شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزنامه نگاری» ثبت شده است

 

 اقتصادسرآمد  در زمره رسانه‌های ‌نمونه  و موفق تخصصی چند دهه اخیر

محمدصالح زاده
آشنایی کم و بیشی با حرفه روزنامه نگاری می‌تواند این حقیقت را به یقین اثبات کند؛ روزنامه نگاری مانند رفتن در «میدان مین» است. دشواری این مسیر عاشق ترین، شجاع ترین، با شهامت ترین و با شرف‌ترین انسان‌ها را می‌طلبد. درست همچون عشقی که حافظ مطرح می‌کند: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل، کجا دانند حال ما سبک باران ساحل‌ها. عشقی بسیار نظام‌مند و مدبرانه و هم آغوش با معرفت. بنابراین می‌توان چنین گفت: هرکسی مَرد این وادی نیست، پا در این راه نگذارد. روزنامه و روزنامه نگار با تولید کلمه و محتوا سر و کار داشته که گه‌گاه در این مسیر تبعاتی گریبانگیر شخص یا رسانه‌ها خواهد شد که پایانی غم‌انگیز را رقم خواهد زد. روزنامه نگاری؛ همچون دریا موجی خون‌فشان دارد. دغدغه‌های یک مجموعه رسانه‌ای در برآوردن نیاز مخاطب و انعکاس آن مسئولیت‌هایی را به دنبال دارد که ممکن است در توان همه افراد نباشد. شاید برخی بر این باور باشند؛ که روزنامه نگاری در حال مرگ است. یا این‌که فضای مجازی گوی سبقت را در تولید محتوا از روزنامه نگاران ربوده است. با وجود همه این چالش‌ها و حتی موانع در این حرفه باید گفت: این مسیر همچنان ادامه دار است، چون‌که انسان‌ها همچون دریا دوست ندارند؛ مهار شوند. می‌خواهند بدانند در اطراف‌شان چه می‌گذرد؛ و این نیاز به هیچ عنوان قابل تغییر نخواهد بود. 
«روزنامه نگاری تخصصی» عالی‌ترین مرحله زندگی حرفه‌ای یک روزنامه نگار پس از طی مراحل ابتدایی کار حرفه ای است. بی‌تردید این که یک مدرس بخواهد تخصص روزنامه نگاری را برای افرادی که هنوز وارد مرحله ابتدایی کار حرفه ای نشده اند تبیین کند، دشوار است و مشکل تر از آن این است که در مطبوعات کشورمان نیز کمتر زمینه تخصصی در حرفه روزنامه نگاری موفق بوده است و همچنین کمتر روزنامه نگاری در یک حوزه تخصصی خاص در مطبوعات کشور مشغول به فعالیت است. متاسفانه افراد کمتر فرصت دارند که در حین فعالیت در رشته روزنامه نگاری در زمینه دریافت تخصص در یکی از رشته های مورد علاقه خود مثل؛ اقتصاد، سیاست و فرهنگ و هنر یا ... به تخصص برسند. و در بازه زمانی کوتاه باید راهی برگزینند که هم حوزه دلخواه خود را بیابند و هم در مورد آن به مطالعه و تحقیق بپردازند و در مباحث مختلف روزنامه‌نگاری همچون؛ گزارش، مقاله و مصاحبه از دیدگاه یک روزنامه نگار متخصص ببیند و بالاخره یک مجله تخصصی در معیارهای حرفه ای و علمی رشته انتخابی، خود ارائه دهد. حسین قندی، روزنامه نگار در بخشی از پیش‌گفتار کتاب خود می‌نویسد: دانشجویان در آخرین نیم سال تحصیلی واحد درسیِ اجباری روزنامه‌نگاری تخصصی را باید می‌گذراندند و حاصل کارشان که آماده ساختن یک مجله تخصصی بود، ارائه می‌کردند. در میان مجله‌های ارائه شده هرچند کارهای حرفه ای وجود داشت اما اکثر دانشجویان قادر نبودند در حوزه تخصصی که انتخاب می‌کردند، مجله‌ای همساز با انتخاب‌شان ارائه کنند، زیرا در زمینه و رشته تخصصی که انتخاب می‌کردند آگاهی و تجربه نداشتند. وجود چنین نقیصه‌ای در فضای مطبوعات کشور باعث انتشار کتاب روزنامه نگاری تخصصی از وی شد.
در عصر کنونی که اشتیاق خواندن روزنامه های چاپی با وجود فضای مجازی محدود شده، ۲۰۰۰ شماره از انتشار روزنامه ای تخصصی نه تنها عدد کمی را نشان نمی‌دهد، بلکه می‌توان آن‌را در زمره نمونه موفق رسانه ای تخصصی چند دهه اخیر کشور شمرد. شهریورسال‌جاری، دهمین سال انتشار روزنامه «اقتصاد سرآمد» است. روزنامه‌ای که با وجود فراز و نشیب های فراوان و عبور از سختی های این حرفه با متعهد ماندن به مشی تخصصی و حفظ اصول، دو هزارمین شماره تیراژی از نسخه چاپی خود را منتشر و در ۵ شهریور ۱۴۰۳ به مخاطبان خوش سلیقه اش عرضه داشته است. روزنامه اقتصاد سرآمد در ۲۲ شاخه دریایی اعم از؛ شیلات، امنیت دریا، کشتیرانی، تجارت دریا، بنادر ودریا، دریانوردی، پژوهش دریایی، فرهنگ دریا محور، دانش دریا، اقتصاد دریا،فراساحل، صنایع دریایی، اعماق دریا، گردشگری دریا، جزایر و ... فعالیت دارد. این روزنامه در سال ۱۴۰۱ در روز جهانی دریانوردی، به عنوان؛ «نشریه نمونه دریایی کشور» معرفی شد و از صاحب امتیاز و مدیر مسئول تقدیر به‌عمل آمد. در حال حاضر نیز در رتبه بندی روزنامه های کثیرالانتشار کشور در رتبه دوم کشور قرار گرفته است. در تخصص مطبوعاتی یک روزنامه نگار به دلیل آن‌که در روزنامه عمومی فعالیت دارد، حدود و دامنه پیامش را منطبق بر حدود و پیامی قرار می‌دهد که مخاطبان گسترده آن نشریه را جذب کند. اما از لحظه‌ای که روزنامه نگار قدم به دنیای مطبوعات تخصصی می‌گذارد این ضابطه ها دگرگون می‌شود زیرا اصل و بنیان مطبوعات تخصصی(روزنامه، مجله، گاهنامه) بر پیام و ارزش آن استوار است. مطبوعات تخصصی بر اساس نیاز طبقه ای خاص به دانستن و داشتن آگاهی‌های بیشتر در زمینه علوم مورد علاقه آن طبقه به‌وجود می آید. چنین رویکردی در روزنامه‌ای تخصصی را می‌توان با این بخش از شعر حافظ توصیف کرد: کجا دانند حال ما سبک باران ساحل‌ها!

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

منبع: روزنامه سراسری اقتصاد سرآمد 

انتشار شماره 2000 روزنامه تخصصی - دریایی اقتصاد سرآمد 

شهریور 1403 
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۰۲:۰۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

کجا دانند حالِ ما سبک باران ساحل‌ها

اقتصادسرآمد در زمره رسانه‌های ‌نمونه و موفق تخصصی چند دهه اخیر

 

 

محمدصالح زاده*
آشنایی کم و بیشی با حرفه روزنامه نگاری می‌تواند این حقیقت را به یقین اثبات کند؛ روزنامه نگاری مانند رفتن در «میدان مین» است. دشواری این مسیر عاشق ترین، شجاع ترین، با شهامت ترین و با شرف‌ترین انسان‌ها را می‌طلبد. درست همچون عشقی که حافظ مطرح می‌کند: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل، کجا دانند حال ما سبک باران ساحل‌ها. عشقی بسیار نظام‌مند و مدبرانه و هم آغوش با معرفت. بنابراین می‌توان چنین گفت: هرکسی مَرد این وادی نیست، پا در این راه نگذارد. روزنامه و روزنامه نگار با تولید کلمه و محتوا سر و کار داشته که گه‌گاه در این مسیر تبعاتی گریبانگیر شخص یا رسانه‌ها خواهد شد که پایانی غم‌انگیز را رقم خواهد زد. روزنامه نگاری؛ همچون دریا موجی خون‌فشان دارد. دغدغه‌های یک مجموعه رسانه‌ای در برآوردن نیاز مخاطب و انعکاس آن مسئولیت‌هایی را به دنبال دارد که ممکن است در توان همه افراد نباشد. شاید برخی بر این باور باشند؛ که روزنامه نگاری در حال مرگ است. یا این‌که فضای مجازی گوی سبقت را در تولید محتوا از روزنامه نگاران ربوده است. با وجود همه این چالش‌ها و حتی موانع در این حرفه باید گفت: این مسیر همچنان ادامه دار است، چون‌که انسان‌ها همچون دریا دوست ندارند؛ مهار شوند. می‌خواهند بدانند در اطراف‌شان چه می‌گذرد؛ و این نیاز به هیچ عنوان قابل تغییر نخواهد بود. 
«روزنامه نگاری تخصصی» عالی‌ترین مرحله زندگی حرفه‌ای یک روزنامه نگار پس از طی مراحل ابتدایی کار حرفه ای است. بی‌تردید این که یک مدرس بخواهد تخصص روزنامه نگاری را برای افرادی که هنوز وارد مرحله ابتدایی کار حرفه ای نشده اند تبیین کند، دشوار است و مشکل تر از آن این است که در مطبوعات کشورمان نیز کمتر زمینه تخصصی در حرفه روزنامه نگاری موفق بوده است و همچنین کمتر روزنامه نگاری در یک حوزه تخصصی خاص در مطبوعات کشور مشغول به فعالیت است. متاسفانه افراد کمتر فرصت دارند که در حین فعالیت در رشته روزنامه نگاری در زمینه دریافت تخصص در یکی از رشته های مورد علاقه خود مثل؛ اقتصاد، سیاست و فرهنگ و هنر یا ... به تخصص برسند. و در بازه زمانی کوتاه باید راهی برگزینند که هم حوزه دلخواه خود را بیابند و هم در مورد آن به مطالعه و تحقیق بپردازند و در مباحث مختلف روزنامه‌نگاری همچون؛ گزارش، مقاله و مصاحبه از دیدگاه یک روزنامه نگار متخصص ببیند و بالاخره یک مجله تخصصی در معیارهای حرفه ای و علمی رشته انتخابی، خود ارائه دهد. حسین قندی، روزنامه نگار در بخشی از پیش‌گفتار کتاب خود می‌نویسد: دانشجویان در آخرین نیم سال تحصیلی واحد درسیِ اجباری روزنامه‌نگاری تخصصی را باید می‌گذراندند و حاصل کارشان که آماده ساختن یک مجله تخصصی بود، ارائه می‌کردند. در میان مجله‌های ارائه شده هرچند کارهای حرفه ای وجود داشت اما اکثر دانشجویان قادر نبودند در حوزه تخصصی که انتخاب می‌کردند، مجله‌ای همساز با انتخاب‌شان ارائه کنند، زیرا در زمینه و رشته تخصصی که انتخاب می‌کردند آگاهی و تجربه نداشتند. وجود چنین نقیصه‌ای در فضای مطبوعات کشور باعث انتشار کتاب روزنامه نگاری تخصصی از وی شد.
در عصر کنونی که اشتیاق خواندن روزنامه های چاپی با وجود فضای مجازی محدود شده، ۲۰۰۰ شماره از انتشار روزنامه ای تخصصی نه تنها عدد کمی را نشان نمی‌دهد، بلکه می‌توان آن‌را در زمره نمونه موفق رسانه ای تخصصی چند دهه اخیر کشور شمرد. شهریورسال‌جاری، دهمین سال انتشار روزنامه «اقتصاد سرآمد» است. روزنامه‌ای که با وجود فراز و نشیب های فراوان و عبور از سختی های این حرفه با متعهد ماندن به مشی تخصصی و حفظ اصول، دو هزارمین شماره تیراژی از نسخه چاپی خود را منتشر و در ۵ شهریور ۱۴۰۳ به مخاطبان خوش سلیقه اش عرضه داشته است. روزنامه اقتصاد سرآمد در ۲۲ شاخه دریایی اعم از؛ شیلات، امنیت دریا، کشتیرانی، تجارت دریا، بنادر ودریا، دریانوردی، پژوهش دریایی، فرهنگ دریا محور، دانش دریا، اقتصاد دریا،فراساحل، صنایع دریایی، اعماق دریا، گردشگری دریا، جزایر و ... فعالیت دارد. این روزنامه در سال ۱۴۰۱ در روز جهانی دریانوردی، به عنوان؛ «نشریه نمونه دریایی کشور» معرفی شد و از صاحب امتیاز و مدیر مسئول تقدیر به‌عمل آمد. در حال حاضر نیز در رتبه بندی روزنامه های کثیرالانتشار کشور در رتبه دوم کشور قرار گرفته است. در تخصص مطبوعاتی یک روزنامه نگار به دلیل آن‌که در روزنامه عمومی فعالیت دارد، حدود و دامنه پیامش را منطبق بر حدود و پیامی قرار می‌دهد که مخاطبان گسترده آن نشریه را جذب کند. اما از لحظه‌ای که روزنامه نگار قدم به دنیای مطبوعات تخصصی می‌گذارد این ضابطه ها دگرگون می‌شود زیرا اصل و بنیان مطبوعات تخصصی(روزنامه، مجله، گاهنامه) بر پیام و ارزش آن استوار است. مطبوعات تخصصی بر اساس نیاز طبقه ای خاص به دانستن و داشتن آگاهی‌های بیشتر در زمینه علوم مورد علاقه آن طبقه به‌وجود می آید. چنین رویکردی در روزنامه‌ای تخصصی را می‌توان با این بخش از شعر حافظ توصیف کرد: کجا دانند حال ما سبک باران ساحل‌ها!

 

*روزنامه نگار و فعال رسانه  

 

 اقتصادسرآمد  در زمره رسانه‌های ‌نمونه  و موفق تخصصی چند دهه اخیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۰۱:۵۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۰۱:۵۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

چالش‌ها و مصائب تولید  در بازارهای منطقه   

 

چالش‌ها و مصائب تولید  در بازارهای منطقه   

محمد صالح زاده- پاشنه آشیل صنایع تبدیلی[فقدان بازار - ناتوانی فروش] کارشناس کشاورزی: قیمت کیوی زیر ۱ دلار بازار جهانی است، در صورتی که قیمت آن در بازار جهانی ۴ دلار است. باغدار می گوید: طی این سالها، بدلایل اقتصادی و افزایش هزینه برداشت از جمله؛ کارگر، حمل و نقل و غیره برایمان مقرون به صرفه نیست، تا در زمان معین محصولات را برداشت کنیم، بخاطر همین بخشی از محصولات به  آشنایان و همسایگان واگذار می شود تا مصرف کنند. بخش قابل توجهی از آن نیز در پای درختان نابود 
می شود.
با توجه به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی استان گیلان و مجاورت با دریای کاسپین، بهره گیری از نزولات جوی فراوان و خاک حاصلخیز باعث شده که این منطقه یکی از قطب های کشاورزی کشور محسوب شود.دکتر سید حسین پیمان: صادرات کشاورزی در کشوری مثل هلند، ۹۰ میلیارد دلار است. اما در استان های گیلان و مازندران که بهشت برین هستند، کشاورزی در درآمد این مناطق فقط ۱۵ درصد نقش دارد.
قاسم جواد زاده: صنایع تبدیلی نداریم، اما در واقع الگوی کشت ایراد داشته که این اتفاق افتاده. در مورد صنایع تبدیلی باید بدانیم، هر محصولی بدرد فرآوری نمی خورد. صنایع تبدیلی، پل ارتباطی میان تولید و بازار است. مهم ترین مشکل در فرایند تولید محصولات کشاورزی، فروش و بازار است، که نقش این صنایع در اینجا بسیار حایز اهمیت است. تسهیلات با نرخ بهره برای صنایع تبدیلی در نظر گرفته شد، اما مستمر و با برنامه نبوده، همین عامل باعث شده که سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در استان با امنیت و اعتماد وارد نشود. 

 

نویسنده: محمد صالح زاده(روزنامه نگار-پژوهشگر) 

منبع: روزنامه سراسری اقتصاد سرآمد 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۰۱:۴۵
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

دردمندی که بالاخره آرام گرفت

آشنایی من با «سیدحسین ضیابری»، زمانی بود که در سال ۱۳۷۹ در هفته نامه طلوع شهر قزوین، نخستین گام‌های قلمی خود را تجربه می‌کردم. در یکی از شماره ها، نام و تصویر ایمان ضیابری، بعنوان کوچکترین روزنامه نگار ایرانی ساکن گیلان منتشر شده بود و من با خواندن آن مطلب، بر پدر و مادرش تحسین گفتم.

سال ۱۳۹۰ که جبر زندگی مرا به رشت آورد و من در روابط عمومی شورای شهر رشت، مشغول فعالیت شدم. «سیدحسین ضیابری»، جزو نخستین روزنامه نگارانی بود که به روابط عمومی شورای شهر می‌آمد و من توانستم رودرو پدرِ ایمان ضیابری را تحسین کنم. آن روزها ساعتها پیرامون تاریخ مطبوعات گیلان و نخستین جریده‌ها صحبت می‌کردیم و امروز که خبر درگذشت، «سیدحسین ضیابری سیدین»، یکی از پیشکسوتان مطبوعات استان گیلان و صاحب امتیاز و مدیرمسؤول هفته نامه‌ی هاتف را خواندم، به یاد یادداشت‌هایی افتادم که حاصل گفتگو با آن فقید است.

 امروز بخشی از آنها را به یاد او که دردی عمیق در خود نهفته داشت، بازخوانی می‌شود.

هفته نامه «هاتف» سومین نشریه‌ای بود که بعد از انقلاب مجوز گرفت و از ۲۴ دی ماه ۱۳۷۰ تا کنون بدون یک شماره وقفه منتشر می‌شود و از همان زمان تاکنون نیز صاحب امتیازش خودم هستم. پس از هاتف با یک روز تاخیر نشریه «تحول» به صاحب امتیازی خانم هنگامه مصطفی خمامی منتشر شد که پس از چند شماره انتشار متوقف گردید.

سال‌های ۶۰ تا ۷۶ نیز مجوز چند نشریه صادر شد از جمله گیله وا به مدیر مسؤولی آقای جکتاجی و نشریاتی چون نسیم و خبر و نظر.

سال ۱۳۷۶ نیز شاهد صدور مجوزهای زیادی بودیم و فرآیند صدور مجوز سرعت بیشتری گرفت.

به لحاظ محتوایی نشریات چه تحولی یافتند؟

نشریات پس از دو دوره فعالیت سیاسی، به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی روی آوردند. بخصوص در دهه سوم انقلاب شاهد انتشار ویژه نامه‌های ادبی و هنری بودیم. و ویژه نامه‌های گیله وا، نقش قلم و پیام شمال، مطالب فرهنگی خوبی منتشر کردند.

بنظرم نشریات فعلی بسیار ضعیف‌تر از نشریات دوره‌های گذشته هستند. نشریات بیش از این آرمانی برای خود متصور بودند و در راستای همان خط مشی حرکت می‌کردند. اکنون با یک رکود فکری در مطبوعات مواجه هستیم.

متأسفانه اکثر مطبوعات دچار یک روزمرگی شده‌اند و کپی اخبار و درج آگهی و رپرتاژ عمده فعالیت مطبوعات محلی شده است. آگهی باید درآمدی ایجاد کند در خدمت تولید فکر. امروز مدیران مطبوعات به دلیل مشکلاتی که دارند، درگیر امور اجرایی، فنی و مالی نشریه شده‌اند و توان آنها به منظور تنویر افکار عمومی و روشنگری تحلیل رفته است.

متأسفانه وضعیت بیکاری در استان گیلان به این امر دامن زده و بسیاری، نشریات را فرصتی برای کسب درآمد می‌بینند البته منکر کسب درآمد نیستم ولی نباید از رسالت مطبوعات فاصله گرفت. اگر از نظر محتوایی نشریات را از خیر الکلام تاکنون مقایسه و بررسی کنیم، می‌بینیم افصح المتکلمین خود درد اجتماع داشت و با یک آرمان مشخص پا به این عرصه گذاشت. اما امروز کسانی وارد عرصه رسانه شده‌اند که این پایگاه فرهنگی وسیله‌ای برای ایجاد پایگاه اجتماعی و تقویت بنیه مالی شده است.

مطبوعات گیلان امروز به یک رنساس فکری نیاز دارند، نباید خود را گول بزنیم و افتخار کنیم به اینکه بعد از تهران و قم سومین استان دارای بیشترین مطبوعات هستیم. رمز محبوبیت رسانه‌های گذشته، ایده‌های خلاقانه گردانندگان نشریه بود. اما نگاه ابزاری و بازاری به مطبوعات آسیب زده است.

من روزی ۱۰۰ نیرو داشتم با یک ساختمان سه طبقه و بسیاری از مطبوعاتی‌های امروزی در هاتف کار می‌کردند. اما هاتف هم نتوانسته آن ایده آل مرا برآورده کند. دبیر گروه‌های هاتف جلسات مرتبی داشتند ولی خروجی این جلسات آن خوراک فکری نبود که بتواند هاتف را در قالب‌های گزارش، ورزش، سیاست هنر و … تغذیه کند. این شد که هاتف با وجود ۲۴ سال انتشار، امروز خانوادگی منتشر می‌شود.»

 

نویسنده: مهری شیرمحمدی (روزنامه نگار) 

منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

http://mroor.org/f71

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۲ ، ۲۳:۱۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

سید حسین ضیابری سیدین زاده ۱۳۴۵ از سال ۶۳ فعالیت مطبوعاتی را آغاز کرد و یکی از بنیان گذاران خانه مطبوعات و نخستین رئیس خانه مطبوعات گیلان بود که در مجمع عمومی انتخاب شد؛ در بازنگری اساسنامه خانه مطبوعات، اساسنامه جدید را نوشت که برای اداره کل مطبوعات ارسال و از آنجا به سراسر کشور برای اجرا ابلاغ شد.

زنده یاد ضیابری در گزارشی بمناسبت روز خبرنگار در گفت و گو با ایرنا گفته بود: جامعه می‌خواهد رسانه پرسش گر باشد؛ مطالبات جامعه را از مدیران درخواست کند؛ همه اینها نقد به خودم است و به بقیه رسانه ها کار ندارم، نگران این هستم کاری که انجام می دهیم بجای اینکه در راستای احقاق حقوق مردم باشد فشاری نیز به جامعه وارد کند. 

درگذشت روزنامه نگار پیشکسوت گیلان را به خانواده ایشان و جامعه بزرگ مطبوعات و رسانه استان گیلان تسلیت عرض می نماییم. 

روحش شاد و یادش ماندگار 

محمد صالح زاده (روزنامه نگار) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۲ ، ۲۳:۰۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

صدای میراث ماندگار به لودرهای شهرداری نمی رسد گزارشی از تخریب یک جداره ارزشمند در بافت تاریخی رشت

 

 محمد صالح زاده

انسان معاصر چگونه می‌تواند با شهر و مناطق شهری همذات پنداری داشته باشد؟ شاید در وهله اول این پرسش به نوعی مقلد‌گر باشد اما با یک مشاهده ساده می‌توان دریافت: انسان در محیط‌های اطراف خود؛ خواه شهر، خواه یک محیط شخصی بر این امر پافشاری دارد. بنابراین حس مکان همان همذات پنداری صورت گرفته با محیط، شهر و یا منطقه است. حالا اگر آن مکان یا منطقه تاریخی باشد، تأثیرات مثبت و قابل توجهی بر حس مکانِ انسان دارد. برای شناخت بهتر در این زمینه می‌توان به فضا‌های مختلف شهر رشت نیز بپردازیم؛ کافیست در عصر یکی از این روز‌ها به مناطقی از شهر برویم. بعنوان مثال: پس از ساخت پیاده راه رشت در همجواری این فضا؛ مکان و محیط‌هایی به تأثیر از پیاده راه مجدد دیده شده‌اند، که تا پیش از آن آنقدر نمایان و شفاف نبوده‌اند. اما امروزه می‌بینیم که برای شهروندان رشت علی الخصوص جوانان این شهر مکان‌های مناسبی برای گذران اوقات فراغت شده و حتی شُهرت آن به خارج از استان نیز رسیده است.

کیفیت محیط شهر‌های ما بعنوان بخش ویژه‌ای از کیفیت زندگی شهروندان در شهرسازی حایز اهمیت است. از این جهت که فضا‌های شهری با رشد سریع شهر‌ها، تمرکز جمعیت و فعالیت با تغییراتی مواجه شد. این مسأله در رابطه با بافت‌های تاریخی شهر‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چونکه در این بافت‌ها متناسب با سیر زمانی و عدم صیانت و محافظت صحیح و همچنین نبود مدیریت کارآمد با فرسایش بیشتری روبرو شد و از لحاظ کیفی دچار تغییرات و نارسایی‌های محیطی شده که در نهایت امروزه دو نوع بافت شهری را در شهر‌ها داریم که با عناوین؛ بافت تاریخی و فرسوده متمایز می‌شوند. گرچه هر یک از این بافت‌ها دارای ویژگی‌های مشابه و متمایز از هم هستند اما بدلیل رشد شهر در یک سیر زمانی و همجواری و تداخل این بافت‌ها در هم به نوعی دچار سردرگمی مدیریتی و اجرایی شده‌اند.

«امروزه مهمترین جنبش در معماری، احیای سنت‌های بومی و کلاسیک و الحاق آن‌ها به روند کلی معماری مدرن از جنبه بنیادین آن، یعنی ساختار جوامع و ساختمان شهرهاست».

این سخنان پرفسور وینسنت اسکالی حدود بیش از بیست سال پیش را نمی‌توان نادیده گرفت. وی در مقاله‌ای دیگر عنوان می‌کند: باقی حرفه معماری در (لحظه نادانی محض، ساخت شکنی و خودسازی است). در واقع اسکالی در این جمله؛ معمارانی را متهم به نادانی کرده که احیای همیشگی معماری بومی و کلاسیک را در سر نمی‌پرورانند. ونچوری در کتابش با عنوان “پیچیدگی و تضاد در معماری” می‌نویسد: «حس تاریخی؛ احساسی معاصر و بی‌زمان است، همچنین هر دوی آن‌ها به صورت مشترک». بنابراین یک هویت تاریخی همانطور که در آوردگاه زمان، بیانگر عصر خود و به نوعی بی‌زمان بودن را القا می‌دارد و در عین حال آمیختگی مشترکی را نیز به سوی مخاطب می‌کشاند.

در هفته گذشته خبری مبنی بر اینکه یکی از بنا‌های واجد ارزش تاریخی در محله ساغریسازان رشت که دارای جداره ارزشمندی نیز است، با ضوابط شهرداری رشت به دلیل تعریض  کوچه با عقب نشینی همراه خواهد بود. طبق این عقب نشینی دستوری از سوی شهرداری رشت، این جداره از این بنای تاریخی تخریب خواهد شد. در سطح شهر و علاقه‌مندان معماری و فرهنگ بومی این خبر تخریب دردناک بود. از اینرو با وجود اهمیت محله ساغریسازان که در بافت تاریخی شهر رشت قرار گرفته و همچنین بنای مورد اشاره که دارای ارزش‌های تاریخی و فرهنگی است، تصمیم گرفته‌ایم در اینباره با یکی از متخصصین و دغدغه‌مندان شهر رشت گفتگویی داشته باشیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

سرگذشت مشابه بناهای تاریخی رشت

در این رابطه مهندس روناک روشنی گیلوایی که از متخصصین حوزه معماری و مرمت است، می‌گوید: این خانه باغ در محله ساغریسازان، از سمت ورودی خمیران زاهدان در نبش کوچه نشاط قرارگرفته و همچون سایر خانه‌های تاریخی در رشت دارای سقف سفالی و درب و پنجره ارسی دار، سردری و حوضی با کاشی‌های شاه عباسی بوده که به مرور زمان پس از فوت خانم خانه (مالک بنا) سَردری دزدیده و حوض و کاشی‌های آن ناپدید می‌شوند. سرنوشتی مشابه که اغلب خانه‌های قدیمی و تاریخی شهر رشت به خود دیده و به این ترتیب به ویرانه‌ای بدل می‌گردند.

در طی سال‌ها این خانه باغ در بافت تاریخی شهر، قلب و تنفس گاه محله و ساکنین ساغریسازان بوده است. جداره آن که فصل مشترک داخل و خارج این بنا و به صورت اِل فرم در ساغریسازان دارای اهمیت و ارزش تاریخی ست، با داشتن دو درب چوبی ورودی سفال چین شده که جز مؤلفه‌های معماری رشت بشمار می‌رود. سعی بر زنده ماندن و تداعی هویت تاریخی و فرهنگی در این گذر از شهر داشته است.

مهندس روشن بیان داشت: به تازگی با نوسازی  این پلاک؛ تلاش بر تخریب کامل این بنا روزشماری می‌شود که با توجه به وسعت زمین و همچنین نظر مثبت مالک و سازنده، عقب بردن طرح امکان‌پذیر بود. می‌شد با صرفنظر شهرداری از تصمیم خود مبنی بر عقب نشینی، با قطره ناچیز اما تأثیر‌گذار، در حفظ بافت‌های تاریخی شهر رشت گامی مؤثر برداشت. با توجه به ساختمان‌های اطراف، مقدار عقب نشینی جداره این بنا چیزی حدود ۱ تا ۲۰/۱ متر است که با این مقدار عقب نشینی در عرض کوچه‌ در این موقعیت مکانی تأثیر آنچنانی نخواهد داشت. وی در مورد استحکام این بنا‌ها در بافت تاریخی شهر افزود: برخلاف برخی عقاید اشتباه که فکر می‌کنند این دسته از خانه‌ها مخروبه و قابل استفاده نخواهند بود، باید گفت: با بازسازی مجدد این خانه‌ها به نسبت ساختمان‌های جدید از کارایی بیشتری برخوردارند و همچنین تمام این خانه‌ها و جداره های‌شان دارای ارزش‌های تاریخی و معماری هستند.

وقتی در مورد قدمت یک محله صحبت می‌کنیم، وقتی بافت تاریخی را در شهر مشخص می‌کنیم. یعنی اینکه؛ در این محدوده نیازمند نگرش و توجه خاص هستیم و برای سرپا نگه داشتن اجزای بافت بایستی خیلی هوشمندانه‌تر عمل نماییم و راهکار‌های تازه‌ای اجرا کنیم. وقتی مردم محل همچنان حاضرند در آن محله زندگی و باهم تعامل داشته و کسب درآمد کنند. در این سال‌ها خیلی از کاربری‌های این محلات قدیمی مجدد رونق گرفته، مغازه‌ها مجدد باز شده، این یعنی اینکه در این محلات پاخور وجود دارد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم: اینجا متروکه است و باید تخریب شود.

 

عدم تعامل شهرداری و میراث

روشن گیلوایی در مورد عدم تعامل نهاد‌ها افزود: طی این سال‌ها در نهاد‌های میراث فرهنگی و شهرداری تعاملی عمل‌گرایانه را ندیده‌ایم. کارشان شده؛ سنگ‌اندازی و دیگری تخریب! نمی‌توان با یک فرمول کلی برای تمامی مناطق و سطوح شهری به یک نوع حکمرانی داشت. نیاز‌های بافت تاریخی با سایر بافت‌های شهری متفاوت است. بعنوان مثال در رشت نمی‌توان؛ منظریه، رشتیان و دیلمان را با محلات بافت تاریخی یکی دانست. وقتی شناخت و مطالعه در این بافت‌ها اندک است و همه بافت‌های شهر با یک مقیاس و خط کش مدیریت می‌شوند، مسلماً به چالش‌های زیادی بر می‌خوریم. باید نسبت به طیف سنی ساکن در این محلات، گردش مالی، حمل و نقل عمومی و سایر موارد مهم در این بافت‌ها مطالعات صورت بگیرد.

روشن در مورد بنا‌هایی که ثبت شده و پس از چند سال از ثبت میراث خارج می‌شوند، با طرح پرسشی عنوان کرد: آیا واحد حقوقی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان و شهر ما اینقدر ضعیف است که نمی‌تواند از پَسِ میراث خود بر آید؟ چطور می‌شود؛ یک بنای بافت تاریخی در میراث ثبت شده و بعد به راحتی تخریب می‌شود؟ وُراث طبق مراحل حقوقی و مراجعه به دیوان عالی اداری و طرح شکایت، این خانه‌ها را از ثبت میراث بیرون می‌کشند. از این دست اتفاقات در رشت افتاده است، بعنوان مثال: خانه‌ی لوکیشن فیلم سینمایی در دنیای تو ساعت چند است؟ و یا خانه‌ی کودکی سایه. اما نقش واحد حقوقی در قبال میراث‌های ثبت شده چیست؟

مهندس روشن در مورد ساخت و ساز در این بافت گفت: شرایط به گونه‌ای است که تصور می‌شود، می‌توان در این بافت‌ها انبوه‌سازی کرد. در حال حاضر طبق قانون شهرداری برای ساخت و ساز در این محلات ۲ طبقه روی پیلوت است، در صورتیکه پلاک مورد نظر برای ساخت بالای ۱۰۰۰متر باشد، این مقدار به ۴ طبقه افزوده می‌شود. همین امر باعث شده که سازندگان در این بافت‌ها با تجمیع پلاک‌ها متراژ را به ۱۰۰۰ متر و بالاتر می‌رسانند، تا بتوانند ۴ طبقه روی پیلوت بسازند. البته فقط ۴ طبقه نیست در هر طبقه ۴ واحد که به روایتی ۱۶ واحد می‌شود. تصور کنید؛ در بافتی متراکم و فشرده که ساختار آن با سایر نقاط و بافت‌های شهر فرق دارد، اینهمه جمعیت، ماشین و افراد را به آن منطقه می‌آورند، طبیعتا فضای سبز را هم از بین می‌برند. ما شاهد یک ساختار پشت هم که به اصطلاح زنجیر‌هایی به یکدیگر متصل شده هستیم. این زنجیره‌ها مسأله را بوجود آورده‌اند. صرفاً نمی‌توان گفت: سازندگان لابی داشته و یا اصلاً بخواهیم فرد یا نهادی را در چنین شرایطی مقصر بدانیم. ما شاهد یک ساختار نامتوازن هستیم و در یک ساختار نامتوازن چنین اتفاقاتی صورت می‌گیرد.

 

 شهرداری رشت فاقد عملکرد میراثی است

روشن درباره رویکرد میراث فرهنگی و شهرداری سایر شهر‌های بزرگ کشور گفت: این دیدگاه که رشت یک شهر تاریخی نیست، به کل اشتباه است. نمی‌توانیم بگوییم: اصفهان نسبت به رشت تاریخی‌تر است. بنا‌های تاریخی در گیلان از رشت تا انزلی، لاهیجان، لنگرود، رودسر، تالش، آستارا و سایر شهر‌ها یک پهنه گسترده تاریخی را تشکیل می‌دهند. در سطح استان؛ کاخ، قلعه و حمام‌هایی داریم که همگی مهجور مانده‌اند. گا‌هاً این معماری به قدری حیرت‌آور می‌شود، اما جز اینکه فعلا در حال نابودی است، متأسفانه چیز دیگری مشاهده نمی‌کنیم. کار‌های کوچکی صورت گرفته که به نسبت تخریب‌ها اندک است و با اطمینان می‌توان گفت: دلیل این مهجوریت؛ بودجه نرسیدن و همچنین عدم مدیریت صحیح و مدیران خوب نداشتن است. باید یادآور شوم؛ در شهر‌هایی مثل اصفهان، یزد، کاشان و سایر شهر‌ها بعلت بحث مادی و توریست‌پذیری توسط بنا‌های تاریخی و همچنین توانایی در اخذ بودجه، موضوع میراث برایشان کالایی ارزشمند است و در این راستا تلاش خواهند کرد. اما این مسأله برای ما به آن اندازه نه مهم است و نه توانایی اخذ بودجه را داریم. مسأله مهم دیگر هم اینکه میراث پس از ثبت رشت در شهر خلاق خوراک بیشتر معطوف شده روی باقلی قاطق، گمجه کباب. و دیگر از آن حالت بنا‌های تاریخی که مهم‌ترین و پرچالش‌ترین بخش میراث بود، فاصله گرفته است. چند سالی می‌شود که میراث درگیر فساد داخلی و دادگاهی بود که این موضوع در عملکرد این سازمان بسیار تأثیرگذار بوده است. متأسفانه هنوز پس از اینهمه سال میراث فرهنگی ما نتوانسته با محیط آکادمیک پیوندی برقرار کند. در واقع دانش آموختگان معماری، خانه دوم‌شان میراث است، اما از یک دوره‌ای به بعد علنا دست بچه‌های معماری، متخصصین و دغدغه‌مندان کوتاه ماند. سیستم شهرداری رشت نیز که در قلب بافت تاریخی بوجود آمده، اما حتی یک اتاق برای میراث ندارد. شهرداری رشت برخلاف سایر شهرداری‌ها، فاقد عملکرد میراثی ست؛ در واقع بیش‌تر تخریبی است تا میراثی. به همین علت است؛ که بیشتر دست به تخریب می‌زند تا محافظت و ماندگاری.

 

 میراث فرهنگی رشت انحصاری ست

وی همچنین در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی گیلان یادآور شد: یک سیستم نادرست در سپردن پروژه به پیمانکار داریم. سیستم میراث فرهنگی در رشت کاملاً انحصاری است. زشت‌ترین حالت در مورد پروژه‌های میراث فرهنگی اینست که زمانیکه بودجه‌ای برای پروژه‌ای می‌رسد، و این بودجه به پیمانکار آشنا سپرده می‌شود، در واقع بخشی از این بودجه می‌رود برای فردی که این کار را معرفی کرده است. بعنوان مثال: بودجه‌ای که باید صرف بنایی تاریخی شود، به صورت پنهانی برای مصارف دیگر استفاده می‌شود. گا‌هاً به صورت سربسته بیان شده که گردش مالی پیمانکاران شیوه درستی نیست. در واقع این همان فسادی است که به صورت پنهانی صورت می‌گیرد.

زمانی از بین بردن بافت‌های شهری اعم از تاریخی بودنشان به مفهوم پیشرفت تلقی می‌شد، ولی اکنون برنامه ریزان توسعه به این امر واقف شده، که محافظت از بافت‌های تاریخی که دارای معماری ارزشمند هستند و بیانگر فرهنگ آن منطقه است، و از بنیان‌های پایدار در توسعه شهر‌ها هستند. بنابراین ایجاد و اجرای تعادل و توازن در میان توسعه و حفاظت باعث ارتقای کیفی حیات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و… خواهد شد.

 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار و کارشناس مسایل شهری) 

منبع : روزنامه گیلان امروز (انتشار در استان های گیلان، مازندران و گلستان) 

18 آذر 1402 

 

از طریق دانلود فایل زیر به این نسخه از روزنامه گیلان امروز دسترسی پیدا نمایید: 

دریافت

 

روزنامه گیلان امروز

 

 https://gilan-today.com/31171

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۱۸:۱۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

روزنامه گیلان امروز/شنبه 27 آبان 1402/ شماره 6392 

گزارش؛ ضرورت نگاه راهبردی به بافت های فرسوده و قدیمی گیلان 

نویسنده: محمد صالح زاده (روزنامه نگار مسایل شهری) 

روزنامه

 

روزنامه

از طریق دانلود فایل زیر به این نسخه از روزنامه گیلان امروز دسترسی پیدا نمایید: 

دریافت

دریافت

https://gilan-today.com/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۲ ، ۱۴:۴۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

کتاب های - تیمور گورگین

تیمور گرگین روزنامه‌نگار، پژوهشگر، طنزپرداز، شاعر و ترانه سرای بزرگ معاصر در سن ۹۰ سالگی در شهرستان خمام درگذشت

تیمور گرگین در سال ۱۳۱۳ در روستای «چولاب» از توابع کوچصفهان متولد شد. پدرش «ملاکاس‌آقا چولابی» از مرثیه‌سرایان معروف در روستاهای رشت آباد و چولاب بود.

گرگین مقطع ابتدایی را در دبستان رودکی رشت، سیکل اول دبیرستان را در مدرسه نوربخش، دیپلم را دبیرستان شاهپور گذراند و از سال ۱۳۲۸ نویسندگی و شاعری را آغاز کرد و از ۱۳۳۴ برای رادیو ایران ترانه سرایی کرد.

نخستین کار او در سال ۱۳۲۸ "مورچه رشتی" نام داشت که در نشریه چلنگر چاپ شد و معروفترین ترانه اش"بنفشه گل" توسط ناصر مسعودی اجرا شده است.

گرگین در سال ۱۳۴۲ به استخدام رسمی موسسه و روزنامه اطلاعات درآمد و تا ۱۳۷۱ در آنجا مشغول به کار بود. اشعار گیلکی او در سال ۴۱ و ۴۲ در مجله پیام نوین چاپ با اسامی مستعاری چون مورچه رشتی، مولانا رشتی و بی‌مخ میرزا به چاپ رسید.

مجموعه شعر «ستاره های کور»، «تیره روز»، «شعر و نوول»، «طاغوت در تابوت»، «چهار دیوان دختر رشتی (دو بیتی گیلکی) »، «درخشان‌ترین شاهکارهای شعرا»، «گلبانگ گیلان»، «امروز چه کسی می‌تواند شاعر باشد؟»، «سروده‌های کودکان» و «چگونه بنویسیم تا ایراد نگیرند؟ » از کتاب‌های تیمور گورگین است.

گرگین بین سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ با روزنامه همشهری نیز همکاری داشت.

آیین تشییع استاد تیمور گرگین این ‌روزنامه‌نگار، پژوهشگر و شاعر بزرگ گیلک ۱۱ صبح فردا (جمعه) در آرامستان شهر خمام در قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۲ ، ۱۸:۴۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

هجوم مهاجران از شهرهای کوچک به کلانشهرها

هشدار نسبت به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی توزیع نابرابر جمعیت

 

نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد در صورت ادامه روند مهاجرت داخلی، طی چند دهه، توزیع نابرابر جمعیت شدت می‌گیرد و توزیع فضایی جمعیت و فعالیت به ‌شدت نامتعادل‌تر شده و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری را به دنبال خواهد داشت. این گزارش که توسط بازوی پژوهشی قوه مقننه تهیه شده، می‌گوید تداوم روند فعلی مهاجرت در داخل کشور موجب می‌شود تا منابع پایه توسعه در معرض تخریب و نابودی قرار گرفته و نسل آینده از منابع ملی محروم شود.  به گفته نویسندگان این پژوهش، حل مساله بی‌تعادلی در نظام توزیع جمعیتی در سطح ملی و منطقه‌ای که در واقع منشا بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، به یک برنامه جامع نظام اسکان جمعیت نیاز دارد و عنصر و عامل کلیدی در اجرای این برنامه نیز ایجاد تعادل و توازن بین قابلیت‌ها و پتانسیل‌های طبیعی و اقتصادی منطقه‌ای و ظرفیت‌های جمعیتی است.

تغییرات عجیب در شکل مهاجرت

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش خود عنوان کرده که طی ۳۰سال اخیر تغییرات قابل تاملی در مهاجرت کشور رخ داده است. چنانکه الگوهای مهاجرت از سمت مهاجرت‌های «روستا به شهر» به مهاجرت‌های «شهر به شهر» تغییر یافته و سهم زیادی از جابه‌جایی‌ها به حرکات جمعیتی بین دو نقطه شهری افزایش یافته است.
به گفته این پژوهش، در شرایط فعلی، مهاجرت از سمت روستا به شهر نیست، بلکه از مناطق شهری به سایر نقاط شهری است، مهاجرتی که عمدتا از سمت مناطق شهری کوچک‌تر به سمت شهرهای بزرگ و کلانشهرها در حال رخ دادن است. این در حالی است که چنین روندی پیامدهای منفی بسیاری دارد. افزایش جمعیت کلانشهرها، افزایش میزان آلودگی‌های این مناطق، گسترش حاشیه‌نشینی، افزایش قیمت مسکن و زمین از مهم‌ترین پیامدهایی این الگوی مهاجرتی در کشور است.

افزایش مهاجرت بین استانی

به گفته کارشناسان مرکز پژوهش‌ها، الگوهای مهاجرتی برحسب تقسیم‌بندی‌های کشوری نیز تغییراتی داشته است. چنانکه مهاجرت‌های بین استانی افزایش زیادی یافته و از سهم مهاجرت‌های درون استانی کاسته شده است. این موضوع بیش از هر چیز نشانگر جابه‌جایی جمعیت در فواصل بیشتر و درواقع کمرنگ شدن نقش «فاصله» در مهاجرت است. همچنین با توجه به توزیع فضایی جابه‌جایی و مهاجرت بین ‌استانی، مهاجرت‌های داخلی از سمت مناطق کمتر توسعه یافته به سمت توسعه یافته در جریان است. استان‌های دارای سطح توسعه بالاتر، مهاجرپذیرتر و بالعکس استان‌های در حال توسعه، تراز مهاجرتی منفی دارند.

تاثیر عوامل اقتصادی در الگوی جدید مهاجرتی

این جریان و الگوی مهاجرتی در مطالعات بسیاری نشان داده شده است. مطالعات انجام شده از تاثیر توسعه یافتگی بر میزان مهاجرت در سطح استانی و شهرستانی می‌گویند و اینکه با توجه به تاثیر این عامل در مهاجرت، می‌توان علت مهاجرت را در عوامل اقتصادی جست‌وجو کرد. با این الگو، تداوم مهاجرت به مناطق توسعه ‌یافته دیده می‌شود و سطح نابرابری‌های منطقه‌ای تشدید شده و چرخه مهاجرت همچنان تداوم پیدا می‌کند.

تغییر الگوی سنی و جنسی

یکی دیگر از مواردی که در سه دهه اخیر دیده شده، تغییر الگوی سنی و جنسی مهاجرت است. در واقع نتایج پژوهش نشان می‌دهد مهاجرین گروه تصادفی از جامعه نیستند، بلکه افرادی هستند با ویژگی‌هایی متفاوت از جمعیتی که مهاجرت نمی‌کنند. همین ویژگی‌ها می‌تواند زمینه را برای تغییرات ساختاری جمعیت هم در مبدا و هم مقصد فراهم کند.

اوج مهاجرت در ۲۰ تا ۳۴ سالگی

ضمن اینکه بررسی سنی مهاجران نشان می‌دهد الگوی سنی خاصی در میان مهاجران وجود دارد. مهاجرت در گروه‌های سنی زیر ۵ ساله در سطح پایینی قرار دارد، اما با افزایش سن، رو به فزونی می‌رود. در سنین ۲۰ تا ۳۴ سالگی مهاجرت به اوج رسیده و بیشترین سطح خود را تجربه می‌کند و با افزایش سن از شدت و گستردگی آن کاسته شده و در سنین سالمندی به پایین‌ترین سطح می‌رسد.
با توجه به غلبه گروه‌های سنی جوان در مهاجرت باید توجه داشت که جمعیت گروه‌های سنی بیان شده افراد فعال اقتصادی هستند که به صورت بالقوه در آستانه تشکیل خانواده و ازدواج و باروری هستند. لذا مهاجرت این افراد می‌تواند علاوه بر تاثیر مستقیم بر حجم جمعیت هر یک از دو منطقه، با تحت تاثیر قرار دادن الگوی سنی و در نتیجه میزان ازدواج و باروری، جمعیت آتی را نیز متاثر سازد.

مهاجرانی که بچه‌دار نمی‌شوند

نکته قابل توجه در این ساختار سنی و نیز جنسی این است که با توجه به اینکه از یکسو عمده مهاجرت‌های داخلی از سمت استان‌های کمتر توسعه یافته به سمت استان‌های توسعه یافته انجام می‌شود و ازسوی دیگر، میزان باروری در استان‌های توسعه یافته کمتر است، بنابراین بر اساس تئوری انطباق، مهاجران وارد شده به مناطق توسعه یافته در جهت همنوایی با ساکنان مقصد، میزان باروری خود را کاهش می‌دهند که این امر در بلندمدت موجب کاهش میزان موالید کل کشور نیز می‌شود.

مهاجرت «زنانه» شده است؟

از دیگر الگوهای تغییر یافته مهاجرت ایران، افزایش مهاجرت زنان است. این تغییر به ویژه در دو دوره اخیر در سنین میانی بیشتر قابل مشاهده است، افزایش تعداد زنان در میان مهاجران به حدی است که بحث زنانه شدن مهاجرت مطرح شده است. افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، فراهم بودن شرایط شغلی و کار بهتر و همچنین وجود آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر برای زنان به ویژه به صورت مهاجرت به شهر تهران مشاهده می‌شود.  در طول سال‌های ۹۰ تا ۹۵ مهاجرت زنان به سطح ۴۸.۴ درصد رسیده که در مقایسه با یک دوره ۵ساله قبل، (۸۵ تا ۹۰) تقریبا یک درصد بالا رفته است. در گروه‌های سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۲۹ سال اوج مهاجرت زنان رخ داده است.

تاثیر مخرب مهاجرت مردان

مهاجرت به دلیل گزینشی بودن در سن و جنس تغییرات زیادی را ایجاد می‌کند. مهاجرت مردان به ویژه مردان جوان ضمن کاهش نیروی کار در مبدا، تراکمی از نیروی کار در مقصد را ایجاد می‌کند که ماحصل آن چیزی جز افزایش نرخ بیکاری در مقصد، گسترش مشاغل غیررسمی و مسائلی از این دست نیست. با مهاجرت افراد جوان، روند سالمندی و نیز مضیقه ازدواج برای دختران (با توجه به برتری کمی مردان در مهاجرت) در مبدا افزایش پیدا می‌کند.

 

منبع : روزنامه اعتماد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۲ ، ۰۱:۵۸
محمد صالح زاده رشتی نژاد