زیبلاکشی از گیلان تا آنسوی مرزهای کاسپین
روایتی متفاوت از رنج، زندگی، کارِ مشقت بار
آدمیزاد هرکجا باشد، با فاصله زیاد و کم، هرنوع اقلیم و عادات، زمانی که با مشکلات مشابه رو میشود، برای فائق آمدن بر انواع مشکلات از وسائل یکسان و مشابه یاری میگیرد! حال تفاوتی ندارد که کجای این جهان مشغول به زیست است. آدمیزاد هرکجا باشد دیر یا زود برای پیروزی بر رنجهای خویش دست به کار میشود.
در تاریخ ۲۴ ژوئیه ۱۸۴۴ میلادی در شهر چوهوئیف استان خارکف اکراین امروزی “ایلیا یفیموویچ رپین” نقاش معروف روسی به دنیا آمد. تولد “رپین” مصادف با سال ۱۲۲۳ خورشیدی وحکومت سومین شاه قاجار (محمد شاه) در ایران بود.
از این نقاشی روسی آثار متعددی بجا مانده است، همچون؛ سیبها و برگها، سادکو، ایوان چهارم روسیه و پسرش ایوان در روز جمعه ۱۶ نوامبر، کرجی کشان ولگا، مهمانی ۱۸۸۳، دوک اعظم عروسش را بر میگزیند، و پرترههای کشیده شده او از چهره شخصیتهای معروف از جمله : لئوتولستوی، بارونس، آلکساندر ژیر کویچ، موسورگسکی، روبینشتاین و سایر تابلوهای وی که در گالریها و موزههای هنر معروف اروپا در معرض دید قرار دارد.
مجموعه (کرجی کشان ولگا یا قایق رانان ولگا) اثر “رپین” از حیث معنوی، انسان، هنری، تاریخی، صنعت کسب و کار از ارزش قابل توجهای برخوردار است. رپین این مجموعه را بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۳ خلق کرده، که برابر با سالهای ۱۲۴۹ تا ۱۲۵۲ خورشیدی در ایران است.
از آنجایی که به دلایل مختلف قحطی در ایران با ادوار حکومتهای مختلف کم یا زیاد رخ داده، اما قحطی بزرگ ایران در سالهای ۱۲۴۹ و ۱۲۵۰ خورشیدی جز قحطی با تلفات شدید ذکر شده، در زمان حکومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار، قحطی بزرگ که طبق برآورد یک دهم جمعیت ایران از گرسنگی تلف شدند، در حین این دوره از حکومت قاجار در کشور ایران “رپین” با کیلومترها فاصلهی مسافتی از شمالِ کشور و سوی دیگر آبهای کاسپین، شروع به مجموعهای نمود که مضمون نقاشی وی در ناحیه شمال کشور ایران محدوده دریای کاسپین هم با جدیت دنبال میشد.
در واقع مضمون نقاشی “رپین” جز کارگریهای سخت و پر اهمیت یک دوره زمانی در شمال کشور ایران بود. گفته میشود؛ رپین زمانی این مجموعه را کشیده که مردم حاضر نبودند، مقابل نقاشها بایستند، تا نقاش آنها را به تصویر در آورد. مردم باور داشتند؛ که کسی بر روی یک تابلو نقاشی میشود، روحش؛ کالبدش را ترک میکند. این عقیده کافی بود که نقاشان آن عصر برای پیدا کردن مدلهای نقاشی خود به مشکل برخورند. “رپین” برای طرح مجموعه کرجی کشان ولگا در روسیه به سفر پرداخت، که نهایت در غرب روسیه، کنار پر آبترین و طولانیترین رود اروپا مدلهای نقاشی خود را جست.
“ولگا” که در کتابهای قدیمی پارسی از آن به عنوان (آتِل) یاد شده است، رودی با ۳۷۹۲ کیلومتر طول در غرب روسیه، در میان تپههای والدای، استان تور با ارتفاع ۲۲۵ متر واقع شده است، این رودخانه پس از گذشتن از مسیرهای طولانی به دریای کاسپین میریزد، در واقع گریز دریای کاسپین به آبهای آزاد توسط کانال (ولگا-دن) صورت میپذیرد. به گفته برخی از محققین منابع آبی ؛ بزرگترین ذخایر آبی جهان در کنار ولگا قرار دارند، که از منابع آبی این رود تغذیه میشوند. در منابع آبی گسترده زمین علل خصوص حوزه کاسپین یکی از وسایل حمل و نقل مسافر و بار “کرجی” بود.
کرجی وسیلهای که موجب حرکت و تکاپو و کرجی بان عامل حرکت در سطح آب میشد، در واقع کرج به نوعی قایقهای بادبانی که برای حمل مسافر و بار و سایر موارد از جمله ؛ صیادی، پرهاندازی و.. از آن استفاده میشود. کرجی انواع و اقسام مختلف را شامل میشده که انواع متنوع آن توسط اندازه طول و عرض، باربری، مسافر کشی، نوع بادبان آن به نامهای مختلف خوانده میشود. از کرجیهای پرکاربرد و معروف حوزه دریای کاسپین میتوان به اوشقون، کرجی ترکمن، بندر کرجی، پره کرجی، کرجی مسافربری، مالاکرجی، لوتکا، یک واگنی و دو واگنی، لاکومه و بارکاس اشاره داشت. بعضی از این انواع کرجیها در روسیه، ترکمن صحرا، انزلی ساخت میشدند.
بازوی قدرتمند کرجی بانان با پارو سینهی آب را میشکافد، گاهی نیز که کرجیها بر خلاف جریان آب و باد در حرکت بودند، باید از نیروی انسانی برای کشیدن و به حرکت در آوردن کرجی تلاش میکردند، این فعالیت و تکاپو در یک حرکت جمعی به انتقال مسافر و بار در گذشته منجر میشد.
این سوی کاسپین؛ شمال ایران در دوره حکومت قاجار شهرهای شمالی (رشت – انزلی) از اهمیت خاصی برخوردار بودند، در واقع موقعیت جغرافیایی شهرهای استان گیلان و مسیر ارتباطی آنها از طریق دریای کاسپین به اروپا به امتیاز آنها میافزود. حکومت قاجار هر چقدر که در مسیر ارتباط زمینی ضعیف عمل مینمود، اما با توسل به موهبت طبیعی و امتیاز دریای کاسپین، وجود شهرهای بازرگانی رشت و انزلی کنار دریا توانست خود را با دنیای اروپا از هر لحاظ ایمن سازد. مسیر آبی دریای کاسپین به صورت ارتباط داخل کشور (رشت به انزلی) و چه به صورت راه یابی به اروپا به امتیازاتی همچون رفت و آمد مسافر و تجار، رفت و آمد کالاها منجر شد.
زیبلاکشی ؛ به حرکت کرجی توسط فعالیت نیروی انسانی در مواقعی خاص گفته میشود، طناب بلند با قطر ضخیمی به نوک دکل کرجیها بسته میشد، و کارگران شاغل در این فعالیت آنسوی دیگر طناب را به خود میبستند و کرجیها را در مواقعی که خلاف جریان آب در حرکت بودند، یا وزش شدید باد جریان داشت، با نیروی بدنی خود میکشیدند، تا کرجیها مسافت باقی مانده تا ساحل را طی کنند. نفر دیگر که سکان دار کرجی(لوسمان) بود، در انتهای کرجی مینشست، با پاروی بلندی کرجی را هدایت مینمود.
در مجموعه نقاشیهای “رپین” که کرجی کشان ولگا را در سالهای (۱۸۷۰-۱۸۷۳) به تصویر در آورده ؛ میبینیم که یازده کارگر با فرمهای مختلف طنابهای بلند و ضخیم کرجی را به بدن خود بستهاند، و هرکدام به نحوی در حال کشیدن کرجی هستند.
“زیبلاکشان” ولگا که “رپین” آنها را پس از سفرهای متمادی در روسیه به عنوان مدل پیدا نموده و به تصویر در آورده است. نشان از فعالیت انسانی و کارگری دارد که در آن روزگار جز کارهای طاقت فرسا بود، همانطور که در مجموعه “رپین” مشاهده میکنم ؛ هرکدام از آن یازده کارکتر با انواع و اقسام حسهای مختلف درد، رنج، بیخیالی، انزوا، دگرگونی توام هستند، و همچنین تازه وارد شدن به این کار طاقت فرسا که بیانگر تصویر آن سفید پوستی است که هنوز چهره اش سیاه و فرتوت نیست و نیز لباسش چرک و قدیمی نشده است.
حرفه کارگری “زیبلاکشی” که در زبان روسی (بورلاچستو) میخوانند، گرچه امروزه به یک فعالیت خاموش و بی کاربرد رسیده است، اما در دورهای کنار منابع آبی؛ رودخانه ها، دریا، دریاچهها جز طاقت فرساترین حرفههای کارگری محسوب میشد، اما بنا به مقتضیات همان دوره با نبود امکانات حمل و نقل و ارتباطات جادهای جز مشاغل کارگری مشقت باری محسوب میشد.
مراکز تجاری شهر رشت در عهد قاجار که امروزه به بافت قدیمی شهر رشت مشهور است، مسافت مراکز تجاری(بازار) تا بندر پیربازار به یکساعت و نیم با گاریها و ارابهها تخمین شده بود، در واقع مردم رشت و سایر نقاط از رشت تا پیربازار مسافتی یکساعت و نیم را طی میکردند، تا خود را به بندر پیربازار برسانند، و از بندر با کرجی ۳ ساعته خود را به بندر انزلی میرساندند. اگر هم سیاحان و تجار به اروپا قصد سفر داشتند، در بندر انزلی به کرجیهای مخصوص مسافربری ملحق میشدند.
به روایت پیران در پیربازار ۴۰۰ تا ۵۰۰ کرجی کار میکرد، در هرکرجی معمولا ۳ تا ۵ نفر و بنابر نوع کرجی گاه ۸ تا ۱۲ نفر کار میکردند، که هرکدام به لقب کرجی بان(نگهبان کرجی) و ملاح مشهور بودند که در حمل و نقل حرف اول را میزدند. کفترودی مینویسد؛ با یک حساب سر انگشتی با احتساب تعداد کرجیها و میزان کارگر مورد نیاز هرکرجی، در حدود چند هزار نفر فقط در مسیر پیربازار به انزلی به عنوان کرجی بان اشتغال داشتند و از این راه امرار معاش میکردند.
طبق پژوهش نگارنده ؛ در هنگام عبور از بندر پیربازار به سوی انزلی به علت جریان موافق آب که حرکت کرجی را آسان میکرد، معمولا زیبلاکشی صورت نمیگرفت، بلکه با قدرت بادبان و پارویِ کرجی هدایت میشد، اما در هنگام برگشتن از انزلی از دهانه رودخانه تا بندر پیربازار، چون کرجی مخالف جریان آب در حرکت بود، میبایست کرجیها را با طناب بکشند و همچنین در مواقع وزش باد ؛ “زیبلاکشی” امری ضروری بود.
قاسم غلامی کفترودی در کتاب تاریخ بندر پیربازار نوشته؛(ژاک آمریکایی که در سال ۱۸۷۰ میلادی (۱۲۴۹ش) از پیربازار عبور کرده مینویسد:خیلی عجیب و قابل تماشا آمد، طرز قایقرانیهای آنجا در یک رودخانه مرداب که متعلق است با دریا، قایقهای بزرگی در آنجاست که طنابهای بلند دارد،آن قایقها پر میشود از بار و مسافر، آنگاه طنابها را از طرف خشکی بر کتف و کمر حمالان بسته، مانند اسب گاری قایق را میکشند و گاهی که خسته میشوند برای هیجانِ اعصاب خود و هم زور شدن، یک ذکر را شروع کرده که شبیه به سرودهای قشونی است، نظیر این قایقرانی را در هیچ جا ندیده بودم)
کفترودی در همان کتاب مینویسد؛ کارگران زیبلاکش بندرپیربازار در هنگامی که طنابهای ضخیم کرجی را بر بدن خود بستهاند، کارگران با هم با ذکر الله، محمد(ص)، علی گویان آن را به جلو میرانند.
به روایت پیران در پیربازار ۴۰۰ تا ۵۰۰ کرجی کار میکرد، در هرکرجی معمولا ۳ تا ۵ نفر و بنابر نوع کرجی گاه ۸ تا ۱۲ نفر کار میکردند، که هرکدام به لقب کرجی بان(نگهبان کرجی) و ملاح مشهور بودند که در حمل و نقل حرف اول را میزدند. کفترودی مینویسد؛ با یک حساب سر انگشتی با احتساب تعداد کرجیها و میزان کارگر مورد نیاز هرکرجی، در حدود چند هزار نفر فقط در مسیر پیربازار به انزلی به عنوان کرجی بان اشتغال داشتند و از این راه امرار معاش میکردند.
خانم کارلاسرنا که در سال ۱۸۷۷ میلادی(۱۲۵۶ ش) از پیربازار عبور کرده، درباره کرجی بانان مینویسد: این ملاحان از نژادهای مختلف و چابکترین آنها سیاهانند، پاروزنان خشن. با بالا تنهها و ساقهای عریان، مشترکا یکدیگر را به فعالیت وا میداشتند. گروهی از خدا و محمد(ص) مدد میخواهند و دیگران با یاری از علی(ع) بدان پاسخ میدهند.(کفترودی؛ ص ۵۵، تاریخ بندر پیربازار)
بنابر روایت کفترودی از نوشتههای سیاحان و سفرنامهها ؛ هرکدام به نحوی از کرجیها و کرجی بانان و زیبلاکشان سخن گفتهاند؛ بر طبق پژوهش نگارنده: کرجی بانان و زیبلاکشان بندر پیربازار در رشت که در مسیر پیربازار به بندر انزلی مشغول بودند؛ افرادی بومی و غیربومی، داخل و خارج محدوده و کشور بودند. از آنجا که عدهای از این کارگران در حین کار طاقت فرسا برای تجدید قوای بدنی خود ذکرهای مختلف را بر لب میآورند؛ شیعیان و سنیهای مسلمان در کنار هم در بندر پیربازار مشغول به فعالیت بودهاند. امروزه نیز قسمتی از حوالی و روستاهای پیربازار و پیرامون، سنیهای مسلمان گیلان سکونت دارند. عدهای دیگر از سیاحان خارجی در عبور از پیربازار ؛ به وضعیت کثیف و آشفته بندر اشاره دارند، و در نوشتههای خود عدهای از کرجی بانان را بد نامیدهاند.
به طور مثال جکسن در سال ۱۹۰۶ میلادی (۱۲۸۵ ش) از پیربازار عبور کرده، مینویسد: پیربازار جای کثیفی است که در آن غیرممکن است انسان با کرجی بانان بیشرمی که گویی جامعهی همهی رذائل و نادرستیها هستند، که خاص کرجی بانان بنادر کم اهمیت است.(کفترودی؛ص۵۵)
از معروفترین کرجی بانان قدیم بندر پیربازار عبارتند از: کربلایی احرام، مشهدی عزت، حاجی قربان، سید موسی باستانی، کربلایی حسین بحرپیما، رضا تاجرباشی، ولی کرجی بان، مشهدی نصرت جان قارداش، رحمت کرجی بان میتوان اشاره داشت.(کفترودی؛ ص ۵۶)
در سال ۱۲۸۴ خورشیدی مظفرالدین شاه اولین اتومبیل را وارد ایران کرد، پس از او حاج امین الضرب از تجار رشت اولین کسی بود که برای خود اتومبیل خرید.
عزیز طویلی از پژوهشگران استان گیلان مینویسد: بالاخره با احداث جادهی شوسه از غازیان به رشت – قزوین-تهران، کرجی بانی به تدریج رونق خود را از دست داد و با آمدن اتومبیل و کامیون، تقریبا تعطیل شد. کرجیهای کوچکتر فقط در سطح مرداب به رفت و آمد تا انزلی ادامه میدادند، که آنها هم با کشیده شدن جادهها از کار باز ماندند.
تا زمان حکومت احمد شاه حدود ۱۰ نفری در ایران اتومبیل داشتند، یکی از این ماشینها در حدود سال ۱۲۹۲ خورشیدی از پیربازار به رشت مسافر بری میکرد. به این شکل تقریبا در اواخر سالهای حکومت قاجار بندر پیربازار به دلایل مختلفی از جمله؛ پس روی آب، احداث جاده و ورود اتومبیل از رونق افتاد، به این ترتیب شغل کرجی بانی و زیبلاکشی نیز به سمت خاموشی و نابودی رفت.
زیبلاکشی حرفهای از یک کار مشقت بار کارگری، در زمانی که دریای کاسپین حکم جهانی نو را برای کشور فراهم میکر. این راه ارتباط دریایی که شاهان قاجار را روانه اروپا ساخت و دانشجویان ایرانی که از این طریق به اروپا سفر میکردند، تا با دنیای جدید آشنا شوند. دریایی که اسباب و وسایط گامهای نخست مدرنیته کشور را در عهد قاجار با بازوان نیرومند زیبلاکشان فراهم کرد، تا دریچهای نو را در اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور باز کند.
نقاش روسی که برای طرحهای خود در زمانهای که جهل عدهای فضا را برای تابلوهایش تنگ مینمود، با سفر به مدلهای رئالی دست یافت تا برای طرح هایش مدلهای حقیقی از جامعه بیابد، و زندگی کارگران کرجی را از نزدیک به تماشا نشست و ترسیم نمود. روایتی از رنج، زندگی و کار در میان آدمیانی که هرکجا باشند، با فاصلههای زیاد و کم از هم، در هنگام مشکلات مشابه، برای رفع مشکلات به وسائل مشابه متوسل میشوند.
نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار)
منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان ، پایگاه خبری و تحلیلی حرف تازه ، پایگاه خبری اقتصاد سر آمد و روزنامه اقتصاد سر آمد
انتشار در تاریخ یکم شهریور سال یکهزار و چهارصد
https://harftaze.ir//۹۸۱۸۹
https://eghtesadsaramad.ir/Newspaper
چالش شورای شهر با جناح بندیهای سیاسی
معیارهای شناسایی هر شهر در هر سرزمین به طور معمول میزان جمعیت، میزان وسعت، شغل مردم ساکن، وجود شهرداریها و مواردی از این گونه شمرده میشود.
امروزه شهرها از دو جنبه اهمیت یافتهاند: یک؛ بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم. دو؛ بعنوان عمدهترین بازیگر نقش اقتصادی در کل اقتصاد ملی.
از این حیث باید به مسایل و مشکلات در شهرها توجه بیشتر و دقیقتر کرد. زیرا برنامه ریزی دقیق در شهرها سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی، افزایش مشارکت شهروندان در شهر، توسعه شهر در قالب برنامه ریزی شهری که از قبل ارایه شده در امور مدیریت شهر میشود.
نحوه مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری میتواند در بهبود سکونتگاه و پایداری توسعه شهری نقشی مهم ایفا کند، زیرا عامل تنظیم کننده برنامههای شهری از کارایی مدیریت شهری نشأت میگیرد.
در واقع هرچه مدیریت شهری در شهرها همانطور که گفته شد؛ منظم، دقیق، کامل، متخصص و … باشد، میتوان به حیات و توسعه شهر در زمینههای مختلف چشم داشت.
تاریخچه شهر و شهرنشینی از زمانهای دور گرفته تا به اکنون مدام بر کارایی مدیران شهری دلالت دارد. در دوران شهرهای اولیه امپراتوری رم، شهرهای قرون وسطایی، شهرهای رنسانس، شهرهای پس از انقلاب صنعتی همیشه به پشتوانه مدیران و همچنین شهروندانش چرخیده است.
گرچه لازم به ذکر است از تاسیس شهرهای اولیه امپراتوری رم، قرون وسطایی، رنسانس، قبل و پس از انقلاب صنعتی مدیریت شهری گرچه عملکرد و گردانندگی شهری اش در موضوع حفظ حیات شهری به یک شکل است اما باید گفت در هر دورهای بعد از پیدایش شهرها گردانندگان شهر افراد خاصی بودهاند، به طور مثال؛ حاکمان شهر، فرماندهان نظامی در شهرها، اربابان محلی، رهبران مذهبی، اشراف و طبقه ثروتمند شهرها، بازرگانان و تجار شهری و .. این روند به همین شکل طی شد تا به قرن بیستم که جمعیت شهرنشینی در جهان طی فرایندی طولانی به شدت افزایش یافت که از قرن بیستم تقریبا شهرنشینی شکل منسجمی به خود گرفت.
در مدیریت شهری که شهر و مدیریت را از مسیر اصلی دور میکند، ورود جناحهای سیاسی در ساختار مدیریت شهری است. بدترین نوع مدیریت شهری؛ مدیریت شهری سیاسی یا با چاشنی جناحهای سیاسی است. زمانی که مدیریت شهری طبق اصول جناحهای سیاسی اداره شود، عملکرد اصلی مدیریت شهری زیر سوال رفته و شهرها از مسیر توسعه دور میشوند.
هم اکنون در شهر رشت طی دو دوره چهارم و پنجم شوراهای کشور اگر دقت کنیم مدام مدیریت شهری دستخوش طرز تفکرات سیاسی جناحها و دعوی آنها قرار گرفته است. گرچه در دوره چهارم شوراها هم رشت در بدنه مدیریت شهری دچار اختلافات جناحی و هم غیر بومی بود.
یکی دیگر از ارکان مدیریت شهری غیر از تخصص مربوط، شناخت جغرافیای هر شهر است، اگر در شهر، مدیران شهری شناختی از وضع موجود، جغرافیا و سایر عوامل شهری نداشته باشند، تنها ضربهی اصلی را شهر، شهروندان و توسعه شهر میپذیرد.
در پنجمین دوره شوراها برخلاف انتظار از اعضای حاضر پارلمان شهری در رشت شاهد موضوعاتی بوده ایم که سراسر در توسعه شهر دلالت داشتهاند که در نهایت عدم توسعه شهری در خور رشت را رقم زد.
در امور مدیریتی شورای پنجم نقدهای زیادی از سوی اصحاب رسانه منتشر شده است. در کنار این حجم نقدهای انکار ناپذیر، بنا به هویت شورایی و مدیریت شهری در طی این چهار سال پروژه سایت سراوان در مورد ساخت کارخانه زباله سوز در رشت و همچنین کودآلی هم جای تحسین دارد که از اواخر دهه شصت بیش از دو دهه ونیم انواع زبالههای شهری هم از داخل شهر و هم شهرها و روستاهای اطراف در سایت سراوان تخلیه و انبار میشوند. تقریبا در طی این سه سال ونیم از عمر شورای پنجم روند سایت سراوان و ساخت کارخانه ۱۰ الی ۲۰ درصد پیشرفت کرده که جزو بهترین عملکرد این دوره بوده است. گرچه تا پایان و راهاندازی تمام و کمال فاصله زیاد است.
در کنار اینها پروژههای کوچک و بزرگی دیگری هم در رشت از سوی مدیریت شهری به مرحله اجرا در آمد که هرکدام به نحوی و هرچنداندک در توسعه دلالت داشتهاند اما کلانشهر رشت بیش از اینها به مدیریت شهری مدبرانه نیازمند است، تا توسعه شهری در خور رشت اتفاق بیفتد و شهر در رقابت با سایر کلانشهرهای کشور جا نماند، پتانسیل و هویت رشت جایگاه ویژهای دارد که باید با مدیریت شهری و مشارکت شهروندان توسعه گر و حافظ آن باشند.
در این ایام که فصل آخر سال را شاهد هستیم، روزهای سرد زمستانی و کرونایی را طی میکنیم، روز به روز به پایان سال نزدیک میشویم و با سال جدید در بهار آینده ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهرها و روستاها در کشورمان برگزار میشود، امید این است با مشارکت و آگاهی شهروندان از مسائل و امور مدیریت در شهر افرادی متخصص و متعهد به پارلمان شهری رشت ورود کنند تا حتی الامکان رشت از توسعه جا نماند.
نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار حوزه مدیریت شهری )
منبع : پایگاه تحلیلی و خبری مرور گیلان
انتشار در تاریخ یازدهم دی سال یکهزار و سیصد و نود و نه
https://moroor.org/%da%86%d8%a7%d9%84%d8%b4-
نامه ای به اعضای شورای پنجم رشت
محمد صالح زاده فعال رسانه ای و اجتماعی شهررشت، در نامه ای به اعضای شورای پنجم رشت بر لزوم پیگیری در مورد وضعیت دانشسرای رشت و دیگر بناهای تاریخی شهر تاکید کرد.
متن در خواست : لزوم پیگیری در مورد وضعیت دانشسرای رشت و دیگر بناهای تاریخی شهر
اعضای محترم پنجمین دوره شورای اسلامی شهر رشت
بسمه تعالی
به نام خدا
احتراما ؛ بنا به پیش رو بودن ششمین دوره انتخابات شوراها ، از میان یازده عضو شورای پنجمرشت ، ۸ نفر از اعضا برای دوره ششم در اسفند ۹۹ با حضور در فرمانداری ثبت نام بعمل آورده اید ، تا پس از بررسی های لازم شورای محترم هیات نظارت بر انتخابات و نامزدهای انتخاباتی ششمین دوره شوراها ، فعالیت رسمی انتخابات آغاز گردد. قریب به یقین شما حضرات از اعضای فعلی شورای شهر رشت در این روزها در حال برنامه ریزی برای فعالیت انتخاباتی شورایی هستید ، بنا به رقابت های سالم هرکدام فعالیت های روزانه تان بیش از پیش است.
باید بدانید از عمر شورایی شورای پنجم دیگر فرصت آنچنانی باقی نمانده ، در نهایت امر چندین ماه از پایان عمر فعالیت شورای پنجم در امورات شهری زمان موجود است. بنا به صحبت های جمعی و کلی نفرات برگزیده شورای پنجم در سال ۹۶ فرصت هایی ، نزدیک به ۴ سال از دست رفت ، که میتوانست برای شهر مفید واقع شود.
اما موضوعی که بیش از پیش در سطح شهر در میان شهروندان شهر ، علاقه مندان به بناهای تاریخی شهر ، معماران و دانشجویان ، فعالین شهرسازی در محافل و صحبت ها ، به چشم و گوش می رسد.
روز ۲۹فروردین ، بنام روز جهانی بناها و محوطه های تاریخی از دهه ها قبل از سوی شورای بین المللی(ایکوموس) به این نام ، نامگذاری شده است. در میان اخبار شهری رشت ؛ خبری را خوانده ام که بر آن شدم ، برای اعضای شورای پنجم شهرم نامه ای بنویسم ، ریاست کمیسیون عمران و توسعه شهری در یکصد و نود و چهارمین جلسه رسمی شورای پنجم رشت درمورد تخصیص اعتبار برای تملک ساختمان دانشسرا صحبتی داشته است.
آقای امیر حسین علوی در این جلسه شورا افزود: امیدواریم با جذب سایر منابع از دستگاه های مرتبط و همچنین با مساعد شدن شرایط آب و هوا هرچه سریعتر نسبت به بازسازی این بنای تاریخی ارزشمند اقدام شود.
صحبت های اخیر این عضو شورای پنجم، که درمورد تاریخ عضویت وی در شورای شهر میتوان به دو شورای چهارم و پنجم اشاره نمود، نظرم را به صحبت های دیگر همکارانش در شورای پنجم جلب نمود.
آقای بهراد ذاکری ؛ عضوی که با رفتن آقای شکریه به عنوان عضو علی البدل وارد شورای پنجم شد ، در اولین جلسه شورا در سال جدید ، شهردار وقت را به هرچه سریعتر تعیین تکلیف نمودن وضعیت دانشسرا تشویق نمود ، این در حالی است که همین عضو شورای شهر در یکصد و هشتاد و دومین جلسه شورای شهر که در زمستان سال گذشته برگزار شد ؛ اذعان کرده بود که بودجه ای جداگانه برای ساختمان دانشسرا در سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شده است. و در ادامه خبر خوش، شهردار وقت را در مورد دانشسرا در جلسه رسمی شورا ذکر نموده بود.
به همین صورت گام به گام اگر باز به عقب برگردیم ؛ دیگر عضو شورای شهر در اواخر پاییز سال گذشته فرمود: جهت بازسازی بناهای تاریخی رشت اقدام شود.
فرهام زاهد ریاست کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای پنجم در آذر سال گذشته در مورد وضعیت دانشسرای رشت نوید اخبار خوشایندی را برای علاقه مندان ، حافظان و شهروندان رشت میداد.
آقای فرهام زاهد ؛ در یکصد و سی و هشتمین جلسه کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی کلانشهر رشت که با حضور اعضا و مشاورین کمیسیون ها که با دستور الزامات سازمان آتش نشانی برای وضعیت ایمنی خانه های تاریخی شهر رشت برگزار شد، گفت: بودجه تخصیص یافته برای بازسازی این ساختمان ها را داریم.
وی همچنین ادامه داد؛ باید دقت شود که بازسازی این ساختمان ها منجر به تخریب کامل آنها نشود و در هنگام بازسازی باید دقت بیشتری شود.
با یک نگاه کلی به صحبت های تقریبا یکساله شما اعضای شورای پنجم به یک نتیجه کلی خواهیم رسید:
از پاییز سال گذشته بنا به صحبت های ریاست کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای پنجم رشت که خبر خوش تخصیص بودجه بناهای تاریخی را ذکر نمود ، با این اوصاف از لحاظ بودجه تخصیص یافته برای بناهای تاریخی شهر علی الخصوص بناهایی که زیر نظر شهرداری و شورا است ، و با توجه به وضعیت دانشسرا این بنای تاریخی ارزشمند که با کاربری علمی از زمان های گذشته در انتهای محله ساغریسازان واقع گردیده ، که حتی چکمه های سربازان روس نتوانست در تخریب این بنا واقع گردد ، و دهه های مختلفی از شهر که تاریخ پر فراز و نشیب را به خود دیده ، تا امروزه با انواع و اقسام وضعیت تخریب روبرو بوده ، اما توانسته مقاومت خود را حفظ نماید ، و کامل تخریب نشود.
در شهر رشت بنا به موقعیت جغرافیایی و دوره های مختلف تاریخی بناهای ارزشمندی وجود دارد ، که بسیاری از این بناها حال و روز خوشی ندارند ، به کهنسالی رسیده ، و اگر توسط ارگان های مربوطه به شکلی ساماندهی نشوند ، احتمال نابودی آنها زیاد است.
نابودی بناهای تاریخی در شهرها که هرکدام بازه های زمانی زیادی را دیده ، و به نوعی نشانی از هویت ، تاریخ و فرهنگ این شهر هستند ، و با خاطره جمعی شهروندان شهر مانوس هستند ، خدای نکرده در زیر سایه بی توجهی و ساماندهی نامناسب تخریب شوند ، بخشی از هویت این شهر به نابودی می رسد.
بنا به تعقیب صحبت های شما اعضای شورای پنجم ، آقایان علوی ، زاهد و ذاکری و دیگر اعضای شورای پنجم ، از قرار معلوم و تکیه بر صحبت های شما از لحاظ بودجه گویا مشکلی نیست. اما اگر به فرض، صحبت اولیه آقای زاهد را نگاه بیندازیم، اولین صحبت ها در مورد وضعیت دانشسرا در پاییز اتفاق افتاد ، دقیق بعد از فعالیت رسانه ها و فعالین معماری که وضعیت دانشسرا را وخیم اعلام نمودند.
اما در سه ماهه زمستان برای اینکه این این بناهای فوق ارزشی که فرزندان این استان دهه های مختلفی را در این مکان تعلیم نمودند ، حتی گروهی از آنها بعدها پس از فارغ التحصیلی در همین مکان تدریس هم نموده اند ، به نحوی نسل هایی از فرزندان خوب این سرزمین با این مکان انس خاصی دارند اما متاسفانه با اعلام تخصیص بودجه در پاییز که از سوی شورای پنجم گفته شد ، هیچگونه تعییراتی در این بنا صورت نگرفت. به نحوی که سه ماهه زمستان این بنا گرچه در بخش های مختلف خود اوضاع وخیمی را سپری میکرد ، به طور مثال در بخش های وسیعی از سقف دانشسرا شاهد تخریب بوده ، بخشی از دیوار های جانبی این بنا هم با مشکلات مدیدی دست و پنجه نرم می کند.
با توجه به تجربه چندین ساله بناهای تاریخی شهر که بدون ساکن هستند ، و از سوی اداره میراث فرهنگی بدون نگهبان اداره میشود ، این بناها در سطح شهر شاهد افراد معلوم الحال و بدون سرپناه هستند ، از آنجا که ممکن است همان عده برای وسیله گرمایی ، آتش برپا کنند ، و با بیماری اعتیادی که با آن دسته پنجه نرم میکنند ، با این معضلات بغیر از تخریب هر آن باید منتظر آتش سوزی هم باشیم.
تا به امروز که روزهای آخر ماه اول بهار را طی میکنیم ، پس از گذشت فصل های سرما ، به دلیل موقعیت جغرافیایی رشت (باران و برف ) هنوز هم تعییراتی اولیه آنچنان مثبتی برای بنای دانشسرای رشت به وقع نپیوسته است. از آنجا که در فصول بهار و تابستان مسائل عمرانی ، فنی و اجرایی در امر نوسازی ، بهسازی و بازسازی قوت بیشتری میگیرد ، امیدواریم با تکیه به صحبت های شما اعضای شورای پنجم رشت ، تغییر وضعیت مثبت در همین یک بنای تاریخی شهر رشت (دانشسرا) را در شهرمان شاهد باشیم. و هر تغییری در همین شورای پنجم شهر صورت بگیرد ، با توجه به مسائل تخصصی در امر مرمت و احیا میدانم که اگر در ادامه کار مشکلی پیش نیاید، با تکیه به صحبت های شما اعضای شورا و تخصیص بودجه ای که فرمودید ، قطعا میتوان با همین وقت اندکی که از عمر شورای پنجم مانده است ، تغییراتی رو به رشد و مثبتی در جهت ساماندهی و احیا این بنای تاریخی شهر صورت بگیرد.
امید این است هر تغییری اگرقرار است رخ بدهد در وضعیت دانشسرا مراحل آغازین اجرای آن و حدالامکان بازسازی در بسیاری از قسمت های آسیب دیده آن ، در شورای پنجم رخ دهد.
با توجه به عملکرد ضعیف شورایی شورای پنجم در مورد بازسازی، بهسازی، مرمت و احیا بناهای تاریخی و بازآفرینی محوطه های تاریخی که در بافت تاریخی قرار گرفته اند ، و در طرح جامع رشت جز سند های چشم انداز هستند. همانطور که مستحضرید ؛ شورای پنجم رشت بغیر از ادامه پروژه باز آفرینی در محله ساغریسازان به محله خواهر امام و ایجاد پیاده راه و طراحی مبلمان شهری اتفاق چشم گیر دیگری صورت نگرفته است. حتا با توجه به اجرای فاز اول پروژه بازآفرینی شهری در رشت ، محدوده ساغریسازان به خواهر امام قابل مقایسه نیست.
در منطقه دوم شهر هم پروژه بازسازی ارامگاه دکتر حشمت به همراه بنای تاریخی دیگری در همان محل بود ، که جز یک رنگ آمیزی ساده در بنای تاریخی محله چله خانه اتفاق مثبتی رخ نداد ، و پروژه آرامگاه دکتر حشمت هم پس از ۳ سال افتتاح شد.
به هرحال با زمان اندک باقی مانده ، و تکیه بر صحبت های شما اعضای شورای پنجم رشت امیدواریم که وضعیت نابسامان دانشسرای رشت به سمت و سوق مثبتی گرایش پیدا کند ، چون این بنای تاریخی شهر رشت عواطف و خاطرات جمعی نسل های مختلفی از شهر را در خود دارد. این اتفاق مثبت در وضعیت دانشسرا میتواند برای شهر و شهروندان بر خلاف عملکرد شورای پنجم ، رضایتمندی شهروندی به ارمغان بیاورد. با آرزوی اینکه مجدد شهرمان رشت به آن موقعیتی که با تکیه بر تاریخ شهر و فرهنگ مرمانش داشته ، برسد.
به امید رشتی آباد و چرخش بر مدار توسعه
نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار ، کارشناس مدیریت شهری)
منبع : پایگاه خبری و تحلیلی حرف تازه
انتشار در تاریخ سی و یکم فروردین سال یکهزار و چهارصد
1400/01/31
https://harftaze.ir//۹۵۸۸۴
بافت تاریخی نوش داروی شهر
آخرین فصل از دهه آخر قرن را طی میکنیم ، اینجا رشت مرکز استان گیلان است ، شهر و استانی که در هر دهه نقش خاصی را در سراسر کشورمان ایفا کرده است.
از نهضت مشروطه تا نهضت جنگل به رهبری سردار جنگل میرزا کوچک جنگلی و روزهای انقلاب ، همه ی این روزها را به خود دیده است و در بخش های مختلف این جریانات خاص نقش بسزایی با تکیه بر مردم فرهنگی و فرهنگ دوست خود داشته است.هرچند پس از حکومت قاجار و به شهادت رسیدن سردار جنگل و به قدرت رسیدن رضا میر پنج پهلوی ، وی از ترس نهضت جنگل ، نام و یاد میرزا کوچک جنگلی در بخش های این شهر تغییراتی انجام داد ، تا به آنجا که محله ی سردار جنگل را به ناامن ترین بخش این شهر مبدل ساخت.
این روزها که روزهای پایانی قرن را شاهد هستیم ، رشت از لحاظ شهری، افسرده و غمگین است! در بخش های مختلف این شهر با مدیریت ضعیف شهری دست و پنجه نرم می کند و از هر سو دست خوش تغییراتی ناگوارانه است.در دهه نود توسط دولت وقت و وزارت مسکن و شهرسازی طرحی با نام "باز آفرینی بافت تاریخی شهر" تهیه و تصویب شد و در بسیاری از شهرها به مرحله اجرا رسید.
وزارت مسکن و شهرسازی بر اساس درخواست سازمان میراث فرهنگی طرح حمایت و حفاظت از بافت تاریخی را برای ۱۶۸ شهر کشور تصویب کرد. پیرو درخواست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در جلسهٔ ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۴ شورای عالی شهرسازی و معماری کشور، محدوده بافت فرهنگی- تاریخی ۱۶۸ شهر کشور تعیین و ابلاغ شد و همچنین مقررات عمومی برای محافظت از بافتهای تاریخی شهرهای کشور تعیین شد.
طی این طرح توسط وزارت مسکن و شهرسازی ، شهرهای متعددی در ایران دارای مناطق تاریخی ارزشمند هستند که با عنوان بافت تاریخی از آنها یاد میشود. بافت تاریخی شهرهای ایران عمدتاً در هسته مرکزی شهرها قرار دارد و منطبق با مراکز اصلی تجاری و ارتباطی در شهرهاست. خانههای قدیمی و تاریخی، مساجد، مدارس، آب انبارها، بازارها و گذرها و نیز میدانها از مشخصههای چنین بافتهایی هستند.
بافت تاریخی که برخی به غلط به آن بافت "فرسوده" یا "ناکارآمد" میگویند ، در واقع سند "هویت" هر "شهر" است. در طول تاریخ شهرها تحولات زیادی را طی کرده ، که بر معماری، ساختار شهری، پیکربندی بافت شهری، جهت توسعه و تغییر مراکز حساس و مهم اثر میگذارد. اگر این تغییرات بر مبنای یک الگوی مشخص باشد نشان میدهد شهر و شهروندانش در مسیر تکامل قرار دارند. اما همیشه اینطور نیست و متاسفانه باید در گیلان اعتراف نمود که وضعیت به شدت اسفناک است. با اندکی تامل به اخبار رسانه ها و صحبت های همیشگی که در مورد بافت تاریخی و بناهای ارزشمند در رشت به عمق فاجعه خواهیم رسید.
در عمر سومین و چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهرها و روستاها ، و زمان تصدی شهرداری رشت به ریاست آقای ثابت قدم طی دو دوره با وقفه ای کوتاه میان آن دوره سوم و چهارم ، دکتر ثابت قدم به ریاست شهرداری رشت رسید.
در دوره اول ریاست وی بخش خیابان اعلم الهدی که در ناحیه بافت تاریخی شهر رشت قرار دارد ، تبدیل به پیاده راه ، و سنگفرش شد ! از همان ابتدا با مخالفت عده ای از شهروندان و کاسبان و اعضای شورا روبه رو شد ، که با مقاومت شهردار وقت خلاصه هدف وی اجرا شد.در این وقفه کوتاه برکناری آقای ثابت قدم ، پس از روی کار آمدن وی در سال ۹۴ طی پروژه ای سه راس دیگر بافت تاریخی شهر رشت هم همانند خیابان اعلم الهدی سنگفرش شدند. ینی از سمت خیابان امام خمینی(ره) به ساختمان بلدیه ، از سوی دیگر به خیابان سعدی و خیابان شریعتی هم به پیاده راه فرهنگی بافت تاریخی اضافه شدند.
با همه مشکلات و درگیری هایی در بدنه مدیریت شهری و شورای چهارم و مخالفت های پی در پی کاسبان آن حوالی این پروژه پیاده راه فرهنگی بافت تاریخی رشت سرانجام گرفت ، گرچه همه ی آن اختلافات و تفاوت نظر نهایت به روند پروژه از ایده، طراحی و اجرا ضربه زد اما با مدیریت شهردار وقت و سماجت وی پروژه پیاده راه رشت سرانجام گرفت و نیز در فروردین سال 95 افتتاح شد.
همانطور که بارها اساتید فرهیخته شهرسازی و معماری استان به تاریخچه شهری رشت اشاره نموده اند ، بازار از بخش ها و محله های قدیمی رشت از دوران قاجار محسوب می شود ، که از دوره صفوی تا حدودی شکل گرفته بود و در عهد قاجار از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. در ابتدای محله بندی شهرها در دوره قاجار بازار جز محلات اصلی شهر رشت را متشکل میشد.
بازار رشت با قدمت بیش از یکصد سال جز قدیمی ترین بازارهای روباز و بدون سقف کشور است که با معماری بومی شکل گرفته است و از دیرباز تا به اکنون شکل و شمایل گذشته خود را به نحوی حفظ نموده است. که با معماری زیست بوم استان کاملا مغایرت دارد و تجلی گر معماری و شهرسازی دیارمان گیلان است.
از دیرباز ، بازار رشت در روزهای سال شاهد گیله مردان و گیله زنان از نقاط مختلف گیلان (شرق،غرب،جنوب،بخش طوالش) به عنوان مصرف کننده و چه به عنوان تولید کننده میزبان این مردم شریف است تا در این چهارچوب بازار در کنار هم امرار معاش کنند.این بازار بغیر فروشندگان دوره گرد ، کاسبان دیگری را شامل می شود که به صورت دائم توسط حجره ها و مغازه های مختلف در حال کسب روزی حلال هستند.
انواع و اقسام محصولات در این بازار عرضه می شود ؛(مرکبات،لبنیات،فرآورده های گوشتی ، ماهی ، سبزیجات،قلات و ) در بخش های دیگر این بازار به راسته های دیگری تبدیل می شود (مسگران،اهنگران،ابزار و یراق،پوشاک،بزازی ها ، کاسه فروشان،بلور فروشان،عطاری ها) و کاروانسراهای قدیمی شهر هم در همین محله بازار قدیم که جز قدیمی ترین بازارهای کشور محسوب می شود که با وسعت زیاد به نحوی پاسخگوی تمام مردم استان و خارج استان می باشد. شکل گیری و بخش بندی های این بازار قدیمی کشور نیاز این را دارد در یادداشت های مجزا و تخصصی دیگری به آن پرداخت شود.
بنا به مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی و وزارت مسکن و شهرسازی،بافت تاریخی شامل مولفه هایی همچون؛
الف ؛ دوره مشخص تاریخی
ب؛ رعایت الگوهای معماری (معماری سنتی-بومی ، معماری متناسب با اقلیم ، معماری زیست محیطی ، معماری اصیل)
پ؛ کارآمدی در زمان احداث و گاه استمرار کارآمدی حتی تا زمان حاضر ،
ت؛ امکان نگارش سند تاریخی بر اساس زمان و شواهد موجود
ث؛ استفاده از مصالح ساختمانی متناسب با دوره تاریخی معین
این مولفه ها که ذکر شد باعث تمایز و برتری بناهای بافت تاریخی می شوند.
بافت های تاریخی در شهرها پس از گذشت چند سده همچنان مقاوم است(میدان نقش جهان در اصفهان ، بازار تبریز ، حرم رضوی در مشهد ، گنبد سلطانیه در زنجان و ..)
همه ی بافت های تاریخی سده های پیشین نیازمند حفاظت ، مرمت ، بازآفرینی ، نگهداری هستند که هرکدام از این پارادایم های مورد نظر مشمول وضعیت حال بافت ها و بناهای تاریخی می شود. حفاظت ،نگهداری،مرمت بافت ها و بناهای تاریخی به عنوان سند هویت هر شهر لازم الاجراست. این وظیفه مدیریت شهری ، وزارت مسکن و شهرسازی ، شورای عالی معماری و شهرسازی ، اداره میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری است. در اصل برنامه ریزی شهری ، ساماندهی کالبدی و فضایی شهرها را شامل می شود ، که در مجموع جمع بندی به اصول شهرسازی خواهد رسید.
شهرداری موظف ساماندهی کاربری های زمین های شهری برای تامین یک محیط کالبدی شایسته زندگی مدنی سالم برای شهروندان شهرها است. فرایندی که برای تامین نیازهای اجتماعی ، فیزیکی ، فرهنگی ، آموزشی ، حمل و نقل،کارهای همگانی و دیگر نیازهای عادی یک شهر در برهه های زمانی مختلف است، لزوم مدیریت تغییر برای دسترسی به اهداف ویژه در رابطه با نظام شهری از طریق مدیریت شهری در شهرها باید رسیدگی شود.مصوبات مختلف از سوی ارگان های متولی یاد شده برای بافت های تاریخی شهر ها تصویب رسیده است.
بازسازی، بهسازی ، مرمت، باززنده سازی ، توانبخشی و ..
باز زنده سازی در واقع احیا یا تجدید حیات بناها و بافت های شهری با تقویب زندگی اجتماعی ، اقتصادی ساکنان محله های مسکونی ، همراه با مرمت و بهسازی کالبدی . باید دانست همانطور که دکتر حبیبی از اساتید معروف شهرسازی میگوید: (در باز زنده سازی یا احیای بافت های شهری ، تجدید حیات اجتماعی به نسبت تجدید بنا، اهمیت دارد)(مهندس آغداش، مبانی و اصول)
باز زنده سازی پیچیده ترین اصول نوسازی شهری دولت ها است ، بلکه تقویت و توانبخشی فعالیت ها و روابط اجتماعی امری پیچیده است و اصولا از میان برداشتن عناصر مزاحم و محو عوامل مخرب یا فاسد در میان بافت های شهری ، به دشواری انجام می پذیرد.
شکل مثبت توانبخشی این است که افراد ، مالکیت خود را بر خانه و مغازه حفظ کرده ، ملک خویش را مرمت و بهسازی کنند. این کار به کمک و حمایت دولت و ایجاد انگیزه برای بهسازی ، و گاه نیز از طریق اجبارهای قانونی به مراتب سریعتر و آسان تر است.
بهسازی اما در واقع اصلاح وضع موجود محله ها و ساختمان های با کاربری های مختلف محله ها را شامل می شود ، و این اصلاح بر اساس یک طرح جامع و هماهنگ کننده صورت میگیرد ، به نحوی که حالت فرسودگی و رکود و رخوت در آنها از بین برود.
گرچه بهسازی ممکن است شامل انهدام و تجدید بنای بعضی از ساختمان ها و تعمیرات اساسی و مدرن کردن آنها ، یا منطبق ساختن آنها با استانداردهای قابل قبول و ایجاد خیابان ها،پارکها و تاسیسات شهری در داخل یا مجاورت آنها باشد.
مرمت و برنامه ریزی مرمت شهری؛ عناصر جدید به جای عناصر قدیم با انطباق درک جدیدی از شهر است. این موارد با نظام شهری مشخص انجام میپذیرد.
در واقع مرمت عبارتست از احیا یا بازسازی محله های موجود ، براساس طرح هماهنگ و کنترل شده و همچنین پاکسازی زاغه ها و ساختمان های نامتناسب و مزاحم را در بر میگیرد. و به طور کلی در جهت جلوگیری از فرسودگی بافت های شهری از طریق یک برنامه ترکیبی ، حفاظت،حمایت و احیا است.
متاسفانه در سالهای اخیر به علت مشکلات اقتصادی در شهرداری های کشور بالخصوص رشت ، شهرداران مختلف نتوانسته اند از اجرای این موارد به نحو احسن برآید. اغلب درآمد شهرداری از خلاف های ساختمانی است ، و شهرداری با انبوهی از بدهی های مالی کارکنان رسمی و غیر رسمی، قراردادی ، پیمانکاران و سایر افراد روبه روست.
و طی عمر شورای پنجم پروژه سراوان و چند تعداد محدود پروژه های بزرگ شهرداری را منع از بررسی و مطالعات و پرداخت به وضعیت بصری شهر ، منطقه بندی ، پرداخت به منطقه و مسائل برنامه ریزی شهری و منطقه ای میکند.
در هفته های اخیر اخبار حاصله از خروجی رسانه ها و فضای مجازی در مورد یکی از قدیمی ترین بناهای تاریخی و ارزشمند شهر (هتل فردوسی رشت) که همانطور مستحضریم این بنا در محدوده بافت تاریخی شهر رشت قرار دارد ، خبر هولناک تخریب این بنای قدیمی در شهر، دوستداران و علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ و معماری این مرز و بوم را نگران نموده است.
طی صحبت هایی که شنیده شده است ، بنای تاریخی هتل فردوسی رشت در سال ۹۱ ثبت ملی شده است ، و با پیگیری مالکین بنا در سال ۹۸ از ثبت ملی خارج شده است. این بلا سالیان سال است که دامن بناهای تاریخی شهر رشت و استان گیلان را گرفته ، این چندمین بنا تاریخی موجود است که به دلیل مخالفت مالکین با خطر تخریب و نوسازی روبه رو است.
هتل فردوسی رشت بنایی از اواخر دوره پهلوی اول است که با سبک معماری ساباط ساخته شده است. در واقع معماری اقلیمی در نحوه ساخت آن دخیل است.
در آخرین اخباری که از سوی اداره میراث فرهنگی به گوش می رسد ؛ ثبت ملی خیابان شریعتی نزدیک است ، بنا به صحبت کارشناسان خطر تخریب این بنا تاریخی هم لغو میشود.
البته در اخبار مشهود ذکر تخریب بنا با احداث هایپرمارکت آمده است. که گویا قرار است بنای هتل فردوسی رشت واقع در خیابان شریعتی در محدوده بافت تاریخی شهر رشت در مجاورت قدیمی ترین بازار کشور ، تخریب و بجایش هایپرمارکتی تاسیس شود.
البته فعالیت هفته های اخیر فعالان ، علاقه مندان و همچنین رسانه ها در اطلاع رسانی و اگاهی عمومی شهروندان برای بناهای تاریخی و بافت تاریخی در شهر هم بی تاثیر نبوده است ، که اداره میراث فرهنگی را بر آن داشته که روند ثبت خیابان شریعتی را از سر گیرد.
باید گفت : خیابان شریعتی(تلفن خانه قدیم) تقریبن دومین خیابان احداث شده رشت از دوره پهلوی اول است ، که این خیابان و اعلم الهدی خیابانی عمود بر اولین خیابان رشت (امام خمینی فعلی) بود.
اما برای آگاهی طیف وسیعی از شهروندان باید اظهار نمود که بافت تاریخی و بافت فرسوده دو مقوله جداست که سالهاست بدلایلی که عدم آگاهی از بارزترین مسئله در شناخت ناکافی شهروندان شهر است. که متاسفانه این ناآگاهی به مدیریت شهری هم سرایت کرده است، البته یکی از وظایف مدیریت شهری ؛ آگاهی شهروندان شهر از وضعیت ، تاریخچه و جغرافیای شهر است ، که متاسفانه با عدم آگاهی مدیریت شهری از این مقوله این عدم آگاهی رشته دار شده است.
همانطور که گفته شد ؛ بافتهای تاریخی در شهرها حکم سند هویت شهر و شهروندان است.
بافت تاریخی شهرها ، شامل مصوبات خاصی است ، که میبایست توسط شهرداری اجرا شود.
یکی از ارزشمندترین بافتهای شهری در شهرها (بافت های تاریخی) هستند. بافت های تاریخی بدلیل پارادایم های مهم نظام شهری جهانی از قبیل: قدمت تاریخی،ساختار محلات،اصلوب ساخت و ساز سند هویت مردمان آن محسوب میشود.تصمیم گیری در مورد بافتهای تاریخی در شهرها مستلزم تدابیر خاصی بنا به مصوبات و قوانین کشوری از سوی مدیریت شهری در شهر ها است.باید دانست تغییراتی که در شهرها در طول سالیان اتفاق می افتد ، اگر بر مبنای یک الگوی مشخص باشد ، میتوان خاطر جمع بود که شهر و شهروندانش در مسیر تکامل قرار دارند.اما غیر این باشد ، و شهر بر مبنای الگوی مشخص و بر اساس طرح های نهایی هماهنگ پیش نرود ، در شهر ها خواهیم دید که معماری شهری فاقد استحکام و نمای شهری کسل کننده و ناخوشایند شده و پیوستگی اجتماعی کاهش یافته و شیوه شهرسازی بر اساس الگویی تکراری شکل میگیرد.
در مصوبات و مقررات شورای عالی شهرسازی و معماری در مورد بافتهای تاریخی آمده است:
*در بافتهای تاریخی شهرها نباید مراکز تجاری یا مراکزی که سبب تردد گسترده جمعیت است، ایجاد شود.
*مسیرهای دسترسی به بافتهای تاریخی همواره باز و بدون مانع باشد.
*تمهیدات لازم برای اطفا حریق احتمالی در آن اتخاذ شود.
*فضای بافت تاریخی شهرها نباید تحت تاثیر بلند مرتبه سازی قرار گیرد.
*خطوط مترو ، اتوبوس شهری حتی المقدور نباید از آن عبور کند.
*در بهسازی و نوسازی بافتهای تاریخی در شهرها باید از مصالحی از نوع آنچه که در ساخت ابنیه های آن به کار رفته ، استفاده شود.
*انجام هر اقدامی مثل آسفالت معابر که شاکله بافت تاریخی را از بین می برد، خودداری شود.
بنا به بررسی تعدادی محدود از قوانین و مصوبات بافت تاریخی باید گفت: بنا به محدوده خیابان شریعتی که هتل فردوسی رشت در آن واقع شده است ، به هیچ عنوان ساخت و ساز (نوسازی) و (بلند مرتبه سازی) نباید رخ دهد. و هرگونه نوسازی خلاف قانون است.بازار اصلی و قدیمی شهر رشت هم در مجاورت همین بافت شهری قرار دارد ، و احداث هایپرمارکت در این محدوده ضربه ی جبران ناپذیری به قلب اقتصادی این شهر خواهد زد.
بنای هتل فردوسی رشت از آنجا که بنای تاریخی و ارزشمند شهر است ، و محل اولین دوره شورای اسلامی شهر بوده است. در سالهای آتی اگر توسط ارگان ذی ربط شامل بهسازی و مرمت قرار بگیرد ، هم جدا از مصوبات و قانونهای بهسازی و بازسازی و مرمت روندی داشته باشد ، به خلاف قانون منجر میشود.از مسائل مهم دیگر در بدنه مدیریت شهری که ناکارآمدی مدیریت شهری رشت را شامل میشود ؛ در شهر حریم های بافت های شهری به شکل صحیح مشخص نشده اند. هرچند که در چند سال اخیر به مراتب بهتر بوده اما یکی از ضعف ها در شهر محسوب میشود.
بافتهای شهری (تاریخی و فرسوده) باید با پهنه بندی مشخص از دیگر بافتها یا کاربری ها جدا شوند ، متاسفانه این مسئله در شهرسازی فعلی رعایت نمیشود. پهنه بندی بافت های شهری بالخصوص (بافت تاریخی) واجب است ، چون بافت های تاریخی در شهرها از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
شهرها همانطور که میبینیم اگر بر اساس مبنا ، الگو و طرح مشخص حرکت نکنند ، و مدام بر اساس الگویی تکراری در حرکت باشند ، نتیجه آن رکود اقتصادی ، فرهنگی و معماری شهری است.در این گونه موارد باید شهرشناسان با بهره گیری از مولفه های اساسی موجود در بافت تاریخی توسط برنامه ریزی های شهری (بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت) شهر و شهروندان را به همان اصول صحیح و کارآمد اولیه بازگردانند.اهمیت بافت تاریخی اولویتی ست برای شهر، که شهر را از زوال و مرگ نجات دهد. شهرها دارای تاریخچه و اسناد هستند که هویت شهر و شهروندان در گروِ بافت تاریخی است ، که نوش داروی "شهر" است.
نویسنده : محمد صالح زاده ( روزنامه نگار)
منبع : پایگاه خبری و تحلیلی گیل خبر ، حرف تازه
انتشار در تاریخ چهاردهم بهمن سال یکهزار و سیصد و نود و نه
۱۳۹۹/۱۱/۱۴
https://gilkhabar.ir/news/i/466863
فقدان توجه چندجانبه به بناهای تاریخی در روز جهانی
هجده آوریل : مطابق با بیست و نهم فروردین به عنوان روز جهانی بناها و محوطه های تاریخی نام گذاری شده است.
شورای بینالمللی ابنیه و محوطهها؛ سازمانی غیر سیاسی ، غیر دولتی است که با هدف ترویج و گسترش فرهنگ مطالعه بر روی بناها و محوطه های تاریخی ، تشویق به حمایت ، حفاظت ، احیا ، مرمت بناها و محوطه های تاریخی ، ترویج فرهنگی، تاریخی و هویتی بناها و محوطه های تاریخی در سطوح بین المللی و ملی تشکیل گردید، از دیگر اهداف آن جلب نظر موسسهها، نهاد ها نسبت به اهمیت بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی است. این نهاد برای نگهداری و حفاظت هر چه بیشتر میراث فرهنگی در سراسر جهان پا به عرصه نهاد.
پس از تصویب اولین قطعنامه “منشور ونیز” در سال ۱۹۶۴، “ایکوموس” در سال ۱۹۶۵ در ورشو پایهگذاری شد تا مشاور یونسکو در رابطه با میراثهای جهانی باشد. شکل گرفتن ایکوموس در جهان به کنفرانس آتن در رابطه با مرمت بناهای تاریخی در سال (۱۹۳۱میلادی) برمیگردد، که از سوی دفتر بینالمللی موزهها تشکیل شد. منشور آتن خط مشی میراث بینالمللی را عرضه نمود.
در سال (۱۹۶۴ میلادی) در دومین همایش معماران و متخصصین بناهای تاریخی، در شهر ونیز (ایتالیا) ۱۳قطعنامه به تصویب رسید. اولین قطعنامه، تکوین کنندهٔ منشور بینالمللی حفاظت و مرمت بناها و محوطه های تاریخی بود. این قطعنامه به نام منشور ونیز ثبت شد و قطعنامه دومی که از سوی یونسکو شکل گرفت ، “ایکوموس” را برای اجرای این منشور بنا نهاد.
ایکوموس در حال حاضر دارای بیش از ۷۵۰۰ عضو است. هر عضو آن باید در زمینهٔ نگهداری و حفاظت بناها و محوطه های تاریخی کارشناس در یکی از رشتههای معماری، معماری_منظر، باستان شناسی، برنامهریزی شهری، مهندسی، متولی میراث فرهنگی، مورخ هنر باشد.
برای اینکه بتوانیم به صورت مختصر در این یاداشت به صحبت در مورد پیرامون بناها و محوطه های تاریخی و ارزش میراث بپردازیم ، در ابتدا پرسشی در ذهن مخاطب شکل میگیرد : میراث فرهنگی چیست؟
از دیرباز انسان ها در میان ارتباطات روزمره شان با یکدیگر (هم نوع) ، برای آدم های مُسن احترام جداگانه ای اختصاص می دادند. میراث فرهنگی در هر سرزمین آیینه ی تمام قد همان انسان های مُسنی است که انسان ها در ارتباط روزمره شان با آنها رو در رو می شوند. به هر آنچه که از گذشته های دور برای بشریت باقی مانده و همچنین همواره در خدمت بشر بوده است ، میراث تاریخی و فرهنگی گفته می شود.
ارزش میراث فرهنگی در هر سرزمین به قدمت و پابرجا بودن آن ها ارتباط تنگاتنگ دارد. به طور مثال: ابنیه هایی که در ایران به عنوان بناهای تاریخی ثبت می شوند ، باید دارای ارزش فرهنگی و تاریخی باشند. ضوابط و شرایط هایی وجود دارد که به میراث فرهنگی وزن می بخشد ، و میراث بِنا به همان خصوصیات منحصر به خود تفکیک می شوند.
برای اولین بار که به کلمه ی میراث فرهنگی بر میخورید ، احساس میکنید که در واقع باید یک ساختمان یا بنای قدیمی باشد ، در صورتی که اینگونه نیست. آثاری که در بخش میراث فرهنگی گردهم می آیند به دو بخش تقسیم می شوند : آثار ملموس ، آثار ناملموس. آثار ملموس: بناهایی که قال لمس هستند ، آثار ناملموس: مانند آداب و رسوم یک منطقه که به عنوان بخشی از میراث فرهنگی به حساب می آیند.
میراث فرهنگی در هر جامعه بخش وسیعی از تاریخ و فرهنگ آن جامعه محسوب می شود. تمدن و تاریخچه یک ملت را در مقیاس کلی (کشور) و مقیاس جزئی (استان،شهر،محل) از میراث فرهنگی جامعه اش میتوان فهمید. میراث فرهنگی برای همه ی جوامع حائز احترام و اهمیت ویژه ای بوده است.
اما چرا میراث فرهنگی بسیار مهم است؟
در هر بخش از میراث فرهنگی ، داستان و حکایتی از گذشته وجود دارد و حقایقی در مورد گذشتگان به ما می دهد ، حقایقی که میتوان پرده از اسرار بسیاری کنار بزند. به عنوان مثال با مطالعه و تحقیق های میدانی در مورد خانه های قدیمی در هر سرزمین و بافت شهری به نکات حائز اهمیتی دست می یابیم ؛ از سیستم فاضلاب تا نحوه دفن زباله ، نحوه ی پوشش سقف ها، طراحی معماری ساختمان ها ، تکنیک های اجرای ساختمان و غیره از جمله این درس های بزرگ در مورد مطالعه و تحقیق هایی در موضوع میراث فرهنگی و تاریخی در بخش ابنیه ها است.
مثلا با ظروف پیدا شده از دوران های بسیار دور، انواع و مقیاس ها و مناسبت های مختلف آنها را پیدا کرده است.
میراث فرهنگی تا چه اندازه می تواند آسیب پذیر باشد؟
“ICOMOS” ایکوموس :
این سازمان جهانی هرسال موضوعی را برای بزرگداشت و فعالیت های کمیته های ملی و بین المللی علمی خود و دیگر سازمان ها و نهادهای علاقمند به مشارکت تعیین میکند.
در سال ۲۰۱۹ موضوع “مناظر روستایی” انتخاب شد که مرتبط با موضوع سمپوزیوم علمی میراث روستایی است. این سمپوزیوم در ماه اکتبر ۲۰۱۹ در مراکش برگزار شد.
موقعیت مناظر روستایی و چالش هایی که دامن گیر حفاظت از آنهاست در سطوح بین المللی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفت. کیفیت پیوند ذاتی مناظر روستایی با توسعه پایدار هم یکی از بحث های مهم این سازمان بین المللی بود.
موضــوع ســال ۲۰۲۰ این سازمان که باید مورد بررسی قرار بگیرد : (فرهنگهای مشترک ، میراث مشترک ، مسئولیت مشترک ) است. که باید منتظر اطلاعات بیشتر از این کمیته بین المللی حافظ بناها و محوطه های تاریخی ماند.
میراث شامل تمام آنچه که از معماری، طبیعت و سنت گذشته به جای مانده است، می شود. میراث فرهنگی در واقع به آنچه گفته می شود که از نسل های پیشین به یادگار مانده است. خلاقیت و افکار مردمان گذشته را می توان در میراث فرهنگی مطالعه کرد.
امروزه در سطوح بین المللی و ملی، سازمان های نگهدارنده میراث فرهنگی و علل خصوص حافظان بناها و محوطه های تاریخی نگران نابودی و از بین رفتن میراث های چند صد ساله به دلیل بی دقتی انسان ها هستند. شما حمام چند صد ساله ای را در نظر بگیرید که به جای مرمت شدن و تبدیل شدن به گالری و یا موزه، مورد بی دقتی و بی رحمی انسان واقع شده و جای خود را به پارکینگ های منسوخ سیستم شهری مدرن می دهد. در کشور های توسعه یافته حتی درخت ها را جزو میراث محسوب می کنند و به آنها آسیبی نمی رسانند. اما ما با ارزانی، گوهرهای خود را می فروشیم.
در استان گیلان در بیشتر شهرها بناهای متعدد تاریخی وجود دارند که با بی رحمی ما انسان ها و بی توجهی ارگان های دولتی ذی ربط تخریب شده اند ، در حال تخریب هستند ، تغییر کاربری های ناهمگون و مضحک داده اند.
به طور مثال خانه اولین شهردار رشت (میرزا خلیل رفیع) که واقع در خیابان مطهری است ، سالهای سال توسط شورا و شهرداری با کاربری اداری در حال خدمات شهری به شهروندان بود. که خوشبختانه در حال حاضر توسط شورای پنجم این بنای تاریخی از دوره قاجار خلوت گردیده و گویا قرار است موزه اسناد مشروطه گیلان شود.
اما همانطور که از خانه اولین شهردار رشت نمایان است این بنای تاریخی بدون مرمت کامل توانایی سرویس دهی به مسافران ، گردشگران و رشد صنعت توریسم را به هیچ وجه ندارد. وضعیت مرمت این بنای تاریخی از حالت اورژانس هم گذشته است و هر آن بیم خطری در راستای تخریب های جزئی برای این بنا حس می شود.
از آنجایی که در استان ما گیلان و کلانشهر رشت از حرف تا عمل مدیران شهری بسیار بازه زمانی طولانی دارد. فقط جای شکرش باقی است که لااقل از خانه میرزا خلیل رفیع به عنوان مکان اداری استفاده نمی شود.
در شهر رشت بناهای متعدد تاریخی هستند که در حالت اورژانسی مرمت قرار دارند ، اما متاسفانه در سایه سار بی توجهی و غفلت قرار گرفته اند. حتی با روند شروع پروژه باز آفرینی رشت از سالهای آغازین دهه نود در بافت های فرسوده و تاریخی شهر هنوز که هنوز است به مرمت بناهای تاریخی توجهی نشده است. بدلیل اقلیم مرطوب و باران های پیاپی و شرجی بودن هوا در تابستان رشت، سال به سال که میگذرد، این بناهای تاریخی روز به روز روند ناخوشایند تری به خود میگیرند.
در مورد همین توجه چه از سوی مسئولین ، ارگان های ذی ربط و مردم به بناهای تاریخی که متاسفانه در کشورمان در سایه ی بی رحم نابودی میراث فرهنگی حضور داریم ، به عنوان مثال شهر پراگ در جمهوری چک با بناهای معروف و شکیل تاریخی که از لحاظ معماری معروف است ، تمهیداتی که از سوی شهرداری پراگ انجام میگیرد بسیار قابل توجه و بررسی است. شهرداری پراگ هرگونه ساخت و ساز غیر مجاز را با جریمه های سنگین باز میدارد. یا اینکه به کل مجوز ساخت و ساز های ناهمگون با بناهای معروف مرکزی شهر از جمله برج های دو قلو ، باروک ، بنای قدیمی شهرداری پراگ و بافت مرکزی شهر را صادر نمی کند.
در سراسر اتحادیه اروپا از جمله کشورهای جمهوری چک ، هلند ، آلمان ، دانمارک ، فنلاند ، بلژیک ، اسلوونی ، اسلواکی ، انگلستان ، لهستان قانون های به شدت سخت و پیگیر در مورد آسیب های نوسازی به میراث فرهنگی ، بناهای تاریخی با جریمه های سنگین و دستور تخریب از سوی شهرداری های مرکز شهر کنترل می شود.
این نوع بی توجهی در ارگان های ذی ربط مدیریت شهری و بی رحمی و بی دقتی مردم به بناهای تاریخی در سراسر کشور موارد زیاد و چشم گیری موجود هستند ، که امیدواریم با مداخله کمیته ملی ایکوموس ایران ، سازمان میراث فرهنگی کشور ، موسسات فرهنگی ، تخصصی ، علمی ، سازمان های مردم نهاد ، حافظان ابینه تاریخی و رسانه ها این روند تغییر پیدا کند.
میراث فرهنگی تمام و کمالش دارای ارزش بسیار غنی در سراسر جهان است. این ارزش ها کیفیت زندگی انسان در یک سرزمین را در طول تاریخ بر اساس مجموعه اعتقادات نشان می دهد. معطوف شدن به این موضوع حیاتی یک تمرین تاریخی است که انسان هایی در یک مکان با خصوصیاتی در طول زمان و بر اساس اعتقادی که در قرن های متوالی تجربه کرده اند ، آن را ایجاد کرده است.
مردم هر زمان بر اساس تجربه های افراد دیگر در طول زمان های گذشته ، دریافته اند که در هر سرزمین چطور میتوان زندگی کرد و چه کارهایی انجام داد.
آداب و رسوم ، فرهنگ ، تاریخ ، زبان و غیره در هر سرزمین در طول زمان تاریخی آیینه ی تمام قد مردمان پیشین آن سرزمین است. هرمجموعه ارزش ها در میراث فرهنگی سرزمین ها باید به همه نسل های آن انتقال یابد.
وقتی سخن به میان می آوریم ومیگوییم نسل ها ، یعنی نه فقط مجموعه افراد امروز جامعه ، بلکه افرادی که رفته اند و خواهند آمد را نیز مخاطب قرار میدهیم.
هر دوره تاریخی در هر سرزمین را میتوان صدها کتاب نوشت و فیلم ساخت و هر زاویه ی آن را تمام و کمال نشان داد. در دوره های گذشته ایران که افراد غریبه در این سرزمین بوده اند ، همین اتفاق حضور غریبه ها را میتوان سرمشق امروز و فردا قرار دهیم که دو حالت از این موضوع برقرار است : مردم سرزمین میتوانند خارجی پرست باشند یا ملی گرا.
بنابراین مجموعه ای از ارزش ها در اختیار ما قرار گرفته که با نوع رفتاری که مقابل آن داریم ، گذشته و آینده را تحت تاثیر قرار می دهیم. میراث های جامعه فقط و فقط برای نسل های امروز نیست. از گذشته می آید و به حال می رسد و به آینده تحویل داده می شود.
کمیته ایکوموس ایران با سازمان بین المللی ایکوموس و مشارکت سازمان های دیگر با ایجاد کارگروه درست به تهیه کتابی بپردازد تا یک مرجع از همه آثار میراث فرهنگی ایران را داشته باشیم. و در نهایت میتواند: کمیته ایکوموس ایران با ارجاع به سازمان های دولتی و مردم نهاد در شهرهای ایران با همکاری استانداری ها و شهرداری ها دایرهالمعارف میراث فرهنگی را تولید نمایند. تا نوجوان و جوانان با ریشه های فرهنگی و تاریخی سرزمین خود آشنا شوند و همه ی این ها دست به دست هم می دهند تا نه فقط امروزه در استفاده عموم قرار گیرد ، بلکه میراثی حفظ شده برای آیندگان باشد.
چگونگی حفظ میراث های فرهنگی ، بناها و محوطه های تاریخی و ریشه یابی و چگونگی شکل گیری آنها برای جذب شدن نسل جوان بسیار موثر است ، امروز شاهد این هستیم که با این روند بی توجهی و بی دقتی و بی رحمی به بناهای تاریخی و محوطه های تاریخی که فرهنگ بومی هر سرزمین را نشان میدهد ، چه بسا نوجوانان و جوانان متعدد در رده های سنی مختلف چنان میلی و اطلاعاتی به بناهای تاریخی و فرهنگی سرزمین بومی خود ندارند و با ارکان مدرن و پست مدرن زندگی شهری بیشتر ارتباط برقرار خواهند کرد.
بناها و محوطه های تاریخی شهرها ، هویت شهر و فرهنگ مردم را در برهه های تاریخی نشان می دهد ، حفظ و نگهداری از بناهای تاریخی در راستای فرهنگ بومی و محلی هر سرزمین از شمال تا جنوب ، از غرب تا شرق کشور ایران و همین طور سراسر پهنه ی این کره خاکی برای آینده نیاز مُبرَم است.
نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار - پژوهشگر شهری )
انتشار در تاریخ سی فروردین سال یکهزار و سیصد و نود و نه در پایگاه خبری و تحلیلی گیل خبر
۱۳۹۹/۰۱/۳۰
https://gilkhabar.ir/news/i/458781
ضرورت کارآمد کردن بافتهای تاریخی شهری
زنگ خطر برای بناهای تاریخی رشت به صدا درآمده است.
بافت تاریخی؛ بافتی از شهر را شامل میشود که واجد هویت و نمادهای تاریخی و معماری آن منطقه است. در این بافت شهری مجموعهای از فضاها، ساختمانها بناها و آثار معماری شهری تاریخی و ارزشمند را مشاهده میکنیم. بافتهای تاریخی در بسیاری از کشورها تحت حمایت قانونی خاص قرار میگیرند و در حفاظت و نگهداری این بافت از شهر تمهیدات سرسختانهای صورت میپذیرد. همچنین قوانین معماری و شهرسازی در بافت تاریخی شهرها طبق مقررات رعایت میشود و در صورت مشاهده تخلفات به شدت برخورد میشود.
به عنوان مثال پراگ(پایتخت جمهوری چک) با معماری هزارساله، یکی از معدود مناطقی به شمار میرود که مراکز شهری و بافت تاریخی آن کاملا محفوظ مانده است.
سالهای گذشته شهرداری پراگ، صاحب هتلی را که در مرکز شهر در بافت تاریخی پراگ واقع است، برای از بین بردن شاخصههای معماری دو کاخ باروک (از بناهای تاریخی پراگ) که قدمت آن به قرن ۱۴ میلادی میرسد، به ۵۰۰۰ دلار جریمه کرد. گرچه پراگ هم مثل سایر شهرهای اتحادیه اروپا روند توسعه شهری را طی میکند، در واقع تهدید توسعه شهری و امر نوسازی و ایجاد آسمانخراشها توسط سرمایه گذاران نوسازیهای شهری پراگ را هم مستثنی نگذاشته، اما شهرداری با جریمههای سنگین و اعمال سیاستهای شهری فضا را تنگ کرده است.
ریچارد بیگل (مدیر اجرایی شهرداری پراگ) در آخرین مصاحبه خود گفته است: اگر ما آسمانخراشها را بپذیریم، هیچ راه برگشتی نداریم. این برجها خط آسمان را از بین برده و شهر را برای همیشه تغییر خواهند داد.
در کشور ما در دهه نود از سوی وزارتخانه مسکن و شهرسازی بر اساس درخواست سازمان میراث فرهنگی طرح حمایت و حفاظت از بافت تاریخی برای بسیاری از شهرهای دارای بافت تاریخی تصویب شد و مقررات عمومی برای محافظت از بافتهای تاریخی شهرهای کشور تعیین شد اما با این حساب هنوز در محدوده بافتهای تاریخی شهرها دچار مشکلات مدیدی هستیم.
یکی از مشکلات اصلی که در وهله اول به چشم میخورد، عدم آگاهی و شناخت صحیح از بافتهای شهری و تفاوت بافتها از سوی شهروندان شهر و مدیران شهری است.
شناخت جغرافیای شهر و شهرشناسی موضوع مهم شهرنشینی به حساب میآید، اگر از شهری که در آن زندگی میکنیم، شناخت کافی نداشته باشیم، همچنین شهری که در آن به مدیریت میپردازیم با عدم آگاهی از آن روبه رو باشیم، خواه ناخواه شهرنشینی و مدیریت شهری با معضل روبه رو میشود و شهر دچار آسیب و مشکلات فراوانی خواهد شد.
بافت تاریخی در شهرها مقولهای متفاوت از بافت فرسوده در شهرها است، این دو از بافتهای رایج در شهرها هستند که متأسفانه هیچ گاه وجه تمایز و شباهت آنها آنطور باید و شاید مورد بررسی قرار نگرفت! این عدم آگاهی از بافتهای شهر از عملکرد ضعیف مدیریت شهری در شهر نشأت میگیرد! زیرا در بسیاری از شهرهای کشور در بدنه مدیریت شهری افرادی با تخصصهای خارج از بحث معماری، شهرسازی و مدیریت شهری تکیه زدهاند.
در استان شمالی کشور “گیلان” به مرکزیت رشت، هم از این معضل آسیبهای فراوانی بر پیکرهی بی جان این شهر وارد شده است. در هفتههای اخیر که شاهد اخبار ناخوش احوال شهری بوده ایم، که بازخورد آن در رسانههای محلی گیلان، فعالان و علاقه مندان مبحث شهر، شهرسازی و معماری شهری رویت میشود.
هتل فردوسی رشت که جز معدود بناهای تاریخی و ارزشمند شهر رشت است، با خطر تخریب روبه رو شده است. خطر تخریب این هتل که بقایای معماری ساباط از اواخر عصر پهلوی اول است، خواب را از چشمان مردم فرهنگ دوست شهر گرفته است. در آخرین اخبار سازمان میراث فرهنگی با بازتاب گسترده رسانهای در استان شاهد این بوده ایم، خیابان شریعتی که هتل فردوسی رشت در آن واقع شده است، به زودی ثبت ملی می شود.
بر اساس منابع تاریخی موجود نزد مهندس روبرت واهانیان، از اساتید برجسته معماری گیلان، خیابان شریعتی رشت، دومین خیابان احداث شده در زمان تحولات نوسازی شهری پهلوی اول است. با شروع نوسازی شهری پهلوی اول از کنسول گری روس ها(پل عراق فعلی) خیابانی شکل گرفت تا به میدان فرهنگ کنونی رسید، و از آنجا به میدان شهرداری ختم شد. پس از احداث این خیابان، دومین خیابان عمود بر این، تلفن خانه سابق (شریعتی کنونی) بوده که امتداد آن از یه سوی به صیقلان و از سوی دیگر به کیاب (به سمت سبزه میدان) کشیده شد.
اما مساله واجد بحث مساله شناخت از بافتهای شهری است، که با شناخت کافی از شهر و بافتها و ضوابط و مقررات میتوان به درجهای از شهرشناسی برسیم که بتوانیم در نهایت به تفاوتها در بافتهای شهری پی ببریم.
بافت تاریخی در شهر بافت فرسوده نیست، این دو بافت همانطور که از اسامی شان پیداست، دو بافت متفاوت از شهر را ارائه میدهند، که هرکدام از آنها شامل ضوابط و مقررات خاص خود هستند. بافتهای شهری در شهرها حُکم سند و هویت شهر و شهروندان است، به همین دلیل است که شهروند شهرنشین باید از شهر محل زیست خود شناخت کافی داشته باشد.
بافت تاریخی شهرها شامل مولفههای از قبیل؛ قدمت تاریخی، ساختار محلات و اصلوب ساخت وساز و سند هویت مردمان شهر است. بافت تاریخی امکان این را میدهد که برای آن از سوی کارشناسان، مدیریت شهری و ارگانهای ذی ربط سند تاریخی نگارش شود. این بافت شامل الگوی خاص معماری سنتی، بومی، زیست محیطی و اصالت را دارد.
بافتهای تاریخی در هر شهر بیانگر دورهای از تاریخ آن سرزمین است، گرچه کم رمق اما پابرجا مانده است. اما بافت فرسوده در شهرها ؛ بافتهای ناکارآمدی هستند که به صورت موقت ایجاد شدهاند، اکنون دیگر رها شده و یا کارایی آن از بین رفته است. مثل : میدانهای قدیمی، منازلی که در کوچهای سکنه شهری ایجاد شده و اکنون خالی از سکنه است.
بافتهای فرسوده از نظر قدمت تفاوت عمدهای با بافتهای تاریخی شهرها دارند و اگر هم با بافت تاریخی قدمت مشابهای داشته باشد، کاملا آن بخشش تخریب شده است. به طوری که امکان برنامه ریزی مرمت وجود ندارد و در این صورت هیچ ارزش تاریخی را به بافت فرسوده شامل نمیشود.
بافتهای فرسوده در شهرها اگر سازه آن دچار ریزش یا فرونشست باشد، برای منازل و اماکن اطراف این بافت خطرناک است و به همین خاطر تخریب بافتهای فرسوده در این نوع موارد سریعا باید صورت بگیرد و حتی المقدور تغییر کاربری اتخاذ شود.
در ضوابط و قوانین شهری در مورد بافتهای تاریخی شهرها که بیانگر سند هویت شهر است، تذکر داده شده که نباید مراکز تجاری و مراکزی که سبب تردد گسترده جمعیت حول این بافت میشود، ایجاد شود.
مسیرهای دسترسی به بافتهای تاریخی همواره باز و بدون مانع باشد، در مورد حریق، تمهیدات خاصی را شامل شدهاند. به هیج عنوان در فضای بافت تاریخی شهرها بلندمرتبه سازی نباید صورت پذیرد. خطوط حمل و نقل عمومی شهر از قبیل مترو، اتوبوسهای شهری، مونوریل، بی آرتی و سایر موارد حمل و نقل شهری نباید از آن عبور کند.
در بهسازی و نوسازی بافتهای تاریخی شهرها باید طبق صلاحدید کارشناسان از همان مصالحی استفاده شود که در ساخت ابنیههای اولیه آن به کار رفته است. انجام کلیه اقدامات خدمات شهری همانند آسفالت معابر که شاکله بافت تاریخی را دستخوش تغییر میکند، خودداری شود.
این موارد گزیده ضوابط و مقرراتی در مورد شناخت این دو بافت از شهر محسوب میشد، که میبایست با برنامه ریزی از سوی مدیریت شهری به شهروندان شهر آگاهی داده شود. مدیریت شهری میتواند همانند کشورهای اروپایی با تکیه بر دانش و تاثیر گروههای مردم نهاد، رسانه ها، شهرپژوهان و شهرشناسان این شناخت را بین شهروندان در شهرها گسترش بدهد.
مدیریت شهری باید با تدابیر تخصصی شهرسازی؛ بافتهای شهری را توسط حریم مشخص از هم جدا سازد. باید پهنه بندی بافتهای شهری مشخص شده باشند، تا بافتهای شهری در شهر تفاوتها و شباهتهای خود را به شهروندان نشان دهند. متأسفانه این مساله در شهرسازی فعلی کشور رعایت نمیشود. رعایت حریمها در بافتهای شهری از اهمیت ویژهای برخوردار هستند، چون در این صورت است که میتوان برای معضل بافتها چاره ایاندیشید. نقاط قوت، ضعف، فرصتها را برشمارد و برای توسعه شهر در حرکت بود.
در طول تاریخ شهر و شهرنشینی، شهرها دچار تحولات زیادی شدند، این تحولات بر پیکره معماری شهری، ساختار شهری، پیکربندی بافت شهری، جهت توسعه و تغییر مراکز حساس اثر گذاشته است. این تغییرات و تحولات در شهرها در طول سالیان سال و دورههای مختلف تاریخی اتفاق افتاد، اگر بر مبنای یک الگوی مشخص باشد، بیانگر این است که شهر و شهروندان در مسیر تکامل قرار دارند.
متأسفانه با همه این اوصاف شاهد این هستیم که معماری شهری فاقد استحکام و نمای شهری در شهرها کسل کننده و پیوستگی اجتماعی کاهش یافته است، این امر مهم بیانگر این است که شهر مدام بر اساس الگویی تکراری شکل گرفته است.
در شهرهایمان شاهد زوال تدریجی هستیم، که در نتیجه رکود اقتصاد شهری، فرهنگ شهری و معماری شهری در شهرها به چشم میخورد. در این نوع موارد است که باید شهرشناسان و متخصصین شهرسازی، به فریاد شهر برسند. و با بهره گیری از مولفههای اساسی موجود در بافتهای شهری به خصوص بافتهای تاریخی شهرها با تدوین و تنظیم برنامه ریزیهای شهری در قالب برنامههای (کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت) شهر و شهروندان را به اصول صحیح و کار آمد بازگردانند.
ضروری است، شهرها که با عدم آگاهی از سوی شهروندان، و عدم پهنه بندی اصولی شهرسازی از سوی مدیران شهری و متولیان امور از توسعه جا ماندهاند به مسیر توسعه اصولی و جهانی شهرهای توسعه یافته، ملحق شوند.
نویسنده : محمد صالح زاده (روزنامه نگار - دانش آموخته شهرسازی)
انتشار در پایگاه خبری و تحلیلی مرور در تاریخ 19 بهمن 1399