایش برنامه ریزی شهری و منطقه ای هستم، با توجه به موضوع و عنوان طرح پژوهشی ام که در مورد مهاجرت های برون استانی در کشور و علی الخصوص استان گیلان است، مدتی ست که در حال انجام این پژوهش هستم و به تبع آن گزارش ها و مقالات کوتاه مطبوعاتی نیز با این موضوع از بنده در رسانه های محلی گیلان منتشر شده که بیانگر عنوان و محتوایی ست که در حال حاضر در حال شکل گیری و در واقع با سرعت زیادی در حال رخ دادن است که میتوان به جرات گفت: در سالهای آتی جز بحران هایی خواهد بود که منطقه گیلان با آن دست و پنجه نرم خواهد کرد. امید اینست که این پژوهش گامی نوید بخش برای توسعه استان و شناخت بحران این منطقه باشد. سخت را کوتاه میکنم، پیش از همه اینها برای مردم کشورم ایران سالی خوب و خوش را آرزومندم و همچنین برای همزبانانم در استان گیلان سالی خوش و پر خیر و برکت را از خداوند منان خواستارم.

درشکفتن جشن نوروز برایتان در همه ی سال سر سبزی جاودان و شادی، اندیشه ای پویا و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی را آرزومندم. 

در دگردیسی طبیعت؛ بهاران و نوروز باستانی و سال نو مبارک. 

محمد صالح زاده رشتی نژاد 

بهار- فروردین 1403  

 

پیام تبریک عید نوروز + متن رسمی و عکس استوری سال ۱۴۰۳ - ایمنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۳ ، ۲۳:۴۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد