حاشیه نیشنی و اسکان غیررسمی به مثابه آپاندیس شهری نمونه موردی رشت
حاشیه نیشنی و اسکان غیررسمی به مثابه آپاندیس شهری نمونه موردی رشت
محمد صالح زاده رشتی نژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی ، گرایش برنامه ریزی منطقه ای ) دانشگاه گیلان
استادمربوطه : دکتر نصرالله مولایی هشجین
چکیده :
حاشیه نشینی یا زاغه نشینی و ... در کشورهای در حال توسعه به محلات فقیر نشین اطلاق می شود که در اطراف شهرهای بزرگ بوجود آمده و ساکنین این مناطق به علل گوناگون نتوانسته اند جذب نظام اقتصادی و اجتماعی شهر شده تا از امکانات و خدمات شهری استفاده نمایند. در دهه های اخیر شهرنشینی در ایران با رشد شتابانی همراه بوده است. رشد شتابان جمعیت از روستا به شهر ، شهرهای کوچک به مراکز استان و کشور باعث چالش های فراوانی در سطح شهر و استان شده اند. یکی از پیامدهای فجیع این رشد شتابان شکل گیری حاشیه ها در نواحیِ اسکان غیر رسمی در اطراف شهرها است. . تقریبا اکثر کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا عقب نگه داشته شده دوره هایی از حاشیه نشینی را در شهرهای خود تجربه کرده اند ، اما مشکل اصلی در کشورهای جهان سوم نهفته است.
شکل گیری و توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حاشیه شهرها؛ تابعی از عوامل داخلی و خارجی در آن دخیل است.از عوامل داخلی می توان به مواردی مانند فقدان ممر عایدی تضمین شده و دیگر مسائل مالی ، شغل های روزمزد با دستمزد کم که دربسیاری موارد موقت و نیمه دائم است، اشاره نمود. حاشیه نشینی شهری که شاید همزاد شهر و شهرنشینی باشد، در شرایط امروزی ابعاد بزرگتری یافته و یکی از مسائل مهم کشورها، به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته ، محسوب می شود.
در این پژوهش موضوعاتی همچون ؛ علل مهاجرت ، دوره زمانی ، منشا جغرافیایی ، مهاجران ، تحصیلات ، مشکلات در حاشیه شهر ، وضعیت اقتصادی خانوار ، وضعیت مسکن ، بُعد خانوار ، تعلق شهروندان ، آسیب های اجتماعی ، رضایتمندی از زندگی در شهر ، مسایل فرهنگی و قومیتی ، زبان مادری و تاثیرحاشیه نشینی بر فرهنگ و زبان و ... بطور کلی سیمای حاشیه شهری کلانشهر رشت مورد بررسی قرار می گیرد. رشت از جمله مناطق کشور است که از نظر بافت جمعیتی و سکونتگاهی پر تراکم شناخته می شود؛ گسترش روزافزون جمعیت رشت موجب شده تا این شهر از نظر فضا و کالبد نیز شاهد گسترش و توسعه افقی باشد. اما این توسعه دربرخی از مناطق متوازن و یکسان نبوده است. نوع و جنس حاشیه نشینی در رشت متفاوت با سایر مناطق مرکزی کشور است به تعبیر ساده تر و به معنای عام برای رشت مناطق حاشیه نشین از لحاظ فیزیکی وجود ندارد و فقط از بعد اقتصادی برخی از شهروندان در حاشیه شهر قرار گرفته اند. اگرچه در حاشیه رشت سکونتگاه های غیررسمی وجود دارند که از امتیاز آب و برق و ... برخوردارند اما نمی توان این سکونتگاه ها را در مفهوم اصلی حاشینه نشینی تعریف کرد. اکنون 25 تا 30 درصد مساحت رشت در زمرهی حاشیه محسوب می شود.
کلید واژه : حاشیه نشینی ، سکونتگاه غیر رسمی ، مسایل شهری ، مهاجران ، اقتصادی ، رشت ، گیلان
مقدمه :
مساله حاشیه نشینی و به دنبال ان اسکان غیررسمی تحت تاثیر روابط نابرابری سیاسی ، اقتصادی در سطح جهانی، ضعف برنامه های ملی در سطح میانی و برنامه ریزی شهری در سطح خرد شکل گرفته است. این پدیده با گسترش روزافزون از دهه 40 در فضای شهری ایران موجب تضاد و ناسازگاری در چهره شهرها شده و با ایجاد شرابط ناهنجار زیستی ، زندگی شهری را جهت رسیدن به توسعه پایدار به چالش کشیده است. رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه و افزایش مهاجرت به سمت شهرهای بزرگ در سالیان اخیر، باعث ایجاد مشکلات جدیدی در سطح شهرها شده است. حاشیهنشینی به معنای اعم، شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهری ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشدهاند، جاذبه شهرنشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار روانه ساخته است. این افراد اکثرا روستاییانی هستند که به منظور گذراندن زندگی بهتر راهی شهرها میشوند.( رضا صالحیامیری ، زهرا خدائی ، حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی ؛ 1390 ، 10 )
از هر ۴ نفر در جهان، ۳ نفر در کشورهای توسعه نیافته زندگی می کنند. برآوردهای آماری نشان می دهد؛ که نزدیک به ۸۰ درصد جمعیت جهان در کشورهای توسعه نیافته جای گرفته اند. تا ۵۰ سال آینده از هر ۱۰۰ نفر فقط ۱۲ نفرشان در کشورهای پیشرفته زندگی خواهند کرد. زیرا چنان که "خوزوئه دوکاسترو" گفته است: بستر تنها تفریح مردم حاشیه است و حاصل آن نیز چیزی جز جهش انفجاری جمعیت نیست.
درخواست برای نسکن ارزان به عنوان نخستیم نیاز به منظور سکونت از سوی مهاجرین تازه وارد ، ساخت و سازهای غیرمجاز و بدون برنامه ای را به همراه دارد که عموما به ایجاد سکونتگاههای غیر رسمی در حاشیه ی این گونه شهرها می انجامد. مساله اسکانهای غیررسمی در مناطق شهری کشورهای جهان سوم یکی از عوارض رشد فزاینده شهرنشینی و افزایش جمعیت و نبود نظام یکپارچه و موثر مدیریت شهری تلقی می شود. آمارهای ارایه شده از جانب سازمان های جهانی نشان میدهد که حدود یک ششم از جمعیت جهان در مناطق زاغه ای و حاشیه ای زندگی می کنند. (عقیل اجاق ، اسماعیل عبدلی ، مهدی نارنگی فرد ؛ تحولات کالبدی و فضایی محله باقرآباد قرچک)
در دهه های گذشته همواره شاهد هجوم مهاجرین و سکونت آنان در اراضی محلات پیرامونی این شهر شده ایم. که این رشد فیریکی و کالبدی شهر از آنجا که برنامه ریزی شده نبوده منجر به شکل گیری ساخت و سازهای غیرقانونی ، بی هویت و با عدم اجرای صحیح همراه با ایمنی و ملاحظات مقررات ملی در محلات مختلف شهر رشت شده است که سرانجام مسیله حاشیه نشینی را برای محلات کلانشهر رشت به وجود آورده است.
بیان مسیله
مهاجرت ؛ درونکوچی یا کوچ به معنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکننده مقصد مهاجرت مانند: اشتغال ، وضعیت اقتصادی بهتر امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، مسکن بهتر و... باشد. یکی از پدیده های همزاد شهرنشینی ، رشد و گسترش حاشیه نشینی بوده است که به صورت قارچ گونه در اطراف شهر های بزرگ تکثیر یافت.(نقدی ، 1386 : 9)
پرداختن به حاشیه نشینی در سنت جامع شناسی غرب به ظهور مکتب شیکاگو در اوایل قرن بیستم بر میگردد و پیش از آن نیز ابن خلدون به صورت گذرا به بحث مهاجرت روستاییان و عدم توان سکونت در متن اصلی شهر و رانده شدن به حاشیه اشاره شده است. پس از انقلاب صنعتی و به تبع آن انفجار شهرهای دنیای مدرن بود که این موضوع را تبدیل به معضل اجتماعی نمود. در واقع انقلاب صنعتی سبب هجوم مهاجران و تازه واردان به نقاط شهری و پیشی گرفتن رشد سکنه نقاط شهری بر رشد امکانات و فرصتها که در نتیجه منجر به انفجار شهری در جهان گردید و بخشی از این جمعیت شهری نتوانستند استانداردهای لازم برای یک زندگی شهری را تامین کنند این گروه با هجوم به حومه ها زمینه گسترش حاشیه نشینی را فراهم ساختند و آن را تبدیل به معضلی برای همه شهرهای جهان نمودند تا جایی که امروز بر اساس آمارهای اسکان بشر سازمان ملل متحد یک میلیارد از ساکنان شهری در حاشیه و زاغه زندگی می کنند.پیش بینی میشود که در ۳۰ سال آینده تعداد حاشیه نشینان جهان به ۲ میلیارد نفر میرسد. ( نقدی ، 1386 ؛ 1 ) البته سرعت این تحولات جمعیتی که پیامد آن گسترش حاشیهنشینی است در کشورهای کمتر توسعه یافته بسیار شتابان است! چرا که رشد شهری در کشورهای درحال توسعه همراه بوده با افزایش تعداد سکنه ساکن در نقاطی که فاقد شرایط استاندارد و در حاشیه ها زندگی می کنند. در این کشورها همچنین گذار جمعیتی در زمان بسیار کوتاه تر از کشورهای توسعه یافته صورت گرفته و منجر به گسترش میزان شهرنشینی در جوامع یاد شده در دهه های میانی قرن بیستم گردید برخلاف جوامع صنعتی که آمادگی تقریبی برای پذیرش مهاجران به دلیل وقوع انقلاب صنعتی وجود داشت در این کشورها انتقال جمعیت از نقاط روستایی به مراکز شهری بیشتر برای فرار از محدودیتهای اقتصادی ، اجتماعی و طبیعی جوامع روستایی صورت گرفت. شهرهای جهان سومی آمادگی پذیرش این حجم عظیم از مهمانان ناخوانده را نداشتند ، یکی از پیامدهای چنین الگوی رشد شهری پیدایش زاغه ها و ناکجاآباد های بسیاری در حاشیه اغلب شهرها به خصوص پایتخت و تعداد انگشتشماری مراکز و قطب های رشد بود. علاوه بر حرکات و ساخت جمعیت یکی دیگر از دلایل گسترش حاشیه نشینی در چند دهه گذشته در کشورهای جهان سوم از جمله ایران ناشی از عدم آمایش سرزمینی منابع، امکانات و جمعیت در پهنه جغرافیایی و تمرکزگرایی شدید بوده است.
در طول تاریخ در ایران نوعی وابستگی متقابل بین شهر و روستا وجود داشته اما در دهههای آغازین قرن حاضر شمسی به دلیل اجرای برنامههای توسعه و نوسازی که عمدتاً شهر گرا بودن و همزمان با ورود ایران به اقتصاد جهانی موضوع اسکان غیررسمی و حاشیه نشینی نمود بیرونی جدید پیدا کرد و تاکنون در طی چند مرحله تبدیل به یکی از مشغله های علوم اجتماعی شده است. در ایران پس از ورود به استقلال سرمایه داری وابسته پدیده حاشیه نشینی به وجود آمد و رشد آن عمدتاً از سال ۱۳۲۰ به بعد شدت یافت. نخستین اشکال حاشیه نشینی در تهران ظاهر شد اما تنها محدود به مرکز نماند و سایر شهرها نیز به فراخور تغییرات اقتصادی و اجتماعی درگیر ظهور حاشیه نشینی شدند به طوری که امروز در همه شهرهای ایران شاهد چنین الگویی سکونتی هستیم یکی از این شهرها، رشت مرکز استان گیلان، در شمال ایران است، که یکی از سریعترین رشد های شهری را طی دهه های گذشته تجربه کرده است.حاشیه نشینان رشت از گروه های کم درآمد و دهک های پایین جامعه هستند که اغلب در مناطق غرب و جنوب غربی این شهر ساکن هستند. این خانوارها به دلیل شرایط اقتصادی و افزایش قیمت خرید و اجارهی مسکن بخصوص در یک دههی اخیر از محلات مرکزی شهر رانده شده و به ناچار دراین مناطق ساکن شده اند.
شهرداری رشت به لحاظ قانونی قادر به جلوگیری از ساخت وسازها نبوده و به واسطهی اینکه رشت مرکز اقتصادی و مرجع تولید استان بوده و مدارس ، آموزشگاههای علمی و بیمارستانهای مهم را در خود جای داده مقصد مهاجرت افرادی شد که ناخواسته به دلیل شرایط مالی به حاشیهی شهر و بیشتر به سمت غرب (امتداد بلوار افتخاری در مناطق صفه سر، عینک ، ولکس و احمد گوراب ) و جنوب غربی ( دروازه لاکان، پاره بیجار ، جماران و کوی مهدی زاده) رانده شدند. البته در سالهای اخیر نیز مناطقی همچون (کسبق ، کوی امام رضا ، کوی آزاد ) درشرق رشت و (کوی حسینی و گلزاران و سیاه اسطلخ در بلوار شهدای گمنام و (آسایش به سمت فلکده درجاده جیرده ) مناطق جدید حاشیه نشینی در رشت شده اند و ساخت وساز خلاف به شدت در آنها ادامه دارد. از این رو طبق معیارهای توسعه، حاشیه نشینان رشتی در بسیاری از آمارها و بررسی ها جزو حاشیه نشینی رسمی شناخته نمی شوند منتهی به دلیل سکونت شهروندان کم درآمد، به آنها حاشیه نشین گفته می شود. بین زبان و انتخاب مکان حاشیه نشینی ارتباط مستقیم وجود دارد. اغلب آذری زبانهای مهاجر رشت درغرب و جنوب غربی رشت ساکن هستند. و به مرور زمان این جمعیت افزایش پیدا کرده است.
ضرورت مطالعه
شهرها بستر مهمترین فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوب میشوند. مطالعه روند رشد شهرنشینی نشان دهنده این موضوع است که رشد جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش بوده و شهرها با نرخ بالای رشد جمعیت مواجه و تاکنون نیز قادر به کنترل مشکلات ناشی از این رشد نبوده اند. عقاید جدید درباره مهاجرت به توسعه و پیشرفت مربوط میشود، مخصوصاً در قرن نوزدهم میلادی به ملیتها و کشورهایی با معیارهای مشخص شهروندی گذرنامه وکنترل دائم و مستمر مرزها و حدود و قانون ملیت وجود داشتهاست. شهروندی و تابعیت یک کشور ملیت به یک نفر خارجی و بیگانه حق اقامت در آن کشور و منطقه میداد، ولی اقامت بخاطر مهاجرت منوط به شرایط بود که توسط قانون مهاجرت تعیین میشود. مهاجرت بدون تأیید رسمی میتواند طبق این قوانین یک خلاف تلقی شود و حتی اگر بهعنوان خلاف تعریف نشود، دولتها معمولاً برای مهاجرت غیرقانونی بازداشت و حبس تعیین میکنند.
اهداف:
*علت حاشیه نشینی و ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی
*ارتباط مهاجرت با حاشیه نشینی
*چگونگی مقابله با حاشیه نشینی
*ارتباط اشتغال و وضعیت اقتصادی با حاشیه نشینی
*شناخت نوع مهاجرت ها
*ساخت و سازهای غیرمجاز ( نسق سازی)
*اختلافات قومی
سوالات:
*حاشیه نشینی چگونه در شهر معضل آفرین می شود؟
*مهاجرت ها تا چه میزان به افزایش حاشیه نشینی تاثیر می گذارند ؟
* رابطه آسیب های اجتماعی با بررسی اعتیاد و رابطه آن بر مشاغل شهری در حاشیه شهر ؟
* مهاجرت چه تاثیری میتواند بر توسعه پایدار اجتماعی داشته باشد؟
* چه عواملی سبب انتخاب مهاجرین و درنهایت مهاجرت به شهرستان رشت و استان گیلان میشود؟
* توسعه پایدار اجتماعی در اشهرستان رشت در چه سطحی قرار دارد؟
*چگونگی ارتباط شهرهای دارای سکونتگاه های غیررسمی و عدم توسعه یافتگی ؟
فرضیه :
یکی از دعاوی کانونی و برخوردار از مؤیدات فراوان فلسفه ی علوم تجربی این است که مطالعه و مشاهده ی پدیده ها بدون داشتن مجموعه ای از باورها ، انگاره ها ، ذهنیات ، سؤالات و دغدغه های پیشین معطوف یا مرتبط به موضوع مورد مطالعه غیر ممکن است و نتیجه ای در بر نخواهد داشت ؛زیرا چنین سلوکی ، به علت فقدان خط راهنما ،پژوهشگر را با انبوهی از داده ها و دریافت ها روبه رو می سازد. فرضیه عبارت از فرضی است که به طور حدسی ، ولی موجه یعنی بر اساس تئوری (هر چند محدود ) ، رابطه ی بین دو یا چند مفهوم یا متغیر را بیان می کند. ساختن فرضیه به عنوان جزئی از طرح کلی تحقیق، محقق را وادار می کند که درباره تحقیق بیندیشد و آن را اصلاح کند. فرضیه یک تصور، گمان یا حدس آگاهانه درباره نتایج تحقیق است. فرضیه یک راه حل فرضی و یا نظریه ای است که باید ثابت شود و جوابی معقول برای مسئله تحقیق ارائه کند. به طور کلی فرضیه عبارتند از حدس معقول یا گمانی مبتنی بر مدارک موجود. یک توضیح پیشنهادی برای یک پدیده یا رخداد است؛ به گونهای دیگر باید گفت که فرضیه یک حدس منطقی و آزمایشپذیر (آزمودن فرضیه با دیگر دانستهها) مبتنی بر پدیدههایی است که در جهانِ طبیعت مشاهده میکنید.
*نگارش مقاله ی ؛ حاشیه نیشنی و اسکان غیررسمی به مثابه آپاندیس شهری نمونه موردی رشت
نگارنده : محمد صالح زاده رشتی نژاد ( دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه گیلان)