شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شورای عالی شهرسازی» ثبت شده است

 

 

یک قاب از مدیریت شهری در کلان‌شهری به‌نام رشت؛

غربت طرح تفصیلی و آینده مبهم محدوده‌های مجاز شهری

بخش اول

 

گلسار؛ از بیشه‌زار دفن زباله تا شهرکی مدرن و اعیانی در قلب رشت
گلسار، بیشه‌زاری گسترده با آب‌وهوایی مطبوع و درختان زیبا در شمال رشت که در روزگاری دور محل دپو و دفن زباله‌های شهر بود، در اواخر دهه ۴۰ موردتوجه بخش خصوصی برای عمران و آبادی قرار می‌گیرد. اراضی بوسار به دلیل موقعیت مکانی متمایز که از یک‌سو به مرکز شهر رشت نزدیک بود و از سوی دیگر در مسیر جاده بندر انزلی قرار داشت، در آن روزگاران از مناطق دارای پتانسیل بالا برای توسعه شهری محسوب می‌شد.

 

پس از استقبال بخش خصوصی از اراضی مرغوب شمال شهر، به‌تدریج ساخت شهرکی نمونه با رعایت اصول شهرسازی در این بیشه‌زار شکل گرفت. طراحی خیابان‌های عریض، آسفالت باکیفیت، اجرای سیستم فاضلاب و جدول‌بندی و ایجاد زیرساخت‌های مناسب، زمینه‌ساز توسعه این شهرک شد. این منطقه در دهه ۵۰ خورشیدی به محل سکونت بسیاری از افراد متمول، ثروتمند و چهره‌های برجسته رشت تبدیل شد. به‌گونه‌ای که در ورودی این شهرک، کیوسک نگهبانی برای تأمین امنیت ساکنان و جلوگیری از تردد غیرمجاز ایجاد شده بود. توسعه شهرک گلسار پس از انقلاب نیز ادامه داشت و این شهرک مانند یک پهنه مغناطیسی هرساله بخش‌هایی از اراضی روستاهای اطراف را در خود ادغام و با تفکیک و فروش زمین‌ها روزبه‌روز به گستره‌اش می‌افزود.

 

شهرک گلسار که از سال ۱۳۵۱ با طراحی شبکه‌های شهری منظم و خیابان‌بندی استاندارد به‌منظور مدیریت ترافیک آینده شهر پایه‌ریزی‌شده بود، امروزه به یکی از کانون‌های پرترافیک رشت تبدیل شده و علی‌رغم بازگشایی برخی از معابر جدید توسط مدیریت شهری در طی این سال‌ها، اما این منطقه همچنان با کمبود معابر شهری یکی از نقاط گره‌ای – ترافیکی رشت به‌شمار می‌آید

 

محله گلسار دارای خیابان‌ها و بلوارهای متعددی است که همگی با نظم خاصی طراحی شده‌اند. شبکه شهری گلسار شامل بلوارها و خیابان‌های متعددی از قبیل؛ بلوار توحید، گیلان، سمیه، نماز، اردشیری، اصفهان، خیابان نواب، معین و… بوده که هرکدام به بخش‌های مختلف منشعب می‌شوند.

 

گلسار؛ از شهرکی مدرن تا کانون ترافیکی رشت
موج شهرنشینی در مرکز استان گیلان در دهه‌ی شصت خورشیدی همگام با سایر استان‌های کشور، شتاب فزاینده‌ای یافت و پیامدهای مهاجرت به شهرها به‌تدریج نمایان شد. در این میان، شهر رشت شاهد تحولات چشمگیری بود. شهرک گلسار که از سال ۱۳۵۱ با طراحی شبکه‌های شهری منظم و خیابان‌بندی استاندارد به‌منظور مدیریت ترافیک آینده شهر پایه‌ریزی‌شده بود، امروزه به یکی از کانون‌های پرترافیک رشت تبدیل شده و علی‌رغم بازگشایی برخی از معابر جدید توسط مدیریت شهری در طی این سال‌ها، اما این منطقه همچنان با کمبود معابر شهری یکی از نقاط گره‌ای – ترافیکی رشت به‌شمار می‌آید.

 

 

تاخیر در اجرای طرح‌های توسعه شهری و گره‌های ترافیکی حل‌نشده
در سال‌های اخیر، شهرداری رشت به دلیل محدودیت‌های بودجه‌ای و مهم‌تر از آن، تغییر اولویت‌ها و سلیقه‌های مدیران شهری، اجرای دقیق طرح تفصیلی و تملک املاک معارض برای بازگشایی خیابان‌های پیش‌بینی‌شده در این طرح را که نقش کلیدی در رفع گره‌های ترافیکی شهر ایفا می‌کنند، به تأخیر‌ انداخته است. این در شرایطی بوده که بر اساس قانون، پس از تصویب و ابلاغ طرح‌های تفصیلی، شهرداری‌ها موظف‌اند ظرف مدت پنج‌سال این طرح‌ها را اجرا کنند و وضعیت زمین‌ها و املاک واقع در مسیر طرح‌های توسعه شهری را تعیین‌تکلیف نمایند.

 

منتها مدیریت شهری در رشت برای رفع معضل ترافیک به اقداماتی شتاب‌زده و غیرکارشناسی مانند احداث تقاطع‌های غیرهمسطح و روگذرهای بتنی روی آورده است. این در حالی است که در کوچه‌پس‌کوچه‌های بلوار دیلمان شرقی – که از اوایل دهه ۷۰ خورشیدی در محدوده حریم خطوط فشارقوی قرار گرفت و بازگشایی شد – شاهد پیچیدگی‌های ناشی از سوءمدیریت شهری، ناکامی مالکان در تحقق اهدافشان و نوعی ترک فعل از سوی مدیران شهری هستیم.

 

گلسار؛ میدان ناکارآمدی مدیریت شهری
گلسار این منطقه مرفه‌نشین امروزی که در روزگارانی دور به‌عنوان نمادی از توسعه‌یافتگی شهر رشت شناخته می‌شد، امروزه به میدان ناکارآمدی مدیریت شهری بدل گردیده است. این در صورتی‌ست که گلسار بخش قابل‌توجهی از درآمد شهرداری رشت که از محل عوارض و صدور پروانه‌های ساخت‌وساز تأمین می‌گردد را به خود اختصاص داده و از این‌رو این منطقه به محل تاخت‌وتاز سایر نیروهای مولد و تأثیرگذار در برنامه‌ریزی و مدیریت شهری بدل شده است.

 

از آن‌جا که رشد ناموزون شهرها، زاییده مجموعه عوامل و نیروهای درهم‌تنیده‌ای است که در فرایند جابجایی‌های جمعیتی و تمرکز افراطی امکانات و فعالیت در کانون‌های شهری، به‌ویژه کلان‌شهرها مؤثر بوده، ازاین‌رو ادامه این وضعیت در گلسار می‌تواند به تغییرات نامطلوب در اقتصاد شهری و افزایش ترافیک در مناطق مختلف رشت منجر شود؛ بنابراین، اجرای دقیق‌تر طرح‌های توسعه شهری همراه با نظارت همه‌جانبه، و همچنین تغییر در سیاست‌های اجرایی و اصلاح رویکردهای نادرست مدیریتی، باید در اولویت برنامه‌های مدیریت شهری قرار گیرد تا شهر رشت و مناطق پنج‌گانه آن از این بن‌بست شهرسازی رهایی یابند.

 

بررسی ارزش اقتصادی زمین و پتانسیل توسعه شهری در منطقه یک
شهر از دیدگاه اقتصادی مکان انباشت سرمایه است. اهمیت ارزش اقتصادی زمین در شهرها به حدی است که حتی در تعیین نحوه شکل‌گیری اولیه و جهت توسعه آتی شهر تأثیر بسزایی دارد. منطقه یک از مناطق پنج‌گانه رشت، در شمالی‌ترین قسمت شهر واقع شده است. این منطقه مساحتی حدود ۲۱۳۰ هکتار دارد و بنا بر سرشماری‌های نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ و برآورد مشاور طرح تفصیلی برای سال ۱۳۹۲، به ترتیب جمعیتی برابر با ۱۲۹۸۹۳، ۱۵۴۰۹۲، ۱۶۵۶۰۰ نفر را در خود جای‌داده است.

 

بر اساس ویژگی‌های یاد شده در طرح تفصیلی، این منطقه به ۷ ناحیه تقسیم شده که ویژگی‌های جمعیتی و کالبدی هریک از نواحی متفاوت است. منطقه یک به‌سبب برخورداری از گونه‌گونی بافت شهری، ویژگی‌های چندگانه‌ای را در خود نهفته دارد. از سویی در جنوب منطقه، محله‌های قدیمی شهر رشت قرار گرفته و از بافتی پُر و ارگانیک برخوردار است. محله مرفه‌نشین منطقه یک در مرکز منطقه قرار دارد و از سیاست‌های انبوه‌سازی و شبکه‌بندی شهری سال‌های قبل انقلاب پیروی می‌کند.

 

منطقه یک رشت به‌سبب برخورداری از ظرفیت توسعه شهری و جذب جمعیتِ بیشتر نسبت به مناطق میانی شهر، بستر مناسبی برای اجرای طرح‌های آماده‌سازی و تفکیکی دارد. شناسایی ظرفیت منطقه برای توسعه‌های آتی بر دیگران نیز پوشیده نبوده و تمایل ساخت‌وساز در زمین‌های کشاورزی مستعد سکونت را افزایش داده است. برخی از این ساخت‌وسازها در قالب طرح‌های تفکیکی و آماده‌سازی صورت‌گرفته و بسیاری دیگر نیز به‌صورت خودرو و فاقد یک برنامه منسجم ایجاد شده‌اند. در این میان باید دانست؛ اولویت قراردادن زمین‌های بایر برای بارگذاری جمعیتی و خدماتی و حفظ زمین‌های دایر تا حد امکان از تمهیدات و سیاست‌گذاری طرح تفصیلی است.

 

در پیچ وخم منطقه یک؛ از گلسار گران قیمت تا چالش توسعه شهری
منطقه یک رشت، از شمال به حد شمالی شهر یعنی حریم فرودگاه بین‌المللی سردار جنگل، تصفیه‌خانه بزرگ فاضلاب شهر رشت و جاده انزلی و مماس بر مرز محدوده شهر قرار گرفته و در برگیرنده محله‌های کوه یخ، بلوار ولی‌عصر، عرفان و….، از غرب به مسیرها و راه‌های روستایی و رودخانه گوهر رود از جمله محله‌های سیاه اسطلخ، فلکه جهاد، بلوار شهید رجایی، رشتیان و…، از جنوب به خیابان‌های طالقانی و علم‌الهدی و از شرق به خیابان‌های سعدی و بلوار شهید انصاری محدود شده است. همچنین منطقه یک از شمال غربی به پستک و کماکل محدود است.

 

گلسار بخش قابل‌توجهی از درآمد شهرداری رشت که از محل عوارض و صدور پروانه‌های ساخت‌وساز تأمین می‌گردد را به خود اختصاص داده و از این‌رو این منطقه به محل تاخت‌وتاز سایر نیروهای مولد و تأثیرگذار در برنامه‌ریزی و مدیریت شهری بدل شده است

 

خیابان‌های مهم این منطقه از نظر ارزش زمین، در بخش مرکزی و جنوبی آن و نزدیک به مرکز شهر هستند. محدوده گلسار در بخش مرکزی که شامل خیابان گلسار، بلوار دیلمان، بلوار اصفهان، بلوار گیلان و بلوار سمیه است، به‌عنوان یکی از گران‌قیمت‌ترین زمین‌های شهر رشت محسوب می‌شود.

 

وجود شبکه معابر‌ اندیشیده‌شده، خیابان‌های منظم و شطرنجی، سیمای بصری مطلوب، خدمات شهری برنامه‌ریزی‌شده و حضور اقشار پردرآمد جامعه در گلسار از جمله علل افزایش تقاضا برای ساخت‌وساز در محدوده گلسار بوده که خود عاملی برای افزایش قیمت زمین و ساختمان در آن است.

 

هرچند که در سال‌های اخیر با ساخت‌وسازهای بی‌رویه و افزایش تراکم ساختمانی و جمعیتی در آن، این منطقه با کمبود سرانه خدمات شهری و فضای سبز روبرو بوده است؛ اما از نظر اجتماعی هنوز وجهه خود را از دست نداده است.

 

 

بررسی ویژگی‌های جمعیتی و کاربری زمین بر اساس طرح تفصیلی
بر اساس طرح تفصیلی شهر رشت؛ منطقه یک دارای جمعیتی حدود ۱۶۵۶۰۰ نفر در سطح ۲۱۳۰ هکتار است. تراکم جمعیتی ناخالص در منطقه یک ۷/۷۷ نفر در هکتار و سرانه هر شهروند ساکن منطقه ۱۲۹ مترمربع است.

 

از سطح منطقه ۱۰۶۲ هکتار (۵۰ درصد) به کاربری‌های شهری و مرتبط با ساکنان و نزدیک به ۱۰۶۷ هکتار (۵۰درصد) مربوط به کاربری‌های غیرشهری است. در بین کاربری‌های زمین در وضع موجود منطقه یک شهر رشت، کاربری باغات و کشاورزی با ۳۹ درصد از مساحت محدوده بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و پس از آن به ترتیب کاربری مسکونی با ۲۷ درصد، شبکه رفت‌وآمد ۵/۱۷ درصد، اراضی بایر و مخروبه ۷/۹ درصد. بیشترین سهم زمین‌های منطقه یک متعلق به بخش خصوصی بوده و نهادهای عمومی، دولتی و اوقاف سهم ناچیزی از تملک و تولیت زمین‌های این منطقه را به خود اختصاص داده‌اند.

 

باتوجه‌به اطلاعات در طرح تفصیلی منطقه ۱ که تصویب و به شهرداری ابلاغ شده، سهم نسبی مالکیت‌های اراضی در منطقه یک به شرح زیر است: خصوصی برابر با ۹۵.۹ درصد، اوقاف برابر با ۰.۲ درصد، سایر نهادهای دولتی برابر با ۱.۵ درصد، نظامی و انتظامی برابر با ۰.۱ درصد، آموزش‌وپرورش برابر با ۰.۶ درصد، راه و شهرسازی برابر با ۰.۱ درصد، سایر نهادهای عمومی برابر با ۰.۹ درصد و شهرداری برابر با ۰.۷ درصد.

 

طرح شهرسازی بوسار؛ سرآغاز تحولی بزرگ در رشت
در هجدهم تیرماه ۱۳۵۱، روزی به‌یادماندنی در تاریخ رشت رقم خورد که سرآغاز تحولی بزرگ در این شهر بود. عون جزایری، استاندار وقت گیلان، اولین کلنگ را بر زمین زد و پروژه‌ای را آغاز کرد که امروزه به یکی از ارزشمندترین و گران‌ترین مناطق رشت تبدیل شده است. منطقه گران‌قیمت امروزی که زمانی زمین‌های گود آن، محل دپو و دفن زباله‌های رشت بود، از اواخر دهه چهل مورد توجه بخش خصوصی برای عمران و آبادی و ساخت‌وساز قرار گرفت.

 

اسدالله رشیدیان، سرمایه‌گذار برجسته و مجری و مدیرعامل طرح، علی‌آبادی، معمار این پروژه، به همراه گروه طراحی و جمعی از نمایندگان مجلس، مدیران استانی، مهندسان، روزنامه‌نگاران و گروه کثیری از مردم نیز در رویداد تیر ۱۳۵۱ که مراسم کلنگ‌زنی طرح عظیم شهرسازی بوسار رشت بود، حضور داشتند.

 

مژده به اهالی رشت
در آگهی مجله “دنیای جدید” که در مورخ ۱۶ خرداد ۱۳۳۵ با عنوان: یک مژده بزرگ برای اهالی محترم رشت چاپ شده، آمده است: اراضی بوسار واقع در شمال رشت از حیث خنکی هوا و داشتن درخت‌های زیبا و نزدیکی به مرکز شهر، دارای موقعیت بی‌نظیری است. زمین‌های این ناحیه با قطعات ۱۰۰ و ۵۰۰ متری تقسیم و با برق مستقل و آب چاه آرتزین و خیابان‌بندی مدرن به فروش می‌رسد. به نقل از محمود نیکویه در کتاب «رشت، شهر باران»، آبادانی گلسار در سرآغاز با ساخت‌وساز خانه‌های ویلایی شروع شد و رشت نو نام گرفت.

 

شهرک گلسار فعلی در ابتدا به دلیل هم‌جواری با محله بوسار، «بوسار» نامیده می‌شد، اما در شهریور سال ۱۳۵۱ نامی جدید یافت. به گفته روبرت واهانیان (معمار و رشت پژوه)، مدیریت شهری با انتشار فراخوانی از شهروندان خواست تا نام‌های پیشنهادی خود را ارائه کنند. در نهایت، در پانزدهم شهریور، هم‌زمان با سالروز مبعث پیامبر اکرم (ص)، نام «گلسار» برای این شهرک انتخاب شد.

 

توسعه شهرک گلسار پس از انقلاب نیز ادامه داشت و این شهرک مانند یک‌ پهنه مغناطیسی هرساله بخش‌هایی از اراضی روستاهای اطراف را در خود ادغام و با تفکیک و فروش زمین‌ها روزبه‌روز به گستره‌اش می‌افزود

 

گلسار؛ شاهکار مهندسی آلمانی در قلب رشت
مجله “کیهان سال” در سال ۱۳۵۳، شماره سیزدهم چاپ گیلان و مازندران در ویژه‌نامه‌ای نوشت: در نحوه ساخت شهرک گلسار، مطالعات وسیعی از جانب مهندسان این شهرک، باتوجه ‌به جمیع جهات و شرایط اقلیمی و سنتی که خاصه شهرستان رشت و سواحل خزر است به ‌عمل‌ آمده و به طرق گوناگون مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفته و سرانجام نهایی‌ترین و عالی‌ترین تکنیک ساختمان انتخاب و پیاده شده است.

 

در تیپ آلمانی این شهرک ساختمان‌ها بتن‌آرمه و استحکام آن‌ها از هر حیث حساب شده و در سطح کشور نمونه خواهد بود و توسط مهندسان شهرساز آلمانی در دست اجرا است. اراضی در این شهرک با تراکم‌های کم، متوسط و زیاد تقسیم‌بندی‌شده و سعی گردیده که در سال‌های بعد که به‌مرور بر اثر ازدیاد جمعیت، ابعاد محل زندگی تنگ‌تر می‌شود، در گلسار این مضیقه پیش نیاید و مسلما ساکنین گلسار تا چند ده‌سال آینده از این لحاظ مشکلی نخواهند داشت.

 

گلسار؛ داستان شکل‌گیری یک شهرک مدرن و نمونه در قلب رشت
بر اساس گزارش استانداری گیلان؛ طرح شهرسازی گلسار بر روی زمینی به مساحت دو میلیون مترمربع در زمین‌های شمال شهر رشت درسال‌های پایانی دهه چهل پیاده شد. به ‌موازات خانه‌سازی در گلسار، کارهای شهرسازی نیز در این شهرک از سال پنجاه آغاز شد و خیابان‌کشی، آسفالت، اگوسازی و جدول‌بندی آن انجام گرفت. بر اساس این طرح آب، برق و تلفن نیز در این منطقه تأمین شد.

 

بنابه نوشته عملکرد استانداری، تا پایان سال ۱۳۵۱، حدود ۷۰ درصد از کارهای شهرسازی گلسار به‌پایان رسیده و در بیشه‌زار گسترده‌ای در شمال رشت، یک شهرک زیبا و نمونه در حال شکل‌گرفتن بود. تا قبل از انقلاب مجتمع آپارتمانی کاکتوس در گلسار ایجاد شد و با ایجاد مجتمع‌های تعاونی مسکن و تأسیسات شهری دیگر در بعد از انقلاب، این شهرک به‌سوی توسعه بیشتر سوق پیدا کرد. پس از انقلاب ناحیه پستک که روستایی از بخش مرکزی رشت بوده بر اثر توسعه شهرک در محدوده گلسار قرار گرفت.

 

بنابه نوشته روزنامه بازار در آن‌زمان، یکی از ویژگی‌های طرح شهرسازی گلسار این بود که شبکه خیابان‌بندی طرح به تقاطع زیادی برخورد نمی‌کند و اکثر خیابان‌های اصلی دارای عرض ۱۶، ۲۴ و ۳۰متری بوده و کوچه‌های این شهرک با عرض ۱۱متری تعبیه شده‌اند. همچنین در این شهرک چراغ‌قرمزی نصب نخواهد شد و شبکه ترافیک به‌صورت مطلوب و اساسی درآمده است.

 

به‌نقل از مجله “کیهان سال” در سال ۱۳۵۳؛ در طرح شهرسازی گلسار سعی شده برای تنظیم ترافیک آینده این شهرک، مشکلاتی که هم اکنون شهرها با آن مواجه‌اند، پیش نیاید. همچنین برای ایجاد تسهیلات فوق‌العاده جهت ساکنان گلسار تأسیسات مختلفی از قبیل؛ سوپرمارکت، مغازه‌های خواربارفروشی، قصابی، نانوایی، داروخانه، آرایشگاه، فروشگاه‌های میوه و غیره ساخته شده که قسمت اعظم آن افتتاح و مورد بهره‌برداری ساکنین قرار گرفته است.

 

ساختمان مراکز آموزشی، درمانی، مذهبی، تجاری، اقتصادی و هنری در گلسار احداث شده و باعث شده تا فعالیت‌های کسبی جدیدی در این منطقه ایجاد شوند. همه این‌ها موجب شده است که محیط گلسار از چهره‌ای استثنایی و دل‌چسب و توأم با آسایش برای ساکنان آن برخوردار شود.

 

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار و پژوهشگر مسایل شهری) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

انتشار در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴

 

1

2

3

4

5

6

8

7

7

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۴ ، ۱۷:۰۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد


 

گفتگویی شهرسازانه 2 

گفتگوی محمد صالح زاده(روزنامه نگار حوزه شهری-دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی) با دکتر پیروز حناچی(شهردار اسبق تهران) 

با موضوع: حمل و نقل پاک و معضل ترافیک شهرهای ما 

 

گفتگو با دکتر پیروز حناچی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۰۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

روزنامه گیلان امروز 

شنبه 18 فروردین 1403 / 6 آوریل 2024 / سال بیست و هفتم / شماره 6479 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

https://gilan-today.com/33745

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۳ ، ۰۳:۵۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

از رشت پر فروغ تا بُن بست های شهرسازی

یادگارهای رشت، بازآُفرینی و الگوهای شهرسازی در گفتگو با ترانه یلدا

گفتگو با ترانه یلدا

در یکی از روزهای سرد زمستانی تصمیم گرفتم با بانوی معمار و شهرساز کشور گفتگوی کوتاهی داشته باشم. به لطف تحصیل در رشته شهرسازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شانس این را داشتم، با اساتید ممتاز این حوزه به طروق مختلفی آشنا شوم. گاه کتاب ها و مقالات و گاه حضور شان را در برهه های مختلف تحصیل کاملا حس کردم و از آراء و افکارشان در ادامه مسیر بهره برده ام.

مهندس ترانه یلدا یکی از این اساتیدی بود که هرچند شانس حضور در کلاس های درس ایشان برایم رقم نخورد، اما در این مسیر بارها به مقالات، یادداشت هایش رجوع کرده و از آن تالیف ها برای مطلوبیت مسیر درست دانش در این حوزه بهره گرفته ام. سال ها پیشتر زمانی که دانشجوی مقطع کارشناسی بودم، به سبب دوره بازآفرینی شهرمان رشت متوجه حضور این بانوی شهرساز در طرح های ابتدایی بازآفرینی شهر در دوره شهرداری دکتر سیدمحمد علی ثابت قدم میسر گشت. وی به همراه تیم مشاوره اش در روزهای نخست طرح ریزی این پروژه که سرآغاز یک طرح منسجم و درخشان بود، حضور داشت. اَکشن پلن های متنوع و مختلفی را در مسیر پروژه بازآفرینی شهری رشت بازنمایی نمودند. خلاصه این پروژه با کارشکنی ها در پی اختلاف در دو بدنه مدیریت شهری با تمام نواقص خود اجرا و به بهره برداری رسید.

ترانه یلدا متولد آذر ۱۳۳۳ در تهران، معمار و شهرساز ایرانی است که در دهه ۱۳۵۰ در رشته معماری در دانشگاه تورینوی ایتالیا و پس از آن در رشته شهرسازی در دانشگاه پاریس ۸ به تحصیل پرداخت. از او بعنوان طراحان طرح جامع تهران و تاثیر گذار در سایر شهرها یاد می شود. از وی تالیف های مختلفی بعنوان نویسنده و مترجم منتشر شده است. مهندس ترانه یلدا بارها درباره اوضاع نابسامان شهرسازی در شهرهای ایران بخصوص در تهران و مشهد صحبت هایی را بیان کرده و دلیل این آشفتگی در معماری و شهرسازی شهرهای بزرگ و کوچک کشور را رعایت نکردن قانون دانسته است. قوانینی که برای نظم در شهرها تصویب شده اند، اما اجرایی نمی شوند. وی معتقد است: آنچه که در شورایعالی معماری و شهرسازی و شورای شهرسازی و نهادهای مختلف اجرایی به تصویب میرسد، اجرا نمیشود.

 

ترانه یلدا" مهمان "آبان" شد

اخیرا از ترانه یلدا به مناسبت روز رشت یادداشتی با عنوان؛ “رشت؛ شهر درخشان شمال” در روزنامه شرق منتشر شد. به سبب انتشار این یادداشت و اشتیاق گفتگو با استاد برجسته شهرسازی کشور  این گفتگو حاصل شد. در راستای تعریف و تمجید از شهر رشت و مردمانش، وی در این یادداشت می نویسد: رشت را از نوجوانی می‌شناختم اما از سال ۹۴ بود که به دعوت دوستانی برای کار روی بازآفرینی به این شهر آمدم. کار ما زیاد ادامه نیافت اما آن‌قدر در آن دو سال رفت‌و‌آمد مِهر این شهر و مردمانش را به دل گرفتم که اکنون چند سال است خانه‌ای در آن دارم و هر‌ سال ایامی طولانی را در گوشه‌ای از دامن آن می‌گذرانیم، به‌ویژه در زمستان که هوای خانه‌مان در مرکز شهر تهران غیرقابل‌ تنفس می‌شود. با توجه به متن یادداشت که سراسر تعریف و تمجید از شهرمان رشت بود و اوضاع نامناسب کنونی شهرسازی در رشت و استان گیلان که به نحوی می توان گفت: «ما در این جا به نوعی به بن بست شهرسازی رسیده ایم و مدیریت شهری در راستای نظم بخشی شهر تنها به پروژه های ضربتی اکتفا کرده است و چاره ای اصولی که زمینه ساز توسعه پایدار شود، در شهر توسط مدیریت شهری به منصه ظهور نمی رسد.» همه اینها باعث شد تا این گفتگو انجام شود.

 

 

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم.

 

در یادداشت اخیر شما درباره رشت نکات بسیار مهمی بود. شخصا از خواندن چندباره آن خیلی لذت بردم. قلم شیوا و نثر گویا و یادآوری از گذشته پرشکوه شهر رشت برای همه ما افتخار آمیز بود. چه شد که به رشت پرداختید؟ چه چیزی شما را ترغیب کرد؟

 

 

مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است.

 

 

ـ رشت شهر خیلی مهمی ست، تاریخ پر فراز و نشیبی را گذرانده و بدلایل مختلفی؛ از جمله موقعیت جغرافیایی شهر و مجاورت با همسایگان از جمله روسیه و ترکیه و همچنین قرار گرفتن در جوار دریای کاسپین باعث شده فرهنگ این شهر در دوره های مختلف تاریخی با عناصر جدیدی آمیخته شود. بعنوان مثال: معماری سن پطرزبورگ در اوایل حکومت پهلوی اول و ساخت بناهای شکیل در مرکز و جای جای شهر نشان دهنده فرهنگ و هویت شهر رشت است که هنوز هم می توان در این شهر این معماری زیبا را مشاهده کرد.

 

 

باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

ابوالحسن صبا

من از گذشته با این شهر و مردمانش دوستی، رفاقت و آشنایی داشته ام. دکتر مجتهدی استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیر مدرسه البرز تهران از دوستان بسیار نزدیک پدرم بود. من به واسطه این دوستی و آشنایی خانوادگی از بچگی ایشان را می شناختم. همچنین خاندان سمیعی که گیلانی تبار هستند، و خانواده اکبر نیز آشنایی و رفاقت خانوادگی داشتیم. اینرا هم باید بگویم؛ مادربزرگ مادری من رشتی بوده و آقای ابوالحسن صبا؛ موسیقی دان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی که تمام نغمه های فولکلور گیلکی را در دستگاه موسیقی ایران انتقال داده و با الهام از این نغمه ها، آهنگ هایی ساخت و همچنین آهنگ های ساخته شده توسط ایشان ارتباط عمیق و معناداری با منطقه گیلان داشته، نیز دایی مادرم است. بنابراین همه اینها و همچنین سفرهایم به گیلان و رشت باعث شد که ارتباط وسیعی با این شهر و مردمانش از گذشته تا به امروز داشته باشم. در کل استان گیلان و شهر رشت مردمان با فرهنگ و خوش ذوقی داشته و دارد. باید مردم رشت و گیلان را آزاد گذاشت، تا بتوانند فرهنگ قدیم خود را حفظ کنند و به جلو ببرند. این موضوع بسیار مهم است که بتوان با آزادی که به مردم داده میشود، فرهنگ گذشته حفظ شود.

 

 

در مورد پروژه بازآفرینی رشت که در سال ۹۴ اجرایی شد، بیشتر توضیح می دهید؟

دکتر علی مجتهدی

ـ  البته اول از همه باید بگویم از آن دوره، سالهای زیادی گذشته و بنده به همراه تیم مشاور، مدت کوتاهی در پروژه حضور داشتیم. ممکن است کامل و دقیق خاطرم نباشد. در زمان آغاز پروژه بازآفرینی شهری رشت چند صباحی به واسطه کار تخصصی ام و دعوت شهردار که جوان باسواد و متخصصی بود، در شهر رشت رفت و آمد داشتم. در ابتدا به دلیل روحیه مردم رشت که روزها و شبها در شهر گردش می کنند و این گردش در میدان مرکزی و تاریخی شهر در مراسم های مختلف آیینی نیز صورت می گیرد، پیشنهاد داده شد تا برای شهر رشت، روزی تعیین شود که هر ساله در این روز از این شهر و مردمانش تقدیر و به نوعی همه ساله تحت این عنوان و این روز جشنی ترتیب داده شود. خاطرم است؛ از همان سال اول عده ای با جشن روز رشت مخالفت کردند، برای اینکه زن و مردها لباس محلی پوشیده و مراسم آیینی برداشت برنج و دیگر مراسم ها را اجرا کردند. مخالفین این روز و مراسم اعتراض داشتند که چرا زن ها با مردها در میدان شهرداری رشت رقصیده اند. آن زمان مسئول سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت، جوانی با ادب و نازنینی بود که اتفاقا مداح هم بود. این بنده خدا گویا همان زمان چند روزی بازداشت هم شد. آن مراسم درواقع آیینی کُهن برای برداشت برنج بود که به مناسبت اولین سال برگزاری روز رشت و افتتاح پیاده راه فرهنگی و دیگر مراسم ها از جمله تیاتر و موسیقی و… توسط شهرداری اجرا شد. ما برای این پروژه اَکشن پلن ها و چک لیست هایی پیشنهاد دادیم، در واقع ما پیشنهاد دادیم، اما جزییات و طراحی ها و اجرا با ما نبود. اگر درست خاطرم باشد؛ اینها بیش از ۴۰ مورد بود، این اَکشن پلن هایی که تعریف شد. از بازسازی عمارت های قاجاری علی الخصوص حمام حاجی در ساغریسازان و دیگر خانه ها در محلات قدیمی مثل ساغریسازان، پیرسرا و …. اجرای برخی از پارکها در سطوح شهر و همچنین پارک همجوار تالاب عینک. در آغاز این فرایند از بس غذاهای رشتی و گیلکی خوشمزه و مخصوص آن جغرافیاست. پیشنهاد دادیم؛ تا موضوع ثبت شدن رشت در یونسکو با عنوان شهر خلاق در خوراک را پیگیری نمایند. خانم قدیمی که آن زمان مدیر روابط عمومی شهرداری بود، این کار و ثبت رشت در یونسکو را پیگیری نمود که در نهایت هم موفق شد. این موضوع حیف بود که بعنوان یک مزیت برای رشت در جهان ثبت نشود. چند سال پس از اجرای طرح بازآفرینی در رشت و همچنین سکنی گزیدن من در برخی از روزهای سال به واسطه آلودگی تهران در رشتِ زیبا. رفتم و از نزدیک از نقاط مختلف پروژه بازدید کردم، در اجرای پروژه دقت زیادی شده و در برخی نقاط طرح ها بسیار خوب از آب در آمدند. نقص هایی هم به چشم می آید. بعنوان مثال؛ امروزه در برخی از محدوده های این پروژه مثل گذر خواهر امام حالت مخروبه به خود گرفته و مبلمان و پیاده راه آسیب دیده است. اما باز هم میتوان با تمیز کردن و برخی از کارهای مرمتی مجدد آن محدوده ها را قابل استفاده کرد. اما اینطور که مشخص است شهرداری رشت کوچکترین توجهی به بخش های پروژه بزرگ بازآفرینی رشت نمیکند. به قول معروف اصلا هیچ.

 

ترانه یلدا | پایگاه خبری فردای کرمان

 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

گفتگوی ویژه مرور با ترانه یلدا

مصاحبه: محمد صالح زاده(روزنامه نگار حوزه شهری) 

انتشار در تاریخ 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۰۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

روزگار غار؛ فروپاشی یک نوستالژی جمعی

نشانه عبور و یا دَرهم شکستن فضاهای شهری از محله و در واقع نابودی یک زیست مشترک است.

مهندس فرانسوی (بُهلر) از آموزگاران و اساتید مدرسه دارالفنون، که از قضا با شهرسازی و معماری مدرن اروپایی آشنایی داشت. به دستور شاه قاجار (ناصرالدین شاه) که در طی سفرها به اروپا و تماشای شهرهای فرنگی ذوق زده شده و تمایل به دگرگونی پایتخت داشت. برای تهران؛ ۱۲ دروازه ساخت، یکی از آنها “دروازه غار” بود. دروازه غار درست در نقطه ای ساخته شد، که اکنون میدان هرندی در این محله نمایان است. چون درب های این دروازه به سمت زمین های بلوک غار بود، آنرا دروازه غار نامگذاری کردند. در دوره پهلوی اول، دروازه غار برچیده و بجای آن میدان غار ساخته شد و در پهلوی دوم، میدان غار، باغ فردوس و گذر قدیمی صابون پز خانه به بخش ۶ پایتخت خوانده شد. این محله در تقسیمات جدید شهری، در منطقه ۱۲ شهرداری تهران قرار گرفته است. این محله از شمال به مولوی، از جنوب به شوش، از شرق به شهر ری و از غرب به خیام منتهی میشود. محله به شمار قهوه خانه ها و زورخانه هایش معروف بود و هنوز هم می توان نشانه هایی از این فضای تاریخی و جمعی محله های ایران را در این محله یافت.

دروازه غار

“روزگار غار” نام مستندی ست، که روایت تازه ای از محله قدیمی و تاریخی تهران به نام دروازه غار میدهد. این مستند به تهیه کنندگی احمد شفیعی و کارگردانی مرتضی منشی ساخته شد. گویا چند سال پیشتر یکی از شبکه های صدا و سیما نیز آنرا پخش کرده. به تازگی مهندس ترانه یلدا، معمار و شهرساز پیشکسوت اهل تهران به مخاطبین خود پیشنهاد تماشای این مستند را داد و نوشت: محلات قدیمی تهران را دریابیم. این محلات روح و جان شهر مایند. در این محلات ساکنین و کسبه هنوز محله را دوست دارند و نباید رانده شوند. اگر مدیران شهری این محلات را قابل نمی دانند، خود ما اصالت تهران را حفظ کنیم و در جهت بهبود رفاه و ایمنی در این محلات به طریقی منطقی و عاقلانه گام برداریم و به پایداری و همبستگی در آنها بیافزاییم.

“درواز غار” نام قدیمی محله ای است که امروزه به آن هرندی می گویند. مستند روزگار غار نیز روایتی متفاوت از محله ی دروازه غار ارایه میدهد. یکی از محلات قدیمی و تاریخی تهران، که سرگذشت پُر پیچ و خمی را گذرانده تا به هرندی کنونی رسیده است. بازار تا عودلاجان، پامنار، هرندی، دروازه غار و شاپور، هویت طهران است و به نوعی شناسنامه طهرانی های اصیل است. هرچند این روزها در پی گذر سالها بر سر و روی این محله همچون دیگر محلات این سرزمین، غبار و اندوهی گرفته، با این حال بخش اصلی هویت و قلب پایتخت از این محله و محلات عبور می کند. اینکه می گوییم؛ این مستند روایتی متفاوت از محله دروازه غار میدهد، از این جهت است، که با به تصویر کشیدن بناهای قدیمی محله، خاطرات مشترک و وجوه مثبت محله توسط راویان که ساکنین قدیم و جدید محله هستند، بازگو می شود. افراد محلی که حتی برخی قدمت سکونت شان به نیم قرن حتی بیشتر میرسد، با همه کاستی های وضع موجود کنونی هرندی، به محله خود علاقه دارند. در این مستند تاریخچه محله به صورت نامحسوس پرداخت و زیست مشترک با تعاملات اجتماعی و فرهنگی آدمها در یک ساختار مشخص شهری و مرز بندی بنام محل نمایش داده شد.

دروازه غار بی شک یک محله منحصر بفرد و تکرار نشدنی در تاریخ شهر تهران است. شکل زندگی مردم این محله به عنوان گود نشین که هنوز هم بخش های بجا مانده این گودها را میتوان در محله جست.

یکی از ساکنین، که امروزه در این محل آتلیه عکاسی کوچکی دارد و از اهالی محل عکس می اندازد، می گوید: وسط گودِ معصومیِ دروازه غار یک زمین فوتبال بود، اینجا یک لیگ کوچک داشتیم، اسم تیم های محله را به ترتیب؛ گود مُحب، گود معصومی، گود بازار، تی بی تی نام می برد. و همچنین اشاره دارد؛ شهرداری در همان موقعیت گودِ معصومی یک زمین چمن مصنوعی فوتبال تاسیس کرده است. راوی دیگر این مستند، مدرسه طاهر تنکابنی با قدمت ۱۰۰ سال که بعدها به شهید قاضی تغییر نام داد را یاد می آورد، و افسوس میخورد که خاطرات دوران کودکی بچه های محله به مخروبه تبدیل شده و قرار است به پارکینگ تغییر کاربری داده شود.

شخص دیگری از مدرسه جُندی به مدیریت و تاسیس زهرا کشکولی، بانوی نیکوکار محله اشاره دارد، وی میگوید: خانم کشکولی زمانی مدرسه را دایر کرد، که پدران اجازه نمی دادند، دخترانشان به مدرسه بروند، و خیلی از

دخترهای محل در مدرسه جُندی درس خوانده و معلم شدند. یکی دیگر از ساکنین این محله که هنوز در خانه قدیمی پدری اش زندگی می کند، روایت میکند: قدمت خانه ما به یک قرن میرسد. در همین خانه ما کلی عروسی گرفتیم. نه تنها خواهر و برادران من بلکه بستگان ما هم عروسی می گرفتند. در قدیم رسم بود در عروسی برنامه های سیاه بازی اجرا می شد و روی حوض رو می پوشاندیم تا اینجا اجرا کنند. یکی دیگر از کاسبین این محل که سالها پیشتر به پایتخت مهاجرت داشته می گوید: سابقا در خانه ای سکونت داشتیم، که حدود ۱۰ خانواده باهم در آنجا زندگی می کردیم. از بافت این محل و ارتباط مردم و ساکنین محله با هم خوشمان آمد و اصلا در اینجا احساس غربت نداشتیم.

 

یک چیزی که باعث شد، این سال ها در این محل بمانم و اینجا کاسبی کنم، هم نحوه سکونت مردم بود هم نحوه معاشرت و تعامل شان. یک مهر و محبت خاصی بین ساکنین محل برقرار بود. راوی دیگری از پاتوق های دسته جمعی اهالی محل میگوید: چندین قهوه خانه اینجا بود، پاتوق ما قهوه خانه نزدیک به کاروانسرای شیشه بُرها، معروف بود به قهوه خونه احمد نجار. در این قهوه خانه یک تلویزیون قدیمی بود، آن زمان همه تلویزیون نداشتند، شبهایی که بوکسور معروف محمد علی کِلی بازی داشت، کلید مغازه را می داد به بچه های محل، ما چند ساعت قبل تر از صبح قهوه خانه را باز می کردیم، سماور روشن می کردیم، تا در آنجا مسابقه بوکس را ببینیم. قهوه خانه حاجی تقی با ۸۰ سال قدمت هنوز در این محل باز است و پاتوق ساکنین آنجا، قدیمی ها نقالی و پرده خوانی اجرا می شد. آن زمان که تلویزیون نبود، مردم با تماشای نقالی و پرده خوانی شب های ماه رمضان را تا سحر طی می کردند، بعد انقلاب هم در زورخانه محله پاتوق می کردیم. امروزه قهوه خانه حاج تقی که هنوز دایر است، مکانی شده برای پاتوق انگشتر فروشان و نقره فروشان.

 

صحبت های راویان این مستند که ساکنین قدیمی محله بودند، بیانگر اینست؛ این محله زیستگاه تیپ‌های اجتماعی و اقوام خاص از جمله لوطی‌ها و غربتی‌ها بوده است. این مستند ریشه‌های تاریخی شکل‌گیری محله قدیمی دروازه غار و علت شهرت آن را به تصویر کشیده و برای اولین بار برخی نکات برجسته و تاریخی این محله بیان شده است.

هرچند امروزه بخش هایی از محله هرندی، دروازه غار سابق، به یکی از نقاط ناهنجار و جرم خیز پایتخت از حیث؛ فقر، مواد مخدر و اعتیاد، کودکان کار و سایر معضلات شهری بدل گردیده، اما این هرندی کنونی زمانی ماهیتی از روابط اجتماعی، فرهنگی و زیست خاصی را به نمایش می گذاشت که از ساختار محله ای کل جغرافیای ایران تبعیت می کرد. وقتی یک ساختار کلی از مقیاس کوچک محله را به کل کشور تعمیم می دهیم، این یعنی یک اشتراک اجتماعی، فرهنگی و زیستی را نظاره گر هستیم، این وجه اشتراک را در شمار زیادی از فیلم ها و سریال های مختلف دهه های گذشته به وضوح به تماشا می نشستیم، هرچقدر زمان گذشت، در آثار سینمایی این تصاویر مشترک کمرنگ تر شد، که این نشانه عبور و یا دَرهم شکستن فضاهای شهری از محله و در واقع نابودی یک زیست مشترک است. اینجاست؛ که میتوان گفت: مدیریت شهری با تصمیم های عجولانه و اقدامات ضربتی نه تنها بافت و ساختار را دستکاری می کند، بلکه در سبک زندگی و وجوهِ مشترک زیست اجتماعی و فرهنگی تاثیر گذار است. مسایلی همچون محله هرندی کنونی که با انواع و اقسام ناهنجاری در گیرودار است، حاصل یک درهم تنیدگی و برهم کُنشِ نیروها در مقیاس های بزرگ و کوچک است. که همزمان هم سیاسی ست هم اقتصادی، هم اجتماعی و هم کالبدی. نگاه صرفا کالبدی و فیزیکی کار ساز نخواهد بود.

 

نویسنده: محمد صالح زاده ( روزنامه نگار )

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

http://mroor.org/f9i

انتشار ۲۱ اسفند ۱۴۰۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۰۲ ، ۰۳:۴۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد