شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اجلاس سازندگان» ثبت شده است

 

 

 

در اجلاس سازندگان، توسعه‌گران و طراحان کشور مطرح شد؛

گیلان، بازمانده آخر

بیست‌ و‌ دومین اجلاس سازندگان، توسعه‌گران و طراحان کشور، پنچشنبه ۲۲ آبان ماه به میزبانی گیلان برگزار شد. این رویداد، با شعار «انعکاس میراث» و با تمرکز بر حفظ و احیای میراث معماری بومی در توسعه شهری و اشتراک‌گذاری تجارب شهرسازی در تالار مرکزی شهر رشت برگزار شد.

بیست‌ و‌ دومین اجلاس سازندگان، توسعه‌گران و طراحان کشور با حضور چهره‌های شاخص مدیریتی در سطوح ملی، مقامات استانی و محلی، اساتید برجسته دانشگاهی و جوامع تخصصی و علمی در حوزه معماری و شهرسازی، سازندگان شاخص از سراسر کشور، سازندگان پروژه مسکونی و تجاری و تفریحی در استان گیلان و مناطق آزاد، شرکت‌های فعال در حوزه گردشگری ساحلی، فروشگاه‌ها و نمایندگی‌های محصولات ساختمانی شاخص گیلان، شرکت‌های تولید و تامین‌کننده مصالح ساختمان در شرایطی در اواخر هفته گذشته به میزبانی استان گیلان در شرایطی برگزار شد که در طی این مدت با اتفاقات و حاشیه‌ها و انتقادات تندی همراه شده بود.

 

در ابتدای این اجلاس، «سعید ظریف» مدیر مجتمع صما و دبیر بیست و دومین دوره اجلاس، در مورد ماهیت و اهمیت این رویداد گفت: در این اجلاس که با محوریت انعکاس میراث است درباره آینده معماری این سرزمین گفت‌وگو می‌شود.

وی با بیان این‌که پیام ما در این رویداد روشن است اظهار کرد؛ معمار مسئول، میراث را انعکاس می‌دهد. ما اینجا نیستیم که بگوییم ساخت نکنید؛ این‌جا هستیم تا بگوییم بهتر بسازید. همان‌طور که در کمپین «نما و هویت شهرمان» در ۲۲ منطقه تهران و کلان‌شهرهای کشور نشان دادیم، که با آموزش و گفت‌وگو می‌توان کیفیت ساخت‌‌وساز را به شکل ملموسی ارتقا داد.

 

وضع قوانین و مقررات در مقابل اسکان بی‌رویه جمعیت
«میرمحمد غراوی»، معاون عمرانی استانداری گیلان نیز با تاکید بر لزوم اجرای قوانین و مقررات حاکم در کشور که طرح‌های توسعه را هدایت می‌کنند خطاب به جامعه متخصص در اجلاس اظهار کرد: از طرح‌های آمایش سرزمین تا مقررات و ضوابط ساخت‌‌وساز که در مراجع ملی تصویب می‌شود و هم‌چنین مقررات مدیریت شهری و روستایی برای صدور پروانه ساختمانی، الگوها و میراث‌فرهنگی باید در طراحی‌ها مدنظر قرار گیرد.

 

وی در ادامه اذعان کرد؛ این قوانین و مقررات، ما را به هدف نهایی نرسانده است. بررسی توسعه در برخی کشورهای دیگر حتی کشورهای مسلمان حاشیه خلیج‌فارس یا سایر نقاط نشان می‌دهد که متاسفانه ما بسیار عقب‌تر از آن‌ها هستیم. درحالی‌که آن‌ها مقرراتی وضع می‌کنند که برای نسل‌های آینده اندیشیده شده و این مقررات را به نسل فعلی و فرزندان‌شان آموزش می‌دهند و همه از آن تبعیت کرده و اجرا می‌کنند. در کشور ما، نقض قوانین در ساخت‌ و سازها به حدی شایع شده که اغلب معماران و طراحان ناچارند نظر کارفرمایان را اولویت دهند و اجرا کنند؛ در حالی که در کشورهای دیگر، چنین نیست.

 

میرمحمد غراوی: نقض قوانین در ساخت‌‌وسازها به حدی شایع شده که اغلب معماران و طراحان ناچارند نظر کارفرمایان را اولویت دهند و اجرا کنند؛ درحالی‌که در کشورهای دیگر، چنین نیست

 

غراوی با توجه به نقش طراحان معماری بیان کرد: ما در بخش دولتی نیز سازنده خوبی نبوده‌ایم و آن‌چه ساخته‌ایم، اغلب مقبول مردم واقع نشده. بخش خصوصی باید این ظرفیت‌ها و الگوهای مهم را مدنظر قرار دهد و در برابر کارفرمایانی که انتظارات غیراستاندارد دارند(مانند پلان‌های خاص)، مقاومت کند. تسلیم کارفرمایان نشوید؛ معیارها و استانداردها را در اولویت قرار دهید.

 

معاون عمرانی استانداری گیلان، یکی از راه‌حل‌های کنترل مهاجرت به استان‌های شمالی را وضع قوانین و مقرراتی عنوان کرد تا اسکان بی‌رویه جمعیت محدود شود و ورود به استان تنها برای گردشگران موقت که برای گذران اوقات فراغت می‌آیند مجاز باشد.

 

ایجاد تعادل میان جریان قدرتمند توسعه و حفظ کیفیت‌های محیطی
«حبیب‌الله طاهرخانی»، معاون وزیر راه و شهرسازی نیز در سخنانی با محوریت توسعه بیان کرد: امروزه با جریان گسترده و نوظهور توسعه‌ای مواجه‌ایم که ریشه در دشواری‌های سرزمینی دارد. مردمی که به تصور در اَمان ماندن از عوارض نامطلوب توسعه در برخی از مناطق، به مهاجرت بین‌استانی روی می‌آورند و این گرایش به‌ویژه به سمت شمال شدت گرفته است.

وی افزود: این جریان توسعه از سویی با سبک زندگی «خانه‌ی دوم» تشدید شده است؛ جایی که افراد برای رهایی از دغدغه‌های کلان‌شهری و مشکلات شهرهای بزرگ، مکانی اختصاصی برای تعطیلات آخر هفته یا ایام فراغت می‌جویند. گرایشی که از دیرباز وجود داشته و اکنون به اوج رسیده است. از سوی دیگر، توسعه‌ی گردشگری به‌عنوان نیاز نوین انسانی، با تمایل به سفر، تماشای طبیعت و بهره‌مندی از زیبایی‌ها، فشار مضاعفی بر این پهنه شمال کشور وارد می‌کند.

 

او با اشاره به ناکارآمدی توسعه‌ی زیرساختی در برابر هجوم خودروهای شخصی، ترافیک را مشکل اساسی شهرهای شمالی دانست که در تعطیلات به اوج می‌رسد. راه‌حل پیشنهادی‌ وی هدایت مردم از تملک زمین به استفاده از اماکن گردشگری و تقویت حمل‌ونقل عمومی بود تا تعادل میان توسعه و منابع طبیعی برقرار شود.

 

حبیب‌الله طاهرخانی: چالش اصلی، ایجاد تعادل میان این جریان قدرتمند توسعه و حفظ کیفیت‌های محیطی سرزمین است. بدون برنامه‌ریزی هدفمند، نتایج مخربی در شهرنشینی و مخاطرات محیط‌زیستی پدید خواهد آمد

 

طاهرخانی مقاومت سخت را ناکارآمد خواند، اما تأکید کرد: نباید اجازه داد عرصه‌های طبیعی و زمین‌های کشاورزی تخریب شوند. معاون وزیر راه و شهرسازی هشدار داد: چالش اصلی، ایجاد تعادل میان این جریان قدرتمند توسعه و حفظ کیفیت‌های محیطی سرزمین است. بدون برنامه‌ریزی هدفمند، نتایج مخربی در شهرنشینی و مخاطرات محیط‌زیستی پدید خواهد آمد.

 

احداث شهرهایی زیست‌پذیر، هویت‌بخش و خاطره‌ساز
«پیروز حناچی»، شهردار اسبق تهران، نیز در سخنانی با محوریت کیفی‌سازی قلمروی‌ عمومی بیان کرد: توسعه شهری ما باید از الگوی ساده «بساز و بفروشی» فراتر رود و به سوی کیفی‌سازی واقعی حرکت کند؛ این ضرورتی روشن و ملموس است.

 

وی وظیفه معماران را «مدیریت خردمندانه فضای سرزمین» دانست. روح این عبارت باید راهنمای ماموریت‌ها باشد. ما در سرزمینی کهن و تمدن‌ساز زندگی می‌کنیم؛ بسیاری از بحران‌های معاصر از جمله بحران آب و ناترازی انرژی، ریشه در شیوه برخوردمان با منابع خدادادی دارد.

مدیر اجرایی اسبق کشور تصریح کرد: کتیبه بیستون، که بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارد، نشان می‌دهد؛ حتی داریوش در آغاز حکومتش، سرزمین را از سه تهدید اصلی نجات داد: دشمن، دروغ و خشکسالی. خشکسالی نه پدیده‌ای نوظهور، که واقعیتی تاریخی بوده که نیاکانمان آموختند با آن زیست کنند.

 

شهردار اسبق تهران افزود: قلمرو عمومی، آن بخش از فضای شهری است که امکان حضور عادلانه همه شهروندان را فراهم می‌کند، میدان‌ها، پارک‌ها، گذرگاه‌ها و خیابان‌های اصلی.

 

این قلمرو، فصل مشترک سه نیروی اصلی شکل‌دهنده شهر است: اقتصادی، اجتماعی و سیاسی. هنگامی که این سه نیرو متعادل باشند، فضای ساخته‌شده شهری نیز متعادل خواهد بود؛ اما ناهنجاری‌ها زمانی عیان می‌شود که یکی از این نیروها منافع دیگران را نادیده بگیرد مانند ساخت مجتمع‌های تجاری عظیم بدون پارکینگ کافی که برای حوزه نفوذ خود مشکل‌ساز شده‌اند.

 

پیروز حناچی: می‌توانیم با الهام از میراث خود و درس‌آموزی از تجربیات جهانی، شهرهایی بسازیم که نه تنها زیست‌پذیر، بلکه هویت‌بخش و خاطره‌ساز باشند. شهرهایی که قلمرو عمومی‌شان، روح واقعی تمدن ایرانی را در عصر حاضر بازتاب دهد

 

حناچی یادآور شد: ارتقای کیفیت قلمرو عمومی نیازمند شناخت دقیق مولفه‌های کیفی آن است: دسترسی همگانی (برای همه سنین و توانمندی‌ها)، امنیت (نه صرفا پلیسی، بلکه ایجاد نقاط امن طبیعی)، خوانایی، تعامل اجتماعی، پایداری محیطی، انطباق‌پذیری، مقیاس انسانی، خلاقیت و جاذبه بصری. مکانیسم‌های اجرایی نیز شامل مدیریت منسجم، مشارکت مردمی با حضور بخش خصوصی، تدوین قواعد راهنما، رعایت استانداردها و تأمین منابع پایدار است.

 

وی با اشاره به کشور انگلیس در خلق قلمروهای عمومی موفق تصریح کرد: می‌توانیم با الهام از میراث خود و درس‌آموزی از تجربیات جهانی، شهرهایی بسازیم که نه تنها زیست‌پذیر، بلکه هویت‌بخش و خاطره‌ساز باشند. شهرهایی که قلمرو عمومی‌شان، روح واقعی تمدن ایرانی را در عصر حاضر بازتاب دهد.

 

سیستم‌های محلی ماندگار به کمک و با مشارکت ساکنان
«ترانه یلدا» شهرساز و کنشگر شهری یکی دیگر از سخنرانان ویژه در بیست و دومین اجلاس سازندگان بود.
وی با اشاره به یادداشت اخیرش در روزنامه شرق اظهار کرد: در سال‌های اخیر با شدت‌گرفتن بی‌آبی در برخی از نقاط کشور، گیلان سرسبز و نمناک که تا همین اواخر توانسته بود از دست‌اندازی مصون بماند و هویتش را حفظ کند.

وی اضافه کرد: گیلان اگرچه می‌دانست اجل به‌زودی به سراغش خواهد آمد؛ اما خود را برای تسخیر و غارت شالیزارهایش آماده نکرده بود. با توجه به گرایش‌های اخیر برای ساخت‌‌وساز در این استان، برای ترسیم چشم‌اندازهای آینده نزدیک در گیلان، تنها به نکته‌ها و مصائب موجود و بعضا به چاره‌های ممکن اما بعید و عاقلانه‌تر اشاره می‌کنم.

 

یلدا افزود: اصولا وقتی از توسعه پایدار صحبت می‌شود، منظور تعارف نیست، بلکه ایجاد همین سیستم‌های محلی ماندگار به کمک و با مشارکت ساکنان است: شبکه‌های خدماتی با رعایت اصول محیط‌زیستی، حفظ فضاهای سبز موجود و فدا نکردن آن‌ها برای ساخت‌وسازهای حجیم بتنی، پایش تأثیر این اقدامات در نتایج مشهود به‌طور مستمر.

 

ترانه یلدا: وقتی از توسعه پایدار صحبت می‌شود، منظور تعارف نیست، بلکه ایجاد همین سیستم‌های محلی ماندگار به کمک و با مشارکت ساکنان است: شبکه‌های خدماتی با رعایت اصول محیط‌زیستی، حفظ فضاهای سبز موجود و فدا نکردن آن‌ها برای ساخت‌‌وسازهای حجیم بتنی، پایش تاثیر این اقدامات در نتایج مشهود به‌طور مستمر

 

وی با اشاره به اظهارات یک معمار گیلانی در خصوص لزوم احداث شهرک‌های اقماری در استان تصریح کرد: مهم‌ترین کار در احداث شهرک‌های اقماری برنامه‌ریزی‌شده برای شهرهای گیلان، تمرکز روی انرژی‌های تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و تمرکز بر تجهیزات هوشمند، بازیافت آب‌های خاکستری برای امور غیرشرب و اصولا توجه بیشتر به ساختمان‌های صفرانرژی و صفر زباله است.

 

پس از انتقادات برخی از فعالان شهری، معماری و محیط‌زیستی در استان گیلان به این اجلاس، پنل ویژه (بحران؛ وضعیت؟) با ارایه عماد ثروتی(منتقد معماری)، سینا لطف‌پور(شهرساز و پژوهشگر توسعه شهری) و بابک عبدالغفار(معمار) برگزار شد.

 

گیلان در بحران زباله
«عماد ثروتی» معمار درباره عنوان این پنل بیان کرد: عنوان پنل را «پنل انتقادی» گذاشته بودیم، زیرا واقعا می‌خواهیم انتقاد کنیم. به همین دلیل، نام پنل را «بحران؛ وضعیت؟» انتخاب کردیم. تمام صحبت‌های من با شما در این پنل درباره حس تعلق خاطر است، اما پیش از پرداختن به حس تعلق و آنچه در بحران‌های ما رخ داده، نیاز به پیش‌زمینه‌ای داریم تا بحران را بشناسیم و آن را بپذیریم.

این معمار گیلانی افزود: ما اینجا در یک فاجعه زندگی می‌کنیم. بحران، نام دیگر واقعیت است؛ نه حادثه است و نه شایعه. وی با ارائه تصاویری از سایت زباله سراوان و درگیری مردم با انواع بیماری‌های پوستی و گوارشی ادامه داد: بحران یک درمان نیست، بلکه درمان زیست است. به مشکلات و بیماری‌های پوستی مردم گیلان نگاه کنید و بپذیرید که در بحران است. اِنکار بحران، خود بحرانی بزرگ‌تر است. مشروعیت‌بخشی به بحران، یعنی به رسمیت شناختن واقعیت.

 

عماد ثروتی با ارایه تصویری از کودکان مبتلا به سرطان در بیمارستان ۱۷ شهریور اظهار کرد: میزبان آماده نیست. بحران، دعوتی پنهان به بازنگری است؛ نه پایان، بلکه لحظه اقرار به واقعیت. پذیرش بحران یعنی پذیرش مسئولیت. نباید از بحران طفره رفت؛ بحران را باید پذیرفت و از تفکر، راه نجات را یافت. ما بحران را زندگی می‌کنیم و نباید به راحتی از کنار آن بگذریم. باید بپذیریم که گیلان در بحران است. ارائه من از بحران تا تعلق، و از تعلق تا ماندگاری است.

 

افزایش حس تعلق، کلید حل بحران است. عدم تعلق در گیلان، حاصل گسست میان فضا و مردم است. حس تعلق جایی است که برای خودتان باشد؛ جایی که وقتی در آن هستید، برایتان آشناست، تمام فضا را می‌شناسید و می‌فهمید، و فکر می‌کنید اگر نباشد، چیزی از شما کم است. حس تعلق، پیوندی عاطفی و شناختی به مکان است؛ تبدیل مکان به بخشی از خود.

 

این منتقد معمار ادامه داد: تعلق، یک نیاز بنیادین انسانی است؛ زیربنای پایداری اجتماعی و کلید بازسازی آن. بازگرداندن حس تعلق، بازگرداندن شهر و شهروندی است. اگر حس تعلق از بین برود یا کاهش یابد، انسان از شهر و شهر از معنا تهی می‌شود؛ شهر دیگر زیست‌گاه نیست، بلکه صحنه گذر است.

 

کاهش حس تعلق، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی دارد: فروپاشی اجتماعی، بی‌اعتمادی در مردم، گسست تاریخی و نسلی، همسان‌سازی فرهنگی، از بین رفتن نمادها و آیین‌ها، تولید فضاهای بی‌هویت، قطع پیوند انسان و محیط طبیعی، و حتی افسردگی‌های روانی.

 

عماد ثروتی: میزبان آماده نیست. بحران، دعوتی پنهان به بازنگری است؛ نه پایان، بلکه لحظه اقرار به واقعیت. پذیرش بحران یعنی پذیرش مسئولیت. نباید از بحران طفره رفت؛ بحران را باید پذیرفت و از تفکر، راه نجات را یافت

 

وی اظهار کرد: گیلان با زخم‌هایی روبروست، اما زیر این زخم‌ها، قلبی همچنان می‌تپد: حس تعلق. باور کنید حس تعلق در ما نمرده است؛ در همه اقشار مختلف گیلانی و در همه کسانی که زیست در اینجا را تجربه کرده‌اند، این حس زنده است. باور کنید که بحران را می‌توان به تعلق وصل کرد و تعلق را به ماندگاری. بحران هست؛ بپذیریم که بحران است. با پذیرفتن بحران، تازه کار آغاز می‌شود و می‌توان فکر کرد و برنامه‌ریزی کرد تا از فجایع بیشتر جلوگیری شود.

 

میزبان آماده نیست
«سینا لطف‌پور»، شهرساز و پژوهشگر توسعه شهری، نیز به عنوان سخنران پنل (بحران؛ وضعیت؟) گفت: حرف‌های من شاید خوشایند نباشد. پنلی که خدمت شما هستیم، از یک حیث با دیگر سخنرانان تفاوت دارد. شاید ما را به عنوان نماینده‌ی خود نپذیرید، اما ما نماینده‌ی عده‌ای از مردم گیلان هستیم که نسبت به استان دغدغه‌مندیم.

ابتدا دو پرسش اساسی مطرح می‌کنم: چرا باید نگران باشیم؟ نگران چه چیزی باشیم؟ برای پاسخ، عکسی از مجله‌ی گل‌آقا نشان می‌دهم؛ تصویری که مشکلات را آشکار می‌کند، اما هم‌چون آن کاریکاتور، صدای واقعی فاجعه را نمی‌توانیم بشنویم. مشکلات گیلان چیست؟ زمین، تغییرات اقلیمی، آب، آلودگی هوا و خاک، تخلفات ساختمانی و هرج‌ و مرج معماری، مرگ اکوسیستم‌های کهن، و مدیریت ناکارآمد پسماند. وضعیتی که در آن به سر می‌بریم، پارادوکسیکال و متناقض‌نماست.

 

وی افزود: وقتی نفی فرد با نفی جامعه در تضاد قرار می‌گیرد، کدام را برگزینیم؟ پاسخی نمی‌خواهم؛ شاید خود من هم در دام این تناقض افتاده‌ام. بسیاری اسیر این وضعیت‌اند. در آینه بنگرید: چه زمانی از نفی شخصی‌ام گذشته‌ایم تا نفی عمومی جامعه را بپذیریم؟ لذت آنی یا دستاورد بلندمدت؟ لذت آنی، فروش زمین و چند برابر کردن قیمت شالیزار؛ اما دستاورد بلندمدت چیست؟ کاهش اراضی کشاورزی، از دست رفتن امنیت غذایی، تخریب هویت فرهنگی، و زنجیره‌ای از فجایع که وضعیت کنونی ما را توصیف می‌کند.

 

سینا لطف پور: بسیاری از واژه‌ها را کج‌فهمیده‌ایم. گیلان، آخرین بازمانده‌ی زنده است که تهدید «تمام شدن» آن را در بر گرفته به خاطر کسانی که سوار اسب می‌شوند، اما اسب‌سواری بلد نیستند. ما قرار است میزبان باشیم؟ حال میزبان برای مهمان مهم نیست؟ وضعیت میزبان را بنگرید. میزبان آماده نیست

 

این پژوهشگر توسعه‌شهری یادآور شد: ما برای دید به دماوند، بر دامان کوه خانه ساختیم، اما همین دید، کوه را نابود کرد. برای آب‌وهوا و طبیعت به مازندران هجوم بردیم، ویلا ساختیم، اما اکنون نه آب‌ و هوایی مانده، نه طبیعتی نه آبی. تمام معضلات شیفت‌شده‌ی تهران را در مازندران می‌بینیم. ببینید علتی که سبب تولد پدیده‌ای می‌شود، می‌تواند مرگ آن را نیز رقم بزند.

 

هجوم به گیلان، من عمدا واژه‌ی «هجوم» را به کار می‌برم، زیرا مقیاس آن فراتر از ظرفیت است که ناشی از فرهنگ خوب مردم گیلان، آب‌وهوای دلپذیر و طبیعت بکرش است. اما اگر همین مردم خوب سراسیمه شوند و دچار اضطراب اجتماعی گردند، خوبی‌شان از میان می‌رود. اگر ترافیک فزاینده شود، آب‌وهوا نابود شود، و مصرف آب از تعادل خارج شود، این ناترازی‌ها به بحران آب گیلان نیز سرایت خواهد کرد. همه‌ی عواملی که گیلان را جذاب کرده‌اند، اکنون آن را به سوی مرگ سوق می‌دهند.

 

وی با یادآوری سریال “بازم مدرسم دیر شد” عنوان کرد: این سریال، داستان ماست: هر روز اتفاقی تکراری می‌افتد و باز هم مدرسش دیر می‌رسد. چرا؟ چون مساله تکراری است، اما راه‌حل نباید تکراری باشد. اگر راه‌حل تکراری بود، مساله حل می‌شد و دیگر تکرار نمی‌شد. مسیری که مساله را ایجاد کرده، نمی‌تواند راه‌حل آن باشد. ما هر روز مدرسه‌مان دیر می‌شود: باز هم ناترازی داریم، باز هم فرونشست زمین، باز هم کمبود آب، جیره‌بندی برق و باز هم به مدرسه مان دیر می‌رسیم.

 

لطف‌پور خاطر نشان کرد: دردسر بزرگ‌تر، تعبیر نادرست واژه‌هاست؛ کج‌فهمی مفاهیم کلیدی. تا به حال راهنمایی دیده‌اید که چراغ راهنمای چپ بزند و به راست بپیچد؟ من دیده‌ام: کسی از «توسعه‌ی پایدار» سخن می‌گوید، اما اصل پایداری محیط زیست را نابود می‌کند. کسی از «اقتصاد مولد» حرف می‌زند اقتصاد مولد یعنی تولید کشاورزی، امنیت غذایی، همین چیزی که گیلان دارد، اما با ساخت‌وسازهای غیرمجاز و تغییر کاربری‌ها از دست می‌رود.

چرا باید نگران باشیم؟ به خاطر همه‌ی این‌ها: اشتغال‌زایی پایدار در کشاورزی و صنایع تبدیلی و دستی، در برابر بساط موقتی صنعت ساختمان. یا واژه‌ها را درست درک نکرده‌ایم، یا هم‌چون آن راهنما، چپ می‌زنیم و راست می‌رویم؛ حرف خوب می‌زنیم، اما خوب عمل نمی‌کنیم. توسعه‌ی پایدار، مفهومی انتزاعی یا شعار انتخاباتی نیست؛ به توان اکولوژیک محیط گره خورده است یعنی ظرفیتی محدود.

 

ظرف ما گنجایشی معین دارد: ماشین برای پنج نفر ساخته شده؛ شش یا هفت نفر را شاید تحمل کند، هشت نفر به ماشین آسیب می‌زند، نه نفر به خودمان، و ده نفر دیگر ماشین را متوقف می‌کند. این همان ظرفیت اکولوژیک منطقه است. ما بسیاری از واژه‌ها را کج‌ فهمیده‌ایم. گیلان، آخرین بازمانده‌ی زنده است که تهدید «تمام شدن» آن را در بر گرفته به خاطر کسانی که سوار اسب می‌شوند، اما اسب‌سواری بلد نیستند. ما قرار است میزبان باشیم؟ حال میزبان برای مهمان مهم نیست؟ وضعیت میزبان را بنگرید (تصویر سراوان را نشان می‌دهد). میزبان آماده نیست.

 

شمال زدگی آفت طبیعت گیلان
«بابک عبدالغفار»، (معمار)، نیز به‌عنوان سخنران پنل (بحران؛ وضعیت؟) گفت: مخاطب اصلی شک و تردید من، نه برگزارکنندگان این مجموعه، همایش یا رویداد، بلکه یک نیروی عظیم‌الجثه و پنهان است که پشت قوانین شهری کمین کرده و خود را برای ساخت‌وسازهای گسترده، آن‌هم زیر لوای رمز و راز «توسعه» گرم می‌کند. توسعه، بی‌تردید، یکی از مهم‌ترین مفاهیم معاصر است که به شدت به لجن کشیده شده و از آن به عنوان ابزاری برای توجیه هر نوع رویداد و پروژه‌ای سوءاستفاده می‌شود.

عبدالغفار افزود: ما ظاهرا قصد داریم رشت را به یک تهران کوچک‌تر، اصفهان کوچک‌تر یا مشهد کوچک‌تر تبدیل کنیم. حالا نوبت رشت رسیده است. آن نیروی غول‌پیکر، دقیقاً همان است که پای خود را روی گلوی شما گذاشته و از اتوبان قزوین تا قلب رشت، در حال ساخت برج‌های هرمس، هرمس و هرمس است.

 

ببینید، منظور من اصلا معمار این پروژه نیست. به نظر من، کسی که می‌سازد و سکوت می‌کند، بسیار ارزشمندتر از کسی است که فقط حرف می‌زند و هیچ‌چیز نمی‌سازد. بنابراین، این فرد برای من محترم است، حتی اگر ساخت‌وسازش ناقص یا مخرب باشد. او در حال ساختن است، هرچند که خراب هم می‌سازد، و حتی همین ساخت‌وساز ناقص، به عقیده من، منافعی پنهان در خود دارد.

 

بابک عبدالغفار: مخاطب اصلی شک و تردید من، نه برگزارکنندگان این مجموعه، همایش یا رویداد، بلکه یک نیروی عظیم‌الجثه و پنهان است که پشت قوانین شهری کمین کرده و خود را برای ساخت‌ و سازهای گسترده، آن‌ هم زیر لوای رمز و راز «توسعه»، گرم می‌کند

 

این معمار منتقد ادامه داد: این‌ها صرفا ظاهر ماجرا هستند؛ تصمیم‌گیری‌های بسیار جدی و عمیقی پشت این صحنه نهفته است که اصل موضوع را تشکیل می‌دهد. اتفاقی که کلید آن اساسا از ۵۰ تا ۶۰ سال پیش زده شده است: عارضه‌ی «شمال‌زدگی». این پدیده ریشه در این باور دارد که از تهران به عنوان پایتخت، باید ساختاری عمودی و متمرکز را بر تمام کشور تحمیل کنیم؛ درحالی‌که شمال ایران را صرفا به عنوان مکانی برای تفریح و خوش‌گذرانی می‌پنداریم.

 

در دو تا سه سال اخیر، بحث رشت به طور جدی مطرح شده و با ترندهای شهری که در فضاهای مختلف شکل گرفته، شاهد برجسته‌شدن بازار رشت هستیم. بازار رشت و میدان شهرداری آن، مدام با تصاویر جذاب و نوستالژیک در رسانه‌ها ظاهر می‌شوند؛ تصاویری که نشان‌دهنده‌ی خوش‌گذرانی و حس نوستالژیک هستند. اما با ردپای نوستالژی، می‌توان به راحتی مردم را فریب داد و از آن‌ها کاسبی کرد.

 

وی هم‌چنین تصریح کرد: در پوستر صفحه‌ی اول این اجلاس، کلماتی به نظرم کلیدی و مهم می‌آیند: «اجلاس سازندگان و طراحان». در واقع، این عنوان نشان‌دهنده‌ی رویکردی است که در آن، ابتدا می‌سازیم و سپس طراحی می‌کنیم. کلماتی مانند «گفت‌وگو»، «آینده»، «معماری گیلان»، «دو روز»، و «صنعت ساختمان».

دستاورد این دو روز چه می‌تواند باشد؟ می‌دانیم که هدف اعلامی، توسعه‌ی شهر رشت با چاشنی هویت و معماری پایدار است؛ اما در واقعیت، این اجلاس می‌خواهد شبکه‌ی ارتباطات در حوزه‌ی ساخت‌ و‌ ساز را تسریع بخشد.

 

روش مواجهه با مساله چگونه است؟ تک‌ساحتی و محدود. یعنی تنها بخش کوچکی از جامعه‌ی نخبه، عمدتا در قالب معماران، در آن دخیل هستند. مهمانان اجلاس شامل سازندگان، مشاوران املاک، مهندسان، معماران، فروشندگان، سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها و تامین‌کنندگان مصالح ساختمانی می‌شوند.

 

وص تصریح کرد: مهمانان حقیقی این برنامه باید چه کسانی باشند؟! جامعه‌شناسان، شهرسازان، متخصصان حوزه‌ی حمل‌و‌نقل و زیرساخت‌ها، اقتصاددانان، کارشناسان علوم محیط زیست، روان‌شناسان، انسان‌شناسان، و متخصصان سیاست‌گذاری عمومی. نتیجه چه خواهد بود؟ به نظر من، ناکارآمد و بی‌ثمر. اما چه باید کرد؟ گلایه کردن ارزشی ندارد؛ مقاومت هم بی‌فایده است. «چه باید کرد» را باید در دو مفهوم کلیدی جستجو کرد: واقعیت رشت چیست؟ و مفهوم توسعه چیست؟

 

عبدالغفار تاکید کرد: به نظرم، رشت و مردم گیلان، مردمی «آنی» هستند؛ مردمی که در لحظه زندگی می‌کنند. این ویژگی، اختلالی نیست که بتوان آن را با مفهوم توسعه جراحی کرد. این از جهان‌بینی مردم گیلان می‌آید. برای مثال، یک واکسی وقتی در پایان روز پولی به دست می‌آورد، همه آن را صرف خوردن غذا می‌کند.

عبدالغفار افزود: این نه اختلال است که بخواهیم تغییرش دهیم، بلکه جهان‌بینی مردم این منطقه است. بی‌آرتی، به نظرم بی‌آرتی که در رشت اجرا شد و پس از مدت کوتاهی برچیده شد، ماکت این پروژه‌هایی است که هنوز تعریف نشده‌اند. بی‌آرتی وقتی در سال‌های ۹۵ راه افتاد، چیزهایی که در تهران کار کرده بودیم را به صورت بوتیکی و سانتی‌مانتالی به رشت آوردیم و می‌خواستیم اینجا هم اجرا کنیم.

 

اما چیزی را پاک کردیم: آن‌هم انسان را. آدمی که این‌قدر در لحظه زندگی می‌کند، حوصله ندارد یک ساعت در صف بایستد و منتظر بی‌آرتی بماند. مثالی زدم برای آن کارگر واکسی: معلوم است که سوار تاکسی می‌شود، معلوم است که پروژه بی‌آرتی شکست می‌خورد. در اینجا، یعنی در گیلان، نمی‌توان نسخه‌های توسعه را وارد کرد.

 

وی در پایان خاطر نشان کرد: در این‌جا، هر آن‌چه با ارزش است باید حفظ و احیا شود. هر آن‌چه وجود ندارد و نیاز واقعی و حقیقی به آن هست، باید به طور هوشمندانه الحاق شود. در این فرآیند، کُند کردن روند توسعه، گزینه‌ای پخته‌تر و بالغ‌تر است. توسعه به خودی خود مسئله نیست؛ مساله، نحوۀ مواجهه با توسعه است. البته توسعه برای من شخصا چیزی جز استعمار محض نیست. مفهوم شهر در توضیح نوین خود، طبیعت را استعمار می‌کند و انسان را نیز تحت سلطه درمی‌آورد.

 

ما از دستاوردهای آن سخن می‌گوییم، اما خبری نیست که این دستاوردها توسط چه کسانی و با چه هزینه‌ای ساخته می‌شوند. تصور کنید به توسعه فکر کنیم اما به مسالۀ سراوان (زباله‌دانی رشت) نیندیشیم. وقتی مسالۀ سراوان حل نشود، پیشنهاد توسعه به نظر من خود مساله‌ساز است. راه‌حلی که به آن اعتقاد دارم و فکر می‌کنم سیاست‌گذاری درست مدیریت شهری نیز باید بر آن استوار باشد ارتقای آگاهی جمعی است.

 

موتور این آگاهی از هر چیز دیگری قوی‌تر است. من ۳۶ ساله‌ام و اصلا به سیاست‌گذاری درست مدیریت شهری خوش‌بین نیستم. باید حق صاحبان‌ خانه را به جا آوریم. باید به ارتقای آگاهی عمومی و تجربۀ زیست جمعی اولویت دهیم.

 

***

گفتنی است؛ حمید کبیر جباری(مالک هتل آراز و کارآفرین حوزه هتل‌سازی)، مهرداد ایروانیان(معمار)، نیما کیوانی(معمار)، هومن بالازاده(معمار)، فرامرز پارسی(معمار)، رضا حبیب‌زاده(معمار)، امیر‌مسعود انوشفر(معمار)، حامد بدری(معمار)، اشکان قانعی(معمار)، مرتضی نیک‌فطرت(معمار)، مریم یوسفی(معمار) از دیگر سخنرانان بیست و دومین اجلاس سازندگان، توسعه‌گران و طراحان کشور بودند که در این همایش سخنرانی ایراد کردند.

 

نویسنده: محمد صالح‌زاده 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرورگیلان 

انتشار در تاریخ در ۲۶ آبان ۱۴۰۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۴ ، ۱۱:۵۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد