شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میراث فرهنگی و گردشگری» ثبت شده است

عدد‌سازی به سبک میراث فرهنگی و گردشگری گیلان!

26 میلیون گردشگر وارد گیلان شد؟

طبق مدل سنجش و ارزیابی اداره میراث فرهنگی در گیلان، ۲۶ میلیون نفر مسافر و گردشگر در طی ۳ ماهه اول سالجاری اقامت گزیده‌اند. گیلان با وسعتی معادل ۱۴۰۴۴ کیلومتر مربع و حدود ۲ میلیون و ۵۶۳ هزار نفر جمعیت جزء متراکم‌ترین استان‌های کشور محسوب می‌شود.

تازه‌ترین آمار از حضور مسافران و گردشگران که توسط میراث فرهنگی اعلام شده که بیانگر اینست؛ بیش از ۱۰ برابر جمعیت ساکن استان گیلان در طی این مدت در این استان اقامت داشته‌اند.

 

با این آمار جای سوزن انداختن در گیلان نبود
این رقم آنقدر دور از ذهن بود که واکنش کاربران مختلف را به همراه داشت. هر کدام به نحوی با ارایه تحلیل‌های مختلف در این موضوع به تجزیه و تحلیل این عدد هَنگفت پرداخته‌اند. با توجه به وسعت محدود استان و دسترسی جاده‌ای به تمام شهرستان‌ها می‌توان از زمان تصمیم سفر درون استانی تا اجرای آن در مدت یک شبانه روز با مُد حمل و نقل جاده‌ای به هر نقطه از این منطقه سفر داشت.

 

اکثر کاربران پس از بازتاب این آمار دور از ذهن عقیده داشته‌اند: حضور ۲۶ میلیون گردشگر می‌تواند کل استان را در حالت قفل شده قرار دهد، به نحوی که حتی جای سوزن انداختن هم نباشد.

 

این شاخص نادرست است
شاخص سنجش و ارزیابی اداره میراث فرهنگی در مورد ورود مسافران و گردشگران به استان بر مبنای (نفر-شب-اقامت) انجام می‌شود. این نوع ارزیابی در واقع مربوط به مسافرینی بوده که به گیلان ورود کرده و در یکی از اقامتگاه‌های ثابت و موقت استان در شب اقامت داشته‌اند. به عنوان مثال: خانواده‌ای ۴ نفری را در نظر می‌گیریم؛ که در یکی از روز‌های ۳ ماهه اول سال به گیلان سفر کرده و به طور متناوب ۲ شب در رشت، ۲ شب در بندرانزلی و ۲ شب در لاهیجان آنهم در یکی از اقامتگاه‌های ثبتی اداره میراث اقامت داشته‌اند.

در مجموع این خانواده ۴ نفری با استفاده از مدلی که اداره میراث فرهنگی توسط آن حضور مسافرین و گردشگران را مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌دهد، ۲۴ نفر شب-اقامت در استان برایشان ثبت می‌شود. همانطور اگر یک خانواده ۱۰ نفری نیز به این استان سفر کنند و ۱۰ شب در گیلان اقامت داشته باشند، با این مدل ۱۰۰ نفر شب-اقامت برایشان ثبت خواهد شد.

 

در همین ابتدا پرسشی مطرح می‌شود؛ آیا این مدل برای سنجش و ارزیابی مسافران و گردشگران صحیح و بدون خطا است؟ برخی از کارشناسان حوزه گردشگری بر این باورند: این مدل نه تنها روشی صحیح برای سنجش تعداد مسافران نخواهد بود، بلکه تا به امروز هیچ کارشناسی این مدل را تأیید نکرده است. بنابراین تأکید استفاده این مدل ارزیابی مسافران از سوی اداره میراث تنها مناسب عَدَد‌سازی بوده، به نحوی که در افزایش آمار و ارقام کاربرد ویژه و فوق‌العاده‌ای دارد.



۳۵۰۰ اقامتگاه و ۲۶ میلیون اِقامت در استان گیلان

گیلان دارای ۳۵۰۰ اقامتگاه ثابت و موقت است. از این تعداد بخشی تحت پوشش اداره میراث فرهنگی و بخش دیگر که شامل؛ خانه‌های معلم، کمپ‌ها، چادر‌ها و بخشی نیز ویلا‌ها بوده که تحت عنوان اقامتگاه‌های موقت شناخته می‌شوند. برآورد تازه اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری گیلان که عدد بسیار بزرگی را نشان می‌دهد، از تعداد مسافران اقامتی در اقامتگاه‌های ثابت و موقت استان حاکی است.

در واقع می‌توان چنین گفت: این آمار ۲۶ میلیونی دور از ذهن و عجیب از اقامت مسافران و گردشگران در هتل‌ها، هتل-آپارتمان‌ها و مهمانپذیر‌های زیر نظر اداره میراث بوده که از طریق سامانه گزارش شده است و بخشی دیگر نیز آمار برآوردی مسافرانی بوده که در مسافرخانه‌ها، خانه‌های معلم، ویلا‌ها و سایر مراکز اقامتی از جمله کمپ‌ها و چادر‌ها اقامت موقت داشته‌اند.

 

 

فرض را بر این قرار می‌دهیم؛ مدل سنجش مسافران و گردشگران و این آمار ۲۶ میلیونی که بر اساس رزرو اقامتگاه‌ها صورت گرفته، صحیح و مورد تأیید می‌باشد. آیا این مقدار مسافر و گردشگر برای استان که به نحوی نقش استان گردشگرپذیر را بازی می‌کند، آورده و توجیه اقتصادی داشته است؟

 


۲۶ میلیون نفر اِقامت در شب چند درصد گردش مالی برای استان داشته است؟

فرض را بر این قرار می‌دهیم؛ مدل سنجش مسافران و گردشگران و این آمار ۲۶ میلیونی که بر اساس رزرو اقامتگاه‌ها انجام شده، صحیح و مورد تأیید ‌باشد. آیا این مقدار مسافر و گردشگر برای استان که به نحوی نقش استان گردشگرپذیر را بازی می‌کند، آورده و توجیه اقتصادی داشته است؟ پاسخ این پرسش به صنوف مختلف و خدماتی وابسته که با مسافران و گردشگران در ارتباط مستقیم هستند، مرتبط خواهد بود.

با توجه به آمار ۲۶ میلیونی سازمان میراث فرهنگی می‌بایست؛ هتل‌ها و انواع اقامتگاه‌های ثابت و موقت، رستوران‌ها و کافی شاپ‌ها و سایر مجموعه‌های گردشگری-خدماتی پاسخ دهند که این آمار برای صنوف مختلف گردش مالی سودزایی را در پی داشته است یا خیر؟! بعنوان مثال: آیا در یک هفته از ایام تعطیلات که با ورود مسافر همراه بود، رستوران‌ها بیش از سایر هفته‌های غیر تعطیلاتی محصولات خوراکی خود را فروخته‌اند؟ اگر رستورانی در ایام عادی سال ۱۰۰۰ خوراک در هفته عرضه و به فروش برساند، بایستی در ایام تعطیلات این مقدار بیش از ۲ تا ۳ برابر شود.

 

البته طبق آمار دور از ذهن اداره میراث فرهنگی در مورد اقامت گردشگران در استان گیلان، مقدار فروش صنوف مختلف خدماتی وابسته باید خیلی بیش از این‌ها باشد. در چنین صورتی می‌توان گفت: گردشگرپذیری گیلان و ورود مسافران برای صنوف مختلف و استان توجیه اقتصادی خواهد داشت.

در غیر این صورت اگر قرار است با اعداد بازی شود تا آمار و ارقام افزایش یابد. بهتر است؛ توسط دَکَل‌های مخابراتی این سنجش و ارزیابی انجام شود. به نحوی که اگر مسافران از جنوب استان به گیلان وارد شوند، از همان آغاز ورودی استان در شهر ورودی تماسی بگیرند و یا پیامکی ارسال کنند و این منوال شهر به شهر از شرق و غرب و شمال تا هر مقصد درون استانی ادامه دار باشد. می‌توان گفت: مسافران با هر تماس یا پیامکی در هر شهر از این استان اقامت گزیده‌اند.

 

این نوع اعداد و ارقام‌سازی در حد اشباع تنها دوای درد آماری اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی است، که با بازی اعداد آمار‌های خلاف واقع و دور از ذهن می‌دهد.

 

بازی با اعداد یا توجیه اقتصادی!

طبق اعلام اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی از حضور ۲۶ میلیون گردشگر در ۳ ماه اول سالجاری، باید گفت: ۲۶ میلیون نفر (شب اقامت) طبق رزرو اقامتگاه‌های ثبتی و تا حدودی موقت استان ارزیابی شده است. بنابراین این اداره با نظرسنجی و اشتراک پرسشنامه در بین اقامتگاه‌های ثبتی زیر پوشش می‌تواند به گردش مالی اقامتگاه‌ها در ۳ ماهه اول سال دسترسی داشته باشد.

آیا اقامتگاه‌های ثابت و تا حدودی موقت استان گیلان با توجه به آمار ۲۶ میلیونی ثبت شده در سالجاری به نسبت سال‌های گذشته رضایت دارند یا خیر؟! تفکیک گردش مالی اقامتگاه‌ها؛ هتل‌های لوکس، هتل-آپارتمان‌ها، مهمانپذیر‌ها، بوم گردی‌ها، ویلا‌ها تا کمپ‌ها نیز در نحوه بررسی استفاده گردشگران از شیوه‌های اقامتی رایج در گیلان بسیار حایز اهمیت است. از این جهت که مشخص می‌شود؛ گردشگران ورودی در گیلان به چه مُد اقامتی تمایل داشته و همچنین در مورد بازخورد طبقاتی مسافران و گردشگران در گیلان نیز می‌توان به اطلاعات جامع و مشخصی دست یافت.


عدد‌سازی به سبک اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی

اگر آمار ۲۶ میلیونی اداره میراث فرهنگی بر اساس کسب رضایتمندی صنوف مختلف گردشگری بوده و حداکثر اصناف مختلف وابسته به گردشگری طبق نظرسنجی اعلام کنند: دخل و خرج‌شان بهم خورده و این مقدار مسافر و گردشگر برای استان توجیه اقتصادی داشته است. بنابراین می‌توان گفت: این آمار نه تنها دور از ذهن بلکه بایستی آغاز یک برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری و بهره وری از کارکرد گردشگری باشد. با این تفاسیر اما اگر از سوی صنف اقامتی اعلام شود: در ۳ ماه اول سال تنها ۲۰ درصد اقامتگاه‌ها پُر بوده یا اینکه صنف رستوران به فروش چند برابر در سالجاری اشاره نکند، بهتر است بگوییم: این نوع اعداد و ارقام‌سازی در حد اشباع تنها دوای درد آماری اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی است، که با بازی اعداد آمار‌های خلاف واقع و دور از ذهن می‌دهد.

در این شرایط پربیراه نیست تا تغییرات در نحوه سرمایه‌گذاری استان گیلان را از این حیث بررسی کنیم. آمار‌سازی اشباع بدون بررسی و تحلیل و برنامه‌ریزی در انتقال و تغییر جهت سرمایه‌گذاری استان اثر‌گذار بوده است. مقدار سرمایه‌گذاری در اقامتگاه‌های بوم گردی و صنوف مختلف گردشگری در مقایسه با ویلاسازی‌های انبوه چه درصدی را نشان می‌دهد؟ امروزه تا چشم کار می‌کند در هر نقطه از این استان ویلا سبز شده و فروش و آزاد‌سازی زمین‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به یکی از معضلات این استان بدل گردیده و مشاغل خدماتی غیرمرتبط با کارکرد استان بیش از گذشته در حال رونق است.

با این تفاسیر آمار‌سازی و بازی با اعداد دردی را دوا نخواهد کرد و فقط با این شیوه درآمد‌های جزیره‌ای بی‌ثبات را در استان پخش شده خواهیم داشت.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

انتشار  در ۸ مرداد ۱۴۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۳ ، ۲۰:۲۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

صنعت گردشگری گیلان؛

از کژ اندیشی تا کژ کارکردی

 حکایت گیلان | محمد صالح زاده (دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای دانشگاه گیلان): قصه از آنجایی شروع شد؛ که سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه استان گیلان در میان فعالیت های مختلف به نوعی با سرگردانی مواجه شد. اینکه در این فضای جغرافیایی چه فعالیت هایی برای انسان ها مناسب است و کدام را باید با برنامه ریزی، توسعه و گسترش داد؟! پرسشی بود، که از همان ابتدا با کژ اندیشی ها به کژ کارکردی در نظام اقتصادی و بالطبع اجتماعی منطقه تبدیل شد. کشاورزیِ گیلان که در سیر تاریخی منطقه همواره نقشی پُر رنگ داشت و صنعت که گُسسته از کشاورزی مسیری تازه آغاز کرد و سپس خدمات که همیشه در سردرگمی، هم بود و هم نبود! بهتر است بگوییم هیچ گاه با برنامه ریزی اقتصادی متناسب با فعالیت های دیگر در حرکت نبود. این غصه پُر درد تنها سرگذشت فعالیتهای خدماتیِ گیلان نبود، سایر فعالیت ها نیز همین مسیر را پیموده اند. در دوره ای که در این استان صنعتی شدن تعریف میشد، صنعتی شدن نیز با سایر کارکردهای استان دارای تناسب و هماهنگی نبود. بعنوان مثال؛ کارکرد استان با توجه به جغرافیای منطقه، در دوره های تاریخی به تولید محصولات کشاورزی، دامی و دریایی مرتبط بود، اما مسیر صنعتی شدن بجای صنایع تبدیلی و تکمیلی مرتبط از بی راهه عبور می کرد. 

گیلانِ فعلی به روایتی بارِ سنگینِ توریستی شدن و گردشگری بودن را تحمل میکند. اما این شدن و بودن های اجباری را در نتیجه چه چیزی دریافت کرده است؟ برای پاسخ این پرسش به دهه گذشته برمیگردیم، زمانیکه استان همجوار به حالت اِشباع زمین فروشی و ویلاسازی رسید و دیگر آن منطقه برای ویلا سازی و شهرک سازی غیربومی ها مناسب نبود. در این ماجرا انتقال شیوه سرمایه گذاری به املاک و مستغلات از یکسو و جهش قیمت ها به سبب تورم و تغییر نرخ ارز از سوی دیگر و همچنین وضعیت بحرانی اقتصادی کشور نیز تاثیر گذار بود. این وضعیت در شرایطی رقم خورد که از سالها پیشتر کارکرد دیگری برای استان گیلان وضع شد. گردشگری در زیر مجموعه ای از فعالیتهای خدماتی متناسب با جغرافیای طبیعی و فرهنگی منطقه برای گیلان سیاست گذاری شد اما برنامه ریزی؛ خیر! درست همانطور که دهه ها پیشتر صنعتی شدن برای گیلان با سیاست گذاری تعریف شد اما برنامه ریزی؛ خیر!

گردشگری از بخش های مهم اقتصاد و به عنوان بزرگترین صنعت پاک دنیا مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفت. تاثیر این صنعت در افزایش درآمدهای ارزی به نحوی در اقتصاد کشورها تاثیر گذار شد، و به عنوان توسعه دهنده سایر صنایع خدماتی مرتبط با گردشگری نقش مهمی در افزایش قدرت اقتصادی کشورها داشت. بایستی قبل از هرچیز دانست؛ که همه اینها در شرایطی رقم میخورد، که گردشگری پایدار با مدیریت صحیح اجرایی شود و این مهم نیازمند سیاست گذاری و برنامه ریزی است. در مقابل اگر به درستی اجرایی نشود؛ گردشگری بودن و شدن اجباری و ناصحیح باعث اثرات زیان آورِ گسترده ای در جامعه و فرهنگ منطقه توریستی میزبان خواهد شد.

طبق قانون نانوشته، همزیستی جوامع محلی با گردشگران دشوار و خطرناک است. گردشگران در شرایطی، به قصد تفرج به منطقه ای که جوامع محلیِ بومی مشغول زیست و فعالیت هستند، وارد میشوند. و هرکدام از آنها ارزش های متفاوتی را تولید می کنند. از اینرو پژوهشگران این حوزه، طرد سبک زندگی و معیشت جوامع محلی و بومی را به عدم برنامه ریزی مناسب گردشگری نسبت میدهند. این مساله در مناطقی که گردشگری فصلی را تجربه می کنند، بسیار حاد و بحرانی تر است. اجرای سیاست گردشگری با عدم مدیریت صحیح در منطقه ای که کارکرد کشاورزی دارد، باعث کاهش رونق فعالیت های سنتی کشاورزی میگردد و با گذشت زمان این مناطق وابستگی بیشتری به گردشگری پیدا می کنند. برخی از پژوهشگران این حوزه به تجاری و کالایی شدن فرهنگ جامعه میزبان پس از توریستی شدن مناطق اشاره کرده اند. امکان بروز الگو و سبک زندگی جدید که ناشی از ورود گردشگران به جامعه محلی است در برخی از مناطق توریستی دیده شده که ساکنان به تقلید کورکورانه فرهنگ مهمان میپردازند. یکی از این اثرات باعث تضاد نسلی در جوامع میزبان بوده که به ایجاد دو دستگی اجتماعی و فرهنگی و شغلی بین افراد مُسن و جوان منطقه بدل گردیده است. بعنوان مثال؛ این موضوع در استان گیلان نیز بی تاثیر نبوده، عدم رغبت برخی از جوانان در روستاها به فعالیت شغلی آب و اجدادی خود گواهی بر ماجراست. مصایب گردشگری در گیلان تنها به اینجا ختم نمیشود، همانطور که پیشتر اشاره شد؛ با اِشباع زمین فروشی و ویلاسازی های گسترده و از بین رفتن بافت سنتی و اجتماعی در استان همجوار مازندران با انتقال و جابجایی این نوع رویکرد که تابع یک انتقال جهانی در سرمایه گذاری ها در بخش زمین و مستغلات بود. استان گیلان با وجود اراضی گسترده کشاورزی و بافتی به مراتب دست نخورده تر از مازندران، مکانی برای ریخت و پاش های اینگونه بود و کارکرد گردشگر پذیری گیلان بیش از آنکه برای منطقه در کنار سایر فعالیتها ارزش افزوده بیافریند، در انتقال و بازتوزیع جمعیت مسیر را سهل و هموار نمود.

در حال حاضر فعالیت گردشگری گیلان با چنین رویکردی به یکی دیگر از تهدیدهای منطقه تبدیل شده و این تهدید بارها از سوی زیرمجموعه های بخش دولتی، از استانداری تا فرمانداری و سایر بخش ها نیز بدان اشاره کرده اند. بنابراین در امر گردشگری نیازمند نوعی تجدید نظر در برنامه ریزی و ابعاد مختلف سیاستی، اجتماعی و فرهنگی هستیم. فقر اطلاعاتی و کمبود داده های گردشگری از دیگر معضلاتی است که در این بخش نیازمند اصلاح و تجدید نظر است. بعنوان مثال؛ در تعطیلات اخیر به مناسبت نوروز، از سوی چند سازمان از جمله: اداره میراث فرهنگی و گردشگری و اداره راه و حمل و نقل جاده ای با داده های ورودی نابرابر و قابل تردید مواجه ایم که این موضوع در جریان سیاست گذاری و برنامه ریزی تاثیر منفی دارد. صنعت گردشگری استان گیلان با رویکرد فعلی از کارکرد اصلی خود دور و از گذران اوقات فراغت و تفریح و سفر چند روزه به سمت نابودی منابع ملی و منطقه ای، تصرف اراضی منطقه، ویلاسازی های گسترده، تخریب اراضی کشاورزی و انحطاط فعالیت های اقتصادی-تولیدی پیش میرود. این موضوع چیزی غیر از کژ اندیشی در سیاست گذاری و برنامه ریزی که منجر به کژ کارکردی فعالیت ها در استان میشود، چیزی در پی نخواهد داشت.

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار ) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی حکایت گیلان

https://hekayatgilan.ir/news/i/19521

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۲۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

صنعت گردشگری گیلان

طی سالهای اخیر؛ موضوع گردشگری در گیلان به یکی از موضوعات مهم و همچنین آسیب زا و بحران خیز تبدیل شده است.

 سفرهای نوروزی به این استان بعد از همه گیری پاندمی کرونا و سایر موضوعات از جمله مهاجرت غیردایم و زمین فروشی و افزایش ویلا سازی به اتفاقات بحث برانگیزی دامن زد؛ از انتقاد گیلانی ها در مورد سفرهای ارزان به اصطلاح چادرزنی در هر نقطه از شهر تا برخی از اظهارات بی اساس که گردش اقتصادی گیلان را به حضور مسافرین و گردشگران نسبت می‌دادند.

 با این حال، هر سال پس از پایان تعطیلات مناسبتی از جمله عید نوروز به علت وضعیت بحرانی پسماند و زباله در مناطق شهری و روستایی گیلان و سایر تبعات منفی گردشگری با ملاحظه شرایط وضع موجود در گیلان، نگرانی های کارشناسان و فعالان حوزه های مختلف بیش از همیشه می‌شود.

از مهمترین عناصر در نظام گردشگری؛ وجود جاذبه ها، خدمات، تاسیسات و زیرساخت های موجود در مقاصد گردشگرپذیر است. این عوامل در تامین نیازها و خواسته های گردشگران و افزایش رضایت آنها بسیار تاثیرگذار است. گیلان در جنوب دریای کاسپین بواسطه موقعیت جغرافیایی و دارا بودن آب و هوای مناسب، از سرسبز ترین و زیباترین مناطق کشور محسوب می‌شود و همچنین با وجود مناطق طبیعی و تاریخی همیشه مورد استقبال گردشگران داخلی و خارجی زیادی بوده است. با این حساب اما موضوع گردشگری و از جمله سفرهای مناسبتی به گیلان بدلیل نبود و کمبود امکانات رفاهی و زیرساخت های گردشگری و عدم دقت در آمارگیری سفرها، توجه و انتقادهای زیادی را در روزهایی از سال که حجم سفرها زیاد است، متحمل می‌شود.

گردشگرانی با خانه های دوم در گیلان

با توجه به اختلاف چشمگیر حضور گردشگران در استان همجوارِ مازندران به نسبت گیلان که همه ساله شاهد این اختلاف هستیم، «مینا رضایی»کارشناس حوزه گردشگری معتقد است: از سالها پیش مازندران از لحاظ گردشگری برای تهرانی ها و سایر استان های کشور جذاب تر از گیلان بود. از علت های افزایش نجومی قیمت ملک و زمین در مازندران همین عامل بوده است.

 سابق بر این در گیلان به شکل کنونی بحث فروش زمین و ویلاسازی وجود نداشت، به یکباره چنین رویکردی پس از اشباع و افزایش قیمت ها در مازندران به گیلان منتقل شد. در حال حاضر بخش ویژه ای از زمین و املاکی که در گیلان توسط غیربومی ها خریداری شده، به قیمت ناچیزی معامله شده اند که اصلا با قیمت حال حاضر قابل قیاس نیست.

 این فعال حوزه گردشگری می‌گوید: طبق تحقیقات میدانی در برخی از مناطق گیلان، بسیاری از مسافران و گردشگرانی که از استان های صنعتی کشور همچون؛ تهران، اصفهان، شیراز و… به گیلان می‌آمدند و در رضوانشهر، تالش و…. خانه یا ویلایی اجاره می‌کردند که در نهایت به دلیل  موقعیت آب و هوایی، خانه و زمین را نقدا خریداری می‌کردند. امروزه که در روزهای تعطیلات افزایش مسافران را شاهد هستیم، برخی از این مسافران در گیلان صاحبخانه بوده و به شکل غیردایم در گیلان سکونت دارند.

کاهش سفرهای نوروزی به گیلان

در این باره «محمدعلی حسینی نسب» سرپرست معاونت گردشگری اداره‌ی کل میراث فرهنگی گیلان به خبرنگار مرور می‌گوید: آمار سفرها تاز سوی اداره راهداری، تعداد و زمان اقامت در مراکز اقامتی و رفاهی از سوی اداره کل گردشگری ارایه می‌شود.

وی افزود: کاهش آمار گردشگران امسال به نسبت سال گذشته نیازمند بررسی بیشتر است، یکی از دلایل این کاهش بدلیل تقارن ایام نوروز با ماه رمضان بوده که برای روزه داران در این ماه سفر دشوار است. وضعیت آب و هوایی استان نیز که در هفته اول عید با اُفت دما و بارش باران همراه بود، مزیدی بر علت بود و این امر باعث شد که مسافران مناطق گرمسیری را ترجیح دهند.

 همچنین توانایی مالی و شرایط اقتصادی نیز در کاهش سفرهای نوروزی به گیلان دلالت داشته است.

مشاور مدیر کل میراث فرهنگی گیلان نیز عنوان کرد: میزان مسافرین و گردشگران نوروز ۱۴۰۱ با هیچ سالی قابل قیاس نیست، در آن سال پس از ممنوعیت سفرها به علت پاندمی کرونا با افزایش چشمگیر و سیل سفرها مواجه بودیم. مسایل اقتصادی و افزایش هزینه سفر و وضعیت آب و هوایی در کاهش سفرهای نوروزی اخیر به گیلان بسیار تاثیرگذار بود.

 اداره‌ی کل میراث فرهنگی امسال در در اکثر مبادی ورودی شهرستان ها نمایشگاه های صنایع دستی برپا کرد و سعی بر این بود تا مسافران در شهرهای استان اقامت داشته و فقط عبور نکنند. آلیانی می‌افزاید: برخی از گردشگران بخاطر آزادی های اجتماعی بیشتر به شهرهای توریستی کشورهای همسایه سفر می‌کنند.

هتل های گیلان خوشحال از تکمیل ظرفیت

در حالیکه آمارهای راهداری و گردشگری حاکی از کاهش ورود گردشگران به استان است اما این کاهش در بخش تاسیسات و زیرساخت های گردشگری و مراکز اقامتی و رفاهی همچون؛ هتل ها، هتل آپارتمان ها، اقامتگاه های بوم گردی، مهمان پذیرها، ویلاها معنادار نبوده است و در واقع بنا به اعلام مدیران این مراکز، تختهای اقامتی این واحدها درصد اشغال بیشتری را در خود شاهد بودند. به گفته یکی از کارکنان هتل ۵ ستاره معروف رشت که حدود ۳۰۰ نفر ظرفیت دارد، در تمام روزهای نوروز با تکمیل ظرفیت روبرو بوده و با توجه به تعطیلات آخر هفته جاری به مناسبت عید فطر همچنان ظرفیت هتل فوق تکمیل است.

هزینه هر شب اقامت در این هتل بر حسب تعداد اتاق، تخت و نفرات از قیمت ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان شروع و تا بیش از ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز می‌رسد. هتل لوکس دیگری که در مرکز شهر قرار گرفته و تقریبا بیش از ۲۰۰ نفر ظرفیت دارد، نیز در تمام روزهای نوروز با تکمیل ظرفیت روبرو بود. هزینه هر شب اقامت در این هتل نیز مبنی بر تعداد تخت و نفرات از زیر ۱ میلیون شروع و تا بیش از ۲ میلیون می‌رسد.

پرسنل مسئول رزرواسیون این هتل می‌گوید: وضعیت اقامت کنندگان نوروز ۱۴۰۳ خوب بوده و تفاوتی به نسبت سال گذشته نداشته است.

این موضوع برای دیگر هتل ۳ ستاره رشت با ۲۰۰ نفر ظرفیت مشابه بوده است، پرسنل این هتل با اشاره به ماه رمضان و وضعیت اقتصادی و افزایش دلار گفت: طبیعتا اینها تاثیرگذار بودند و به نسبت سال های گذشته با کاهش تقریبا ۲۰ درصدی اقامت روبرو بوده ایم. هزینه هر شب اقامت در این هتل از شبی ۱ میلیون و ۸۳۹ هزار شروع تا بیش از ۳ میلیون بوده که این مقدار مبنی بر برتری واحدها و تعداد نفرات متغیر است.

در لاهیجان دیگر شهر گردشگرپذیر گیلان نیز این کاهش آماری به هیچ عنوان حس نشده است. هتل لوکس و معروف لاهیجان، دارای ۳۰ واحد مجزا که حدودا ۸۰ نفر ظرفیت دارد، از چند روز مانده به تعطیلات نوروزی بیشتر واحدها از قبل رزرو شده و در ایام تعطیلات نوروز تا ۱۳ فروردین کامل تکمیل بوده و طبق گفته پرسنل این هتل بدلیل تعطیلات آخر هفته جاری همچنان با تکمیل ظرفیت روبرو بوده است.

هزینه هر شب اقامت در این هتل مجلل مبنی بر تعداد تخت و نفرات و سایر برتری ها از ۳ میلیون و ۵۰۰ تا ۷ میلیون می‌رسد. هتل دیگری در لاهیجان نیز که بیش از ۱۰۰ نفر ظرفیت دارد با تکمیل ظرفیت در ایام نوروز همراه بوده است. طبق گفته مسئول رزرواسیون این هتل به نسبت سال گذشته در تعداد مراجعین و اقامت کنندگان تفاوتی حس نکرده است.

 

۱۱ میلیون و ۹۱۷ هزار و ۵۹۸ نفرشب اقامت مسافر در تعطیلات نوروزی گیلان به ثبت رسید که با کاهش ۱.۰۶ درصدی روبرو بود.درصد اِشغال ظرفیت اقامتی ثابت تحت پوشش اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری نیز آمار اشغال ۸۸.۶۰ درصدی را نشان می‌دهد.  

 

انزلی شهر توریستی و بندری گیلان با وجود منطقه آزاد هر سال بخش ویژه ای از مسافران و گردشگران نوروزی را به سمت خود جذب می‌کند و در ساعاتی از شبانه روز ترافیک های ورودی و خروجی حسن رود و انزلی بیانگر تعدد و شلوغی در این منطقه است.

طی گفتگو با پرسنل ۲ هتل لوکس و معروف شهر انزلی نیز؛ کاهش تعداد مسافران در نوروز سالجاری با سال گذشته کاهشی نبود و هزینه هر شب اقامت در این هتل ها مبنی بر امتیاز واحدهای مورد نظر از ۱ میلیون و نیم شروع و تا ۵ میلیون نیز می‌رسید.

 

 

در کاهش سفرهای نوروزی وضعیت اقتصادی و افزایش هزینه های سفر و اقامت گران قیمت در مراکز اقامتی و تفریحی نقش پررنگ و کاهش دمای هوا در هفته اول عید نوروز و ماه رمضان دلالت کمتری در این کاهش دارند.

 

 با توجه به  کسب و کار ویلاها، هتل آپارتمان ها، سوییت و سایر اقامتگاه ها در انزلی باید اشاره داشت: اجاره هر شب اقامت سوییت در این شهر به زیر ۱ میلیون و همچنین اجاره ویلا و هتل آپارتمان ها از ۱ میلیون تا ۲ میلیون و خورده ای متغیر بوده است.

صاحبان برخی از هتل-آپارتمان ها و سوییت ها و ویلاها برخلاف هتل ها می‌گویند: تعداد مسافران به نسبت نوروز ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ کمتر شده است. در این موضوع وضعیت اقتصادی و افزایش هزینه های سفر و مراکز اقامتی و تفریحی پُر رنگ تر و جو برودتی هوا در هفته اول عید نوروز و ماه رمضان دلالت کمتری در این کاهش دارند.

روند مخرب گردشگری در استان

کارشناس حوزه گردشگری در خصوص حضور گردشگران در منطقه آزاد انزلی عنوان می‌کند: حجم بالای گردشگران در تعطیلات مناسبتی از جمله نوروز و تابستان معضل مردم بومی در مبادی های ورودی و خروجی بندرانزلی، حسن رود، خمام به رشت شده است. بعنوان مثال بیماری اورژانسی می‌بایست از حسن رود به رشت منتقل می‌شد، اما به علت شدت ترافیک در این محدوده نتوانستند بیمار را به بیمارستان در رشت برسانند.

مینا رضایی می‌افزاید: این مسایل روند مخرب گردشگری در استان گیلان را نشان می‌دهد.

«مهدی کاظمیان»، سخنگوی سازمان منطقه آزاد انزلی نیز در رابطه با حضور گردشگران در منطقه آزاد می‌گوید: از ۲۵ اسفند لغایت ۵ فروردین ماه ۱۴۰۳ فاز تجارت و گردشگری منطقه شاهد حضور ۷۹۰ هزار مسافر بود. وی با بیان اینکه در مدت مشابه سال گذشته این تعداد ۷۰۰ هزار نفر بود آمار امسال بیانگر رشد ۱۲ درصدی ورود مسافران به نخستین منطقه آزاد شمال کشور است.

کاهش اقامت در بومگردیها

در سال‌های اخیر با افزایش گرایش به گردشگری پایدار و علی الخصوص تمایل به داشتن سفر‌هایی ارزان‌تر، واژه اقامتگاه بومگردی در صنعت گردشگری به‌کرات شنیده می‌شود. اقامتگاه‌های بومگردی، شامل خانه هایی در مناطق بکر و طبیعی و با معماری بومی هستند که با اینکه از قبل وجود داشته و مجدد مرمت شده اند و به عنوان اقامتگاه تحت عنوان بوم گردی تحت اختیار مسافران و گردشگران قرار می‌گیرند.

 گردشگران به جای هتل و سایر اقامتگاه ها با هزینه کمتر مانند مردم بومی منطقه در طی روزهای سفر و تفریح شان در این خانه ها سکونت خواهند داشت. طی این سالها اقامتگاه های بوم گردی در رشت و اطراف آن و همچنین سایر شهرهای استان نقش بسزایی در جذب گردشگران داشته اند.

 

حضور مسافرین و گردشگران در اقامتگاه های بومگردی علیرغم تفاوت قیمت فاحش با هتلها در نوروز ۱۴۰۳ به نسبت دو سال گذشته با کاهش همراه بوده است.

 

 

 با توجه به این موارد و همچنین جست و جو در سایت های اجاره اقامتگاه می‌توان گفت: هزینه هر شب اقامت در بوم گردی ها با اختلاف بسیار زیاد کمتر از هتل و ویلا و هتل-آپارتمان قرار دارد.

هزینه هر شب اقامت در بوم گردی های گیلان از شبی ۳۰۰ هزار تومان تا ۱ میلیون بوده است. بعنوان مثال: برخی از مجلل ترین نوع از این بوم گردی ها شبی تا ۵۰۰ هزار تومان در تالش، رضوانشهر، کیاشهر، لنگرود، رودسر، چابکسر، سیاهکل، املش، توتکابن و سایر شهرهای استان و همچنین در اطراف رشت از جمله سنگر، سراوان، ملاسرا و… است.

تعداد انگشت شماری از این واحدهای سنتی هزینه هر شب اقامت شان به بالای ۱ میلیون و ۵۰۰ می‌رسد. این اقامتگاه ها شامل اتاق های مجزا با ظرفیت ۲ الی ۴ نفره به همراه تخت است. طبق گفتگو با برخی از صاحبان این خانه های بوم گردی باید اشاره داشت: حضور مسافرین وگردشگران در این اقامتگاه ها در نوروز ۱۴۰۳ به نسبت دو سال گذشته با کاهش همراه بوده است.کارشناسان دلیل این کاهش را وضعیت اقتصادی و افزایش هزینه های سفر دانسته اند.

«مینا رضایی» عنوان می‌کند: سیاست گردشگری موضوع بسیار مهمی است که در گیلان و مازندران اجرایی نمی‌شود. بر فرض محاسبه، درآمد ورود گردشگران به گیلان به نسبت آسیب ها چقدر است؟ اصلا توازنی وجود دارد یا خیر؟ گیلان در حالت اشباع گردشگری قرار گرفته است و در روستاها و شهرها نارضایتی ساکنین بومی را می بینیم، این همان مرحله تخریب گردشگریست که به آن رسیده ایم.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ  ۲۰ فروردین ۱۴۰۳

http://mroor.org/fk6

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۰۳ ، ۰۴:۲۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

کاتالیزورهای کسب و کارهای کوچک

اقدام شهرداری رشت در رابطه با جمع آوری بخشی از دستفروشان پیاده راه فرهنگی که محصولات دست ساز و هنری خود را در این منطقه از شهر عرضه می کردند، محلی برای بحث در هفته های گذشته شد. موضوع از این جهت مهم است، که مدیریت شهری در مقابل این دسته از هنرمندان دستفروش که از قضا تولید کننده و خویش فرمای اقتصاد خُرد شهری هستند، نه تنها برنامه ای ندارد، بلکه هنوز وعده های ساماندهی شان نیز مورد ابهام است. از این لحاظ که در اختیار گرفتن زمین در نظر گرفته شده برای ساماندهی دستفروشان سالهاست در یک آمد و شد بی ثمر در جریان است. نکته حایز اهمیت در رابطه با پدیده دستفروشی به نوعی به تضادهای قانونی و حقوقی برمیگردد، که باعث شده در این مورد، موافقان و مخالفان، موضع و آرای خود را محقق بدانند. بعنوان مثال: تبصره ۱ از ماده ۵۵ قانون شهرداری ها اشاره دارد: سد معابر عمومی و اشغال پیاده‌روها و استفاده غیر مجاز آنها و میدانها و پارکها و باغ های عمومی برای کسب و یا سکنی و یا هر عنوان‌ دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق وسیله مامورین خود راساً‌ اقدام کند. در همین ماده از این شغل به عنوان مشاغل مزاحم نیز یاد میشود. اغلب ارکان مدیریت شهری بعنوان مخالف این پدیده، به این مواد از قانون شهرداری ها استناد می کنند. در مقابل می توان به قانون نظام صنفی کشور و قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار نیز اشاره داشت، که به نوعی واحدهای صنفی سیار و برگزاری بازارهای روز را به رسمیت شناخته و اتاق های بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی را مکلف به ساماندهی و ثبت فعالان اقتصادی که فاقد تشکل فعال هستند را فراهم کنند. در هر حال پدیده دستفروشی سالهای زیادی است که بخشی از اقتصاد شهری- محلی را در اختیار دارد، و در بخش اقتصاد ملی نیز تاثیر گذار است. بنابراین نیازمند نوعی بازنگری در حیطه قانونی و همچنین برنامه ریزی و مدیریت است. با توجه به نحوه تولید هنرمندان دستفروش که قشر جوان شهر را شامل میشوند و در اقتصاد شهری و منطقه ای اثر گذار هستند، مدیریت شهری در راستای سازماندهی آنها و افزایش تولید و بهره وری محصولات هنرمندان دستفروش میتواند برنامه ریزی داشته باشد تا با اقدامات کوتاه مدت به تغییرات بلند مدت اقتصاد شهری نایل گردد.

 «ما برای رسیدن به چیزی تلاش می کنیم و این تلاش را چگونه انجام می دهیم» این جمله ای است که “دنیس فرنچمن، استاد برجسته فرانسوی در مقابل اَمرِ برنامه ریزی شهری می آورد. فرنچمن تمرین و تحقیق خود را بر روی دگرگونی شهرها متمرکز و در بخش اجرا؛ توسعه فناوری محور را ارجحیت بخشیده، و در این راستا پروژه های خوبی نیز در اقسا نقاط جهان تهیه کرده است. بعنوان مثال؛ شهر رسانه دیجیتال سئول در کره جنوبی، دیجیتال مایل ساراگوسا در اسپانیا، مدیا سیتی در بریتانیا، منطقه نوآوری مدلین در کلمبیا بخشی از آن ها است. در حال حاضر نیز در مکزیک بر روی شهر خلاق دیجیتال کار می کند.

برنامه ریزی روستایی، شهری و منطقه ای در مواجهه و تجزیه و تحلیل مناطق مهم ترین ویژگی را کارکرد اقتصادی دانسته، که به نحوی در راستای تهیه برنامه این عامل را واکاوی می نماید. این ویژگی نقطه تلاقی سایر عوامل درونی و برونی مناطق شهری و روستایی محسوب میشود. بعنوان مثال؛ در سالهای اخیر، یکی از مهم ترین تهدید های برونی استان گیلان عامل مهاجرت بوده، این تهدید در مقابل وضعیت موجود استان ارزیابی میشود. اینکه وضعیت اقتصادی استان گیلان چگونه است؟ پاسخ این ارزیابی هرچه باشد، در مقابلِ عامل مهاجرت قرار می گیرد. آیا جمعیت و اشتغال و درآمد استان گیلان در یک محور هم راستا قرار دارند و اشتغال منطقه متناسب با جمعیت در حرکت است یا که خیر؟ درست در همین نقطه مساله مشخص میشود و به این نتیجه میرسیم؛ در شرایط حاضر مهاجرت یک “تهدید” و بایستی برای کاهش این عامل در شهرها و روستاهای گیلان سیاست گذاری صورت گیرد.

شهرها؛ مراکز تولید ثروت، قدرت و نوآوری و همچنین نیروی محرک و موتور اقتصادی کشورهایی هستند که با انواع و اقسام بحران های اقتصادی مواجه اند. اگر بپذیریم؛ بخش چشمگیری از نابسامانی ها و آسیب های اجتماعی در شهرها برگرفته از موضوعات اقتصادی و معیشتی است، آنوقت راه اندازی مراکز کارآفرینی، حمایت کارآفرینان و خویش فرمایان، تولید کنندگان بزرگ و کوچک یک ضرورت برای زندگی خوب در شهر محسوب می شود. با توجه به اینکه مدیریت شهری صرفا وظیفه اقتصادی و معیشتی ندارد، با این حال نمیتواند با انباشت جمعیت و ثروت شکل گرفته درون خود و در پی آن نوآوری حادث شده نسبت به اقتصاد شهری بی اعتنا باشد. اینجاست که دقیقا وظیفه اش در این رابطه از حالت نفی به اثبات میرسد.

اگر برگردیم؛ به جمله فرنچمن میگوید: برای “رسیدن” به تلاش نیاز داریم و با پرسشی ادامه میدهد: تلاش را چگونه انجام میدهیم؟ در واقع مدیریت شهری برای رسیدن به اقتصاد شهری کارآمد برنامه ریزی می کند تا به آن دست یابد. تلاشی که فرنچمن از آن صحبت میکند، برنامه ریزی است. برنامه ریزی های شهری و منطقه ای در لایه های درونی خود، برنامه ریزی اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، کاربری اراضی و…. را جز به جز شامل می شوند. در یک مفهوم ساده برنامه ریزی اجتماعی؛ راهی برای جذب حداکثری جمعیت در شهر و برنامه ریزی اقتصادی؛ راهی برای جذب حداکثری جمعیت در اقتصاد شهری و مرتفع ساختن آن است. برنامه ریزی شهری که در درون خود برنامه ریزی اقتصادی را راهبری می کند، برای ساماندهی اقتصاد پویا در تمام پهنه های جغرافیایی، نیازمند اندیشه و مدیریت سنجیده در کل اقتصاد است. تلفیق شایسته اقتصاد کلان، بخشی و فضایی از شروط لازم توسعه پایدار است. بنابراین رویکرد توسعه پایدار با امتیاز بخشی سازمان های جهانی در قالب شهر خلاق در حوزه های مختلف تعریف نمی شود، بلکه این امتیاز بعنوان ابزاری عمل می کند، که نیازمند برنامه ریزی و مدیریت و در نهایت تهیه و چیدن استراتژی است.

در کشورهای در حال توسعه، شهرها به واسطه حجم فزاینده نسبت جمعیت و رشد سریع با چالش هایی از قبیل؛ فقر، تمرکز بیش از حد جمعیت و در پی آن اشتغال ضعیف، جهانی شدن و.. روبرو هستند. اما با همه این تفاسیر به عنوان عاملِ قطعی در آینده اقتصادی کشورها شناخته شده اند. برنامه ریزی شهری؛ استراتژیِ توسعه شهری، چارچوبی برای مواجه شدن با بحران ها است، و این فرایند یک ساختار برای راهبردهای رشد اقتصادی که جز لاینفک ویژگی شهر هستند، تعیین می کند. این فرایند برای ایجاد شهری پایدار و برابر به واسطه اجرای سیاست ها و اقداماتی به نفع تمامی اقشار جامعه شهری ترتیب میدهد، که تجربه نشان داده بر روی اقتصاد محلی و همچنین اقشار ضعیف و پهنه های سکونتی شان تاکید ویژه ای دارد. در دهه های اخیر در فرایند برنامه ریزی شهری و برای اجرای هرچه دقیق تر آن از ابزارهای مختلفی استفاده کرده اند. برای ایجاد اعتماد و شفافیت سازی در این فرایند، تصمیم گیری مشترک میان افراد حاضر در جوامع شهری، تبدیل اقدامات کوتاه مدت به تغییرات بلند مدت، ایجاد حس مالکیت در جامعه محلی با اعتبار بخشی به دانش محلی از اجرای پروژه های شهرسازی تاکتیکال بهره برده اند. این پروژه ها اغلب در زمانبندی سریع، بعضا موقت و کم هزینه میسر و در بسیاری از موارد، زمینه ساز تغییرات بزرگ و دایمی در شهرهای مختلف شده اند. بهره مندی از تجربه کنش گری فعال شهروندان در ساماندهی و ارتقای کیفیت فضاهای شهری بعنوان یکی از مهمترین مزایای گسترش تجربه شهرسازی تاکتیکال(تکنیکی) شمرده میشود.

با در نظر گرفتن مِتُد شهرسازی تاکتیکال در ابعاد اقتصادی شهر رشت کافیست؛ به بازارهای روزانه و هفتگی شهرهای استان گیلان که عمری به درازای رویکرد تاریخی منطقه دارند، بزنیم. بازارهای روزی که با اسامی چهارشنبه بازار، شنبه بازار، سه شنبه بازار می شناسیم و در اقتصاد خرد شهری و محلی بسیار تاثیر گذارند. خدمات شهری شهرداری های استان گیلان همانطور که طبق یک رویکرد تاریخی این بازارها را برپا می کند، مجموعه مدیریت شهری رشت نیز برای کمک به قشر جوان و هنرمند شهر رشت و همچنین ساماندهی و نظم بخشی به این نوع کسب و کارها که تاثیر گذار در اقتصاد شهری و منطقه ای هستند، باید پیش قدم شود. روزهای آخر سال را میگذرانیم، و معیشت این هنرمندان باید برنامه ریزی و ساماندهی شود، فضاهایی در شهر داریم که در نقش کاتالیزور میتوان با ساماندهی مدیریت شهری جمعیت و اشتغال را در چارچوبی هماهنگ نماید و تولیدات خُرد محلی را در سیستم یکپارچه اقتصاد شهری و منطقه ای ادغام نماید.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی-برنامه ریزی شهری و منطقه ای دانشگاه گیلان) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ 18 بهمن 1402 

http://mroor.org/ewy

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۳:۰۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

صدای میراث ماندگار به لودرهای شهرداری نمی رسد گزارشی از تخریب یک جداره ارزشمند در بافت تاریخی رشت

 

 محمد صالح زاده

انسان معاصر چگونه می‌تواند با شهر و مناطق شهری همذات پنداری داشته باشد؟ شاید در وهله اول این پرسش به نوعی مقلد‌گر باشد اما با یک مشاهده ساده می‌توان دریافت: انسان در محیط‌های اطراف خود؛ خواه شهر، خواه یک محیط شخصی بر این امر پافشاری دارد. بنابراین حس مکان همان همذات پنداری صورت گرفته با محیط، شهر و یا منطقه است. حالا اگر آن مکان یا منطقه تاریخی باشد، تأثیرات مثبت و قابل توجهی بر حس مکانِ انسان دارد. برای شناخت بهتر در این زمینه می‌توان به فضا‌های مختلف شهر رشت نیز بپردازیم؛ کافیست در عصر یکی از این روز‌ها به مناطقی از شهر برویم. بعنوان مثال: پس از ساخت پیاده راه رشت در همجواری این فضا؛ مکان و محیط‌هایی به تأثیر از پیاده راه مجدد دیده شده‌اند، که تا پیش از آن آنقدر نمایان و شفاف نبوده‌اند. اما امروزه می‌بینیم که برای شهروندان رشت علی الخصوص جوانان این شهر مکان‌های مناسبی برای گذران اوقات فراغت شده و حتی شُهرت آن به خارج از استان نیز رسیده است.

کیفیت محیط شهر‌های ما بعنوان بخش ویژه‌ای از کیفیت زندگی شهروندان در شهرسازی حایز اهمیت است. از این جهت که فضا‌های شهری با رشد سریع شهر‌ها، تمرکز جمعیت و فعالیت با تغییراتی مواجه شد. این مسأله در رابطه با بافت‌های تاریخی شهر‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چونکه در این بافت‌ها متناسب با سیر زمانی و عدم صیانت و محافظت صحیح و همچنین نبود مدیریت کارآمد با فرسایش بیشتری روبرو شد و از لحاظ کیفی دچار تغییرات و نارسایی‌های محیطی شده که در نهایت امروزه دو نوع بافت شهری را در شهر‌ها داریم که با عناوین؛ بافت تاریخی و فرسوده متمایز می‌شوند. گرچه هر یک از این بافت‌ها دارای ویژگی‌های مشابه و متمایز از هم هستند اما بدلیل رشد شهر در یک سیر زمانی و همجواری و تداخل این بافت‌ها در هم به نوعی دچار سردرگمی مدیریتی و اجرایی شده‌اند.

«امروزه مهمترین جنبش در معماری، احیای سنت‌های بومی و کلاسیک و الحاق آن‌ها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادین آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست».

این سخنان پرفسور وینسنت اسکالی حدود بیش از بیست سال پیش را نمی‌توان نادیده گرفت. وی در مقاله‌ای دیگر عنوان می‌کند: باقی حرفه معماری در (لحظه نادانی محض، ساخت شکنی و خودسازی است). در واقع اسکالی در این جمله؛ معمارانی را متهم به نادانی کرده که احیای همیشگی معماری بومی و کلاسیک را در سر نمی‌پرورانند. ونچوری در کتابش با عنوان “پیچیدگی و تضاد در معماری” می‌نویسد: «حس تاریخی؛ احساسی معاصر و بی‌زمان است، همچنین هر دوی آن‌ها به صورت مشترک». بنابراین یک هویت تاریخی همانطور که در آوردگاه زمان، بیانگر عصر خود و به نوعی بی‌زمان بودن را القا می‌دارد و در عین حال آمیختگی مشترکی را نیز به سوی مخاطب می‌کشاند.

در هفته گذشته خبری مبنی بر اینکه یکی از بنا‌های واجد ارزش تاریخی در محله ساغریسازان رشت که دارای جداره ارزشمندی نیز است، با ضوابط شهرداری رشت به دلیل تعریض  کوچه با عقب نشینی همراه خواهد بود. طبق این عقب نشینی دستوری از سوی شهرداری رشت، این جداره از این بنای تاریخی تخریب خواهد شد. در سطح شهر و علاقه‌مندان معماری و فرهنگ بومی این خبر تخریب دردناک بود. از اینرو با وجود اهمیت محله ساغریسازان که در بافت تاریخی شهر رشت قرار گرفته و همچنین بنای مورد اشاره که دارای ارزش‌های تاریخی و فرهنگی است، تصمیم گرفته‌ایم در اینباره با یکی از متخصصین و دغدغه‌مندان شهر رشت گفتگویی داشته باشیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

سرگذشت مشابه بناهای تاریخی رشت

در این رابطه مهندس روناک روشنی گیلوایی که از متخصصین حوزه معماری و مرمت است، می‌گوید: این خانه باغ در محله ساغریسازان، از سمت ورودی خمیران زاهدان در نبش کوچه نشاط قرارگرفته و همچون سایر خانه‌های تاریخی در رشت دارای سقف سفالی و درب و پنجره ارسی دار، سردری و حوضی با کاشی‌های شاه عباسی بوده که به مرور زمان پس از فوت خانم خانه (مالک بنا) سَردری دزدیده و حوض و کاشی‌های آن ناپدید می‌شوند. سرنوشتی مشابه که اغلب خانه‌های قدیمی و تاریخی شهر رشت به خود دیده و به این ترتیب به ویرانه‌ای بدل می‌گردند.

در طی سال‌ها این خانه باغ در بافت تاریخی شهر، قلب و تنفس گاه محله و ساکنین ساغریسازان بوده است. جداره آن که فصل مشترک داخل و خارج این بنا و به صورت اِل فرم در ساغریسازان دارای اهمیت و ارزش تاریخی ست، با داشتن دو درب چوبی ورودی سفال چین شده که جز مؤلفه‌های معماری رشت بشمار می‌رود. سعی بر زنده ماندن و تداعی هویت تاریخی و فرهنگی در این گذر از شهر داشته است.

مهندس روشن بیان داشت: به تازگی با نوسازی  این پلاک؛ تلاش بر تخریب کامل این بنا روزشماری می‌شود که با توجه به وسعت زمین و همچنین نظر مثبت مالک و سازنده، عقب بردن طرح امکان‌پذیر بود. می‌شد با صرفنظر شهرداری از تصمیم خود مبنی بر عقب نشینی، با قطره ناچیز اما تأثیر‌گذار، در حفظ بافت‌های تاریخی شهر رشت گامی مؤثر برداشت. با توجه به ساختمان‌های اطراف، مقدار عقب نشینی جداره این بنا چیزی حدود ۱ تا ۲۰/۱ متر است که با این مقدار عقب نشینی در عرض کوچه‌ در این موقعیت مکانی تأثیر آنچنانی نخواهد داشت. وی در مورد استحکام این بنا‌ها در بافت تاریخی شهر افزود: برخلاف برخی عقاید اشتباه که فکر می‌کنند این دسته از خانه‌ها مخروبه و قابل استفاده نخواهند بود، باید گفت: با بازسازی مجدد این خانه‌ها به نسبت ساختمان‌های جدید از کارایی بیشتری برخوردارند و همچنین تمام این خانه‌ها و جداره های‌شان دارای ارزش‌های تاریخی و معماری هستند.

وقتی در مورد قدمت یک محله صحبت می‌کنیم، وقتی بافت تاریخی را در شهر مشخص می‌کنیم. یعنی اینکه؛ در این محدوده نیازمند نگرش و توجه خاص هستیم و برای سرپا نگه داشتن اجزای بافت بایستی خیلی هوشمندانه‌تر عمل نماییم و راهکار‌های تازه‌ای اجرا کنیم. وقتی مردم محل همچنان حاضرند در آن محله زندگی و باهم تعامل داشته و کسب درآمد کنند. در این سال‌ها خیلی از کاربری‌های این محلات قدیمی مجدد رونق گرفته، مغازه‌ها مجدد باز شده، این یعنی اینکه در این محلات پاخور وجود دارد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم: اینجا متروکه است و باید تخریب شود.

 

عدم تعامل شهرداری و میراث

روشن گیلوایی در مورد عدم تعامل نهاد‌ها افزود: طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب! نمی‌توان با یک فرمول کلی برای تمامی مناطق و سطوح شهری به یک نوع حکمرانی داشت. نیاز‌های بافت تاریخی با سایر بافت‌های شهری متفاوت است. بعنوان مثال در رشت نمی‌توان؛ منظریه، رشتیان و دیلمان را با محلات بافت تاریخی یکی دانست. وقتی شناخت و مطالعه در این بافت‌ها اندک است و همه بافت‌های شهر با یک مقیاس و خط کش مدیریت می‌شوند، مسلماً به چالش‌های زیادی بر می‌خوریم. باید نسبت به طیف سنی ساکن در این محلات، گردش مالی، حمل و نقل عمومی و سایر موارد مهم در این بافت‌ها مطالعات صورت بگیرد.

روشن در مورد بنا‌هایی که ثبت شده و پس از چند سال از ثبت میراث خارج می‌شوند، با طرح پرسشی عنوان کرد: آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟ وُراث طبق مراحل حقوقی و مراجعه به دیوان عالی اداری و طرح شکایت، این خانه‌ها را از ثبت میراث بیرون می‌کشند. از این دست اتفاقات در رشت افتاده است، بعنوان مثال: خانه‌ی لوکیشن فیلم سینمایی در دنیای تو ساعت چند است؟ و یا خانه‌ی کودکی سایه. اما نقش واحد حقوقی در قبال میراث‌های ثبت شده چیست؟

مهندس روشن در مورد ساخت و ساز در این بافت گفت: شرایط به گونه‌ای است که تصور می‌شود، می‌توان در این بافت‌ها انبوه‌سازی کرد. در حال حاضر طبق قانون شهرداری برای ساخت و ساز در این محلات ۲ طبقه روی پیلوت است، در صورتیکه پلاک مورد نظر برای ساخت بالای ۱۰۰۰متر باشد، این مقدار به ۴ طبقه افزوده می‌شود. همین امر باعث شده که سازندگان در این بافت‌ها با تجمیع پلاک‌ها متراژ را به ۱۰۰۰ متر و بالاتر می‌رسانند، تا بتوانند ۴ طبقه روی پیلوت بسازند. البته فقط ۴ طبقه نیست در هر طبقه ۴ واحد که به روایتی ۱۶ واحد می‌شود. تصور کنید؛ در بافتی متراکم و فشرده که ساختار آن با سایر نقاط و بافت‌های شهر فرق دارد، اینهمه جمعیت، ماشین و افراد را به آن منطقه می‌آورند، طبیعتا فضای سبز را هم از بین می‌برند. ما شاهد یک ساختار پشت هم که به اصطلاح زنجیر‌هایی به یکدیگر متصل شده هستیم. این زنجیره‌ها مسأله را بوجود آورده‌اند. صرفاً نمی‌توان گفت: سازندگان لابی داشته و یا اصلاً بخواهیم فرد یا نهادی را در چنین شرایطی مقصر بدانیم. ما شاهد یک ساختار نامتوازن هستیم و در یک ساختار نامتوازن چنین اتفاقاتی صورت می‌گیرد.

 

 شهرداری رشت فاقد عملکرد میراثی است

روشن درباره رویکرد میراث فرهنگی و شهرداری سایر شهر‌های بزرگ کشور گفت: این دیدگاه که رشت یک شهر تاریخی نیست، به کل اشتباه است. نمی‌توانیم بگوییم: اصفهان نسبت به رشت تاریخی‌تر است. بنا‌های تاریخی در گیلان از رشت تا انزلی، لاهیجان، لنگرود، رودسر، تالش، آستارا و سایر شهر‌ها یک پهنه گسترده تاریخی را تشکیل می‌دهند. در سطح استان؛ کاخ، قلعه و حمام‌هایی داریم که همگی مهجور مانده‌اند. گا‌هاً این معماری به قدری حیرت‌آور می‌شود، اما جز اینکه فعلا در حال نابودی است، متأسفانه چیز دیگری مشاهده نمی‌کنیم. کار‌های کوچکی صورت گرفته که به نسبت تخریب‌ها اندک است و با اطمینان می‌توان گفت: دلیل این مهجوریت؛ بودجه نرسیدن و همچنین عدم مدیریت صحیح و مدیران خوب نداشتن است. باید یادآور شوم؛ در شهر‌هایی مثل اصفهان، یزد، کاشان و سایر شهر‌ها بعلت بحث مادی و توریست‌پذیری توسط بنا‌های تاریخی و همچنین توانایی در اخذ بودجه، موضوع میراث برایشان کالایی ارزشمند است و در این راستا تلاش خواهند کرد. اما این مسأله برای ما به آن اندازه نه مهم است و نه توانایی اخذ بودجه را داریم. مسأله مهم دیگر هم اینکه میراث پس از ثبت رشت در شهر خلاق خوراک بیشتر معطوف شده روی باقلی قاطق، گمجه کباب. و دیگر از آن حالت بنا‌های تاریخی که مهم‌ترین و پرچالش‌ترین بخش میراث بود، فاصله گرفته است. چند سالی می‌شود که میراث درگیر فساد داخلی و دادگاهی بود که این موضوع در عملکرد این سازمان بسیار تأثیرگذار بوده است. متأسفانه هنوز پس از اینهمه سال میراث فرهنگی ما نتوانسته با محیط آکادمیک پیوندی برقرار کند. در واقع دانش آموختگان معماری، خانه دوم‌شان میراث است، اما از یک دوره‌ای به بعد علنا دست بچه‌های معماری، متخصصین و دغدغه‌مندان کوتاه ماند. سیستم شهرداری رشت نیز که در قلب بافت تاریخی بوجود آمده، اما حتی یک اتاق برای میراث ندارد. شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

 

 میراث فرهنگی رشت انحصاری ست

وی همچنین در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی گیلان یادآور شد: یک سیستم نادرست در سپردن پروژه به پیمانکار داریم. سیستم میراث فرهنگی در رشت کاملاً انحصاری است. زشت‌ترین حالت در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی اینست که زمانیکه بودجه‌ای برای پروژه‌ای می‌رسد، و این بودجه به پیمانکار آشنا سپرده می‌شود، در واقع بخشی از این بودجه می‌رود برای فردی که این کار را معرفی کرده است. بعنوان مثال: بودجه‌ای که باید صرف بنایی تاریخی شود، به صورت پنهانی برای مصارف دیگر استفاده می‌شود. گا‌هاً به صورت سربسته بیان شده که گردش مالی پیمانکاران شیوه درستی نیست. در واقع این همان فسادی است که به صورت پنهانی صورت می‌گیرد.

زمانی از بین بردن بافت‌های شهری اعم از تاریخی بودنشان به مفهوم پیشرفت تلقی می‌شد، ولی اکنون برنامه ریزان توسعه به این امر واقف شده، که محافظت از بافت‌های تاریخی که دارای معماری ارزشمند هستند و بیانگر فرهنگ آن منطقه است، و از بنیان‌های پایدار در توسعه شهر‌ها هستند. بنابراین ایجاد و اجرای تعادل و توازن در میان توسعه و حفاظت باعث ارتقای کیفی حیات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و… خواهد شد.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع : روزنامه گیلان امروز (انتشار در استان های گیلان، مازندران و گلستان) 

18 آذر 1402 

 

از طریق دانلود فایل زیر به این نسخه از روزنامه گیلان امروز دسترسی پیدا نمایید: 

دریافت

 

روزنامه گیلان امروز

 

 https://gilan-today.com/31171

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۱۸:۱۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

صدای میراث ماندگار به لودرهای شهرداری نمی رسد

گزارشی از تخریب یک جداره ارزشمند در بافت تاریخی رشت

 

انسان معاصر چگونه می‌تواند با شهر و مناطق شهری همذات پنداری داشته باشد؟ شاید در وهله اول این پرسش به نوعی مقلد‌گر باشد اما با یک مشاهده ساده می‌توان دریافت: انسان در محیط‌های اطراف خود؛ خواه شهر، خواه یک محیط شخصی بر این امر پافشاری دارد. بنابراین حس مکان همان همذات پنداری صورت گرفته با محیط، شهر و یا منطقه است. حالا اگر آن مکان یا منطقه تاریخی باشد، تأثیرات مثبت و قابل توجهی بر حس مکانِ انسان دارد. برای شناخت بهتر در این زمینه می‌توان به فضا‌های مختلف شهر رشت نیز بپردازیم؛ کافیست در عصر یکی از این روز‌ها به مناطقی از شهر برویم. بعنوان مثال: پس از ساخت پیاده راه رشت در همجواری این فضا؛ مکان و محیط‌هایی به تأثیر از پیاده راه مجدد دیده شده‌اند، که تا پیش از آن آنقدر نمایان و شفاف نبوده‌اند. اما امروزه می‌بینیم که برای شهروندان رشت علی الخصوص جوانان این شهر مکان‌های مناسبی برای گذران اوقات فراغت شده و حتی شُهرت آن به خارج از استان نیز رسیده است.

کیفیت محیط شهر‌های ما بعنوان بخش ویژه‌ای از کیفیت زندگی شهروندان در شهرسازی حایز اهمیت است. از این جهت که فضا‌های شهری با رشد سریع شهر‌ها، تمرکز جمعیت و فعالیت با تغییراتی مواجه شد. این مسأله در رابطه با بافت‌های تاریخی شهر‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چونکه در این بافت‌ها متناسب با سیر زمانی و عدم صیانت و محافظت صحیح و همچنین نبود مدیریت کارآمد با فرسایش بیشتری روبرو شد و از لحاظ کیفی دچار تغییرات و نارسایی‌های محیطی شده که در نهایت امروزه دو نوع بافت شهری را در شهر‌ها داریم که با عناوین؛ بافت تاریخی و فرسوده متمایز می‌شوند. گرچه هر یک از این بافت‌ها دارای ویژگی‌های مشابه و متمایز از هم هستند اما بدلیل رشد شهر در یک سیر زمانی و همجواری و تداخل این بافت‌ها در هم به نوعی دچار سردرگمی مدیریتی و اجرایی شده‌اند.

«امروزه مهمترین جنبش در معماری، احیای سنت‌های بومی و کلاسیک و الحاق آن‌ها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادین آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست».

این سخنان پرفسور وینسنت اسکالی حدود بیش از بیست سال پیش را نمی‌توان نادیده گرفت. وی در مقاله‌ای دیگر عنوان می‌کند: باقی حرفه معماری در (لحظه نادانی محض، ساخت شکنی و خودسازی است). در واقع اسکالی در این جمله؛ معمارانی را متهم به نادانی کرده که احیای همیشگی معماری بومی و کلاسیک را در سر نمی‌پرورانند. ونچوری در کتابش با عنوان “پیچیدگی و تضاد در معماری” می‌نویسد: «حس تاریخی؛ احساسی معاصر و بی‌زمان است، همچنین هر دوی آن‌ها به صورت مشترک». بنابراین یک هویت تاریخی همانطور که در آوردگاه زمان، بیانگر عصر خود و به نوعی بی‌زمان بودن را القا می‌دارد و در عین حال آمیختگی مشترکی را نیز به سوی مخاطب می‌کشاند.

در هفته گذشته خبری مبنی بر اینکه یکی از بنا‌های واجد ارزش تاریخی در محله ساغریسازان رشت که دارای جداره ارزشمندی نیز است، با ضوابط شهرداری رشت به دلیل تعریض  کوچه با عقب نشینی همراه خواهد بود. طبق این عقب نشینی دستوری از سوی شهرداری رشت، این جداره از این بنای تاریخی تخریب خواهد شد. در سطح شهر و علاقه‌مندان معماری و فرهنگ بومی این خبر تخریب دردناک بود. از اینرو با وجود اهمیت محله ساغریسازان که در بافت تاریخی شهر رشت قرار گرفته و همچنین بنای مورد اشاره که دارای ارزش‌های تاریخی و فرهنگی است، تصمیم گرفته‌ایم در اینباره با یکی از متخصصین و دغدغه‌مندان شهر رشت گفتگویی داشته باشیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

 

سرگذشت مشابه بناهای تاریخی رشت

در این رابطه مهندس روناک روشنی گیلوایی که از متخصصین حوزه معماری و مرمت است، می‌گوید: این خانه باغ در محله ساغریسازان، از سمت ورودی خمیران زاهدان در نبش کوچه نشاط قرارگرفته و همچون سایر خانه‌های تاریخی در رشت دارای سقف سفالی و درب و پنجره ارسی دار، سردری و حوضی با کاشی‌های شاه عباسی بوده که به مرور زمان پس از فوت خانم خانه (مالک بنا) سَردری دزدیده و حوض و کاشی‌های آن ناپدید می‌شوند. سرنوشتی مشابه که اغلب خانه‌های قدیمی و تاریخی شهر رشت به خود دیده و به این ترتیب به ویرانه‌ای بدل می‌گردند.

در طی سال‌ها این خانه باغ در بافت تاریخی شهر، قلب و تنفس گاه محله و ساکنین ساغریسازان بوده است. جداره آن که فصل مشترک داخل و خارج این بنا و به صورت اِل فرم در ساغریسازان دارای اهمیت و ارزش تاریخی ست، با داشتن دو درب چوبی ورودی سفال چین شده که جز مؤلفه‌های معماری رشت بشمار می‌رود. سعی بر زنده ماندن و تداعی هویت تاریخی و فرهنگی در این گذر از شهر داشته است.

مهندس روشن بیان داشت: به تازگی با نوسازی  این پلاک؛ تلاش بر تخریب کامل این بنا روزشماری می‌شود که با توجه به وسعت زمین و همچنین نظر مثبت مالک و سازنده، عقب بردن طرح امکان‌پذیر بود. می‌شد با صرفنظر شهرداری از تصمیم خود مبنی بر عقب نشینی، با قطره ناچیز اما تأثیر‌گذار، در حفظ بافت‌های تاریخی شهر رشت گامی مؤثر برداشت. با توجه به ساختمان‌های اطراف، مقدار عقب نشینی جداره این بنا چیزی حدود ۱ تا ۲۰/۱ متر است که با این مقدار عقب نشینی در عرض کوچه‌ در این موقعیت مکانی تأثیر آنچنانی نخواهد داشت. وی در مورد استحکام این بنا‌ها در بافت تاریخی شهر افزود: برخلاف برخی عقاید اشتباه که فکر می‌کنند این دسته از خانه‌ها مخروبه و قابل استفاده نخواهند بود، باید گفت: با بازسازی مجدد این خانه‌ها به نسبت ساختمان‌های جدید از کارایی بیشتری برخوردارند و همچنین تمام این خانه‌ها و جداره های‌شان دارای ارزش‌های تاریخی و معماری هستند.

 

طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب!

 

 

وقتی در مورد قدمت یک محله صحبت می‌کنیم، وقتی بافت تاریخی را در شهر مشخص می‌کنیم. یعنی اینکه؛ در این محدوده نیازمند نگرش و توجه خاص هستیم و برای سرپا نگه داشتن اجزای بافت بایستی خیلی هوشمندانه‌تر عمل نماییم و راهکار‌های تازه‌ای اجرا کنیم. وقتی مردم محل همچنان حاضرند در آن محله زندگی و باهم تعامل داشته و کسب درآمد کنند. در این سال‌ها خیلی از کاربری‌های این محلات قدیمی مجدد رونق گرفته، مغازه‌ها مجدد باز شده، این یعنی اینکه در این محلات پاخور وجود دارد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم: اینجا متروکه است و باید تخریب شود.

 

 

آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟

 

 

عدم تعامل شهرداری و میراث

روشن گیلوایی در مورد عدم تعامل نهاد‌ها افزود: طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب! نمی‌توان با یک فرمول کلی برای تمامی مناطق و سطوح شهری به یک نوع حکمرانی داشت. نیاز‌های بافت تاریخی با سایر بافت‌های شهری متفاوت است. بعنوان مثال در رشت نمی‌توان؛ منظریه، رشتیان و دیلمان را با محلات بافت تاریخی یکی دانست. وقتی شناخت و مطالعه در این بافت‌ها اندک است و همه بافت‌های شهر با یک مقیاس و خط کش مدیریت می‌شوند، مسلماً به چالش‌های زیادی بر می‌خوریم. باید نسبت به طیف سنی ساکن در این محلات، گردش مالی، حمل و نقل عمومی و سایر موارد مهم در این بافت‌ها مطالعات صورت بگیرد.

روشن در مورد بنا‌هایی که ثبت شده و پس از چند سال از ثبت میراث خارج می‌شوند، با طرح پرسشی عنوان کرد: آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟ وُراث طبق مراحل حقوقی و مراجعه به دیوان عالی اداری و طرح شکایت، این خانه‌ها را از ثبت میراث بیرون می‌کشند. از این دست اتفاقات در رشت افتاده است، بعنوان مثال: خانه‌ی لوکیشن فیلم سینمایی در دنیای تو ساعت چند است؟ و یا خانه‌ی کودکی سایه. اما نقش واحد حقوقی در قبال میراث‌های ثبت شده چیست؟

شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

مهندس روشن در مورد ساخت و ساز در این بافت گفت: شرایط به گونه‌ای است که تصور می‌شود، می‌توان در این بافت‌ها انبوه‌سازی کرد. در حال حاضر طبق قانون شهرداری برای ساخت و ساز در این محلات ۲ طبقه روی پیلوت است، در صورتیکه پلاک مورد نظر برای ساخت بالای ۱۰۰۰متر باشد، این مقدار به ۴ طبقه افزوده می‌شود. همین امر باعث شده که سازندگان در این بافت‌ها با تجمیع پلاک‌ها متراژ را به ۱۰۰۰ متر و بالاتر می‌رسانند، تا بتوانند ۴ طبقه روی پیلوت بسازند. البته فقط ۴ طبقه نیست در هر طبقه ۴ واحد که به روایتی ۱۶ واحد می‌شود. تصور کنید؛ در بافتی متراکم و فشرده که ساختار آن با سایر نقاط و بافت‌های شهر فرق دارد، اینهمه جمعیت، ماشین و افراد را به آن منطقه می‌آورند، طبیعتا فضای سبز را هم از بین می‌برند. ما شاهد یک ساختار پشت هم که به اصطلاح زنجیر‌هایی به یکدیگر متصل شده هستیم. این زنجیره‌ها مسأله را بوجود آورده‌اند. صرفاً نمی‌توان گفت: سازندگان لابی داشته و یا اصلاً بخواهیم فرد یا نهادی را در چنین شرایطی مقصر بدانیم. ما شاهد یک ساختار نامتوازن هستیم و در یک ساختار نامتوازن چنین اتفاقاتی صورت می‌گیرد.

 شهرداری رشت فاقد عملکرد میراثی است

روشن درباره رویکرد میراث فرهنگی و شهرداری سایر شهر‌های بزرگ کشور گفت: این دیدگاه که رشت یک شهر تاریخی نیست، به کل اشتباه است. نمی‌توانیم بگوییم: اصفهان نسبت به رشت تاریخی‌تر است. بنا‌های تاریخی در گیلان از رشت تا انزلی، لاهیجان، لنگرود، رودسر، تالش، آستارا و سایر شهر‌ها یک پهنه گسترده تاریخی را تشکیل می‌دهند. در سطح استان؛ کاخ، قلعه و حمام‌هایی داریم که همگی مهجور مانده‌اند. گا‌هاً این معماری به قدری حیرت‌آور می‌شود، اما جز اینکه فعلا در حال نابودی است، متأسفانه چیز دیگری مشاهده نمی‌کنیم. کار‌های کوچکی صورت گرفته که به نسبت تخریب‌ها اندک است و با اطمینان می‌توان گفت: دلیل این مهجوریت؛ بودجه نرسیدن و همچنین عدم مدیریت صحیح و مدیران خوب نداشتن است. باید یادآور شوم؛ در شهر‌هایی مثل اصفهان، یزد، کاشان و سایر شهر‌ها بعلت بحث مادی و توریست‌پذیری توسط بنا‌های تاریخی و همچنین توانایی در اخذ بودجه، موضوع میراث برایشان کالایی ارزشمند است و در این راستا تلاش خواهند کرد. اما این مسأله برای ما به آن اندازه نه مهم است و نه توانایی اخذ بودجه را داریم. مسأله مهم دیگر هم اینکه میراث پس از ثبت رشت در شهر خلاق خوراک بیشتر معطوف شده روی باقلی قاطق، گمجه کباب. و دیگر از آن حالت بنا‌های تاریخی که مهم‌ترین و پرچالش‌ترین بخش میراث بود، فاصله گرفته است. چند سالی می‌شود که میراث درگیر فساد داخلی و دادگاهی بود که این موضوع در عملکرد این سازمان بسیار تأثیرگذار بوده است. متأسفانه هنوز پس از اینهمه سال میراث فرهنگی ما نتوانسته با محیط آکادمیک پیوندی برقرار کند. در واقع دانش آموختگان معماری، خانه دوم‌شان میراث است، اما از یک دوره‌ای به بعد علنا دست بچه‌های معماری، متخصصین و دغدغه‌مندان کوتاه ماند. سیستم شهرداری رشت نیز که در قلب بافت تاریخی بوجود آمده، اما حتی یک اتاق برای میراث ندارد. شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

 میراث فرهنگی رشت انحصاری ست

وی همچنین در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی گیلان یادآور شد: یک سیستم نادرست در سپردن پروژه به پیمانکار داریم. سیستم میراث فرهنگی در رشت کاملاً انحصاری است. زشت‌ترین حالت در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی اینست که زمانیکه بودجه‌ای برای پروژه‌ای می‌رسد، و این بودجه به پیمانکار آشنا سپرده می‌شود، در واقع بخشی از این بودجه می‌رود برای فردی که این کار را معرفی کرده است. بعنوان مثال: بودجه‌ای که باید صرف بنایی تاریخی شود، به صورت پنهانی برای مصارف دیگر استفاده می‌شود. گا‌هاً به صورت سربسته بیان شده که گردش مالی پیمانکاران شیوه درستی نیست. در واقع این همان فسادی است که به صورت پنهانی صورت می‌گیرد.

زمانی از بین بردن بافت‌های شهری اعم از تاریخی بودنشان به مفهوم پیشرفت تلقی می‌شد، ولی اکنون برنامه ریزان توسعه به این امر واقف شده، که محافظت از بافت‌های تاریخی که دارای معماری ارزشمند هستند و بیانگر فرهنگ آن منطقه است، و از بنیان‌های پایدار در توسعه شهر‌ها هستند. بنابراین ایجاد و اجرای تعادل و توازن در میان توسعه و حفاظت باعث ارتقای کیفی حیات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و… خواهد شد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار حوزه شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ 16 آذر 1402 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۱۸:۰۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

خانه های بی ضابطه دوم و ناتوانی گردشگری پایدار(۲)

احاطه بشر به وسیله بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره بشر به وسیله ‌اشیاء هستیم. ژان بودریار؛ جامعه‌شناس و فیلسوفی پساساختارگرای معاصر بر این باور بود: جوامع پسامدرن از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی اشباع شد و به عصر وانمایی (شبیه‌سازی) وارد شده است. امروزه افراد در طی روز مبادله‌ای بین‌شان انجام نمی‌گیرد، بلکه با تجارت، کالا‌ها و پیام‌ها این مبادله جریان دارد. همانطور که گئورگ زیمل در رابطه با کلانشهرها؛ شیوه‌ای خاص از مصرف کردن را نسبت می‌داد، که طبق آن افراد ساکن در کلانشهر‌های متمرکز راهی برای بیان خود در رابطه با دیگران و انبوه جمعیت حاضر می‌یابند. مصرفی نمایشی؛ یک بازیِ رایزنی منزلتی است، که افراد دارای درجه اقتصادی و اجتماعی مساوی بازی می‌کنند. در معنای زیمل، این بازی شکلی از فعالیت انسانی است، که ریشه‌اش را می‌توان در نیاز‌های انسانی جُست. بوردیو دیگر جامعه‌شناس سرشناس محتوای مصرف را در عصر معاصر بر حسب منطق دیالکتیکی اینگونه تعبیر می‌کند: مصرف راهی برای نشان دادن تمایزات نیست، بلکه خود راهی برای ایجاد تمایز است.

برخلاف سایر اشکال مهاجرت؛ همچون مهاجرت ناشی از جنگ، بلایای طبیعی و یا در پی یافتن شغل و فرار از بیکاری این شکل از آن در زمره تحرکات جمعیتی اجباری و علی الخصوص اقتصادی قرار نمی‌گیرد. این شکل از مهاجرت به صورت کاملاً آگاهانه، با میل باطنی اشخاص و بر اساس حق انتخاب بنیان شده است. از اینرو انگیزه‌ی اشخاص در جابجایی موقتی و فصلی به قصد گریز از فشار‌های فردی و اجتماعی که ناشی از سکونت در شهر‌های متمرکز است، نشات می‌گیرد. به این خاطر صرفاً در این نوع جابجایی که به طور سنتی در ادوار مختلف مشهود است، موقعیت مقصد در نزدیکی محیط‌های طبیعی، مناظر روستایی خوش آب و هوا، همجوار با سواحل دریا، رودخانه، جنگل و کوهستان‌های با چشم انداز خوش منظر مقرر شده است. از این جهت که پدیده خانه دوم اغلب در چند منطقه جغرافیایی ممتاز خود را نشان می‌دهد، اما گِره‌ی اصلی این پدیده در مقابل با جغرافیا و جوامع محلی است، که باید با شناخت و تحلیل تمامی ابعاد در برگیرنده و با استفاده از رویکرد انتقادی و آگاه‌سازی در میان جوامع محلی از پراکندگی منفیِ بی‌رویه‌ی آن جلوگیری کرد.

در پیوست مطلبی دیگر که پیش از این منتشر شد؛ در ادامه به صورت مختصر به برخی از مقالات علمی-پژوهشی می‌پردازم که در این رابطه به نتایج بایسته‌ای دست یافته‌اند. با توجه به ناحیه جغرافیایی ممتاز گیلان و مازندران در جوار دریای کاسپین مرور موردی بر مقالات علمی را بر این ناحیه منعکس می‌کنیم. اما با توجه به اهمیت موضوع نقطه جغرافیایی مرکزی کشور در استان یزد (شهر توریستی اردکان) که از لحاظ یافته‌ها و نتایج پژوهش به نکات قابل تاملی رسیده را هم مرور خواهیم کرد. نکته حایز اهمیت در مورد پدیده خانه دوم اینست؛ که با توجه به برخی از نمونه‌های خارجی آن در ادوار مختلف این تفکر اشتباه رایج است، که افزایش این سبک مساکن در نواحی روستایی باعث توسعه گردشگری پایدار خواهد شد. با توجه به نمونه‌های داخلی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و از جمله در استان‌های شمالی کشور در دهه گذشته باید تأکید داشت: برخلاف پژوهش‌هایی که در کشور‌هایی همچون سوییس و وقوع نتایج مثبت، این پدیده در کشور چنان نتایج شایسته‌ای در زمینه توسعه گردشگری را حاصل نشده و با عدم مدیریت صحیح و کارآمد و نبود برنامه‌ریزی جامع گردشگری با پیامد‌های منفی همچون؛ بورس بازی زمین، مسکن و مستغلات و سایر مسائل اقتصادی و اجتماعی همراه شده است.

در ادامه به برخی از مقالات علمی و پژوهشی در حوزه منطقه‌ای استان گیلان و مازندران و نمونه‌ای از مرکز کشور می‌پردازیم؛

مقاله؛ تحلیل نقش گردشگری خانه‌های دوم در تحولات زیست محیطی روستا‌های هدف گردشگری شرق استان گیلان، نوشته‌ی؛ تیمور آمار و محمد تقی لطفی نیا که در سه منطقه ساحلی، جلگه‌ای و کوهپایه‌ای قرار گرفته، نشان می‌دهد: گردشگری خانه‌های دوم یکی از الگو‌های گسترش گردشگری در نواحی روستایی است، که سبب تأثیرات مختلف از جمله تأثیرات زیست محیطی شده است. نتایج این پژوهش بیانگر اینست: که گردشگری خانه‌های دوم عمدتاً اثرات منفی همچون تغییر کاربری اراضی و تخریب باغ‌ها و مزارع، افزایش تولید زباله و رها‌سازی آن در محیط روستا‌ها، تخریب پوشش گیاهی، آلودگی‌های صوتی، هوا، بصری، آب و بر محیط زیست روستا‌های ناحیه مطالعاتی داشته است. طبق یافته‌های این پژوهش؛ در سه روستای مورد مطالعه در شرق گیلان، روستای انبار سر(شهرستان آستانه اشرفیه، بخش کیاشهر)، روستای حسن بکنده(شهرستان لاهیجان، بخش رودبنه) و روستای حسن سرا(شهرستان رودسر) در سال ۱۳۹۵ تعداد ۱۶۹ خانه دوم در این روستا‌ها احداث شده که به نسبت سال ۱۳۸۵ از رشد ۰۶/۱۱ برخوردار بوده که بیشترین تغییرات کاربری در در روستا‌های حسن سرا و انبار سر رخ داد.

بنابراین رشد فیزیکی روستا‌ها نه بر اساس رشد واقعی بلکه به دلیل استقبال گردشگران و ساخت خانه‌های دوم اتفاق افتاده، و همچنین میزان تولید زباله در فصول گردشگری حدود ۸۰ درصد نسبت به فصول غیرگردشگری رشد داشته است.

مقاله؛ بررسی و تحلیل گسترش خانه‌های دوم در نواحی روستایی، (مطالعه موردی بخش خورگام از شهرستان رودبار) نوشته‌ی؛ دکتر تیمور آمار، در این پژوهش که نواحی کوهستانی استان گیلان را شامل میشود، گسترش این پدیده در دهه‌های اخیر را متأثر از بهبود شبکه‌های ارتباطی و‌شناساندن توانمندی‌های این مناطق و اشباع محدوده‌های جلگه‌ای و ساحلی دانسته که همچنین در ناحیه مطالعاتی، گسترش آن متأثر از روابط خویشاوندی و مهاجرت معکوس است. توسعه مساکن فصلی در این ناحیه عمدتاً به صورت ارگانیک و بدون پشتوانه کنترلی بوده که این امر باعث شده تا نظام مشخصی در پراکندگی، مکان‌یابی خانه‌های دوم دیده نشود. نگارنده این پژوهش در نتیجه‌گیری پایانی بیان داشته؛ علی رغم وجود ابزار قانونی طرح‌های هادی روستایی در محدوده‌های کوهستانی استان نیاز یک طرح جامع و راهبردی مشخص به چشم می‌خورد.

مقاله؛ تحلیل جغرافیایی گسترش خانه‌های دوم در نواحی روستایی شهرستان بندرانزلی نوشته‌ی؛ دکتر تیمور آمار و افسانه برنجکار، ظهور و گسترش این پدیده را می‌توان نمادی از رشد سرمایه داری در جوامع روستایی دانست. که به تبع رسوب و ماندگاری در این جوامع، در بلند مدت اثرات اقتصادی برجای می‌گذارد. نتیجه این مطالعه بیانگر اینست؛ گسترش خانه‌های دوم در این شهرستان بندری متأثر از شرایط جغرافیایی ناحیه و برنامه‌ریزی‌های موضعی(منطقه آزاد) می‌باشد. طبق بررسی‌ میدانی این مطالعه در ادوار مختلف بعد از انقلاب در روستا‌های بندرانزلی، ۲/۱۳ درصد از خانه‌های دوم مربوط به دهه قبل ۶۰، ۵/۱۵ درصد مربوط به دهه ۶۰، ۳/۲۳ درصد مربوط به دهه ۷۰ و ۳/۴۸ درصد مربوط به دهه ۸۰ است. همچنین نیمی از جامعه آماری مقیم استان تهران و به ترتیب سایر استان‌ها از جمله؛ قزوین، اصفهان، تبریز، همدان، مشهد، اراک و کرج و… می‌باشند که در ایام فراغت به منازل تفریحی خود در روستا‌های این شهرستان مراجعت می‌کنند. نگارندگان این مقاله در نتیجه‌گیری پایانی بیان داشته‌اند: در صورت توسعه بدون ضابطه این پدیده، در بلند مدت خطر آشفتگی کالبدی موجب خواهد شد. که باید نیاز دوراندیشی و تدوین یک برنامه‌ریزی کالبدی برای هدایت نظام‌وار و ضابطه‌مند خانه‌های نوساز لحاظ گردد.

مقاله؛ تحلیل اثرات خانه‌های دوم بر ساختار روستا‌های توریستی از نظر جامعه میزبان(مطالعه موردی روستای برسه، شهرستان تنکابن) نوشته‌ی؛ غریب فاضل نیا و همکاران، در این پژوهش مهم‌ترین پیامد مثبت خانه‌های دوم در روستای شهرستان تنکابن را افزایش فرصت شغلی، افزایش فروش تولیدات محلی، بهبود وضع خیابان و خدمات روستایی و بازسازی خانه‌های قدیمی و از جمله پیامد‌های منفی آن از نظر جامعه میزبان به افزایش قیمت زمین و مسکن، تبدیل باغات کشاورزی به باغات خانگی، کاهش شاغلان بخش کشاورزی، افزایش مالکیت افراد غیربومی بر زمین و مسکن روستا، تخریب چشم انداز روستایی و افزایش ساخت وساز اشاره کرده است.

مقاله؛ میزان تأثیر‌گذاری احداث خانه‌های دوم بر انواع آلودگی‌ها و پیامد‌های نامطلوب زیست محیطی (مطالعه موردی شهر اردکان و روستا‌های اطراف) نوشته‌ی؛ احمد الحسینی خادم و همکاران، شهر توریستی اردکان با وجود جاذبه‌های طبیعی سالانه میزبان ده‌ها هزار نفر گردشگر می‌باشد. این عامل جاذبه باعث تمایل گردشگران برای اقامت بیشتر در این ناحیه شده که با ساخت و اجاره طولانی مدت خواسته خود را برآورد می‌کنند. در این پژوهش بر اساس برداشتهای میدانی و مطالعه آمار بنگاه‌های املاک، بیشترین معاملات باغ در شهر اردکان است، که ۸۰ درصد این معاملات توسط غیربومی‌ها و تنها ۲۰ درصد توسط بومی‌ها صورت گرفته است. همچنین این پژوهش نشان می‌دهد؛ تقریباً تمامی باغ‌های کشاورزی خریداری شده توسط غیربومی‌ها تبدیل به خانه، باغ – ویلا شده که بعنوان خانه‌های دوم و تفریحی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نتایج‌های میدانی نگارندگان این مقاله بیانگر اینست؛ که ارتباط معنا داری میان ساخت خانه‌های دوم و تغییرات زیست محیطی و اکولوژیکی در این شهر وجوددارد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۰۲ ، ۰۰:۳۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 گزارشی درباره مخالفت ایکوموس با ثبت جهانی ماسوله؛ وقتی مردم ماسوله را ندیدند

 

 

اخبار منتشر شده از احتمال رد ثبت جهانی ماسوله از سوی یونسکو، بازخوردهای منفی مختلفی در فضای رسانه‌ای و فعالین گردشگری و میراث فرهنگ گیلان به دنبال داشت. 

 

روستای ماسوله ، راوی اصل صمیمیت و هم‌دلی بین اقوام ایرانی - سفرزون

 

 

در عین حال که عمده این واکنشها به عدم مدیریت یکپارچه شهری، نبود طرح ساماندهی گردشگری و ادامه معارضات و موانع زیر ساختی سایر دستگاه‌های اجرایی اشاره داشت، اما در این میان برخی دیگر از کنشگران و فعالین این حوزه معتقدند؛ عدم تعامل با مردم منطقه و بی توجهی به میراث تاریخی و فرهنگی ماسوله از سوی مسؤولین وقت از چشم ارزیابان یونسکو دور نمانده و اصلی‌ترین احتمال رد ثبت جهانی از میراث ارزشمند، نادیده انگاشتن نقش و حضور مردم محلی ماسوله در تصمیم گیری‌ها و عدم رعایت ضوابط میراث فرهنگی و یونسکو بوده است. چنانچه مهم‌ترین ایراد گرفته شده از سوی ایکوموس جهانی در پرونده ثبت جهانی ماسوله به عدم تطابق گزارش با واقعیات این سایت تاریخی و طبیعی اشاره شده است.

طبق آمارهای موجود در پورتالهای وزارت خانه گردشگری و میراث فرهنگی کشور، تلاشها برای ثبت جهانی ماسوله، همزمان با سلطانیه زنجان آغاز شد. در حالیکه سلطانیه زنجان بعنوان نهمین اثر جهانی از ایران در یونسکو ثبت شد، بعد از ثبت ۱۷ اثر تاریخی و میراثی دیگر از ایران اما متاسفانه ماسوله بثبت جهانی نرسیده است. در مجموع آثار ثبت شده از ایران در یونسکو تا کنون ۲۷ اثر است. اما نام ماسوله بعد از دو دهه انتظار همچنان در این فهرست خالی است.

حال چه اتفاقات و فرایندهایی موجب شد که بعد ازگذشته حدود دو دهه کارشناسان نهاد فرهنگی تاریخی ایکوموس وابسته به یونسکو به این نتیجه رسیدند که شهرک تاریخی ماسوله برای ثبت جهانی آماده نیست؟

بررسی‌های مرور از اقدامات وزارتخانه گردشگری و میراث فرهنگی کشور و به دنبال آن اداره کل گردشگری گیلان حاکیست، طی نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ و نیمه اول دهه ۱۳۸۰ همزمان با اعلام رسمی اقدام برای ثبت جهانی ماسوله بعنوان اولین اثر از گیلان در یونسکو، اقدامات زیادی از سوی متخصصین برتر این حوزه با تلاشهای مرتضی طالع ماسوله یکی از بنیان گذاران وقت سازمان ایرانگردی و جهانگردی کشور و بعنوان یک مقام ارشد ماسوله ایی در پایتخت انجام شد که منجر به جذب مشارکت فعال ماسوله ای‌های مقیم در داخل و خارج از کشور و مردم بومی ماسوله شد.

حضور وی در اجلاسهای یونسکو بعنوان نماینده سازمان ایرانگردی و جهانگردی برای معرفی و دفاع از پروژه ثبت ماسوله همچنین دعوت از مقامات ملی و بین المللی از جمله آقای«چایلد» معاون دبیر کل یونسکو در دو مرحله، مدیر بخش جنوب آسیا و خانم «لاما» کارشناس یونسکو و مسئول وقت پرونده ثبت ماسوله و برگزاری نشستهای میدانی با مردم ماسوله و برگزاری اجلاس تخصصی با حضور معاون دبیرکل وکارشناسان یونسکو و مقامات ارشد میراث فرهنگی کشور در شهر تاریخی ماسوله در سال ۱۳۸۳، تدوین طرح جامع ماسوله، برگزاری اولین جشنواره ملی روستاهای شگفت ایران در ماسوله در سال ۱۳۸۰ و بهره برداری از مساعدتهای مقامات سازمانهای میراث فرهنگی و ایرانگردی و جهانگردی و وزارت کشور در تهران جهت تسریع در ثبت ماسوله از جمله این موارد بود که در نتیجه‌ی بی توجهی مسؤولان سابق گردشگری استان و مدیریت شهری ماسوله در سالهای بعد بلاتکلیف رها شدند.

این اقدامات در راستای مرمت، بازسازی و احیای ماسوله بر اساس ضوابط میراث فرهنگی و سازمان یونسکو برای فراهم شدن بسترهای حضور ارزیابان یونسکو و تعامل با مردم منطقه بود که حتی منجر به ارایه برنامه و راهکار و اختصاص بودجه مصوب از سوی دولت وقت شد.

حال چند روز پس از مخالفت شورای ایکوموس با ثبت جهانی ماسوله گذشته، کارشناسان گردشگری و میراث فرهنگی کشور، نظر مشورتی این نهاد را در نتیجه نهایی یونسکو چندان تاثیر گذار نمی‌دانند، برخی از فعالین حوزه گردشگری، وجود ایرادات زیاد در نوشتن پرونده ارسالی و مغایرت پرونده با شاخص‌های ثبت جهانی یونسکو را دلیل این مخالفت اعلام کرده‌اند.

نبود حکمت بومی در تصمیم گیری های ماسوله

«اکبر شرفی ماسوله» دکترای جامعه شناسی و رییس جمعیت نشر فرهنگ گیلان در گفتگو با مرور، نبود حکمت بومی در تصمیم گیری‌ها را دلیل واضح مخالفت ایکوموس با پرونده ارسالی میراث فرهنگی از ماسوله دانست.

شرفی ماسوله با بیان اینکه برای شناخت هر منطقه ای، قطعا شناخت همه جانبه، بومی و اصیل از آن منطقه لازم است به مرور اظهار کرد: تا زمانیکه تصمیمات به شکل متمرکز اخذ شود و‌اندیشه و حکمت بومی در اداره یک منطقه دخیل نباشد، خروجی تصمیمات ابتر و بی ثمر خواهد بود.

وی با تأکید به اینکه در تصمیم گیری و ارسال پرونده ماسوله به یونسکو به طرح جامع و حکمت بومی بی‌توجهی شد، هرگونه تصمیمات جدید برای این منطقه را محکوم به شکست دانست.

 شرفی ماسوله اظهار کرد: در حالیکه مردم و بومیان، صاحبان اصلی ماسوله هستند، تصمیمات ناصواب و بر پایه اراده فردی راه به جایی ندارند.

رییس کتابخانه ملی رشت با تأکید به اینکه هیچ‌اندیشه بومی، طرح میراث فرهنگی برای ثبت جهانی این شهر را تأیید نمی‌کند و مورد قبول شان نیست تصریح کرد: مسؤولان میراث فرهنگی به جای آنکه به دنبال جلب نظر مردم محلی باشند در مقابل آنها قرار گرفتند و به بهانه مرمت و بازسازی منازل قدیمی، چند صد پرونده در دادگستری برای بومیان بازگشایی کردند. این اقدام موجب شد مردم در مقابل میراث فرهنگی قرار بگیرند و عملکرد میراث برای بومیان چه در تخصیص بودجه و چه سمبل کاری در مرمت خانه‌های قدیمی قابل توجیه نباشد.

رییس جمعیت نشر فرهنگ گیلان، با اشاره به اعمال سلیقه‌های فردی و قدرت نمایی در ساخت وساز برای مرمت خانه‌های ماسوله افزود: ادامه هر شیوه، مانیفست و مرامنامه‌ای از سوی میراث فرهنگی که فاقد حکمت بومی باشد مسلما هر موافقی را به مخالف تبدیل می‌کند.

نادیده انگاشتن تجربیات مردم و بی توجهی به آداب و سنن بومی

اکبر شرقی

 «اسفندیار گودرزی ماسوله» یکی از شهروندان ماسوله‌ای است که سبقه خانوادگی ۶۰۰ ساله اجداد وی در نجاری درب و پنجره‌های ماسوله زبانرد منطقه است. او از بی مهری‌هایی که توسط مدیریت شهری و مسؤولان وقت میراث فرهنگی به اماکن و بناهای تاریخی و میراثی ماسوله و نیز عدم تعامل با مردم منطقه وارد شد به مرور گفت.

این شهروند ماسوله‌ای که بعد از ۳۰ سال زندگی در آمریکا، در سال ۱۳۹۰ به زادگاه آبا و اجدادی خود بازگشت، عدم توجه به تخصص و تجربه اهالی بومی ماسوله در مرمت بناها و کناره‌گیری اهالی از مسؤولان میراث فرهنگی را عامل اصلی گزارش منفی کارشناسان ایکوموس جهانی دانست.

 

نویسنده : وحیده اسماعیلی (روزنامه نگار) 

منبع : پایگاه تحلیلی و خبری مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۲ ، ۰۲:۰۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

گزارش؛ زایشی نو در معماری سنتی گیلان

نگاهی به طراحی نمای جدیدی در رشت با الگوی معماری سنتی

معماری در هر منطقه جغرافیایی ریشه خود را از اقلیم همان منطقه می گیرد و ارتباط تنگانگی با عوامل اقلیمی، محیطی، اجتماعی، هویتی، انسانی و طبیعت خود دارد. معماری سنتی و غنی گیلان زایشِ عمل و عکس العمل متقابل میان انسان و طبیعت اقلیم خاص این منطقه است. هرچقدر که به عمر سال ها افزوده شد و دهه‌ها یکی پشت دیگری طی شدند و با شرایط‌های مختلف هر عصر تغییراتی در اشکال مختلف و سبک زیست انسان‌ها بوجود آمد. ناگزیر معماری نیز همچون سایر ادوات با تغییرات گسترده‌ای همراه شد.

تداول سبک‌های جدید؛ ساخت و ساز‌های بی هویت فعلی در تمامی نقاط از شهرها تا روستاها یکسان سازی شده و اغلب نمای بناهای ساخته شده در شهر و روستاها آنقدر مشابه‌اند، تا حدی که دیگر در شرایط فعلی تشخیص بناهای مسکونی در شهر و روستاها بسیار دشوار است. در عصر کنونی همراه با ناآگاهی از میراث گذشته و بالطبع بیزاری از آن در بطن زیست انسان شبه مدرن رخنه کرده و از مسایل اجتماعی تا فرهنگی و سیاسی آن را با دگرگونی‌هایی دچار کرده است.

آنقدر وقت گیر و دور از دیدگان نخواهد بود. کافیست نصف روز در شهر رشت قدم بزنیم. حین قدم زدن در بافت‌های این شهر با تضادهایی روبرو خواهیم شد. اگر بخت و اقبال یاری دهد و تخریب مدرنِ عصر کنونی بر پیکره بی جان بافت قدیم این شهر کمی آهسته‌تر رخ دهد، شاید بتوان گفت: تا پایان دهه پیشرو بخش پایانیِ بناهای شهری که به نوعی آمیخته با معماری سنتی گیلان است را با اثرات لاینفک مدرن عصر کنونی از دست خواهیم داد. نحوه سوداگرانه ساخت و ساز عملا در خلق ایده هنرمندانه، طرحی فرهنگی، هویتی و اجرای قاعده مند و اصولی از معماری بناهای رشت را نشانه گرفته است و جز زُمختی، بی هویتی برای معماری مدرن گیلان چیزی در پی ندارد.

چنین انتظاری نشدنی بود! شاید این خاصیت فصل بهار باشد که با حضورش غبارها را برون میزند و همچون زایش بی همتا در طبیعت جامه‌ای نو را بر تن می‌آورد. در یکی از روزهای بهار چشم مان به زایشی نو در معماری غنی و سنتی گیلان روشن شد. طی این سالها به جرات می توان گفت: آثار معماری در رشت تحت شعاع آن حجم وسیع ساخت و ساز سوداگرانه قرار گرفته که به لطف اراضی نسقِ دور تا دور شهر با خلاف سازی روبرو بوده است.

مجتبی غلامعلی زاده (آرشیتکت) متولد ۱۳۶۱ در لاهیجان است. وی به تازگی طراحی نمای یک آپارتمان مسکونی در رشت را انجام داده که این طرح بسیار موفق حاضر شده از آن جهت که سالهای مدیدی بود که چنین ایده، طرح و فرمی از تلفیق دو سبک معماری ندیده بودیم. می‌توان گفت: با این تلفیق به نوعی زایشی نو در معماری سنتی گیلان میسر گشته است. این آرشیتکت گیلانی در طراحی نمای این آپارتمان چند طبقه مسکونی واقع در خیابان حافظ؛ با رویکردی زمینه گرا با الهام از عناصر معماری قدیمی گیلان، ترکیب قابل توجهی را خلق کرده است. حضور فضاهای معماری قدیمی گیلان در اکثر آثار نقاشی این آرشیتکت گیلانی نشان از رابطه ذهنی قوی او با زمینه اثری است که معماری در آن خلق می‌شود.

با توجه به استقبال گسترده از معماری این بنا با الگوی معماری سنتی و ترکیب آن با معماری مدرن، گفتگویی با این معمار گیلانی ترتیب داده ایم که حاوی نکات مهم و ارزشمندی است که در ادامه می‌آید: خاطرات دوران کودکی در شهر لاهیجان یکی از قدیمی‌ترین پیوندهای عاطفی من با فضای معماری را شکل داده است. زندگی در میان کوچه‌هایی با تناسبات انسانی، میان رج و آجرهای قرمز که بر روی دیوارهایش زنبق‌هایی زرد رشد می‌کرد. و از پشت دیوارهایش عطر یاس و بهارنارنج می‌آمد. موزاییک کف کوچه‌ها که کیفیت صمیمی را در فضا خلق می‌کرد و امنیت خاطری که هنوز با حضور زیاد ماشین‌ها گسیخته نشده بود.

 من مدتهاست فضای مدرن را (در بهترین حالت ممکن آن) با فضاهای معماری سنتی یا کلاسیک مقایسه می‌کنم. اگرچه بازگشت به گذشته نه ممکن است و نه مطلوب اما اگر ارزیابی صادقانه‌ای داشته باشیم. وقار و زیباشناسی معماری‌های گذشته با توجه به محدودیت‌های آن زمان بسیار قابل توجه است و شاید بتوان به جرات گفت: از کیفیت حال معماری شهرهای ما بسیار سنجیده‌تر و انسانی‌تر بوده است. متأسفانه بدون آنکه متوجه شویم خیلی راحت این میراث گرانبها را از دست دادیم.

ما در گیلان الگوهای با کیفیتی داشتیم که مختص هیچ جا نبود. از فلات مرکزی یکسری کیفیت‌های هندسی آمد، اما ترکیب آن الگوهای هندسی؛ با سفال، آجر و فضای سبز یک ترکیب برون گرای معماری در گیلان پدید آورد. گونه شناسی خانه ها، تیپ‌ها و الگوهای هوشمندانه بناها که با تکرار معنا دار، فضای شهری را در بسیاری از شهرهای استان شکل دادند. لنگرود، لاهیجان، رشت و انزلی میراث گرانبهایی از معماری گذشته است.

عدم ضوابط کیفی و کمی در نظارت و اجرای بناها

شهرهای ما به شدت نیاز به بازنگری و ترسیم چشم‌انداز‌های مشخص در قالب طرح‌های تفصیلی در حوزه شهرسازی و معماری دارند. در خیلی از کشورهای پیشرفته همچون فرانسه، ایتالیا؛ یک چشم‌انداز و پرسپکتیو از بافت سنتی و تاریخی با ترکیب معماری مدرن خیلی ساده و صریح در نماها مشاهده می کنیم. کمیته‌های زیباسازی نما در کشورهای پیشرفته اروپا با دقت و ظرافتی برای حفظ الگوهای معماری سنتی در بافتهای تاریخی؛ ضوابط و قوانین سرسختانه‌ای اعمال می‌نمایند. و با پیگیری؛ سازندگان را مجاب به اجرای آن ضوابط کیفی و بصری در بافت های تاریخی می‌کنند. تا هم نیازهای روز حفظ شود و هم بافت جلوه بهتری داشته باشد.

ساز و کار فراگیر تولید و مصرف

ساز و کار پیچیده‌ی تولید مبتنی بر مصرف گرایی صِرف؛ نه تنها کشور ما بلکه کل دنیا را فرا گرفته است. چرخه اقتصادی تولید انبوه مصالح ساختمانی در قالب صنعتی و در حمایت از الگوهای مشخص ساخت که در جهت مصرف چنین مصالحی است. فرهنگ و زیبایی شناسی خودش را به جامعه تحمیل میکند. ایستادگی در برابر این چرخه پر قدرت نیازمند آموزش، فرهنگ سازی و حمایت‌های مالی و معنوی در این حوزه است.

آموزش در معماری

اینکه من صرفا یک معمار یا آرشیتکت هستم. در محدوده مشخص از روابط اداری فعالیت می‌کنم. کیفیت قابل قبولی از توانایی‌های یک معمار را بروز نمی‌دهد. در دنیای امروز؛ معماری از سازه جدا و از هنر دور شده است. نرم افزارها و دنیای جست و جو در گوگل کارها را به سوی ابتذالی تکرار گونه هدایت کرده‌اند. معماری قدیم بصورت کامل از کارکرد سازه‌ای بنا، کیفیت مصالح و روند ساخت و چگونگی روابط اجتماعی و مباحث زیبایی شناسی آشنایی داشت و هندسه و ریاضیات را بخوبی درک می‌کردند. باید بتوانیم در سطوح آموزشی، دانشگاه ها؛ طراحان و معماران با فکری پرورش دهیم. تا بجای کپی کاری و کلیشه سازی به فکر طرح‌ها و فرم‌هایی نو از الگوی معماری سنتی باشیم.

مسایل مالی در معماری

تصور غلطی در ذهن برخی از کارفرمایان و خریداران فضاهای معماری وجود دارد. که هرچه هزینه بیشتری بر روی بنا انجام شود. قطعا محصول معماری بهتری خواهد بود. در انطباق و ارتباط با معماری سنتی میتوانیم کارهایی از این دست انجام دهیم؛ با هزینه کمتر، استقبال و کیفیت بهتر و همچنین دوام بسیار بالا که در عین حال ارتباط فرهنگی و تاریخی بنا با زمینه اثر حفظ شده است. اینگونه طراحی نماها مشتری خاص خودش را دارد. برای نمونه در همین بنا با استفاده از آجرهای قدیمی، سیمان کاری (بدون استفاده از سنگ نما) به اهداف مذکور رسیده ایم.

نتیجه گیری

وینسنت اسکالی، تاریخدان و منتقد معماری در مقاله‌ای که در نیویورک تایمز چاپ شد، می نویسد: امروزه مهمترین جنبش در معماری؛ احیای سنتهای بومی و کلاسیک و الحاق آنها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادی آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست. سخنان پرفسور اسکالی در مورد منطقه بندی ها، بزرگراه‌ها و بلند مرتبه سازی‌های تجاری بیانگر اینست؛ که تغییرات بوقوع پیوسته عصر پسا-مدرنیسم باعث تخریب بافت محله هایمان شد. شهرسازی و معماری در استان گیلان از دهه‌ها افول برمی گردد که امروزه نتایج منفی خود را در سطوح لایه‌های شهری بازتاب داده است. در شرایط کنونی که متولیان امر همچون میراث فرهنگی، مدیریت شهری و… در راستای وظایف خود در طی ادوار مختلف با کاستی‌ها و نقص‌های جبران ناپذیری حافظان خوبی برای هویت معماری استان نبوده‌اند. حتی یک بافت محله‌ای سنتی در شهرها نفس نمی‌کشد و‌اندک بناهای معماری در سایه بی توجهی‌ها سیر فراموشی را طی میکنند. اینگونه طراحی بناهای معماری؛ با وفاداری به الگوهای سنتی و حفظ نیازهای روز بسیار حایز اهمیت است که میبایست با قانون گذاری‌ها در سطح کلان طراحان و معماران را ترغیب کرد.

 

نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

تصاویر گزارش 

3

44

5

77

8

11

999

66

https://moroor.org/wp-content/uploads/2023/05/5.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۰:۲۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد