شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

روزنامه نگار - پژوهشگر مسایل شهری

 

 

اتحادیه شهرداری های مرمره: میزبان روز جهانی متروپولیتن در سال 2023 در استانبول است. 

Image of Istanbul, Turkey

 

اتحادیه شهرداری های مرمره امسال میزبان روز جهانی متروپولیتن در استانبول خواهد بود و به بررسی قدرت طبیعت در کلان شهرهای ما می پردازد.

امسال، روز جهانی متروپولیتن توسط اتحادیه شهرداری های مرمره در بزرگترین شهر اروپا: استانبول برگزار می شود. موضوع سال 2023 "قدرت طبیعت در کلانشهرهای ما" است که بر نیاز فوری برای بهبود کیفیت زندگی کلانشهرها از طریق بازگرداندن طبیعت به فضاهای شهری تاکید دارد.روز جهانی متروپولیتن فراخوانی است برای بازاندیشی در آینده شهرها. در کمتر از سه دهه، مناطق شهری خانه ی تقریباً دو برابر جمعیت امروزی خواهند بود. ما باید با این چالش مقابله کنیم و کلانشهرها را زیست پذیرتر، انعطاف پذیرتر کنیم و برای حمایت از جوامع آینده خود آماده کنیم.

میزبانان ما

اتحادیه شهرداری های مرمره (MMU) بزرگترین انجمن منطقه ای دولت های محلی در ترکیه است که حدود یک سوم جمعیت این کشور را در خود جای داده است. روز جهانی متروپولیتن در سال 2023 در چارچوب مجمع شهری مرمره (MARUF)، اولین انجمن شهری ملی ترکیه، برگزار خواهد شد.

در 7 اکتبر، MMU رویداد پیشرو امسال را با مشارکت متروپلیس و UN-Habitat برگزار خواهد کرد: "فراتر از شهر: چگونه طبیعت می تواند کلانشهرها را متحول کند" در استانبول. این رویداد بر قدرت طبیعت در کلان شهرها تمرکز خواهد کرد و در مورد اقداماتی که می توان برای افزایش تاب آوری در برابر تغییرات آب و هوایی و بلایای طبیعی انجام داد بحث خواهد کرد.

اخیرا دو زمین لرزه بزرگ در جنوب ترکیه و شمال سوریه رخ داده است. دیدیم که تا همه ما در امان نباشیم، هیچ یک از ما در امان نیستیم و ساخت شهرهای مقاوم برای همه ما اولویت دارد. پس از این زلزله های بزرگ، عبرت گرفتن از طبیعت و بازسازی شهرهایمان از گرد و غبار با پذیرش راهکارهای مبتنی بر طبیعت، بار دیگر حیاتی شده است.

م. جمیل ارسلان - دبیرکل اتحادیه شهرداری های مرمره

جاه طلبی های ما

شهرها محل زندگی 56 درصد از جمعیت جهان هستند، اما بیش از 75 درصد از منابع طبیعی را استفاده می کنند و بیش از 70 درصد از انتشار CO2 جهانی را منتشر می کنند. کلان شهرها نقش کلیدی در مقابله با بحران آب و هوا و حمایت از تلاش های جهانی حفاظت از طریق حفاظت و احیای مناطق طبیعی در داخل و خارج از مرزهای خود دارند.

اعضای متروپلیس قبلاً با پیوستن به کمپین ما "بذرها برای شهرها" تعهد خود را برای بازگرداندن طبیعت به فضای شهری متعهد کرده اند. شهرهای عضو ما قبل از چهلمین سالگرد ما در سال 2025، 5،995،686 درخت جدید خواهند کاشت - اما هنوز فکر می‌کنیم که می‌توانیم کارهای بیشتری انجام دهیم. در این روز جهانی متروپولیتن، ما از شهرهای بیشتری می خواهیم تا تعهدات خود را برای سبز کردن کلان شهرهای خود به اشتراک بگذارند.

 

چگونه درگیر شویم

راه‌های زیادی برای جشن گرفتن روز جهانی متروپولیتن و شنیدن صدایتان وجود دارد:

رویدادها: یک بحث سازماندهی کنید یا یک پنل آنلاین با کارشناسان مهمان برگزار کنید

کارگاه ها: یک فعالیت آموزشی برای گسترش آگاهی و به اشتراک گذاری دانش آماده کنید

کلاس های کارشناسی ارشد: یک کلاس باز کنید یا برای انتشار دانش در مورد مدیریت شهری صحبت کنید

تعهدات: تصویب یا تصویب طرح، خط مشی، برنامه، مقررات یا پروژه ای که به دستیابی به کلانشهرهای دلسوزتر کمک می کند.

با استفاده از هشتگ #WorldMetropolitanday در شبکه های اجتماعی سروصدا ایجاد کنید! پست های ما را در @metropolis_org و @UNHABITAT لایک کنید و به اشتراک بگذارید. 

 

منبع: وبسایت متروپلیس 

https://www.metropolis.org/news/marmara-municipalities-union-set-host-world-metropolitan-day-2023-istanbul

ترجمه : محمد صالح زاده 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۲۰:۵۰
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

Marmara Municipalities Union set to host World Metropolitan day 2023 in Istanbul

Marmara Municipalities Union will be hosting this year’s World Metropolitan Day in Istanbul, exploring The Power of Nature in our Metropolises.

This year, World Metropolitan Day will be hosted by Marmara Municipalities Union in Europe’s largest city: Istanbul. The theme for 2023 is “The Power of Nature in our Metropolises,” highlighting the urgent need to improve metropolitan quality of life by bringing nature back into urban spaces.

World Metropolitan Day is a call to rethink the future of cities. In less than three decades, urban areas will be home to nearly double the population they are today. We need to rise to this challenge by making metropolises more liveable, resilient and prepared to support their future communities.

Our hosts

Marmara Municipalities Union (MMU) is the largest regional Local Government Association in Turkey—home to about one third of the country’s population. World Metropolitan Day 2023 will be hosted in the framework of the Marmara Urban Forum (MARUF), Turkey’s first national urban forum.

On 7 October, MMU will hold this year's leading event in partnership with Metropolis and UN-Habitat: “Beyond Urban: How Nature can Transform Metropolises,” in Istanbul. The event will put a spotlight on the power of nature in metropolises and discuss what actions can be taken to increase resilience against climate change and natural disasters.

Image of Istanbul, Turkey


 

"Recently, two large earthquakes occurred in the southern part of Türkiye and northern Syria. We have seen that unless we are all safe, none of us are safe, and building resilient cities is a priority for all of us.

 

In the aftermath of these major earthquakes, learning from nature and rebuilding our cities from the dust by embracing nature-based solutions have once again become vital."

 

M. Cemil Arslan - Secretary General, Marmara Municipalities Union

 


Our ambitions

Cities are home to 56% of the world's population, but they use more than 75% of natural resources and emit over 70% of global CO2 emissions. Metropolises have a key role in tackling the climate crisis and supporting global conservation efforts by protecting and restoring natural areas within and beyond their boundaries.

Metropolis members have already pledged their commitment to bringing nature back into urban space by joining our “Seeds for Cities” campaign. Our member cities will plant 5,995,686 new trees before our 40th anniversary in 2025 – but we still think we can do more. This World Metropolitan Day, we’ll be calling on more cities to share their commitments to greening their metropolises.

How to get involved

There are many ways to celebrate World Metropolitan Day and make your voice heard:

  • Events: organise a discussion or hold an online panel with guest experts
  • Workshops: prepare a learning activity to spread awareness and share knowledge
  • Masterclasses: open up a class or talk to disseminate knowledge on metropolitan governance
  • Commitments: approve or enact a plan, policy, programme, regulation or project that contributes to achieving more caring metropolises
  • Make some noise using the hashtag #WorldMetropolitanDay on social media! Like and share our posts at @metropolis_org and @UNHABITAT

.Write to us at communications@metropolis.org to be part of the campaign

 

 

Source/ https://www.metropolis.org/news/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۰۴:۳۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

گزارش تصویری؛ ایرنا / جاری شدن سیل در آستارا

بارش شدید باران و بسته شدن دهانه رودخانه آستارا سبب سر ریز شدن آب، جاری شدن سیل،آبگرفتگی و تخریب بخشی از زیر ساخت های شهری آستارا شد. طی سه روز گذشته بیش از ۲۵۰ میلیمتر در شهرستان رضوانشهر باران بارید و بارش باران در آستارا از ۱۶۰ میلیمتر نیز فراتر رفت. شهرستان مرزی بندر آستارا با ۹۱ هزار نفر جمعیت در غرب استان گیلان و حاشیه دریای خزر واقع شده است. 

 

عکاس : مجتبی محمدی

۲۸ شهریور ۱۴۰۲

 

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

جاری شدن سیل در آستاراجاری شدن سیل در آستارا

 

 

منبع : خبرگزاری ایرنا گیلان 

عکاس: مجتبی محمدی 

https://www.irna.ir/photo/85232945/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۰۴:۲۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

یادداشت؛ طلای آبی یا بلای آبی؟

آستارا بعد از انزلی پرباران‌‌ترین شهر ایران است. بارندگی‌ شدید وقتی با فقدان زیرساخت‌های شهری و البته بی‌درایتی همراه شود باعث وقوع سیلاب و آبگرفتگی می‌شود. بلایی که هر چند سال یک بار بر شهر بام‌های سفالی نازل شده است. در این یادداشت سعی دارم با نگاهی دقیق‌تر ساز وکار وقوع سیلاب در این شهر را بررسی کنم.

دو شریان اصلی در کالبد شهری آستارا جریان دارد که آب‌های بالادست را از جنگل‌ها و کوه‌های غربی به دریا در شرق منتقل می‌کنند؛ یکی رودخانه‌ مرزی آستاراچای که از زمان فتحعلی شاه آستاری ایران را از آستارای جمهوری آذربایجان جدا می‌کند و در میان سیم‌های خاردار محصور است. دیگری رودخانه‌ مرداب که خود حاصل به هم پیوستن و هم‌آغوشی دو رودخانه‌ ملاهادی و ویرمونی در محدوده‌ پل کشاورز است. محله‌هایی که دچار آبگرفتگی می‌شوند همگی در مجاورت رودخانه‌ ویرمونی قرار دارند یا به نحوی با آن سر و سری دارند. از خیابان رستمیان گرفته تا محله‌ خلیل‌آباد و کوچه‌های کشاورز و شالیزار.

شهرداری آستارا در سال‌های گذشته برای پیشگیری از تکرار آبگرفتگی این محلات دست‌کم از دو شرکت مشاور کمک گرفته است. اولین شرکت در دهه‌ هشتاد با مطالعه‌ میدانی رودخانه و مسیل‌های شهرستان، ساخت دیواره‌ بتونی و کانالیزه کردن رودخانه را با هدف افزایش دبی آب توصیه می‌کند. پیشنهادی که مؤلفه‌ محیط زیست را در نظر نگرفته بود و با اجرای آن رودخانه‌ زیبای مرداب تمام درختان و حاشیه‌ی سبزش را از دست می‌داد.

 چند سال بعد شرکت مشاور دیگری به کار گرفته می‌شود. مطالعات میدانی گسترده و دامنه‌دار این شرکت، دو نکته‌ جدید را روشن می‌کند. اول اینکه رودخانه‌ ملاهادی در حد فاصل روستای بیجاربین تا شهر آستارا در اثر پیشروی مزارع کشاورزی در بسیاری از قسمت‌ها تنگ و باریک شده است. مشابه همان اتفاقی که در داخل شهر رخ داده است. نکته‌ی دیگر این که در مواقع سیلاب به جای اینکه آب رودخانه‌ ویرمونی وارد رودخانه‌ ملاهادی شود، آب رودخانه‌ ملاهادی وارد رودخانه‌ی ویرمونی می‌شود که همین عامل باعث تشدید آب گرفتگی محله‌ خلیل‌آباد و خیابان رستمیان می‌شود.

 راهکار نهایی این شرکت نصب دو دریچه و جاگذاری یک لوله‌ بزرگ زیرزمینی بود. پیشنهاد شرکت این بود که یکی از این دریچه‌ها در حد فاصل بین پل کشاورز و پل احمد نصب شود تا در هنگام طغیان رودخانه بتوان با بستن آن جلوی ورود آب رودخانه‌ ملاهادی به رودخانه‌ ویرمونی و محله‌ی خلیل‌آباد را گرفت. دریچه‌ دوم نیز می‌بایست در کنار کمربندی در مسیر رودخانه‌ ویرمونی تعبیه شود تا در هنگام وقوع سیلاب آب را از طریق لوله‌ای از زیر بلوار خرمشهر به سمت دریا هدایت کند.

شهرداری آستارا نه تنها از اجرای این پیشنهاد سر باز می‌زند، بلکه تا امروز نتیجه‌ی این تحقیقات را مسکوت نگه داشته و از انتشار عمومی آن خودداری کرده است. به طوریکه تقریبا هیچ یک از شهروندان آستارا از وجود چنین تحقیقاتی اطلاع ندارند و احتمالا این برای اولین بار است که خبر وجود چنین اسنادی در یک خبرگزاری منتشر می‌شود. پنهان کردن داده‌های علمی در این سال‌ها این فرصت رو برای شهرداری فراهم کرده است که دور از چشم شهروندان، رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد تصمیم‌گیری کند، بدون اینکه نگران عواقب قانونی یا قضاوت افکار عمومی باشد.

در نهایت شهرداری آستارا در پشت درهای بسته و به دلایل نامشخص تصمیم می‌گیرد راهکار شرکت اول را اجرا کند. به این ترتیب در نیمه اول دهه‌ نود با قطع درختان قدیمی رودخانه‌ ویرمونی در محدوده‌ی خلیل‌آباد اقدام به ساخت کانال بزرگ بتونی می‌کند. اما این پروژه هم بعد از کمی پیشروی متوقف می‌شود. اما نقش شهرداری در وقوع سیلاب به این مورد محدود نمی‌شود.

رودخانه‌ مرداب آستارا چنان که از نامش نیز پیداست در زمان‌های گذشته از یک نقطه‌ای به بعد تبدیل به مرداب می‌شد. مرداب نامی است که تا پیش از ابداع واژه‌ تالاب توسط زنده‌یاد اسکندر فیروز به این نوع از عرصه‌های طبیعی اطلاق می‌شد. مرداب یا تالابی که رودخانه‌ مرداب را به دریای خزر وصل می‌کرد و نقش مهمی در کنترل سیلاب و تصفیه‌ی فاضلاب شهری داشت، در سال ۸۴ توسط شهرداری آستارا کاملا با خاک پر شد.

در همان سال مسیر قدیمی رودخانه هم که به شکل یک نیم دایره‌ بزرگ تالاب را دور میزد و با عبور از محله‌ پریان به سمت دریا می‌رفت مسدود و یک مسیر جدید بسیار کوتاه ایجاد شد. ساخت دیواره‌ سنگی ساحلی و احداث جاده‌ی ترانزیتی سفیر امید نیز مانند دو سد بزرگ ارتباط تالاب و رودخانه را با دریا محدودتر کردند. به طوری که تنها راه باقی مانده برای خروج آب شهر پل سفیر امید است که آن هم در زمان وقوع سیلاب جوابگوی این حجم از آب نیست. طبیعت با فروریختن بخشی از این پل در سیل اخیر صحت این ادعا را ثابت کرد‌.

 از طرفی آب‌ گرفتگی‌ها بیشتر خانه‌های قدیمی و فقیر نشین را گرفتار می‌کند و بی‌توجی به این مساله را می‌توان از دید عدالت شهری هم مورد توجه قرار داد که آن خود حدیث مفصلی است. دستکم بالا بردن کف این خانه‌ها با حمایت شهرداری در سال‌های گذشته می‌توانست از ورود آب به داخل بسیاری از منازل جلوگیری کند. شهرداری آستارا می‌تواند با شفاف‌سازی و انتشار عمومی نتایج تحقیقات شرکت مشاور به روشن شدن مسئله سیلاب و چاره‌اندیشی برای جلوگیری از تکرار آن کمک کند.

 

نویسنده : مهدی نصرتی 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۰۴:۱۷
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

آستارا غرق در سیلاب بی توجهی مسوولان

بی توجهی به اصلاح و لایروبی مسیلهای رودخانه ها موجب شد؛

 

سیلاب بی سابقه روز گذشته در شهرستان آستارا اگرچه خسارات جانی به همراه نداشت اما خسارات مالی زیادی به روستاها و زیرساختهای خدماتی این شهرستان وارد کرد.

قطع جاده دسترسی تعدادی از روستاها، تخریب کامل پل سیبلی و تخریب جاده ترانزیتی آستارا به لوندویل و آبگرفتگی منازل شهروندان از جمله این خسارات تاکنون بوده است.

در روزی که تمام توجهات رسانه‌های داخلی به حضور رونالدو در کشور و نحوه استقبال طرفدار این فوتبالیست معطوف بود، مردم روستاها و محلات شهر آستارا با خسارات شدید بارش۲۵۷ میلیمتری چند ساعته دست به گریبان بودند.

شدت باران که از نیمه شب ۲۷ شهریور در غرب گیلان به ویژه در شهرستان‌های آستارا و تالش آغاز شده بود به حدی بود که نه تنها سبب طغیان رودخانه‌ها و بالا آمدن آب مسیل‌ها و آبگرفتگی معابر شد بلکه راه دسترسی تعداد زیادی از روستاها و باغات کیوی و محصولات شلتوک برنج کشاورزان آستارایی را به زیر آب برد.

 

 

تخریب پل و جاده‌های روستایی آستارا

 از روز گذشته اخبار زیادی از آبگرفتگی سطح شهر و برخی محلات آستارا مخابره شد. اما روستاهای «سپیدسنگان، لمیر، ویزنه، شلقون، کانرود و سیبلی» از جمله روستاهایی بودند که سیلاب روز گذشته بیشترین خسارات را به آنها وارد کرد.

به گفته دهیاران این روستاها، مجاورت با رودخانه لمیر موجب شد این مناطق بیشترین خسارات را از سیلاب متحمل شوند. ورود آب به داخل منازل اهالی روستای ویزنه و تخریب حصار بلوکی باغات کیوی، تخریب جاده اصلی روستای سپید سنگان که راه ۵ روستای دیگر این بخش را به کلی تخریب کرد. به زیر آب رفتن بیست هکتار باغ کیوی و تخریب جاده و رانش کوه در روستای دره کری لمیر، تخریب پل اصلی روستای سیبلی و تخریب جاده‌ها از خسارات وارده به این روستاها اعلام شد.

ورود آب به ۲۵۰ منزل روستای شلقون

«شهرام عسگری» دهیار روستای شلقون از بخش حویق از آبگرفتگی باغات به بار نشسته کیوی به مرور خبر داد.

عسگری، بالا آمدن آب رودخانه، رانش زمین و ورود آب به داخل منازل ۲۵۰ خانوار و آبگرفتگی محصول شلتوک امسال را از جمله خسارات وارده به این روستای هزار خانواری اعلام کرد و گفت: به دلیل همجواری رودخانه با این روستا، آسفالت راه دسترسی به روستا به طور کامل به زیر آب رفت و برق و آب و گاز اهالی نیز قطع شد.

اهالی روستاهای این مناطق خواستار احداث دیوار حایل با رودخانه لمیر هستند. چرا که بار هر بار بارندگی آب این رودخانه طغیان کرده و به سمت منازل روستاییان سرریز می‌شود.

وی با اشاره به اینکه سال گذشته رودخانه لمیر اصلاح و لایروبی شده بود گفت: شدت بارش و حجم آب رودخانه به حدی بالا بود که آب از دیواره رودخانه به سمت روستا سرریز شد.

تخریب جاده و قطع دسترسی راه ۵ روستایی

«محمدی» دهیار روستای کهنه حیات لمیر نیزبه مرور گفت: ورود آب ررودخانه به روستا به طور کلی موجب از بین رفتن آسفالت جاده دسترسی به این روستا شد. در حال حاضر با همکاری اداره راهداری در حال تغییر مسیر جهت آب هستیم تا جاده اصلی روستا بازگشایی شود.

وی افزود: این جاده راه دسترسی ۵ روستای دیگر است و از روز گذشته دسترسی این مناطق به جاده اصلی قطع شده و مردم مجبورند از روستای ویزنه به آستارا و هشتپر تردد کنند.

این دهیار از مسؤولان درخواست کرد: اهالی روستاهای این مناطق خواستار احداث دیوار حایل با رودخانه لمیر هستند. چرا که بار هر بار بارندگی آب این رودخانه طغیان کرده و به سمت منازل روستاییان سرریز می‌شود.

به زیر آب رفتن صد باغ کیوی در روستای ویزنه

«خسرو هزاری» دهیار روستای ویزنه نیز با اشاره به آبگرفتگی حدود ۱۰۰ خانه در این روستای هزار خانواری به مرور اظهار کرد: بیش از ۱۰۰ باغ کیوی خانوارهای این روستا با محصول به زیر آب رفته است. حتی محصول شلتوک و کاه وکلش کشاورزان هم به زیر آب رفت.

مشکلات زیر ساختی و نبود شبکه جمع آوری آبهای سطحی در برخی از محلات مجاور رودخانه اصلی شهر آستارا که به رودخانه مرداب معروف است موجب آبگرفتگی این مناطق شده است.

 

 

دهیار ویزنه با اشاره به آبگرفتگی شدید منازل روستایی به تلف شدن حدود ۴ هزار مرغ و جوجه و سوختن دینام موتور باغداران گفت: در مجاورت این روستا، رودخانه خشکه رود واقع شده که با هر بار بارش، آب به سمت اراضی سرریز می‌شود. چندین بار از بخشداری و فرمانداری تقاضا کردیم برای لایروبی این رودخانه که از رسوب و تنه درختان شکسته پر بود اقدام کند که متأسفانه به دلیل بی توجهی؛ الان همین رسوبات و چوب درختان وارد باغات کیوی مردم و خسارت به آنها شده است.

خسروی تأکید کرد: در حدود ۳ کیلومتر از دیواره بلوکی باغات کیوی دراثر سیلاب تخریب شده و باغداران متحمل ۳ میلیارد تومان خسارت مالی به باغات خود شده‌اند.

مشکلات زیر ساختی عامل آبگرفتگی محلات آستارا

یک فعال اجتماعی شهرآستارا نیز در گفتگو با مرور با اشاره به فروکش کردن آب سیلاب در محلات مختلف این شهر تأکید کرد: مشکلات زیر ساختی و نبود شبکه جمع آوری آبهای سطحی در برخی از محلات مجاور رودخانه اصلی شهر آستارا که به رودخانه مرداب معروف است موجب آبگرفتگی این مناطق شده است.

 «مهدی نصرتی» به مرور گفت: معضل آبگرفتگی مناطق کوچه کشاورز، محله خلیل آباد، کوچه شالیزار به دلیل وجود مشکلات زیر ساختی در رودخانه مرداب است که از این مناطق عبور می‌کند.

مسیلهای رودخانه‌ای اصلاح نشدند؛ انتظار تخریب داشتیم

در حالیکه دهیاران روستاهای سیلاب زده آستارا و فعالین اجتماعی شهر آستارا به طغیان رودخانه‌ها و نبود دیواره حایل برای جلوگیری از سرریز آب به روستاها انتقاد کردند؛ «غلامرضا مرحبا» نماینده مردم آستارا در مجلس شورای اسلامی، از پیش بینی وقوع چنین سیلابی در منطقه به مرور خبر داد.

 مرحبا در گفتگو با مرور اظهار کرد: با وجود بارش ۱۳۵ میلمتری در عرض چند ساعت در این شهرستان، احتمال اینکه مسیل رودخانه مرداب آستارا ظرفیت هدایت آب را نداشته باشد پیش بینی شده بود.

 این نماینده مجلس با اشاره به اینکه سال گذشته به لزوم لایروبی و اصلاح این مسیل رودخانه‌ای با اعتبار ۷ میلیارد تومانی اعلام نیاز شد به دلیل عدم اجرای به موقع اصلاح مسیل اکنون شاهد خسارت ۵۰۰ میلیارد تومانی به مناطق مختلف آستارا هستیم. متأسفانه بیشترین خسارات در بخش‌های خدمات زیرساختی آب و برق و گاز رخ داده است.

وی با اشاره به عدم اصلاح سردهنه‌های این رودخانه اظهار کرد: این معضل موجب بروز خسارت سنگینی به روستای خلیل آباد و تخریب پل سیبلی شد. همچنین برق ۳۰۰ مشترک روستای کانرود و برق شهرک ولی عصر به دلیل احتمال خطر بالا آمدن آب قطع شد.

مرحبا تأکید کرد: بیش از ۵۰۰ خانوار شهری در آستارا از سیلاب آسیب دیدند.

نماینده مردم آستارا همچنین به قطع راه و پل ترانزیتی در منطقه سفید امید آستارا اشاره کرد و افزود: خوشبختانه این پل مهم ترانزیتی به طور کامل تخریب نشده و بلافاصله پیمانکار از فردا تعمیرات آن را شروع می‌کند.

غلامذرضا مرحبا با بیان اینکه با فروکش کردن آب سیلاب، اولویت دستگاه‌های امدادی و خدماتی باید رسیدگی به وضعیت سیل زدگان باشد گفت: جبران خسارت وارده به مردم و اصلاح مسیل‌های رودخانه‌ای که از قبل مشخص بود باید در دستور کار مسؤولان ستاد بحران استانداری گیلان قرار بگیرد.

وعده‌های مسؤولان به سیل زدگان آستارایی

با گذشت یک شبانه روز ساعت از وقوع سیلاب در شهرستان آستارا، اکنون مسؤولان استان از خدمات رسانی و امداد رسانی به سیل زدگان خبر می‌دهند.

«اسدالله عباسی» استاندار گیلان در جریان بازدید از مناطق سیل زده شهرستان آستارا اعلام کرد؛ برای احداث پل جدید در سیبلی پیمانکار از همین امروز کار خود را آغاز می‌کند و مقرر شده ظرف سه ماه این پل آماده بهره برداری شود.

وی همچنین از بنیاد مسکن خواست تا خسارت‌های ناشی از سیلاب واحدهای مسکونی را ارزیابی کنند تا بر اساس دستور معاون اول رییس جمهور برآورد خسارت‌ها به وی اعلام و تسهیلات در ارتباط با تعمیرات مشخص شود.

استاندار همچنین خواستار حضور میدانی همه مسؤولان در مناطق سیل زده تا پایان کار شد.

«امیر مرادی» مدیرکل مدیریت بحران گیلان نیز از عادی شدن نسبی شرایط در مناطق سیل زده آستارا خبر داد و گفت: شبکه آب شهر آستارا تا ساعاتی دیگر برقرار می‌شود و برق همه مناطق در شهرستان آستارا وصل شده است؛ البته برخی خانوارهای روستایی برق ندارند که تا عصر برق آنها کاملا وصل می‌شود.

مرادی همچنین از توزیع ۳۰ هزار بسته غذایی بین سیل زدگان و اسکان ۱۰۰ خانوار در چهار نقطه تعیین شده خبر داد.

رییس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر نیز در جلسه شورای اداری و مدیریت بحران شهرستان مرزی بندر آستارا گفت: تاکنون ۱۲ تیم را از استان‌های اردبیل و تهران برای تقویت امدادرسانی به شهرستان آستارا اعزام شده است.

«بابک محمودی» افزود: دو گروه بالگردی در منطقه حضور دارند که در صورت نیاز از طریق هوایی بتوانند تجهیزات و امکانات مورد نیاز را ارسال کنند.

 

نویسنده : وحیده اسماعیلی (روزنامه نگار) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۰۴:۱۲
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

خبر؛ آغاز زود هنگام بارش های پاییزی/ بارش ها در برخی نقاط فرانرمال است/ بارندگی‌ در پاییز امسال در کل کشور خوب خواهد بود

ببینید| چند دقیقه آرامش در حال و هوای باران پاییزی رشت | خبرگزاری بین  المللی شفقنا

رئیس سازمان هواشناسی از آغاز زودهنگام بارش‌های پاییزی در کشور خبر داد و گفت: بارش‌ها در غرب کشور فرانرمال خواهد بود و این وضعیت تا اوایل زمستان ادامه دارد.

سحر تاجبخش مسلمان با بیان این‌که با توجه به تقویت پدیده ال‌نینو در غرب آسیا بارندگی‌های پاییز امسال در کشور زودتر از سال‌های گذشته آغاز می‌شود، اظهار کرد: الگوهای بلندمدت هواشناسی نشان می‌دهد پاییز امسال بارندگی‌های نرمالی برای کل کشور داریم.

 

تصاویر/بارش باران تابستانی - رشت

وی ادامه داد: در بخش‌های غربی کشور بارش‌ها "فرانرمال" خواهد بود.

وی افزود: این وضعیت تقریباً تا اوایل زمستان هم ادامه خواهد داشت و الگوهای هواشناسی نشان می‌دهد همچنان در دامنه‌های زاگرس وضعیت مساعدی‌تر را به‌خصوص در دامنه‌های غربی خواهد داشت.

رئیس سازمان هواشناسی بیان کرد:‌ در کشور کل کشور بارندگی‌ها در پاییز امسال خوب خواهد بود.

 

منبع خبر: همشهری آنلاین 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۰۴:۰۶
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

با توجه به تغییرات شدید در مناظر شهرهای جهانی، زمانی مناسبی برای طرح این سؤال است: یک شهر «خوب» در آینده چگونه است؟

 

نویسنده: فوبی ویلیامز |  کارشناس‌ارشد نظریه سیاسی
مترجم: الهه اصدقی | کارشناس ‌ارشد برنامه‌ریزی شهری

 

امروزه اهمیت شهرها به‌عنوان موتور تغییرات ملی و بین‌المللی و محل اسکان بیش از نیمی از جمعیت جهان و تولیدکننده بیش از ۸۰% تولید ناخالص ملی، روزبه‌روز افزایش می‌یابد. پیش‌بینی‌ها نمایانگر این موضوع است که شهرنشینی با رشد جمعیت جهان رابطه‌ی مستقیمی دارد. این امر می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲.۵ میلیارد نفر را به جمعیت کنونی شهرهای جهان اضافه کند که نزدیک به ۹۰% این افزایش جمعیت در شهرهای آفریقایی و آسیایی متمرکز خواهد بود. تغییر مرکز جاذبه از سمت شهرهای نیمکره‌ی شمالی و غربی به سمت اقتصادهای نوظهور بدین معناست که تا سال ۲۰۲۵ ترکیب ۶۰۰ شهر برتر ازلحاظ تولید ناخالص ملی تغییر معناداری خواهد کرد، بدین‌صورت که یک‌سوم شهرهای کشورهای توسعه‌یافته از این لیست بیرون خواهند رفت و ۱۳۶ شهر از کشورهای درحال‌توسعه (خصوصاً از چین) وارد این لیست ۶۰۰ تایی خواهند شد.

در دهه گذشته یا پیش از آن، ایده‌ی «شهر هوشمند» دیدگاهی غالب برای پیشرفت شهر در سرتاسر جهان بود. ایده‌ای که اطلاعات و فناوری ارتباطات را به داخل بافت شهری نفوذ داده تا ازنظر بعضی، شهری ایمن، پاک، کارا و با محیطی مناسب ایجاد کند و یا ازنظر عده‌ای دیگر شهری بیش‌ازحد تمیز، بسیار کنترل‌شده و ناآرمانشهری ستمگر به وجود آورد. دیدگاه شهر هوشمند به خاطر غیر دموکراتیک بودنش مورد انتقاد قرارگرفته است: «ایده‌ای اشتباه به روشی اشتباه، برای مردمی اشتباه». با این مباحث می‌توان به موضوعاتی که برای افراد اهمیت دارد پی برد: نارضایتی از ایده‌ی شهر به‌عنوان یک ربات بزرگ که از طریق صفحه کنترل هدایت می‌شود. این امر خود بیانگر نگرانی بیشتر نسبت به این موضوع است که شهر توسط چه کسانی و برای چه کسانی هدایت می‌شود. به‌طور مشخص آنچه آشکار می‌شود محدودیت‌های بالا به پایین است و این موضوع که ابتکارات فناورانه در شهر با استفاده از الگوریتم‌هایی نوشته و ایجاد می‌شوند که شهروندان را در نظر نمی‌گیرند و هیچ آگاهی از مفاهیم اجتماعی و اخلاقی در طراحی یک شهر ندارند.

دیدگاه‌هایی هستند که معتقدند جامعه‌شناسی شهری می‌تواند نشان‌دهنده‌ی الگوهای رفتاری و زندگی مردم، چگونگی برخورد آن‌ها با محیط پیرامونشان و با یکدیگر، توسعه فرهنگ و پیچیدگی تمام این موضوعات باشد. این‌گونه دیدگاه‌ها باید به استراتژی‌هایی که می‌خواهند خردمند باشند (نه‌فقط هوشمند)، اضافه شود. باید در نظر گرفت که تلاش برای سامانمند کردن رفتار انسان‌ها کار بیهوده‌ای است چراکه رفتار انسانی به ذات خود غیر سامانمند است؛ همچنین باید به یادداشت که توانایی ماشین در عمل و تصمیم‌گیری به‌صورت مستقل موجب حذف عمل و تصمیمات انسانی نمی‌شود.

شهر ذاتاً موضوعی سیاسی است و انتخاب‌هایی ضمنی در مورد حکمرانی، مراکز قدرت، اتحاد اجتماعی، کار، سفر، تجارت، اوقات فراغت و هر جنبه دیگری از زندگی اجتماعی ارائه می‌دهد. با شناخت این موضوع بازهم نباید این موضوع را نادیده گرفت که فرهنگ؛ هویت و شخصیت یک شهر توسط خود شهروندان تعیین می‌شود، نه طراحان. شناخت ناکافی از اینکه قدرت در زمان ساخت شهر باید در کجا قرار بگیرید، بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف شهر هوشمند است و برای اجتناب از تکرار این اشتباه، انسان حتماً باید در مرکز مباحثات در مورد آینده‌ی شهرها حضور داشته باشد.

ارزیابی شهر

شهرهایی که اکنون در اقتصاد جهانی پیشرو هستند در طول زمان و به روش‌های مختلفی به وجود آمده‌اند. بااین‌حال بازهم می‌توان موارد مشابهی را در منحنی توسعه‌ی این شهرها در سراسر دنیا مشاهده کرد و تعدادی از شرایط لازم برای موفقیت و یا شکست شهر را مشخص نمود.

درحالی‌که مباحث قدیمی شهر را با سلسله‌مراتب، نهادگرایی و قدرت مرکزی می‌شناسانند، ولی مباحث اخیر شهر را به‌صورت یک اکوسیستم اجتماعی و کالبدی می‌بینند. شاخص‌های چندگانه و رتبه‌بندی‌های مختلفی برای اندازه‌گیری فاکتورهای مختلف برای رقابت جهانی شهرها به وجود آمده‌اند. پیش‌تر این عوامل و شاخص‌ها حول محور اقتصاد، نظیر تولید ناخالص ملی، بهره‌وری، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و تعداد شرکت‌های بین‌المللی واقع در یک شهر، می‌چرخید. اخیراً تمرکز بیشتر بر روی اندازه‌گیری عوامل تأثیرگذار بر روی قابلیت زندگی در یک شهر تغییر یافته است، عواملی نظیر مقرون‌به‌صرفه بودن مسکن، همبستگی اجتماعی، ضریب برابری، امید به زندگی، جمعیت سالم و فضای سبز. در اینجاست که شهرهای نه‌چندان بزرگ که کمتر موردتوجه رهبران اقتصادی جهان بوده است، اغلب به رتبه‌های خوبی دست می‌یابند، نظیر شهرهای برلین، پراگ، فیلادلفیا و بوداپست.

برای شهرها، بهبود شاخص قابلیت زندگی نسبت به لزوم توجه به سرمایه‌ی انسانی و توانایی افراد که از محرک‌های موفقیت در آینده هستند، درجه اهمیت کمتری دارد. مشخص‌شده است که توانایی و استعداد افراد می‌تواند جاذب سرمایه باشد همان‌طور که سرمایه، افراد بااستعداد و ماهر را جذب می‌کند. شهرهای جهانی که مراکز سنتی اقتصاد هستند اگر نسبت به افزایش کیفیت زندگی، انسجام اجتماعی، صرفه‌ی اقتصادی و پایداری محیط اقدام نکنند، ممکن است در جذب و نگهداری سرمایه‌های انسانی دچار مشکل شوند. شاخص Cities in Motion مربوط به دانشکده‌ی IESE معتقد است که «این موضوع نباید فراموش شود که عوامل انسانی در توسعه و پیشرفت شهر امری اساسی است. هرگونه استراتژی و راهبردی بدون وجود یک اجتماع فعال و مشارکت‌کننده، هرچقدر هم که هوشمندانه و جامع باشد، بازهم محکوم به شکست است.» سرمایه‌گذاری بر روی فنّاوری و ایجاد اشتغال، محرک‌های مهمی در رشد پایداری هستند، اما تنها زمانی اثرگذار خواهند بود که توسط نیروی کاری قوی و ماهر حمایت شوند، نیروی کاری که بتواند توسعه را تحت کنترل خویش درآورد. ازآنجایی‌که جهان در حال تغییر جهت به سمت اقتصاد دانش‌بنیان است، لذا انتظار می‌رود که سرمایه‌ی انسانی نقش اصلی‌تری در تعریف شهر آینده داشته باشد.

پویش‌های اجتماعی و محیط ساخته‌شده

این تغییر دیدگاه نسبت به شهر (درک شهر به‌عنوان یک ماشین اقتصادی)، به دلیل پژوهش‌هایی که در مورد جامعه‌شناسی شهری، خصوصاً در مورد ارتباط بین محیط ساخته‌شده و زندگی اجتماعی در نواحی شهری انجام شد، سرعت گرفت. در اینجاست که محدودیت‌ها و کاستی‌های رتبه‌بندی‌های مبتنی بر شاخص‌های شهری نمایان می‌شود. این اندازه‌گیری‌ها به‌ناچار طراحی شهری و شرایط اجتماعی را نادیده می‌گیرند، آن‌ها را به‌عنوان عواملی غیرمرتبط در تعیین موفقیت شهر در نظر می‌گیرند و علاوه بر این‌ها نمی‌توانند مشخص کنند که شرایط شهرها چگونه در طول زمان تغییر کرده است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهند خصوصیات فضایی یک شهر تأثیر مستقیمی بر روی محیط اجتماعی در هر سطحی دارد و این رابطه در کنار سایر عوامل موجب توسعه‌ی شهر شده است.

هیچ فرمول جادویی برای طراحی شهری موفق وجود ندارد، اما نکته کلیدی در طراحی شهری این است: در نظر گرفتن بافت شهری به‌عنوان مجموعه‌ای از تجربیات شخصی و جمعی ساکنین، شاغلین و گردشگران که غیرقابل‌تفکیک از هم هستند. جین جیکوبز در کتاب «زندگی و مرگ شهرهای آمریکایی» بیان می‌کند که «مرگ» نواحی شهری، ناشی از حذف فعالیت عابران پیاده از خیابان‌های شهری است. سرزندگی شهری با «باله‌ی پیاده‌رو» که با صف‌های متنوعی از مردم در تمام اوقات روز انجام می‌شود، پدید می‌آید. استفاده‌ی مناسب از نواحی پیاده موجب افزایش ایمنی عمومی، ارتقای سلامت، بهبود اقتصاد محلی و مشوق روابط چهره به چهره خواهد بود. فضاهای شهری باید برای سهولت استفاده‌ی پیاده به‌منظور «ساخت یک دارایی ایمن… بدون حضور غریبه‌ها» طراحی شوند. همین اعتقاد بود که جیکوبز را وادار کرد تا رهبری مقاومت در برابر برنامه‌ی پیشنهادی رابرت موزس، مبنی بر ساخت بزرگراهی چهار باندِ در سرتاسر منهتن، در اواخر دهه ۵۰ میلادی را بر عهده گیرد.

جیکوبز ملزومات مختلفی را برای ساخت و حفظ سرزندگی شهری در شهرهای آمریکا ترسیم کرد (ایده‌های او در شهرهایی نظیر فلورانس، رم و سئول اجرا شده و کاربردی به نظر می‌رسند). براساس ایده‌های او، اول‌ازهمه ناحیه‌ای باید بیش از یک کاربری اصلی داشته باشد و در بهترین حالت بیش از دو کاربری. این کاربری‌ها مردم با اهداف مختلف را جذب می‌کنند که درنهایت موجب ظهور مشاغل مختلف خواهد شد و هنگامی‌که کاربری‌های اصلی محله به‌گونه‌ای ترکیب شدند که مردم را در اوقات مختلف روز جذب نمایند، اقتصاد محلی رونق خواهد گرفت و حضور مشتری‌های دائمی را تضمین می‌کند. به‌طورکلی ناحیه‌ای که در آن عملکردهای متنوعی باشد، می‌تواند گروه‌های مختلفی از مردم را از طریق ترکیب ادارات، خرده‌فروشی‌ها، خانه‌ها و امکانات فرهنگی/ فراغتی جذب کرده و اقتصاد محله را متنوع نگه دارد.

تنوع فعالیت‌های اقتصادی توسط تنوع در عمر بنا و کاربری ساختمان‌های محله ایجاد می‌شود. این موضوع امکان ترکیب مشاغل با درآمدهای کم تا زیاد و ترکیبی از انواع اجاره‌بها را فراهم می‌آورد. او تغییراتی که نیویورک با آن‌ها مواجه بود را مشاهده نمود. ساختمان‌های قدیمی و ارزان هیچ کمکی به رشد کاربری‌های اولیه در منطقه نکرده بودند (شرکت‌های جدید ترجیح می‌دادند که در ساختمان‌های قدیمی‌تر با اجاره پایین فعالیت کنند)، درحالی‌که ساختمان‌های بزرگ‌مقیاس عادت نداشتند تا خود را با محیط پیرامونشان تطبیق دهند یا در طول زمان تغییر کنند.

جیکوبز همچنین نتیجه می‌گیرد که بلوک‌های شهری باید کوچک باشند، چراکه بلوک‌های مستطیلی بزرگ موجب کاهش ترکیب مؤثر مردم و کاربری‌ها می‌شود. این امر خود باعث کاهش عبور و مرور در خیابان‌ها می‌شود. بلوک‌های کوچک‌تر موجبات ارتباطات بیشتر میان مردم را فراهم می‌کنند و باعث کم شدن ترافیک می‌شود که همین امر مشوق حضور مردم بوده و سرزندگی را افزایش می‌دهد. سرانجام هم اینکه تراکم مردم و ساختمان‌ها نواحی سرزنده‌ای می‌سازد که قادر به جذب مردم برای اهداف مختلف خواهد بود. او تأکید می‌کند که تمام این فاکتورها کاملاً ضروری بوده و اغلب در ساخت محیط شهری مناسب به هم وابسته هستند؛ همچنین کاربری مختلط نمی‌تواند در مناطقی با تراکم پایین، بلوک‌های بزرگ و ساختمان‌های مشابه هم به وجود آید.

جیکوبز بر اهمیت ابعاد انسانی شهر و مفاهیم اجتماعی طراحی شهری تأکید می‌کند و به ساختار شهر به‌عنوان یک کل سامانمند می‌نگرد. کریستوفر الکساندر نظرات خود در کتاب «شهر درخت نیست» را بر پایه‌ی همین مفاهیم بیان می‌کند. او در این کتاب به این امر می‌پردازد که الگوهای همپوشانی ساختارهای اجتماعی و ساختارهای کالبدی برای داشتن اجتماعاتی سالم و پرطراوت ضروری است. وقتی‌که در محیط کالبدی و ساخته‌شده این همپوشانی‌های اجتماعی نادیده گرفته می‌شوند، اتصالات و ارتباطات اجتماعی درون جوامع کمرنگ شده و مشکلاتی به وجود می‌آید.

الکساندر ساختار درختی فضاهای ساخته‌شده را با ساختار نیمه شبکه‌ای روابط اجتماعی مقایسه کرده و بیان می‌کند که ما فضاهایمان را بر پایه‌ی ساختار درختی طراحی کرده و با این کار نوعی طبقه‌بندی غیرطبیعی را بر مجموعه‌ای طبیعی و نرمال تحمیل کرده‌ایم و باعث در هم آمیختن ارتباطات اجتماعی شده‌ایم؛ درحالی‌که زندگی‌ها و جوامع ما به‌صورت طبیعی در یک ساختار سیال نیمه شبکه‌ای باهم مرتبط‌اند، ولی ما به ساخت فضاهای شهری‌مان بر اساس ساختار درختی ادامه می‌دهیم. ارتباطات ضعیف کالبدی در یک شهر می‌تواند موجب تضعیف ارتباطات اجتماعی شود و «ما کور خواهیم بود اگر محدودیت‌های جابجایی در شهرهایمان را که به سبب تبعیض نژادی و طبقات اجتماعی به وجود آمده‌اند، نادیده بگیریم»

این موضوع خصوصاً در شهرهای آمریکا مشاهده می‌شود، جایی که گستردگی جغرافیایی مناطق مختلف و تقسیم‌بندی میان شهر و مناطق حومه‌ای موجب وابستگی به ماشین، ایجاد امکان جابجایی تنها برای ثروتمندان، تمرکز فقر در نواحی خاصی از شهر و تشدید تبعیض نژادی شده است. به‌عبارت‌دیگر جابجایی فیزیکی و جابجایی اجتماعی بیشتر ازآنچه تاکنون بیان‌شده باهم در ارتباطند و توسعه‌ی اجتماعات عملکردی اغلب در داخل بافت کالبدی یک شهر ایجاد می‌شود.

ریچارد سنت، این فرایند ساخت جوامع را به‌صورت نوعی از مقابله و یا گاهی اصطکاک دید و در برابر استریلیزه کردن فضاهای شهری که توسط فناوری‌های جدید نظیر صفحات شیشه‌ای امکان‌پذیر شده و توسط معماران شهر تقدیس می‌شد، ایستادگی کرد. این‌گونه معماری موجب ایجاد مناظر شهری نامناسب و ساختمان‌های ایزوله شده بود که آن‌ها را از هرگونه صدا، لمس و سایر اقدامات انسانی دور نگاه می‌داشت. ریچارد راجرز و آن پاور نویسندگان «شهرهایی برای کشوری کوچک»، معماران مدرنیست را به خاطر ساختن فضاهایی منظم، تمیز و کارا ولی ازنظر اجتماعی بدون روح و مرده موردانتقاد قرار می‌دهند. در اینجا آن‌ها همانند ریچارد سنت فکر می‌کنند و همانند او شهر را به‌عنوان واحدی ایدئال برای همبستگی اجتماعی و تعالی هویت و شخصیت فردی می‌دانند.

ریچارد سنت شهر «باز» یا «انسانی» را متنوع، پیچیده، نامنظم در شکل، «دوستانه برای غافلگیری» و تعریف‌شده توسط ناهنجاری‌ها فرض می‌کند. او فرهنگ یک شهر را به‌عنوان «موضوع تجربه … تفاوت طبقات اجتماعی، سن، نژاد و چشیدن بیرون قلمرو مشابه یک شخص» می‌داند و معتقد است که محیط ساخته‌شده باید منجر به چنین تعاملات و «ارتباطاتی میان غریبه‌ها» شود، نه‌فقط در یک مکان خاص بلکه به‌صورت پایدار در طول زمان. ارتباطات درون اجتماعات که اغلب مبهم، ارگانیک و غیرمنتظره هستند، در طول یک دوره‌ی طولانی ارتقا می‌یابند. این ارتباطات برای شکوفا شدن نیازمند یک سیستم باز منعطف هستند و در همین‌جاست که بافت شهری شهرهای مدرن اغلب در حمایت از محیط اجتماعی عملکردی ناتوان است. ریچارد سنت به فرم‌های بصری شهر و عملکردهای اجتماعی آن اشاره می‌کند: کاربری ساختمان‌ها یا از قبل مشخص‌شده‌اند و یا بسیار سخت‌گیرانه دنبال می‌شوند. طول عمر محیط‌های شهری مدرن در مقایسه با ساختار شهرهای قدیمی بسیار کاهش پیداکرده است. میانگین طول عمر مسکن‌های اجتماعی در انگلستان ۴۰ سال و برای آسمان‌خراش‌های نیویورک فقط ۳۵ سال است. این امر تنها مسئله‌ای زودگذر و کوتاه‌مدت در محیط کالبدی نیست، ما باید به پیامدهای محروم کردن اجتماعات از زمان و فضایی که برای رشد احتیاج دارند، توجه کنیم.

درک این موضوع که محیط شهری تجربیات اجتماعی ما را شکل می‌دهد، خواهان نگرش به برنامه‌ریزی شهری به‌عنوان موضوعی است که علاوه بر فنّاوری به اخلاق هم نیازمند است. ایراد اصلی وارد بر شهرهای هوشمند، نادیده گرفتن ذات سیاسی شهرهاست و برای اجتناب از تکرار این اشتباه باید دانست که باوجوداینکه الگوریتم‌ها و تجهیزات خودکار می‌توانند وظایف فیزیکی را انجام دهند و محاسبات را بهتر و کاراتر از انسان انجام دهند، ولی نمی‌توانند در مسائل هنجاری کارا باشند. خودکارسازی می‌تواند به‌خوبی به عملکرد سیستم کمک کند، اما همچنان به دست انسان بر روی خود احتیاج دارد.

 

منیع : معماری آنلاین 

http://memari.online/28479

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۲ ، ۱۶:۱۴
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

سراینده ترانه «بنفشه گول» درگذشت

 

 تیمور گرگین  روزنامه‌نگار، پژوهشگر، طنزپرداز، ترانه‌سرای گیلک و شاعر بزرگ معاصر شب گذشته در سن ۹۰ سالگی به‌دلیل کهولت سن در منزل شخصی‌اش واقع‌در خمام جان باخت.

خمام نیوز نوشت: استاد تیمور گورگین نخستین اثرش را در سال ۱۳۲۸ به نام «مورچه رشتی» در نشریه چلنگر چاپ نموده بود و خیلی‌ها ترانه‌ی معروف «بنفشه گل» او را که ناصر مسعودی خوانده، شنیده‌اند.
وی که سال‌ها قبل هوای پر دود و دم تهران را رها کرده و بعد از درگذشت همسرش در خمام ساکن گشت، از جمله شاعرانی بود که تحولی در ترانه‌سرایی گیلکی ایجاد نموده و از او با اسامی مستعاری همچون مورچه رشتی، مولای رشتی و بی‌مخ میرزا، مطالبی با درون‌مایه‌ی طنز منتشر گردید.
گورگین در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه ۱ هنری «معادل دکتری» در رشته شعر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود و کتاب شناختنامه خمام «نوشته‌ای مشترک با رضا غیاثی» از جمله آثار او به شمار می‌رود.

 

استاد تیمور گورگین چولابی تجلیل شد

وی که سال‌ها قبل هوای پر دود و دم تهران را رها کرده و بعد از درگذشت همسرش در خمام ساکن گشت، از جمله شاعرانی بود که تحولی در ترانه‌سرایی گیلکی ایجاد نموده و از او با اسامی مستعاری همچون مورچه رشتی، مولای رشتی و بی‌مخ میرزا، مطالبی با درون‌مایه‌ی طنز منتشر گردید.

گرگین در سال ۱۳۹۹ موفق به دریافت نشان درجه ۱ هنری «معادل دکتری» در رشته شعر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود و کتاب شناختنامه خمام «نوشته‌ای مشترک با رضا غیاثی» از جمله آثار او به شمار می‌رود.

 

تیمور گرگین درگذشت

 

بی شک تسلیت برای اندوه خانواده ایشان و جامعه فرهنگی و هنری گیلان واژه کوچکی است. در گذشت جناب آقای تیمور گرگین ( روزنامه نگار ، پژوهشگر و شاعر ) گیلکی که آثارش در قلب مردم گیلان زمین برای همیشه ماندگار است ، اندوه بزرگیست. خداوند یکتا رفع درجات آن بزرگوار دربهشت أعلا و مزید فضل و رحمت پروردگار بی همتا برایشان و این فقدان را به نوبه ی خود به خانواده ایشان و  جامعه ی ادبی ، فرهنگی و هنری تسلیت عرض می نماییم. 

شَهر نوشت های محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

https://mohammadsalehzadeh.blog.ir/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۲ ، ۱۸:۴۹
محمد صالح زاده رشتی نژاد

 

 

 

 

کتاب های - تیمور گورگین

تیمور گرگین روزنامه‌نگار، پژوهشگر، طنزپرداز، شاعر و ترانه سرای بزرگ معاصر در سن ۹۰ سالگی در شهرستان خمام درگذشت

تیمور گرگین در سال ۱۳۱۳ در روستای «چولاب» از توابع کوچصفهان متولد شد. پدرش «ملاکاس‌آقا چولابی» از مرثیه‌سرایان معروف در روستاهای رشت آباد و چولاب بود.

گرگین مقطع ابتدایی را در دبستان رودکی رشت، سیکل اول دبیرستان را در مدرسه نوربخش، دیپلم را دبیرستان شاهپور گذراند و از سال ۱۳۲۸ نویسندگی و شاعری را آغاز کرد و از ۱۳۳۴ برای رادیو ایران ترانه سرایی کرد.

نخستین کار او در سال ۱۳۲۸ "مورچه رشتی" نام داشت که در نشریه چلنگر چاپ شد و معروفترین ترانه اش"بنفشه گل" توسط ناصر مسعودی اجرا شده است.

گرگین در سال ۱۳۴۲ به استخدام رسمی موسسه و روزنامه اطلاعات درآمد و تا ۱۳۷۱ در آنجا مشغول به کار بود. اشعار گیلکی او در سال ۴۱ و ۴۲ در مجله پیام نوین چاپ با اسامی مستعاری چون مورچه رشتی، مولانا رشتی و بی‌مخ میرزا به چاپ رسید.

مجموعه شعر «ستاره های کور»، «تیره روز»، «شعر و نوول»، «طاغوت در تابوت»، «چهار دیوان دختر رشتی (دو بیتی گیلکی) »، «درخشان‌ترین شاهکارهای شعرا»، «گلبانگ گیلان»، «امروز چه کسی می‌تواند شاعر باشد؟»، «سروده‌های کودکان» و «چگونه بنویسیم تا ایراد نگیرند؟ » از کتاب‌های تیمور گورگین است.

گرگین بین سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ با روزنامه همشهری نیز همکاری داشت.

آیین تشییع استاد تیمور گرگین این ‌روزنامه‌نگار، پژوهشگر و شاعر بزرگ گیلک ۱۱ صبح فردا (جمعه) در آرامستان شهر خمام در قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۲ ، ۱۸:۴۱
محمد صالح زاده رشتی نژاد

مقاله؛ بحران مهاجرت به گیلان؛ عاملی آگاهانه بدون محدودیت

 

ما برای سکنی گزیدن در هر منطقه از کشور کاملا آزاد هستیم. در کشور؛ قانونی که بتوان مهاجرت را به نحوی مدیریت کرد، که به بحران تبدیل نشود تا به امروز تنظیم نشده است. در واقع شهروندان ایرانی چه به اجبار، چه به اختیار هرگاه که اراده کنند، میتوانند با مهاجرت به نقاط دیگر زندگی را از سر گیرند. اما از این عامل به سادگی نمیتوان عبور کرد! از این حیث که چنین عاملی همیشه به ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، طبیعی، زیست محیطی و توسعه منطقه اثر منفی وارد کرده است.

گیلان به مرکزیت کلانشهر رشت از استان های شمالی کشور، در جوار دریای کاسپین قرار گرفته است. این استان از شمال به دریای کاسپین، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان های قزوین و زنجان و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت استان گیلان چیزی حدود ۱۴۰۴۴ کیلومترمربع که طبق آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن برابر با ۲٬۵۳۰٬۶۹۶ نفر بود.

طبق آمارها؛ استان گیلان دهمین استان پرجمعیت کشور و دومین استان پرجمعیت شمال کشور پس از استان همجوار مازندران محسوب میشود. از لحاظ تراکم جمعیتی، این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در کشور دارد. کلانشهر مرکزی گیلان(رشت) نیز که چیزی حدود ۴۶درصد جمعیت کل استان را در خود جای داده، در رتبه یازدهم شهرهای پرجمعیت کشور قرار گرفته است.

طبق آمارهای مربوط به جمعیت در طرح آمایش استان گیلان که توسط سازمان برنامه و بودجه تهیه شده؛ تعداد شهرهای استان گیلان از سال ۱۳۶۵ که ۲۱ شهر بود، در سال ۱۳۹۵ به ۵۲ شهر رسید. از سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵ سالانه حدود ۲۳۷۲۰ نفر بر جمعیت استان افزوده شد. جمعیت روستایی استان در طی این دهه ها همیشه روندی نزولی داشته است. بر اساس سرشماری عموم نفوس مسکن در سال ۱۳۹۵ سهم استان گیلان از جمعیت کشور ۱۱/ ۳ درصد میباشد. روند باروری در استان گیلان در تمام دوره ها با کاهش رو به رو بوده، بطوریکه از ۱۳۹هزار در سال ۱۳۶۵ به ۴۲ هزار در سال ۱۳۹۵ رسیده است. طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۵ گیلان استانی مهاجر پذیر که در مجموع طی دوره مذکور ۲۲۷۱۸۵ نفر به این استان وارد و ۱۸۵۲۳۴ نفر از استان خارج شده اند. خالص مهاجرت در این استان برابر با ۴۱۹۵۱ نفر بوده که بیشترین مهاجران وارد شده به استان گیلان به ترتیب مربوط به استانهای تهران، البرز، اردبیل، قزوین و مازندران بوده اند. به طور کلی با استناد به نتایج سرشماری های ۱۳۸۵و ۱۳۹۰ باید گفت: مهاجرتهای شغلی(جستجوی کار بهتر، نقل و انتقال شغلی) نقش بسزایی در جابه جایی و تحرک مکانی جمعیت به سمت استان را ایفا می کنند. این جابجایی و تحرک های جمعیتی و مکانی با آغاز دهه ۱۳۹۰ تا به انتهای دهه مذکور و دهه جاری؛ شکل و شمایل دیگری به خود میگیرد. با اطمینان میتوان گفت: با آغاز دهه نود خورشیدی روند مهاجرت به استان گیلان دیگر همچون دهه های گذشته نیست و با شدت گرفتن این عامل حالا پس از گذشت یک دهه از این فرایند دیگر به شکل یک بحران خود را بروز داده است.

استان گیلان و شهرهای بزرگ و کوچک آن در یک گذار تاریخی همیشه با عاملی بنام مهاجرپذیری سر و کار داشته است. با جست و جویی کلی میتوان فرایند مهاجرت به گیلان را به اینگونه تقسیم بندی نمود؛ یک: مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به مقصد مرکز استان و سایر شهرهای بزرگ. همچون: رشت، لاهیجان، انزلی و تالش. بطور کلی این نوع مهاجرت در کشور طی دو بازه زمانی قبل و بعد انقلاب شدت گرفته است. این حرکت مهاجران از روستا و شهرهای کوچک به بزرگ و مرکزی تا سال ۱۳۶۵ با شدت روبرو بود که بتدریج تا سال ۱۴۰۰ رو به کاهش نهاد. این عامل از مهاجرت باعث افزایش عرضه نیروی کار در شهرها شد که حتی از افزایش تقاضا برای نیروی کار در شهرها بیشتر بود. بطور مثال: در پایتخت کشور این عامل باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و شهرهای اقماری شد که با افزایش جمعیت، بخش ویژه آن نتوانستند جذب فعالیت های اقتصادی شهرهای بزرگ شوند. که از اثرات منفی مهاجرت های بدون برنامه ریزی و عجولانه است که پس از گذشت دهه ها همچنان در برخی از شهرهای بزرگ کشور اثرات آن بر پیکره ی شهرنشینی و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی قابل رویت است. و همچنین باید اشاره داشت که این امر با گذشت زمان به تبعات زیست محیطی نیز منجر شده است.

دو: مهاجرت بر اساس رویدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله. این نوع مهاجرت به گیلان به دو شکل درون و برون استانی بوقوع پیوست. زلزله تلخ رودبار در سال ۱۳۶۹ باعث عمده مهاجرت های درون استانی به مرکز استان شد. پس از آن در دهه ۱۳۷۰ با رخ دادن زلزله در استان اردبیل عمده مهاجرت ها به استان گیلان از جانب شمال غربی همسایگی (اردبیل و خلخال) اتفاق افتاد. که عمده جابجایی های جمعیتی و سکونتی این رویداد طبیعی بر شهرهای رشت، انزلی و صومعه سرا بوده است. این شکل از مهاجرت در استان گیلان که از سال ۱۳۷۵ شدت گرفت به ابعاد اقتصادی و صنفی استان گیلان اثراتی وارد نموده است. به روایتی مهاجران برای ادامه زندگی به نسبت مهارتهای خود به مشاغلی روی آوردند که از جمله این اصناف میتوان به نانوایی و صنعت ساختمان اشاره داشت.

سه: در این مدل مهاجرتی به استان که مهمترین آثار و پیامدهای منفی را با خود همراه داشته که از بُعد زمانی بسیار نزدیک و همچنان در حال بحران افزایی است. مهاجرت از سایر استان های کشور؛ در مناطق مرکزی و جنوبی که با آغاز دهه نود خورشیدی دچار بحران هایی از جمله: عواملی طبیعی همچون فرونشست ها، کم آبی و خشکسالی ها، آلودگی های هوا، تراکم بیش از حد جمعیتی و…. در مناطق خود شاهد بوده اند. که این عوامل دست به دست هم داده تا با مهاجرت از آن بحران فرار کرده و در استان گیلان که از لحاظ موقعیت طبیعی و آب و هوایی مناسب تر بود، سکنی گزینند. نکته حایز اهمیت در این نوع مهاجرت به گیلان اینست؛ این مدل به صورت گسترده در تمامی سطوح شهری و روستایی استان در حال وقوع است.

با دقت به کلان روند و روندهای مخرب مهاجرتی استان؛ گیلان استانی مهاجر پذیر، فرجام تیره روستاهای گیلان در غبار مهاجرت ها، رشت دومین مرکز استان مهاجر پذیر کشور، جغرافیای مهاجرت و اسکان موقت در گیلان، فرونشست از عوامل مهاجرت اصفهانی ها به گیلان و مازندران، تقویت اقتصاد روستاهای گیلان برای جلوگیری از مهاجرت، مهاجرت تهرانی ها از مرکز به شمال کشور در پی آلودگی های هوا، بحران آب و مهاجرت از مناطق مرکزی و خشک به استان گیلان، استان گیلان در آینده دچار بحران میشود، ویلاسازی و از بین رفتن شالیزارها و مراتع، گیلان پیرترین استان کشور، بار سالمندی مهاجران بازنشسته بر دوش نظام سلامت گیلان، تغییر کاربری اراضی گسترده کشاورزی، کمبود آب در فصول کاشت در گیلان. اینها بحران هایی است که در طول یک دهه گذشته بر استان گیلان تسلط یافته اند. استانی که در طی دهه های مختلف اشکال مختلفی از مهاجرت را در خود نظاره گر بوده، اما در طی یک دهه اخیر شکل ناموزونی از مهاجرپذیری را تجربه میکند که نه تنها برای محدود کردن این بحران برنامه ریزی نشده بلکه این عامل از بس سرعت یافته، که زَهواره کار از دست رفته است.

سال گذشته در وبسایت کارزار درخواست نظارت مسئولین گیلان بر مهاجرت افراد غیربومی به گیلان و نظارت بر فروش زمین به این افراد توسط جمعی از فعالین گیلانی ثبت گردید. این درخواست با این محتوا که آلودگی هوا و بی آبی دیگر استان ها سبب رشد مهاجرت به گیلان شده است. که با توجه به شدت نرخ بیکاری در استان نسبت به دیگر استان ها این عامل میتواند ضربه ای جبران ناپذیر دیگری به گیلان وارد آورد. پس از این کارزار که توسط مردم گیلان به صورت مجازی امضا گردید تا به امروز نه آنچنان سیاستی محدود کننده اعمال گردیده و نه از لحاظ فرهنگی در گیلان تغییراتی مثبت رخ داده است.

شهریور سال گذشته نماینده اصفهان در مجلس با توجه به نرخ بیکاری در استان اصفهان عنوان کرد: “پیشنهاد ما ایجاد استان اصفهان ساحلی است. نه‌تنها اصفهان، بلکه هر استان دیگری که تمایل دارد می‌تواند گوشه‌ای از ساحل دریا را در اختیار گیرد تا نمونه‌ای از استان خودشان را کنار ساحل به وجود بیاورند”. در طی دهه گذشته مساحت گسترده ای از اراضی گیلان با کاربری های مسکونی، کشاورزی، باغی و شالیزارهای زیر کشت توسط مهاجرین مرکز و جنوب کشور از جمله اهالی استان اصفهان به دلایل بحران های بوجود آمده در مبدا از جمله فرونشست، کم آبی و در پی آن خشکسالی خریداری شده است. که این جابجایی جمعیتی و سکونتی در جغرافیای گیلان نیازمند تحلیل، پایش و ارزیابی و همچنین اثرات مخرب آن باید در میان طبقات مختلف جامعه مبدا و مقصد شفاف سازی شود.

مهاجرت در گیلان از دوره ای با شدت آغاز گردید؛ که استان همسایه مازندران با تراکم جمعیتی و ویلاسازی های گسترده روبرو شد. طبق اطلاعات آماری بخش گسترده ای از اراضی مازندران توسط مهاجران غیربومی در طی دهه های ۶۰ ، ۷۰  و ۸۰ خورشیدی آزاد سازی شده است. پس از افزایش تراکم جمعیتی در مازندران، این نقل و انتقال از مازندران به سمت گیلان سرازیر شد که با توجه به ابعاد زمانی آن، جابجایی های جمعیتی و سکونتی با تغییراتی همراه بوده است. بطور مثال اگر تا دهه ۷۰ اوج مهاجرت ها به شمال از سوی مرکز کشور صورت میگرفت. اما پس از آن بتدریج گستره این مهاجرت ها وسعت یافت و سایر استان های ایران نیز با مشکلات بوجود آمده به مهاجرت روی آوردند. از پیامدهای مخرب این نقل و انتقال جمعیتی و سکونتی میتوان به سکونت غیردایمی، پدیده خانه دومی، تغییر کاربری اراضی، خالی شدن روستاها که با توجه به پایه ای بودن اقتصاد کشاورزی در گیلان باعث تغییر مشاغل نیز شد و معضلات اجتماعی و فرهنگی و همچنین با افزایش نرخ بیکاری در استان گیلان به ابعاد اقتصاد گیلان نیز آثار منفی وارد کرده است.

 

نویسنده : محمد صالح زاده ( دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی-گرایش برنامه ریزی منطقه ای دانشگاه گیلان) 

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی مرور گیلان 

https://moroor.org/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۲ ، ۰۲:۱۳
محمد صالح زاده رشتی نژاد